وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود فایل های دانشگاهی – تمایل به طرح چرا های بنیادی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

دگر خواهی

دگرخواهی به معنی به دوش گرفتن مشکلات دیگران و حل آن ها نیست، به معنی نجات دائم دیگران از همه مشکلات پیش آمده یا گرفتن احساس مسئولیت از آن­ها و انجام کارها برایشان نیست، بلکه در کنارشان بودن است هنگامی که به ما نیاز دارند. درک رنج آن ها است و پذیرفتن بدون قید و شرط آن­ها حتی در لحظاتی که خشمگین یا بد رفتار هستند یا در ذهن از تضادی رنج می‌برند.

جشن تفاوت­ها

در فرهنگ امروز که ترکیبی است از سنت­های گذشته و ویژگی ها­ی مدرنیته، همه چیز به سمت یگانگی میل می­ کند. جوامع به یک قانون، یک حقیقت موجود، یک راه درست معتقدند. ‌بنابرین‏ برای بسیاری، جشن تفاوت­ها یک مشکل جدی به شمار می رود. از دیدگاه بسیاری از افراد، تفاوت، تضاد به همراه ‌می‌آورد و تضاد نیز به عنوان مشکلی دیده می­ شود که باید حل شود.در بهترین، حالت، افراد تفاوت­ها را تحمل ‌می‌کنند یا به آن احترام می‌گذارند،علی‌رغم مخالفت یا ناراحتی که به دنبال ‌می‌آورد. هر چند گام اول جشن تفاوت­ها­، احترام به تفاوت­ها است، ولی به آن محدود نمی­­­­­شود. جشن تفاوت­ها، یعنی استقبال از فرهنگ­ها، خواسته ها، دیدگاه ها و عقاید مختلف وحتی مخالف با خود.

این موضوع نیازمند درک این حقیقت است که فرضیات چالش آور و آنچه ناراحتی می آورد، اغلب بهترین معلم است. تفاوت­ها، زندگی انسان­ها را از واقعیات و فرصت­ها غنی می‌سازند. بدیهی است نیازمند احساس تواضع در اهمیت اعتقادات فردی است. جشن تفاوت­ها بر میزان انعطاف پذیری، یادگیری از دیگران وتمایل به رشد افراد می افزاید.

استقلال رأی‌

استقلال رأی‌ یعنی فرد بداند چه می­خواهد و برای رسیدن به آن با اراده فردی، مناسب­ترین راه ممکن را انتخاب کند. کسانی که استقلال رأی‌ دارند، نظر مشورتی دیگران را می­شنوند و درباره آن­ها فکر می‌کنند، اما در نهایت از قالب­های درونی خود برای تصمیم ­گیری استفاده ‌می‌کنند و اجازه نمی­دهند دیگران برایشان تصمیم بگیرند. آنان ذهن تحلیل­گری دارند و برای تصمیم ­گیری استفاده می­­کنند و اجازه نمی­دهند دیگران برایشان تصمیم بگیرند. آنان ذهن تحلیل­گری دارند و برای تصمیم گیری­های مستقل شان از تحلیل­های شخصی خود استفاده ‌می‌کنند.

‌بنابرین‏ هنگام تصمیم ­گیری مصمم و قاطع هستند و مسئولیت تصمیم­هایشان را نیز می­پذیرند. بسیاری از تصمیم­ها یشان را نیز می­پذیرند. بسیاری از تصمیم­هایشان ممکن است ناخوشایند دیگران باشد، یا محبوبیت آن­ها را در میان جامعه از بین ببرند، ولی این موضوع مانع آن­ها نمی­ شود. اگر لازم باشد برای حفظ عقاید خویش در مقابل جهان می ایستند. آن ها در صورت لزوم ممکن است حتی تصمیم­های قبلی خود را نیز رد کنند و تغییر دهند، زیرا این ویژگی فرد را وامی­دارد به طور دائم درباره همه چیز، حتی درستی نظرات خود بیندیشند و هر گاه متوجه شود اشتباه ‌کرده‌است، اشتباه خود را بپذیرد، در صورت لزوم آن را اعلام کرده و راه خود را به سوی مسیر درست اصلاح کند.

برای داشتن استقلال رأی‌ فرد باید توانایی خود انتقادی، تعهد به دنباله­روی از راه درست و حتی گاهی شهامت تنها ماندن را داشته باشد. چنین افرادی ممکن است به نظر سر سخت و لجوج برسند ولی دانش وفرهنگ بدون چنین افرادی هرگز به پیش نمی رود.

کسانی که استقلال رأی‌ دارند به درون خود برای تصمیم ­گیری مراجعه ‌می‌کنند.آنان که از درون هدایت می­شوند، در خود پتانسیلی برای تعیین مسیر زندگی خود کشف ‌می‌کنند که ممکن است با روال عادی جامعه و اطرافیان متفاوت باشد. آن ها اصول اخلاقی وارزش­های ویژه خود را دارند و این اصول درونی و ویژگی­های شخصیتی آن ها، راهنمایشان در مسیر زندگی است. آن ها نه کورکورانه از سنن پیروی ‌می‌کنند و نه پیرو بی چون وچرای مد هستند، بلکه فقط کاری را انجام می­ دهند که با طبیعت درونی آن ها سازگار است. ­

کسانی که از بیرون هدایت می‌شوند واستقلال رأی‌ ندارند، تمایل به وابستگی دارند. آن ها تمایل دارند مسئولیت کارهایشان بر روی دوش دیگران باشد و آن ها نگرشی مانند یک بیننده یا پیرو داشته باشند. چنین افرادی با محرک­های بیرون از خودشان عمل می‌کنند، برخلاف کسانی که استقلال رأی‌ دارند و با هدایت درونی عمل می‌کنند افرادی که استقلال رأی‌ دارند وبا هدایت درونی عمل می‌کنند. افرادی که استقلال رأی‌ دارند از اراده مستقل خود در تصمیم ­گیری­ها استفاده ‌می‌کنند. بیشتر افراد مبتکر، خلاق و برجسته از ویژگی استقلال رأی‌ برخوردار بودند. هر چند گروهی عقیده دارند که بین استقلال رأی‌ وبهره هوشی فرد ارتباط مستقیمی وجود دارد، ولی این ویژگی خاص نخبگان نیست، همه افراد بشر با شهامت پایداری بر روی اعتقاداتشان می ­توانند این ویژگی را داشته باشند.

