۱-۱- مقدمه
گذرهای عمر، مثل بازنشستگی،پرتنش هستند ونیاز به سازگاری یافتن دارند. در واقع یک سوم تمام بازنششستگان در گذرکردن مشکل دارند (فلوید و همکاران[۱]،۱۹۹۲). بازنشستگی به خاطر دلایل مختلفی چون نگرانی مالی، قطع شدن روابط کاری وبیماریهای جسمیوروانی، تنش زا میشود (میلر[۲]،۱۹۹۷).
بازنشستگی از حوادث و اتفاقات مهم زندگی است وتأثیر شدید وقابل توجهی درحیات روانی، عاطفی واجتماعی افراد دارد. در بازنشستگی نقشی راکه فرد دراجتماع قبول کرده وحداقل مدت ۲۵ تا۳۰ سال ازعمر خود را صرف آن کردهاست، به ناگهان ازاو میگیرند و او را بدون هدف ونقش رها میسازند ویا به شغل دیگری که چندان به مذاق او خوش نمیآید مشغول میکنند(دوبوار[۳]،۱۳۷۰).
بازنشستگی فرایندی است که مراحل متعددی راشامل میگردد. گرچه برخی از بازنشستگان این دوران را باثبات وسلامتی ورفاه وخشنودی میگذرانند،اما عدۀ زیادی نیز با مسائل ومشکلات سازگاری وانطباق دست به گریبانند. افزایش میزان موفقیت وسازگاری فرد بازنشسته بامحیط اطراف خود وابسته به وضعیت وسلامت روانی اوست. اگر فردی بازنشسته از سلامت روان برخوردار نباشد در سازگاری با محیط تعادل رفتاری نداشته و دچار ناسازگاری ومشکلات اجتماعی خواهد شد(اردبیلی،۱۳۷۹).
۱-۲- بیان مسأله
انسان از بدو تولد و به دنیا آمدن در هریک از مراحل زندگی ویژگیها وخصوصیات منحصر به فردداردو در فرایند رشد جسمانی، روانی واجتماعی خود مراحلی را میگذراند که باهم تمایز وتباین دارند. مرحله کودکی، مرحله نوجوانی، مرحله بزرگسالی وسر انجام مرحله پیری وبازنشستگی[۴] که دوره فرزانگی وهدایت گری است(میچل[۵]،۱۳۷۷). بازنشستگی ممکن است یکی ازلحظات بحرانی زندگی[۶] راتشکیل دهدوبه این عنوان بانوعی نگرانی وعدم تعادل همراه باشد ( میشارا ورایدل[۷]،۱۳۸۲). در همین راستا افراد بانزدیک شدن به زمان بازنشستگی به مسائل آن بیشتر توجه میکنند (اکرت،کوسلوسکی،دوینی[۸]،۲۰۰۰).زنان ومردانی که از سلامتی کمتری برخوردارند تمایل به بازنشستگی پیش از موعد دارند واین تمایل درزنانی که حداقل یک نوع بیماری دارند شایع تر است (سابرینا[۹]،روپندر،دبوراومگان،۲۰۰۹). یکی از عوامل پیشبینی کنندۀ مهم در بازنشستگی خود کارآمدی است(گوون[۱۰]،۱۹۹۴).خود کارآمدی فرد،تحت عواملی مانند دانش ومهارت فردی،سلامت جسمانی وروانی وکنترل شرایط محیطی فرد است(لوثینز،یوسف،اویلی[۱۱]،۲۰۰۷). هرچه خود کارآمدی بیشتر باشد سطح اضطراب دوران بازنشستگی پائین تراست (فرتز،گلوک، اوسانا،جونز ومری کانگاش[۱۲]،۱۹۸۹). همچنین تاب آوری وکنترل اضطراب موجب میگردد فرد توانایی چشمگیری برای سازگار شدن با تغییرات بزرگ داشته باشد (لوثینز،وگیلسینک،اویلی،[۱۳]۲۰۰۶).
