۳-۷- طبقه بندی منابع
در بررسی مجموع منابع یک شرکت barney 1991 و panadian وmahoney در سال ۱۹۹۲ چندین طبقه بندی را پیشنهاد کردند که ما در اینجا از آن ها اقتباس کرده ایم:
-
- منابع فیزیکی مانند گیاهان، مراکز توزیع، موجودیها و…
-
- منابع انسانی مانند اپراتور دستگاهها، مدیران تولید، دانشمندان و …
-
- منابع مالی مانند پول نقد، حجم بدهی، در دسترس بودن سهام و …
-
- منابع تکنولوژی اطلاعات مانند سیستم مدیریت موجودی، شبکه ارتباطات، سیستم مدل سازی زنجیره تامین و …
-
- منابع بازاریابی مانند سهم بازار، شناخت نام های تجاری ، حسن نیت و …
-
- منابع سازمانی مانند سیستمهای آموزش، فرهنگ سازمانی و …
- منابع حقوقی مانند اختراعات، کپی رایت، قراردادها و .
به جز منابع حقوقی این دسته بندیها در ادبیات RBV مورد توجه بوده اند که کتابها و مقالات متعددی در این زمینه نوشته شده است. بدیهی است بسیاری از منابع مانند گیاهان ، اپراتور ماشین و نقدینگی ملموس و دارای کاراکترهایی برای اندازه گیری میباشند ولی منابع دیگر مانند دانشمندان و فرهنگ سازمانی ناملموس بوده و دارای خصوصیانی هستند که حداقل به طور مستقیم قابل اندازه گیری نمی باشند. یک چالش برای مدلسازی این است که رویکردی توصیفی برای اندازه گیری تاثیر منابع ناملموس بر روی استراتژی های شرکت در نظر بگیریم.
شناخت و ارزیابی نقش منابع تکنولوژی اطلاعات در شکل گیری استراتژیهای شرکتها اثبات شده است. تجزیه و تحلیل های اخیر با بهره گرفتن از اصول RBV نشان میدهد که منابع IT لازم هستند اما کافی نمی باشند. منابع IT از انواع دیگر منابع متقاوت هستند به دلیل اینکه آن ها برای مدیریت منابع دیکر به خدمت گرفته شده اند و ارزش ذاتی ندارند.
به دلیل تاثیر زیادی که منابع ارزشمند شرکتها در محیط امروزی با تغییرات جدید تکنولوژی برموقعیت رقابتی شرکتها گذاشته است RBV چنین دسته بندی و کلیه الگو ها و قراردادهای مربوط به حفاظت منابع را پذیرفته است.
۳-۸- موانع تقلید از منابع
منابع و یا عوامل و فاکتورهای موجود به شرکت در انجام فعالیت هاو عملکردهایش کمک میکند، و چنانچه این عوامل و منابع به صورت فاکتور های جدا و تفکیک شده در نظر گرفته شوند به بهره وری نخواهند انجامید در نتیجه هماهنگی منابع بسیار مهم است.
روشی را که از طریق آن یک شرکت مانعی برای ایجاد تقلید به وجود می آوردبه عنوان “مکانیزم منزوی” شناخته می شود و بازتاب آن بر جنبه هایی چون فرهنگ سازمانی، امکانات و ظرفیت های مدیریتی، اطلاعات و حقوق مالکیت خواهد بود.
King اشاره به این دارد که ابهامات علی شرکت ممکن است منجر به مزیت رقابتی پایداری برای برخی شرکت ها شود. ابهام علی زنجیره ای است که به توضیح درجه ای که تصمیم گیرندگان به درک ارتباط ورودی و خروجی های سازمانی میرسند می پردازد. استدلال آن ها این است که ناتوانی رقبا در فهمیدن دلیل عملکرد برتر دیگری به سازمانی که در حال حاضر عملکرد بهتری دارد کمک میکند تا به یک مزیت رقابتی پایدار دست یابد.