تواضع وفروتنی

فروتنی با دور کردن فرد از خود مهم بینی، امکان یاد گرفتن از تجربیات و دیگران را ممکن می­سازد. تواضع مانع می­ شود که فرد خود را بیش از اندازه جدی بگیرد، یا به غرور نابجا مبتلا شود یا به دیگران اجازه رشد ندهد.

تنگنی[۳۰] (۲۰۰۲، به نقل از حقیق ۱۳۹۱) علائم اصلی تواضع در افراد را به صورت زیر لیست ‌کرده‌است:

– ارزیابی دقیق از توانایی ها ‌و عملکردهای خویشتن(عدم عزت نفس پایین یا نارضایتی از خویشتن)

– توانایی تصدیق اشتباهات، کمبودهای مهارتی یا دانشی و محدودیت های خود(معمولاً ‌در مورد فرد نیرومند)

– داشتن ذهنی باز در مقابل ایده های جدید، اطلاعات و توصیه های مخالف

– هماهنگی توانایی­ ها ومهارت های فرد(جای فرد در جهان) در ژرف نگری وضعیت (برای مثال دیدن خود به عنوان تنها یک فرد در تصویر بزرگ­تر)

– خود محوری کمتر،«فراموشی درباره خویشتن» وقتی در می یابیم که فرد تنها بخشی از عالم بزرگ­­تر است.

– آگاهی از ارزش همه چیز، همچنین شیوه ها­ی بسیار متفاوتی که افراد واشیا می‌توانند توسط آن ها در جهان ما سهم داشته باشند.

افراد متواضع امکان اشتباه را برای همه ممکن می­دانند زیرا باور دارند فقط کسانی که کاری انجام نمی­دهند، فقط کسانی که کاری انجام نمی­دهند، اشتباه نمی کنند. اما چرا اشتباه می­کنیم؟ چون همه چیز را نمی دانیم. در بهترین حالت، میل به یادگیری داریم و در این مسیر، امکان اشتباه بسیار است. به علاوه هر یک از افراد بخشی از کار یا به عبارت ساده تر، بخشی از تصویر بزرگ­تر را می­داند و این ارزش کار تیمی است که این تکه­های کوچک آگاهی را در کنار هم می­ گذارد تا تصویر کامل و مسیر درست انجام کار به دست آید.

تمایل به طرح چرا های بنیادی

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – ۲-۳-۳-۴ کمیسیون حقوق بین الملل – پایان نامه های کارشناسی ارشد

خانم هامپسون در پاراگراف های سی و شش تا پنجاه و نه گزارش خود اختیارات و کارکردهای ارکان نظارتی در مواجه با حق شرط کشورها را بررسی می‌کند و بیان می‌دارد یک رکن قضایی یا شبه قضایی برای تشخیص حدود صلاحیت و اختیارات ذاتی خود، دارای صلاحیت است و رکن نظارتی باید صلاحیت ذاتی در تشخیص موارد زیر را داشته باشد:

    • اول اینکه این بیانیه حق شرط است یا خیر؟

    • دوم اینکه اگر حق شرط است، آیا معتبر است؟

  • سوم اینکه با توجه به اعتبار حق شرط، نتیجه گیری نهایی صورت می‌گیرد.[۶۲]

نکته قابل توجه این است که کشورها الزام حقوقی به پذیرش تصمیمات نظارتی ندارند. اما این به آن معنی نیست که تصمیمات ارکان نظارتی که در حدود صلاحیت و اختیاراتشان اتخاذ شده، الزام آور نباشد.

دولت ها باید با رعایت اصل وفای به عهد، تصمیمات آن ها را جدی بگیرند حتی اگر الزام حقوقی در رعایت آن ها، نداشته باشند. تشخیص این موضوع توسط رکن نظارتی، در خصوص این که حق شرطی مغایر با موضوع و هدف معاهده است، می‌تواند موضع گیری سایر اعضا نیز باشد. هر گونه اعتراض بعدی کشورهای عضو معاهده به حق شرط، نمی تواند خارج از محدوده زمانی دوازده ماه باشد، مگر این که آن حق شرط به عنوان حق شرطی نامشروع تلقی شود. در این گونه موارد دولت نمی تواند به حق شرط خود استناد کند و دولتهایی هم که ‌به این حق شرط اعتراضی نکرده اند نیز، در پذیرش آن آزاد نخواهند بود.

پروفسور هامپسون در ادامه بیان می‌کند رکن نظارتی توانایی ایجاد اثر بر حق شرطی که مغایر با موضوع و هدف معاهده است را ندارد و نمی تواند آثار بر حق شرط هایی که نامشروع تشخیص داده، بار کند ایشان سه کار کرد را برای ارکان نظارتی عنوان می‌کند.

    • نظارت

    • رسیدگی به شکایات و اختلافات بین دولت ها

  • رسیدگی به شکایت های فردی

‌بنابرین‏ زمانی که صلاحیت نظارتی اعمال شود اظهارنظر رکن نظارتی در خصوص عدم مطابقت شرط با موضوع و هدف معاهده حاصلی در پی ندارد.

