در باب ارث مقرر بود که زن ممتاز و پسرانش یکسان ارث ببرند. به دختران شوهرنکرده نصف سهم مىدادند. چاکر زن و فرزندان او حق ارث نداشتند، ولى پدر مىتوانست قبلًا چیزى از دارایى خود را به آنان ببخشد یا وصیت کند که پس از مرگ به آنان بدهند .طبق عقاید قدیمى نقش مادر در تولید فرزند ضعیف است؛ مادران فقط ظروفى هستند که در آن ظرفها نطفه مردان پرورش مىیابد و فرزند بهوجود مىآید.[۱۶۲] از این رو معتقد بودند که فرزندزادگان پسرى یک مرد، فرزندان او وجزء خانواده او هستند و اما فرزندزادگان دخترى او فرزندان او و جزء خانواده او نیستند، بلکه جزء خانواده پدر شوهر دختر محسوب مىشوند. روى این حساب اگر دختر ارث ببرد و بعد ارث او به فرزندان او منتقل شود، سبب مىشود که ثروت یک خانواده به یک خانواده بیگانه منتقل گردد.[۱۶۳]
در دورههاى قدیم، مذهب اساس خانوادهها را تشکیل مىداده نه علقه طبیعى[۱۶۴]
در زمینه تشکیل خانواده نکته جالب دیگر که در تمدن ساسانى دیده مىشود این است که چون پسرى به سن رشد و بلوغ مىرسید، پدر یکى از زنان متعدد خود را به عقد زناشویى وى در مىآورده است. نکته دیگر این است که زن در تمدن ساسانى شخصیت حقوقى نداشته است و پدر و شوهر اختیارات بسیار وسیعى در دارایى وى داشتهاند. هنگامى که دخترى به پانزده سالگى مىرسید و رشد کامل کرده بود، پدر یا رئیس خانواده مکلف بود او را به شوى بدهد. اما سن زناشویى پسر را بیست سالگى دانستهاند و در زناشویى رضایت پدر شرط بود. دخترى که به شوى مىرفت دیگر از پدر یا کفیل خود ارث نمىبرد و در انتخاب شوهر هیچ گونه حقى براى او قائل نبودند. اما اگر در سن بلوغ، پدر در زناشویى وى کوتاهى مىکرد حق داشت به ازدواج نامشروع اقدام بکند و در این صورت از پدر ارث نمىبرد.
۵٫ زنى که بىرضاى پدر و مادرش به شوهر مىرفت، در میان زنان پست ترین پایه را داشت و او را «خودسراى زن» یعنى زن خود سر مىگفتند و از پدر و مادر خود ارث نمىبرد مگر پس از آن که پسرش به سن بلوغ برسد و او را به عنوان «اوگ زن» به عقد درآورد.[۱۶۵]
بند دوم : ارث در شریعت مسیح
در دین مسیح، تفاوت قابل توجهى، در تقسیم ارث بین زن و مرد که ناشى از جنسیتباشد، مشاهده نمىگردد .
آیین مسیحیت چون بر اساس معنویت و اخلاق و آخرت گرایی بناشده است، انجیل شریعت و قانون و فقه مستقل و مشخصی را ارائه نکرده و لذا ارباب کلیسا مسیحیان را به شریعت یهود ارجاع دادند.
در انجیل نیز احکام تورات مورد تأئید قرار میگیرد. چون عیسی مسیح در شماره ۵:۱۷ متی میفرماید:
گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صحف انبیاء را باطل سازم نیامدهام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم.
گویا در مسیحیت زن هم به ارث برده میشده چه رسد به اینکه ارث ببرد.
زن در کلیسا حق حرف زدن نداشت چون پولس (پال) در شماره ۳۵ و ۱۴:۳۴ رساله اول خود به قرنتیان مینویسد:
“زنان شما در کلیساها خاموش باشند زیرا که ایشان را حرف زدن جایز نیست بلکه اطاعت نمودن. چنان که تورات نیز میگوید.”
و” زنان را در کلیسا حرف زدن قبیح است.”
اما امروزه زنان در کلیسا آواز هم می خوانند و میرقصند و سخنرانی هم میکنند.
