۲-۷-۶ الگوی دیویس[۲۷]
دیویس شاخصهای زیر را برای فرهنگ سازمانی برمیشمرد: (هویت – معیارهای پاداش – کنترل زیاد و کم – تأکید بر رضایت افراد – تأکید بر هدف یا وسیله – ریسک پذیری – هماهنگی واحدهای مختلف سازمان – تأکید بر منافع فردی یا جمعی – میزان تحمل تعارض و اختلاف سلیقه و انتقاد پذیری وجود نگرش سیستمی(دنیسون،۲۰۱۱،ص۲۴۶).
۲-۷-۷ الگوی ویلیام اوچی[۲۸]
ویلیام اوچی یکی دیگر از محققین شرکت مشاورهای مکنزی، تئوری z خود را با یک الگوی مقایسهای از دو فرهنگ سازمانی مختلف؛ فرهنگ سازمانی ژاپنی، فرهنگ سازمانی آمریکایی ارائه داده است. او نیز عوامل هفت گانهای را به عنوان ضوابط مطالعه و مقایسه در نظر گرفته و به شرح زیر مطرح نموده است(آشوری،۱۳۸۴،ص۶۱).
تعهد نسبت به کارکنان در سازمان – سیستم اتخاذ تصمیم در سازمان – نظام کنترل در سازمان – مسیر خدمتی کارکنان – سیستم ارزشیابی سازمان – مسئولیت کارکنان
ادگار شاین[۲۹] برخی از معانی متداول فرهنگ را به شرح ذیل بیان میکند:
۱- نظم قابل مشاهده در رفتار، البته هنگامی که افراد رابطه متقابل (تعامل) با هم دارند.
۲- هنجار هائی که در گروههای کاری به وجود میآید.
۳- ارزشهای رایج و پذیرفته شده به وسیله یک سازمان، مانند کیفیت محصول یا پیشرو در قیمت.
۴- فلسفهای که نوع سیاست سازمان در مورد کارکنان و یا مشتریان تعیین میکند.
۵- قواعد بازی برای این که بتوان خود را با یک سازمان وفق داد. قواعدی را که یک فرد تازه استخدام باید بیاموزد تا مورد قبول اعضای سازمان واقع شود.
۶- احساس یا جو حاکم بر سازمان، ناشی از نمای فیزیکی و شیوهای که اعضای سازمان با مشتریان یا سایر افراد خارجی رابطه برقرار میکنند (ایران زاده،۱۳۸۷،ص۵۲).
گل کهن[۳۰] پس از بررسی صدها تعریف متفاوت فرهنگ را اینگونه تعریف میکند: فرهنگ که دربرگیرنده الگوی رفتاری است که توسط سمبلها و به شیوه نهادی کسب و منتقل میشود و شامل عمدهترین دستاوردهای گروههای انسانی است و در کارهای سنتی نیز تجسم مییابد. همچنین فرهنگ شامل مجموعهای از آداب و رسوم و اندیشهها و ارزشهای وابسته به آن ها است که از جهاتی میتواند نتیجه اعمال و رفتار انسان و از جهاتی عاملی برای شکل دادن به اعمال انسان تلقی گردد(اکبری،۱۳۸۸،ص۷۲).
به بیان سمئر[۳۱] جامعهشناس آمریکائی، فرهنگ مجموعه آداب و رسوم و سنتها و نهادهای اجتماعی است. اسپنسر[۳۲] در کتاب اصول جامعهشناسی خود از فرهنگ به عنوان محیط فوق جسمانی انسان یاد میکرد و درصدد جدا ساختن فرهنگ از عوامل جسمانی و طبیعی بود. ولی اعتقاد داشت که محیط جسمانی خاص انسان است در حالی که انسان از لحاظ دو محیط دیگر (طبیعی و جسمانی) با حیوان دارای وجه مشترک است(ایران زاده،۱۳۸۷،ص۸۱).
از تعاریف فوق یک وجه مشترکی را میتوان یافت و آن وجود یک سلسله از باورها و اعتقادات عجین شده در انسان است. که ضمیر ناخودآگاه او هدایت میکند و به قول ادگار شاین در سه لایه مصنوعات و ابداعات، ارزشها و مفروضات اساسی وجود انسان را اشغال کردهاست.
جدول (۲-۱) زیر خلاصهای است از تعاریف فرهنگ و ارائه کنندگان آن
تعریف
منبع
– یک نظام اعتقادی که بین افراد جامعه مشترک است.
