در مورد افت و پیشرفت در تحصیل نقش و وجود دو عامل را نمیتوان نادیده گرفت:
– محیط آموزشی: مناسب و غنیبودن محیط آموزشی میتواند در بازدهی و کارایی فرایند آموزشی بسیار مفید واقع شود و با سیاستها و شیوه های درست آموزشی و علمی همانند برگزاری کلاسهای آموزشی و برپایی کلاسهای تقویتی در جهت رفع مشکلات درسی و علمی دانشآموزان گاهی مؤثر برای بهبود و ارتقاء نظام آموزشی است.
– مدیریت واحد آموزشی: نقش مدیریت یا هدایت کننده جریان آموزش که خود از اهمیت خاصی برخوردار است میتواند با ایجاد انگیزه قوی در بین کلیه کارکنان با روشهایی نظیر:
۱- مشارکت افراد در امر تصمیمگیری
۲- جلب اعتماد متقابل بین اعضای یک واحد آموزشی
۳- قراردادن اطلاعات صحیح در ارتباط با وظایف خود
۴- توجه به رفاه فردی و گروهی اعضا و همچنین به خواستههای معقول آن ها
۵- ارتقاء فکر تعلیق و دلبستگی به همه اعضا نسبت به آن واحد آموزشی، راه رسیدن به هدفهای نظام تعلیم و تربیت را هموار ساخته و از افت تحصیلی جلوگیری میکند.
پیشینه پژوهش
۶-۲ تحقیقات گذشته مربوط به موضوع(داخل کشور)
یافته های تحقیقاتی پیرامون تأثیر شادکامی بر پیشرفت تحصیلی:
– در یک تحقیق دانشگاهی با عنوان اثرات شادکامی بر عملکرد دانشآموزان دختر و پسر اول تا سوم دبیرستان که در شهرستان اهواز صورت پذیرفته، اثرات شادی بر عملکرد افراد بررسی شدهاست. در این تحقیق دانشگاهی از ۳۶۰ نفر دانشآموز دختر و پسر که به طور تصادفی انتخاب شدهبودند استفاده شد و سطح ۵ درصد به عنوان معنیدار بودن انتخاب شد.
یافته های تحقیق نشان داد که افزایش و کاهش شادکامی دانشآموزان دختر و پسر، باعث افزایش و کاهش عملکرد آنهاست. نتایج این تحقیق فرضیههای مطرح شده و یافته های تحقیقات قبلی را مورد تأکید قرار میدهند.
– همچنین دریک تحقیق درشهرستان مشهد باهدف بررسی شادکامی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دبیرستانی نظام جدید انجام شد به این یافته رسیدند که میان شادکامی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه معناداری وجود دارد.
– پژوهشگران در تحقیقهای دیگری که در بررسی رابطه شادکامی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در شهرستان اهواز صورت گرفتهاست، پی بردهاند که میان شادکامی و پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان همبستگی مثبت وجود دارد، یعنی میان دو متغیر، شادکامی عامل مهمتر و بزرگتر است تا عملکرد تحصیلی و به عبارت دیگر عامل یا علت اولیه برای عملکرد تحصیلی است.
-دکتر کوثر سیم یاریان – مسئول نشریه بینالمللی روانشناسی ایران ضمن اشاره به تحقیقات انجام شده در رابطه با شادی و نقش آن در سلامت جسم میگوید:مطالعات نشان دادهاند فشار خون و ناراحتی های قلبی با شادی بهبود مییابند،مثلا در یکی از مطالعات کسانی که در فشار خون بالا مجبور به مصرف روزانه ۲ عدد قرص فشار خون بودند،در نتیجه افزایش شادی تعداد مصرف این قرصها تقریبا به صفر رسید.مطالعات در کشورهای غربی نشان میدهد در دهه ۱۹۵۰ مردم روزانه ۱۸ دقیقه می خندیدند ولی الان مردم روزی کمتر از۶ دقیقه می خندند و همین امر موجب شده که تحملشان در تحمل سختی ها کم شود و دیدشان نسب به امور زندگی منفی شود.(اینترنت)
-در تحقیقی که صرارتی (۱۳۷۹)در خصوص رابطه سلامت روانی و شادکامی کارمندان انجام داد نشان داد همبستگی مثت ومعناداری بین سلامت روانی وشادکامی کارمندان بانک وجود داشته است.همچنین رابطه بین میزان شادکامی با مؤلفه های سلامت روانی یعنی افسردگی،اضطراب،اختلال در عملکرد اجتماعی و اختلال بر کارهای جسمانی منفی و معنادار بوده است.
