وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پروژه و پایان نامه | قسمت 4 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

به عبارت دیگر جریانی که به شاخه شاخه شدن و تفکیک علوم مختلف منجر شده بود ، بر اساس دستیافته های جدید این علوم ، مجددا پیوند بین آن ها را ایجاب ‌کرده‌است . اما این بار با این تفاوت که حد دخالت آن ها مشخص است . واضح است که این راهبرد در اقتصاد و روانشناسی با ظهور اقتصاد و مالی رفتاری نیز پیگیری شده است . امروزه اقتصاد رفتاری دایرست بر تلاش هایی که در راستای افزایش قدرت توضیح دهندگی و پیش‌بینی پذیری نظریه های اقتصادی با توجه به دستاوردهای شناختی( و نه رفتارگرایی) صورت می‌گیرد.((Camere et al .2003

۲-۴- تعاریف اقتصاد و مالی رفتاری

تعاریف زیر از اقتصاد و مالی رفتاری توسط محققان این رشته ارائه شده است :

اقتصاد رفتاری۱ ترکیب دوعلم اقتصاد و روانشناسی است و موضوع آن عبارت است از تحقیق و بیان علت محدودیت ها و پیچیدگی ها در عوامل اقتصادی ( (Gilad et al . 1986.

در اقتصاد رفتاری ، مفروضات اقتصاد کاملا عقلایی۲ کنار گذاشته و به محدودیت های انسان و انحراف از تصمیمات عقلایی پرداخته است ((Camere .2006 .

مالی رفتاری رهیافت جدیدی در بازارهای مالی است تا مشکلات پارادیم سنتی و متعارف را بر اساس دستیافت های روانشناسی شناختی پاسخ دهد ( .(Barberis et al . 2003

به نظر اسکول ۳[۴]دانش مالی رفتاری که پارادایم جدیدی در مدیریت مالی می‌باشد ، عبارت است از مطالعه اثرات روانشناسی بر روی رفتار سرمایه گذاران و متعاقبا بر روی رفتار بازارها (راعی ‌و فلاح پور،۱۳۸۳:۷۹).

به صورت کلی دانش مالی رفتاری ترکیبی از اقتصاد کلاسیک و مالی با نظریه تصمیم و روانشناسی است که به دنبال توضیح و تشریح پدیده‌های غیرعادی مشاهده شده در حوزه دانش مالی می‌باشد(همان منبع).

مالی رفتاری و اقتصاد رفتاری در ارتباط نزدیک با یکدیگرند.رفتارسرمایه گذاران که از عوامل مختلفی از جمله ادراک و حس آنان سرچشمه می‌گیرد . در فرایند تصمیم گیری ایشان تاثیر می‌گذارد . ‌بنابرین‏ انتخاب سرمایه گذاری ، تخصیص منابع پولی ، قیمت و بازده و توجه به عامل ریسک ، با توجه به رفتار عادی سرمایه گذاران تعیین می شود (سعیدی ، ۱۳۸۶).

در اقتصاد و مالی رفتاری ، نقش واکنش های طبیعی (نه لزوماً عقلایی) رفتار انسانی به عنوان متغیری اثرگذار بر سایر متغیرهای اقتصادی و مالی(که در گذشته در نظر گرفته نمی شد)، با تأکید بیشتری مطالعه می شود . به اعتقاد تالر دیر زمانی نخواهد گذشت که واژه مالی رفتاری از بین خواهد رفت و دیدگاه ایجاد شده به عنوان رویکردی فراگیر به جا خواهد ماند. به عبارت دیگر توجه به عامل رفتار انسانی در نظریه ها ، جزء اصول موضوعه وارد خواهد شد و بیان آن ، توضیح واضحات خواهد بود،همچنان که روزگاری در کتاب های اقتصاد خرد واژه « با رویکرد ریاضی» نگاشته می شد ، ولی هم اکنون اقتصاد خرد اصولا با مدل های ریاضی توضیح داده می شود( ۱۹۹۹،.(Thaler

۲-۵- تاریخچه مالی رفتاری

موضوع مالی رفتاری (Behavioral Finance) از جمله مباحث جدیدی است که در دو دهه گذشته توسط برخی اندیشمندان مالی مطرح‌گردید و به سرعت مورد توجه اساتید و صاحب نظران این رشته در سراسر دنیا قرار‌گرفت، به گونه‌ای که امروزه این مباحث موجب شکل‌گیری شاخه مطالعاتی مستقلی در دانش مالی‌گردیده است.
فرض «عقلایی بودن» سرمایه‌گذاران به عنوان مدل ساده‌ای از رفتار انسان، یکی از پایه های اصلی دانش مالی کلاسیک است و تقریبا تمامی نظریه های مالی کلاسیک مثل نظریه پرتفوی، بازار کارای سرمایه، مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه ای، تئوری نمایندگی و نظریه های فرعی منشعب از آن ها، متاثر از این فرض است. از نظر دانش مالی رفتاری، این فرض به دلیل واقعی نبودن آن قادر به توضیح رفتار سرمایه‌گذاران نیستند.

