الف) معاملهگران نقد
ب) معاملهگران مطلع، معاملهگران مطلع به این خاطر اقدام به انجام معامله میکنند که دارای اطلاعات محرمانهای میباشند که در قیمتها منعکس نشده است. در حالی که معاملهگران نقد (سرمایه گذاران غیر مطلع) تنها به دلیل دارا بودن نقدینگی به انجام مبادله اقدام مینمایند. البته این مدلها بر روابط بین تفاوت قیمت خرید و فروش و افراد مطلع در بازار اشاره دارند. بازارسازها از انجام معامله با افراد مطلع دچار زیان میشوند و این زیان را از طریق گسترش دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام جبران میکنند. بر اساس این مدل عدم تقارن اطلاعاتی در بازار منجر به افزایش دامنه قیمتهای پیشنهادی میگردد و با توجه به مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی، تغییرپذیری بالای سود منجر به منافع اطلاعاتی بیشتر برای سرمایه گذاران آگاه نسبت به سرمایه گذاران ناآگاه می شود. به همین منظور، سرمایه گذاران همواره در صدد دستیابی به اطلاعات و ابزارهایی میباشند که زمینه پیش بینی قیمت پیشنهادی مطلوب را فراهم کند.
۲-۲-۳-۲ محتوای اطلاعاتی
بر اساس مطالعههای صورت گرفته کالونکی و مارتیکاینن[۳۸] (۱۹۹۷)، ایستون[۳۹]، هریسون و اولسون[۴۰] (۱۹۹۲)، دلیل اصلی محدود بودن قدرت توضیحی سودهای گزارش شده، محتوای اطلاعاتی پایین آنها و محتوای اطلاعاتی پایین سودهای گزارش شده به دلیل پایین بودن قابلیت اتکای آنهاست. زمانی که مدیران انگیزهای
برای دستکاری فرصتطلبانه سودهای گزارش شده داشته باشند، قابلیت اتکای سود زیر سؤال میرود(رزنفیلد[۴۱]، ۲۰۰۰). زمانی که مدیران با اهداف فرصتطلبانه سودها را مدیریت میکنند، سودهای حسابداری، اندازهای از عملکرد مالی شرکت هستند که قابلیت اتکای کمی دارند. هرچه سودها قابلیت اتکای کمتری داشته باشند، حاوی اطلاعات مفید کمتری میباشند(آقایی، ۱۳۸۸: ۵۳-۲۷).
داشتن محتوای اطلاعاتی گزارشهای مالی به این معنی است که گزارشهای مالی، اطلاعات جدید و مناسبی را به بازار منتقل میکنند و باعث تغییر در انتظارهای سرمایه گذاران میشوند که در نتیجه سرمایه گذاران نسبت به این گزارشها واکنش نشان می دهند. واکنش سرمایه گذاران به این گزارشها (از جمله اعلان سود) را میتوان در تغییرات قیمت یا حجم معاملات سهام مشاهده کرد. پژوهشگران در پژوهشهای مربوط به محتوای اطلاعات موجود در سود معتقدند که تغییر قیمت سهام در هنگام اعلان سود حسابداری نشاندهنده محتوای اطلاعاتی سود حسابداری خواهد بود. بنابرین، پیش بینیهایی در خصوص دورنمای کلی شرکت و همچنین برخی عناصر بااهمیت صورتهای مالی نظیر سود صورت میگیرد(آقایی و حسینی، ۱۳۸۴).
۲-۱-۳-۳ بازده دارایی ها
بازده دارایی ها نشاندهنده توانایی مدیریت در استفاده کارا از دارایی ها میباشد و بیشتر بر بروی بازدهی بخش عملیات متمرکز است. این معیار در کنار معیار نسبت بدهیها میزان استفاده بنگاه از اهرمهای مالی (نظام دوپانت[۴۲]) را تشکیل می دهند. اگر دارایی های اضافی در عملیات به کارگرفته شوند؛ مانند این است که هزینه های عملیاتی افزایش یافتهاند. یکی از مزایای مهم فرمول نرخ بازده دارایی ها این است که مدیران را به کنترل دارایی های عملیاتی وادار میسازد و همواره با کنترل هزینه ها، نرخ سود خالص و حجم فروش، به کنترل دارایی های عملیاتی نیز میپردازند. نسبت بازده دارایی ها حاصل تقسیم سود خالص به کل دارایی های است(پینوو[۴۳]، ۱۳۸۳). رابطه محاسباتی بازده دارایی ها به صورت زیر میباشد:
(۲-۱) (جمع دارایی ها)/ (سود عملیاتی) = ROA= OP / TAS
در تعریفی دیگر، بازده کل دارایی های یک شرکت به عنوان نتیجه فعالیتها و کارایی شرکتها در رابطه با به کارگیری آن ها میباشد. یکی از معیارهای اندازهگیری کارایی، محاسبه بازده داراییهاست. بازده داراییها، توانایی شرکت را در ایجاد سود با توجه به میزان سرمایه گذاری انجام شده در شرکت اندازه گیری میکند و از تقسیم سود خالص عملیاتی شرکت بر منابع به کار گرفته شده به دست می آید. اعتبار بازده داراییها، به اندازه گیری مناسب سود و داراییهای مورد استفاده شرکت بستگی دارد. بازده داراییها را میتوان بر اساس سیستم دوپونت به دست آورد. برای به دست آوردن این نرخ از نسبت گردش داراییها و نسبت حاشیه سود خالص استفاده می شود. گردش داراییها از تقسیم فروش بر مجموع داراییها به دست می آید. همچنین حاشیه سود خالص، از تقسیم سود خالص متعلق به سهامداران عادی بر فروش به دست می آید(سن و اروک، ۲۰۰۹). بازده داراییها به عنوان نسبت سود خالص بعد از مالیات به مجموع داراییهای اندازهگیری شده تعریف میگردد. نرخ بازده دارایی، رابطه بین حجم داراییهای شرکت و سود را تعیین میکند. اگر یک شرکتی بر سرمایهگذاریهای خود بیافزاید (البته بر حسب کل دارایی ها) ولی نتواند به تناسب، مقدار سود پس از کسر مالیات خود را افزایش دهد، نرخ بازده دارایی کاهش مییابد. بنابرین افزایش حجم سرمایهگذاری شرکت، به خودی خود باعث بهبود وضع مالی شرکت نمیگردد.
(۲-۲) ((کل دارایی ها) / (فروش خالص)) * ((فروش خالص) / (سود پس از کسر مالیات)) = نرخ بازده داراییها
(۲-۳) گردش کل دارایی ها*حاشیه فروش= نرخ بازده دارایی
سودآوری هر ریال از فروش را با بهره گرفتن از حاشیه سود محاسبه میکنند. گردش کل داراییها نیز عبارت است از حجم فروش شرکت به ازای یک ریال دارایی.
فرم در حال بارگذاری ...