ابزار سیاستی منطقهبندی کاربری اراضی
منطقهبندی کاربری اراضی در بعضی از کشورها از جمله سیاستهای مورد استفاده برای دستیابی و حفظ کیفیت خوب محیط[۲۳] است. این سیاست جهت نواحی که دارای عملکردهای مغایر هم هستند فرمولبندی میشود. برای مثال نواحی مسکونی در مجاورت نواحی صنعتی.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
این سیاست برای اولین بار درسال ۱۹۱۶ در نیویورک تصویب گردید که به منظور کاهش تراکم بیش از حد، خطرات آتشسوزی، سایه اندازی ساختمانهای بلند، کاهش تراکم جمعیت، تضمین تهیه خدمات شهری و افزایش رفاه عمومی طرحریزی شد(Pacion, 2005: 180). منطقهبندی کاربری اراضی سعی میکند تمام سطوح مخاطبان فاکتورهای محیطی را در یک ناحیه به خصوص، ارزیابی نماید. بدینوسیله هر ناحیه توسط یک برچسب کیفیت برای هر فاکتور مشخص نشانهگذاری میشود. در رابطه بامنطقهبندی کاربری اراضی به عنوان یک ابزار سیاستی، دو نکته وجود دارد.
۱ـ منطقهبندی کاربری اراضی به عنوان یک سیاست متخصص محور[۲۴]
۲ـ منطقهبندی کاربری اراضی به عنوان یک سیاست مخاطب محور[۲۵]
در هر کدام از موارد مذکور کیفیت و جذابیت مکانها از نظر متخصصان و مخاطبان سنجیده میشود و میزان همبستگی آنها تشخیص داده میشود. در دیدگاه اول، برداشت متخصصان در مورد کیفیت محیط مبنای کار قرار میگیرد، اما در دیدگاه مخاطب محور، سطوح مخاطبان فاکتورهای محیطی به عنوان معیاری برای ارزیابی برچسبهای کیفیت به کارمیرود. البته مزیت مهم منطقهبندی نیز تاکید آن بر اندازهگیریهای تماسی است.
دیدگاه متخصص محور و مخاطب محور در ارزیابی کیفیت محیط سکونتی که از سیاستهای محیطی ناشی میشود بدون دردسر نیست. به طوری که در وهله اول ممکن است گستره توافق بر سر کیفیت محیطی بین متخصصان وساکنان نسبتاً پایین باشد. ثانیا، یکی از آسیبهایی که به ارزیابی کیفیت محیط سکونتی از طریق اندازهگیریهای مخاطب محور وارد میشود، به دلیل وجود رابطه ضعیف بین سطوح مخاطبان و آزردگی خاطر است(Van poll, 1997: 11).
۲-۷-۲- دیدگاه تحقیقات تجربی[۲۶]
دیدگاه تحقیقات تجربی بر اساس تحقیقات انجام گرفته در زمینه کیفیت محیطی ادراکی استوار است. به عبارت دیگر، این مرور تنها به مطالعاتی محدود میشود که:
الف) بر روی کیفیت محیط سکونتی شهری متمرکز شده باشند.
ب) در آنها رضایتمندی از سکونت معیار غالب ارزیابی باشند.
ج) مشاهده گرانساکنان خود محل باشند.
د) محیطهای سکونتی شهری بر مبنای گستره وسیعی از شاخصها ارزیابی شوند.
در این مطالعات، ساکنان در مورد موقعیت و شرایط سکونتی فعلی بر مبنای مجموعهای از شاخصهای کیفیت مورد سوال قرار میگیرند. این کار یا به وسیله پرسشنامه و یا توسط مصاحبه رودررو انجام میگیرد. تحلیل آماری جوابهای پاسخگویان در تعیین شاخصهای کیفیت محیطی و یا ارزیابی اهمیت نسبی شاخصها یا مشخصه ها با توجه به کیفیت محیطی ادراکی مورد توجه قرار میگیرند(ارژنگ، ۱۳۹۰: ۴۹). مهمترین هدف در این مورد فهرست کردن شاخصهای مهم در مورد محیط سکونتی شهری است. در زیر به مهمترین مطالعات انجام شده در این مورد اشاره شده است.
