امام در مصاحبه با خبرنگاران مسلمان مقیم انگلستان و خبرنگاران آفریقایی و آسیایی در ۲۶ آذزماه ۱۳۵۸ فرمودند: “بنا نبوده است که یک حاکمی وقتی حکومت کند یک جایی را از جای دیگر فرق بگذارد مگر آن وقت که انحراف پیدا شد اگر همچون حکومتی ما فرض کنیم در یک کشوری پیدا شد که نظر حاکم بر حسب تکلیفی مکلف است به طور تکلیف الهی موظف است به حسب قانون که همه کشور را با یک نظر نگاه کند در اجرای قانون مابین حاکم و محکوم یک جور باشد. در پروژههایی که درست میکنند برای تعمیرات برای هر چیزی، همه جا مثل هم باشد، به عدالت باشد”.(صحیفه نور ، ج۱۱ص۲۹۳).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
“ثروتهایی را که عده معدودی که استفاده جو ربوده اند را باز خواهیم گرفت. شرایط زندگی افراد محروم را بهبود خواهیم بخشید و ملت را در راه شرافت و فداکاری و به سوی یک جامعهی آزاد و نوین رهبری خواهیم کرد” (صحیفه نور ، ج ۵ ص ۴۸۹)
“آنها(دشمنان) میخواهند که جیب ایشان پر بشود؛ و اسلام جیب پر کن نیست اسلام با ضعفاست”.(صحیفه نور ، ج ۸ ص ۲۰۶)
“اسلام با مستمندان بیشتر آشنایی دارد تا با آن اشخاصی که ثروتمند هستند”.(صحیفه نور ، ج ۱۰ ص۴۸۱)
امام در پیام تجلیل و تقدیر از جهادگران جهادسازندگی در ۱۴ آذر ۱۳۶۷ اشاره ای دارند به اینکه: “اسلامی که پرچمداران آن پا برهنگان و مظلومین و فقرای جهانند و دشمنان آن ملحدان و کافران و سرمایهداران و پول پرستانند، اسلامی که طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بیبهره بودند و دشمنان حقیقی آن، زر اندوزانی حیلهگر و قدرتمداران بازیگر و مقدسنمایان بیهنرند”.(صحیفه نور ، ج ۲۱ص۲۰۴)
امام در بخشی از پیام دیگری که در ۲۹ تیرماه ۱۳۶۷ به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه ۵۹۸ صادر کردند بیان نمودند: “و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانهاند و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفههای بیدرد، با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب درهاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه، بحث قیام و راحتطلبی بحث دنیاخواهی و آخرتجویی، دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشود و تنها آنهایی تا آخر خط با هم هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند فقرا و متدینین بیبضاعت، گردانندگان و برپا دارندگان واقعی انقلاب هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا بر هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم”.( صحیفه نور ، ج ۲۱ص ۸۶ ).
امام مخالف با فعالیتهای بخش خصوصی درامرتولید وسرمایه گذاری نیستند.ایشان معتقد بودند، بای حد و حدودی در نظر گرفتهشود. یعنی آزادی اقتصادی تا جایی باشد که به مصالح ملی و اسلامی لطمه نزند. دراین مبحث دولت به عنوان بازوی بخش خصوصی میبایست، علاوه بر نقش نظارتی خود، در جایی که بخش خصوصی به هر علتی توان ورود ندارد، خود ورود داشته و احتیاجات را برآورده کند. این دیدگاه مانع افسار گسیختگی موجودی که در نظام غرب است، در نظام اقتصاد اسلامی می شود. در واقع این دیدگاه ریشه در عدالت اجتماعی امام خمینی دارد که به زعم ایشان خصوصیسازی صد در صد و ولنگار مد نظر غرب، باعث تقویت اغنیا میشود و جامعهی متوسط اقتصادی و فقیر را محکوم به نیستی می کند.
حضرت امام خمینی بعنوان معمار بزرگ انقلاب اسلامی طی دوران حیات سیاسی، علمی و مبارزاتیشان بهویژه در طول چهار دهه رهبری انقلاب خونبار اسلامی (از سال ۱۳۴۰ به بعد) در سخنرانیها، پیامها، نامهها، نوشتهها و … خطوط اساسی نهضت اسلامی را در زمینههای مختلف بطور واضح و روشن، بیان فرمودهاند. کلیه مطالبی که به صورتهای مختلف از معظم له صادر شده، همواره روشنگر راه ملت مسلمان ایران وتعیین کننده اصولی بوده که انقلاب اسلامی ملت ایران، تنها بر پایه آن اصول قابل تحلیل و بررسی است. این انقلاب بزرگ بدون در نظر گرفتن مجموعه بیانات و رهنمودهای امام خمینی معنا و مفهومی نخواهد داشت.
