پیامد مطلوب در ارزشها و باور های فرهنگی انعکاس پیدا میکند از طرف دیگر بحث کارایی شخصی در زمینه تبادلات اجتماعی هیجانی به کار می رود. این نکته مدنظر است که چه طور افراد میتوانند به موقعیت های هیجانی پایان دهند در حالی که همزمان به طور راهبردی دانش خود را درباره هیجان ها و ابزار هیجانی در روابط بین فردی با دیگران به کار میبرند. مثل اینکه آن ها بتوانند تبادل بین فردیشان را مورد بحث قرار داده و تجارب هیجانی در مورد اهداف پیامدهای مطلوب برای فردی که از لحاظ هیجانی با کفایت تلقی می شود باتعهدات اخلاقی فرد یکپارچه خواهد شد(کاروبین مارن[۱۳]ی ۱۹۹۹به نقل از بار-آن، ۱۲۹).
کفایت هیجانی پخته طبق تعریف فرض می کند که ویژگیها و ارزش های اخلاقی عمیقا” بر پاسخ های هیجانی شخص تاثیر میگذارد به نحوی که یکپارچگی شخص را ارتقا میدهد کفایت هیجانی پخته بایستی بیانگر خرد باشد واین خردمندی به همراه خود ارزش های اخلاقی فرهنگی را حمل میکند.
۲-۵- هوش عمومی
بر اساس مطالعات دانیل گامن[۱۴] در بهترین شرایط همبستگی اندکی(۷%)بین هوش عمومی وبرخی از ابعاد هوش هیجانی وجود دارد به طوری که میتوان ادعا کرد آن ها عمدتاً ماهیت مستقل دارند وقتی افرادی دارای هوش عمومی بالا در زندگی تقارن میکنند و افراد دارای هوش متوسط به طور شگفت انگیزی پیشرفت میکنند شاید بتوان آن رابه هوش هیجانی بالای آنان نسبت داد (گلمن ۱۹۹۵، ۴۵-۱).
نظریه پردازان هوش هیجانی و هوش بهره به ما میگویند که چه کار میتوانیم انجام دهیم در حالی که هوش هیجانی شامل توانایی ما برای یادگیری تفکر منطقی و انتزاعی میباشد. همچنین هوش هیجانی شامل مهارت های ما در شناخت احساس خود ودیگران ومهارت های کافی در ایجاد روابط سالم با دیگران وحس مسئولیت پذیری در مقابل وظایف نیز میباشد .
بار-آن(۱۹۹۹) درپی یافتن پاسخی برای این سوال که چرا برخی از افراد نسبت به برخی دیگر در ابعاد مختلف زندگی موفق ترند و به تحقیقات بسیاری دست زده اند. بار-آن دریافت که تنها کلیه موفقیت و تنها عامل پیشبینی کننده موفقیت آن ها هوش کلی نیست بلکه باید درجستن عوامل دیگر بود(بار-آن ۱۹۹۹، ۱۳۳-۱۳۰). نمره کل هوش هیجانی بر اساس مطالعات پالازو[۱۵] بار-آن همبستگی اندکی (۱۲%)با هوش عمومی نشان داد.
سیاروچی وهمکارانش دریافتند که با مقیاس هوش ریون همبستگی ندارد ریون=۰٫۵ مطالعات بار-آن (۲۰۰۰) نشان میدهد که عناصر هوش هیجانی مانند همدلی بامشاهده دانشجویان که در شناخت احساس دیگران توانمند بودن از جمله محبوب ترین افراد دانشگاه بودند و بیشترین ثبات هیجانی را نشان میدادند. اینان از عملکرد تحصیلی بهتری برخوردار بودند علیرغم اینکه آن ها از کسانی نبود که در شناخت پیامدهای غیرکلامی دیگران ضعیف بودند. این نشان میدهد که دستیابی به این مهارت از عمده راه های اثرگذاری بر دیگران است .
هوش هیجانی آن گونه که پرسشنامه بهر هوش هیجانی بار-آن می سنجد شکل دیگری ازهوش شناختی که از آزمونهای هوش عمومی می سنجد نیست (بار-آن۱۹۹۹، ۱۳۳-۱۳۰).
همبستگی هوش هیجانی وعمومی به ابزار مورد استفاده از درجات متفاوتی برخوردار است. همچنین همبستگی بین هوش هیجانی و ابعاد مختلف هوش عمومی با توجه به اینکه کدام بعد از هوش عمومی مورد توجه قرار بگیرد و همبستگی بیشتری با خرده مقیاس های هوش عمومی نشان میدهد (دیویس استانکوف و روبرتر [۱۶]۱۹۹۸، ۶۷).
دیویس استانکوف و روبرتر(۱۹۹۸) درپی مطالعه ای که برروی ۵۰۳ نفرانجام دادند همبستگی۴% را بین هوش هیجانی و پرسشنامه خودسنجی توانایی کلامی بررسی کردند.
