رهبری تحولآفرین محیطی را ایجاد می کند که موجب خلق دانش، حفظ، تسهیم و بهره برداری از آن می شود. رهبران تحولآفرین منبع کلیدی نفوذ بر فرهنگ سازمانی هستند. از طریق ایجاد و حفظ نوعی فرهنگ و جو سازمانی که تلاش های خلاق را ترویج و انتشار یادگیری را تسهیل می کند، رهبران میتوانند خلاقیت سازمانی را ارتقاء دهند. به طور خاص، با بهره گرفتن از کاریزما، تحریک ذهنی و توجه فردی به کارکنان رهبران تحولآفرین کارکنان خود را به خلق و تسهیم دانش برمیانگیزانند (Bryant, 2003:4).
در مطالعه ای که توسط پولیتیس انجام شد، یافتههای تحقیق نشان داد که برخی از عوامل رهبری تحولآفرین اکتساب و انتقال دانش را ممکن میسازد (ابطحی و خیراندیش، ۱۳۹۰: ۲۰۳).
به طور خلاصه نقش رهبر در شکلدهی شرایط مطلوب برای انتقال و تسهیم دانش در سازمان ها به دو شکل می تواند بروز پیدا کند: رسمی و غیررسمی.
نقش رسمی رهبر از طریق موارد زیر ایفا می شود:
گسترش تکنولوژی مناسب برای انتقال دانش (اینترنت، پروتالها، پایگاههای داده، بانکهای اطلاعاتی)
ایجاد ساختار سازمانی مورد نیاز برای انتقال و تسهیم دانش (گروه های کاری، سلسله مراتب کمتر، تفویض اختیارات)
توسعه یادگیری سازمانی (یادگیری سیستماتیک، حمایتها و توسعه های سازمانی برای آموزش)
نقشهای غیررسمی رهبری در قالب:
تأثیر بر فرهنگ سازمانی (گشودگی، صداقت، تحمل خطاها، برقراری ارتباط)
سبکهای مدیریتی (ارتباطات باز، رسمیت کم، عدم تمرکز)
رهبری تبادلی می تواند در قالب رسمی روی انتقال و تسهیم دانش تأثیر گذارد و رهبری تحولآفرین به طور غیررسمی انتقال و تسهیم دانش را تحت تأثیر قرار میدهد. طرح مفهومی آن در شکل زیر ارائه شده است:
۱۴-۲ ابعاد و ویژگیهای رهبری دانش
پولیتیس[۱۸۷] (۲۰۰۱) تحقیقاتی را برای شناسایی شیوه مناسب رهبری جهت کسب دانش انجام داده است. وی بر مبنای بررسیهای خود شیوه مدیریت مشارکتی و رهبری خودمدیریتی را مشوق تسهیم، کسب و خلق دانش در سازمان میداند. از نظر وی رهبران دانشپرور به طور خاص دانش سازمانی را مدیریت نمینمایند، لیکن شناسایی و به کارگیری دانش سازمانی را از مأموریتهای خود میدانند پولیتیس به این رهبران عنوان رهبران توانمندساز دانش میدهد و ویژگیهای زیر را برای آن ها برمیشمرد:
تشویق ارتباط سازمانی
تشویق کارکنان به مذاکره و گفتگو
تشویق کارکنان به تسهیم دانش
تشویق کارکنان به تعامل در جهت کسب دانش
ترغیب اعضاء تیم به جمعآوری و کسب دانش و اطلاعات جهت نظارت بر عملکرد خود (Politis, 2001:358)
رهبری دانش منحصر به سطح خاصی از سطوح سازمانی نبوده و می تواند در هر سطحی ظاهر شود. از منظر وی چهار وظیفهی اصلی رهبران دانش عبارتند از:
جهتدهی سازمان به سمت یادگیری: رهبر اطلاعاتی چون چشماندازها، اهداف و استراتژی های سازمان، نیازهای مشتریان، نتایج ارزیابی عملکرد و سایر اطلاعات لازم برای خلق دانش را در اختیار کارکنان قرار میدهد و به آنان میگوید که یادگیری خود را بر روی چه سرفصلهایی متمرکز نمایند.
حمایت از فرایند یادگیری فردی و گروهی: رهبران از طریق تشویق، حمایت و هدایت کارکنان در جریان یادگیری نقش معلم یا مربی برای کارکنان ایفا نمایند.
خلق فضایی که یادگیری را مورد حمایت قرار دهد: رهبر با مداخله در محیط، محیط کاری را برای یادگیری امن و حمایتگر مینماید.
