وبلاگ

توضیح وبلاگ من

منابع پایان نامه ها | شکل ۱-۲- مفهوم سازی اجزای سرمایه فکری – 10

عناصر سرمایه فکری

به دلیل گستردگی مفهوم سرمایه فکری محققانی که در این حیطه کار کرده‌اند هرکدام دسته بندی خاص خود را ارائه کرده‌اند نخستین دسته بندی را اسویبی ‌در سال‌ ۱۹۹۷ در سه حوزه انجام داد.

    • سرمایه انسانی در حوزه شایستگی فردی

    • سرمایه ساختاری در حوزه ساختار داخلی

  • سرمایه ارتباطی در حوزه ساختار خارجی

آدلر برویز[۷] (۱۹۹۶) سرمایه مشتری را جایگزین سرمایه ارتباطی قرار داد و به بررسی سرمایه فکری پرداخت طبقه بندی برویز به قرار زیر است.

سرمایه فکری

سرمایه انسانی

سرمایه ساختاری

سرمایه مشتری

روابط بازار

خط مش‌های سازمانی

هوش انسانی

جوهره و ماهیت

روابط خارج از سازمان

دسترسی به کارایی

ذهن انسان

حیطه عمل

حجم ماندگار

روابط درون سازمانی

حجم مناسب

پارامترهای اندازه گیری

بسیار بالا

متوسط

بالا

دشواری در کد گذاری

شکل ۱-۲- مفهوم سازی اجزای سرمایه فکری

سازمان همکاری و توسعه اقتصادی سرمایه فکری را به عنوان ارزش اقتصادی دو دسته از دارایی‌های ناملموس هر شرکت یا سازمان یعنی سرمایه سازمانی (ساختاری) و سرمایه انسانی تعریف می‌کند. سرمایه ساختاری به مواردی از قبیل سیستم‌های نرم افزاری شبکه های توزیع و زنجیر‌ه‌های تأمین اشاره دارد و سرمایه انسانی شامل منابع انسانی در سازمان و همچنین مشتریان و تأمین کنندگان سازمان می‌شود علاوه بر متغیرهای اصلی سرمایه فکری یعنی سرمایه سازمانی و سرمایه انسانی ایده توجه به سرمایه های اجتماعی در سازمان‌های دولتی در دوران حاضر مطرح است.

از طرفی طبقه‌بندی سیستم‌های حسابداری مدیریت در ابعاد مربوطه در تحقیقات حسابداری مدیریت امری رایج است که امکان در نظر گرفتن مسائل خاص و اهداف سیستم حسابداری مدیریت را که با اتخاذ دیدگاه کلی امکان پذیر فراهم می‌کند این ابعاد و یا ویژگی‌ها ممکن است نشان دهنده کیفیت‌های مورد انتظار کاربران از اطلاعات ارائه شده توسط سیستم حسابداری مدیریت نباشند پژوهش حاضر از شش بعد سیستم حسابداری مدیریت استفاده کرده و آن ها را در سه گروه دسته بندی می‌کند ۱) سبک استفاده از اطلاعات فراهم شده توسط سیستم‌های حسابداری مدیریت که ابعاد شناختی و تعاملی را در بر می‌گیرد ۲) نوع اطلاعات ارائه شده توسط سیستم‌های حسابداری مدیریتی که ابعاد تجمع و تراکم را در بر می‌گیرد و ۳) نوع تصمیم حمایت شده از سوی سیستم حسابداری مدیریت که ابعاد ارزیابی عملکرد و تخصیص منابع را شامل می‌شود (آدلر و برویز ۱۹۹۶).

در ادامه با توجه به موضوع تحقیق به اهمیت حسابداری و مدیریت می‌پردازیم

  • هدف‌های اصلی حسابداری مدیریت

حسابداری مدیریت، از نظر ماهیت، یک فرایند اندازه‌گیری است. محدوده حسابداری مدیریت شامل اطلاعات عملیاتی مانند نقص یا کمبود واحدهای تولیدشده است. هدف از حسابداری مدیریت کمک به یک سازمان به ‌منظور رسیدن به هدف‌های استراتژیک کلیدی تعیین شده در جهت اهداف سازمان است. با توجه به الزامات سرمایه فکری در رشد و پیشرفت سازمان، اهداف اصلی حسابداری مدیریت را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

اهداف حسابداری مدیریت به قرار زیر می‌باشند:

      • تامین اطلاعات مورد نیاز مدیران برای تصمیم گیری و برنامه ریزی

    • کمک به مدیران در رهبری و کنترل فعالیت‌های عملیاتی

    • انگیزش مدیران و کارکنان برای فعالیت در راستای هدف‌های سازمانی

  • سنجش و ارزیابی عملکرد واحد‌های تابعه، مدیران و سایر کارکنان سازمان

حسابداری مدیریت یک سیستم اطلاعاتی است که با فراهم کردن اطلاعات لازم کمک می‌کند تا سرمایه گذارها اعتبار دهندگان مدیران و دولت نسبت به مسائل اقتصادی بهتر بتوانند تصمیم بگیرند برای مثال اگر شخصی بخواهد در شرکتی سرمایه گذاری کند تمایل دارد که وضعیت مالی آن شرکت و یا نتایج عملیات آن شرکت را در طی سال‌های قبل بداند موضوعاتی که به صورت گزارش‌های مالی توسط حسابداران تهیه می‌شود حسابداری به منظور جوابگویی به نیازهای انسان به وجود آمده است به همین دلیل با گذشت زمان و به موازات گسترش فعالیت‌های اقتصادی و افزایش پیچیدگی آن هدف‌ها و روش‌های حسابداری برای جوابگویی به نیازهای اطلاعاتی توسعه یافته است چرا که اشخاص شرکت‌ها و دولت برای تصمیم گیری ‌در مورد توزیع مناسب منابع مالی نیاز به اطلاعاتی قابل اتکا دارند که این اطلاعات را به یاری حسابداری می‌توان به دست آورد از سوی دیگر انجام سرمایه گذاری یکی از مواد ضروری و اساسی در فرایند رشد و توسعه اقتصادی کشور است و سرمایه گذاران نیز از بعد عرضه سرمایه تا حد امکان سعی دارند منابع مالی خود را به سوئی سوق دهند که کمترین ریسک و بیشترین بازده را داشته باشد یعنی به دنبال برآورد ریسک سرمایه گذاری خواهند بود این در حالی است که یکی از مبانی اساسی برای محاسبه ریسک بازار شرکت‌ها استفاده از اطلاعات تولید شده توسط سیستم حسابداری است (شباهنگ ۱۳۹۳).

اهمیت و ضرورت پژوهش مورد نظر از آنجا ناشی می‌شود که در تصمیم گیری‌های با اهمیت مدیران واحد‌های انتفاعی عملاً بر اطلاعات حسابداری مدیریت اتکا می‌کنند ‌بنابرین‏ درک ارتباط فرایند تصمیم‌گیری با اطلاعات حسابداری مدیریت بسیار حائز اهمیت است. برای رسیدن به هدف‌های سازمانی استفاده از دانش فکری کارکنان بسیار حائز است. پس در حلقه حسابداری و مدیریت و دانش فکری کارکنان را در هم می‌آمیزیم و بخش خدماتی اقتصاد کشور را به مرحله رشد و توسعه نزدیک می‌کنیم.

۱-۴- اهداف تحقیق

۱-۴-۱- هدف اصلی

“بررسی تأثیرحسابداری مدیریت بر افزایش سرمایه گذاری فکری سازمان‌های دولتی”

۱-۴-۲- اهداف فرعی

۱- بررسی مدیریت هزینه حسابداری مدیریت

۲- بررسی کنترل بودجه حسابداری مدیریت

۳- بررسی فناوری اطلاعات نوین در دانش فکری سازمان‌های دولتی

۴- بررسی شیوه نوین حسابداری سرمایه فکری

۱-۵- فرضیه‌های تحقیق

۱-۵-۱- فرضیه اصلی

بین مؤلفه‌‌های دانش حسابداری مدیریت و افزایش سرمایه فکری سازمان‌های دولتی ار تباط معنی دار وجود دارد

۱-۵-۲- فرضیه‌های فرعی

۱- بین مؤلفه‌‌های مدیریت بودجه و افزایش سرمایه فکری سازمان‌های دولتی ارتباط معنی دار وجود دارد.

