به اعتقاد ادواردز ( ۱۹۸۰ ) به نقل از کویی ۲۰۰۷ ))، عوامل مهم و مؤثر بر اجراى خط مشى، )ارتباطات، منابع، تمایل مجریان، و ساختار دیوان سالارانه هستند. همچنین به اعتقاد اسمیت(۷۳(۱۹ یک خط مشى ایدهآل، یک مؤسسه مجری، گروه هدف، و عوامل محیطی، چهار عامل مهم در اجرای خط مشى هستند. به اعتقاد ون متر و ون هورن (۱۹۷۵) متغیرهاى ذیل، خط مشى و عملکرد مؤسسات مجری را پیوند مىدهند:۱ –ویژگیهاى مربوط به خود خط مشى که اهداف و استانداردها و منابع خطمشى را شامل مىشوند ۲ – ارتباطات بین سازمانی و فعالیتهاى اجبارکننده -۳ ویژگىهاى مؤسسات مجری ۴ – گرایش مجریان به خط مشى ۵ – شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حاکم بر خط مشى. با گذشت چندین سال از اجرای نظام بودجه ریزی عملیاتی در کشورهای پیشرو در این زمینه، به ویژه ایالت متحده آمریکا، پژوهشها و تجربه های متعدد نشان داده است که این کشور و ایالتها و سازمان های آن و سایر کشورها به همه نتایج مورد انتظار از اجرای بودجهریزی عملیاتی دست نیافتهاند و اجرای بودجه ریزی عملیاتی در کشورهای مذکور، اثربخش نبوده است.
در ادامه، نتایج برخی از پژوهشها در این زمینه بیان می شود. اولین مجموعه از پژوهشها درباره بودجه ریزی عملیاتی را ماتیو آندریوس همراه با همکارش هرب هیل در دانشگاه ویرجینیا با عنوان، تأثیر سیستم بودجه ریزی سنتی بر اثربخشی سیستم بودجه ریزی عملیاتی، نگاهی متفاوت به یافته های جدید، انجام دادند. در سال ۲۰۰۴ نیز آندریوس در پژوهشی با عنوان، توانایی، اختیار، مقبولیت در اتخاذ بودجه ریزی عملیاتی، سه عامل مؤثر در بررسی چگونگی اجرای نظام بودجه ریزی عملیاتی در ایالتهای کشور آمریکا و کشف عوامل مؤثر در اجرای نظام مذکور پرداختهاند (گیلمور، ۲۰۰۶). کلاس و دوگرتی نیز در پژوهشی با عنوان، تأثیر بودجه ریزی عملیاتی بر درآمدهای ایالتها چگونگی اجرای بودجه ریزی عملیاتی و آثار مثبت و منفی آن در ایالتها را مورد بررسی قرار دادند (کلاس و دوگرتی، ۲۰۰۸ ). مارک رابینسون و دونکان لست در پژوهشی با عنوان، یک مدل پایهای برای بودجه ریزی عملیاتی، مدل چند جانبهای را برای اجرای اثربخش بودجه ریزی عملیاتی تدوین کردند (رابینسون و لست، ۲۰۰۹٫(
خلاصه فصل :
سازمانها به سه دلیل به بودجه ریزی نیاز دارند :۱- نشان دادن مفهوم مالی برنامه ها ۲- شناساندن منابع مورد نیاز اجرای برنامه ها ۳- کسب معیارهای سنجش، نظارت و کنترل نتیجهها در مقایسه با برنامه ها
فرایند بودجه ریزی در دولت، مؤسسات غیردولتی وخصوصی در ظاهر به یک شکل است ولی در داخل این مراحل تفاوتهای وجود دارد. بخشنامه بودجه از طرف سازمان و برنامه ریزی کشور تهیه می شود و پس از تأیید وتدوین شورای اقتصاد و بررسی و تصویب در دولت به بخشنامه بودجه منتهی می شود و از طریق رئیس جمهور به دستگاه اجرای ابلاغ می شود. ولی در این سازمان هر ساله ستادی به نام ستاد برنامه و بودجه در سازمان تشکیل می شود, این ستاد علاوه بر آنکه اهداف, سیاستها و برنامه های اجرائی سازمان را بر حسب بخشهای مختلف بررسی, تصحیح و تلفـیق می نماید, بودجه پیشنهادی واحدهای اجرائی را نیز مورد رسیدگی قرار میدهد. بودجه پس از تأیید توسط هیات مدیره برای تصویب نهائی به شورای عالی سازمان فرستاده می شود.