تبدیل خود به الگوی سایرین: رهبر دانش در عمل الگوی کارکنان است، پرویت (۲۰۰۳) نیز بر این نکته تأکید دارد که رهبران زمانی در گسترش یادگیری و خلق دانش موفق خواهند بود که پیش از سایرین عادات، روشها و مفروضات شخصی خود را در جهت پذیرش گسترش فرهنگ یادگیری تغییر دهند. این ابعاد در شکل ۱۶-۲ به تصویر کشیده شده اند .
امروزه اغلب مؤسسات به اهمیت نقش مدیران در اجرای تغییرات سازمانی پیبردهاند. برایان برگرون رهبری دانش و نقشهایی را که برعهده رهبران دانش است در پنج شکل بیان می کند.
مدیر ارشد دانش[۱۸۸]
وظیفهی مدیر ارشد دانش این است که کل سازمان را نسبت به اهمیت دانش بهعنوان یک منبع آگاه سازد. کارشناس ارشد دانش یک پست ارشد مدیریتی و استراتژیک است که بر ارتقاء، انتقال و تسهیل فعالیتهای مدیریت دانش در شرکت تمرکز دارد. مدیر دانشی کل مستقیماً به [۱۸۹]CEO گزارش میدهد.
تحلیلگر دانش[۱۹۰]
پست تاکتیکی سطح پایین تا میانی است،که یادگیری و ترویج الگوهای عملکرد مطلوب را در سازمان برعهده دارد. خطری که از طرف این افراد سازمان را تهدید می کند، این است که آن ها میتوانند فعالیتهای حمایتی شرکت را به بیرون از شرکت منتقل سازند، بدون اینکه هیچ اثر و نشانهای برای یادگیری بهجا بگذارند.
مهندس دانش[۱۹۱]
پست تاکتیکی و سطح پایین است، که بر جمعآوری اطلاعات از متخصصان و ارائه آن ها به شکلی سازمانیافته در سیستمهای مبتنی بر کامپیوتر متمرکز میباشد. این اطلاعات قابل مشارکت و ذخیرهسازی در شرکت است. مهندسان دانشی به تعامل بین کارکنان و تکنولوژیهای کامپیوتری (مانند سیستمهای تخصصی و برنامههایی که قدرت تصمیم گیری متخصصان را تقلید می کند) شکل می دهند.
مدیر دانشی[۱۹۲]
پستی تاکتیکی و میانی میباشد که هماهنگی کار بین مهندسان و تحلیلگران دانشی را به ویژه در سازمانهای بزرگ برعهده دارد. امکان دارد مدیران دانشی به کارشناس ارشد دانش (CKO) یا کارشناس ارشد اطلاعات (CIO) و یا مدیر اجرایی (CEO) گزارش دهند.
کارگزار دانش[۱۹۳]
یک پست تاکتیکی، سطح پایین و غالباً غیررسمی و موقتی است، که معمولاً با شرکتهای کوچکتر در ارتباط هستند. کارگزاران دانش در مقایسه با سایر شکلهای رهبری دانش، از کمترین تجربه رسمی در زمینه اصول مدیریت دانش برخوردار هستند و معمولاً مسئولیتهای ابتدایی را در شرکت برعهده دارند(برگرون،۱۳۸۶).
