در حقوق اسلامی حتی مواردی چون اعطای تسهیلات و امکانات لازم برای انجام مراسم و تشریفات مذهبی در صورتی که جنبه تبلیغی نداشته باشد و تنها در میان اسیران همکیش انجام پذیرد، میتواند قابل قبول باشد. همچنان که در مورد اهل ذمه، انجام مراسم مذهبی به رسمیت شناخته شده است. همچنین داشتن عقاید مخالف، تدین به ادیان دیگر غیر از اسلام و گرایشهای سیاسی انحرافی و نظایر آن هم که به فکر و عقیده اسیر مربوط است، مانع از برخورداری اسیر از حقوق شناخته شده وی نخواهد بود.
حمادبن ابی سلیمان، از مفهوم مخالف آیه ۱۹۳ سوره بقره که میفرماید: اگر آن ها (کسانی که با شما جنگ خواهند کرد) با شما نجنگند (به شما حمله نکنند) آنان را نکشید، چنین برداشت میکند که لشکریان دشمن که اسیر میشوند (چه به طور ارادی اسیر شده و چه وادار به تسلیم میگردند) و سلاحهای خود را تحویل میدهند، دیگر حالت جنگجویانه ندارند و خطری به حساب نمیآیند؛ بنابرین نباید آن ها را کشت.
بحث مهم در مورد حقوق اسیران و نوع رفتار با آنان به مبحث اعدام اسیران مربوط است. فقها در باب جواز اعدام اسیران جنگی، اتفاقنظر ندارند و پارهای آن را مجاز و پارهای آن را ممنوع میدانند. به نظر میرسد روایات نقل شده در مورد عمل رسولالله (ص) نسبت به اسیران، بسیار روشن و به دور از هر گونه ابهام است؛ زیرا مواردی که پیامبر (ص) فرمان به قتل اسیر صادر کردهاند، بسیار محدود و نادر بوده و چنانچه نمونه هایی که وجود دارد به طور دقیق بررسی شده معلوم خواهد شد که حتی با این که امام در تعیین سرنوشت و تکلیف نهایی اسیر جنگی اختیار تام دارد، مجازات مرگ هرگز در مورد اسیر جنگی اعمال نمیشده است، مگر در مورد جرایمی که اسیر قبل از اسارت و خارج از محدوده جنگ مرتکب شده بود، از قبیل جرایم عمومی و علیه اشخاص که ارتباطی به اسارت آن ها ندارد. ذات باری هرگز اجازه نفرموده رزمندهای جز در میدان نبرد و نه به دلیل دیگری به قتل برسد. قرآن در این باره در آیه ۱۹۲ سوره بقره میفرماید: «فقط آنانی را که با تو مقاتله میکنند، به قتل برسان». بنابرین، کیفر قتل را نمیتوان به عنوان مجازات بر اسیر جنگی اعمال کرد، چون شخص اسیر شده در حال مقاتله نیست، بلکه بنا به مورد، میتوان آن را بر یک اسیر به لحاظ جرمی که قبل از اسارت یا در آن دوران مرتکب شده و مجازات آن مرگ است، اعمال کرد. زیرا در حالت اخیر چنان است که مجرم در اختیار دولت اسلامی (که صلاحیت قانونی نسبت به تعقیب مجرم دارد) قرار گرفته باشد.