همچنین بر اساس ماده ۶۴ مقررات احوال شخصیه ارامنه گریگوریان، طبقات تقسیم ارث در آیین مسیحی به صورت زیر است:
طبقه اول: اولاد و اولاد اولاد تا هر قدر پایین تر رود.
طبقه دوم: پدر، مادر، برادران و خواهران متوفی و اولاد برادران و خواهران هر قدر پایین تر روند. البته در صورت زنده بودن پدر و مادر کل ماتَرک بین آنان به صورت مساوی تقسیم می شود.
طبقه سوم: والدین پدر و مادر و اعمام و عمّات و اخوال و خالات متوفی و اولاد آن ها هر قدر پایین تر روند (در صورت حیات والدین پدر و مادر، کل ماتَرک به صورت مساوی بین آن ها تقسیم می شود.(
طبقه چهارم: اجداد ابوین متوفی هر قدر بالا روند (خط صعودی ).
طبقه پنجم: اولاد اعقاب متوفی هر قدر که پایین روند (در خط نزولی).
ذکر این نکته ضروری است که از طبقه چهارم به بعد، تقسیم ارث بر اساس طبقه صورت نمی گیرد، بلکه کل ترکه به کسی میرسد که زنده است و نزدیک ترین درجه قرابت با متوفی را داشته باشد. چنانچه عده ای از اقارب دیگر به او نزدیک تر باشند، کل ترکه بین آن ها بالسویه (به تساوی) تقسیم می شود. نکته جالب توجه آنکه، بر اساس قوانین ایران، هر یک از فرزندان اقلیت ها اگر قبل از فوت پدر مسلمان شود، کلیه اموال به جای مانده از متوفی به فرزند مسلمان میرسد . [۱۶۶]
بند سوم : دین زرتشت
عمدهترین تفاوتهاى موجود بین ارث زن و مرد، اعم از محرومیتهاى زن و امتیازات او در دین زرتشتبه قرار زیر است:
بر طبق مقررات رسمى احوال شخصیه زرتشتیان، هنگامى که زن و شوهر در پى حادثهاى با هم بمیرند و یا اگر تنها یکى از آن ها فوت کند، تقسیم ارث بین اولاد آن ها بر اساس جنسیت متفاوت خواهد بود. به این ترتیب که نسبت به ارثیه پدر، هر پسر دو برابر سهم یک دختر بهرهمند خواهد شد و نسبتبه ارثیه مادر دختر و پسر به طور مساوى سهم خواهند برد.
در آیین زرتشتبه موارد نادرى نیز از امتیازات «زن» در بهرهمندى از ارث مواجه مىشویم که از آن جمله مىتوان به دو مورد زیر اشاره کرد:
۱- در صورت انحصار ورثه در دختر، پسر و همسر، هرگاه متوفى مرد باشد «یک ششم» ترکه سهم زوجه و مابقى آن، به نسبت پسر دو برابر دختر، تقسیم مىگردد؛ ولى اگر متوفى زن باشد «یک هشتم» ترکه سهم زوج و بقیه به طور مساوى بین پسر و دختر تقسیم مىشود. در این مورد ملاحظه مىگردد که در شرایط برابر براى زن ۶/۱ و براى مرد۸/۱ از ترکه اختصاص یافته است.
۲- در قانون مدنى زرتشتیان در زمان ساسانیان (بند ۱۰ از فصل ۲۴) آمده است: «اگر دخترى بعد از فوت پدر بدنیا آید، خرج عروسى او از ماترک پدر موضوع مىشود. » [۱۶۷]
بند چهارم :دین یهود
تفاوتهاى اساسى ارث زن و مرد و به طور مشخص، محرومیتهاى کلى و جزئى زن در دین یهود به شرح زیر است:
۱- در صورتى که متوفى فرزند باشد، یعنى پدر و مادر او زنده باشند. پدر به تنهایى در طبقه دوم وراث قرار مىگیرد، ولى مادر با محرومیت کلى از ارثیه فرزندش مواجه است و اگر وراث منحصر در پدر یا مادر باشند نیز، تنها پدر از ترکه فرزند ارث مىبرد و مادر اصولا در هیچ یک از طبقات وراث قرار نمىگیرد.
فرم در حال بارگذاری ...