زیمرمن معتقد است که فراگیران خودگردان، اهداف مشخصی برای خود در نظر می گیرند و برای دستیابی به آن ها راهبردهایی را به کار میبرند. این یادگیرندگان، خود شروع به یادگیری میکنند، بر پیشرفت خود نظارت دارند و آن را ارزیابی میکنند. انگیزش درونی و خود ـ انگیختگی در عمل از دیگر ویژگیهای یادگیرندگان خود گردان است. به عبارت دیگر، آنان علاوه بر استفاده از راهبرهای شناختی و فراشناختی در یادگیری و ارزیابی نتایج نیز برانگیخته هستند. یادگیرنده های خودتنظیم، راهکارهای شناختی مناسب را به کار می گیرند و از نظر تحصیلی، انگیزه لازم را دارند. فراگیرانی که در یادگیری خود تنظیم فعالند از راهکارهای شناختی یادگیری از قبیل تکرار منظم، بسط و سازماندهی استفاده مینمایند. یادگیرندههای خود تنظیم در برنامه ریزی و سازماندهی یادگیری، مدیریت زمان و برنامه ریزی زمانی، هدف گذاری، کنترل خود و خود ارزیابی نسبت به دیگران برتری دارند (اشنایدر[۳۵] و همکاران، ۱۹۸۹؛ نقل از غلامی،۱۳۸۲). نشانه های یادگیرنده خود تنظیم عبارت است از هدفمند بودن، مدیریت زمان، تمرین معنادار و جهتدار، کاربرد مناسب راهبردهای شناختی و فراشناختی و احساس خودکارآمدی (زیمرمن، ۱۹۹۴، زیمرمن و باس، ۱۹۹۵ ؛ نقل از امینی، ۱۳۸۲). یادگیرندگان خودگردان، تکلیفهای خود را طراحی و بررسی میکنند. از فرایندهای تفکر خود، آگاهی دارند و از راهبردهای شناختی برای کسب اهدافشان بهره میجویند. یادگیرندگان خود تنظیم، اهدافی برای یک تکلیف ویژه بر میگزینند و از راهبردهای مناسبی برای کسب این اهداف استفاده میکنند، آن ها پیشرفت خودشان را نظارت و کنترل میکنند و راهبردهای یادگیری خودشان را تا حدی که لازم باشد، تنظیم مینمایند. به طور خلاصه، یادگیرندگان خود تنظیم، فعالانه جنبه های مهم شناخت و رفتار و محیط را برای کسب اهداف یادگیری خودشان، کنترل میکنند (کدیور، ۱۳۸۸).
به طور کلی، بررسیها، ویژگیهایی را به شرح زیر برای یادگیرندگان خود گردان مشخص کرده اند ( زیمرمن، ۱۹۹۸ ، ۲۰۰۰، ۲۰۰۱ ، ۲۰۰۲ ؛ وینا[۳۶] ، ۱۹۹۵، کرنو[۳۷]، ۲۰۰۱؛ نقل از مونتالو[۳۸]، ۲۰۰۳).
۱) یادگیرندگان خودگردان راهبردهای با شناختی (تکرار، بسط و سازماندهی) آشنا هستند و میدانند چگونه آن ها را به کار گیرند.
۲) یادگیرندگان خودگردان، چگونگی برنامه ریزی، کنترل و جهتدهی فرآیندهای ذهنی خود را برای کسب اهداف شخصی میدانند (فراشناخت).
۳) یادگیرندگان خودگردان مجموعه ای از باورهای انگیزشی و احساسات سازگار و مناسب از قبیل حس بالای خودکارآمدی تحصیلی، اتخاذ اهداف دانش یادگیری و احساسات مثبت نسبت به تکالیف را نشان می دهند ( خوشحالی، رضایتمندی و اشتیاق ).
۴) آن ها زمان و تلاش های خود را به منظور کار بر روی تکلیف، برنامه ریزی و کنترل میکنند و میدانند که چگونه یک محیط یادگیری مطلوب بسازند (مانند یافتن یک مکان مناسب برای مطالعه، کمک خواستن از معلمان و همکلاسان خود).
۵) آن ها تا جایی که بافت کلاسی اجازه دهد، تلاش های بیشتری برای شرکت در کنترل و تنظیم وظایف تحصیلی، جو و ساختار کلاسی (از جمله این که فرد چگونه ارزیابی بشود، تکالیف مورد نیاز، برنامه ریزی وظایف کلاسی، سازماندهی تیمهای کلاسی ) از خود نشان می دهند.
۶) آن ها هنگام انجام یک تکلیف درسی می توانند مجموعه ای از راهبردهای ارادی را جهت دوری کردن از حواس پرتی های بیرونی و درونی، حفظ تمرکز، تلاش و انگیزششان به کار برند.