با این حال رکن نظارتی می‌تواند از طریق مذاکره با دولت ارائه کننده شرط از او درخواست کند که از حق شرط خود صرف نظر کرده یا آن را اصلاح کند و با موضوع و هدف معاهده سازگار نماید.

می توان گفت اکثر اقدامات این ارکان نظارتی و در پاره ای موارد تمام اقدامات آن، به بررسی گزارش های کشورها خلاصه می شود.

‌در مورد کارکرد حل اختلاف میان دولت ها تا امروز در سطح بین‌المللی سابقه ای وجود ندارد، ولی ‌در مورد رسیدگی به شکایات فردی، موضوع عدم مطابقت حق شرط و آثار آن مطرح شده است. در این خصوص، ارکان نظارتی صلاحیت اتخاذ تصمیم در خصوص مغایرت یا مطابقت حق شرط با موضوع و هدف معاهده را دارا هستند و نمی توان از این ارکان انتظار داشت تا پس از اظهارنظر در خصوص مغایرت حق شرطی با موضوع و هدف معاهده آثاری را برای آن حق شرط، تشخیص دهند. ‌بنابرین‏ در خصوص شکایات فردی، چنانچه ارکان نظارتی حق شرطی را مغایر با موضوع و هدف معاهده تشخیص دهند، آن را باطل تلقی کرده و معاهده را بدون در نظر گرفتن حق شرط، اجرا می‌کنند البته دولت های عضو معاهده نیز می‌توانند از عضویت معاهده خارج شوند.

گزارشگر ویژه، پروفسور هامپسون در پایان چنین نتیجه گیری می‌کند:

« ۱٫ دولت ها در تنظیم حق شرط بر معاهدات حقوق بشری آزادند، مشروط بر آن که حق شرط در خود معاهده ممنوع نشده باشد و حق شرط تنظیم شده با موضوع و هدف معاهده مغایرتی نداشته باشد.

۲٫ دولت ها نمی توانند حق شرطی مغایر با موضوع و هدف معاهده ارائه دهند و سایر دولت ها نیز نمی توانند چنین حق شرطی را مورد پذیرش قرار دهند.

۳٫ ارکان نظارتی معاهدات حقوق بشری، برای تشخیص اعتبار حق شرط دارای صلاحیت هستند.

۴٫ چنانچه رکن نظارتی عدم مطابقت حق شرط با موضوع و هدف معاهده را تشخیص دهد، دولت ارائه دهنده شرط می‌تواند:

– از حق شرط صرف نظر نماید،

– حق شرط را در جهت مطابقت با موضوع و هدف معاهده اصلاح نماید،

– معاهده را ترک کند.

۵٫ ارکان نظارتی پس از تشخیص مغایرت حق شرط دولتی با موضوع و هدف معاهده، با آن دولت مذاکراتی را ترتیب می‌دهند تا دولت اصلاحاتی را در حق شرط خود اعمال نماید.»[۶۳]

۲-۳-۳-۴ کمیسیون حقوق بین الملل

کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد، طبق قطعنامه ۳۱/۴۸ مجمع عمومی در سال ۱۹۹۳ تصمیم گرفت، موضوع حقوق و اقدامات مرتبط با حق شرط بر معاهدات را در دستور کار خود قرار دهد. مجمع عمومی این تصمیم را در همان سال تأیید کرد. در جلسه چهل و ششم در سال ۱۹۹۴، کمیسیون، آلن پله را به عنوان گزارشگر ویژه این موضوع منصوب کرد.

گزارشگر ویژه در اولین گزارش خود در سال ۱۹۹۵، چندین پیشنهاد مربوط به حیطه عملکرد آتی کمیسیون حقوق بین الملل درباره این موضوع مطرح نمود. ایشان در دومین گزارش که در سال ۱۹۹۶ در دو فصل تنظیم شده بود به بررسی این نکته می پردازد که آیا قواعد کلی مربوط به حق شرط بر معاهدات ‌در مورد کلیه معاهات بدون توجه به آن ها قابل اجراست؟ ایشان در فصل اول این گزارش، در خصوص برنامه عملکرد کمیسیون حقوق بین الملل در زمینه حق شرط بر معاهدات می پردازد. و در فصل دوم نیز در خصوص اتخاذ یا تنوع رژیم قانونی حق شرط بر معاهدات، یک مطالعه جامع در خصوص حق شرط بر معاهدات حقوق بشری و نقش ارکان نظارتی معاهدات را بیان کردند. گزارشگر ویژه به بررسی موضوع در چارچوب اصول حقوق بین الملل عام تأکید می‌کند و در نهایت نیز گزارش ایشان بر مناسب بودن نظام عام حق شرط ‌در مورد هر نوع معاهده برقراری توازن میان انعطاف پذیری معاهده که مشارکت دولت ها را تشویق و ترغیب می‌کند، بر تمامیت معاهده تأکید می‌کند. در این راستا کمیسیون، خاطر نشان ساخت که «از عدم ضرورت به چالش کشیدن نظام تدوین شده در مواد ۱۹ تا ۲۳کنوانسیون وین ۱۹۶۹ حقوق معاهدات آگاه است.» پیامی نیز به طور مشخص به کمیته ششم مجمع عمومی ابلاغ گردید.[۶۴]

کنوانسیون وین ۱۹۶۹ حقوق معاهدات، مقرراتی را برای پذیرش و اعتراض به حق شرط و همچنین، مقررات مربوط به اثر قانونی حق شرط ها و اعتراض به شرط ها (ماده ۲۱) دارد، اما همان طور که آقای آلن پله در گزارش خود به آن اشاره می‌کند، کنوانسیون مشخص نکرده است که آیا مفاد مواد ۲۰ و ۲۱ فقط ‌در مورد شرط های مجاز به کار می رود یا ‌در مورد حق شرط ها غیر مجاز نیز کارایی دارد.[۶۵]