دیدگاه امام خمینی پیرامون رفاه اجتماعی
سوره حجر آیه «۲۱-۱۹» قرآن کریم میفرماید:
“زمین را گستردیم و در آن کوههای عظیم و استوار افکندیم و از هر چیزی به شیوهای سنجیده در آن رویانیدیم (۱۹) و معیشت شما و کسانی را که شما روزی دهنده اشان هستید در آنجا قرار دادیم (۲۰) هر چه هست قراین آن تردد است و ما جز به اندازهای معین فرو نمیفرستیم (۲۱)
یکی از نشانههای پویایی و سر زندگی در یک نظام اقتصادی ، به تولید و اندیشه ی آن سیستم در مورد تولید بر می گردد. نظام اقتصاد اسلامی هم از این قاعده مستثنی نیست. و در جای جای این دین مبین به اهمیت تولید و کار و کوشش اشاره شده است.علت تاکید به این مسئله هم برای رسیدن به رفاه عمومی و و رهایی از فقر و محرومیت است.البته کار مورد اشاره نیز باید مولد و خلاق باشد و ارزش افزوده ای ایجاد کند تا بتوان نام (کار) بر آن گذاشت در غیر اینصورت کاری کاذب و دروغین است.این یعنی اینکه برای کار از منظر دینی می توان به این تعریف رسید:” هر گونه فعالیتی که برای تولید کالاو خدمات مورد نیاز یا بالابردن سطح اقتدار جامعه و رفاه عمومی در چارچوب قوانین و ارزشهای دینی انجام می پذیرد”.
اهمیت نگاه بالا هم از این امر هم ناشی است که با رونق و پویایی اقتصادی در جامعه ی اسلامی ، می توان ابتدا به عدالت فردی ، و در نگاه کلان تر ، به عدالت اجتماعی در پرتو عدالت اقتصادی رسید. چیزی که در نگاه سیستماتیک وار امام خمینی (رحمه الله علیه) اهمیت فراوانی دارد:رسیدن به عدالت اجتماعی ، که هدف غایی جامعه ی اسلامی می باشد. نکته ی مهم این است که ، ایشان مقولههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی را نه به صورت جزایر جداگانه، بلکه بصورت مسئله ای که با هم به شدت بر روی هم تاثیر گذارند می نگریسته اند.در واقع باید اذعان کرد که به زعم اسلام و قاعدتا امام خمینی (رحمه الله علیه) هدف نهایی در جامعه ای اسلامی بر پایی عدل و قسط می باشدو چنانچه یکی از این شرایط فراهم نشود، رسیدن به هدف فوق امکان پذیر نمی باشد.
برای رشد و توسعه ی اقتصادی ، مهمترین کلیدی که برای ورود به رشد اقتصادی وجود دارد، اهمیت تولید و کارهای مولد است .اما اینجا باید یک پرانتز ی را برای رشد اقتصادی در ممالک اسلامی و جامعه ی اسلامی در نظر داشت و آن به حداکثر رساندن رفاه عمومی است ، نه به حداکثر رساندن سود فردی که جوامع غربی بر روی آن مانور می دهند.