بررسی Fine- Davis and Davis (1982): در این مطالعه فراملی ساکنان ۸ کشور اروپایی در رابطه با رضایت از مسکن، واحد همسایگی،خدمات بهداشتی و شرایط زندگی معمول مورد سوال قرار گرفتند.
مطالعه انجام شده توسط a and picek1984)Jelinkov): در مطالعه مورد نظر رابطه بین شاخصهای تعیین شده ذهنی و ارزیابی عینی بر حسب میزان رضایت مورد آزمایش قرار گرفت.
بررسیGirovetal(1985): در این مطالعه ۱۰۰ مرد سالخورده شهری (با سنین بین ۸۱-۶۰) به منظور ارزیابی شرایط فعلی سکونتی بر مبنای ۲۵ شاخص مسکن و ۲۵ شاخص واحد همسایگی مورد سوال قرار گرفتهاند. علاوه بر این، ارزیابی عمومی در مورد رضایت از مساکن فعلی و واحد همسایگی انجام گردید.
بررسیGruber and Shelton(1987): این مطالعه در پی آن بوده است که شاخصهای واحد همسایگی، که درک ساکنان از واحد همسایگیشان را تحت تاثیر قرار میدهد، تعیین میکند. به علاوه، سعی نمودند که این شاخصها را به ارزیابی همه جانبه رضایت از واحد همسایگی مرتبط سازند.
در یک مطالعه پرسشنامهای دیگر توسطPulles, Steg, and Koeter – Kemmerling (1990): هدف این بود که شاخصهای سکونتی مربوطه تعیین شوند و اهمیت نسبی آنها در رابطه با رضایت از سکونت را ارزیابی نمایند.
در بررسی(۱۹۹۴)Mikyoung and Weber: 1041 نفر به وسیله پرسشنامههایی به منظور ارزیابی موقعیت و شرایط سکونتی فعلی بر مبنای ۷۷ شاخص سکونتی بر حسب میزان رضایت مورد پرسش و پاسخ قرار گرفتند. علاوه بر این، آنها برای تعیین اهمیت هر شاخص با توجه به شرایط ایدهآل و شرایط واقعی ارائه گردید.
ارزیابی سیستم حمل و نقل سریع ناحیه ساحلی[۲۷] بر روی کیفیت محیط: در این مطالعه مخاطبان در مورد ارزیابی موقعیت سکونتیشان بر مبنای بیش از ۱۰۰ شاخص سکونتی مورد سوال قرار گرفتند.
نتایج مطالعات مذکور نشان میدهد که تعداد زیادی شاخص برای ارزیابی محیط سکونتی به کار رفتهاند، به طوری که روی هم رفته بعضی از این مطالعات حداقل با ۱۰۰ شاخص محیطی مختلف درگیر بودهاند. تفاوت در نتایج تا حدودی به استفاده از مجموعههای متفاوتی از شاخصها در مطالعات مختلف بستگی دارد. علاوه بر این، در بیشتر این مطالعات مجموعهای از شاخصها از قبل به وسیله محققان انتخاب و برگزیده میشود. بنابراین مهم است که تمام شاخصهای سکونتی که احتمالا کیفیت محیطی ادراکی را تحت تاثیر قرار دهد، فهرست کنیم. همچنین لازم است که این فهرست بندی تنها بر پایه مرور مبانی نظری یعنی تحقیقات پیشین نباشد بلکه همچنین پرسش و پاسخ از ساکنان منطقه نیز الزامی است. همچنین مهم است که شاخصها در سطوح مختلف عینی، که اشاره به یک ساختار سلسله مراتبی دارد، تعریف شوند. در حالی که در این مطالعات ساختار چند شاخصهای مفهوم کیفیت محیطی به صورت یک مفهوم عرضی مورد توجه بوده است. در بعضی از این مطالعات تنها شاخصهای سکونتی مورد آزمایش قرار گرفتهاند اما در بعضی از آنها تاثیرویژگیهای فردی نیز تحلیل شده است(Van poll, 1997: 18-21).
