برای مثال شخصی ۲ ساختمان با دو اوصاف متفاوت دارد . حال یکی از آن ها را با فلان اوصاف می شناسد ولی در لحظه ایجاب ، ساختمان دیگر را ایجاب میکند که در این حالت باعث بطلان عقد بیع می شود که همین حالت امکان دارد در ایقاع به وقوع بپیوندد .
برای مثال شخصی دو انگشتر دارد یکی را به اشتباه طلا و دیگری را مس تصور کرده بعد میآید و از انگشتر مس اعراض میکند ولی متوجه می شود که انگشتراز طلای سفید یا نقره بوده که در این حالت با در نظر گرفتن یکی بودن مبنای عقد و ایقاع باید بیان کرد که این ایقاع به علت اشتباه در خود موضوع آن باطل و بلااثر است .
چرا که اراده باطنی با اراده ظاهری مطابقت ندارد یا این که تصور کنید که شخصی قصد احیاء فلان زمین با فلان ویژگی ها را دارد اما اشتباه می رود و زمین دیگر را احیاء میکند که در این جا به علت اشتباه در موضوع ایقاع ، باید بیان کرد که احیاء صورت گرفته باطل است و نمی تواند باعث ایجاد مالکیت شود چرا که اشتباه باعث شده که قصد احیاء آن زمین را نداشته باشد و چون قصد رکن است در اعمال حقوقی ، لذا ایقاع به علت عدم مطابقت قصد بر موضوع ایقاع باطل است . یا این که در حیازت مباحات میآید و اقدام به حیازت یک مال مباح میکند .
این در حالی است که به اشتباه آن مال را مباح دانسته و آن مال از اموال خصوصی است که در این جا حیازت صورت گرفته بی اثر است و باعث تملک نمی شود .
پس می بینیم یکی از اشتباهات مؤثر در ایقاع ، که باعث بطلان آن می شود اشتباه در خود موضوع ایقاع است چرا که قصد بر موضوع خود مترتب نیست .
الف. ۲/۲ -اشتباه در شخص طرف ایقاع
در ایقاع درست است که با یک اراده شکل میگیرد ولی گاهی ایقاعات در حقوق افراد جامعه تأثیرگذار هستند و آن ها را تحت تأثیر قرار میدهند مثل ابراء ، طلاق ، أخذ به شفعه . حال اگر شخص ایقاع کننده در لحظه ایقاع در شخص طرف ایقاع اشتباه کند تکلیفایقاع صورت گرفته چیست ؟ که به این سوال در قالب چند مثال پاسخ داده می شود .
حال تصور کنید که شخص دارای چند زوجه است که قصد دارد زوجه الف خود را مطلقه سازد ولیکن در این بین به اشتباه در لحظه طلاق زوجه ب خود را مطلقه میکند یا این که شخص الف و ب به ج مدیون هستنند حال ج قصد دارد که دین ب را ابراء کند که در این بین به اشتباه دین الف را ابراء میکند یا این که شخصی در دو مال غیرمنقول که دارای شرایط لازم برای ایجاد أخذ به شفعه هستند شریک است که شرکای او هر دو سهم خود را بیع میکنند که در این بین شفیع قصد دارد در مال غیرمنقول الف أخذ به شفعه کند که به اشتباه ثمن را به خریدار مال ب میدهد که در این حالت به علت اشتباه در شخص طرف ایقاع ، ایقاع صورت گرفته باطل است ، چرا که قصد در این جا مخدوش است و دارای سلامت نیست به واقع در امور صورت گرفته قصدی وجود ندارد .
الف. ۲/۳ -اشتباه در شخصیت طرف ایقاع
گاهی شخصیت طرف ایقاع ( کسی که ایقاع در حقوق او اثر میکند و با او در ارتباط است ) علت عمده انجام ایقاع است حال اگر شخص موقع در شخصیت طرف ایقاع اشتباه کند تکلیف چیست ووضعیت حقوقی ایقاع صورت گرفته چه میباشد ؟
در عقود در ماده ۲۰۱ از قانون مدنی بیان شده است که اگر شخصیت طرف مقابل علت عمده عقد باشد و نسبت به آن اشتباه شود باعث بطلان عقد می شود . علت در این جا این است که این اوصاف و ویژگی ها هستند که باعث حرکت قصد طرف عقد شده اند و اگر این اوصاف نبودند طرف عقد هرگز این عقد را منعقد نمی کرد حال در ایقاع هم این حالت امکان دارد رخ دهد تصور کنید شخصی را که زوجه او بدکاره است که به علت این ویژگی او را مطلقه میسازد در واقع بدکاره بودن علت تامه طلاق است .