اعطای جایزه نوبل اقتصاد در سال (۲۰۰۲) به دانیل کانمن به علت تحقیقات گسترده اش در کاربرد روانشناسی در اقتصاد، پاداش شایسته ای به همگی تحقیقات در عرصه اقتصاد و مالی رفتاری به حساب می‌آمد و نشان دهنده توجه ویژه جامعه اقتصاددانان ‌به این حوزه بود . آموس تورسکی به عنوان همکار کانمن در طول سال ها تحقیق تیمی ، در سال(۱۹۹۶) درگذشت و چون جایزه نوبل به افراد زنده تعلق می‌گیرد ، کانمن به دریافت جایزه نوبل نائل آمد که البته همکاری های تورسکی در سال های تحقیق را یادآور شد . بروز بحران حباب قیمت ها در شرکت های با تکنولوژی بالا در مارس سال ۲۰۰۰ و پس از آن بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ که از بازار مسکن به بازار اعتبارات و سپس بازارهای مالی سرایت کرد ، باعث ورود مفاهیم رفتاری به ادبیات حرفه ای های بازار مالی گردید . از آن زمان بسیاری از افراد بدون داشتن اطلاعات از مبانی این حوزه ، با کاربرد آن در معاملات و تصمیم گیری روانه خود آشنا شدند . در سال های اخیر تحقیقات گسترده ای در زمینه اندازه گیری واکنش رفتاری(احساسی) سرمایه گذاران به انجام رسیده است .

(شکل ۲-۱): تکامل مالی رفتاری ، منبع : (۲۰۰۷)Schindler

دانش مالی رفتاری در سطح کلان، نظریه های مالی کلاسیک به ویژه تئوری بازار کارآی سرمایه را به چالش می‌گیرد. در سطح خرد، مالی رفتاری به دنبال آن است که نشان دهد در دنیای واقعی، رفتار سرمایه‌گذاران با عقلایی بودن اقتصاد نئوکلاسیک سازگاری ندارد. رفتار «غیرعقلایی» در ادبیات مالی رفتاری در نقطه مقابل «عقلایی بودن» در مالی کلاسیک قرار نمی‌گیرد، بلکه منظور از رفتار غیرعقلایی، رفتاری است که با ویژگی‌های عقلایی تعریف شده به ‌طور کامل انطباق ندارد، یا از آن فاصله می‌گیرد. ظهور پدیده‌هایی مثل حباب‌های قیمتی در بازار سهام، وجود نوسانات بیش از حد در قیمت سهام، واکنش بیشتر(کمتر) از اندازه سرمایه‌گذاران به اطلاعات جدید، در تقابل با نظریه بازار کارای سرمایه قرار‌گرفته است.
محققین با آزمون فرضیه‌های بسیاری، شواهدی را نشان می‌دهند که اصطلاحا به آن بی‌قاعدگی‌های بازار سهام گفته می‌شود که شامل خلاف قاعده‌های بنیادی۱، خلاف قاعده‌های تکنیکی۲ و خلاف قاعده‌های تقویمی۳ است.