۲- بین مؤلفه‌‌های بودجه هزینه و افزایش سرمایه فکری سازمان‌های دولتی ارتباط معنی دار وجود دارد.

۳- بین هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت و افزایش سرمایه فکری سازمان‌های دولتی ارتباط معنی دار وجود دارد.

۴- حسابداری مدیریت راهبردی بر افزایش سرمایه فکری سازمان‌های دولتی تأثیر دارد.

۱-۶- متغیرها‌ی تحقیق

مقالات و پایان نامه ها – ۲-۱-۳-۳ بازده دارایی­ ها – پایان نامه های کارشناسی ارشد

الف) معامله­گران نقد

ب) معامله­گران مطلع، معامله­گران مطلع ‌به این خاطر اقدام به انجام معامله ‌می‌کنند که دارای اطلاعات محرمانه­ای می­باشند که در قیمت­ها منعکس نشده است. در حالی که معامله­گران نقد (سرمایه ­گذاران غیر مطلع) تنها به دلیل دارا بودن نقدینگی به انجام مبادله اقدام می­نمایند. البته این مدل­ها بر روابط بین تفاوت قیمت خرید و فروش و افراد مطلع در بازار اشاره دارند. بازارسازها از انجام معامله با افراد مطلع دچار زیان می­شوند و این زیان را از طریق گسترش دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام جبران ‌می‌کنند. بر اساس این مدل عدم تقارن اطلاعاتی در بازار منجر به افزایش دامنه قیمت­های پیشنهادی می­گردد و با توجه به مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی، تغییرپذیری بالای سود منجر به منافع اطلاعاتی بیشتر برای سرمایه ­گذاران آگاه نسبت به سرمایه ­گذاران ناآگاه می­ شود. به همین منظور، سرمایه ­گذاران همواره در صدد دستیابی به اطلاعات و ابزارهایی می­باشند که زمینه پیش ­بینی قیمت پیشنهادی مطلوب را فراهم کند.

۲-۲-۳-۲ محتوای اطلاعاتی

بر اساس مطالعه­های صورت گرفته کالونکی و مارتیکاینن[۳۸] (۱۹۹۷)، ایستون[۳۹]، هریسون و اولسون[۴۰] (۱۹۹۲)، دلیل اصلی محدود بودن قدرت توضیحی سودهای گزارش شده، محتوای اطلاعاتی پایین آن­ها و محتوای اطلاعاتی پایین سودهای گزارش شده به دلیل پایین بودن قابلیت اتکای آن­هاست. زمانی که مدیران انگیزه­ای

برای دستکاری فرصت­طلبانه سودهای گزارش شده داشته باشند، قابلیت اتکای سود زیر سؤال می­رود(رزنفیلد[۴۱]، ۲۰۰۰). زمانی که مدیران با اهداف فرصت­طلبانه سودها را مدیریت ‌می‌کنند، سودهای حسابداری، اندازه­ای از عملکرد مالی شرکت هستند که قابلیت اتکای کمی دارند. هرچه سودها قابلیت اتکای کمتری داشته باشند، حاوی اطلاعات مفید کمتری می­باشند(آقایی، ۱۳۸۸: ۵۳-۲۷).

داشتن محتوای اطلاعاتی گزارش­های مالی ‌به این معنی است که گزارش­های مالی، اطلاعات جدید و مناسبی را به بازار منتقل ‌می‌کنند و باعث تغییر در انتظارهای سرمایه ­گذاران می­شوند که در نتیجه سرمایه ­گذاران نسبت ‌به این گزارش­ها واکنش نشان می­ دهند. واکنش سرمایه ­گذاران ‌به این گزارش­ها (از جمله اعلان سود) را ‌می‌توان در تغییرات قیمت یا حجم معاملات سهام مشاهده کرد. پژوهش­گران در پژوهش­های مربوط به محتوای اطلاعات موجود در سود معتقدند که تغییر قیمت سهام در هنگام اعلان سود حسابداری نشان­دهنده محتوای اطلاعاتی سود حسابداری خواهد بود. ‌بنابرین‏، پیش ­بینی­هایی در خصوص دورنمای کلی شرکت و همچنین برخی عناصر بااهمیت صورت­های مالی نظیر سود صورت ‌می‌گیرد(آقایی و حسینی، ۱۳۸۴).

۲-۱-۳-۳ بازده دارایی­ ها

بازده دارایی­ ها نشان­دهنده توانایی مدیریت در استفاده کارا از دارایی­ ها ‌می‌باشد و بیشتر بر بروی بازدهی بخش عملیات متمرکز است. این معیار در کنار معیار نسبت بدهی­ها ­میزان استفاده بنگاه از اهرم­های مالی (نظام دوپانت[۴۲]) را تشکیل می­ دهند. اگر دارایی­ های اضافی در عملیات به کارگرفته شوند؛ مانند این است که هزینه­ های عملیاتی افزایش یافته­اند. یکی از مزایای مهم فرمول نرخ بازده دارایی­ ها این است که مدیران را به کنترل دارایی­ های عملیاتی وادار می­سازد و همواره با کنترل هزینه­ ها، نرخ سود خالص و حجم فروش، به کنترل دارایی­ های عملیاتی نیز می­پردازند. نسبت بازده دارایی­ ها حاصل تقسیم سود خالص به کل دارایی­ های است(پی­نوو[۴۳]، ۱۳۸۳). رابطه محاسباتی بازده دارایی­ ها به صورت زیر ‌می‌باشد:

(۲-۱) (جمع دارایی­ ها)/ (سود عملیاتی) = ROA= OP / TAS

در تعریفی دیگر، بازده کل دارایی­ های یک شرکت به عنوان نتیجه فعالیت‌ها و کارایی شرکت‌ها در رابطه با به کارگیری آن‌ ها ‌می‌باشد. یکی از معیارهای اندازه‌گیری کارایی، محاسبه بازده دارایی‌هاست. بازده دارایی‌ها، توانایی شرکت را در ایجاد سود با توجه به میزان سرمایه ­گذاری انجام شده در شرکت اندازه ­گیری می‌کند و از تقسیم سود خالص عملیاتی شرکت بر منابع به کار گرفته شده به دست می ­آید. اعتبار بازده دارایی‌ها، به اندازه ­گیری مناسب سود و دارایی‌های مورد استفاده شرکت بستگی دارد. بازده دارایی‌ها را می‌توان بر اساس سیستم دوپونت به دست آورد. برای به دست آوردن این نرخ از نسبت گردش دارایی‌ها و نسبت حاشیه سود خالص استفاده می شود. گردش دارایی‌ها از تقسیم فروش بر مجموع دارایی‌ها به دست می ­آید. همچنین حاشیه سود خالص، از تقسیم سود خالص متعلق به سهام‌داران عادی بر فروش به دست می ­آید(سن و اروک، ۲۰۰۹). بازده دارایی‌ها به عنوان نسبت سود خالص بعد از مالیات به مجموع دارایی‌های اندازه‌گیری شده تعریف می­گردد. نرخ بازده دارایی، رابطه بین حجم دارایی‌های شرکت و سود را تعیین می‌کند. اگر یک شرکتی بر سرمایه‌گذاری‌های خود بیافزاید (البته بر حسب کل دارایی ها) ولی نتواند به تناسب، مقدار سود پس از کسر مالیات خود را افزایش دهد، نرخ بازده دارایی کاهش می‌یابد. ‌بنابرین‏ افزایش حجم سرمایه‌گذاری شرکت، به خودی خود باعث بهبود وضع مالی شرکت نمی‌گردد.