-عامری زاده(۱۳۸۴)به« مقایسه اثر بخشی روش های شادی بخش بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی هر اصفهان »پرداخته است.نتایج این پژوهش وی بیانگر آن است که روش فوردایس و روش شادی بخش فعالیتهای داوطلبانه باساختار وروشهای شادی بخش ابراز فکر و هیجان بر افزایش شادمانی و پیشرفت تحصیلی تأثیری ندارند.روش شادی بخش بر دختران وپسران تأثیر یکسانی دارد.نتایج نشان داد که تأثیرات متقابل جنسیت و روش های شادی بخش بر شادمانی و پیشرفت تحصیلی معنادار است،این تأثیر بر معدل ۴/۱ درصد وبر شادمانی بر حسب پرسشنامه فوردایس ۶% درصد بوده همچنین،هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی مورد بررسی (جنس،شغل والدین،تحصیلات والدین،تعداد افراد خانواده)با شادی ارتباطی نشان ندادند.
-جعفری،عابدی ولیاقت دار(۱۳۸۳)به بررسی شادمانی و عوامل همبسته با آن در دانشجویان دانشگاه های شهر اصفهان پرداخته بود نتایج پژوهش آن ها بیانگر آن بود که در مجموع عوامل شناختی و رفتاری مورد بررسی۶۰ درصد میزان شادمانی را تبین می کننداز این مقوله بیان احساسات ۲/۴۳ درصد،پرورش شخصیت سالم۵/۷ درصد،شادمانی کلی ۲/۴ درصد،دوری از نگرانی۷/۲درصد،روابط اجتماعی ۶/۱ درصد،خود بودن ۸/۰ درصد،صمیمیت ۴/۰ درصد،پرورش شخصیت اجتماعی و توجه به زمان حال هر یک ۲/۰ درصد از شادمانی را تبیین میکنند.از سوی دیگر ۱۵ عامل شناختی رفتاری کلی شامل فعالیت،روابط اجتماعی ،از بین بردن احساسات منفی،خوش بینی،بیان احساسات،سطح توقعات پایین،خود بودن،صمیمیت،برنامه ریزی،توجه به زمان حال،اولویت دادن به شادی،خلاقیت،دوری از نگرانی،پرورش شخصیت سالم وپرورش شخصیت اجتماعی همگی دارای رابطه ی معنا داری با شادمانی هستند.از بین عوامل جمعیت شناختی مورد بررسی نتایج حاکی از آن بود که هر چه سن افراد افزایش مییابد شادمانی کمتر می شود.هم چنین با افزایش نمره معدل تحصیلی شادمانی نیز در دانشجویان افزایش مییابد.
-نصوحی،احمدی و عابدی(۱۳۸۳)به بررسی رابطه بین میزان شادمانی و عوامل آموزشگاهی دردانش آموزان دبیرستانی اصفهان پرداختهاند.نتایج پژوهش آن ها بیانگر این بود که شادمانی با نوع رابطه مسئولان مدرسه با مدیر،مدیر مدرسه با دبیر ورزش یا دبیران تربیت بدنی و با مشاوره رابطه مستقیم نشان داد.در حالی که شادمانی با رابطه مدیر با معاون با مربی پرورشی رابطه معنا داری نشان نداد.در زمینه سبک رهبری شادمانی دانش آموزان با سبک رهبری موفقیت مدار حمایتی و شیوه مشارکتی مدار رابطه مستقیم نشان داد ولی باسبک رهبری عامرانه رابطه معنا داری نشان نداد.