۲-۵-۱ خلاف قاعده بنیادی

مقالات و پایان نامه های دانشگاهی – قسمت 16 – 2

    1. . Demoralization ↑

    1. . Clark ↑

    1. . Vehling ↑

    1. . Lehmann ↑

    1. . Oechsle ↑

    1. . Bokemeyer ↑

    1. . Krull ↑

    1. . Koch ↑

    1. .Mehnert ↑

    1. . Schreiber ↑

    1. . Bruce ↑

    1. . Boston ↑

    1. .Vatson ↑

    1. . Pervasive Anhedonia ↑

    1. . Anticipatory Anhedonia ↑

    1. . May ↑

    1. . Yalom ↑

    1. . Phenomenology ↑

    1. . Bornstein ↑

    1. . Edvards ↑

    1. . Morbidity and Mortality Weekly Report ↑

    1. . Center for Disease Control (CDC) ↑

    1. . Luc Montagnier ↑

    1. . Robert Gallo ↑

    1. . Human Immunodeficiency Virus ↑

    1. . Retrovirus ↑

    1. . Lentivirus ↑

    1. . Human T-Lymphotropic Virus ↑

    1. . Kelly ↑

    1. . Kalichman ↑

    1. . World Health Organization ↑

    1. . Anthony ↑

    1. . Fauci ↑

    1. . Clifford ↑

    1. . Stevens ↑

    1. . Henoch ↑

    1. . Danielson ↑

    1. . Leung ↑

    1. . Esplan ↑

    1. . Givens of existence ↑

    1. . Trigger ↑

    1. . Srtrang ↑

    1. . Existential question ↑

    1. . Westman ↑

    1. . Bergenmar ↑

    1. . Andersson ↑

    1. . Koenig ↑

    1. . Kernan ↑

    1. . Lepore ↑

    1. . Calhoun ↑

    1. . Tedeschi ↑

    1. . Forinder ↑

    1. . Norberg ↑

    1. . Lee ↑

    1. . Cohn ↑

    1. .Edgare ↑

    1. . Laizner ↑

    1. . Gagno ↑

    1. . Schreiber ↑

    1. . Bruce ↑

    1. . Boston ↑

    1. . Mullane ↑

    1. . Morita ↑

    1. . Tsunoda ↑

    1. . Inoue ↑

    1. . Murata ↑

    1. . Psycho-Existential suffering ↑

    1. . Being ↑

    1. . The meaning of human beings ↑

    1. . Autonomy ↑

    1. . Continuity of self ↑

    1. . Loss of temporality ↑

    1. . McGrath ↑

    1. . Spiritual pain ↑

    1. . Schreiber ↑

    1. . Bruce ↑

    1. . Boston ↑

    1. . Lee ↑

    1. . Cohen ↑

    1. . Edgar ↑

    1. . Laizner ↑

    1. . Gagnon ↑

    1. . Jerome Frank ↑

    1. . D’Arcy ↑

    1. . De Figueiredo ↑

    1. . Griffith ↑

    1. . Sansone ↑

    1. . Remorse ↑

    1. . Powerlessness ↑

    1. . Futility ↑

    1. . Meaninglessness ↑

    1. . Hopelesness ↑

    1. . Pessimism ↑

    1. . Helplessness ↑

    1. . Get stuck in the trap ↑

    1. . Social isolation ↑

    1. . Boscaglia ↑

    1. . Lethborg ↑

    1. . Pervasive anhedonia ↑

    1. . Anticipatory anhedonia ↑

    1. . Maj ↑

    1. . Sartorius ↑

    1. . Cognitive therapy ↑

    1. . All or nothing thinking ↑

    1. . Catastrophizing ↑

    1. . Exaggerated generalization ↑

    1. . Labeling ↑

    1. . Personalization ↑

    1. . Mind reading ↑

    1. . Emotional reasoning ↑

    1. . Mental filter ↑

    1. . Goal oriented ↑

    1. . Problem-solving oriented ↑

    1. . Structured ↑

    1. . Self reformation ↑

    1. . Halling ↑

    1. . Nill ↑

    1. . Ottens ↑

    1. . Hanna ↑

    1. . Intersubjectivity ↑

    1. . Riskind ↑

    1. . Wong ↑

    1. . Kearney ↑

    1. . The experience that results from damage to the whole person ↑

    1. . Healing ↑

    1. . LeMay ↑

    1. . Wilson ↑

    1. . Phenomenology ↑

    1. . Harre ↑

    1. . Lamb ↑

    1. . Meta-cognition ↑

    1. . Reflective self- awarnse ↑

    1. . Vannice ↑

    1. . Ed ↑

    1. . perspective ↑

    1. . Mindles responses ↑

    1. . Mindful responses ↑

    1. . Bornstein ↑

    1. . Causalty ↑

    1. . Interpretive ↑

    1. . change processes ↑

    1. . Experiemtial learning ↑

    1. .Messer ↑

    1. . Assimilative integration ↑

    1. . Millspaug.D ↑

    1. . McGrath.P ↑

    1. . Murata ↑

    1. . Surjeet sahoo ↑

    1. . Jacobsen ↑

    1. . Cheng Yang Lee ↑

    1. . Randy A.Sansone ↑

    1. .Boscaglia&Clarke ↑

    1. .Supportive-Expressive group therapy ↑

    1. .Meaning –centered group psychotherapy ↑

    1. .Meaning –Making intervention ↑

    1. ۱. Scoili ↑

دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه | ۲-۱۴ فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان ابزار جدید آموزش و یادگیری – پایان نامه های کارشناسی ارشد

جزء احساسی عاطفی نگرش نیز ممکن است به صورت محبت نامشروط یا تنفر محض در برخورد با موضوع ظاهر شود. جزء رفتاری نگرش هم ممکن است در برخورد با موضوع به صورت حمایت کامل یا مخالفت جدی نشان داده شود.

د ـ نوع ترکیب: اجزاء سازنده نظام سه بخش نگرش ممکن است سطحی، ساده ویا عمقی و پیچیده باشد (مهرآرا، ۱۳۷۳)

۲-۱۱-۲ نگرش به فناوری

در این تحقیق منظور از نگرش، نگرش دانش آموزان به فناوری اطلاعات وارتباطات می‌باشد. چون طرز نگرش دانش آموزان به نحوه به کارگیری فناوری اطلاعاتی از عوامل بسیار مؤثر محسوب می شود؛ به عبارتی دیگر، درک نگرش دانش آموزان به یادگیری الکترونیکی می‌تواند به ایجاد فضای یادگیری مناسب تری برای آموزش منجر شود (نقوی،۱۳۸۹). فناوری اطلاعات وارتباطات در ایجاد نگرش و انگیزه، عمق و وسعت دادن به یادگیری و پایدار ساختن آن و رفع خستگی و کسالت دانش آموزان و ایجاد مهارت های ذهنی جهت پاسخگوی به پرسش­ها نقش مؤثری دارد(امیر تیموری، ۱۳۸۷).طبق تحقیقاتی که در گذشته انجام شده نگرش دانش آموزان ‌به این محیط ها مثبت بود مانند تحقیق که: رامپاگاپرن [۱۴]در تحقیقی تحت عنوان مهارت های تفکر و نگرش دانش آموزان نسبت به فناوری اطلاعات وارتباطات در محیط های یادگیری کلاس مبتنی بر کامپیوتر، نشان داده است که سطوح تفکر انتقادی در دانش آموزان افزایش یافته و نگرش آن ها نسبت به فناوری اطلاعات وارتباطات در جهت مثبت بهبود یافته است. (به نقل از آق ار کاکلی و همکاران،۱۳۹۰).

حمزه و همکاران در تحقیقی تحت عنوان فناوری اطلاعات و ارتباطات و تنوع در یادگیری و نگرش به مدارس هوشمند نشان داده است که ICT[15] در میان شرکت کنندگان محبوب است که ۹۱/۰ دانش آموزان و ۹۸/۰ از معلمان نگرش مثبت به فناوری و مدارس هوشمند دارند.