با توجه به دیدگاه اسلامی، که هدف رفاه عمومی است ، و بر چیدن فقر و بی عدالتی در جامعه اسلامی، می توان به نظریات امام خمینی (رحمه الله علیه) روی آورد که این مسئله به کرات از سوی ایشان تاکید شده است و دولت و حکومت اسلامی را به اهمیت دادن به این مسئله فرا خوانده است.ایشان در خصوص برقراری عدالت می فرمایند:” ثروتهایی را که عده معدودی استفاده جو ربوده اند، بازخواهیم گرفت، شرایط زندگی افراد محروم را بهبودخواهیم بخشید و ملت را درراه شرافت و فداکاری و به سوی ساختمان یک جامعه آزاد و نوین رهبری خواهیم کرد.”(صحیفه امام، ج ۵، ص ۴۸۹)
از نگاه امام خمینی(رحمه الله علیه) اهمیت دادن به ضعفا، از جمله رویکردهای حکومت اسلامی است.این، ناشی از دیدگاه عدالت جویانه ی امام است، که چنین رویکردی به ضعفا دارند.و این فصل ممیز دیدگاه های ایشان با رویکردهای سوسیالیستی وکاپیتالیستی رایج در جهان می باشد.اولی که به دولت رفاه می اندیشد و در نهایت دولت آنقدر رشد می کند که به توزیع مساوی فقر می انجامد.دومی که به حداکثر رساندن سود فردی توجه کلی اش را بنا نهاده است.البته باید به این نکته هم اشاره کرد که اقتصاد اسلامی ، اقتصاد صدقه ای نیست که چاره ی حل مشکلات قشر محروم باشد.با رجوع به سخن بالا هدف اولیه ی ذکر شده بهبود بخشیدن به زندگی افراد محروم است ، که النهایه به عدالت اجتماعی خواهد رسید.
برای رسیدن به اینکه این عدالت اجتماعی ، در سایه ی اقتصاد اسلامی برقرار شود، لزوما باید یک سری از مقدمات را تهیه کرد.مهمترین عامل، کسب کار و روزی حلال می باشد. کاری که مولد باشد و به در آمد زایی منجر شود. هدف اولیه جامعه ی اسلامی ، کسب کار و تلاش است.و این مرتبه ای است که صراحتا از آن به عنوان مجاهدت در راه خدا یاد شده است.
با رجوع به اندیشههای امام خمینی (رحمه الله علیه) که الهام گرفته از اندیشههای ناب اسلامی است، متوجه می شویم که ایشان نیز از این دریچه جهت رسیدن به عدالت اقتصادی(اهمیت دادن به زندگی ضعفا) ، نظر داشته اند. وبا روشن بینی خاص خودشان برای تحقق این امر مهم، مسئله را به کارشناسان و کاربلدان احاله کرده اند. ایشان در جایی می فرمایند: “این به عهده ی علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اقتصاد ، طرحها و برنامههای سازنده و در برگیرنده ی منافع محرومین و پابرهنهها ارائه دهند”.
مسئله ای که پیچیده و غامض نیست.با رجوع به اندیشههای اسلامی که قطره ای از حکایات و احادیث آن در این مقال آمد و به اهمیت کار و کوشش و تولید اشاره شده است، می توان راهکارهای فراوانی با نگاه به اهمیت تولید ، و رسیدن به رفاه عمومی دست یازید.
از طرفی هم ، یکی از عوامل موثر در رفاه عمومی یا اجتماعی که منجر به عدالت اجتماعی می شود، نقش حکومت است که در این زمینه باید به یاری این مسئله بشتابد.و این مسئله با استفاده کردن حکومت از نظریات اندیشمندان در جهت برقراری هدف اولیه است. مسئله ای که امام بزرگوار صراحتا به آن اشاره داشتند. یکی از اهداف ما برقراری رفاه اجتماعی است .اکنون با نگاهی اولیه به مسئله ی رفاه اجتماعی جواب خودمان را با نگاه امام خمینی (رحمه الله علیه)تطبیق خواهیم داد.
رفاه اجتماعی تعبیری است که بیشتر به یک وضعیت چندجانبه- اقتصادی، اجتماعی و سیاسی معطوف است و حفظ شأن انسانها و مسئولیتپذیری جامعه در قبال آن و ارتقای توانمندی کلیت جامعه در عرصههای فردی و جمعی از اهداف اساسی آن است. قبل از هر چیز باید تاکید داشت که رفاه اجتماعی، سازمانی عظیم، گوناگون و پیچیده است. در اینجا برداشت از مفهوم سازمان، فراتر از یک شکل و ساختار تشکیلاتی است و به جمیع مناسبات اجتماعی- اقتصادی و نیز ساخت قدرت و مفاهیمی همچون دموکراسی و جامعه مدنی اطلاق میشود. یکی از پایههای اندیشهای در زمینه رفاه اجتماعی به نظریه اخلاقی دولت بر میگردد که بر مبنای آن، وظیفه اخلاقی دولت، حفظ امنیت و ایجاد اعتماد عمومی به کارکردهای جامعه در جهت حفظ منافع یکایک افراد جامعه است و عدالت نیز در این زمینه نقش بسزایی بر عهده دارد، و زمانی که عدالت، بعد اجتماعی به خود میگیرد، احساس امنیت و رفاه در افراد جامعه رو به پایداری میرود.