-پورزارعی(۱۳۸۲)به بررسی رابطه هوش هیجانی،سلامت روان وشادمانی در دانش آموزان دوره متوسطه در شهرستان فراشبند پرداخته است.نتایج پژوهش وی حاکی از این بود که بین هوش هیجانی و شادمانی رابطه معنا داری وجود دارد هم چنین بین شادمانی وسلامت روان رابطه وجود دارد ولی شادمانی دانش آموزان دختر وپسر تفاوت معنا داری با یکدیگر ندارد.
– دریک وندی(۱۳۸۱)«به بررسی عوامل نشاط انگیز در دانش آموزان پسر دوره ی راهنمایی شهر اصفهان (از نظر مدیران ومربیان پرورشی)»پرداخته است.نتایج پژوهش وی بیانگر آن بود که از نظر مدیران ومربیان پرورشی،عوامل روانشناختی،بیش از حد متوسط در ایجاد نشاط در دانش- آموزان پسر مؤثر است.هم چنین از نظر مدیران و مربیان پرورشی،عوامل اجتماعی شامل وجود نگرش مثبت نسبت به شادی در جامعه،شاد بودن مسئولین ومعلمان مدرسه،استفاده از لباس با رنگ شاد توسط مسئولین،معلمان و دانش آموزان، ایجاد گروههای غیر درسی برای دانش- آموزان میتواند به ایجاد نشاط و افزایش شادمانی دانش آموزان کمک کند از نظر مربیان ومدیران،عوامل اقتصادی و آموزشی نیز بیش از حد متوسط در ایجاد نشاط در دانش آموزان مدارس راهنمایی مؤثر است.از سوی دیگر،مربیان پرورشی دوره راهنمایی معتقد بودند که عوامل سازمانی نیز بیش از حد متوسط در ایجاد نشاط در دانش آموزان مدارس راهنمایی مؤثر است.
– در پژوهشی دکتر سید احمد هاشمی در رابطه ی متغیرهای مؤثر در دانشگاه با پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام داد نتایج نشان داد که اگرچه رابطه معناداری بین متغیرهای فیزیکی وپیشرفت تحصیلی دانشجویان وجود ندارد،ولی این متغیرها بر نگرش استاد تأثیر گذار است ونگرش استاد نیز پیشرفت تحصیلی دانشجویان را تحت تأثیر قرار میدهد.بنابرین متغیرهای فیزیکی حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان نیز هیچ تأثیری نداشته باشد باید به خاطر حفظ سلامت،بهداشت،امنیت روانی آنان مورد توجه قرار گیرد.
در مورد تفاوت پیشرفت تحصیلی در بین دو جنس دختر وپسر نیز تحقیقات زیر انجام شده است:
– معظمی گودرزی در تحقیق خود درباره ی مقایسه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر وپسر واجد ناپدری و فاقد ناپدری در مدارس راهنمایی شاهد به این نتیجه رسید که بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شاهد پسر ودختر واجد ناپدری تفاوت معنا داری وجود دارد.
احمدی(۱۳۸۶)در تحقیق خود با عنوان مقایسه ی پیشرفت تحصیلی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان طرح ارزشیابی توصیفی با دانش آموزان خارج از طرح در پایه چهارم ابتدایی شهر تهران به این نتیجه رسید که بین دختران وپسران دانش آموز از نظر پیشرفت تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد،یعنی دانشآموزان دختر از پیشرفت بیشتری نسبت به پسران برخوردارند.
