نتیجه ی مطلوب یا نا مطلوب- تعییین کننده ی تکرار واکنش مذبور خواهد بود. ( اسکینر ، ۱۹۳۸ ،۳۸ و جابونسکاری و دوریس۷ ، ۱۹۲۷ ،۳۲-۳۴
کنش
فرد
انگیزه عادت
رفتار
نتیجه
کاهش شدت نیاز یادگیری
( نمودار ۲-۳ مدل اساسی شرطی کردن مؤثریا ابزاری )اسزیلاجی و والیس[۲۲]، ۱۹۸۵،ص۸۳)(
۲-۱-۵-۲ روش شناخت:
روانشناسان شناختی بر ارتباط هایی که میان رفتارها ی گوناگون از طریق تجربیات آزمون و خطا بر قرار می شود تأکید دارند.
در برابر ارتباط های کنش و واکنش ، که در نظریه ها ی رفتاری نقش کلیدی دارند، نظریه پردازان شناخت گرا به اهمیت شناخت انتظارات و حالتهای محیطی توجه دارند. ( تولمن ، ۱۹۳۲ ، ۷۳ و لوتانز[۲۳]،۱۹۸۵ ، ۲۹۰-۳۱۱ (
محرک
فرآیندهای شناختی
رفتار
نتایج
(نمودار ۲-۴ مدل یادگیری شناختی(تولمن ،۱۹۳۲،ص۷۳))
۲-۱-۵-۳ روش معرفت پذیری(یادگیری) اجتماعی :
نظریه پردازان معرفت پذیری اجتماعی ،روش های رفتار گرایی و شناختی را با هم ترکیب میکنند.نظریه یادگیری اجتماعی با فراتر رفتن از هر دو نظریه رفتاری و شناختی معرفت پذیری را
ناشی از الگو قرار دادن رفتارهای دیگران میداند. معرفت پذیران با بهره گرفتن از مشاهدات برای جمع آوری اطلاعات ، رفتار دیگران را تقلید میکنند (باندورا[۲۴]، ۱۹۷۸، ۵۲-۵۰ )
باندورا در مییابد که تلاش های حالات ذهنی و حافظه به افراد کمک میکند تا رفتار را بهتر و مؤثرتر از شیوه ی آزمون و خطا فرا گرفته ، در حافظه بسپارند.این امر شیوه ی شرطی کردن مؤثر و رفتارگرایی افراطی را به چالش وا میدارد.
در روش یادگیری اجتماعی همچنان که افراد بر محیط خودشان اثر میگذارند محیط هم به نوبه ی خود بر چگونگی اندیشیدن و رفتار آنان اثر میگذارد.( نمودار ۲-۵ خلاصه مدلی از ابعاد و روابط نظریه یادگیری اجتماعی است . ) (میشل ، ۱۹۸۲ ، ۸۸-۸۰ )
فرد
خود کنترلی
فرایند های نمادین
محیط
معرفت پذیری
مشاهده ای
رفتار
)نمودار ۲-۵ مدل اساسی نظریه معرفت پذیری اجتماعی(لوتانزوکریتنر،۱۹۸۵،ص۱۵۷))
۲-۱-۶- آموزش در اسلام:
آموزش و پرورش سابقه ای به قدمت بشریت دارد، یعنی از زمان حضرت آدم ، تعلیم و تربیت وجود داشته است .به طوری که حضرت آدم تحت تعلیم خداوند قرار گرفت که این موضوع در آیه۲۱ سوره بقره ذکر شده است.(…. خداوند به آدم تمام اسماءرا یاد داد و…….)
نمونه آن آیاتی است که بر پیامبر (ص) نازل شده است که مؤید این امر است :
بنام خداوند بخشنده مهربان – بخوان پروردگار ت که آفریننده عالم هستی است آن خدایی که آدمی رااز خون بسته آفرید- بخوان قرآن را و پروردگار تو که بهترین کریمان عالم است.
آن خدایی که بشر را علم نوشتن به قلم آموخت و به آدم آن چیز را که نمی دانست به الهام خود تعلیم داد…..این بهترین شاهد است بر عنایت فوق العاده اسلام به تعلیم و تعلم و در جایی دیگر می فرماید: آیا آنان که می دانند و آنان که نمی دانند با هم برابرند، یا اینکه فرموده پیامبر (ص) که : ” با التعلیم ارسلت ” من برای تعلیم فرستاده شده ام. اسلام به امکان کسب دانش “حقیقت” و ” واقعیت ” معتقد است. در اسلام بحث های زیادی در رابطه با این موضوع انجام نشده است البته این بر خلاف سنت فلسفی غرب است که اززمان فلسفه یونان ، دائماَ مورد مباحثه قرار داشته است.میدانیم که به آدمی روح و حواس فیزیکی اعطاء شده و خداوند او را مستعد کسب دانش قرار داده است. طبق عقیده ی ” العطاس ” علم عبارت از حلول معنای یک چیز در روح یا حلول روح در معنای موضوعی از دانش است . ( Naqnibal Attas , 1990 ).
