-
- به کارگیری جریان وجوه نقد آزاد جهت تصمیم گیری با توجه به اینکه در تحقیقات داخلی از این معیار استفاده چندانی نگردیده است.
-
- بررسی رابطه دو معیار نقدی با معیار غیر نقدی
-
- بررسی رابطه معیارهای نقدی با رشد فروش و نسبت نقدینگی
- بررسی اینکه EPS با CFO همبستگی قوی دارد یا با FCFF
. طبق نتایج در بین متغییرهای مستقل رابطه بینLQ و GS همبستگی قوی، مثبت و معنادار وجود دارد، بنابرین با افزایش رشد فروش می توان انتظار داشت که نسبت نقدینگی نیز افزایش یابدو وجود رابطه معنادار بین جریان وجوه نقد آزاد شرکت هر سهم ر ا با سود هر سهم رشد فروش و نسبت نقدینگی را مورد سنجش قرار میدهد.در مورد سود هر سهم بیان کرد که بین EPS, GS, LQ با جریان وجوه نقد آزاد هر سهم همبستگی مثبت وجود دارد، بنابرین می توان انتظار داشت با افزایش هر یک از متغیرهای مستقل، مقدار جریان وجوه نقد آزاد هر سهم نیز افزایش یابد.
۲-۲-۱-۴ علوی طبری، رباط میلی، یوسفی اصل (۱۳۹۱):در تحقیقی باعنوان مسئله ی نمایندگی و قیمت گذاری خدمات حسابرسی مستقل آزمونی مبتنی بر فرضیه ی جریان های نقدی آزاد
که به تأثیر مسائل نمایندگی ناشی از جریان های نقدی آزاد شرکت ها بر قیمت گذاری خدمات حسابرسی مستقل پرداخته است. به منظور بررسی ارتباط بین هزینه های نمایندگی ناشی از جریان های نقدی آزاد و حق الزحمه ی حسابرسی، مورد سنجش قرار گرفت. حق الزحمه ی حسابرسی در شرکت های با جریان های نقدی آزاد بالاتر و فرصت های رشد اندک و نیز در شرکت هایی با جریان های نقدی آزاد بالا و فرصت های رشد زیاد نسبت به سایر شرکت ها بیشتر خواهد بود.
آن ها هم چنین در یافتند که بدهی تأثیر معنادار اما مثبتی بر ارتباط بین جریان های نقدی آزاد با حق الزحمه ی حسابرسی در شرکت هایی با جریان های نقدی آزاد بالا و فرصت های رشد زیاد دارد. بدین معنا که بدهی باعث افزایش حق الزحمه ی مورد نظر حسابرس در این گروه از شرکت ها می شود. در توجیه این نتایج می توان عنوان نمود؛ نسبت بدهی، بیانگر نوع دیگری از رابطه ی نمایندگی به دلیل تامین مالی حاصل از استقراض است. افزایش در نسبت بدهی به علت تأکید بر رابطه نمایندگی بین مدیریت و اعتباردهندگان احتمالاً تقاضا برای خدمات حسابرسی و در نتیجه حق الزحمه ی این خدمات را افزایش میدهد.
۲-۲-۲ تحقیقات خارجی
۲-۲-۲-۱ آرتور مورگادو (۲۰۰۲): در تحقیقی با عنوان فرضیات سرمایه گذاری ناکافی و مازاد: تجزیه و تحلیلی با بهره گرفتن از پانل داده ها
به بررسی رابطه بین ارزش شرکت و سرمایه گذاری به منظور آزمودن فرضیات سرمایه گذاری ناکافی و مازاد پرداختند.در این مقاله رابطه بین ارزش شرکت و سرمایه گذاری رابطه ای درجه دوم است، که حاکی از وجود سطح بهینه ای از سرمایه گذاری میباشد؛ سطوح پایین تر از سطح بهینه، فرضیه سرمایه گذاری ناکافی و سطوح بالاتر، فرضیه سرمایه گذاری مازاد را تأیید میکنند
نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که در واقع، سطح بهینه ای از سرمایه گذاری وجود دارد یعنی سطحی که در آن پروژه های NPV مثبت به اتمام میرسند. بنابرین در روند سرمایه گذاری مازاد، به واسطه واگرایی منافع بین سهامداران و مدیران، ارزش شرکت ها از آنچه هست بیشتر شده و وجود اطلاعات نامتقارن نیز به این امر کمک میکند. در مقابل، شرکت هایی هستند که به ارزش واقعی خود در یک روند سرمایه گذاری ناکافی نائل نمی شوند که حاکی از افزایش قیمت منابع مالی خارجی به دلیل وجود اطلاعات نامتقارن است از این رو شرکت ها از پروژه های با NPV مثبت چشم پوشی میکنند. در این مورد، روند سرمایه گذاری ناکافی نیز به دلیل وجود اطلاعات نامتقارن تسهیل میگردد اما این امر به خاطر تضاد بین سهامداران و دارندگان اوراق قرضه و تضاد بین سهامداران جاری و آتی رخ میدهد.