۷-۲ تحقیقات گذشته مربوط به موضوع(خارج از کشور)
– اولین مطالعه در مورد شادکامی در سال۱۹۱۲ میلادی در بین دانش آموزان انگلیسی انجام شد در سالهای بعد از آن چند مطالعه دیگر در آمریکا در مورد سطح لذت دانش آموزان انجام گرفت ولی مطالعات مربوط به شادمانی به دلیل جنگهای اول ودوم جهانی به دست فراموشی سپرده شد بعد از جنگ جهانی دوم مطالعات مجدداً آغاز شد و در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است در برخی از کشورهای دنیا شادمانی به عنوان یکی از ملاکهای کیفیت زندگی است و بنابرین سالانه میزان شادمانی مردم اندازه گیری می شود.
– در دهه ۱۹۶۰ سازمانهای نظرسنجی آمریکا پرسیدن سؤالاتی راجع به شادی و رضایت را شروع این کار منجر به تعدادی کار کلاسیک اولیه شد:
کانتریل(۱۹۶۵)الگوی دغدغه های انسان که بک پیمایش بینالمللی با۲۳۸۷۵نفر پاسخگوست.برادبرن(۱۹۶۹)ساختار سلامت روان شناختی که از پیمایش نورک استفاده کرد و کمپل،کانورس و راجرز کیفیت زندگی آمریکایی،از مرکز پژوهش زمینه یابی در دانشگاه مشیگان در ۱۹۶۶ویلسون بازبینی ادبیات مربوط به شادی را در بولتن روان شناختی منتشر کرد و در ۱۹۸۴ داینر همین کار را انجام داد که در ۱۹۹۹ روز آماده شد.
– بر طبق تحقیقات مایکل تایلر(۲۰۰۷)مک جانلین(۲۰۰۷)فرانکین شادی به عنوان یک شیوه زندگی به عنوان بهترین راه برای سلامت روحی و روانی افراد مورد تأکید قرار گرفته است.پژوهشهای متعددی که در رابطه با شادی و نقش آن در سلامت روان انجام شده اشاره میکند ومی گوید در یکی از این پژوهشها تمام تحقیقات در مورد شادکامی در زندگی انسانها را مورد بررسی قرار داده ونتیجه آن این بوده که در تمام دنیا مردم به جای ۱۰درجه شادی در زندگی فقط ۶ درجه از آن را تجربه میکنند اما در این میان آیا میتوان گفت خانواده هایی که در آن ها روابط خشک و رسمی وجود دارد به طوری که همین چاچوب خاص احساس شادی را در زندگی آن ها کمرنگ کرده اختلالات روانی بیشتری را تجربه میکنند و میزان رضایت از زندگیشان به طور چشمگیری کاهش یافته است.
– در تحقیقی که در دانشگاه تگزاس انجام گرفت نشان داده شد که خلق و خوی خوب(احساسات، شخصیت متعادل) به طرز قابل ملاحظهای، سطح امید را در فرد بالا میبرد که در نتیجه فرد، بهتر میتواند از پس موانع اضطرابزای زندگی برآید. بنابرین مشاهده میشود که شادکامی با شخصیت و روحیه افراد، ارتباط مستقیم دارد، فردی که روحیه شاد دارد در انجام دادن فعالیت روزانه مثبتاندیشی را سرلوحهی فعالیتهای خود قرار میدهد بهتر از دیگران برای مشکلات کوچک و بزرگ چارهاندیشی میکند.
به تعبیری دیگر، شادکامی زمانی به وجود میآید که انسان از خود و محیط اطراف خود احساس رضایت بیشتری داشته باشد.
– طبق تحقیقات «بریبنر» میزان شادی و رضایت هر فرد از زندگی، رابطه مستقیمی از نگرش افراد با زندگی دارد. و این بدان معنا است که هرچه قدر افراد از رویدادهای پیرامون خود راضیتر باشند به همان میزان نیز شادتر و اگر این احساس رضایت کمتر باشد با همان میزان احساس رضایتمندی و شادکامی کمتر است.