۲-۷-۳-دیدگاه شناختی ـ روانشناسی[۲۸]
آنچه که شهروندان از شهر درک میکنند، بخش اعظم علل حرکات و رفتارهایشان را توجیه میسازد. این واقعیت باید بیش از پیش در تشریح زندگی فضای شهری و در اقدامات مربوط به بهبود و اصلاح آن مورد توجه قرار گیرد. این بحث به (Behaviorism) یا روانشناسی رفتاری مربوط میشود.
به یقین، درک شهر، مفهوم و ساماندهی آن بر حسب ملتها، شرایط طبیعی آنها، تاریخشان، ساختار خانوادگی و اجتماعیشان، مد و سطح زندگیشان، فرهنگشان، کاربری زمین و نوع جابجایی متفاوت است. افزون بر آن درک فضای شهری بر حسب مشخصههایی چونسن ، محل تولد، جنس، نوع فعالیت، سطح زندگی، سطح فرهنگ، شرایط مسکن، شیوههای جابجایی، میزان تحرک و طبقه اجتماعی آنها متفاوت است(باستیه و درز، ۱۳۸۲: ۴۳۴).
در واقع ادراک محیطی، فرایندی است که از طریق آن انسان دادههای لازم را بر اساس نیازش از محیط پیرامون خود بر میگزیند. لذا میتوان آنرا امری هدفمند دانست، که به فرهنگ، نگرش و ارزش حاکم بر تفکر ادراک کننده بستگی دارد. در حقیقت ادراک محیطی، از تعامل ادراک حسی و شناخت که در ذهن انسان و در روانها تجربه شدهاند حادث میشود. در این فرایند نقش محیط به عنوان عامل اساسی در رشد، توسعه و در نهایت یادگیری مورد توجه قرار میگیرد. مکاتب مختلفی سعی کردهاند تا چگونگی ادراک انسان و رفتارش را در محیط و یا از محیط توضیح دهند. مهمترین این مکاتب که تاثیر ژرفی بر روی تئوریهای محیطی و طراحی داشتهاند مکتب روانشناسی گشتالت، دیدگاه روانشناسی سازمند یا تبادلی و مکتب روانشناسی بوم شناختی (اپتیکی) هستند( مطلبی،۱۳۸۰ :۵۶ ).
درک محیط شهری، فرایندی ذهنی است که از طریق ارتباط انسان و فضای پیرامون او انجام میگیرد. انسان، پیامهای حسی محیط را دریافت میکند و تصویری از محیط در ذهن خود به وجود میآورد. یکی از عوامل موثر در شکلگیری این تصویر، خاطرات فردی یا جمعی از محیط است. در این تعریف، فضاهای خاطره انگیز، فضاهایی هستند که انسان قبلا آنها را تجربه کرده و با آنها آشنایی دارد. هر چه تعداد فضاهای آشنا در محیط زندگی بیشتر باشد، امکان برقراری ارتباط سادهتر خواهد بود. یافتن فضاهای آشنا باعث احساس آرامش و امنیت در محیط خواهد شد. در مقابل، تغییر، تبدیل و یا از میان رفتن فضاهای آشنا، حس گمگشتگی، بی ریشه بودن و از دست دادن بخشی از زندگی را در انسان به وجود میآورد(میر مقتدایی،۱۳۸۸: ۶).
