۵ـ روش کلمه کلید: روش کلمه کلید یا کلید واژه یکی از قویترین و پرکاربردترین روشهای یادگیری لغات خارجی است. این روش از دو مرحله تشکیل شده است، در ابتدا باید کلمه از واژگانی که یادگیرنده با آن آشنایی دارد انتخاب شود به نحوی صدایش یا بخشی از صدایش شبیه کلمهای باشد که قصد یادگیری آن را داریم، البته بهتر است از واژگان عینی و غیرانتزاعی استفاده شود. سپس به وسیله یک تصویر ذهنی یا جمله، بین این دو کلمه تداعی ایجاد شود. به عنوان مثال فرض کنید میخواهید کلمه انگلیسی bill (به معنی قبض آب، برق، و امثال آن) را بیاموزید. با بهره گرفتن از روش کلمه کلید، به شما گفته میشود که یک کلمه در زبان فارسی پیدا کنید که کلمه فارسی بیل کشاورزی باشد. سپس شما یک بیل را که قبض بر روی آن قرار دارد مجسم میکنید و میگوئید معنی آن کلمه قبض است (سیف، ۱۳۹۰).
تا به حال تحقیقات فراوانی درباره روش کلید واژه انجام گرفته است. به طور کلی نتایج آن به فراگیران همه سنین، و در مورد چند زبان مختلف مثبت بوده است . همچنین این روش در بهبود یادگیری دانش آموزانی که کمی عقب مانده و از نظر یادگیری ناتوان بودهاند به صورت چشمگیر مؤثر بوده است. به علاوه، این روش ابزار مؤثری برای تقویت حافظه مربوط به مطالب غیر از واژگان است.
ب) روشها و تاکتیکهای راهبرد گسترش معنایی ویژه تکالیف پیچیده و معنیدار
الف: یادداشت برداری: منظور از یادداشت برداری انتخاب و ثبت نکات مهم و کلیدی یک مطلب شنیداری، از جمله توضیحات شفاهی معلم هنگام آموزش دادن، به گونهای که بعداً و در سر فرصت بتوان مطالب یادداشتبرداری شده را مرور و بازنگری کرد. در صورتی میتوان یادداشتبرداری را در ردیف راهبردهای گسترش معنایی قرارداد که به یادگیرنده کمک کند تا اطلاعات جدید را سازمان دهد و بین آن ها و دانش موجود خود پیوند برقرار نماید. آرندرز[۲۵](۱۹۹۸) میگوید در یادداشتبرداری باید تنها نکات مهم و کلیدی ثبت شوند، آن هم خلاصه و به زبان خود یادگیرنده. دمبو (۱۹۹۴) یادداشتها را در صورتی مفید دانسته که همراه با توضیح و تفسیرهای خود یادگیرنده باشد. او این گونه یادداشتبرداری را یادداشتسازی نامیده و درباره آن گفته است «به زبان خود یادداشتهای مختصر بردارید به گونهای که در آن نکات مهم خلاصه شوند و سازمان یابند و برای شما معنیدار باشند» (سیف، ۱۳۹۰).
یادداشتبرداری شامل چندین مهارت مهم پردازش اطلاعات است و توجه دانشآموزان را به مطالب جلب و ترغیب میکند. زیرا اگر قصد نوشتن مطلب را داشته باشند بایستی به آن ها توجه کنند. همچنین یادداشتبرداری دانشآموزان را ترغیب میکند که اطلاعات را بسط دهند، یعنی دانشآموزان میتوانند تفکرات و اندیشههای خود را به نوشتههایشان اضافه کنند. در نهایت دانشآموزان را به سازماندهی اطلاعات ترغیب میکند و آن ها میتوانند چگونگی ارتباط مفاهیم و ایده ها را با یکدیگر جستجو کنند. این ها امتیازات بسیار مهمی هستند و معلمان بایستی دانشآموزان را ترغیب کنند که از یادداشتبرداری استفاده کنند (سیف، ۱۳۹۰).
ب: قیاسگری: در قیاسگری، یادگیرنده با بهره گرفتن از شباهت بین امور مختلف یاد میگیرد. به عنوان مثال، کار قلب را با یک تلمبه قیاس میکند و از شباهت بین این دو استفاده میکند و به یادگیری ویژگیهای قلب میپردازد. یک نمونه از کاربرد راهبرد قیاسگری، شبیه دانستن ذهن آدمی با کامپیوتر است که در نظریه خبرپردازی مورد استفاده قرار گرفته است.
نکته هایی که باید در قیاسگری مورد توجه قرار گیرد این است که در این روش همواره یک چیز آشنا (در مثالهای بالا، تلمبه و کامپیوتر) به چیزی که قرار است آموخته شود (کار قلب یا ذهن انسان) تشبیه میشود.