۲-۱۲ فناوری اطلاعات وارتباطلات:

فناوری اطلاعات:

فناوری اطلاعات، عبارت است از ‌فناوری‌هایی که فرد را درضبط، ذخیره سازی، پردازش، بازیابی، انتقال و دریافت اطلاعات، یاری می‌دهند. این اصطلاح شامل فناوری‌های نوین مانند انتقال از طریق دور نگار ودیگر مسائل ارتباطی می شود. فناوری اطلاعات روش کار را دگرگون کرده، امور اقتصادی و اجتماعی و حتی نحوه تفکر ما را تغییر داده است (اصنافی، حمیدی ۱۳۸۴).

در تعریف کامل می توان گفت که فناوری اطلاعات عبارت است از گردآوری، انتخاب، پردازش، ذخیره سازی و کاربرد اطلاعات در زمینه‌های مورد نظر و انتقال آن ها از طریق کامپیوترهای چند رسانه ای طوری که حاصل آن طراحی، انتخاب مواد آموزشی و مدیریت فرایند یاددهی یادگیری به صورت شبکه ای از یادگیرندگان، یاددهندگان، کارشناسان، طراحان آموزش وفن سالاران رایانه می‌باشد و نوع فضای آموزشی فناوری اطلاعات، پویا، زمان واقعی، مشارکتی است (ابراهیم زاده، ۱۳۸۵). و دارای محدودیت های زمانی و مکانی نیست و یادگیرندگان سرعت یادگیری خود را خودشان تنظیم می‌کنند به همین علت است که برخی عامل اصلی پیشرفت تحصیلی را خود فناوری خلق می‌کند و از اینجا است که کلارک گفته فناوری ابزاری برای ارائه آموزش است نه موفقیت آموزشی. به عبارتی دیگر، فناوری اطلاعات بیشتر در فضای تعاملی روی می‌دهد نه در فضای سنتی به همین دلیل هافمن به تلفیق آموزشی از راه دور با روش سنتی معتقد است نه تمایز آن دو (ابراهیم زاده، ۱۳۸۵).

همان طور که که گفته شد یکی از دست آورهای مهم فناوری اطلاعات تاثیر و کاربرد کامپیوتر و اینترنت در آموزش کلاس های درسی، آموزش های مجازی وآموزش ها از راه دور است. این فناوری فرصت‌های آموزشی را برای هر کسی در هر کجا مهیا می‌کند در حالی که نظام ها عادی و سنتی آموزش از این امکان بی بهره اند(زمانی، عظیمی، ۱۳۸۷).

در عصر اطلاعات تغییرات تنها محدود به فرایند یاددهی‌یادگیری نخواهد شد بلکه این تغییرات ساختارهای آموزشی، الگوهای رفتاری درون آموزش وحتی محتوای آموزشی را تغییر خواهد داد و از آموزش و پرورش انتظار می رود که درحل مسائل آموزشی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی جامعه سهیم باشد و افراد را مستقل، انعطاف پذیر و متناسب با نیاز های ویژه ‌و همگام با رشد فردی و تکثرگرایی در جامعه پرورش دهد واین امر مستلزم رویکرد ویژه ای در نظام آموزش و پروش است، چرا که با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات دانش آموزان می‌توانند اطلاعات فراوانی را در مدت کوتاه کسب نمایند. تحقیقات رایج در این خصوص حاکی از که استفاده از کامپیوتر و اینترنت علاوه افزایش انگیزه دانش آموزان ‌و دانشجویان برای یادگیری سبب تقویت روحیه، اعتماد به نفس و مقابله با مسائل در آن ها می شود (نجفی، ۱۳۸۵).

۲-۱۳ مزایای استفاده از تکنولوژی اطلاعات در آموزش وپرورش

ـ افزایش سرعت انتقال یادگیری و یاددهی

محاسبه ‌و پردازش اطلاعات و انتقال فوری آن، زمان انجام کار را کاهش و در نتیجه بهره وری را افزایش می‌دهد. تکنولوژی اطلاعات امکان جستجو ودستیابی سریع به اطلاعات را برای دانش آموزان فراهم می‌کند.

ـ افزایش دقت یادگیری

تکنولوژی اطلاعات دقیق بالا و ثابت را برای دانش آموزان تامین ‌و تضمین می‌کند. در انواع فعالیت های پردازش و محاسبه دقت کامپیوتر به مراتب بیشتر از انسان است.

ـ کاهش اندازه فیزیکی و مخازن اطلاعات

با توسعه تکنولوژی اطلاعات وبه کارگیری آن دیگر لزومی به حمل و نگهداری حجم زیادی از کتاب های درسی و کمک درسی وجود ندارد. به راحتی می توان در هر دیسک فشرده اطلاعات چندین کتاب را ذخیره نمود.

ـ جلوگیری از اعمال نظرهای سلیقه ای معلمان

استفاده از تکنولوژی اطلاعات شفافیت در انجام کارها را افزایش می‌دهد و بسیاری از اعمال نظرها را حذف می‌کند این مزیت کلیدی منجر به رفع تقلب ها استانی از طرف دانش آموزان می‌گردد.

