۱- چه تصمیماتی بایستی اتخاذ شود؟
۲- چه کسانی باید این تصمیمات را اتخاذ نمایند؟
۳- چگونه این تصمیمات کنترل میشوند؟
حاکمیت میتواند انواع مختلف داشته باشد که می توان به حاکمیت شرکتی ، حاکمیت بینالمللی ، حاکمیت ملی ، حاکمیت کسب و کار و حاکمیت فناوری اطلاعات اشاره نمود. (مدیری و همکاران ,۱۳۸۹) در اینجا به طور ویژه روی نوع حاکمیت فناوری اطلاعات متمرکزشده ولی برای درک مفهوم حاکمیت IT نیاز به بینش کلی نسبت به حاکمیت شرکتی یا سازمانی بایستی وجود داشته باشد.(Etzler, 2007)
حاکمیت فناوری اطلاعات در واقع مسئولیت مدیران و هیئت مدیره است و شامل رهبری ، ساختارهای سازمانی و فرآیندهای است که تضمین میکند فناوری اطلاعات شرکت ، راهبردها و اهداف سازمان را ادامه و گسترش میدهد.حاکمیت فناوری اطلاعات با بهره گیری از اطلاعات و از طریق به کارگیری فناوری ، به عنوان عامل مهم موفقیت در دستیابی به اهداف شرکت شناخته شده است و این موضوع که منافع ایجاد شده به وسیله سرمایه گذاری های سازمانی فناوری اطلاعات ، که مستقیم تحت تاثیر فناوری اطلاعات هستند به طور گسترده ای پذیرفته شده اند.( Bowen et al , 2005)
(Ridley,2005 ; Gembergen,2003; Hardy , 2006 ; IT Governance Institute , 2012 )
حاکمیت فناوری اطلاعات یکی از مهمترین بخش های حاکمیت سازمانی است، یک گرایش به سمت جلو برای توسعه فرآیندها ، ساختارهای سازمانی ، رهبری و یک انعکاس دهند استراتژی و اهداف سازمانی میباشد. همچنین حاکمیت فناوری اطلاعات به عنوان یک ابزار برای مدیران ارشد اجرایی و مدیران ارشد IT محسوب می شود .(Lompartel, 2008) در یکی از تحقیقات در خصوص بیشترین اثرات در عملکرد حاکمیت IT نشان داد وجود درک مشترک از کسب و کار و اهداف IT ، مشارکت فعال کمیته های IT و تعادل بین کسب وکار ، و حضور نمایندگان و مدیران IT در تصمیمات مربوط به کسب و کار بسیار مؤثر است. (Bowen et al , 2005)
در اینجا به ۱۲ کلید اساسی در جهت تمرکز و تعمق بیشتر در خصوص الزام حاکمیت فناوری اطلاعات اشاره می شود . ضروریست در هر سازمان به این ۱۲ کلید توجه خاص نمایند چرا که در همین ۱۲ کلید راهکاریهای پیاده سازی ، مسیر حرکت ، راه های کنترلی و ارزیابی اشاره شده است.(National Computing Center , 2005)
۱- در مورد کسب و کار : سازمانها نیاز دارند که نقشه رسیدن به کسب ارزش چگونه است.
۲-اندازه گیری عملکرد : آیا کشتی در مسیر خود قرار دارد.
۳-پیاده سازی نقشه راه : چگونه شروع کنیم؟ چه مسیری را دنبال کنیم.
۴- ارتباطات : چگونه اهداف را توصیف کنیم و فرهنگ را تغییر دهیم.
۵-قابلیت ارزیابی : پیدا کردن وضیعت فعلی و واقعی از حاکمیت IT.
۶- مدیریت ریسک : چه خطراتی وجود دارد و چگونه می توان از برخورد با آن ها جلوگیری کرد.
۷- حاکمیت تامین کنندگان : طرفین خارج از سازمان نقش بزرگی دارند و بایستی توجه شود.
۸- فناوری اطلاعات و ممیزی همکاری با یکدیگر: چگونه برای یک هدف شرکت همکاری کرد.
۹-امنیت اطلاعات : موضوع کلیدی امروزی در محیط های شبکه ای.
۱۰ – ابعاد حقوقی و تنظیم مقررات : قبول آن یک وصله جهانی است.
۱۱- معماری : پایه و اساس برای راه حال های فنی مؤثر است.