علاوه بر روش های یادداشت برداری و قیاسگری، برای یادگیری موضوعهای پیچیده میتوان از راهبردهای دیگری نیز سود برد. واینستاین و هیوم(۱۹۹۸)، (به نقل از سیف ۱۳۸۰) موارد زیر را ذکر کردهاند: خلاصه کردن مطالب، آموزش دادن مطالب به دیگران، استفاده کردن از مطالب در حل مسائل، شرح و تفسیر و تحلیل روابط میان اجزای تشکیل دهنده یک مطلب.
۲ـ۳ـ۱ـ ۳ـ راهبرد سازماندهی
سازماندهی بهترین و کاملترین نوع راهبرد یادگیری و مطالعه است. سازماندهی نوعی راهبرد بسط معنایی است، اما تفاوت آن با راهبردهایی که قبلاً توضیح داده شده این است که یادگیرنده در استفاده از راهبرد سازماندهی، برای معنیدار ساختن یادگیری، به مطالبی که قصد یادگیری آن را دارد نوعی چهارچوب سازمانی را تحمیل میکند، اما چنین عملی در راهبردهای بسط و گسترش الزامی نیست. این چهارچوب سازمانی میتواند خاص اطلاعات جدید باشد (یعنی نوعی سازمان درونی)، یا اینکه مطالب موجود را به مطالب جدید ربط دهد (سیف، ۱۳۹۰).
روشها و راهکارهای این راهبرد نیز به دو دسته تقسیم میشود یکی راهکارهای ویژه به تکالیف ساده و پایه و دیگر راهکارهای ویژه تکالیف پیچیده و معنیدار.
الف) روشها و راهکارهای ویژه تکالیف ساده و پایه
سادهترین شکل سازماندهی این است که اطلاعات را در دستههایی قرار دهیم تا آن ها را آسانتر یاد بگیریم و راحتتر به یاد آوریم. گنجایش حافظه کوتاه مدت یا حافظه فعال محدود است و بنابرین نمیتوانیم در یک زمان بر تعداد زیادی ماده یادگیری تمرکز کنیم. وقتی که ماده های متعدد یادگیری را دستهبندی میکنیم از بار حافظه فعال خود میکاهیم و قدرت تمرکزمان را بیشتر میکنیم. همین امر علت اصلی تسهیل یادگیری از راه دستهبندی اطلاعات است. در واقع ما از مقدار اطلاعاتی که میخواهیم یاد بگیریم کم نمیکنیم بلکه از راه تقطیع، ماده های اطلاعاتی را محدود میسازیم. دستهبندی را میتوان بر اساس تلفظ کلمات، ترتیب زمانی رویدادها و نظایر اینها انجام داد. همچنین برای این منظور میتوان از مقولههای مختلفی مانند حیوانات، گیاهان، مواد معدنی و غیره استفاده کرد.
ب) روشها و راهکارهای سازماندهی ویژه تکالیف پیچیده معنیدار
دستهبندی محض مطالب به مقوله یا طبقات بیشتر برای یادگیری موضوعات ساده یا پایه مفیدند. برای یادگیری موضوعات پیچیدهتر باید از راهبردهایی استفاده شود که علاوه بر گسترش دادن به حافظه فعال یا کوتاه مدت، به یادگیرنده کمک کند تا اطلاعات جدید را معنیدار سازد و به طریقی آن ها را به حافظه درازمدت بسپارد که برای مصارف آتی در دسترسی و به راحتی قابل بازیابی باشند.
از جمله روشها یا تاکتیکهای راهبرد سازماندهی برای تکالیف پیچیده یادگیری میتوان موارد زیر را برشمرد: (سیف، ۱۳۹۰).
۱ـ تهیه سرفصلهای یک کتاب: نظیر آنچه در فهرست مطالب کتابها دیده میشود. برای این منظور یادگیرنده باید اندیشههای اصلی و فرعی را به طور مختصر و با بهره گرفتن از کلمات و عبارات مهم به دنبال هم بنویسد.
۲ـ تبدیل متن به طرح یا نقشه: یکی دیگر از روشها مربوط به راهبرد سازماندهی تبدیل متن به طرح یا نقشه است. برای این منظور یادگیرنده ابتدا اندیشه یا مفهوم اصلی متن را مشخص میکند. بعد اندیشهها یا مفاهیم فرعی وابسته به مفهوم اصلی را مشخص میکند. سپس این اندیشههای فرعی را به مفهوم اصلی وصل میکند. نتیجه یک طرح یا نقشه است که مفهوم اصلی در بالا یا وسط و اندیشههای فرعی در زیر یا پیرامون آن قرار میگیرند.
فرم در حال بارگذاری ...