در باب بردگی اسیران، قبل از اسلام نظام بردهداری معمول و متداول بود و اسلام بنا به مقتضیات زمانی و مکانی آن را تأیید کرد، اما روشهای بسیاری را برای آزاد کردن بردگان مقرر داشته است. با این همه، به تدریج نظام بردهداری در سراسر جهان از هم گسیخته شد و از سده نوزدهم میلادی به طور کامل منسوخ شد. البته در اسلام لزوماًً اسیران جنگی به صورت بردگان در نمیآیند، بلکه این پیشوای مسلمانان است که اگر مصلحت دانست، چنین عمل خواهد کرد. امروزه مسلم است که رهبر یک کشور اسلامی آشنا به ضرورت زمانه، چنین عملی را مجاز ندانسته و هرگز دستور برده کردن اسیران جنگی را نمیدهد.ناگفته نماند که باید دو واژه را از یکدیگر تفکیک کنیم: بردهداری و بردهسازی. آنچه مسلم است پیامبر اسلام (ص) بردهداری را الغا نکرده و این بدان جهت بود که بردهداری نقش عمدهای در مالکیت و ثروت زمان ایفا میکرد، سپس پیامبر با سیاستی که در پیش گرفت، بردهداری را به مرور زمان ریشهکن نمود و این سیاست از بین بردن منبع اصلی تولید برده بود. منبع اصلی تولید برده جنگ و اسرای جنگی بودند که تا قبل از آن تاریخ به برده تبدیل میشدند و در تمامی غزوهها و سریهها در زمان پیامبر نمیتوان حتی یک مورد برده گرفتن و بردهکردن اسیر را دید.پایان اسارت بر اساس مقررات حقوق بینالملل، به جز در مورد فرار موفقیتآمیز، اسارت با آزادسازی اسیر از اسارت قدرت بازداشتکننده، پایان میپذیرد. تمامی اسیران باید پس از خاتمه مخاصمات فعال بدون تأخیر آزاد و به میهن خود بازگردانده شوند. آن دسته از اسیران که مرتکب جرم قاتل تعقیب شدهاند و علیه آن ها رسیدگی جزائی در جریان است، باید دوره مجازاتشان کامل شود و شاید تا پس از قطع مخاصمات فعال در توقیف نگهداشته شوند.
در اسلام پایان اسارت با تعیین سرنوشت اسیران جنگی به صور زیر قابل پیشبینی است:
الف. من یا استرداد اسرای جنگی به صورت یکجانبه. بازگشت اسرای جنگی به میهنشان به طور یکجانبه، یکی از راههای پیشبینی شده در اسلام برای تعیین سرنوشت اسیران جنگی است. آزادی بدون قید و شرط اسرای جنگی که در اصطلاح قرآنی به آن «من» اطلاق شده و به معنی رایگان و بلاعوض و صرفاً به خاطر مسائل انسانی است.
ب. فدیه. فدیه به دو صورت است؛ یکی این که کشور متبوع اسیر و یا خانوادهاش و یا شخص او، در ازای آزادی وی از اسارت، مبلغی به دولت دستگیرکننده بپردازند. چنان که پیامبر (ص) درباره اسرای بدر چنین فرمودند. دوم این که در برابر آزادی اسیر، شخص دیگری که در اسارت طرف دیگر جنگ قرار دارد، آزاد شود.
حقوق مرتبط با اسیران و سازمان های حقوقی مربوط به آنان عموماً در زمانی تدوین گردیده که اسیر شدن چندان موضوعیت خارجی نداشته (یعنی عام و همه گیر نبوده) ، در اوت سال ۱۸۶۴ یعنی قبل از وقوع جنگ بینالمللی اول ، بانیان و بنیان گذاران قرارداد ژنو اولین بار به صورت گسترده و منسجم اقدام به وضع قوانین نمودند اما تجربه ی جنگ جهانی اول به خوبی نشان داد که مقررات مذکور تنها در قلمرو تشریفات موضوعیت داشته و نه در صحنه ی واقعیت ها . همچنین مقررات ژوئیه ی ۱۹۲۹ که پس از فروکش شدن شعله های جنگ ویرانگر اول جهانی مورد تصویب قرار گرفت و قوانین ۱۸۶۴را بر اساس مقتضیات شرایط نوین تجدید نظر و تعدیل نمود و به تصویب اکثر کشورهای جهان رسید لیکن در عمل این مقررات نیز زیر پا گذاشته شد. زیر پا گذاردن علنی مقررات این موافقت نامه، هم برای زندانیان اتحاد شوروی سابق در آلمان و هم برای زندانیان آلمانی و ژاپنی در اتحاد شوروی سابق و بیگاری این اسیران در اردوگاه های مخوف کار اجباری و … همه بیانگر این است که هر جنگی مقررات و قوانین خودش را خود تعیین میکند.
فرم در حال بارگذاری ...