(۲-۲) ((کل دارایی­ ها) / (فروش خالص)) * ((فروش خالص) / (سود پس از کسر مالیات)) = نرخ بازده دارایی‌ها

(۲-۳) گردش کل دارایی­ ها*حاشیه فروش= نرخ بازده دارایی

سودآوری هر ریال از فروش را با بهره گرفتن از حاشیه سود محاسبه می‌کنند. گردش کل دارایی‌ها نیز عبارت است از حجم فروش شرکت به ازای یک ریال دارایی.

منابع پایان نامه ها – بند ششم- امضای الکترونیکی از منظر قوانین کشورها – 10

بند ششم- امضای الکترونیکی از منظر قوانین کشورها

امضا به معنی پایان رساندن یا نافذ دانستن امری در عالم خارج است. امضا در معنای مصطلح عبارت است از نوشتن نام یا نام خانوادگی یا علامت خاصی که هویت صاحب علامت است و در ذیل اسناد و اوراق (عادی یا رسمی) متضمن وقوع معامله (برگرفته شده از کتاب ترمینولوژی حقوق، دکتر لنگرودی) از آنچه درمورد امضا گفتیم مشخص می‌گردد که هیچ سندی در علام حقوق اعتبار ندارد مگر اینکه دارای علامتی باشد دال بر صدور آن از جانب مرجع مسلم الصدور آنچه درمورد اهدافی که امضا د ذیل نوشته ها دنبال می‌کند می توان به اهدافی مانند رسمیت یافتن اسناد، تأیید اسناد و قطعیت یافتن اسناد اشاره کرد که برخی از نویسندگان بر این اهداف صحه گذارده اند اما باید غافل از این امر نبود که امضا فارغ از اهداف ذکر شده مبین قصد انشاء فد د انعقاد قرارداد است به طوری که اگر سندی امضا نگردد در حقیقت فرد قصد به وجود آوردن آن را نداشته و قرارداد کان لم یکن تلقی می‌گردد. این امر آنچنان بدیهی است که در ماده ۲۲۳ قانون تجارت قانون‌گذار آن را جزء شرایط مشکلی برات قرار نداده و مهر و امضا را داخل در ماهیت نوشته و برات دانسته است. اما تا بحال آنچه گفتیم راجع به ویژگی ها مقررات حاکم بر اسناد کتبی بود لذا ما که داعیه دار همسانی سند الکترونیکی با سند کتبی هستیم قهراً باید امضای الکترونیکی را همانند امضای کتبی جزء شرایط صحی سند الکترونیکی به حساب آوریم. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که امضا حتما ناظر به شکل و علامت خاصی نیست. بلکه هر علامت یا رمزی که مبین قصد انشاء فرد در قرارداد باشد در تجارت الکترونیک پذیرفتنی است، همین نگرش ما را به سمت و سوی پذیرش امضای دیجیتال در عبارت الکترونیک سوق می‌دهد. امضای دیجیتال شامل یک رشته داده های ریاضی همراه شخص معین است که معمولاً این امضا به شکل رمزی است که محتوای پیام و هویت امضا کننده را تصدیق می‌کند، به نظر می‌رسد که امضای دیجیتال مشکلات امضا را در محیط الکترونیکی تا حدودی مرتفع کند چرا که اگر امضایی به شکل خطوط گرافیکی صورت گیرد ابتدا به صورت او (O) و سپس با اختلاف ولتاژ وارد رایانه شده و در حافظه تأثیر می‌گذارد سپس این اثر به شیوه ی الکترونیکی وارد رایانه ی مقصد شده و در آنجا مجدداً به همان صورت اولیه باقی می ماند و این امضاء، امضاء حقیقی فرد نمی باشد اگرچه برخی از حقوق ‌دانان امضای فوق را به شرط پذیرش عرف امضا تلقی می‌کنند، لکن باید این نکته را هم مد نظر داشت که در بعضی از سامانه های رایانه ای برای کنترل صحت امضا فناوری هایی به وجود آمده که مشکل انتساب امضا را حل می‌کند. نمونه این فناوری پن اوپ ( Penop) است در آن از فناوری زیست سنجی قلم ( Pen Biometrics ) استفاده شده است[۱۸].

مبحث دوم: امضای دستی

امضاء سنتی اسنادکاغذی در معرض خطرات متعدد است. اولاً هیچگونه روش استانداردی برای امضاء با قلم وجود ندارد. نحوه امضاء اسناد برای یافتن اعتبار قانونی به کسی آموزش داده نمی شود. شخص مختار است به هر نحوی که مایل باشد امضاء کند و حتی امضاء خود را هر دقیقه تغییر دهد. آزاد است در صورت دلخواه، نقشی عجیب یا چند خط در هم و غیر قابل فهم به جای امضاء خود بگذارد. اینکه هر سندی به وسیله ی شخصی امضاء می شود. حاوی امضای همیشگی و قابل اثبات او هست یا نیست، از لحاظ عملیمسئله پیچیده ای است. امضاء هر فرد با نمونه های دیگر امضاء وی به ندرت مورد مقایسه و بررسی قرار می‌گیرد.

امضاء متعارف قابل جعل است. هیچگونه تضمینی وجود ندارد که هر امضاء قلمی را بتوان به کمک فنون، علوم قضایی مورد تحقیق و بررسی قرار داد علم فقط می‌تواند به ما کمک کند تشخیص بدهیم که آیا امضاء اصیل است یا خیر و این امر نیز فقط تحت شرایط خاصی، صحیحی امکان پذیر می‌باشد.

( از جمله مثلاً در دست بودن چندین نمونه خوب ا امضای مورد نظر ). خطرات دیگری نیز وجود دارد که مانع از ارتباط داده یک شخص با یک امضاء معنی کاغذی می شود. مثلاً اگرز سند مشتمل بر چندین صفحه باشد، یک یا دو صفحه را می توان بعد از امضاء تغییر داد. حتّی این خطر نیز وجود دارد که سند به نحو مبهم و آشفته ای ترتیب داده شده باشد به طوری کمه بیننده نتواند به صورت قطعی تشخیص دهد که شخص امضاء کننده کدام قسمت ها را تأیید کرده و کدام قسمت ها را تأیید نکرده است.

دانلود پایان نامه های آماده – ایراد تجاوز به حریم خصوصی و خلوت افراد – پایان نامه های کارشناسی ارشد

فرصت مدار بودن به دو معنا قابل تصور است که در یکی از آن ها همه جرایم فرصت مدار هستند، ‌بنابرین‏ ایراد مذبور حل شده خواهد بود. در این مفهوم، فرصت مدار یعنی این که ارتکاب جرم در کنار سایر عناصر (وجود مرتکب عدم مانع) به وجود یک هدف یا آماج مناسب یا همان فرصت نیز نیاز دارد و ‌بنابرین‏ همه جرایم فرصت مدار هستند، اما آن چه منظور نظر خدشه کنندگان به رویکرد پیشگیری وضعی است، فرصت مدار در معنی دیگر آن به مفهوم کسب سود مالی است؛ یعنی آن دسته از جرایمی که ارتکاب آن ها نوعاً تابع به وجود آمدن فرصت مناسب به معنی جذب سود (عموماً مادی) با ضرر و خطر کمتر برای مرتکب است. به بیان دیگر تا فرصت مناسب، قابل دسترس، سودمند و بی خطر برای مرتکب فراهم نگردد وی دست به ارتکاب جرم نمی زند و برای او فرقی ندارد که از بین اهداف سودمند موجود کدام را انتخاب کند.