– بر اساس تحقیقات روانشناسان مغز انسانهای برونگرا و اجتماعی و خوشمشرب یعنی کسانی که شخصیتی متعادل و نسبتاً متعادل و نسبتاً سالم دارند به عوامل مثبت مانند یک چهرهی شاد و خوشحال، واکنش بیشتری نشان میدهد، این دلیل روشنی برای وجود ارتباط مستقیم میان شادکامی و شخصیت و موفقیت در اکثر سطوح زندگی است. برخی روانشناسان معتقدند که شادکامی همان «برونگرایی یا ثبات» در نظریه آیزیک است و برونگرایی قویترین زمینهساز شادکامی(بویژه در بخش اجتماعی) است.
– چان و جوزن، در تحقیق تحت عنوان «ابعاد شخصیت، ابعاد امید و آرزو و سطح بهزیستی افراد» بدین نتیجه رسیدند که برونگرایی و احساس جامعهپذیری با شادکامی، همبستگی مثبت دارد. آن ها برخی از ویژگیهای شخصیتی افراد برونگرا را اینگونه برشمردند:
به وقایع پیرامون خود علاقهمند هستند- روراست و معمولاً پرحرف هستند- عقیده خود را با دیگران مقایسه میکنند- اهل قدم و پیشقدمی در کارها هستند- به سهولت دوستان جدیدی مییابند و خود را با گروه وفق میدهند- افکار خود را بیان میکنند- به ایجاد ارتباط با افراد جدید علاقه نشان میدهند- خوشمشرباند- زیاد احساساتی نیستند- ریسکپذیرند- سریع تصمیم میگیرند- اجتماعی هستند- شخصیت آن ها در خلوت و حضور دیگران یکسان است- معاشرتی هستند- پس از آن که حرف خود را میزنند به گفته خویش میاندیشند- کارهای گروهی را میپسندند- رنگهای روشن را بیشتر دوست دارند- تنها از روی تجارب زندگی خود درس میگیرند نه عبرت گرفتن از دیگران.
۸-۲ رضایت از زندگی در جهان
وقتی از مردم مختلف دنیا درباره شادکامی سوال شد آن ها تصویر زیبایی ارائه دادند؛از جمله اینکه در یکی از آمارگیریهای سراسری یک سوم مردم خود را بسیار شاد میدانستند. اغلب مردم در مورد رضایت زندگی خود با خوشبینی حرف میزدند بهطوریکه ۷۰% آن ها معتقدند که رضایتشان نسبت به نارضایتیهایشان بیشتر است. کمتر از ۷% شان هم بیشتر از آنکه راضی باشند ناراضی هستند.
۷۵% مردم میگویند که در طی هفته ی گذشته به دلایل متعددی شاد شدند و حدود ۳۰% هم از احساس تنهایی ملامت و افسردگی حرف میزدند.در اروپا، رضایت از زندگی و شادی از یک کشور به کشور دیگر تفاوت دارد. در هلند، ۴۰% مردم خود را بسیار شاد میدانستند و حال آنکه کمتر از ۱۰% مردم پرتغال چنین نظری داشتند و این درحالی است که مردم اروپادر مقایسه با مردم آمریکا در مجموع خود را ناشادتر ارزیابی میکنند اما نسبت به زندگی امیدوار هستند.در پژوهش دقیقی که در سال ۲۰۰۶ ملادی به چاپ رسید و به بررسی وضعیت از زندگی درسی کشور جهان پرداختهاست وضعیت تعدادی از کشورهای اروپای شرقی، اروپای غربی، آسیا درفاصلهی سالهای ۲۰۰۲- ۱۹۹۹ میلادی مورد توجه قرار گرفتهاست.بر اساس نتایج این بررسی۷۵% افراد درکشورهای اروپای غربی میزان رضایت بالاتر از متوسط داشتند،درحالی که در چهارکشوراروپای شرقی(مجارستان،اسلواکی، لهستان و ترکیه)ونیزکرهی جنوبی و ژاپن،میزان رضایت اززندگی کمتراز ۵% بود.این نتایج باآماربالای خودکشی در کشورهای ژاپن تناسب دارد.درضمن در این آمار در همه کشورها(به جزء ترکیه و استرالیا) میزان رضایت از زندگی مردان بیش از زنان بوده است.
