هافمن و تورلی(۲۰۰۲) تعریف جامعی از این مفهوم را ارائه میکنند:
« فضا مرکب است از عناصر ملموس مثل بنا، اثاثیه ثابت مغازه، دکوراسیون مغازه ، اجناس و غیره و عناصر ناملموس مثل رنگ بندی، موسیقی، دما، معطر بودن و غیره، به طوری که در کنار هم تجربه های ویژه مشتری را شکل میدهند.»
در واقع فروشگاه باید بر فضای فروشگاه خود طرحی از پیش تعیین شده داشته باشد. طرحی که مناسب حال مشتریان هدف فروشگاه باشد و آنان را به خرید ترغیب کند. به عنوان مثال محیط یک بانک باید کاملا آرام ، قابل اطمینان ،استوار و ایمن به نظر رسد. خرده فروشان به طور روز افزونی در پی ایجاد فضایی مطلوب برای فروشگاه های خود هستند. فضایی که با بازارهای هدف آن ها تناسب و هماهنگی کاملی داشته باشد. همچنین پژوهشگران بیان میکنند که فضای مغازه در خلق تجربه مشتری اثر گذار است و نباید صرفا به اجناس یا خدمات ارائه شده توجه نمود و بیان میکنند که خرده فروشان میتوانند با افزودن و کنترل عناصر تشکیل دهنده فضای مغازه بر مشتریان خود به خصوص هنگامی که آن ها در حال ارزیابی خدمات و اجناس ارائه شده هستند اثر گذارند. ( بابین و آتاوی[۸۵]،۲۰۰۰)
ویژگی های فضا
کاتلر و اسمیت (۱۹۷۰،۱۹۶۴) نخستین کسی بود که واژه فضا را به عنوان یکی از عوامل محیطی قابل کنترل مورد توجه و تأکید قرار داد، ولی بسیاری محققین دیگری مثل کوکس[۸۶] (۱۹۶۴) و (۱۹۷۰)، اسمیت و کورنو[۸۷] (۱۹۹۶)،کوزان و ایوانسون[۸۸] (۱۹۶۹)، فرانک و ماسی[۸۹] (۱۹۷۰) و کارهان[۹۰] (۱۹۷۲) ویژگی های این فضا را به صورت جداگانه بررسی کرده بودند. از جمله ویژگی های شناسایی شده در این باره می توان به موارد زیر اشاره کرد:
بر اساس دسته بندی ایتلسون[۹۱] متغیرهای فضا شامل طراحی فضا ،نورپردازی، موسیقی و دکوراسیون داخلی و هوای داخل فروشگاه است. بر اساس این دسته بندی تنها داخل فروشگاه و برخی متغیرهای داخلی جزء فضا محسوب شده و بقیه موارد در حوزه های دیگر قرار میگیرد.
برمن و ایوانز[۹۲](۱۹۹۵) دسته بندی کاملی از متغیرهای مربوط به فضا ارائه کردند که این دسته بندی مبنای بسیاری از مطالعات بعدی قرار گرفت. در این دسته بندی فضا به چهار دسته فرعی تقسیم می شود که عبارتند از: متغیرهای خارجی، متغیرهای کلی (عمومی) داخلی، متغیرهای طراحی و چیدمان، متغیرهای مربوط به دکوراسیون و محل خرید. به طوری که هر دسته نیز خود به ویژگی های فرعی تری تقسیم می شود.
-
- Woodside ↑
-
- Miller et al ↑
-
- Gentile, Nicola and giulano ↑
-
- Brand ↑
-
- Ellwood ↑
-
- American Marketing Association ↑
-
- David Aacer ↑
-
- Kapferer ↑
-
- Farquhar ↑
-
- Philip Kotler ↑
-
- Kim & Chung ↑
-
- BHP ↑
-
- Likeableness ↑
-
- James, R., Low.GS. and Lamb C.W. ↑
-
- Dean ↑
-
- Davis ↑
-
- Allport ↑
-
- Belief ↑
-
- Attitude ↑
-
- Duncan ↑
-
- perference ↑
-
- Black well et al. ↑
-
- Brand Building ↑
-
- Keller, Kevin Lane ↑
-
- Urde ↑
-
- Aaker and Joachimsthaler ↑
-
- Buitoni ↑
-
- Kit Kat ↑
-
- Continuity ↑
-
- Hedonistic ↑
-
- Ethical ↑
-
- Corporate Branding ↑
-
- De Chernatony ↑
-
- Hatch and Schultz ↑
-
- King ↑
-
- Balmer and Gray ↑
-
- Corporate-Level Marketing ↑
-
- Knox and Bicherton ↑
-
- Brand Context ↑
-
- Brand Construction ↑
-
- Brand Confirmation ↑
-
- Brand consistency ↑
-
- Claruty ↑
-
- Brand Conttinuity ↑
-
- Brand Conditioning ↑
-
- Brand Orientation ↑
-
- Brand Identity ↑
-
- Brand Mission ↑
-
- Positioning ↑
-
- Core Values ↑
-
- Brand Leadership ↑
-
- The organizational challenge ↑
-
- Mc Wiliam & Dumas ↑
-
- Metaphors ↑
-
- The brand architecture challenge ↑
-
- The brand identity and position challenge ↑
-
- Speak ↑
-
- The brand building program challenge ↑
-
- Davis, S. M., and M. Dunn ↑
-
- Brand assets management ↑
-
- Brand Champions and Ambassadors ↑
-
- Brand Picture ↑
-
- Leveraging the Brand ↑
-
- Bhat, Subodh, and Srinivas K. Reddy. ↑
-
- Positioning ↑
-
- Segmentation ↑
-
- Targeting ↑
-
- Rigger ↑
-
- Aaker and Shansby ↑
-
- Al Rise and Jack Trout ↑
-
- Perrecult and McCarthy ↑
-
- Marsden ↑
-
- Repositioning ↑
-
- Hypermarket ↑
-
- parasons ↑
-
- Jones ↑
-
- Retailor factors ↑
-
- Customer factors ↑
-
- Dawson,Bloch and Ridway ↑
-
- Store environment ↑
-
- Atmosphere ↑
-
- Baker, Sullivan ↑
-
- Yalch and Spangenberg ↑
-
- Spangenberg etal ↑
-
- Babin and Attaway ↑
-
- Cox ↑
-
- Smith & Curnow ↑
-
- Kotzan & Evanson ↑
-
- Frank & Massey ↑
-
- Curhan ↑
-
- Ittelson,1973 ↑
فرم در حال بارگذاری ...