آن چه مهم و مطلوب مرتکب است، سودمند بودن هدف، بی ضرر بودن یا کم ضرر بودن حمله به آن و همچنین سهل الوصول بودن سود مورد نظر است. به چنین جرایمی اصطلاحاً جرایم «سودمدار» یا«طریقی و ابزاری» گفته می شود. بدین دلیل که ارتکاب آن ها ابزار و طریقی است برای رسیدن به سود که عمدتاًً سود مادی است. این درست برخلاف مواردی است که در آن ها فرصت در مفهوم اول موردنظر است و مطلوب مرتکب چیزی است که فقط در یک فرد یا محل یا زمان خاص یافت می شود و هدف از ارتکاب آن ها نیز غالباً جلب منفعت مادی نیست. ‌به این گونه جرایم اصطلاحاً جرایم «غیرسودمدار» یا «موضوعی یا نمادین» اطلاق می‌گردد، زیرا هدف از ارتکاب آن ها غالباً یا ظاهراًً کسب سود مادی نیست بلکه خود وقوع جرم یا عملی کردن نقشه مجرمانه ‌در مورد مجنی علیه معینی موضوعیت دارد. به عبارت دیگر، ارتکاب این گونه جرایم عادی است از آن چه در مافی الضمیر مرتکب می گذرد. ذکر مثالی برای روشن تر شدن بحث بسیار مفید خواهد بود. مثال بارز جرایم فرصت مدار در معنی دوم جرم سرقت و مانند آن است و جرم قتل با سبق تصمیم، جرایم غیرفرصت مدار در معنی دوم فرصت است.

در جرم اول هدف نهایی مرتکب تحصیل سود مالی است که از ربودن هر هدف مادی حاصل می شود و چنین اهدافی فراوانند و اگر یکی غیرقابل دسترس بود و یا دسترسی به آن دارای خطر و ضرر زیادتری نسبت به دیگری بود، مرتکب به سراغ هدف جایگزین خواهد رفت. اما در مثال قتل (در اغلب موارد و نه همه آن ها) قاتل به دنبال شخصی خاص با توجیه خاص است و همه افراد به عنوان هدف قتل در نظر او بالسویه نیستند بلکه قاتل مثلاً به دنبال همسر خائن خود است یا به دنبال قاتل فرزند خود، نه به دنبال هر همسری یا به دنبال هر قاتلی. اگر تصور محاسبه سود (یعنی رسیدن به مطلوب) و اجتناب از خطر و ضررهای احتمالی ‌در مورد اخیر نیز معقول و غالباً بدیهی است اما به نظر می‌رسد تا زمانی که مرتکب به مطلوب موردنظر خود نرسد دست از آن فرد یا محل خاص نمی شوید و حاضر نیست به سراغ هدف مشابهی برود. فلذا در نظر منتقدین نظریه وضعی، پیشگیری آن با شگردهای موضعی، ممتنع یا دست کم ناموفق یا با میزان کم موفقیت رو به رو خواهد بود.

ایراد جا به جایی جرم

عنوان شده است که محافظت از هدفی خاص مثل یک خانه یا یک منطقه یا برخی مدل‌های خاص از خودروها باعث می شود که مرتکبین به منازل دیگر، مناطق همجوار یا سایر مدل‌های خودرو که حفاظت شده نیستند یا از حفاظت ضعیف‌تری برخوردارند، روی آورند یا زمان حمله خود را تغییر دهند.

در این صورت گفته می شود جا به جایی به ترتیب در محل ارتکاب جرم یا آماج یا زمان ارتکاب جرم و به اصطلاح به صورت طولی رخ داده است. همچنین ممکن است مرتکبین احتمالی از شیوه های جدیدی برای ارتکاب جرم موردنظر خود استفاده کرده و یا اصولاً به ارتکاب از انواع دیگری جرم بپردازند که در این صورت گفته می‌شود جا به جایی در نوع جرم یا جا به جایی عرضی به وقوع پیوسته است.

«گردن تراسلر» معتقد است جابجایی به چهار شکل امکان پذیر است؛ جا به جایی در وقت ارتکاب جرم، در محل ارتکاب جرم، در نوع جرم و تغییر هدف یا آماج جرم. دو نویسنده دیگر به نامهای «حکیم» و «رنگرت» به پنج نوع جا به جایی اشاره می‌کنند که علاوه بر چهار نوع مذکور توسط «گردن»، نوع دیگری یعنی جا به جایی و تغییر در شیوه ارتکاب جرم را نیز معرفی می نمایند.

ایراد تغییر سبک زندگی و کار افراد

پیشگیری وضعی در واقع تغییر سبک زندگی، کار و حضور اجتماعی افراد، تغییر ساعات فعالیت روزانه، محلهای رفت و آمد، صرف‌نظر کردن آنان از برخی علاقه ها و آرزوها (مثلاً داشتن خودروهای گران قیمت یا استفاده از جواهرات توسط بانوان که برای سارقان حرفه ای وسوسه انگیزند) را می طلبد؛ یعنی صرفنظر کردن افراد از برخی حقوق و آزادی هایشان که تحت تأثیر تدابیر وضعی، محدود و یا حتی از میان می‌روند؛ تدابیری که می‌توانند هر گونه تحرک و یا حتی هر نوع اندیشه ای را با تجهیزات قوی نظارت الکترونیکی و پیشرفته، شناسایی و کنترل کنند (گسن، ۱۳۷۶، ص ۶۲۷ جامعه ای از نوع برادر بزرگ که «اورول» در کتاب خود با عنوان ۱۹۸۴ مطرح ‌کرده‌است).

ایراد تجاوز به حریم خصوصی و خلوت افراد

پیشگیری وضعی، خطر تجاوز به حریم خصوصی و خلوت افراد را که مورد حمایت ماده (۱۲) اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده (۱-۱۷) میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی است، به دنبال داشت و ممکن است آثار نامطلوبی برای حقوق و آزادی های افراد به بار آورد. به عبارت دیگر، تدابیر پیشگیری وضعی با آزادیهای فردی، باز بودن فضاهای کار و زندگی، آزادی رفت و آمد افراد. در عین گمنامی و آزادی حمل و نقل اموال و اشیاء که در یک جامعه قانون مدار و مردم سالار ارزش و دستاورد تخطی ناپذیر تلقی می شود، سازگاری ندارد. آیا استفاده از فناوری‌های نوین از قبیل ‌دوربین‌ها و چشمهای الکترونیکی و نظارت ویدئویی که تمام رفت و آمدها را ثبت و ضبط کرده و امکان پردازش سوء استفاده از این صحنه ها را برای ناظران و عوامل دولتی به ویژه در ‌دولت‌های‌ بی اعتنا به قانون مداری فراهم می‌کند، با آزادی رفت و آمد که در ماده (۱-۱۲) میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی مبنی بر این که «هر کس که به طور قانونی در قلمرو کشور می‌باشد، حق عبور و مرور آزادانه مسکن خود را خواهد داشت» تضمین شده، مغایر نیست؟

ایراد محدود نمودن آزادی‌های فردی

پیشگیری وضعی، آزادی های فردی از طریق محاصره‌ی فضاهای اجتماعی و محیط‌های موردنظر با حضور عوامل نهادهای دولتی و خصوصی متولی و متخصص تأمین امنیت و نهادهای مشارکتی محلی را محدود کرده و کسانی را که امکانات مادی لازم را برای ایمن سازی خود و اموالشان در برابر بزهکاری ندارد، تبدیل به آماج‌هایی بی دفاع در برابر بزهکاران مصمم می‌کند؛ زیرا این بزهکاران متعرض فضاها و آماج‌هایی می‌شوند که کمتر محافظت شده یا از حفاظت ویژه ای برخوردار نیستند.

مقاله-پروژه و پایان نامه | پرسشنامه شادکامی آکسفورد- قسمت 3 – 1

‌در مورد افت و پیشرفت در تحصیل نقش و وجود دو عامل را نمی‌توان نادیده گرفت:

– محیط آموزشی: مناسب و غنی‌بودن محیط آموزشی می‌تواند در بازدهی و کارایی فرایند آموزشی بسیار مفید واقع شود و با سیاست‌ها و شیوه های درست آموزشی و علمی همانند برگزاری کلاس‌های آموزشی و برپایی کلاس‌های تقویتی در جهت رفع مشکلات درسی و علمی دانش‌آموزان گاهی مؤثر برای بهبود و ارتقاء نظام آموزشی است.

