مفهوم سازی سرمایه فکری و اجزای سرمایه فکری
تشخیص داده شده است که سرمایه فکری از جنبههای بسیاری در اقتصاد، جامعه شناسی ، سیاست و گسترش مدیریتی مورد توجه قرار گرفته است(پتی و گاتری[۵]، ۲۰۰۰)، که سرمایه فکری را به یک تحقیق برجسته در کسب و کار تبدیل کردهاست (بونتیس و سرنکو[۶]، ۲۰۰۴). یکی دیگر از تحقیقات نشان میدهد که درک کامل از تکامل سرمایه های فکری زمینه در ریشههای تاریخی آن است.
در آخر ویژگی های سرمایه فکری در زیر مشخص شده است :
-
- ناملموس بودن
-
- حقیقتی که ارزش را ایجاد میکند
- اثر رشد عمل جمعی
پس در انتها طبقه بندی مشترکی به وجود آمده است که در آن سرمایه فکری در ۳ جنبه آمده است:
-
- سرمایه انسانی
-
- سرمایه ساختاری
- سرمایه ارتباطی
اخیراً ، چهارمین عنصر هم به این ۳ مورد اضافه شده است. روتبرگ و اریکسون (۲۰۰۲) سرمایه رقابتی را به عنوان یک عنصر مهم در سرمایه فکری معرفی کردند، هنگامی که داویس و مگووان (۲۰۰۲) سرمایه اجتماعی را انتخاب میکنند ، بحث میکنند که سرمایه فکری بر روی تغییرات و ترکیبات دانش که از ارتباطات جامعه پدیدار شده اند ساخته شده است.
اجماعی در این زمینه وجود دارد که هیچ یک از ابعاد به تنهایی با ارزش نیست. ارزش در میان تعامل موثر۳ مؤلفه سرمایه فکری ساخته وایجاد می شود.سرمایه فکری دارای ۲ مرتبه و ۳ جزء به شکل زیر میباشد که توسط اعتماد و فرهنگ حمایت می شود.
شکل ۱‑۱- اجزای مختلف سرمایه فکری از دیدگاه بونتیس
در زیر به تعریف و بررسی هر یک از این اجزا میپردازیم :
سرمایه های انسانی
سرمایه های انسانی به قابلیتها، مهارتها و تخصص اعضای انسانی یک سازمان اتلاق میشود (مالکوم[۷] ، ۲۰۰۲) . سرمایه انسانی به عنوان یک عنصر از سرمایه فکری در نظر گرفته می شود و مهمترین سرچشمه پایدار مزیت رقابتی میباشد (ادوینسون و مالون ، ۱۹۹۷).
عنصر فکر در سرمایه های انسانی عنصری مهم میباشد . هدف اولیه از سرمایه های انسانی، نوآوری در کالا و خدمات و نیز بهبود فرایندهای بازرگانی است(مانریتسن، ۲۰۰۱).
اقتصادانان اعتقاد دارند که سرمایه انسانی یک قسمت مهم از ثروت یک ملت است که سرمایه گذاری انسانی به طور قابل ملاحظهای کیفیت کار را بهبود میبخشد که مهمترین منبع از رشد اقتصادی میباشد. (کولتز ، ۱۹۶۱).
سازمانها در محتویهای مختلفی عمل میکنند انتخاب سرمایه انسانی حاکی از مهمترین چیزی است که باید گزارش داده شود (اوردونز دی پابلوس[۸]، ۲۰۰۳) .
در یک سطح مشخص ، سرمایه انسانی ترکیبی از ۴ عنصر است:
-
- میراث ژنتیکی
-
- تحصیلات
-
- تجربه
- نگرش در مورد زندگی و کسب و کار(هودسن[۹] ، ۱۹۹۳) .
بونتیس[۱۰] (۱۹۹۸) تشریح میکند که چشم انداز سازمانی ، به سرمایه انسانی به عنوان منبع نوآوری و تجدید استراتژی است. اگرچه سرمایه انسانی باید با عناصر ارتباطی و ساختاری در یک سازمان برای ایجاد ارزش آمیخته شود.
