در مقابل خانواده مختل های خانواده است که قادر به تامین نیازهای تکاملی اعضا، حل مشکلات و تعارضات خود نیست. کارکرد او مختل است. مرزهای بین اعضا نامشخص است، اعضا استقلال رأی ندارند لذا حمایت و همکاری رخ نمی دهد. نظام خانواده بسته و اعضای آن به لحاظ عاطفی سرد، جدا از هم و گسسته میباشند. احساس فراگیر افسردگی وجود دارد (بلینسکی و ورن گلیاه، ۱۹۹۹).
تمدن جدید که در پرتو تمام تلاشهای بشری در دستاوردهای علوم تجربی حاصل شد، چهره انسانی را تغییر داد. دستاوردهای مدنی و صنعتی و همچنین رنجهایی که غالب آن ها از مدنیت جدید و مدرنیسم نشأت میگیرد، هر روزه بر شمار بیماریهای روانی و ناهنجاری های رفتاری افزوده می شود و متأسفانه در همین مسیر، قویترین پیوندهای انسانی را در مستحکم ترین قرارگاه آن یعنی نظام ریشه دار خانواده در معرض تهدیدی جدی قرار میدهد. روز بروزکارایی خانواده در تحقیق وظایفش کم رنگتر می شود و این سلامت جامعه را تهدید میکند، زیرا اختلال در کارایی خانواده مشکلاتی را در منظومه خانواده ایجاد میکند و در صورت تشدید مشکلات، خانواده را به سمت فروپاشی سوق میدهد. طلاق و فروپاشی خانواده ضمن بر هم زدن تعادل روانی-عاطفی افراد خانواده و جامعه، منجر به بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی میگردد.
نرخ ۵۰ درصدی طلاق در امریکا استواتز[۱۳]، کزلو[۱۴]، ۱۹۹۷ به نقل از دونوان[۱۵] ۱۹۹۹) حاکی از کارایی مختل خانواده هاست و متأسفانه افزایش بیش از پیش میزان طلاق در سالهای اخیر در ایران نیز واقعیت تکان دهنده و ناراحت کننده ای است لذا پرداختن به این معضل از راهکارهای مقابله و درمان اختلافات زناشویی از اهمیت ویژه ای برخوردار میباشد. به همین دلیل این پژوهش بنا دارد که با نوعی رویکرد خانواده درمانی با عنوان راهبردی به مداخله در زمینه اختلافات زناشویی پرداختند، بنحوی در رفع این مشکل خانمان برانداز نقش داشته باشد.
۲-۲- خانواده سالم و رشد و تحول آن
ما در جامعه ای چند وجهی زندگی میکنیم که در آن تعریف خانواده نمو سیاحتی طبیعی مشکل است. با این همه معیارهای ویژه ای وجود دارد که میتوانیم از آن ها در تعیین سلامت خانواده استفاده کنیم. مهمترین مالک چارچوب، تأمین نیازهای مادی، عاطفی و روانی اعضای خانواده است. حتی این معیار نسبتاً بنیادی غیر قابل تفسیر است. تصمیم گیری در مورد اینکه چه موقع نیازهای اعضای خانواده به حد کافی برآورده شده است، مشکل بوده و در حقیقت هر گونه مرزبندی در این رابطه به ناچار قراردادی است.
هرگاه بخواهیم یک خانوده طبیعی را تعریف کنیم به موضوعات پیچیده ای که نویسندگان مختلف با دیدگاه های متفاوت در کتاب فرآیندهای خانواده طبیعی مطرح کردهاند، روبرو میشویم (والش[۱۶]۱۹۸۲) و شاید جامعترین تعریف را فروما والشی بیان میکند که:
فرایندهای اساسی شامل پاگرفتن، نگهداری و شکوفایی واحد خانواده، در رابطه با فرد و نیز نظامهای اجتماعی است. این که چه چیز طبیعی، نمونه و یا مطلوب به شمار میآید در زمینههای عرفی و اجتماعی توصیف می شود و متناسب با نیازها و خواستهای متفاوت داخلی و خارجی خانواده که احتیاج به انطباق با چرخه زندگی خانواده دارد، تغییر میکند (والش، ۱۰۸۲ص۶).