شرط ناسازگار با موضوع و هدف معاهده نمی تواند توسط دولت های دیگر عضو معاهده پذیرفته شود و تاثیر آن به واکنش سایر طرفین معاهده بستگی نخواهد داشت این نظریه طرفداران مجاز بودن است.[۶۶]

طبق نظر آن ها، فقط حق شرطی می‌تواند توسط دولت های دیگر پذیرفته شود که با موضوع و هدف معاده سازگار باشد. البته دولت ها می‌توانند به دلایلی غیر از ناسازگار بودن شرط با موضوع و هدف معاهده به آن اعتراض نمایند. حمایت از این دکترین در اظهارات پیشین کمیسیون حقوق بین الملل نیز یافت می شود. کمیسیون اظهار نمود که ماده ۱۶ پیش نویس و ماده ۱۹ کنوانسیون وین ۱۹۶۹ باید در ارتباط با مفاد ماده ۱۷ و در رابطه با پذیرش و اعتراض به حق شرط باشد.

پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی | ۱-۸-۲مراحل فرآیندسازگاری اجتماعی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

در شکل گیری سازگاری اجتماعی عواملی چون شیوه های تربیتی، ارزش ها و اعتقادات حاکم بر فرد و جامعه، همسالان، خانواده و آموزش و پرورش مؤثر هستند. یکی از عواملی که بر نحوه رفتار و سازگاری فرد در اجتماع مؤثر است عزت نفس است.سازگاری اجتماعی با عوامل گوناگونی چون وراثت، محیط، خاناده، شیوه های تربیتی و هویت جنسی ، عضویت گروهی و … ارتباط دارد. برای تغیر سازگاری اجتماعی می توان از رویکرد هایی نظیر رویکردهای شناختی- رفتاری و عقلانی- عاطفی استفاده کرد(گلستانی، ۱۳۷۲).

سازگاری اجتماعی دارای مؤلفه ها و نشانه های خاصی است. یکی از نشانه های سازگار بودن با محیط و اجتماع، داشتن استقلال است. استقلال یعنی توانایی انجام کارها بدون کمک گرفتن از دیگران، توانایی تحمل تنهایی وحتی لذت بردن از آن. مسئولیت پذیری نیز از نشانه های دیگر سازگاری اجتماعی است. آینده نگری و درک این امر که تصمیمات و اقدامات امروز می‌تواند بر زندگی و فردای فرد تأثیر بگذارد نیز از ویژگی های فرد سازگار است. توانایی تصمیم گیری، حفظ اعتدال و میانه روی در امور زندگی نیز از دیگر ویژگی های فردی می‌باشد که دارای سازگاری اجتماعی است. این افراد توانایی برنامه ریزی برای تمام ساعات خود را دارند و تا جایی که امکان دارد در تمام ابعاد زندگی خود جانب اعتدال را نگه می دارند و از افراط و تفریط خودداری می‌کنند( حجازی، ۱۳۸۴).

جنبه دیگری از سازگاری اجتماعی، مهارت های اجتماعی است. مهارت های اجتماعی رفتارهای انطباقی فرا گرفته شده است که فرد را قادر می‌سازد باافراد دیگر روابط متقابل داشته باشد، واکنش های مشابه بروز دهد و از رفتارهایی که پیامد منفی دارد اجتناب ورزد. مهارت های اجتماعی شامل مهارت در تشخیص خصوصیات گروه، ارتباط گیری ‌با گروه، گوش دادن، همدردی، ارتباط غیرکلامی، در تشخیص احساسات خویش و مهارت کنترل خویش است. شخصی که دارای مهارت اجتماعی است ، می‌تواند به انتخاب و ارائه رفتار مناسب در وضعیت معین دست بزند. مهارت اجتماعی به عنوان رفتارهای انطباقی یاد گرفته شده است که فرد را قادر می‌سازد تا با افراد دیگر رابطه متقابل داشته باشد و از خود پاسخ های بروز دهد. این رفتارها را به پنج رفتار جزئی تر تقسیم می‌کنند که هر یک از آن ها می‌تواند موجب تسهیل روابط بین فردی شود. آن ها شامل همکاری، گفتار مناسب، مسئولیت پذیری، همدلی و خویشتن داری هستند. بروز مهارت های اجتماعی ضعیف به عدم پذیرش فرد توسط دیگران منجر می شود. رشد مهارت های اجتماعی به منظور سازگاری اجتماعی در روابط بین فردی نیازمند سلامت عاطفی – روانی و هوشمندی هیجانی است. بدین ترتیب مهارت های اجتماعی به رفتارهای آموخته شده و مقبول جامعه اطلاق می شود، رفتارهایی که شخص می‌تواند با دیگران به گونه ای ارتباط متقابل برقرار کند که به بروز پاسخ های مثبت و پرهیز از پاسخ های منفی می‌ انجامد(نادری، ۱۳۸۸).

۱-۸-۲مراحل فرآیندسازگاری اجتماعی

مراحل فرایند سازگاری یا عدم آن عبارت است از:وجود انگیزه ،محدودیت ویا تعارض، تنش عاطفی،پاسخ ،کم شدن تنش وتاثیر در ارضاء احتیاجات که معمولاً با محرومیت یا تعارض مواجه است. مقصود از محرومیت هر نوع ممانعت از برآوردن احتیاج است. در تعارض جلوگیری از تمایل وجود دارد. هر فرد در جریان سازگاری تا اندازه ای احساس تعارض خواهد نمود ولی اگر شخص مجبور باشد از میان دو عاملی که از لحاظ قدرت یکسان است یکی را انتخاب کند،ممکن است دچار تعارض شدید گردد.