۹-۲ رضایت از زندگی در ایران
کوشا و محسنی که در سال ۲۰۰۰ میلادی، تحقیقی مقایسهای بین مردم ایران و ایالات متحده(ایالات مینهسوتا) انجام دادند. هدف آن ها این بود که آیا ایرانیان، مردمانی شاد هستند؟ این تحقیق در سال ۱۹۹۵ میلادی روی ۵۴۴ نفر در ایالات متحده و در سال ۱۹۹۷ میلادی روی ۱۰۵۵ نفر در ایران (تهران) انجام شد. در این بررسی میزان شادکامی مردم ایران با درنظر گرفتن جنس، سن، درآمد و درجه تحصیلات مورد سنجش و ارزیابی قرارگرفت که علاوهبر نشاندادن ارتباط رضایت و خرسندی افراد با دیگر ابعاد زندگیشان عوامل مؤثر در شکلگیری و تشدید و تضعیف شادکامی و خوشحالی نیز بهدقت بررسی شد و نتایج آن با نتایج به دستآمده از تحقیقاتی که در سال ۱۹۹۴ میلادی که روی آمریکاییها انجام شد مقایسه گردید. داده ها نشان دادند که در مقیاسی وسیع ایرانیان مردمانی شاد نیستند. علاوهبر آن سطح شادمانی آن ها نیز منعکس کننده جایگاه اجتماعی و وضعیت اقتصادی بیشتر جوامع در حال پیشرفت است و تغییرات جمعیتی تأثیر چندانی بر شادمانی فرد ندارد. به نظر میرسد عواملی که بر شادمانی تأثیر گذارند در هر دو جامعه یکساناند و درجه اهمیت عوامل تفاوت زیادی در دو جامعه ندارد.
در پژوهشی دیگر بر اساس یک نظرسنجیای که در سال ۱۳۸۰ در میان جوانان ایرانی انجام شد ۴۱% آن ها گفتند که توان رویارویی با مشکلات را ندارند. ۳۸% سرحال و بانشاط از خواب بیدار نمیشوند و همین تعداد از زندگی خود رضایت ندارند. بر ایناساس ۴۹% از جوانان شبها نیز بهراختی بهخواب نمیروند و افکار پریشان خواب آن ها را بههم می زند و بههر حال شور و شوق زندگی در آن ها بهحد بالایی نیست. این نتایج نشانمیدهند که درصد زیادی از آنان برایشان مهم نیست که چه به سرشان میآید و بیش از ۵۰% از آنان عنوان کردند که زندگی با آن ها سرناسازگاری دارد و نگران آینده خود هستند. همچنین آستانهی غم آنان بسیار پایین است و بیشاز ۳۰% آنان هم چیزی برای لذت بردن از زندگی خود سراغ ندارند.
۱۰-۲ عوامل زمینهای مؤثربر میزان رضایت فردی و شادی آن درامور زندگی
بر اساس یافته ها، جنسیت، سن، میزان تحصیلات و … عوامل زمینهای مؤثر بر میزان رضایت و شادکامی فرد در زندگی است.