– مدیریت واحد آموزشی: نقش مدیریت یا ‌هدایت کننده جریان آموزش که خود از اهمیت خاصی برخوردار است می‌تواند با ایجاد انگیزه قوی در بین کلیه کارکنان با روش‌هایی نظیر:

۱- مشارکت افراد در امر تصمیم‌گیری

۲- جلب اعتماد متقابل بین اعضای یک واحد آموزشی

۳- قراردادن اطلاعات صحیح در ارتباط با وظایف خود

۴- توجه به رفاه فردی و گروهی اعضا و همچنین به خواسته‌های معقول آن‌ ها

۵- ارتقاء فکر تعلیق و دلبستگی به همه‌ اعضا نسبت به آن واحد آموزشی، راه رسیدن به هدف‌های نظام تعلیم و تربیت را هموار ساخته و از افت تحصیلی جلوگیری می‌کند.

پیشینه پژوهش

۶-۲ تحقیقات گذشته مربوط به موضوع(داخل کشور)

یافته های تحقیقاتی پیرامون تأثیر شادکامی بر پیشرفت تحصیلی:

– در یک تحقیق دانشگاهی با عنوان اثرات شادکامی بر عملکرد دانش‌آموزان دختر و پسر اول تا سوم دبیرستان که در شهرستان اهواز صورت پذیرفته، اثرات شادی بر عملکرد افراد بررسی شده‌است. در این تحقیق دانشگاهی از ۳۶۰ نفر دانش‌آموز دختر و پسر که به طور تصادفی انتخاب شده‌بودند استفاده شد و سطح ۵ درصد به عنوان معنی‌دار بودن انتخاب شد.

یافته های تحقیق نشان داد که افزایش و کاهش شادکامی دانش‌آموزان دختر و پسر، باعث افزایش و کاهش عملکرد آن‌هاست. نتایج این تحقیق فرضیه‌های مطرح شده و یافته های تحقیقات قبلی را مورد تأکید قرار می‌دهند.

– همچنین دریک تحقیق درشهرستان مشهد باهدف بررسی شادکامی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان دبیرستانی نظام جدید انجام شد ‌به این یافته رسیدند که میان شادکامی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه‌ معناداری وجود دارد.

– پژوهشگران در تحقیق‌های دیگری که در بررسی رابطه شادکامی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان در شهرستان اهواز صورت گرفته‌است، پی برده‌اند که میان شادکامی و پیشرفت تحصیلی در دانش‌آموزان هم‌بستگی مثبت وجود دارد، یعنی میان دو متغیر، شادکامی عامل مهم‌تر و بزرگ‌تر است تا عملکرد تحصیلی و به عبارت دیگر عامل یا علت اولیه برای عملکرد تحصیلی است.

-دکتر کوثر سیم یاریان – مسئول نشریه بین‌المللی روانشناسی ایران ضمن اشاره به تحقیقات انجام شده در رابطه با شادی و نقش آن در سلامت جسم می‌گوید:مطالعات نشان داده‌اند فشار خون و ناراحتی های قلبی با شادی بهبود می‌یابند،مثلا در یکی از مطالعات کسانی که در فشار خون بالا مجبور به مصرف روزانه ۲ عدد قرص فشار خون بودند،در نتیجه افزایش شادی تعداد مصرف این قرصها تقریبا به صفر رسید.مطالعات در کشورهای غربی نشان می‌دهد در دهه ۱۹۵۰ مردم روزانه ۱۸ دقیقه می خندیدند ولی الان مردم روزی کمتر از۶ دقیقه می خندند و همین امر موجب شده که تحملشان در تحمل سختی ها کم شود و دیدشان نسب به امور زندگی منفی شود.(اینترنت)

-در تحقیقی که صرارتی (۱۳۷۹)در خصوص رابطه سلامت روانی و شادکامی کارمندان انجام داد نشان داد همبستگی مثت ومعناداری بین سلامت روانی وشادکامی کارمندان بانک وجود داشته است.همچنین رابطه بین میزان شادکامی با مؤلفه های سلامت روانی یعنی افسردگی،اضطراب،اختلال در عملکرد اجتماعی و اختلال بر کارهای جسمانی منفی و معنادار بوده است.

-عامری زاده(۱۳۸۴)به« مقایسه اثر بخشی روش های شادی بخش بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی هر اصفهان »پرداخته است.نتایج این پژوهش وی بیانگر آن است که روش فوردایس و روش شادی بخش فعالیت‌های داوطلبانه باساختار وروشهای شادی بخش ابراز فکر ‌و هیجان بر افزایش شادمانی و پیشرفت تحصیلی تأثیری ندارند.روش شادی بخش بر دختران وپسران تأثیر یکسانی دارد.نتایج نشان داد که تأثیرات متقابل جنسیت و روش های شادی بخش بر شادمانی و پیشرفت تحصیلی معنادار است،این تأثیر بر معدل ۴/۱ درصد وبر شادمانی بر حسب پرسشنامه فوردایس ۶% درصد بوده همچنین،هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی مورد بررسی (جنس،شغل والدین،تحصیلات والدین،تعداد افراد خانواده)با شادی ارتباطی نشان ندادند.

-جعفری،عابدی ولیاقت دار(۱۳۸۳)به بررسی شادمانی و عوامل همبسته با آن در دانشجویان دانشگاه های شهر اصفهان پرداخته بود نتایج پژوهش آن ها بیانگر آن بود که در مجموع عوامل شناختی و رفتاری مورد بررسی۶۰ درصد میزان شادمانی را تبین می کننداز این مقوله بیان احساسات ۲/۴۳ درصد،پرورش شخصیت سالم۵/۷ درصد،شادمانی کلی ۲/۴ درصد،دوری از نگرانی۷/۲درصد،روابط اجتماعی ۶/۱ درصد،خود بودن ۸/۰ درصد،صمیمیت ۴/۰ درصد،پرورش شخصیت اجتماعی و توجه به زمان حال هر یک ۲/۰ درصد از شادمانی را تبیین می‌کنند.از سوی دیگر ۱۵ عامل شناختی رفتاری کلی شامل فعالیت،روابط اجتماعی ،از بین بردن احساسات منفی،خوش بینی،بیان احساسات،سطح توقعات پایین،خود بودن،صمیمیت،برنامه ریزی،توجه به زمان حال،اولویت دادن به شادی،خلاقیت،دوری از نگرانی،پرورش شخصیت سالم وپرورش شخصیت اجتماعی همگی دارای رابطه ی معنا داری با شادمانی هستند.از بین عوامل جمعیت شناختی مورد بررسی نتایج حاکی از آن بود که هر چه سن افراد افزایش می‌یابد شادمانی کمتر می شود.هم چنین با افزایش نمره معدل تحصیلی شادمانی نیز در دانشجویان افزایش می‌یابد.

-نصوحی،احمدی و عابدی(۱۳۸۳)به بررسی رابطه بین میزان شادمانی و عوامل آموزشگاهی دردانش آموزان دبیرستانی اصفهان پرداخته‌اند.نتایج پژوهش آن ها بیانگر این بود که شادمانی با نوع رابطه مسئولان مدرسه با مدیر،مدیر مدرسه با دبیر ورزش یا دبیران تربیت بدنی و با مشاوره رابطه مستقیم نشان داد.در حالی که شادمانی با رابطه مدیر با معاون با مربی پرورشی رابطه معنا داری نشان نداد.در زمینه سبک رهبری شادمانی دانش آموزان با سبک رهبری موفقیت مدار حمایتی و شیوه مشارکتی مدار رابطه مستقیم نشان داد ولی باسبک رهبری عامرانه رابطه معنا داری نشان نداد.

-پورزارعی(۱۳۸۲)به بررسی رابطه هوش هیجانی،سلامت روان وشادمانی در دانش آموزان دوره متوسطه در شهرستان فراشبند پرداخته است.نتایج پژوهش وی حاکی از این بود که بین هوش هیجانی و شادمانی رابطه معنا داری وجود دارد هم چنین بین شادمانی وسلامت روان رابطه وجود دارد ولی شادمانی دانش آموزان دختر وپسر تفاوت معنا داری با یکدیگر ندارد.