ـ ایجاد کار تمام وقت

به کمک تکنولوژی اطلاعات بسیاری از استعلام ها و مراجعات دانش آموزان و اولیای آن ها از طریق شبکه های کامپیوتری وبه صورت خودکار انجام می‌گیرد.

ـ امکان همکاری بین دانش آموزان ومعلمان از راه دور

مخابرات، تلفن، ویدئو کنفرانس و همچنین سیستم های همکاری مشترک EDI [۱۶] و غیره نمونه های از کاربرد تکنولوژی در این زمینه هستند.

ـ کاهش هزینه های آموزش و پرورش

با توجه به موارد فوق بخصوص افزایش سرعت انجام تعداد کار بیشتر می شود انجام کار تمام وقت، بهره وری سیستم افزایش می‌یابد و در نتیجه باعث کاهش مقدار زیادی هزینه ها برای دولت (آموزش و پرورش) و دانش آموزان می‌گردد (عبادی، ۱۳۸۹).

۲-۱۴ فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان ابزار جدید آموزش و یادگیری

فناوری اطلاعات و ارتباطات و ابزارهای جدید آموزشی و یادگیری مبتنی برآن، علاوه ‌بر فراهم آوردن امکان دسترسی تعداد بیشتری از دانش آموزان دوره راهنمایی و متوسطه، تاثیرزیادی بر درک لزوم ادامه یادگیری دارد، اجرای برنامه های آموزش حین کار را به مثابه ضرورت مداوم زمان، قابل درک و به ویژه مدیران مدارس، کارکنان آموزش وپرورش و دانش آموزان را به آموزش مداوم و ضرورت خودآموزی و یادگیری مادام العمر تشویق می‌کند.

فایل های دانشگاهی| ۲-۳-۱- تعاریف حمایت اجتماعی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۱٫ آمادگی برای تغییر[۹۳] در مقابل محافظه ­کاری[۹۴]: در این بعد ارزش­هایی را که بر فکر و عمل مستقل خویش و طرفداری از تغییر تأکید ‌می‌کنند (ریخت­های خودرهنموددهی و تحریک­طلبی) در تضاد با ارزش­هایی قرار می­دهد که بر خود محدودکنندگی تبعیت­جویانه، حراست از رسوم سنتی و حفظ ثبات تأکید ‌می‌کنند (امنیت، همنوایی و سنت گرایی). بخش اول بر استقلال عمل، تفکر و همدلی و آمادگی برای تجربیات جدید تأکید دارد در حالی که انواع ارزش­های بعدی بر خود، نظم و مقاومت در مقابل تغییر تأکید دارد. لذت­گرایی از هر دو نوع خودافزایی و آمادگی برای تغییر سهم برده است.

۲٫ گسترش (تقویت) خود[۹۵] در مقابل تعالی خود[۹۶]: در این بعد ارزش­هایی را که بر پذیرش دیگران به منزله افراد برابر با خود و علاقه ­مندی به رفاه آن­ها تأکید دارند (جهان­شمول­نگری و خیرخواهی) در تضاد با ارزش­هایی قرار می­دهد که بر پیگیری موفقیت شخصی خویش و سلطه بر دیگران تأکید می­ورزند (قدرت و پیشرفت). ارزش­های نوع اول به آسایش و علاقه به دیگران تأکید ‌می‌کنند و ارزش­های بعدی بر علاقه به خود تأکید دارند. ریخت لذت­جویی نیز شامل عناصری از آمادگی برای تغییر و گسترش خود است (شوارتز و ساگیو، ۱۹۹۵، به نقل از دلخموش و احمدی مبارکه ، ۱۳۹۰).

ارزش­های متضاد یا رقیب در جهت­های مخالف از مرکز تجلی پیدا ‌می‌کنند، در صورتی که ارزش­های مکمل در مجاور یکدیگر قرار می­ گیرند. انگیزه­ های تشکیل دهنده ارزش­ها به گونه ­ای سازماندهی می­یابند که دو محور دو قطبی را به وجود می ­آورند. ارتباط موجود بین ارزش­ها و سایر متغیرها (مثل نگرش­ها و رفتارها) نشانگر این ساختار است. اگر متغیری بیشترین ارتباط مثبت با یک ارزش مثل همنوایی داشته باشد، ارتباط این متغیر با سایر ارزش­هایی که در جهت مخالف آن قرار دارد مثل تحریک­طلبی کمتر خواهد بود. مردم ذاتاً در گرایش­های ارزشی و نظام ارزشی خود باهم تفاوت دارند اما ارزش­ها به وسیله همان ساختار انگیزشی مخالف و مجاور سازماندهی می­ شود (شوارتز، ۲۰۰۲).

با توجه به اینکه شوارتز ارزش­ها را به مثابه اهداف در نظر ‌می‌گیرد، لذا معتقد است که حصول آن­ها می ­تواند در خدمت منافع فردی یا منافع جمعی باشد؛ ‌بنابرین‏ انواع ارزشی دهگانه در مجموع به دو بعد ارزش­های جمع­گرایانه و ارزش­های فردگرایانه به شیوه زیر تقسیم می­شوند:

۱٫ ارزش­های جمع­گرایانه شامل: خیرخواهی، جهان­شمول­نگری، سنت­گرایی، امنیت و همنوایی.

۲٫ ارزش­های فردگرایانه شامل: قدرت، خودرهنموددهی، تحریک­طلبی و لذت­گرایی.

