۲-۲-۳-۱-۲- رویکرد کالبدی – تاریخی:
توجه به زمینه کالبدی، مستلزم دارا بودن دیدگاهی تاریخ گرایانه به شکل شهر و توجه به اهمیت گذشته در شکل دادن به حال و آینده است. اعتقاد به تداوم و اینکه گذشته برای شهرسازی کنونی درسهایی عینی دارد، در این گفته کریر بارز است: « تاریخ اجازه انقطاع نمیدهد، بنابرین هرآنچه در شهر انجام میشود باید به لحاظ شکلی، پاسخی به شرایط فضایی از قبل موجود باشد» .( گلدبرگر به نقل از تولایی۱۳۸۰:۳۹)
در روند توسعه کالبدی در بسیاری از شهرهای تاریخی ایران، به ساختار و شکل هسته تاریخی شهر توجه کافی نشده است و به دنبال آن مشکلاتی چون ناتوانی در انطباق با تغییرات کالبدی جدید، عدم برقراری پیوند مناسب با ساختار شبکه ای موجود و انزاوای فضایی، گریبانگیر هستههای تاریخی این شهرها شده است. در واقع عدم توجه به طراحی و برنامه ریزی شهری زمینه گرا و نادیده گرفتن ارزش های کالبدی و غیرکالبدی زمینه موجود و اجرای طرح های شتابزده، منجر به کمرنگ شدن این هستههای تاریخی در اذهان مردم شده است(صادقی و دیگران،۱۳۹۱).
۲-۲-۳-۱-۳- رویکرد طبیعت محور:
رشد شهرنشینی در دهه های اخیر موجب تغییرات بسیار در مناظر طبیعی میشود. این امر تاثیرات مشخصی بر روی سیستمهای بوم شناختی که عامل ایجاد گونههای متفاوت مناظر است میگذارد. هرچند رشد شهر همیشه به عنوان یک تهاجم علیه محیط زیست آن منطقه و اکوسیستم مجاور آن پنداشته میشود ولی میتوان با مطالعه مفاهیم گونههای زیستی و اکوسیستم های شهر این مشکل را حل کرد. برای افزایش گونههای زیستی اکوسیستمهای یک شهر انعکاس ادارک بخشهای مختلف اکوسیستم به وسیله جمعیت آن شهر اهمیت بسیار دارد. طبیعت شهر شامل عناصر زیست محیطی متفاوت است و خدمات آن در راستای بهبود اقلیم و شرایط جوی و خواص آب و عملکرد گونه های زیست محیطی است. در راستای حفاظت محیط زیست و منافع حاصل از آن برای انسانها، مطالعات و تحقیقات بسیاری انجام شده است. نیازهای طبیعتی که ارتباط مستقیمی با ویژگی های فیزیکی وضعیت طبیعت شهر دارد را میتوان به سه بحث تماس با طبیعت ، ترجیحات زیباشناختی و تفریح و سرگرمی تقسیم کرد. دلایل بسیاری برای اثبات اینکه تماس با طبیعت کیفیت زندگی را ارتقا میدهد وجود دارد مانند اینکه فرصتی برای رهایی از هیاهوی شهر نشینی در طبیعت فراهم میآید، محیط طبیعی در این بخش شامل مناطق بزرگ مانند کریدورهای طبیعی و پارکها و جنگلها میشود. چشمانداز زیبا و پاکیزگی و صداهای مطبوع نیز جز ترجیحات زیباشناختی و این بخش هم شامل باغها و پارکها میشود .در سومین بخش از این تقسیم بندی تفریح و سرگرمی وجود دارد. پارک شهری و بیشههای شهری و پیادهراههای سبز جز این بخش محسوب میشوند. (C.Priogo,J.H Breuste and J.Rojas,2008:2)
۲-۲-۳-۱-۴- رویکرد کالبدی – بصری:
رویکرد کالبدی_ بصری بیشتر در حوزه کیفیات بصری و زیبایی شناختی فضاها و ساختمانها تأکید دارد . این رهیافت سنتی در اوایل قرن بیستم میلادی مطرح شد و عمدتاً برخوردی کالبدی و سطحی نگر به طراحی شهری داشت ، این نوع نگاه بر حوزه سیمای بصری غالبا محصول گرا تلقی میشد و بر جنبههای زیبایی شناسانه وظاهری فضاهای شهری توجه داشت و نه حوزه های اجتماعی و ادراکی و به علاوه فرایند هایی را نیز که منجر به تولید فضاهای شهری موفق میشد نادیده میگرفت. این رهیافت تحت تاثیر کارهایی چون برنامهریزی شهری بر پایه اصول هنری کامیلو سیته ، تفکرات لوکوربوزیه و برنامهریزی شهری در عمل، ریمون آنوین به وجود آمد. خارویس اشاره میکند که کامیلو سیته هرچند میخواست با چیدمان خیابانها ، میدانها، یادمانها و ساختمانها و به طورکلی عناصر شهر ، نوعی سازماندهی با ویژگیهای زیبایی شناختی را به وجود آورد، تأکید وی بیشتر بر تجربه بصری از فضاهای شهری متمرکز میشد. پیامد این رهیافت، در از دست رفتن بافت و مقیاس شهری و فاصله گرفتن فضاهای شهری از انتظارات مردمی تا چند دهه باقی ماند. بسیاری از تغییرات کالبدی در سیمای ظاهری در سال های پس از جنگ در انگلستان را میتوان نمونه این پیامدها برشمرد که بر پایه سیاستگذاری ها در امر طراحی کالبدی و توجه بیش از اندازه بر سیمای بیرونی شکل گرفت. به عنوان مثال، در قانون برنامه ریزی شهری و روستایی مصوب۱۹۴۷ میلادی در انگلستان، تصریح شده بود که «تصویب و ابلاغ نهایی (برنامه) باید با در نظر گرفتن ملاحظات طراحی و سیمای بیرونی صورت پذیرد ( به نقل از کارمونا و پانتر ۶۹:۱۹۶۷) و یا میتوان از راهنمای عمل برای طراحی شهری و روستایی که وزرات مسکن و حکومت محلی منتشر ساخت نام برد، که تأکید بسیاری بر سیمای بیرونی بناها داشت و نیازهای استفاده کنندگان از فضا را نادیده گرفته بود. با انتشار سیمای شهری گوردون کالن(۱۹۶۱) رهیافت بصری به طور جدی تری مطرح گردید. کالن طراحی شهری را «هنر ارتباطات» تعریف کرد و تصور وی از طراحی شهری ایجاد ارتباطات میان عناصر محیط کالبدی نظیر درختان، مناظر، ساختمانها و ترافیک شهری بود.کالن مناظر را با هدف ساماندهی و نظم بخشیدن به الگوهای قابل مشاهده دسته بندی کرد. نکته مهم این بود که وی ادراک مردمی از سیمای شهری را نادیده میگرفت. رهیافت کالبدی و بصری بعد از کالن همچنان ادامه یافت. در سال ۱۹۶۳انجمن برنامه ریزان آمریکا تعریفی از طراحی شهری بدین صورت ارائه کرد: طراحی شهری اصولا به جنبههای زیبایی شناختی و عناصر ادراکی و قابل احساس از محیط شهری توجه دارد به عبارت دیگر طراحی شهری بیشتر به ادراک و دریافت آن دسته از جنبههای بصری از عناصر محیط شهری میپردازد که در وهله نخست سه بعدی اند .هر چند عناصر ادراکی در این تعریف به چشم میخورد اما اولویتهای طراحی شهری به جنبههای بصری برمیگردد.
طراحی شهری هنر طراحی سه بعدی از شهر در مقیاسی فراتر از یک بلوک ساختمان است. فرم سه بعدی از شهر در مقیاس برنامه محلی. طراحی شهری اصطلاح کلی یا عمومی پذیرفته شدهای برای فرایند شکل دادن و طراحی محیط کالبدی برای پاسخ به توسعه ، اصطلاحات و مرمت شهری است که در برگیرندۀ ساخت و سازهای جدید و یا حفاظت است که در مقیاس ساختمان ها ،مناظر، مناطق روستایی و شهر ها موضوعیت مییابد (بنکدار و دیگران،۱۳۹۰).
-
-
-
-
- تلفیق رویکرد کالبدی _ بصری و اجتماعی _ادراکی:
-
-
-
فرم در حال بارگذاری ...