– دریک وندی(۱۳۸۱)«به بررسی عوامل نشاط انگیز در دانش آموزان پسر دوره ی راهنمایی شهر اصفهان (از نظر مدیران ومربیان پرورشی)»پرداخته است.نتایج پژوهش وی بیانگر آن بود که از نظر مدیران ومربیان پرورشی،عوامل روانشناختی،بیش از حد متوسط در ایجاد نشاط در دانش- آموزان پسر مؤثر است.هم چنین از نظر مدیران و مربیان پرورشی،عوامل اجتماعی شامل وجود نگرش مثبت نسبت به شادی در جامعه،شاد بودن مسئولین ومعلمان مدرسه،استفاده از لباس با رنگ شاد توسط مسئولین،معلمان و دانش آموزان، ایجاد ‌گروه‌های غیر درسی برای دانش- آموزان می‌تواند به ایجاد نشاط و افزایش شادمانی دانش آموزان کمک کند از نظر مربیان ومدیران،عوامل اقتصادی و آموزشی نیز بیش از حد متوسط در ایجاد نشاط در دانش آموزان مدارس راهنمایی مؤثر است.از سوی دیگر،مربیان پرورشی دوره راهنمایی معتقد بودند که عوامل سازمانی نیز بیش از حد متوسط در ایجاد نشاط در دانش آموزان مدارس راهنمایی مؤثر است.

– در پژوهشی دکتر سید احمد هاشمی در رابطه ی متغیرهای مؤثر در دانشگاه با پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام داد نتایج نشان داد که اگرچه رابطه معناداری بین متغیرهای فیزیکی وپیشرفت تحصیلی دانشجویان وجود ندارد،ولی این متغیرها بر نگرش استاد تأثیر گذار است ونگرش استاد نیز پیشرفت تحصیلی دانشجویان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.‌بنابرین‏ متغیرهای فیزیکی حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان نیز هیچ تأثیری نداشته باشد باید به خاطر حفظ سلامت،بهداشت،امنیت روانی آنان مورد توجه قرار گیرد.

‌در مورد تفاوت پیشرفت تحصیلی در بین دو جنس دختر وپسر نیز تحقیقات زیر انجام شده است:

– معظمی گودرزی در تحقیق خود درباره ی مقایسه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر وپسر واجد ناپدری و فاقد ناپدری در مدارس راهنمایی شاهد ‌به این نتیجه رسید که بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شاهد پسر ودختر واجد ناپدری تفاوت معنا داری وجود دارد.

احمدی(۱۳۸۶)در تحقیق خود با عنوان مقایسه ی پیشرفت تحصیلی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان طرح ارزشیابی توصیفی با دانش آموزان خارج از طرح در پایه چهارم ابتدایی شهر تهران ‌به این نتیجه رسید که بین دختران وپسران دانش آموز از نظر پیشرفت تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد،یعنی دانش‌آموزان دختر از پیشرفت بیشتری نسبت به پسران برخوردارند.

۷-۲ تحقیقات گذشته مربوط به موضوع(خارج از کشور)

– اولین مطالعه ‌در مورد شادکامی در سال۱۹۱۲ میلادی در بین دانش آموزان انگلیسی انجام شد در سال‌های بعد از آن چند مطالعه دیگر در آمریکا ‌در مورد سطح لذت دانش آموزان انجام گرفت ولی مطالعات مربوط به شادمانی به دلیل جنگ‌های اول ودوم جهانی به دست فراموشی سپرده شد بعد از جنگ جهانی دوم مطالعات مجدداً آغاز شد و در سال‌های اخیر به شدت افزایش یافته است در برخی از کشورهای دنیا شادمانی به عنوان یکی از ملاک‌های کیفیت زندگی است و ‌بنابرین‏ سالانه میزان شادمانی مردم اندازه گیری می شود.

– در دهه ۱۹۶۰ سازمان‌های نظرسنجی آمریکا پرسیدن سؤالاتی راجع به شادی و رضایت را شروع این کار منجر به تعدادی کار کلاسیک اولیه شد:

کانتریل(۱۹۶۵)الگوی دغدغه های انسان که بک پیمایش بین‌المللی با۲۳۸۷۵نفر پاسخگوست.برادبرن(۱۹۶۹)ساختار سلامت روان شناختی که از پیمایش نورک استفاده کرد و کمپل،کانورس و راجرز کیفیت زندگی آمریکایی،از مرکز پژوهش زمینه یابی در دانشگاه مشیگان در ۱۹۶۶ویلسون بازبینی ادبیات مربوط به شادی را در بولتن روان شناختی منتشر کرد و در ۱۹۸۴ داینر همین کار را انجام داد که در ۱۹۹۹ روز آماده شد.

– بر طبق تحقیقات مایکل تایلر(۲۰۰۷)مک جانلین(۲۰۰۷)فرانکین شادی به عنوان یک شیوه زندگی به عنوان بهترین راه برای سلامت روحی و روانی افراد مورد تأکید قرار گرفته است.پژوهش‌های متعددی که در رابطه با شادی و نقش آن در سلامت روان انجام شده اشاره می‌کند ومی گوید در یکی از این پژوهش‌ها تمام تحقیقات ‌در مورد شادکامی در زندگی انسان‌ها را مورد بررسی قرار داده ونتیجه آن این بوده که در تمام دنیا مردم به جای ۱۰درجه شادی در زندگی فقط ۶ درجه از آن را تجربه می‌کنند اما در این میان آیا میتوان گفت خانواده هایی که در آن ها روابط خشک و رسمی وجود دارد به طوری که همین چاچوب خاص احساس شادی را در زندگی آن ها کمرنگ کرده اختلالات روانی بیشتری را تجربه می‌کنند و میزان رضایت از زندگیشان به طور چشمگیری کاهش یافته است.

– در تحقیقی که در دانشگاه تگزاس انجام گرفت نشان داده شد که خلق و خوی خوب(احساسات، شخصیت متعادل) به طرز قابل ملاحظه‌ای، سطح امید را در فرد بالا می‌برد که در نتیجه فرد، بهتر می‌تواند از پس موانع اضطراب‌زای زندگی برآید. ‌بنابرین‏ مشاهده می‌شود که شادکامی با شخصیت و روحیه افراد، ارتباط مستقیم دارد، فردی که روحیه شاد دارد در انجام دادن فعالیت روزانه مثبت‌اندیشی را سرلوحه‌ی فعالیت‌های خود قرار می‌دهد بهتر از دیگران برای مشکلات کوچک و بزرگ چاره‌اندیشی می‌کند.

به تعبیری دیگر، شادکامی زمانی به وجود می‌آید که انسان از خود و محیط اطراف خود احساس رضایت بیشتری داشته باشد.

– طبق تحقیقات «بریبنر» میزان شادی و رضایت هر فرد از زندگی، رابطه‌ مستقیمی از نگرش افراد با زندگی دارد. و این بدان معنا است که هرچه قدر افراد از رویدادهای پیرامون خود راضی‌تر باشند به همان میزان نیز شادتر و اگر این احساس رضایت کمتر باشد با همان میزان احساس رضایتمندی و شادکامی کمتر است.

– ‌بر اساس تحقیقات روان‌شناسان مغز انسان‌های برون‌گرا و اجتماعی و خوش‌مشرب یعنی کسانی که شخصیتی متعادل و نسبتاً متعادل و نسبتاً سالم دارند به عوامل مثبت مانند یک چهره‌ی شاد و خوشحال، واکنش بیشتری نشان می‌دهد، این دلیل روشنی برای وجود ارتباط مستقیم میان شادکامی و شخصیت و موفقیت در اکثر سطوح زندگی است. برخی روان‌شناسان معتقدند که شادکامی همان «برونگرایی یا ثبات» در نظریه آیزیک است و برونگرایی قوی‌ترین زمینه‌ساز شادکامی(بویژه در بخش اجتماعی) است.