۲-۶- تأثیر هوش هیجانی در زندگی
هر مشکلی در طول حیات آماده حل شدن و از بین رفتن می شود هیجانها وسیله ای هستند که با آن ها می توانید برای حل مشکل اقدام کنید مشکلی آن چنان بزرگ که می توانید آن را ببینید و یا هنوز آنقدر کوچک که می توانید آن را حل کنید. با درک هیجان های خود می توانیداز میان مشکلات ماهرانه بگذرید واز مشکلات بعدی جلوگیری کنید اگر عکس این کار را انجام دهید واحساسات خود را سرکوب کنید آن ها خیلی سریع به احساس کنش واضطراب تبدیل خواهند شد(قاسم زاده ۱۳۷۵، ۱۶۲).
مهارت های هوش هیجانی شما را قادر میسازد تا جلوی وضعیت های دشوار پیش از اینکه غیر قابل کنترل شوند را بگیریم و با این کار مدیریت (کنار آمدن با استرس) برای شما آسان تر شود. کسانی که قادر نیستند از مهارت های هوش هیجانی خود استفاده کنند به احتمال زیاد برای مدیریت روحیه وخلق خود از روش های دیگری که کمتر اثر بخشی دارند بهره می گیرند. احتمال دارد که آن ها دو برابر بیشتر از دیگران مضطرب و افسرده میشوند وحتی افکار خودکشی به سرشان بزند. هوش هیجانی تاثیر بسیار زیاد بر شادی و رضایت مردم دارد. کسانی که هوش هیجانی خود رابه کار می گیرند با محیط اطراف خود سازگاری بیشتری دارند و اعتماد به نفس بالایی نشان میدهند. توانایی خودآگاهانه رابطه مستقیم بین هوش و زندگی خوب وسالم نشان میدهد. توجه به هیجان ها، آگاه بودن وآگاه ماندن از آن ها برای راهنمایی کردن رفتار تا حد زیادی اهمیت دارد. هر چه از مهارت های هوش هیجانی خود بیشتر استفاده کنید از زندگی دستاوردهای بیشتری خواهید داشت. در سال های اخیر نتایج پژوهش ها نشان داده است که بین هوش هیجانی وآمادگی برای مبتلا شدن به انواع بیماری ها همبستگی بالایی وجود دارد. استرس اضطراب وافسردگی دستگاه دفاعی بدن را تضعیف ومتوقف میکند و باعث آسیب پذیری در مقابل همه بیماری ها از سرما خوردگی گرفته تا سرطان می شود. وقتی ذهن غرق در تنش ناراحتی یا اضطراب است به بدن پیام می رساند که از میزان مصرف انرژی برای مقابله با بیماری ها بکاهد. این کار باعث می شود تا آسیب پذیری در مقابل بیماری ها بیشتر شود. دانشکده های پزشکی و رشتههای علوم تخصصی با سرعت و یکی پس از دیگری این کشف جدید پزشکی نشان میدهد بین اضطراب و انواع جدید بیماری ها رابطه آشکاری وجود دارد(قاسم زاده ۱۳۷۵، ۱۶۳). یکی از تحقیقات بلند مدت سطح استرس زنان را از ۱۹۶۸ تا ۱۹۹۱ مورد مطالعه قرار داد .پژوهشگران درجه تنش، ترس، اضطراب و اختلال های خواب را که نتیجه تعارض ها در محیط کار و در خانه بودند را در تک تک زنان اندازه گیری کردند. زنانی که در طول این دهه بیست وچهار ساله استرس بیشتری داشته دو برابر بیشتر احتمال داشت که به سرطان سینه مبتلا شوند. اضطراب هیجانی این زنان نتیجه تعارض های حل نشده و هیجان های مدیریت نشده بود. مهارت های هوش هیجانی بازگشت به سلامت را نیز سرعت می بخشد. از بیماری از جمله بیماریهای کشنده زودتر رها میشوند. معلوم شده که تدریس مهارت های هوش هیجانی به کسانی که بیماری های کشنده مبتلا بودند نرخ بازگشت بیماری را پایین می آورد. وقتی تشخیص داده می شود که افراد به بیماری های کشنده مثل سرطان مبتلا شده اند اغلب در واکنش به تشخیص بیماری ها استرس احساس میکند. معمولاً سرطان بزرگترین مشکلی است که فرد در طول عمرش با ان مواجه می شود واغلب به مهارت های جدیدی برای مقابله با استرس وابهام مربوط به این بیماری نیاز پیدا میکنند. برای مثال یک سوم زنانی که سرطان سینه دارند به طور همزمان اضطراب بالینی نشان میدهند و در صدر آن ها از فشار روانی پس آسیبی رنج میبرند (خسروی ۱۳۷۷، ۹۵).
۲-۷- هوش چیست؟
فرم در حال بارگذاری ...