زمانی که فرد دچار محرومیت یا تعارض می‌گردد به او هیجان عاطفی دست می‌دهد، در نتیجه سعی می‌کند تا از شدت هیجان بکاهد،این احتیاج به کم کردن هیجان عاطفی فرد را به قدم بعدی در سازگاری که عکس العمل است سوق می‌دهد.اگر در جریان سازگاری انگیزه سبب ایجاد محرومیت وتعارض نشود عکس العمل ممکن است سریع وقاطع باشد. در این گونه مواقع رفتار ثابت است ولی اگر محرومیت وتعارض شدید ومکرر باشد شخص می کوشد تار اه های متعددی برگزیند وممکن است به رفتارهای متفاوتی متوسل شود مثلاً ممکن است به توجیه ، جبران، برون فکری وخیال بافی زیاده از حد دست بزند. وقتی شخص راه حل را پیدا کند از هیجان کاسته می شود. ‌بنابرین‏ می توان گفت سازگاری صورت گرفته است. ممکن است سازگاری فرد از نظر اجتماعی پسندیده وقابل قبول نباشد. قدم آخر در سازگاری عبارت است از تاثیر .اگر به رفتار فرد پاداش داده شود به احتمال قوی رفتار مذکور در آینده تکرار می شود واگر رفتار او باعث ناراحتی شده باشد از تکرار آن خودداری خواهد نمود(میرویسی، ۱۳۸۵).

اجتماعی شدن یک فرایند دو جانبه ی بین فرد وجامعه است.به همین دلیل فرایندی پیچیده به شمار می‌آید که ابعاد گوناگونی دارد. کسب مهارت های اجتماعی، چگونگی برقراری ارتباط باسایر افراد وسازگاری اجتماعی، از جمله ی این ابعاد هستند. از سازگاری اجتماعی تعاریف بسیار ی به عمل آمده است. اسلبی و گورا[۲۰] (۱۹۸۸؛ نقل از عابدینی، ۱۳۸۱) سازگاری اجتماعی را مترادف با مهارت اجتماعی می دانند. از نظر آنان مهارت اجتماعی عبارت است از : توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینه ی خاص اجتماعی به طریق خاص که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد. در حالی که اسلوموسکی و دان[۲۱] (۱۹۹۶) سازگاری و مهارت اجتماعی را فرایندی می دانند که افراد را قادر می‌سازد تا رفتار دیگران را درک و پیش‌بینی کنند، رفتار خود را کنترل و تعاملات اجتماعی خود را تنظیم کنند.

عوامل متعددی در سازگاری شخصی و اجتماعی افراد نقش دارند که نظریه و دیدگاه های مختلف تربیتی، روان شناختی و جامعه شناختی برآن تأکید کرده‌اند. ایواتا و همکاران(۲۰۰۰) در مروری جامع عوامل مؤثر در سازگاری اجتماعی را به شش دسته ی عمده تقسیم می‌کنند که هریک از آن ها نیز به عوامل جزیی تری تقسیم شده اند. این عوامل عبارتند از:

الف) محرمیت های جسمانی ناشی از نقص عضو،تغذیه ی نادرست وبد، محرومیت از خواب ‌و خستگی روانی، فرایندهای عاطفی آسیب زا وآسیب های مغزی.

ب) عوامل روانی ـاجتماعی ـ محیطی نظیر تغییرات سریع و مهم اجتماعی نظیر بیکاری، جنگ ،بلایای طبیعی، ازهم پاشیدگی کانون خانواده، فقر ‌و اعتیاد.

ج) عوامل تربیتی نظیر الگوهای نادرست خانوادگی، فقدان رابطه ی والد ـ کودک، طرد کردن فرزندان، حمایت افراطی، محرومیت های عاطفی، خودمختاری بیش از حد کودک، انتظارات و خواسته های غیر واقع گرایانه ی والدین و کمبود ارتباط.

د) ساختار خانوادگی ناسازگار در خانواده های بی کفایت، از هم پاشیده، ضداجتماعی وآسیب روانی اولیه و عدم ثبات عاطفی و روانی والدین بخصوص مادر.

ه) فشارهای ناشی از زندگی جدید صنعتی مانند رقابت های ناسالم، تقاضاهای شغلی وتحصیلی وپیچیدگی های زندگی جدید.

و) عوامل ژنتیکی و ارثی نظیر اختلالات جسمی، روانی وعاطفی ارثی که زمینه را برای رفتارهای بزهکارانه و ناسازگاری اجتماعی فراهم می‌کنند.

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | لذت‌گرایی محدود یا اپیکوری – پایان نامه های کارشناسی ارشد

گفته‌شده آریستپوس شاگرد سقراط به چنین دیدگاهی قائل بوده است. او که مؤسس مکتب کورنائی است لذت را هدف اخلاق می‌داند ولی افراط را در این زمینه نادرست می‌شمارد.(کاپلستون، ۱۳۶۸)

  • لذت‌گرایی محدود یا اپیکوری

اپیکور برخلاف آریستپوس کوشیده است تقریر عمیق­تری از لذت‌گرایی به دست دهد. به طور خلاصه ‌می‌توان اندیشه اخلاقی اپیکور را در پنج اصل خلاصه کرد:(مصباح یزدی، ۱۳۸۴)

    • لذت عبارت است از فقدان الم

      • لذت روحی به دلیل دوام بیشترش، بر لذت جسمانی ترجیح دارد و به همین دلیل برای از میان بردن الم فعلی یا اهمیت ندادن به آن، می‌توان از لذت روحی و عقلانی استفاده کرد.

    • ارزیابی و سنجش عقلانی لذت‌ها و الم‌ها به ما این امکان را می‌دهد که از یک زندگی بهره­مند شویم که در آن لذت بادوام، بیشتر از درد گذرا باشد.