این دیدگاه بر رابطه انسان و محیط تاکید میکندو نظر بر این است که این رابطه به وسیله مشخصه های فردی و محیط تحت تاثیر قرار میگیرد. مردم روی محیط زیستشان فعالیت میکنند که امروزه منجر به تنزل کیفیت محیطی میشود. در مقابل، وضعیت و شرایط بد محیط زیست نیز یر جمعیت تاثیر منفی میگذارد( ارژنگ، ۱۳۹۰: ۴۹ ).
در مورد رابطه محیط و رفتار، چهار موضعگیری نظری به شرح زیر قابل تشخیص است:
۱ـ رویکرد اختیاری. ۲ـ رویکرد امکان گرا. ۳ـ رویکرد احتمال گرا. ۴ـ رویکرد جبری. در رویکرد اختیاری اعتقاد بر این است که محیط هیچ تاثیری بر رفتار انسان ندارد که با توجه به بعضی محدودیتها برای رفتار انسان این رویکرد قابل دفاع نیست. امکانگرایان محیط را تامین کننده رفتار انسان و کمی بیشتر از آن میدانند. این رویکرد محیط را شامل مجموعهای از فرصتهای رفتاری میداند که بر طبق آن ممکن است عملی رخ داده یا نداده باشد. بر اساس اعتقاد جبرگرایی، وقتی که مردم آزادانه عمل میکنند در واقع تحت کنترل توارث و محیط هستند. جبرگرایی محیطی که شاخهای از نظریه تکامل میباشد، محیط را تعیین کننده اصلی رفتار انسان میداند. رویکرد احتمال گرایی به عدم قطعیت نظام وقوع رفتارهای انسان و محیط عمل طراحان معتقد است، ولی فرض میکند که اساس رفتار انسان متغیر است (لنگ، ۱۳۸۱: ۱۱۴).لازم به ذکر است که در تمام این رویکردها، محیط یا یک سلسله عوامل محیطی در برابر انسان قرار میگیرد و میتواند رفتار او را تحت تاثیر قرار میدهد و نیز اثرگذار باشد.
ویژگیهای عوامل محیطی
عوامل محیطی همانند دیگر عوامل ممکن است به عنوان عوامل استرسزای محیط پیرامون احساس شوند. این عوامل استرسزا ( به طور غالب) از یک روند زمانی و الگوی مشخص پیروی میکنند و دارای آهنگ منفی هستند؛ بدین معنی که، آنها آزار دهنده هستند. ویژگی دیگر این عوامل استرسزا عدم کنترل آنهاست؛ بدین معنی که پاسخ عملی افراد به آن به آسانی ماهیتش را تغییر نمیدهد. به طور کلی میتوان ویژگیهای عوامل استرس زا بدین گونه تعریف کرد:
فرایندی زماندار. ۲) دارای تاثیراتمنفی. ۳) آسیبزایی آنها احتمالی است. ۴) به صورت مستقیم و غیر مستقیم عمل میکنند و ۵)غیر قابل کنترل هستند.
عوامل استرسزای محیطی مشتمل بر سر و صدا، گازها و بوهای بد، آلودگی، زباله، جمعیت زیاد و تهدیدات امنیت است (Van poll,1997:15).