مفهوم نوین رفاه اجتماعی هم امروزه ضمن در برداشتن همه آن مفاهیم، متکی است بر مسئولیت جامعه در برابر آحاد مردم و ضرورت پذیرش این مسئولیت از سوی کسانی که به نوعی در فرایند تولید، ضمن برخورداری از مزیتهای جامعه ـ که حداقل آن، عبارت از بازار برای کالاهای تولیدی است دست دارند.
با پذیرفتن این مسئله که رفاه اجتماعی ، یک مسئله ی سیستماتیک وار است و ، در این فرایند رسیدن به رفاه عمومی ، عوامل گوناگونی نقش دارند، چیزی که مهم می نماید نقش حکومت ، به عنوان کاتالیزور می باشد و مسئولیتی که برابر آحاد جامعه در این خصوص دارد. در نگاه اسلامی و بالتبع از دید امام خمینی (رحمه الله علیه) ، این رفاه عمومی، رنگ عبادی و مقدسی هم به خود می گیرد.برای پی بردن به چگونگی این امر بر می گردیم به سوال اولیه ی خودمان که چرا رفاه عمومی هدف اولیه است؟ در حالیکه در جوامع غیر اسلامی غایت همان رفاه عمومی است؟
همانطوری که اشاره شد، این سوال را می شود در دیدگاه های امام خمینی(رحمه الله علیه) جست .برای اینکه به زعم ایشان غایت انسان ، اقتصاد نیست.انسان . تا آخر هست ، و برنامه اسلام این است که این انسان را جوری کند که هم اینجا صحیح باشد و هم آنجا صحیح باشد، راه مستقیم ، نه طرف شرق نه طرف غرب ، صراط مستقیم ، یک سرش اینجاست یک سرش در نهایت .
این فصل ممیزه ی اندیشه ی اسلامی با اندیشههای غیر اسلامی است.این نگاه نمی تواند رفاه عمومی را نقض کند.بلکه امام خمینی(رحمه الله علیه) رفاه عمومی را برای رسیدن به اهداف والاتر مد نظر داشتند.اینجا نقش رفاه عمومی نقشی مقدس است .مسئله ای که امام به فکر اقتصاد محرومان است ناشی از همین دیدگاه است.و این مرتفع نمی شود، مگر با رجوع کردن به اندیشههای ناب اسلامی که تاکید فراوان بر کار مولد و غیر کاذب شده است. این تاکید برای دوری جستن از فقرو محرومیتی است، که به شدت اسلام ما را از آن حذر داشته است . در جایی که رسول اکرم(ص) می فرماید: فقر به آن نزدیک است که به کفر انجامد، تاکیدی است به اهمیت داشتن این امر در این دین مبین.مسئله ای که اگر حل شود، خود به خود و اتوماتیک وار به رفاه عمومی و عدالت اجتماعی می انجامد.
حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه)، انقلاب اسلامی را انقلاب محرومین و مستضعفین میدانستند. در واقع انقلاب اسلامی اصولا از جانب مستضعفین علیه مستکبرین برپا شد.
در دیدگاه امام دین مبین اسلام اهمیت زیادی برای معنویات قائل است و توجه به مادیات را تا جایی مشروع میداند که مانع از رشد وسعادت انسان نشود و همین موضوع به خودی خود مانع ازکسب حرام خواهد شد و اگر تاکید اسلام به پرداخت خمس و زکات و البته بخشش در راه خدا را در نظر بگیریم، خواهیم دید که حتی ثروتهای از راه مشروع بدست آمده در دست انسانهای متعهد باقی نمیماند، و در راه خیر صرف میشود.
قانون مالی مثلا در اسلام که برای اداره کشور و احتیاج زندگانی مادی وضع شده بطوری وضع شده است که جنبه زندگانی معنوی در آن منظور است و کمک کاری به زندگانی معنوی می کند از این جهت در دادن مالیاتها ایمان به خدا که بواسطه آن زندگانی معنوی تأمین و روح انسانی بزرگ میشود، شرط شده است.
.