در جامعه غرب، خصوصاًً از زمان انقلاب صنعتی گرایش به هسته ای بودن خانواده یعنی مجموعه ای شامل شوهر، همسر و بچه ها به عنوان خانواده طبیعی وجود داشته است. در ایران هم در حدود سه دهه اخیر به هسته ای بودن خانواده گسترش پیدا کرده بارنهیل[۱۷] و لانگو[۱۸] ۴۱۹۷۸ خانواده های سالم را از خانواده های ناسالم بر اساس ابعادی متمایز میکند و این معیارها را در ۴ گروه تحت عنوان محورهای اساسی خانواده بر شرح زیر دسته بندی میکند:
الف- فرآیندهای هویت
۱- فردیت در مقابل گروه ۲- تقابل در مقابل انزوا
ب) تغییر ۳- انعطاف پذیری در مقابل خشکی و تحجر
۴- ثابت در مقابل عدم ثبات
ج) پردازش اطلاعات ۵-وضوج در مقابل عدم وضوح یا اورکات تحریف شده
۶- وضوح در مقابل تنشهای مهم یا تعارض نقش
د) ساختار نقش ۷- تبادل نقش در مقابل نقش های مبهم یا تعارض
۸- وضوح در مقابل پراکندگی، یا حد و مرزهای از هم گسیخته بین نسلی.
به هر حال ممکن است در جریان درمان، یک یا چند مورد از این موضوعات نیازمند بررسی بیشتر باشند، اما بارنهیل آن ها را بهم وابسته و مرتبط داشته است. به نحوی که تغییر در یکی غالباً موجب بروز تغییراتی در سایر موارد می شود (همان منبع)
فلک (۱۹۸۰) نیز ۲۵ متغیر از کنشهای خانواده را که می بایست مد نظر قرار گیرند پیشنهاد نمود.
-
- پیشوایی: ماحصل شخصیت والدین، ویژگیهای پیوند زناشویی، مکمل بودن نقش های والدین و به کارگیری قسمت از سوی والدین که از شیوه های انطباقی آن ها در کنترل خانواده به شمار میآید.
-
- حد و مرزهای خانواده: این ابر مرزهای خود، نسل و همچنین مرز موجود میان خانواده و جامعه را در بر میگیرد.
-
- عاطفی بودن، مسائل مهم این تغییر، صمیمیت درون فردی، تعامل سه جانبه (پدر و مادر، فرزند یا فرزندان) خانواده، میزان پذیرش اعضای خانواده نسبت به احساسات یکدیگر، و حساسیت واحد خانواده میباشد.
-
- ارتباط: این تغییر بر میزان توجه و رسیدگی اعضای خانواده نسبت بر یکدیگر، میزان تعادل در ارتباط کلامی و غیر کلامی، طرق ابراز وجود خانواده، وضوح و شکل و ترکیب گفتار اعضاء و ماهیت تفکر انتزاعی و مجازی افراد مربوط است.
- عملکرد معطوف به هدف: این مورد شامل می شود تربیت اعمال شده از سوی خانواده در مورد اعضاء جرق احاطه کودکان بر فرایند جدایی از خانواده، کنترل رفتار، راهنمایی، ماهیت افراد خانواده و ……..
۲-۳- خانواده ها در فرایند تغییر
موقعیتهای زیادی وجود دارد که در آن نهاد زندگی خانوادگی در حال تحول است در چنین موقعیتهایی کار اصولی با افراد، بررسی عقاید و احساسات فرد و احساسات او در رابطه با بافت های در حال تغییر که وی جزئی از آن است مثل فوت والدین، مرگ ناگهانی و عدم توضیح این واقعه برای کودک، طلاق و سرگردنی کودک پس از آن بین دو خانواده- میتواند مفید باشد در این شرایط وبسیاری شرایط دیگر ممکن است افراد احساس کنند که صحبت کردن در مقابل یکدیگر قبل از بررسی دیدگاه های خود زیان خواهد داشت.
تحقیقات اخیر (دان، ۲۰۰۲) نیز نظرها را به اهمیت توجه به دیدگاه های فرزندان درباره بیولوژی خانواده و پیوندهای صمیمانه آنان و یا خانواده های گسترده و توجه به تمایزات بین والدین تنی و ناتنی جلب میکنند.
رویکرد بنیادی در واکنش به تغییرات خانوادگی و اجتماعی ذاتاً در تغییر است و اصرار پیشگامان بر ملاقات همه اعضای خانواده در یک اتاق جای خود را به شناخت اهمیت این موضوع داده که درمانگر همه خانواده را در ذهن داشته باشد و بپرسد که افراد غائب در نظر افراد حاضر چگونه اند. این شامل بسیاری افراد در شبکه اجتماعی دوستانه است که در زمانهای مختلف در «ندای افکار ذهنی» گفتگوهای درونی، یا مؤلفه های خود سهیم بوده اند.
این افکار از بسیاری بافت های مختلف به وجود میآیند که بعضی از آن ها با یکدیگر در رقابت هستند. هر فردی ممکن است مجبور شود در زمینههای ارتباطی که نمایانگر تضاد منافع است راه عبوری ایجاد کند.
فرم در حال بارگذاری ...