حال اگر شخصی به خاطر صحنه سازی دوستانش تصور کند که زنش بدکاره است و او را طلاق دهد به نظر در این جا چون که در شخصیت او که علت عمده ایقاع بوده اشتباه کردهاست ایقاع صورت گرفته باطل است و نمی تواند منشاء اثر باشد یا این که مدیونی با فریب بسیار خود را مفلس نشان میدهد و باعث می شود که داین او را ابراء کند که در این جا به علت فقدان قصد و عدم ترتب آن ایقاع باطل است .
البته باید در این جا به یک نکته اشاره کرد و آن این که : در بحث ایقاع خیاری در جایی که مدیون خود را از لحاظ اقتصادی ضعیف نشان میدهد تا داین او را ابراء کند نباید به اشتباه افتاد و بیان کرد چرا در آن جا حق خیار به داین داده شد اما در این جا ، ابراء را باطل دانستیم . باید بیان کنیم که در بحث ایقاع خیاری اعمال مدیون فقط در حدی است که باعث ایجاد رغبت در شخص داین می شود به واقع اراده در آن جا مخدوش نیست و در حالت سلامت به سر میبرد . فقط بر مبنای قاعده لاضرر قصد جلوگیری از ضرر وجود دارد .
اما در بحث اشتباه در شخصیت طرف ایقاع اراده به طور کلی مخدوش است چرا که قصد بر یک مبنای نادرست واقع می شود در واقع بحث ایقاع خیاری ابراء هم مبتنی بر احسان است و هم شرایط مدیون اما در این حالت ( اشتباه ) شرایط مدیون با توجه به اشتباه علت عمده را تشکیل میدهد .
الف. ۳ – اشتباهی که در ایقاع بی تأثیر است
باید بیان کرد که این گونه نیست که هراشتباهی صورت گیرد ، در اراده تأثیرگذار باشد . یک سری اشتباهات هستند که در ایقاع هیچ گونه تأثیری ندارند . برای مثال در یک ابراء که مبتنی بر احسان باشد و شخص که اصلاً اوصاف مدیون را در نظر ندارد و برای او مهم نیست که مدیون اهل کجاست یا متمکن است یا نه . که در این ابراء اگر مدیون خود را اهل فلان شهر معرفی کند یا خود را ندار معرفی کند ولی بعد متوجه شود که مدیون این ویژگی ها را نداشته با تمام این تفاسیر این ابراء صحیح است چرا که این ویژگی ها برای او مهم نبوده است و در اراده او تأثیرگذار نیست .
یا در أخذ به شفعه ای که میخواهد انجام شود چون که یک حالت معوض دارد دیگر در حالت عادی اشتباه او از خریدار ، در أخذ به شفعه تأثیرگذار نیست .
مثلاً فکر می کردهاست که خریدار الف است در حالی که خریدار شخص ب بوده است . پس نتیجه این که اشتباهاتی از این دست هیچ گونه تأثیری در ایقاعات صورت گرفته ندارد و نمی تواند خدشه ای در آن وارد کند چرا که در اراده انشایی آن ها مؤثر نبوده است .
ب- اجبار و اکراه
همان طور که بیان شد ایقاع یک کار ارادی است . افعال ارادی برای این که بتوانند در عالم حقوق منشاء اثر واقع شوند باید دارا ی سلامت باشند .پیش از این ، یکی از مواردی که در اراده اثرگذار بوده مورد بررسی قرار گرفت اما از موارد دیگری که اراده را تحت تأثیر قرار میدهد بحث اجبار و اکراه است که در این جا میخواهیم به بررسی اجبار و اکراه بپردازیم . که ابتدا مفهوم اجبار و اکراه مورد بررسی قرار میگیرد و بعد از آن شرایطیکه باید وجود داشته باشد تا اجبار و اکراه مؤثر واقع شود و بعد از آن به بررسی تأثیر اجبار و اکراه در ایقاع خواهیم پرداخت .
ب. ۱ – پیشینه تاریخی و مفهوم اجبار و اکراه و تفاوت آن ها با هم