– ارزشهای قوی که به طور گسترده مشترک است.
– کاری که ما در جامعه انجام میدهیم.
– برنامهریزی جمعی ذهن.
– برداشتهای جمعی.
– مجموعهای از باورهای مشترک و دائم که از طریق ابزارهای متنوع نمادی منتقل میشود و در زندگی افراد ایجاد معنی و مفهوم میکند.
– یک سلسله از ارزشهای مشترک و مسلط و هم بستهای که با مفاهیم نمادی چون داستانها را اسطوره ها تکیه کلامها و ضرب المثلها منتقل میشود.
– الگوی مفروضات اساسی که یک گروه معین ابداع و کشف میکند و یا ارائه میدهد تا بیاموزد که از عهده مسائل انطباق خارجی و یکپارچگی داخلی برآید.
– پرورش، اصلاح، تصفیه، علایق، هیجانات، سلیقه و رفتار که منجر به ایجاد اندیشههای نو، رفتار نو و کردار نو نیز میشود.
– دانش، ادب، علم، معرفت، تعلیم و تربیت و آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت.
– الگوی اندیشه و رفتار
j.c.sender
c.o.reilly
t.e.deal&
a.a.lcenndy
g.hofstede
j.van mannem
j.m.kouzes
&b.z.psoner
t.peters
r.ll.waterman
e.h.schien
فرهنگ بزرگ و بسته
فرهنگ فارسی عمید
r.benedict
– یک نظام اعتقادی که بین افراد جامعه مشترک است.
– ارزشهای قوی که به طور گسترده مشترک است.
– کاری که ما در جامعه انجام میدهیم.
– برنامهریزی جمعی ذهن.
– برداشتهای جمعی.
– مجموعهای از باورهای مشترک و دائم که از طریق ابزارهای متنوع نمادی منتقل میشود و در زندگی افراد ایجاد معنی و مفهوم میکند.
– یک سلسله از ارزشهای مشترک و مسلط و هم بستهای که با مفاهیم نمادی چون داستانها را اسطوره ها تکیه کلامها و ضرب المثلها منتقل میشود.
– الگوی مفروضات اساسی که یک گروه معین ابداع و کشف میکند و یا ارائه میدهد تا بیاموزد که از عهده مسائل انطباق خارجی و یکپارچگی داخلی برآید.
– پرورش، اصلاح، تصفیه، علایق، هیجانات، سلیقه و رفتار که منجر به ایجاد اندیشههای نو، رفتار نو و کردار نو نیز میشود.
– دانش، ادب، علم، معرفت، تعلیم و تربیت و آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت.
– الگوی اندیشه و رفتار
j.c.sender
c.o.reilly
t.e.deal&
a.a.lcenndy
g.hofstede
j.van mannem
j.m.kouzes
&b.z.psoner
t.peters
r.ll.waterman
e.h.schien
فرهنگ بزرگ و بسته
فرهنگ فارسی عمید
r.benedict
۲-۸ ویژگیهای فرهنگ
۱- فرهنگ اکتسابی است. اعضای هر جامعه ارزشها و عوامل فرهنگی جامعه خود را میآموزد و لذا فرهنگ صرفا دارای خصوصیتی ذاتی و غریزی نیست.
۲- فرهنگ هویت دهنده است. فرهنگ یک کشور، هویت آن کشور است، انسان بریده از فرهنگ و تاریخ خویش انسانی یتیم است و چنین انسانی البته خواه و ناخواه شکاری است برای همه و صیدی است برای هر صیاد.
۳- فرهنگ قابل انتقال است. انسانها آموختهها و دستاوردهای خود را به نسلهای بعدی منتقل میکنند.
۴- فرهنگ مصونیت آور است. فرهنگ انسان را قدرت و غنا میبخشد تا در عالم تزاحمات و تعارضات توانایی ادراک و انتخاب را داشته باشد. فرهنگ قدرت تصمیم گیری را در انسان افزایش میدهد و در مواجه با آنچه که ضد فرهنگ است مصونیت پیدا میکند.
۵- فرهنگ تحویل پذیر است. فرهنگ نمیتواند در حالت انجماد و ایستایی بماند و باید ریشه در اعماق گذشته های دور و نزدیک داشته باشد و در عین حال در فضای لایتناهی حال و آینده شاخ و برگ بگستراند و توان استقبال و الهام از آینده را نیز داشته باشد.