امام بر عدالت اجتماعی و دفاع از مستضعفین و مقابله با مستکبرین تاکید داشتند و این را یکی از اصول مکتب اسلامی میدانستند که به نوبه خود، در تعدیل ثروت و برابری تقریبی سطح زندگی جامعه بسیار نقش دارد و نیاز به توضیح نیست که باید عدالت اجتماعی را در همه ابعاد و سطوح اقتصادی از جمله در واگذاری و تقسیم اراضی دولتی و انفال گسترش بدهیم.
“پیغمبرها تاریخشان معلوم است، اینها آمدهاند که بسیج کنند این مستمندان را ، که بروند واین غارتگرها را سرجای خودشان بنشانند و عدالت اجتماعی را درست کنند. ” (همان ، ج۸ ص ۲۹۳)
تاکید همیشگی امام بر ساده زیستی مسئولین و البته تقید خود ایشان بر یک زندگی ساده نشان از اهمیت ایشان به یکی دیگر از اصول اقتصاد اسلامی است. همگی ما روایات بسیاری از ائمه معصومین علیهم اسلام در این مورد در ذهن داریم.
بنابر آن چه گذشت مسئولان تهیه برنامه توسعه اجتماعی که وظیفهای جز فراهم ساختن زمینه رشد و تکامل انسانها ندارند باید قبل از هرگونه تصمیمگیری پیرامون رفاه وتامین اجتماعی، تصویر روشنی از “رشد و کمال انسان” داشته باشند.
انقلاب اسلامی ودیدگاه امام خمینی برحفظ منافع محرومین وگسترش رفاه اسلامی
کسانی که از سال ۱۳۴۱ در جریان مبارزات مردم ایران بر ضد رژیم شاهنشاهی، به رهبری امام خمینی (رحمه الله علیه) حضور فعال داشتند یا شاهد حوادث آن زمان تا زمان پیروزی سال ۱۳۷۵ و حوادث مهم بعد از آن، به ویژه دوران هشت ساله جنگ تحمیلی، بوده اند به خوبی میدانند که طبقات محروم و مستضعف بزرگ ترین نقش را در سرنگونی رژیم شاهنشاهی و خنثی ساختن توطئههای دشمنان داخلی و خارجی و تثبیت نظام اسلامی داشته اند. در این دوران بسیار حساس و سرنوشت ساز، کارگران، پیشه وران، کشاورزان، دانشجویان، دانش آموزان و طلابِ جوانی که غالباً از فرزندان همین طبقات بودند، در صحنههای مهم مبارزات حضور فعال داشتند. اکثر قریب به اتفاق زندانیان، شکنجه شدگان، تبعیدیان، شهدا و جانبازان از همین اقشار زحمت کش و محروم بودند؛ به طوری که میتوان گفت: پیروزی انقلاب اسلامی ایران مرهون ایثار و فداکاری و جهاد طبقات محروم و شریف است، چنان که امام خمینی (رحمه الله علیه) بارها بدین مطلب اشاره نمودند. از باب نمونه ایشان فرمودند:
«فقرا و متدینین بی بضاعت، گردانندگان و برپا دارندگان انقلاب هستند» (صحیفه امام، ج۲ص۵۳۲)
«با پشتیبانی مردم مخصوصاً طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست ستم شاهی از کشور و ذخایر آن کوتاه گردید.» (همان، ج۱۲ص۹۱)
«مستمندان و فقرا و دور افتادهها در صف مقدم جامعه هستند، همینها و همین زاغه نشینان و همین حاشیه نشینان و همین محرومان بودند که این انقلاب را به ثمر رساندند… همینها هستند که الآن در جبههها مشغول به فدارکاری هستند.» (همان، ج۱۲ص۶۴۲)
بنابراین، انقلاب ایران را میتوان یکی از مصادیق بزرگ نهضتهای مستضعفان به شمار آورد و صاحبان اصلی انقلاب نیز همانها هستند. ولی این انقلاب با دیگر انقلابهایی که به وسیله طبقات محروم و مستضعف به وقوع پیوسته یک تفاوت مهم دارد: آن انقلابها غالباً ماهیت اقتصادی و ضد تبعیضاتی داشته و با تبلیغات در این محورها مردم به صحنههای مبارزه و پیکار کشیده میشدند. برخلاف انقلاب ایران که ماهیت اسلامی داشت. امام خمینی به عنوان وجوب دفاع از اسلام و ارزشهای دینی و مبارزه بر ضد ترویج مفاسد اخلاقی و امور ضد دینی مردم را بسیج میکرد و به صحنههای مبارزه میکشید، از این رو ایثار و فداکاری مردم به قصد قربت و جلب رضای خدا و عمل به تکالیف شرعی انجام میگرفت. پایداری و مقاومت، ایثار و فداکاری تا مرز شهادت نیز از همین منبع معنوی سرچشمه میگرفت.