نظام فعلی بودجه ریزی سازمان علی رغم نقاط قوتی که دارد، دارای یکسری کاستیها ناکارآمدیهاست که برخی از آن ها را میتوان به روش مورد استفاده و برخی دیگر را به فرایند انجام کار، نسبت داد. برای اصلاح نظام بودجه نویسی، سازمان نیازمند است تا در بالاترین سطح تصمیم گیری سازمان ، اشتراک نظری در خصوص کارآمد کردن نظام بودجهای به وجود آورد که البته به معنی شفاف کردن فرایند هزینه ها، رعایت اکید انظباط مالی، تأکید بر رعایت اولویتهای راهبردی در تخصیص منابع و بهبود شیوه های مدیریت اجرائی منابع مالی بخش عمومی است. بدون اصلاحات فوق، تأکید صرف بر تغییر شیوه های نگارشی و گزارشدهی سند بودجه و مکانیسم تنظیم فرایند بودجه، به حل مسائل بنیادی بودجه ریزی نخواهد بود.
بنابرین با توجه به مطالب مطرح شده در این فصل، پس از شناسایی الگوهای رایج بودجه ریزی (جدول ۲-۱) ، که برای رسیدن به یک بودجه کارآمد، نیازمند لحاظ کردن عواملی مانند: ۱- تخصیص بهینه منابع ۲- سازگاری با وظایف سازمان ۳- کارایی ۴- عقلاییتربودن بودجه ۵- تامینکننده اهداف سازمان ۶- امکان مقایسه پروژه ها و برنامه ها ۷- سادگی اجرا ۸- سهولت کنترل عملیات ۹- پاسخگوبودن ۱۰- شفاف بودن بودجه ۱۱- انعطافپذیری ۱۲- مشارکت گروهی ۱۳- سهولت کنترل بودجه، میباشد تا بتوان یک الگوی مناسب بودجه ریزی در سازمان تامین اجتماعی بهوجود آورد. (جدول ۲-۲).
جدول ۲-۱ الگوهای بودجه ریزی
الگوهای بودجه ریزی
منابع
سنتی
فخاریان (۱۳۸۴) و (فرج وند، اسفندیار،۱۳۸۰) و (فرزیب،۱۳۸۰).
افزایشی
( فرزیب، ۱۳۸۱) و (فخاریان،۱۳۸۴) و (پناهی، ۱۳۸۵،ص۷).
متمرکز
( مهدوی،۱۳۸۶) و (فرزیب ،۱۳۸۰).
بر مبنای هدف
(عباسی، ۱۳۸۷، ص۴۵) و (الماسی، ۱۳۸۷، ص۱۷۹و۱۸۰).
برنامهای
(فرجوند، اسفندیار،۱۳۸۰) و (عباسی، ابراهیم، ۱۳۹۰) .
عملیاتی
(فرزیب،۱۳۸۱و هاتری،۱۹۸۹( و )آندریوس،۲۰۰۴( و )توگن و همکاران۲۰۰۸( و (یوسف نژاد، ۱۳۸۶(.
طرح و برنامه
(فرج وند، ۱۳۸۱ .(و (فخاریان،۱۳۸۴).
بر مبنای صفر
(مکی،۲۰۰۳( و (فرجوند، ۱۳۸۱ ). و )فرجوند، اسفندیار. ۱۳۸۱) و (عباسی، ابراهیم، ۱۳۹۰).
مؤلفه های ارزیابی الگوهای بودجه ریزی
منابع
تخصیص بهینه منابع
(مکی، ۲۰۰۳) و (فرجوند، ۱۳۸۱) و (عباسی، ابراهیم، ۱۳۹۰) و (پناهی ،۱۳۸۴)
تامین کننده اهداف سازمان
(میلر، ۲۰۰۲) و (فرجوند، ۱۳۸۱)
سازگاری با وظایف سازمان
(انصاری، شاهرخ، ۱۳۸۴) و (پناهی، ۱۳۸۴ )
کارایی
(هاتری،۱۹۸۹) و (پناهی، ۱۳۸۵،ص۷).
عقلاییتربودن بودجه
(صفری، سعید و غلام رضایی، داوود، ۱۳۸۵)
امکان مقایسه پروژه ها و برنامه ها
فرج وند.) ۱۳۸۱) و (فخاریان، ۱۳۸۴)
مشارکت گروهی
مهدوی، داود (۱۳۸۶) و (عباسی، ابراهیم، ۱۳۹۰)
انعطافپذیری
مهدوی، داود (۱۳۸۶) و فرزیب، ۱۳۸۰)
شفاف بودن بودجه
(حسنآبادی، نجارصراف،) و (میلر، ۲۰۰۲) و (عباسی، ابراهیم، ۱۳۹۰)
پاسخگوبودن
میلر.(۲۰۰۲) و (پناهی ،۱۳۸۴)
فرم در حال بارگذاری ...