ارزش­هایی که در خدمت منافع فردی هستند، نواحی منسجمی را تشکیل می­ دهند که در تضاد با ارزش­هایی که در خدمت منافع جمعی­اند، قرار می­ گیرند. دو گونه ارزشی جهان­­شمول­نگری و امنیت نیز در خدمت هر دو دسته بوده و در مرز بین این دو ناحیه قرار می گیرند (فرامرزی، ۱۳۷۹).

۲-۳- حمایت اجتماعی

در سال­های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ به دنبال دیدگاه غالب محیط نگر در روانشناسی که در آن محیط علت اصلی ناراحتی های روانی و فیزیکی محسوب می­شد. یکی از متغیرهای اجتماعی که مورد نظر محققان قرار گرفت حمایت اجتماعی بود. در این زمان امید می­رفت که حمایت به عنوان یک ‌نوش‌داروی اجتماعی توضیح دهد که چرا عده­ای از مردم در استرس­ها غافلگیر شده در حالی که عده دیگری که به همان اندازه دچار استرس می­شدند، در مقابل آن مقاومت داشتند (عبدی فرد، ۱۳۷۴).

امروزه ما در دنیایی زندگی می­کنیم که ناگزیر از برخورد و ارتباط با دیگران هستیم. آنچه مسلم است آن است که هیچ کس قادر نیست بدون کمک و مساعدت و ارتباط با دیگران، نیازهای خود را برطرف سازد. شک نیست که انسان موجودی اجتماعی است. در حقیقت دشوار است که افراد را از گروه ­های وابسته به آن­ها جدا بدانیم. حمایت اجتماعی شکل بنیادین و اساسی مراوده انسانی است که بین افراد در درون شبکه ­ای از روابط و وقایع زندگی عادی، روزمره و اضطراری مبادله می­ شود (افشاری، ۱۳۸۶). در واقع هر فرد از آغاز زندگی به صورت وابسته­ترین موجود نمایان می­گردد و تمام جنبه­ های زندگی او به حمایت دیگران وابسته است و از کودکی تا بزرگسالی با وجوه مختلف حمایت سروکار دارد.

۲-۳-۱- تعاریف حمایت اجتماعی

در ادبیات تحقیقِ حمایت اجتماعی، مفهوم­سازی حمایت، دامنه وسیعی را در بر ‌می‌گیرد و درباره تعاریف حمایت اجتماعی نظرات مختلفی مورد توجه است. بیشتر تعاریف اولیه از حمایت اجتماعی ریشه در درک افراد از محبوبیت و مورد توجه و احترام بودنشان دارد. بسیاری از مشکلات در بررسی حمایت اجتماعی ناشی از ابهام در مفهوم حمایت اجتماعی است. اصطلاحات مشابهی چون تشویق، تمجید، پذیرش، جمع‌ آوری اطلاعات و منابع مادی را که جزء عناصر فرایند حمایت اجتماعی محسوب می­گردند، به طور مجزا به عنوان تعریف حمایت اجتماعی به کارگرفته ‌شده‌اند(شه­بخش، ۱۳۸۸).

ساراسون و ساراسون (۱۹۸۹ به نقل از ابراهیمی قوام، ۱۳۷۱)، حمایت اجتماعی را چنین تعریف کرده ­اند: این احساس که دیگران آدم را دوست دارند و برای او ارزش قایلند و آماده­اند تا در صورت لزوم به او کمک کنند و پشتوانه عاطفی او باشند. حمایت اجتماعی به نظر برانول و شوماکر[۹۷] (۱۹۸۴) تبادل منابع بین حداقل دو فرد است که یکی از آن­ها دریافت کننده آن ‌می‌باشد و به منظور افزایش خیر و سعادت فرد دریافت­کننده انجام می­پذیرد.

حمایت اجتماعی به میزان ادراک فرد از محبت و حمایت خانواده، دوستان و اطرافیان نیز اطلاق می­ شود. رایج ترین تعریف حمایت اجتماعی بر در دسترس بودن و کیفیت ارتباط با افرادی که در مواقع مورد نیاز، منابع حمایتی را فراهم ‌می‌کنند، تأکید دارد. منابع حمایتی موجب می­ شود که فرد احساس مراقبت، مورد علاقه بودن، عزت نفس و با ارزش بودن کند و احساس کند که بخشی از شبکه وسیع ارتباطی است (علیپور، ۱۳۷۱).

به نظر کوب (۱۹۷۶ به نقل از کیم[۹۸] و همکاران، ۲۰۰۸) حمایت اجتماعی اطلاعاتی است که شخص را ‌به این باور راهنمایی می­ کند که مورد عشق و علاقه، تأیید و ارزش قرار گرفته و متعلق به شبکه ­ای از ارتباطات و وظایف متقابل است. این دو ویژگی تعلق به شبکه ارتباطی و داشتن تعهدات متقابل نسبت به یکدیگر، از عناصر حمایت اجتماعی محسوب می­گردد.

کاپلان[۹۹] (۱۹۹۵ به نقل از تیلور[۱۰۰] و همکاران ۲۰۰۷ ) حمایت اجتماعی را محصولی از فعالیت های اجتماعی می­داند که از خلال مشارکت در وظایف، دادن چیزهای ضروری، مساعدت شناختی و فراهم آوردن آرامش عاطفی احساس چیرگی شخصی را ارتقا می­بخشد. وکس[۱۰۱] (۱۹۸۸ به نقل از مالکی[۱۰۲] و همکاران، ۲۰۰۷) حمایت اجتماعی را فراسازه ای که از چند سازه نظری تشکیل شده است در نظر ‌می‌گیرد که عبارتند از:

۱٫ منابع شبکه حمایتی: به عنوان مثال اندازه، ساختار، روابط و ویژگی­های شبکه حمایتی.