جنسیت: در مجموع به نظر میرسد که جنسیت و تا حدودی سن بر رضایت فردو شادی او اثر میگذارد به گونهای که زنان کمتر از مردان احساس رضایت میکنند و با افزایش سن نیز بر میزان رضایت از اوضاع فردی افزوده میشود. آلیس در سال ۲۰۰۱ میلادی در تحقیق جالبی شصت زن میانسال (۴۰-۴۵ سال تا ۶۰-۶۵ سال) و شصت مرد مسن (۶۰-۶۵ به بالا) را ازنظر میزان رضایتمندی از زندگی، شادی و اعتمادبهنفس مقایسه کرد. همگی این زنان از طبقات کمدرآمد بودند که زندگی سختی را پشتسر گذاشتهبودند نتایج تحقیق فوق نشان داد که زنان مسن رضایت از زندگی و امیدواری بیشتری داشتند شاید یکی از دلایلش این باشد که افراد با افزایش سن، ثبات روانی بیشتری به دستمیآورند و همین امر ناخرسندی آنان را کاهش میدهد.
اما با این همه به نظر میرسد با توجه به یافته های دیگر پژوهشها، باید کمی محتاطتر نسبت به این موضوع، نظر کلی داد: چرا که در جریان یک بررسی آماری که در اصل میتوان گفت نتایج ۱۴۶ بررسی دیگر را جمعبندی کردهاست مشخص کردند که کمتر از یکدرصد از شادیهای زندگی به جنسیت اشخاص بستگی دارد و نتایج یک بررسی مشابه نیز به این نتیجه رسید که زنها به طور کلی، کمی شادتر از مردها هستند و به استناد به یک بررسی دیگر که در شانزده کشور مختلف انجام گرفت میتوان گفت که زنها و مرد ها حدوداً به یک اندازه بسیار شاد-راضی-خیلی راضی جواب میدهند. بررسی دیگری که از سوی ۶۸ پژوهشگر در ۳۹ کشور واقع در نقاط مختلف جهان، روی ۱۸۰۳۳ دانشجو انجامگرفت نیز به نتایج مشابهی دستیافتهاست.
میزان تحصیلات: میان متغیر تحصیلات رضایت از اوضاع فردی و شادبودن نیز ارتباط مستقیم وجود دارد. بهطوریکه با افزایش تحصیلات رضایت از اوضاع فردی هم افزایش مییابد و این امر در نتیجه منجر به شادی فرد در زندگی میشود.
میزان دینداری: اوئیس با انجامدادن یک مطالعه در مورد اثرات دین بر سلامت روانی، دریافت که افراد دارای نگرش دینی بالا نسبت به افرادی که سطح نگرش دینی پائینتری داشتند، از یک طرف وسواس و از طرفی میزان روانرنجورخویی کمتری نشان دادند. اما نتایج بررسیهای دیگر که در قالب پایاننامه انتشار یافته، خلاف این مطلب را نشان میدهد. نتایج تحقیق تعیین میزان شادکامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران و رابطه ان با عمل به باورهای دینی و برونگرایی نشان داد که بین شادکامی با نگرش عمل به باورهای دینی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. یافته های پژوهشی بررسی میزان شادکامی و عمل به باورهای دینی در رابطه با جنس مخالف نشان داد که میزان شادکامی افرادی که با کسی از جنس مخالف ارتباط ندارند بیش از کسانی است که چنین ارتباطی را دارند و نیز بین میزان دینداری و عمل به واجبات و مستحبات دینی و میزان شادکامی یک همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد.
وضعیت تأهل: در پژوهش کوشا و محسنی که در سال ۲۰۰۴ میلادی صورتگرفته، رضایت از زندگی متأهل و مجرد ایرانی، مقایسهشدهاست. بر اساس نتایج آن ها در زنان ایرانی متأهل بودن، شاغل بودن، داشتن تجارب مطلوب و نیز تحصیلات بالا با رضایت بیشتر از زندگی رابطه دارد. اشخاص جوان یا پیر، زن یا مرد، فقیر یا ثروتمند از داشتن رابطه عاشقانه پردوام شاد میشوند. صدها بررسی صورتگرفته در این زمینه به این نتیجه واحد رسیدهاند که: زوجها در مقایسه با افراد مجرد یا همسر ازدستداده و به خصوص در مقایسه با کسانی که از هم جدا شدهاند شادتر هستند و از زندگی خود بیشتر لذت میبرند.