امام خمینی در همه دوران مبارزات و بعد از آن سعی داشت نهضت از مسیر خدایی و قصد اخلاص و انجام وظایف شرعی خارج نگردد. حتی جهاد و تلاش در راه تأسیس حکومت اسلامی و تحکیم پایههای آن و خنثی ساختن توطئههای دشمنان را نیز به عنوان یک وظیفه شرعی و موجب رضای پروردگار جهان معرفی میکرد.
ولی این، بدان معنا نیست که امام خمینی توجّهی به امور زندگی و اجتماعی و سیاسی، و اقتصادی مردم نداشت و صرفاً به منظور تأسیس و تثبیت حکومت اسلامی جهاد و تلاش کنند، بلکه به همه اینها کاملاً عنایت داشت ولی از طریق اجرای احکام و قوانین اسلام. امام عقیده داشت اگر حکومت اسلامی برپا شود و احکام و قوانین دینی به طور صحیح و کامل به اجرا درآید، و مسئولان نظام اسلامی در ردههای مختلف به وظایف خود عمل کنند مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، قضایی مردم حل میشود. کشورشان آباد و در حد امکان زندگی خوب و مرفهی خواهند داشت.
بی تردید مهم ترین هدف امام خمینی (رحمه الله علیه) در مبارزات، سرنگونی رژیم شاهنشاهی و اقامه حکومت اسلامی بود که با ایثار و فداکاری و جهاد مردم شریف و دیندار به پیروزی رسید. ولی امام به خوبی میدانست که حکومت وسیله است نه هدف. هدف امام فقط این نبود که حاکمانی بروند و حاکمانی دیگر جایگزین آنان شوند. بلکه عقیده داشت با استحکام نظام اسلامی و اجرای کامل و همه جانبه احکام و قوانین دین، مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی مردم حل میشود و سعادت دنیا و آخرت آنان تأمین میگردد. بنابراین، امام در تأسیس حکومت اسلامی اهدافی را تعقیب میکرد که تحقق آنها را از آثار اجرای کامل احکام و قوانین اسلام میدانست. در طول مبارزات نیز گاه گاه بدین مطلب اشاره میکرد.
عدالت اجتماعی ورفاه اجتماعی ازمنظرامام خمینی
یکی از مهم ترین آرمانهای امام خمینی (رحمه الله علیه) تحقق عدالت اجتماعی، کم شدن فاصله طبقاتی، رفع تبعیضات ظالمانه، حمایت از محرومان و فقر ستیزی بود. از بررسی سخنرانیها، پیامها، توصیههای امام استفاده میشود که مسئله رفعِ تبعیض و فقر ستیزی یکی از اهداف بزرگ او بوده که همواره بدان تأکید داشت. آن بزرگوار به قدری در این باره سخن میگفت که به عنوان پناهگاه مستضعفان و پابرهنهها شناخته شد. کسانی که دوران صدر پیروزی انقلاب را درک کرده اند و سخنان و موضع گیریهای امام خمینی و دیگر مسئولان نظام را شنیده اند به خوبی میدانند که حمایت از محرومان و مستضعفان یکی از مهم ترین و پر جاذبه ترین شعارهای انقلابیون و مورد عنایت و تأکید رهبر انقلاب بود.
امام به دو انگیزه بر این هدف تأکید میکرد:
انگیزه اول: انجام وظیفه دینی:
زیرا کوشش در تحقق عدالت اجتماعی و دفاع از حقوق محرومان و مبارزه با ستمکاران و چپاول گران اموال عمومی یکی از بزرگ ترین اهداف پیامبران و پیامبر اسلام بوده است. در قرآن میگوید:
«ما پیامبران را با دلیلهای روشن فرستادیم و با آنان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم عدالت را برپا سازند.» (حدید، آیه۵۲)
«ای کسانی که ایمان آورده اید عدالت را برپا سازید.»( نساء، آیه۵۳۱)
فرم در حال بارگذاری ...