    • از امیال و خواسته‌های فراوان انسانی ما باید فقط آن دسته از امیال را ارضا کنیم که ضروری و طبیعی باشند.

  • هرچند لذت دارای خیر ذاتی است؛ اما امور دیگری از قبیل سعادت و مصلحت‌اندیشی را نیز می‌توان دارای خیر ذاتی دانست.

اپیکور با قبول اینکه لذت روحانی بر لذت جسمانی ترجیح دارد، معتقد بود بر‌آورد عقلانی در باب منابع لذت و درد دست‌یابی انسان را به زندگی‌ای که در آن لذت دیرپا بر درد گذرا غالب باشد، ممکن می‌سازد. (لارنسی سی، ۱۳۷۸).

  • میل، بنتام و نفع عمومی

چنانچه در دو تقریر گذشته از لذت­گرایی مشاهده شد، متعلق لذت در آن دو، خود شخص یعنی فاعل اخلاقی بود. اشکال عمده این نوع لذت‌گرایی این است که تنها لذت خود انسان را معیار درستی می‌شناسد. توجه ‌به این نکته برای «جرمی بنتام «و شاگردش «جان استوارت میل «بسیار مهم بود که تنها لذت من نیست که اهمیت دارد بلکه سعادت یا نفع شخصی هرکسی که نسبتی با عمل من دارد نیز مهم است. این ایده پایه نظریه‌ای شد که علی‌رغم تفاوت‌های عمده‌اش با لذت­گرایی شخصی تقریری دیگر از لذت‌گرایی به دست دهد. بنتام و میل یک لذت‌گرا بودند و مانند نیاکان لذت‌گرایشان ‌به این اصل اساسی معتقد بودند که لذت تنها خیر و الم تنها شر است. این نکته به‌وضوح در جملات آغازین کتاب مبانی اخلاقیات و قانون‌گذاری بیان‌شده است. در ابتدای این کتاب آمده: «طبیعت، بشر را تحت سیطره دو ارباب مطلق، لذت و الم قرارداده است. فقط به دلیل آن‌هاست که آنچه را باید انجام دهیم، خاطرنشان می‌کنیم و آنچه را می‌خواهیم انجام دهیم، تعیین می‌کنیم. «(پالمر، ۱۳۸۵).

لذت‌گرایی خاصی که این دو بدان قائل بودند به سودگرایی یا قاعده نفع عمومی مشهور است. اصل محوری در سودگرایی این است که اصول اخلاقی حاکم بر اعمال ما باید با توجه به تأثیرشان بر همه افراد ذی‌ربط داوری شوند، خواه به بیشترین سعادت برای بیشترین افراد بینجامد یا نه. ازنظر بنتام معیار اخلاقی درست اصل سود است و غایت اخلاقی که در تمام اعمال باید به دنبال آن باشیم همانا بیشترین غلبه ممکن خیر بر شر در کل جهان است. (فرانکنا، ۱۳۸۳).

تفاوت عمده لذت‌گرایی تبلوریافته در سود‌گرایی با لذت‌گرایی شخصی در این است که در سود‌گرایی لذت همه موردتوجه است. در این تقریر از لذت نکته بسیار مهم نحوه محاسبه لذت و تعیین بیشتر یا کمتر بودن آن است. بنتام هفت معیار را برای بررسی و اندازه ­گیری لذت‌ها معرفی می­ کند. پیش‌فرض اساسی سخن بنتام این است که لذت و الم‌های انسانی قابل‌اندازه‌گیری کمی‌اند و بدین ترتیب می‌توان بر اساس نوعی محاسبه اخلاقی حکم به صواب و یا خطا بودن اعمال کرد. حاصل جمع لذت‌ها یا الم‌های موردبحث منتظر است با میزان لذت یا المی که این اعمال در بردارند.

  • محاسبه لذت ازنظر بنتام

محاسبه لذت در دیدگاه بنتام بر این نظر مبتنی است که لذت­ها و الم‌های انسانی قابل‌اندازه‌گیری‌اند؛ و بدین ترتیب می‌توان بر اساس نوعی «محاسبه لذت اخلاقی«حکم به صواب و یا خطا بودن اعمال کرد؛ حاصل جمع لذت­ها یا الم‌ها متناظر است با میزان لذت یا المی که این اعمال در بردارند. بنتام می‌پذیرد که تجربه لذت بسیار پیچیده است و لذت‌های خالص اندک شمارند و بالاخره این‌که بیشتر لذت‌ها با درد عجین شد‌ه‌اند. بر این اساس و با در نظر گرفتن همه این عوامل بنتام هفت شاخص برای محاسبه لذت معرفی می‌کند. وی معتقد است برای یک انسان فی‌نفسه بر طبق شرایط چهارگانه زیر مقدار لذت یا الم بیشتر یا کمتر خواهد شد: (فرانکنا، ۱۳۸۳).

۱٫ شدت

۲٫ مدت

۳٫ قطعیت یا عدم قطعیت

۴٫ نزدیکی یا دوری

زمانی که مقدار لذت یا المی به منظور ارزیابی گرایش عملی که به وسیله آن ایجادشده ‌است، ملاحظه می‌شود، باید به دو شرط زیر نیز توجه جدی کرد:(پالمر، ۱۳۸۵)

۵٫ بار‌آوری، یا امکان این‌که به دنبال آن، عواطفی از همان سنخ پدید ‌آید. ‌به این معنا که اگر لذت باشد در پی آن لذت و اگر درد باشد در پی آن آلام پدید آید. ‌به این معنا که این لذت چه میزان لذت دیگر به همراه خود به ارمغان خواهد آورد؟ یا برعکس.