بررسیهای انجام شده در آمریکا، نشان میدهد که کم تر از ۲۵% اشخاص مجرد و بیش از ۴۰% کسانی که ازدواج کردند خود را فردی شاد معرفی میکنند.
رضایت مالی: میزان رضایت مالی نیز به عوامل گوناگونی مانند: جنسیت- سن- میزان تحصیلات بستگی دارد. بهطوریکه رضایت مالی ایرانیان به طور نسبی، در میان زنان و افراد میانسال(نسبت به افراد جوان و سالمند) و افرادی با مدرک تحصیلی لیسانس (نسبت به افراد بیسواد و دارای مدرک تحصیلی ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان، دیپلم و فوقدیپلم، فوقلیسانس، دکتری) درصد بیشتری را به خود اختصاص دادهاست.
۱۱-۲ بررسی عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی دانشجویان «دکتر سید احمد هاشمی»
این مقاله به عنوان گزارشی از یافته های یک پژوهش گسترده، درصدد است رابطه متغیرهای مؤثر در دانشگاه را با پیشرفت تحصیلی دانشجویان مورد بررسی قراردهد. به منظور انجام پژوهش ۷۲ کلاس رشته زبان به صورت تصادفی طبقهای و ۲۱۸۸ دانشجو و اساتید این دانشگاهها انتخاب شدند.
(دانشگاههای آزاد، دولتی، نیمهدولتی، خصوصی و غیر انتفاعی) روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و کیفی بوده و ابزار جمع آوری داده ها، فرمهای پرسشنامه، مشاهده و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل داده های کمی پژوهش با بهره گرفتن از نرمافزار آماری SPSS صورتگرفتهاست. نتایج نشان داد که اگرچه رابطه معناداری بین متغیرهای فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش استاد تأثیرگذار است. و نگرش استاد نیز پیشرفت تحصیلی دانشجویان را تحتتاثیر قرارمیدهد. بنابرین متغیرهای فیزیکی حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان نیز هیچ تأثیری نداشته باشد باید بهخاطر حفظ سلامت، بهداشت، امنیت روانی آنان مورد توجه قرارگیرد.
۱۲-۲ بررسی عوامل مؤثر در پیشرفت دانشجویان
آموزشوپرورش، زیربنای توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است. بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و ترقی جوامع پیشرفته نشان میدهد که همه این کشورها، آموزشوپرورش توانمند و کارآمدی داشتهاند. همچنین در هر نظام آموزشی، عوامل بسیاری با یکدیگر عمل میکنند تا یادگیری و پیشرفت تحصیلی برای دانشجویان حاصل گردد. هر قسمت از این نظام باید به گونهای آمادهشود که دسترسی به بازده مطلوب و اهداف موردنظر میسر شود، زیرا اگر جزئی از نظام از کار بازایستد، کارایی اجزای دیگر نظام کاهش یافته و صدمه خواهد دید.
با درنظر گرفتن و تجزیه و تحلیل درون داده هایی از قبیل متغیرهای فیزیکی، میتوان با آگاهی بیشتری اقدام به برنامهریزی نمود. البته علاوهبر عوامل فیزیکی، متغیرهای زیاد دیگری نیز وجود دارند که فرایند یادگیری و پیشرفت تحصیلی را تحتتأثیر قرار میدهند که با انجام پژوهش میتوان میزان تأثیر آن ها را تشخیص داد. وقتی که نظامهای آموزشی اطلاعات لازم را در چنین زمینههای اساسی در اختیار نداشتهباشند، نمیتوان عملکرد صحیح را در عرصههای مختلف آموزشی و پرورشی انتظار داشت.
از اینرو، این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به دو سوال زیر است:
آیا بین میزان امکانات آموزشی دانشگاه، با پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه وجود دارد؟
آیا بین جاذب بودن درس، با پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه وجود دارد؟
فرم در حال بارگذاری ...