ویژگیهای فردی و شخصیتی
از ویژگیهای فردی و شخصیتی که به طور موثری شخص را با شرایط محیطی مواجه میکند، قضاوت فرد در مورد آن شرایط است. در این حالت شخص ممکن است طریقه سازش در پی گیرد که البته این امر هم به نوع مسئله و هم به تمایل شخصی فرد بستگی دارد. البته همانطور که در مطالب فوق ذکر گردید بسته به عوامل استرسزای محیطی که هم میتواند غیر قابل کنترل باشد و هم میتواند پیشبینی پذیر باشد. طریقه سازش مسئله محور میتواند موفق و یا شکست بخورد. برای مثال، یک نفر از ساکنین ممکن است با موفقیت در برابر سر و صداهای همسایه مقاومت کند، اما به آسانی در برابر سرو صدای فعالیتهای شبانه نتواند استقامت خود را حفظ نماید. توانایی سازشپذیری به هوش فردی، مهارتهای اجتماعی یا توانهای اقتصادی بستگی دارد. بنابراین روشی که در آن افراد مختلف به یک منبعآلودگی هوا، سر و صدا و…واکنش نشان میدهند، ممکن است متفاوت باشد(Van poll,1997: 15-16). جان کرتلندرایت، رئیس انجمن جغرافیدانان آمریکا، به این نکته مهم تاکید دارد که ما در مورد محیط، بیشتر بر اساس باورها و عقایدمان عمل میکنیم تا در ارتباط با اطلاعات عینیمان. او اضافه میکند که یک جغرافیدان، به هنگام تحلیل فضای جغرافیایی، نه تنها باید به مطالعات جغرافیایی و محیطی جغرافیدانان توجه کند بلکه لازم است که با تفکرات محیطی همه مردم آشنا گردد(شکویی، ۱۳۸۸: ۱۱۲).
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که واکنش فرد بر حسب شرایط در برابر عوامل محیطی میتواند قضاوتهای متفاوتی را درباره این عوامل به همراه آورد. به این سبب اثرات منفی عوامل محیط میتواند به یکسان دارای ارزش مساوی نباشند و توسط یک فرد درجهبندی و مورد قضاوتهای متفاوتی قرار گیرد. برای مثال سر و صدای ناشی از ترافیک، ممکن است هنگامی که شخصی برای امتحان آماده میشود، خیلی آزار دهنده باشد. همچنین دید فرد نسبت به یکمسئله میتواند اثرات متفاوتی را از عوامل محیطی حاصل کند. به طوری که سر و صدای ناشی از هواپیماهای نظامی ممکن است برای افرادی که دید مثبتی به ارتش دارند نسبت به افرادی که این دید را ندارند، کمتر آزار دهنده باشد(Van poll, 1997: 15). مطالب فوق بیانگر این است که رابطه انسان و محیط به شکلهای مختلف تحت تاثیر قرار میگیرد. بعضی جنبهها به شدت به ویژگیهای فردی مرتبط است و بعضی دیگر از واکنش بین فرد و محیط شکل میگیرد.
مایکل پاسیون[۲۹] معتقد است که به منظور تشریح اثرات محیط شهری بر ساکنان پنج دیدگاه نظری مطرح شده است. هر کدام از این دیدگاه ها یکی از جنبههای زندگی شهری را شناسایی و در فهم همهجانبه رابطه انسان و محیط، ما را یاری میدهد. این پنج دیدگاه مشتمل بر رویکرد اکولوژی انسانی[۳۰]، رویکرد خرده فرهنگی[۳۱]، رویکرد ظرفیت محیطی[۳۲]، رویکرد جبررفتاری[۳۳] و رویکرد محیط رفتاری[۳۴] است. این پنج دیدگاه نظری با هم یکپارچه شده و یک مدل عمومی را حول مفهوم استرس (ترس بیش از حد و ناراحتی) تشکیل میدهند که به عنوان نتیجه تلاش برای سازگاری با اثرات محیطی معرفی میشود. در این مدل ادراک محیطی یا درک سیمای شهر به عنوان رابطه و عملکرد شرایط انتزاعی محیط و ویژگیهای فردی تعبیر میشود. اگر ادراک شرایط محیطی از گستره شرایط بهینه فردی خارج شود، استرس و به تبع آن فرایند سازگاری[۳۵] فعال میشود. در صورتی که سازگاری رخ دهد انطباق با شرایط و یا عادت به آن صورت گرفته و در غیر این صورت باعث اثراتی بر فرد میگردد (Pacione, 2005: 399-402).از میان مکاتب جغرافیایی، مکتب جغرافیای رفتاری تحت تاثیر اصول روانشناختی به ارائه دیدگاه های خود پرداخته که درادامه آمده است.