چه چیزی سبب ناتوانی در درک علت عملکرد برتر سازمان می شود؟ آیا این مربوط به نتیجه عملکرد شرکت است؟ holly and Greely اشاره میکنند که وضعیت اجتماعی برخی منابع خاص به عنوان عنصر به وجود آورنده مکانیزم تفکیکی است و علاوه بر این اشاره دارد به سه ویژگی منابع خاص به عنوان عنصر پشتیبان سناریو ابهام علی که tacitness پیچیدگی ( مورد استفاده قرار گرفتن تعداد زیادی از منابع مربوط به هم ) و منحصر بودن ( ارتباط منابع خاص به فعالیت های خاص) که در نهایت این سه ویژگی در سد رقابتی نتیجه بخش خواهد بود.
با توجه به تعریف قبلی مزیت رقابتی که به عملکرد برتر نظر دارد و وابسته به منابع سازمان است و نوشته های تکمیلی King ما به این نتیجه میرسیم که ابهامات علی درون سازمانی مربوط به منابع به ایجاد مزیت رقابتی در سطح پایدار می انجامد. علاوه بر این توضیح میدهد تا چه حدی رقبا متوجه میشوند که منابع، پشتیبان عملکرد برتر تعیین کننده پایداری قدرت مزیت رقابتی خواهند بود.
حتی پس از شناسایی منابع با ارزش، ممکن است یک شرکت بر اساس وضعیت اجتماعی آن منابع و یا بیشتر در دسترس بودن جایگزین، از این اصل پیروی نکنند. منابع مشخص همچون شهرت کمپانی بسته به راهی است که در طی زمان کسب شده و این از مواردی است که شاید رقیب قادر به تقلید از آن نباشد. و بر سر این موضوع بحث میباشد که شاید برخی از منابع که حتی مورد پیروی و تقلید هم قرار گرفته است همان تاثیر را نداشته باشد چنانچه بیشترین نتیجه و تاثیر از همان منابع مشابه طی مدت زمان بیشتری به دست آمده است و از اینرو این گونه تقلید ها موفق نخواهد بود. با در نظر گرفتن شهرت به عنوان یکی از این منابع آیا توجیه است که یک شرکت در اولین جنبش در بازار یک مزیت رقابتی را در دست داشته باشد؟ آیا یک تازه وارد موقعیت و شانس کسب این مزیت رقابتی را میتواند داشته باشد؟ kin and Park سه عامل را به عنوان امکان برتری کهنه کاران نسبت به تازه واردین به بازار معرفی میکنند. اول اینکه آن ها تکنولوژی و علم چگونه عمل کردن برای عملکردی در سطح برتر را دارند. دوم اینکه این گروه ظرفیت ها و قابلیت هایی را بر اثر گذر زمان کسب کردهاند که از این رو دارای قدرت عملکرد و برتری نسبت به تازه واردین هستند. سوم اینکه هزینه های احتمالی ناشی از تعویض، که مشتری باید بپردازد در صورتی که خواهان انتخابی دیگر باشد سبب می شود که شانس تسلط بر بازار از تازه واردین گرفته شود و در نتیجه سازمانها و شرکتهایی با قدمت بیشتر را بر بازار مسلط خواهد کرد. شناخت و وفاداری مشتریان سود معنوی است که این گروه از سازمانهای کهنه کار از آن سود میبرند.
با این وجود تازه واردین از مزیت تحول تکنولوژی به صورت تکاملی که همان نوآوری ها بر اساس پیشرفتهای دوره گذشته است بر خوردارند و اگر چه کهنه کاران از مزیت منابعی خاص به موجب طول زمان در بازار سود میبرند ولی تغییرات و تحولات سریع محیط از نظر تکنولوژی و فناوری ممکن است منجر به منسوخ شدن و محدود کردن سلطه شرکتها شود. تازه واردین ممکن است با مطابقت کردن با دستاوردهای فن آوری و بالا بردن فشار رقابت به دنبال کسب مزیت رقابتی از طریق منسوخ کردن و بی اعتبار کردن منابع و قابلیت های سازمانهای قدیمی باشند.
به طور خلاصه دستاوردها و نوآوریهای تکنولوژی با به حداقل رساندن مزایای قدیمی باعث تغییر چشم انداز و افق صنعت و بازار می شود. اگر چه در بازاری که تکنولوژی نقش فعال و داینامیکی را بازی نمی کند سود پیشگامان غلبه خواهد کرد.
فرم در حال بارگذاری ...