۶٫ خلوص، یا امکان این‌که به دنبال آن عواطفی از سنخ متضاد پدید آید. به عنوان‌مثال اگر کسی مقداری پول پیدا کند یا بدزدد قطعاً به‌واسطه خرج کردن این پول لذتی خواهد برد اما لذت بردن او همچنین همراه است با دردی که به‌واسطه احساس گناه و شرمندگی برایش پدید‌ می‌آید؛ ‌بنابرین‏ می‌توان گفت این لذت، خالص نیست زیرا مقداری الم با خود به همراه دارد.

۷٫ گستردگی، آخرین شرط در محاسبه لذت تعداد افرادی است که مشمول لذت یا الم می‌شوند.

نظریهخواسته‌ها[۱۷]

بر اساسایننظریهنشاطوخوشبختیبهمعنایدستیابیبهخواسته‌هااستوزمانیکهفردخواستهخودتعریف«دستیابیبهشادیورهاییازغم«رادرقالبمی‌کندنظریهخواسته‌ها،نظریهلذت‌گراییرانیزدربرمی گیرد (سلیگمن،٢٠٠٢).

نظریهدستیابیبهارزش‌ها[۱۸]

بر اساسایننظریهنشاطیکاحساسفردینیست،بلکهواقعیتیمستقلازاحساساتفردیاستوعبارت استازدستیابیبهچیزهاییکهازنظرعمومواقعاًارزشمندبه‌حسابمی‌آیند. مثلاًاگرکودکانخیابانیاحساسنشاط،خوشبختیورضایتکنندممکناستبر اساسنظریهلذت‌گرایییانظریهخواسته‌هاشادوخوشبختبه‌حسابآیندامابر اساسایننظریه،افرادیشادوخوشبختقلمدادنمی‌شوند (دارلینگواستینبرگ،۱۹۹۳)

اگر درست بودن را به خوب بودن تعبیر کنیم، می‌توانیم سه نامزد اصلی برای نظریه ارزش لیبرالی تشخیص دهیم. نخستین نظریه که پیش‌تر مطرح شد کمال‌گرایی جان استوارت میل است. ازآنجاکه کمال‌گرایی نظریه‌ای درباره کنش صحیح است – اینکه درستی مشتمل بر چیزی است که میل «فایده به وسیع‌ترین معنای کلمه«می‌خواند، یعنی شکوفایی انسانی می‌توان کمال‌گرایی را رویکردی به اخلاقیات دانست. بااین‌حال، آشکار است که این رویکرد نظریه‌ای در باب ارزش یا خیر را نیز پیش‌فرض می‌گیرد: غایت ارزش انسانی شکوفایی شخصیت یا داشتن یک زندگانی خودمدار است. رقیب این نظریه عینیت‌گرایی ارزش، دو رویکرد لیبرال دیگر هستند: پلورالیسم (تکثرگرایی) و سوبژکتیویسم (ذهنی‌گرایی)

منابع پایان نامه ها | ۱-۸- روش و ابزار جمع آوری اطلاعات – 4

سه عامل استاندارد ساز عبارتند از؛ ۱) قدر مطلق میانگین اقلام تعهدی جاری، ۲) میانگین قدر مطلق اقلام تعهدی جاری و ۳) انحراف معیار اقلام تعهدی جاری.

مک نیکولز (۲۰۰۲) با بررسی معیارهای استاندارد ساز مذکور دریافت که معیار میانگین قدر مطلق اقلام تعهدی جاری (یعنی معیار دوم استاندارد سازی) دارای بیشترین همبستگی با ضریب تعیین (R2) ناشی از رگرسیون های در سطح شرکت است و آن را به عنوان معیار مربوط کیفیت اقلام تعهدی معرفی نمود که از این پس آن را معیار استاندارد شده ی دیچاو و دیچو یاد می‌کنیم. عامل مذبور با بهره گرفتن از اطلاعات سه سال گذشته برآورد می‌گردد، یعنی دوره مورد استفاده برای برآورد معیار دیچاو و دیچو اولیه.

‌بنابرین‏ آزمون های قیمت گذاری دارایی با بهره گرفتن از میعار استاندارد شده ی دیچاو و دیچو به جای معیار اولیه آن ها تکرار می شود. تمام مراحل مربوط به تشکیل پرتفوی و اندازه گیری متغیرها مانند قبل تکرار می شود. مدل های تعدیل شده به شرح ذیل است:

Ri,t+1 – RFt+1 = Interceptt + qt RDD – Scaledit + bt BETAit + St Log (MKTV)it + ht Log (BMRATIO)it + εit

RDD – Scaledit رتبه ی دهکی مبتنی بر معیار استاندارد شده ی دیچاو و دیچو.

آزمون دو مرحله ای به صورت ذیل تعدیل می شود:

Rit – Rft = Interceptt + 𝑏i SAQ λt SAQ + 𝑏i MktRf λt MktRf + 𝑏i SMB λt SMB + 𝑏i HML λt HML + εit

بتاهای عامل با بهره گرفتن از بازده های در دسترس برای سهم i از رگرسیون ذیل حاصل می شود:

Rit – Rft = αi + 𝑏i SAQ SAQt + 𝑏i MktRf (Rmt – RFt) + 𝑏i SMB SMBt + 𝑏i HML HMLt + εit

SAQt بازده پرتفوی ایجاد شده بر اساس عامل کیفیت اقلام تعهدی استاندارد شده است. سهام بر اساس معیار دیچاو ودیچو استاندارد شده به پنچ گروه طبقه بندی می‌شوند. به عبارت دیگر عامل کیفیت اقلام تعهدی برابر است با تفاوت بازده هم وزن[۲۷] دو گروه سهامی که دارای بهترین کیفیت اقلام تعهدی و دو گروه سهامی که دارای پایین ترین کیفیت اقلام تعهدی هستند. عامل کیفیت اقلام تعهدی به صورت ماهانه محاسبه می‌گردد.