۱۵-۲ صندوق ضمانت صادرات ایران
یکی از عواملی که همواره موجبات نگرانی صادرکنندگان را فراهم می آورد، وجود ریسک های سیاسی و تجاری در روند صادرات آن ها می باشد، چرا که تحقق هر یک از این ریسک ها موجب عدم وصول وجه کالا و خدمات صادره از سوی آن ها می گردد. عدم وصول به موقع مطالبات از خریداران خارجی در اغلب اوقات صادرکننده را در تنگنای مالی قرار داده و در نتیجه باعث ناتوانی وی در ایفای تعهدات مالی وی به اعتبار دهندگان داخلی و گاهی اوقات منجر به ورشکستگی کامل وی می گردد. به منظور تشویق صادرکنندگان به توسعه فعالیت های صادراتی خود و کاهش نگرانی آن ها در این زمینه و ارائه پوشش های لازم به آن ها در مقابل ریسک های سیاسی و تجاری، دولت ها اقدام به ایجاد شرکت های بیمه اعتبار صادراتی می نمایند. این قبیل شرکت های بیمه عمدتاً وابسته به دولت و متکی به حمایت های مالی آن بوده و اغلب ریسک هایی را پوشش می دهند که معمولاً از سوی شرکت های بیمه تجاری قابل پوشش نیستند. در این راستا و به منظور تأمین امنیت مالی صادرکنندگان ایرانی و در نتیجه توسعه مؤثر صادرات غیر نفتی کشور، صندوق ضمانت صادرات ایران به عنوان یکی از زیر مجموعه های وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت با شخصیت مالی و حقوقی مستقل تأسیس گردید. این صندوق به پشتوانه حمایت های مالی دولت، علاوه بر پوشش ریسک های سیاسی و تجاری صادرات، با صدور انواع ضمانتنامه اعتباری، به تأمین منابع مالی مورد نیاز صادرکنندگان نیز کمک می نماید.ا
۱۶-۲ تاریخچه صندوق ضمانت صادرات ایران
پس از تأسیس مرکز توسعه صادرات ایران، در سال ۱۳۴۶ ضمانت صادرات به عنوان یکی از وظایف اولیه توسعه صادرات نیز پیش بینی شده بود، لذا ضرورت تأسیس مؤسسهای به نام صندوق ضمانت صادرات ایران کاملاً احساس میشد. این ضرورت بخصوص پس از تنزل ارزش دلار نسبت به ریال در سال ۱۳۵۱ بیشتر احساس گردید. در پی کاهش ارزش دلار در مقابل ریال و در نتیجه کمبود درآمدهای نفتی در اوایل دهه ۵۰ و به منظور پوشش صادرات ایران در مقابل ریسک های عمده تجاری و سیاسی، صندوق ضمانت صادرات ایران با همکاری آنکتاد، به عنوان تنها شرکت دولتی بیمه اعتبار صادراتی وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت در سال ۱۳۵۲ تأسیس گردیده و اساسنامه آن در ۲۳ ماده به تصویب مجلس رسید، فعالیت خود را تحت نظارت مرکز توسعه صادرات ایران آغاز نمود. هدف از تشکیل صندوق ضمانت صادرات، افزایش صادرات غیرنفتی و حفظ حقوق صادرکنندگان در برابر خطرهای مالی و تضمین اعتبارات برای صدور ذکر گردیده است.
البته عمر این سازمان تازه تأسیس چندان طولانی نبود چرا که با بالا رفتن قیمت نفت در نتیجه تحولات سیاسی در منطقه خاور میانه در اواسط دهه ۷۰ میلادی، درآمد نفتی کشور افزایش یافته و همین موضوع باعث شد که صندوق ضمانت صادرات ایران بدست فراموشی سپرده شده و فعالیت های آن به طور کامل متوقف گردد.
پس از ده سال عدم فعالیت، بار دیگر صندوق ضمانت صادرات ایران به عنوان یک سازمان وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت و با شخصیت حقوقی و مالی مستقل مجدداً در سال ۱۳۷۳ فعالیت خود را آغاز نمود تا به صادرکنندگان در بازیافت موقعیت تجاری خود که در اثر ۸ سال جنگ تحمیلی مختل شده بود کمک نموده و موجبات افزایش درآمدهای غیر نفتی را فراهم آورد.
۱۷-۲ ریسک های تحت پوشش صندوق
بر اساس ماده۵ قانون صندوق ضمانت صادرات، مطالبات صادرکننده از خریداران کالا و خدمات صادراتی در مقابل خطرهای ناشی از امور زیر و به ترکیب و تا میزانی که در آئین نامه مربوطه مشخص میگردد توسط صندوق تضمین می شود. مشروط به اینکه ناشی از عدم انجام تعهدات صادرکننده نباشد.
۱-۱۷-۲ ریسک های تجاری
– استنکاف خریدار از قبول کالای صادرشده یا خدمت انجام شده.
– عدم پرداخت بهای کالا یا خدمت در سررسید مقرر.
– عدم توانایی مالی خریدار به دلیل ورشکستگی یا اعسار یا توقف.
۲-۱۷-۲ ریسک های سیاسی
– بروز جنگ یا حالت جنگ.
– تیره شدن روابط و یا قطع روابط سیاسی با کشور خریدار به نحوی که در نتیجه آن، صادرکننده موفق به دریافت مطالبات خود در سررسید آن ها نشود.
– اعمال سیاست های اقتصادی که موجب مسدود شدن مطالبات صادرکنندگان شود.
– اعمال سیاست های مربوط به محدودیت های وارداتی و ارزی در کشور خریدار.
فرم در حال بارگذاری ...