۲٫ رفتار حمایتی: به عنوان مثال گوش دادن به درد­ د­ل­ها، تسلی دادن، راهنمایی و نصیحت کردن، معاشرت کردن و کمک کردن در انجام وظایف خانه، پول قرض دادن.

۳٫ ارزیابی ذهنی از حمایت: یعنی ادراک در دسترس بودن حمایت و این احساس و باور که شخص مورد احترام و پشتیبانی واقع شده است.

در اینجا مؤلفه‌ سوم به عنوان بارزترین جنبه مفهوم حمایت اجتماعی فرض شده است.

محققانی چون ری و الیوت[۱۰۳] (۲۰۰۶) در بررسی حمایت اجتماعی دو مفهوم از حمایت اجتماعی را مطرح نمودند: ۱٫ دریافت حمایت ۲٫ ادراک حمایت.

دانلود فایل های دانشگاهی | ۲-۲- پیشینه در ایران – 1

این نهضت فکری و اجتماعی ثمرات خود را ظاهر ساخت. اولین بار در انگلستان و سپس در آمریکا[۱۱] و بعد در فرانسه به صورت انقلابها و تغییر نظامها و امضاء اعلامیه­ها بروز و ظهور نمود و به تدریج به نقاط دیگر سرایت کرد.[۱۲]

در قرن نوزدهم، افکار تازه­ای در زمینه حقوق انسان‌ها در مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی پیدا شد و تحولات دیگری رخ داد که منتهی به ظهور سوسیالیزم و لزوم تخصیص منافع به طبقات زحمتکش و انتقال حکومت از طبقه سرمایه­دار به مدافعان طبقه کارگر گردید. تا اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، آنچه درباره حقوق انسان‌ها گفتگو شده و یا عملاً اقدامی صورت گرفته مربوط است به حقوق ملتها در برابر دولت‌ها و یا حقوق طبقه کارگر و زحمتکش در برابر طبقه کارفرما و ارباب.

در قرن بیستم مسأله «حقوق زن» در برابر «حقوق مرد» مطرح شد و برای اولین بار در اعلامیه جهانی حقوق بشر که پس از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۸ میلادی از طرف سازمان ملل متحد منتشر گشت، تساوی حقوق زن و مرد صریحاً اعلام شد. در همه نهضت­های اجتماعی غرب، از قرن هفدهم تا قرن حاضر، محور اصلی دو چیز بود: «آزادی» و «تساوی» و نظر به اینکه «نهضت حقوق زن در غرب»، دنباله سایر ‌نهضت‌ها بوده و بعلاوه تاریخ حقوق زن در اروپا از نظر آزادیها و برابریها فوق­العاده مرارت بار بود،[۱۳] در این مورد نیز، جز درباره «آزادی» و «تساوی» سخن نرفت.

پیشگامان این نهضت، آزادی زن و تساوی حقوق او را با مرد مکمل و متمم نهضت حقوق بشر که از قرن هفدهم عنوان شده بود دانستند و مدعی شدند که بدون تأمین «آزادی زن» و «تساوی حقوق او با مرد» سخن از آزادی و حقوق بشر بی ­معنی است، و بعلاوه همه مشکلات خانوادگی ناشی از عدم آزادی زن و عدم تساوی حقوق او با مرد است و با تأمین این جهت مشکلات خانوادگی یکجا حل می­ شود.[۱۴]

۲-۲- پیشینه در ایران

«کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» در کشور ما در دو دوره مطرح شده است. در نوبت اول (سال‌های ۱۳۷۴-۱۳۷۶) موضوع توسط وزارت امور خارجه مطرح و توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی شد. و در دوره دوم (سال‌های ۱۳۷۸-۱۳۸۲) مرکز امور مشارکت زنان وابسته به نهاد ریاست جمهوری آن را مطرح کرد و در هیئت دولت و پس از آن در مجلس به بحث گذاشته شد، اینک شرح آنچه در این دو نوبت گذشته است:

۲-۲-۱- دور اول:

همان‌ طور که قبلاً اشاره شده، در تاریخ هشتم شهریورماه سال ۱۳۷۴ وزیر خارجه وقت در نامه­ای به رئیس دولت که با عنوان: «پیشنهاد لایحه الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» به دفتر هیئت دولت واصل شده بود، می­نویسد: «با توجه به ابعاد مختلف سیاسی- حقوقی کنوانسیون یاد شده (که از شهریورماه ۱۳۶۰ لازم­الاجرا شده است) و نظر به اینکه تاکنون (۸/۶/۷۴) بیش از ۱۳۸ کشور به عضویت آن درآمده­اند.[۱۵] و از ۵۱ کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی تاکنون حدود ۳۰ دولت، طرف متعاهد آن ‌شده‌اند و با عنایت به پیش ­بینی حق اعلام تحفظ و صدور اعلامیه تفسیری در متن کنوانسیون … تا جایی که این کنوانسیون بیش از هر معاهده بین ­المللی دیگر در زمینه حقوق بشر مورد «شرط» واقع شده است- و به منظور فراهم ساختن زمینه شرکت فعال و روشنگر دولت جمهوری اسلامی ایران در کمیته محو تبعیض علیه زنان و ارائه­ گزارش‌های مستدل و منطقی از وضعیت نظام در اسلام و جمهوری اسلامی ایران، هم­چنین به جهت خنثی نمودن تبلیغات استکبار جهانی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، لایحه بالا جهت سیر مراحل قانونی پیشنهاد شده است».[۱۶]