می توان گفت که سرمایه انسانی شامل تحصیلات شخصی ، مهارتها ، ارزش ها و تجربیات است این عناصرنمی توانند در سازمان به صورت دائم وجود داشته باشند(بونتیس ، ۲۰۰۸).
سرمایه های ساختاری(سازمانی)
بهترین تعریف از سرمایه های ساختاری در تعریف مونریتسن قابل ارائه میباشد: سرمایه ساختاری دانشی است که، در پایان هر روزکاری در سازمان باقی میماند، به کل سازمان تعلق دارد و قابل تولید شدن مجدد و به اشتراک گذاشتن با دیگران است (مونریتسن ، ۲۰۰۱). این نوع سرمایه به وسیله مزایای رقابتی یک شرکت به اضافه تواناییهای کارکنان آن ایجاد میشود و شامل مواردی نظیر شهرت، تجربه، محصولات، خدمات و روشهای تولید آن میگردد(رودو و لیلیارت[۱۱] ، ۲۰۰۲). سرمایه ساختاری یک دارایی با ارزش است که در حیطه دارایی های غیرانسانی شامل سیستمهای اطلاعاتی ، روالها، رویه ها و پایگاه های داده است. این اسکلت بندی یک سازمان است زیرا ابزارها و معماری برای حفظ ، بسته بندی و جابجایی دانش در میان زنجیره ارزش را ایجاد میکند.
سرمایه مشتری(ارتباطی)
سرمایه ارتباطی، وابستگیهای برون سازمانی مانند وفاداریمشتریان، حسن شهرتسازمان و روابط شرکت با تامین کنندگان منابع آن را شامل میشود. این موضوع از راه ارزش دریافت شده یک مشتری از انجام داد و ستد با سازمان، تعریف میشود (مالکوم، ۲۰۰۲). در حقیقت دانشی است که در ارتباط با مشتریان، تامینکنندگان، انجمنهای صنعتی یا دیگر سهامداران که روی زندگی سازمانی تاثیر میگذارند دیده میشود(بونتیس، ۲۰۰۸). بونتیس (۱۹۹۹) مفهوم سرمایه مشتری را برای تمام ارتباطات خارجی مانند : تامینکنندگان، اتحادیههای صنفی و سرمایه گذاریهای مشترک[۱۲] گسترش داد. سرمایه ارتباطی در حقیقت در ارتباط با دانش جاسازی شده در ارتباط با مشتریان، تامین کنندگان ، انجمن های صنعتی یا تمام سهامدارانی که روی زندگی سازمان تاثیر میگذارند.
بونتیس (۱۹۹۹) مفهوم سرمایه مشتری را که شامل تمام روابط خارجی است را گسترش داد ( مانند تامین کنندگان ، انجمن های تجارتی و سرمایه گذاری مشترک). بونتیس همچنین بحث کرد که سرمایه ارتباطی میتواند به عنوان یک وظیفه بلند مدت باشد که قابل اندازه گیری است و دفاع میکند که مفهومش را از بازارگرایی به دست آورده است(کوهلی و جاوروسکی[۱۳] ، ۱۹۹۰).
بازارگرایی به عنوان سازمان – نسل باز ، انتشار و پاسخ به هوش بازار است. هوش بازار یک مفهوم گسترده است که شامل نیازهای کلامی شده مشتریان و تنظیمات و تجزیه و تحلیل عناصر برون زاد که روی نیازها و ترجیحات تاثیر میگذارند. اگرچه به وسیله متغیرهای داخلی و خارجی متعادل شده اند ، شواهد زیادی در ارتباط با رابطه مثبت بین ارتباط و بازار گرایی وجود دارد :
-
- کارایی کسب و کار
-
- کارایی محصول جدید
-
- نوآوری یا
- یادگیری سازمانی (نارور و اسلاتر[۱۴] ، ۱۹۹۵) .
فرم در حال بارگذاری ...