۲-۲-۲-۲ لاروکا و کاریولا (۲۰۰۵):در تحقیقی با عنوان مشکلات سرمایهگذاری بیش از حد و سرمایهگذاری ناکافی: مشخص کردن عوامل، عواقب و راه حل ها بر این موضوع که منازعات احتمالی منافع میان مدیران، سهامداران و گروگذاران برروی ساختار سرمایه ، فعالیتهای مدیریتی سازمان و سیاست های سرمایهگذاری که میتوانست همراستا با بروز تصمیمات مدیریتی ناکارامد و سرمایهگذاریهای غیر بهینه که به طور کلی تحت فهرستی از مشکلات سرمایهگذاری ناکافی و بیش از حد نشأت میگیرند تأثیرگذار هستند، بر این عقیده بودند تا به واسطه شناسایی عوامل تاثیرگذار در این حوزه، تعیین عوامل و عواقب فرآیندهای ارزش تولید و هم چنین مطرح کردن راه حل های احتمالی، این مشکلات را به بحث و گفتگو بکشانند. آن ها پس از مواجه شدن با اثرات و مفاهیم آن ها بر روی فعالیتهای مدیریتی سازمان به واسطه شناسایی ارتباط این پدیده و نشان دادن داده های تجربی اصلی که در تحقیقات متعارف ظهور میکنند، پیشنهادات مالی اصلی یافت شده را که میتوانند از تأثیر آن بکاهند، خلاصه کردند.
۲-۲-۲-۳ اسکات ریچاردسون (۲۰۰۶): در تحقیقی با عنوان سرمایه گذاری بیش از اندازه جریان نقدی آزاد به بررسی میزان سرمایه گذاری بیش از اندازه جریان نقدی آزاد در سطح شرکت می پردازد. محقق در
تجزیه و تحلیل تجربی با بهره گیری از یک چارچوب مبتنی بر حسابداری به سنجش ساختارهای جریان نقدی آزاد و سرمایه گذاری بیش از اندازه می پردازد. تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری بیش از اندازه و جریان نقدی آزاد نمونه ای از نحوه کاربرد بهتر اطلاعات حسابداری در تحقیقات علمی است. شواهد موجود در این مقاله نشان میدهد که سرمایه گذاری بیش از اندازه یک معضل مشترک برای داد و ستدهای عمومی شرکت های ایالات متحده است. افزون بر این، غالب جریان نقدی آزاد به صورت دارایی های مالی باقی می ماند.
۲-۲-۲-۴ فرانچسکو فرانزونی (۲۰۰۸): در تحقیقی با عنوان سرمایه گذاری ناکافی در مقابل سرمایه گذاری مازاد: شواهدی از واکنش قیمت به سهم بازنشستگی که هدف این مقاله پرداختن به موضوع سرمایه گذاری ناکافی در مقابل سرمایه گذاری مازاد است. هدف نخست، آزمودن این مسئله است که آیا پیامدهای این نظریه ها تاثیر معنی داری بر ارزش بازار دارد یا نه. سپس، تجزیه و تحلیل تلاش دارد تا به مقایسه اهمیت این دو انحراف بپردازد. محقق اعلام کرد که مشارکت اجباری برای سود تعریف شده برنامه های بازنشستگی، یک راهبرد شناسایی واحدی را برای برآورد ارزشیابی بازار از ارزش منابع داخلی کنترل کننده فرصت های سرمایه گذاری ارائه میکند. کاهش قیمت در پی افت ناشی از بازنشستگی به صورت نقدی برای شرکت هایی که به نظر میرسد پیشتر محدودیت مالی بیشتری داشتند شدید است که نشان دهنده تاثیر منفی اصطکاک مالی در سرمایه گذاری میباشد. در مقابل، کنترل اندک بر تصمیات مدیریتی واکنش منفی قیمت را به مشارکت مطابق با نظریه های امپراتوری سازی کاهش میدهد. در حالی که به نظر میرسد سرمایه گذاری مازاد یک انحراف رایج در پانل شرکت های بزرگ باشد، سرمایه گذاری ناکافی به ظاهر در مواردی غالب است که بیشتر نماینده حد واسط شرکت های ثبت شده است.