۱-۷- روش تحقیق

اگنوا (۲۰۰۸) بیان می‌کند که نمی توان نتیجه یکسانی از تحقیق درباره ی رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده مورد انتظار یا هزینه ی سرمایه شرکت ها به دست آورد. عده ای از محققان این اختلاف را به اثر شوک های جریان های نقدی نسبت می‌دهند (اگنوا، ۲۰۰۸، ۲۰۱۲؛ فرانسیس و همکاران، ۲۰۰۴، ۲۰۰۵). ‌بنابرین‏ در تحقیق حاضر سعی شده است با کنترل اثر شوک های جریان های نقدی موضوع درباره نمونه ای از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مورد آزمون قرار گیرد. روش تحقیق به کار برده شده در این پژوهش از نوع تحلیل محتوایی تجربی می‏ باشد. چرا که به بررسی تأثیر میان متغیرهای مختلف با بهره گیری از اطلاعات تاریخی می‌پردازد و به همین خاطر می‏توان گفت که از نوع پس رویدادی می‏ باشند. در این تحقیق برای آزمون فرضیات از تحلیل رگرسیون و تجزیه و تحلیل داده های سری زمانی استفاده خواهد شد.

۱-۸- روش و ابزار جمع‌ آوری اطلاعات

به منظور تهیه ادبیات موضوع استفاده از منابع انگلیسی و کتاب‌ها، مقالات و پایان نامه‌های نگارش شده قبلی در دستور کار قرار می‌گیرد. در این قسمت به منظور آشنایی با مفاهیم، ‌تعاریف و‌ روش‌ها مربوط به تحقیق در ادبیات نظری و همچنین سوابق مطالعاتی سایر کشورها از طریق جستجوی اینترنتی و رجوع به تحقیقات و پژوهش‌های انجام شده در این زمینه، اطلاعات مورد نیاز گردآوری می‌شود.

همچنین جهت گردآوری داده های مربوط به آزمون فرضیات، با مراجعه مستقیم به مرکز آرشیو بورس تهران از بولتن‌ها و ماهنامه های منتشر شده توسط بورس که حاوی اطلاعات معاملات ماهانه و روزانه است، و همچنین سایت بورس اوراق بهادار تهران و سایت www.rdis.ir استفاده می‌گردد. برای طبقه بندی، محاسبات و پردازش داده ها از نرم افزار اکسل و برای آزمون فرضیه‌ها از نرم افزار SPSS استفاده خواهد شد. نرم افزار تدبیر پرداز و ره آورد نوین (به علت ‌ارائه‌های داده های مناسب از صورت‌های مالی شرکت‌ها) نیز یکی از منابع مورد استفاده جهت گردآوری داده ها خواهد بود.

۱-۹- جامعه آماری

در این تحقیق یک جامعه آماری ابتدایی و سپس جامعه آماری ثانویه که حاصل اعمال محدودیت­ها می‌باشند، در دست داریم، جامعه آماری ابتدایی ما کلیه شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ‌می‌باشد. با اعمال تعدادی محدودیت­، جامعه آماری تحقیق کاهش یافته است. این محدودیت­ها عبارتند از:

    • پایان سال مالی آن‌ ها ۲۹ (بیست و نه) اسفند ماه باشد.

    • قبل از سال ۱۳۸۵ در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشند.

    • جز شرکت‌های سرمایه گذاری و واسطه گری مالی نباشند.

    • در طی دوره مورد بررسی (۱۳۸۵ – ۱۳۹۲) تغییر سال مالی نداشته باشند.

    • اطلاعات آن‌ ها در طی دوره مورد تحقیق پیوسته در دسترس باشد.

  • اطلاعات مورد نیاز آن ها در بخش تعریف متغیرها در دسترس باشد.

۱-۱۰- قلمرو تحقیق

قلمرو تحقیق حاضر از سه راستا تشکیل می‌گردد:

۱-۱۰-۱- قلمرو موضوعی

کیفیت اقلام تعهدی، بازده شناسایی شده و بازده مورد انتظار: اهمیت کنترل برای شوک های جریان وجه نقد در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.

۱-۱۰-۲- قلمرو مکانی

چارچوب مکانی تحقیق، بازار بورس اوراق بهادار تهران می‌باشند.

۱-۱۰-۳- قلمرو زمانی

افق زمانی تحقیق حاضر از ابتدای سال‌ ۱۳۸۵ الی انتهای سال ۱۳۹۱ می‌باشد.

البته ذکر این نکته ضروری است که این زمان به عنوان مقطعی که پژوهشگر طی آن داده ها و اطلاعات مربوط به آن دوره را جمع‌ آوری ‌کرده‌است ذکر شده است. علت انتخاب دوره زمانی مذکور این است که دوره ۷ ساله به اندازه کافی برای با معنی شدن نتایج تحقیق، بلند مدت می‌باشد و اطلاعات و صورت‌های مالی شرکت‌های مورد بررسی در این ۷ سال در آرشیو بورس اوراق بهادار تهران موجود می‌باشد.

۱-۱۱- تعاریف

اقلام تعهدی: اقلام غیر نقدی استفاده شده در محاسبه سود خالص یک شرکت می‌باشند. یک رویکرد ساده و معمول در جهت اندازه گیری کیفیت سود بر اساس تغییر در کل اقلام تعهدی می‌باشد. هرچه حجم اقلام تعهدی بیشتر باشد، کیفیت سود پایین‌تر می‌باشد (کوچ و سان[۲۸]، ۲۰۰۴؛ اوگنوا، ۲۰۱۲).

 
مداحی های محرم