– چان و جوزن، در تحقیق تحت عنوان «ابعاد شخصیت، ابعاد امید و آرزو و سطح بهزیستی افراد» بدین نتیجه رسیدند که برونگرایی و احساس جامعه‌پذیری با شادکامی، هم‌بستگی مثبت دارد. آن‌ ها برخی از ویژگی‌های شخصیتی افراد برون‌گرا را این‌گونه برشمردند:

به وقایع پیرامون خود علاقه‌مند هستند- روراست و معمولاً پرحرف هستند- عقیده خود را با دیگران مقایسه می‌کنند- اهل قدم و پیش‌قدمی در کارها هستند- به سهولت دوستان جدیدی می‌یابند و خود را با گروه وفق می‌دهند- افکار خود را بیان می‌کنند- به ایجاد ارتباط با افراد جدید علاقه نشان می‌دهند- خوش‌مشرب‌اند- زیاد احساساتی نیستند- ریسک‌پذیرند- سریع تصمیم می‌گیرند- اجتماعی هستند- شخصیت آن‌ ها در خلوت و حضور دیگران یکسان است- معاشرتی هستند- پس از آن که حرف خود را می‌زنند به گفته‌ خویش می‌اندیشند- کارهای گروهی را می‌پسندند- رنگ‌های روشن را بیشتر دوست دارند- تنها از روی تجارب زندگی خود درس می‌گیرند نه عبرت گرفتن از دیگران.

۸-۲ رضایت از زندگی در جهان

وقتی از مردم مختلف دنیا درباره‌ شادکامی سوال شد آن‌ ها تصویر زیبایی ارائه دادند؛از جمله این‌که در یکی از آمارگیری‌های سراسری یک سوم مردم خود را بسیار شاد می‌دانستند. اغلب مردم ‌در مورد رضایت زندگی خود با خوش‌بینی حرف می‌زدند به‌طوری‌که ۷۰% آن‌ ها معتقدند که رضایت‌شان نسبت به نارضایتی‌هایشان بیشتر است. کمتر از ۷% شان هم بیشتر از آن‌که راضی باشند ناراضی هستند.

۷۵% مردم می‌گویند که در طی هفته ی گذشته به دلایل متعددی شاد شدند و حدود ۳۰% هم از احساس تنهایی ملامت و افسردگی حرف می‌زدند.در اروپا، رضایت از زندگی و شادی از یک کشور به کشور دیگر تفاوت دارد. در هلند، ۴۰% مردم خود را بسیار شاد می‌دانستند و حال آن‌که کمتر از ۱۰% مردم پرتغال چنین نظری داشتند و این درحالی است که مردم اروپادر مقایسه با مردم آمریکا در مجموع خود را ناشادتر ارزیابی می‌کنند اما نسبت به زندگی امید‌وار هستند.در پژوهش دقیقی که در سال ۲۰۰۶ ملادی به‌ چاپ رسید و به بررسی وضعیت از زندگی درسی کشور جهان پرداخته‌است وضعیت تعدادی از کشورهای اروپای شرقی، اروپای غربی، آسیا درفاصله‌ی سال‌های ۲۰۰۲- ۱۹۹۹ میلادی مورد توجه قرار گرفته‌است.‌بر اساس نتایج این بررسی۷۵% افراد درکشورهای اروپای غربی میزان رضایت بالاتر از متوسط داشتند،درحالی که در چهارکشوراروپای شرقی(مجارستان،اسلواکی، لهستان و ترکیه)ونیزکره‌ی جنوبی ‌و ژاپن،میزان رضایت اززندگی کم‌تراز ۵% بود.این نتایج باآماربالای خودکشی در کشورهای ژاپن تناسب دارد.درضمن در این آمار در همه‌ کشورها(به جزء ترکیه و استرالیا) میزان رضایت از زندگی مردان بیش از زنان بوده است.

۹-۲ رضایت از زندگی در ایران

کوشا و محسنی که در سال ۲۰۰۰ میلادی، تحقیقی مقایسه‌ای بین مردم ایران و ایالات متحده(ایالات مینه‌سوتا) انجام دادند. هدف آن‌ ها این بود که آیا ایرانیان، مردمانی شاد هستند؟ این تحقیق در سال ۱۹۹۵ میلادی روی ۵۴۴ نفر در ایالات متحده و در سال ۱۹۹۷ میلادی روی ۱۰۵۵ نفر در ایران (تهران) انجام شد. در این بررسی میزان شادکامی مردم ایران با در‌نظر گرفتن جنس، سن، درآمد و درجه تحصیلات مورد سنجش و ارزیابی قرار‌گرفت که علاوه‌بر نشان‌دادن ارتباط رضایت و خرسندی افراد با دیگر ابعاد زندگی‌شان عوامل مؤثر در شکل‌گیری و تشدید و تضعیف شادکامی و خوشحالی نیز به‌دقت بررسی شد و نتایج آن با نتایج به دست‌آمده از تحقیقاتی که در سال ۱۹۹۴ میلادی که روی آمریکایی‌ها انجام شد مقایسه گردید. داده ها نشان دادند که در مقیاسی وسیع ایرانیان مردمانی شاد نیستند. علاوه‌بر آن سطح شادمانی آن‌ ها نیز ‌منعکس کننده‌ جایگاه اجتماعی و وضعیت اقتصادی بیشتر جوامع در حال پیشرفت است و تغییرات جمعیتی تأثیر چندانی بر شادمانی فرد ندارد. به نظر می‌رسد عواملی که بر شادمانی تأثیر گذارند در هر دو جامعه یکسان‌اند و درجه اهمیت عوامل تفاوت‌ زیادی در دو جامعه ندارد.

در پژوهشی دیگر ‌بر اساس یک نظر‌سنجی‌ای که در سال ۱۳۸۰ در میان جوانان ایرانی انجام شد ۴۱% آن‌ ها گفتند که توان رویارویی با مشکلات را ندارند. ۳۸% سرحال و بانشاط از خواب بیدار نمی‌شوند و همین‌ تعداد از زندگی خود رضایت ندارند. ‌بر ایناساس ۴۹% از جوانان شب‌ها نیز به‌راختی به‌خواب نمی‌روند و افکار پریشان خواب‌ آن‌ ها را به‌هم می زند و به‌هر حال شور و شوق زندگی در آن‌ ها به‌حد بالایی نیست. این نتایج نشان‌می‌دهند که درصد زیادی از آنان برایشان مهم نیست که چه به سرشان می‌آید و بیش از ۵۰% از آنان عنوان کردند که زندگی با آن‌ ها سرناسازگاری دارد و نگران‌ آینده خود هستند. همچنین آستانه‌ی غم آنان بسیار پایین است و بیش‌از ۳۰% آنان هم‌ چیزی برای لذت بردن از زندگی خود سراغ ندارند.

۱۰-۲ عوامل زمینه‌ای مؤثربر میزان رضایت فردی و شادی آن درامور زندگی

‌بر اساس یافته ها، جنسیت، سن، میزان تحصیلات و … عوامل زمینه‌ای مؤثر بر میزان رضایت و شادکامی فرد در زندگی است.

جنسیت: در مجموع به نظر می‌رسد که جنسیت و تا حدودی سن بر رضایت فردو شادی او اثر می‌گذارد به گونه‌ای که زنان کمتر از مردان احساس رضایت می‌کنند و با افزایش سن نیز بر میزان رضایت از اوضاع فردی افزوده می‌شود. آلیس در سال ۲۰۰۱ میلادی در تحقیق جالبی شصت‌ زن میان‌سال (۴۰-۴۵ سال تا ۶۰-۶۵ سال) و شصت مرد مسن (۶۰-۶۵ به بالا) را از‌نظر میزان رضایتمندی از زندگی، شادی و اعتماد‌به‌نفس مقایسه کرد. همگی این زنان از طبقات کم‌درآمد بودند که زندگی سختی را پشت‌سر‌ گذاشته‌بودند نتایج تحقیق فوق نشان داد که زنان مسن رضایت از زندگی و امید‌واری بیشتری داشتند شاید یکی از دلایلش این باشد که افراد با افزایش سن، ثبات روانی بیشتری به دست‌می‌آورند و همین امر ناخرسندی آنان را کاهش می‌دهد.