جفرافیای رفتاری محصول ورود اندیشههای روانشناختی به حیطه مباحث جغرافیایی است. در اهمیت آن همین بس که نقش اصلی مطالعات رفتاری در عمل تکمیل کننده رهایی بخش مدلهای فضایی از جبرگرایی آنها در تبیین رفتارهای حسابگرانه و سودجویانه فوری در قالب انسان اقتصادی است.
در جغرافیای رفتاری، کل مکان، علاوه بر این که صحنهی عملکردهای اقتصادی، تاریخی و اجتماعی است، در عین حال فضای روان شناختی است. این فضا هویت، ساختار و مفهوم خاص خود را دارد که به مقتضای خصوصیات فردی ( سن، جنس، زمان سکونت، مکان اقامت و کار و پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی و …) و بر حسب شرایط زندگی (درک فضا و میزان آگاهی فرد) تغییر پیدا میکند. بنابراین جغرافیای رفتاری، فضای رفتاری و کرداری افراد را در نظر میگیرد و کاربردی را که انسان از فضای زندگی خود دارد، مطالعه میکند و به مقتضای عملکرد فردی در استفاده از فضا، در مقیاس میکروژئوگرافی به افراد و رفتار فضایی و کیفیت زندگی و بهزیستی آنها پرداخته میشود. (پوراحمد، ۱۳۸۶: ۱۶۳).
رفتارگرایان، غالباً تأثیرات سه محیط را در رفتار و فعالیتهای انسانی به این شرح مورد مطالعه قرار میدهند که شالوده مکتب جغرافیای رفتاری را تشکیل میدهد:
۱ـ محیط پدیداری: شامل محیط طبیعی، محیط شهر، محله، محیط کار، محیط عبادتگاه، محیط دانشگاه، محیط خانه، تراکم جمعیت و … شرایط مطلوب و یا نامطلوب این محیطها در رفتار و کیفیت فعالیت انسان موثر میافتد.
۲ـ محیط شخصی: شامل جغرافیای شخصی افراد(نقشه ذهنی)، نظام اعتقادی، نگرشها، پایگاه های اجتماعی ـ اقتصادی و …
۳ـ محیط زمینه ساز: الف ـ مراحل چرخه زندگی بر اساس سن و پایگاه خانوادگی. ب ـ سطح زندگی با توجه به میزان ثروت و پایگاه اقتصادی، محیط زندگی و شیوهی زندگی طبقه اول، دوم و سوم (شکویی، ۱۳۸۶ ۱۱۲).
ویلیام کرک، یکی از بنیانگذاران مکتب جغرافیای رفتار فضایی، روی دو محیط مشخص تأکید میکند:
۱ـ محیط پدیداری یا عینی: یک محیط فیزیکی است که در آن رفتار انسان ظاهر میشود.
۲ـ محیط رفتاری: از محیط ذهنی یا محیط روانشناختی تاثیر میپذیرد و در آن تصمیمگیری صورت میگیرد. این تصمیمگیری به صورت یک عمل آشکار در محیط پدیداری در میآید.(شکویی، ۱۳۸۸: ۱۲۲).
به طور کلی رفتارگرایی ادراکی[۳۶] مدعی است که اثر محیط بر مردم، تا حدی به میزان درک آنان از منابع و موانع تحمیلی محیط بستگی دارد(هاگت، ۱۳۸۷: ۴۰۳). در واقع، شالوده روشن برخورد رفتاری، همانا تصمیمگیری است که ریشههای آن در محیط رفتاری بیش از محیط پدیداری جوانه میزند. به سخن دیگر، رفتار فرد، بر اساس دریافت و ادراک او از محیط صورت میگیرد نه نسبت به محیطی که واقعیت دارد.(شکویی، ۱۳۸۸: ۱۲۲).
عوامل موثر در شکلگیری نقشه شناختی
فرم در حال بارگذاری ...