در این نامه همچنین، به دوازده مورد از موارد ابهام یا مغایرت احتمالی قوانین داخلی با مفاد کنوانسیون اشاره شده که در شش مورد آن، امکان اصلاح یا فسخ قوانین داخلی وجود دارد.

در تاریخ هشتم تیرماه ۱۳۷۵ کمیسیون لوایح دولت وقت، ضمن بررسی این پیشنهاد، دیدگاه خود را به دولت ارائه کرد. دولت نیز ضمن تصویب کلیات پیشنهاد وزارت امور خارجه، مقرر نمود که نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی در این خصوص اخذ گردد. سرانجام در سیصد و نود و پنجمین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، هیأتی برای بررسی موضوع تعیین گردید.[۱۷] هم زمان با آغاز کار این هیئت، موافقان و مخالفان الحاق، برای انتقال دیدگاه های خود فعال شدند. دکتر ظریف «نماینده وزارت امور خارجه»، فاطمه هاشمی «دبیر کل اتحادیه بین ­المللی سازمان‌های غیردولتی زنان مسلمان» دیدگاه موافقان، و شورای فرهنگی اجتماعی زنان (وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی) و مرکز پژوهش­های اسلامی صدا و سیما دیدگاه مخالفان را به هیئت منتخب شورای عالی انقلاب فرهنگی منتقل کردند. مرکز پژوهش­های صدا و سیما در جزوه شصت و سه صفحه­ای خود استفتائاتی را از مقام معظم رهبری و آیات عظام تبریزی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، مظاهری و نوری همدانی منتشر کرد که به صراحت مخالفت خود را با الحاق ‌به این کنوانسیون اعلام کرده بودند.[۱۸]

در بیست و یکم مهرماه ۱۳۷۶ دبیر هیئت یاد شده، گزارشی از دیدگاه اعضاء را طی نامه­ای به شورا ارائه نمود و بالاخره در چهاردهم بهمن ماه ۱۳۷۶، در زمان ریاست جمهوری حجه­الاسلام خاتمی، چهارصد و سیزدهمین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی با الحاق جمهوری اسلامی ایران به «کنوانسیون» مخالفت کرد.[۱۹]

در پی مخالفت شورای عالی انقلاب فرهنگی، دور اول بحث راجع ‌به این «معاهده» به پایان می­رسد. در این میان توجه به چند نکته حائز اهمیت است:

۱٫ بحث از الحاق به معاهده، از زمان دولت حجه­الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی آغاز شد و مخالفت جامعه علمی حوزه و برخی کارشناسان نیز به اواخر همان دولت بازمی­گردد. در سال ۱۳۷۶ نیز مرکز تحقیقات فقهی قوه قضائیه مفاد کنوانسیون را طی پرسشنامه­ای تفصیلی به بحث گذاشت و سپس دیدگاه علمی چهل نفر از علماء و کارشناسان حوزه را در کتابی منتشر کرد.[۲۰] مفاد این کتاب نیز حاکی از وجود اجماع نسبی علماء و فقهاء در مخالفت با الحاق «به معاهده» بود.

۲٫ چهارمین کنفرانس جهانی زن در شهریورماه سال ۱۳۷۴ در «پکن» برگزار شد و بیش از سی هزار تن از نمایندگان سازمان‌های غیردولتی زنان همراه با نمایندگان دولت‌ها در این کنفرانس شرکت کردند. سند کنفرانس پکن با نام «کار پایه عمل» که در ۳۶۱ بند تنظیم شده است برنامه اجرایی برای دستیابی به برابری، و حذف نگرشهای مبتنی بر جنسیت و در حقیقت برنامه اجرایی کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان است. نمایندگان اعزامی جمهوری اسلامی ایران ضمن انتقاد از کم­توجهی سند پکن به شناسایی سهم خانواده در امور جامعه و اعلام تحفظ نسبت به روابط جنسی خارج از چهارچوب خانواده، آموزش و خدمات جنسی و مسأله وراثت، برداشت خود را از «برابری» اعلام نمود. بر این اساس، «هر چند زنان از حیث شأن و حقوق بشر مربوط به خود با مردان برابرند،اما نقش­ها و مسئولیت‌های متفاوت آنان بر لزوم یک نظامعادلانه­ی حقوقی تأکید می­ورزد که در آن باید اولویت­ها و نیازهای خاص زنان در نقش­های چندگانه­ای که ایفا می­نمایند، لحاظ شود». در پایان، نمایندگان ایران اعلام کرده ­اند که: در جمهوری اسلامی ایران بر تعهد خویش به اجرای کار پایه عمل، ضمت عطف احترام و توجه کامل به اسلام و ارزش‌های اخلاقی جامعه خود، تأکید می­ورزد».[۲۱]

 
مداحی های محرم