اما با این همه به نظر می‌رسد با توجه به یافته های دیگر پژوهش‌ها، باید کمی محتاط‌تر نسبت ‌به این موضوع، نظر کلی داد: چرا که در جریان یک بررسی آماری که در اصل می‌توان گفت نتایج ۱۴۶ بررسی دیگر را جمع‌بندی کرده‌است مشخص کردند که کمتر از یک‌درصد از شادی‌های زندگی به جنسیت اشخاص بستگی دارد و نتایج یک بررسی مشابه نیز ‌به این نتیجه رسید که زن‌ها به طور کلی، کمی شادتر از مردها هستند و به استناد به یک بررسی دیگر که در شانزده کشور مختلف انجام گرفت می‌توان گفت که زن‌ها و مرد ها حدوداً به یک اندازه بسیار شاد-راضی-خیلی راضی جواب می‌دهند. بررسی دیگری که از سوی ۶۸ پژوهشگر در ۳۹ کشور واقع در نقاط مختلف جهان، روی ۱۸۰۳۳ دانشجو انجام‌گرفت نیز به نتایج مشابهی دست‌یافته‌است.

میزان تحصیلات: میان متغیر تحصیلات رضایت از اوضاع فردی و شادبودن نیز ارتباط مستقیم وجود دارد. به‌طوری‌که با افزایش تحصیلات رضایت از اوضاع فردی هم افزایش می‌یابد و این امر در نتیجه منجر به شادی فرد در زندگی می‌شود.

میزان دینداری: اوئیس با انجام‌دادن یک مطالعه ‌در مورد اثرات دین بر سلامت روانی، دریافت که افراد دارای نگرش دینی بالا نسبت به افرادی که سطح نگرش دینی پائین‌تری داشتند، از یک طرف وسواس و از طرفی میزان روان‌‌رنجور‌خویی کم‌تری نشان دادند. اما نتایج بررسی‌های دیگر که در قالب پایان‌نامه انتشار یافته، خلاف این مطلب را نشان می‌دهد. نتایج تحقیق تعیین میزان شادکامی دانشجویان دانشگاه علوم‌ پزشکی تهران و رابطه‌ ان با عمل به باورهای دینی و برونگرایی نشان داد که بین شادکامی با نگرش عمل به باورهای دینی رابطه‌ مثبت و معنا‌دار وجود دارد. یافته های پژوهشی بررسی میزان شادکامی و عمل به باورهای دینی در رابطه با جنس مخالف نشان داد که میزان شادکامی افرادی که با کسی از جنس مخالف ارتباط ندارند بیش از کسانی است که چنین ارتباطی را دارند و نیز بین میزان دینداری و عمل به واجبات و مستحبات دینی و میزان شادکامی یک همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد.

وضعیت تأهل: در پژوهش کوشا و محسنی که در سال ۲۰۰۴ میلادی صورت‌گرفته، رضایت از زندگی متأهل و مجرد ایرانی، مقایسه‌شده‌است. ‌بر اساس نتایج آن‌ ها در زنان ایرانی متأهل بودن، شاغل بودن، داشتن تجارب مطلوب و نیز تحصیلات بالا با رضایت بیشتر از زندگی رابطه دارد. اشخاص جوان یا پیر، زن یا مرد، فقیر یا ثروتمند از داشتن رابطه‌ عاشقانه پردوام شاد می‌شوند. صد‌ها بررسی صورت‌گرفته در این زمینه ‌به این نتیجه‌ واحد رسیده‌اند که: زوج‌ها در مقایسه با افراد مجرد یا همسر از‌دست‌داده و به‌ خصوص در مقایسه با کسانی که از هم جدا شده‌اند شادتر هستند و از زندگی خود بیشتر لذت می‌برند.

بررسی‌های انجام شده در آمریکا، نشان می‌دهد که کم تر از ۲۵% اشخاص مجرد و بیش از ۴۰% کسانی که ازدواج کردند خود را فردی شاد معرفی می‌کنند.

رضایت مالی: میزان رضایت مالی نیز به عوامل گوناگونی مانند: جنسیت- سن- میزان تحصیلات بستگی دارد. به‌طوری‌که رضایت مالی ایرانیان به طور نسبی، در میان زنان و افراد میان‌سال(نسبت به افراد جوان و سالمند) و افرادی با مدرک تحصیلی لیسانس (نسبت به افراد بی‌سواد و دارای مدرک تحصیلی ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان، دیپلم و فوق‌دیپلم، فوق‌لیسانس، دکتری) درصد بیشتری را به خود اختصاص داده‌است.

۱۱-۲ بررسی عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی دانشجویان «دکتر سید احمد هاشمی»

این مقاله به عنوان گزارشی از یافته های یک پژوهش گسترده، درصدد است رابطه‌ متغیرهای مؤثر در دانشگاه را با پیشرفت تحصیلی دانشجویان مورد بررسی قرار‌دهد. به منظور انجام پژوهش ۷۲ کلاس رشته‌ زبان به صورت تصادفی طبقه‌ای و ۲۱۸۸ دانشجو و اساتید این دانشگاه‌ها انتخاب شدند.

(دانشگاه‌های آزاد، دولتی، نیمه‌دولتی، خصوصی و غیر انتفاعی) روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و کیفی بوده و ابزار جمع‌ آوری داده ها، فرم‌های پرسشنامه، مشاهده و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل داده های کمی پژوهش با بهره گرفتن از نرم‌افزار آماری SPSS صورت‌گرفته‌است. نتایج نشان داد که اگرچه رابطه‌ معناداری بین متغیرهای فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش استاد تأثیر‌گذار است. و نگرش استاد نیز پیشرفت تحصیلی دانش‌جویان را تحت‌تاثیر قرار‌می‌دهد. ‌بنابرین‏ متغیرهای فیزیکی حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان نیز هیچ تأثیری نداشته باشد باید به‌خاطر حفظ سلامت، بهداشت، امنیت روانی آنان مورد توجه قرار‌گیرد.

۱۲-۲ بررسی عوامل مؤثر در پیشرفت دانشجویان

آموزش‌و‌پرورش، زیربنای توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است. بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و ترقی جوامع پیشرفته نشان می‌دهد که همه‌ این کشورها، آموزش‌و‌پرورش توانمند و کارآمدی ‌داشته‌اند. همچنین در هر نظام آموزشی، عوامل بسیاری با یکدیگر عمل می‌کنند تا یادگیری و پیشرفت تحصیلی برای دانشجویان حاصل گردد. هر قسمت از این نظام باید به گونه‌ای آماده‌شود که دسترسی به بازده‌ مطلوب و اهداف مورد‌نظر میسر شود، زیرا اگر جزئی از نظام از کار بازایستد، کارایی اجزای دیگر نظام کاهش یافته و صدمه خواهد دید.

با‌ درنظر گرفتن و تجزیه و تحلیل درون داده هایی از قبیل متغیرهای فیزیکی، می‌توان با آگاهی بیشتری اقدام به برنامه‌ریزی نمود. البته علاوه‌بر عوامل فیزیکی، متغیرهای زیاد دیگری نیز وجود دارند که فرایند یادگیری و پیشرفت تحصیلی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند که با انجام پژوهش می‌توان میزان تأثیر آن‌ ها را تشخیص داد. وقتی که نظام‌های آموزشی اطلاعات لازم را در چنین زمینه‌های اساسی در اختیار نداشته‌باشند، نمی‌توان عملکرد صحیح را در عرصه‌های مختلف آموزشی و پرورشی انتظار داشت.

از این‌رو، این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به دو سوال زیر است:

آیا بین میزان امکانات آموزشی دانشگاه، با پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه وجود دارد؟

آیا بین جاذب بودن درس، با پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه وجود دارد؟

 
مداحی های محرم