به عبارت دیگر، میتوان ویژگیهای افرد خود تنظیم را در مقوله های زیر خلاصه کرد
۱) هدفمند بودن، بدین معنا که این افراد اهداف مشخصی دارند و رفتارهای به خصوصی را برای دستیابی به مقاصد خود در پیش می گیرند. چنین افرادی بر راهبردها و اعمال خود نظارت کرده و آن ها را به منظور دستیابی به موفقیت، جرح و تعدیل میکند.
۲ ) استفاده از راهبردهای شناختی و فرا شناختی، بدین معنا که این افراد هنگام روبه رو شدن با مسایل و مشکلات از راهبردهای شناختی و فرا شناختی همچون برنامه ریزی، نظارت و کنترل هشیارانه، طرح ریزی هدف و مرور ذهنی وغیره استفاده میکنند.
۳) احساس خودکارآمدی بالا
۴) بر نامه ریزی مناسب
۵) خود کنترلی و نظارت بر خود
۶) رضایت مندی و اشتیاق
۷) مدیریت زمان
۸)کنترل هیجانات
۹) تقویت خود
۱۰) مدیریت مطلوب
لذا یادگیری خودتنظیمی، با برخورداری از کیفیتی خاص، می تواند معلم را در رسالتش یاری داده و او را به سمت اهداف ذیل سوق دهد:
– در آموزش ایجاد یادگیری و شناختهای لازم به او مهارت بخشیده و او را با روشهای مختلف تدریس آشنا میسازد.
– معلم را به تشریح و تفهیم مسایل مختلف قادر میسازد.
– او را به سمت آزاد منشی و قضاوت صحیح سوق میدهد.
– بین یادگیری آموزشگاهی با مهارت های روزمره زندگی رابطه برقرار می کند.
– در توسعه شناختهای فرد، هماهنگ با نیروی اخلاقی و فرهنگی، او را قادر میسازد.
– مدیریت مطلوب کلاسی ایجاد می کند.
منابع خودنظم بخشی
زیمرمن (۱۹۸۹) تعیینکننده های خودگردانی در یادگیری را به سه دسته تقسیم می کند :
تعیین کننده های شخصی
این عوامل به باورهای شناختی پنهان مانند خودکارآمدی و اضطراب بر میگردد (زیمرمن، ۱۹۸۹). برای مثال، حالات عاطفی فراگیران، یکی از عوامل شخصی است که بر استفاده از راهبردهای خودـ گردانی (راهبردهای فراشناختی، شناختی و انگیزشی) در یادگیری تأثیر می گذارد. اضطراب می تواند مانع استفاده از فرایندهای فراشناختی، به ویژه فرایندهای کنترل رفتار شود. بنابرین، محیط آموزشی باید محیطی آرام و دور از رقابتهای فشرده و اضطراب برای فراگیران فراهم آورند.
تعیینکننده های رفتاری
نظارت بر خود، خودسنجی و خود واکنشی، آثار رفتاری تعیینکننده خودگردانی تلقی می شود. بدین ترتیب، مشاهده عملکرد شخص، اطلاعات مهمی در مورد چگونگی پیشرفت فرد به سوی اهداف به دست میدهد. نظارت برخود به دو صورت گزارش شفاهی یا کتبی و ثبت کمی کنشها و واکنشها مهمی در مورد چگونگی پیشرفت فرد به سوی اهداف به دست میدهد. نظارت برخود به دو صورت گزارش شفاهی یا کتبی و ثبت کمی کنشها و واکنش ها آموزش داده می شود. شواهد نشان میدهد که تشویق فراگیران به یاداشت برداری و ثبت واکنشهای خود، بر انگیزش، یادگیری و خود کارآمدی آن ها تأثیر می گذارد (بندورا و شانک، ۱۹۸۱؛ نقل از کدیور، ۱۳۸۸).
تعیین کننده ای محیطی
کنترل خود، از طریق مشاهده الگو بروز می کند و در آن راهبردهای خودگردانی الگو واقع می شود؛ سپس با حمایت اجتماعی همراه شده و سر انجام به تنهایی اجرا می شود (زیمرمن،۱۹۸۹؛ نقل از کدیور، ۱۳۸۸).
اصول آموزش برای خود نظم بخشی
چهار اصل اساسی جهت آموزش خود تنظیمی در زیر آمده است که از تحقیق بر روی شش مؤلفه خود تنظیمی شامل تعیین هدف، آماده کردن مکانی برای مطالعه، سازماندهی مواد آموزشی، کنترل یادگیری، ارزیابی پیشرفت و اثربخشی و مرور آزمونها به دست آمده است:
- راهنمایی یادگیرندگان به منظور آماده کردن و ساختن یک محیط یادگیری مؤثرتر.
۲- سازماندهی آموزش و فعالیتها برای تسهیل فرایندهای شناختی و فراشناختی.
فرم در حال بارگذاری ...