نظریه بامریند در نظریه هایی جای میگیرد که رویکرد یک سویه نامیده می شود، هر چند، مطالعه بامریند در مورد شیوه های تربیتی، رویکردی التقاطی است که به آسانی نمی توان آن را به نظریه تاریخی خاصی مرتبط ساخت. کار او نه به تبعیت از نظریه ای خاص، بلکه بر اساس طرد نظریات پیشین بنا شده است. هدف او مطالعه ترکیب عواملی همچون گرمی و کنترل بود (بامریند، ۱۹۶۷، به نقل از حسین پور، ۱۳۸۱). او با بهره گرفتن از رویکرد تواتری، بسیاری از انواع رفتارها و عقاید را تشریح و شناسایی کرد. با وجود این، بدون شک او نیز محققی یک سویه است. وی آشکارا از یک نوع تعامل، به عنوان بهترین مسیر رشد نسبت به سایر انواع تعامل دفاع کردهاست.
طبقه بندی بامریند از تحلیل عمیق و چند روشی[۸۰] تعامل والد-کودک منتج شده است. وی از تحلیل رفتار کودک و والدین سه شیوه تعاملی متمایز را که در دو جنبه کلی با هم متفاوت بودند، شناسایی کرد. این دو جنبه کلی عبارتند از: (۱) والدینی که برای کودکانشان تعیین تکلیف میکنند و آن ها را وادار به انجام تکالیف میسازند. و (۲) والدینی که نسبت به کودکان گرم و پذیرا هستند. بر اثر ترکیب این دو جنبه کلی، سه طبقه شیوه فرزند پروری شکل میگیرد که بامریند این سه طبقه مجزا را مقتدرانه، سهل انگار و استبدادی نامید (حسین پور، ۱۳۸۱).
شیوه مقتدرانه: والدین در الگوی اول نسبت به سایر والدین، واقعیتها و بینشهای شناختی را به کودکان خود منتقل میسازند و تمایل بیشتری برای پذیرش دلایل کودک در رد یک رهنمود از خود نشان می دهند. این والدین سخنوران خوبی هستند و اغلب برای مطیع سازی از استـدلال و منطق بهره میجویند و نیز به منظور توافـق با کودک از ارتبـاط کلامی استفاده میکنند. رفتارهای نامطلوب، این والدین را مرعوب خود نمی سازد، آنها ظاهراًً تاب مقاومت در برابر قهر و غضب کودک را دارند. والدین مقتدر به آغاز تعامل کودک به گونه و درجه ای پاسخ میدهند که معمولاً برای کودک خشنود کننده است. تفاوت های مهم بین این گروه از والدین با والدین مستبد در رفتارهای حمایتی و استفاده از مشوق های مثبت است. والدین مقتدر به تلاش های کودکان در جهت جلب حمایت و توجه پاسخ میدهند و از تقویت های مثبت بیشتری استفاده میکنند. علاوه بر این، والدین مقتدر در ابراز محبت و تفاهم والد-کودک به طور چشمگیری نمرات بالاتری می گیرند و در تمام متغیرهای دربرگیرنده محبت نیز رتبه های بالاتری احراز میکنند. کودکان والدین مقتدر در مقیاس هایی نظیر فعال بودن، اعتقاد به خود و استقلال رأی رتبه های بالاتری را به خود اختصاص میدهند. این کودکان، واقع گرا، با کفایت و خشنود توصیف شده (استانفورد و به یر، ۱۹۹۱، ترجمه دهگانپور و خرازچی، ۱۳۸۰)، متکی به نفس بوده، با همسالان روابط دوستانه دارند، با فشار روانی به خوبی مقابله میکنند، سرزنده و پرانرژی هستند (ماسن، گلیگان، هوستون و کانچر، ۱۹۹۵، ترجمه یاسایی، ۱۳۸۱).
شیوه سهلگیر: یک الگوی فرزندپروری گرم و صمیمی اما سست است که در آن بزرگسالان خواسته های نسبتاً کمی دارند، به کودکان اجازه میدهند که آزادانه احساسات و تکانه هایشان را ابراز کنند، فعالیت های کودکانشان را به دقت نظارت نمی کنند و به ندرت به طور مقتدر، رفتار کودکان را کنترل میکنند (پازانی، ۱۳۸۳).
والدین سهل انگار در ابعاد کنترل و خواسته های معقول در پایین ترین سطح هستند و در مهرورزی حد وسط سه الگوی موجود را به خود اختصاص میدهند. خانواده والدین سهل انگار نسبتاً آشفته است. فعالیت خانواده، نامنظم و اعمال مقررات، اهمال کارانه است. بر اساس گزارشات موجود، هر دو والد کنترل اندکی بر کودکانشان دارند. این والدین همچنین، در خصوص انضباط کودک از نگرشهای متعارضی برخوردارند.
والدین سهل انگار در عین حالی که به ظاهر نسبت به کودکان خود حساس هستند، اما توقع چندانی از آن ها ندارند. فقدان خواسته های معقول همراه با خودداری از ارائه دلیل و درگیری در گفتگو با کودک، همواره از ویژگی های این شیوه به شمار می رود. این والدین به ندرت به فرزندان خود اطلاعات صحیح یا توضیحات دقیق ارائه میدهند. در عین حال، والدین سهل انگار در توالی های کنترل، والدین زورگو و سرکوب گر هستند. آن ها از روشهای احساس گناه و انحراف استفاده میکنند. این والدین در بیشتر موارد در مواجهه با بهانهجویی و شکایت کودک، سر تسلیم فرود می آورند. والدین سهلانگار در نشان دادن محبت با والدین مقتدر تفاوتهای فاحش ندارند. مادر سهل انگار به عنوان تنبیه، کودک را از محبت خود محروم میکند و به تمسخر او می پردازد (ماسن و همکاران، ۱۹۹۵، ترجمه یاسایی، ۱۳۸۱).
برعکس والدین مستبد، والدین سهل گیر قوانین کمی دارند و بدون هیچ محدودیت ثابتی، تسلیم فرزندانشان میشوند. اگر والدین قانونی هم بگذارند در اجرا شکست می خورند. این سبک موجب بی نظمی و هرج و مرج می شود. والدین سهل گیر شبیه ستاره دریایی هستند، آنها هیچ شکل یا ساختاری ندارند. در خانواده سهل گیر، بچه ها متصدی امور هستند. این بچه ها از آنجایی که با والدین سهل گیر بزرگ میشوند هر آنچه را که می خواهند انجام میدهند. آنها همه را به زحمت انداخته و لوس و خودخواه هستند (پازانی، ۱۳۸۳).
فرم در حال بارگذاری ...