برطبق تحقیقات انجام شده هرآنچه به کم شدن عزت نفس وکنترل فرد برروی محیط کمک میکند میتواند زمینه ظهور اختلالات روانی درسالمندی رامساعد سازد(میشاراورایدل،۱۳۸۲). کانون کنترل به عنوان یک ویژگی شخصیتی در نظریه راتر(راتر،[۱۴]۱۹۶۶)تحت عنوان یک انتظار یاعقیده تصمیم یافته ای تعریف شده است که پیامدهای اعمال یارفتار شخص، تحت کنترل خودش(درونی)است یا تحت کنترل نیروهای بیرونی نظیر شانس،یااشخاص قدرتمند است( دوهرتی[۱۵]،۱۹۸۳).
کانون کنترل راتر بخشی از نظریه اسناد است. اسناد یک رشته فرایندهای فکری است که ما برای تعیین علل رفتار خودمان ودیگران از آن استفاده میکنیم(کالات[۱۶]،۱۹۹۶ ).فریتزهایدر[۱۷] (۱۹۸۵)، موسس تئوری اسناد معتقد بود مردم اغلب در تلاشند که تعیین کنند آیا رفتار یک شخص ناشی از علل درونی است یا بیرونی. علل درونی ازویژگیهای شخصی نظیر نگرشها، صفات شخصیتی یا توانیها ناشی میشود. علل بیرونی موقعیتها نظیر محرکها ی در محیط حوادث روزمره،پاداشها ومجازات مرتبط با اعمال معین ناشی میشود (کالات،۱۹۹۶).افراد دارای کنترل بیرونی در مقایسه با افراد دارای کنترل درونی از نظر استفاده از منابع محیطی، کار آمدی کمتری داشته و در حفظ فعالیت خود گردان،مشکلات بیشتری دارند (لفکرت[۱۸]،۱۹۷۶). چون افراد دارای کنترل بیرونی بر این باورند که رفتارها ومهارتها ی آنان برای تقویتهای که دریافت میکنند چندان تأثیری ندارد از سلامت روانی پائین تر در مقابل کسانی که معتقد به کانون کنترل درونی هستنداز سلامت روانی بیشتری برخوردارند (سیف،۱۳۷۱). بر اساس نظریه های روان شناسی عامل مهم وتأثیر گذار در رفتار واحساسات وعواطف در سلامت روانی، قدرت سازگاری،احساس رضایتمندی از زندگی یا نارضایتی ونظایر آن تاحدود زیادی متأثر ازچگونگی تفکر و ادراک فرداز خود،دیگران و رویدادهای زندگی میباشد (الیس[۱۹]،۱۳۷۵).
همان طور که ذکر شدیکی از رویدادهای مهم اواخر میان سالی و دوران پیری، بازنشستگی است که به معنای جدایی از یک نقش است وعلیرغم اینکه بعدی جدید ومثبت است گاهی در فرد روحیه ای منفی ایجاد میکند وموجب سرگردانی واضطراب ومشکلات روانی جسمانی میگردد( وارسته گل محمدی،۱۳۷۸).اضطراب به منزلۀ بخشی از زندگی انسان درهمۀ افراد درحد اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد به عنوان پاسخی سازش یافته تلقی میشود (دادستان،۱۳۷۸). اضطراب هشداری است که فرد را گوش به زنگ میکند تا بتواند برای مقابله با خطر اقداماتی به عمل آورد لذا موجب حفظ حیات میشود (کاپلان سادوک،۱۳۸۲). بالعکس اگر اضطراب،جنبۀ مزمن و مداوم بیابد در این صورت نه تنها نمیتوان پاسخ راسازش یافته دانست بلکه به منزلۀ منبع شکست سازش نایافتگی واستیصال گسترده تلقی کرد که طیف گسترده اختلات اضطرابی را از اختلالهای روانی،بدنی تا ترس ها ی غیر موجه ووحشت زدگی گسترده به وجود میآورد (دادستان،۱۳۷۸). اضطراب در اواخر میان سالی پدیده ای نسبتاً رایج است که باسلامت نسبت عکس دارد (بزرگمهری،۱۳۸۹ ).
فرم در حال بارگذاری ...