۱۲- مدیریت سرمایه گذاری : اطمینان از مقدار کسب ارزش و کسب منفعت.
۲-۴-۱- حاکمیت شرکتی یا سازمانی
حاکمیت شرکت مرتبط است با همتراز نگه داشتن بین اقتصاد و اهداف اجتماعی و همچنین بین افراد که دارای اهداف مشترک میباشند. حاکمیت شرکت یک چارچوب است که کارائی را با بهره گرفتن از منابع در دسترس و همچنین پاسخگو بودن در قبال این منابع و کنترل آن تشویق و تقویت میکند. و هدف اصلی آن همتراز نگه داشتن بین علایق افراد ، شرکت و اجتماع است.(نوری زاده و همکاران، ۱۳۹۱) (Gembergen,2003; Etzler, 2007 ) ,
۲-۴-۲- حاکمیت سازمانی و حاکمیت IT
به مسائل حاکمیت فناوری اطلاعات نمی توان بدون در نظر گرفتن مسائل حاکمیت سازمانی رسیدگی کرد. (Etzler, 2007) در واقع برای درک بهتر این موضوع ویل و رأس (Ross, 2004 & Weill) چارچوبی برای نشان دادن ارتباط بین حاکمیت سازمانی و حاکمیت فناوری اطلاعات معرفی نمودند که در شکل ۲ به صورت خاکستری رنگ نشان داده شده است. همان طور که در قسمت بالایی شکل مشاهده می کنید روابط بین مدیران ارشد سازمان را بیان میکند که در واقع همان حاکمیت سازمانی است یعنی نقطه ای که تصمیمات سازمانی در آنجا پایه ریزی می شود. در قسمت استراتژیها مجموعه ای از اهداف بلند مدتی را برای ما مشخص میکند که شامل :
-
- مشتریان هدف ما چه کسانی هستند؟
-
- محصولات و خدمات ارائه شده چه هستند؟
- موقعیت منحصر به فرد سازمان چیست؟
و سوالاتی دیگری از این قبیل که سازنده استراتژیهای سازمان است از طرف دیگر قسمتی را مشاهده می کنید که در واقع رفتار مطلوب را یادآوری میکند . یعنی نقطه ای که سازمان از طریق آن ارزش آفرینی برای خود ایجاد میکند. رفتار مطلوب اشاره به باورها و فرهنگ سازمان دارد که با این رفتارها ایجاد ارزش میکند. تعیین رفتارهای مطلوب برای سازمان بسیار ضروریست . به عنوان مثال می توان به موارد ذیل اشاره کرد :
-
- کاهش هزینه های محصولات خود برای مشتریان
-
- تولید مکانیسم هایی برای درک بهتر نیازمندیهای مشتریان
-
- انتقال و جابجایی کارکنان در سازمان به منظور افزایش فرصت های شغلی و در انتهای شکل داراییهای شناسایی شده نشان داده می شود که در رسانیدن ارزش به سازمان از طریق استراتژیها موثرند. این دارایی ها شامل :
-
- دارایی های ارتباطی :روابط درون سازمانی، نام تجاری ، شهرت در میان مشتریان ، تامین کنندگان ، واحدهای کسب و کار و غیره را شامل می شود.
-
- دارایی های اطلاعات و IT : شامل داده های دیجیتالی ، اطلاعات ، دانش در مورد مشتریان ، کارایی فرآیندها ، امور مالی ، سیستم های اطلاعاتی و غیره.
-
- دارایی های مالکیت معنوی : شامل محصول ، خدمات ، حق کپی رایت ، برند محصول
-
- دارایی های فیزیکی : شامل ساختمان ، کارخانه ، تجهیزات ، تعمیر و نگهداری ، امنیت
-
- دارایی های مالی : شامل پول نقد ، سرمایه گذاری ، بدهی ها ، دارایی ها ، مطالبات
- دارایی های انسانی : شامل منابع انسانی سازمان ، مهارت ها ، مسیرهای شغلی ، آموزش
دارایی های کلیدی
دارایی های انسانی
دارایی های مالی
دارایی های فیزیکی
دارایی های مالکیت معنوی
دارایی های اطلاعاتی IT
دارایی های ارتباطی
مکانیسم های حاکمیت IT
مکانیسم های حاکمیت مالی
حاکمیت دارایی های کلیدی
حاکمیت سازمانی
هیت مدیره
تیم ارشد اجرایی
استراتژیها
فرم در حال بارگذاری ...