بنابرین روح صرفاَ منفعل نبوده ، بلکه فعال نیز هست. وحی و شهود توسط روح درک میشوند.پنج حس فیزیکی ورودی های ذهن هستند؛ به خصوص برای دریافت دانش عقلائی و تجربی.در جهان بینی اسلامی دانش ، از یک ساختار سلسله مراتبی برخوردار است و درست همان گونه که آدمی ماهیتی دو بعدی دارد دانش نیز از دو مقوله برخوردار است ؛ یعنی علم النقلیه یا فرض عینی ، علم العقلیه ، علم اکتسابی . این ها با درجات مختلفی از قطعیت علم و راه های اکتساب آن تناسب دارند. فرض عینی علمی محدود و قطعی است و کسب آن برای تمام مسلمین واجب میباشد. این بخش برآگاهی نسبت به اصول دین ، اجزای ایمان و شریعت مشتمل است. از سوی دیگر، فرض کفایی نه برای فردفرد ، بلکه برای جامعه واجب است ؛ یعنی هر جامعه ای باید مطمئن شود که حتماَ عده ای از مردم وجود دارند که در زمینه ی علوم عقلیه و اکتسابی که برای بقای جامعه ضروری است ، تربیت میشوند؛ علومی از قبیل پزشکی ، ریاضیات ، علوم کاربردی و طبیعی و علوم اجتماعی.بدین ترتیب اسلام تضمین می کند که هر فرد در سیر آفاق نوین به ایمان خود پای بند بماند. رابطه ی میان ایمان و عقل را می توان با پرواز یک بادبادک قیاس نمود.در این مثال ، ایمان همانند ریسمان و عقل خود بادبادک است. همیشه میان ایمان و عقل تنش وجود دارد ، همان گونه که میان بادبادک و ریسمان موجود است. اگر به دلیلی ریسمان پاره شود ، بادبادک در هر جهتی می رود. به همین ترتیب ، اگر عقل در مهار ایمان قرار نگیرد ، بدون معرفت نسبت به حدود در هر جهتی سر گردان میگردد.
۲-۱-۷ -یادگیری سازمانی:
در فرهنگ لغت آمریکایی ، یادگیری ،کسب دانش ، فهمیدن یا تسلط یابی از راه تجربه یا مطالعه تعریف شده است .( السون و هرگنهان[۲۵] ، ۱۳۸۹، ۳۸ )
در دهه ۱۹۹۰ موضوع یادگیری سازمانی[۲۶] تنهایکی از موضوعات مطرح در گرایش های مختلف مدیریت بود و از آن تاریخ به بعد بحث یادگیری سازمانی تحت الشعاع مباحث جدید مدیریتی قرار گرفت برخی از تعاریف مطرح شده از یادگیری سازمانی به شرح زیر میباشد.
یادگیری سازمانی فرآیندی است پویا که سازمان را قادر میسازد تا به سرعت با تغیییر سازگاری یابد. این فرایند شامل تولید دانش جدید ،مهارت ها و رفتارها می شود و به وسیله تسهیم میان کارکردی و یادگیری همکارانه ، تقویت می شود.نتایج این دو اصل ،خلق فرهنگ ، یادگیری و فرهنگ مشترک در میان همه کارکنان است . (Petrra&Etal,2002 ) .
یادگیری فردی به وسیله تجربه ، مصاحبه ، مطالعه و گسترش الگوهای ذهنی مؤثر در ذهن صورت می پذیرد، اما یادگیری سازمانی هنگامی اتفاق می افتد که گروه تعامل ، تسهیم دانش و در کل به صورت جمعی کار کردن را یاد میگیرد که موجب بهبود عملکرد گروه شده و توانایی درک و انجام امور مؤثر را به دست می آورند. (Bennet&Bennet ,2008 ).
یادگیری سازمانی به عنوان ظرفیت جمعی مبتنی بر فرآیندهای شناختی و تجربی تعریف می شود وشامل کسب ، تسهیم و بهینه سازی دانش است ( Gilbert,2007 ) .یادگیری سازمانی کارکردی است که در سازمان غیر رسمی انجام میگیرد. از این کارکرد در جهت آفرینش دیدگاه های جدید ، آموختن و ارائه ی پارادایم های نوین بهره گرفته شود. ( استیسی[۲۷]،۱۳۸۹، ۱۰۸ )
فرم در حال بارگذاری ...