با توجه به درصد بالایی از هزینهها که دنیای پیشرفته امروز به امر تبلیغات اختصاص داده است، در کشور ما صنعت تبلیغات با وجود سابقه زیاد نیاز حیاتی به توسعه اقتصادی، هنوز هم جوان و غیر علمی است. سهم کشور ۷۰ میلیون نفری ما از بودجه ۱۴۰۰ میلیارد دلاری تبلیغات در جهان فقط ۶۰۰ میلیون دلار است. (فطورهچی، ۱۳۸۸)
پیشرفتهای علمی و توسعه اقتصادی بعد از انقلاب صنعتی باعث حرفهای شدن مشاغل و تولید انبوه گشت. تولید کنندگان دیگر در کارگاههای کوچک و در مقیاس پایین تولید نمیکردند بلکه کارگاههای کوچک خانگی جای خود را به کارخانجات بزرگ داد. اولین مسالهای که بعد از این وقایع به وجود آمد چگونگی فروش این محصولات بود. در سایه همین تولیدات انبوه نگاه ویژهای به بازاریابی به عنوان ابزاری جهت رسیدن به اهداف سازمانی شد. بعدها از بازاریابی به عنوان یک علم یاد شد و تبلیغات به عنوان زیر شاخهای از آن محسوب گردید. (اکبری، ۱۳۸۱)
به نظر فیلیپ کاتلر، برجسته ترین صاحب نظر در رشته بازاریابی، بازاریابی عبارت است از «فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواستهها از طریق فرایند مبادله». (اکبری، ۱۳۸۱)
محصول، قیمت، توزیع و ترفیع به عنوان آمیختههای بازاریابی یا p4 محسوب میشود؛ آمیخته بازاریابی به مجموعهای از ابزارهای بازاریابی گفته میشود که شرکت به وسیله آن سعی در رسیدن به اهداف خود در بازار دارد. (اکبری، ۱۳۸۱)
شکل ۲-۱: جایگاه تبلیغات در آمیخته بازاریابی (کاتلر و دیگران، ۱۹۹۹)
در زیر به طور خلاصه این ابزارهای بازاریابی را بررسی میکنیم.
محصول: هر چیزی که جهت توجه، اکتساب، کاربرد یا مصرف بتوان به بازار عرضه کرد و بتواند نیاز یا خواستهای را ارضا نماید، محصول گفته میشود و خدمت عبارت است از محصولی که در بر گیرنده فعالیتها، منافع یا برآورندههایی است که برای فروش عرضه میشوند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
قیمت: قیمت عبارت است از مبلغی که بابت محصول یا خدمت به حساب شخص یا سازمان منظور میشود.
توزیع: نقش کانال توزیع این است که فاصله بین انواع کانالها و خدمات (از نظر زمان، مکان و تملک) و مصرفکنندگان را کاهش دهد یا آن را از بین ببرد.
ترفیع: شرکت باید کاری بیش از عرضه محصول مناسب انجام دهد، باید بتواند مصرفکننده را از مزایای محصول آگاه سازد و تصویر بسیار خوبی از محصول در ذهن مصرفکننده ایجاد کند. شرکت برای این که بتواند از عهده چنین کاری برآید باید به شیوهای ماهرانه از ابزارهای ترفیع مانند تبلیغ، پیشبرد فروش، فروش شخصی و روابط عمومی استفاده کند. (احمد روستا و دیگران، ۱۳۸۱)
همانطوری که در بالا ذکر شد، تبلیغات در گروه ترفیع جای میگیرد که در ادامه به بررسی بیشتر آن میپردازیم.
۲-۱-۲- ارتباطات بازاریابی[۱] و جایگاه تبلیغات
ارتباطات بازاریابی، بخش مهمی از بازاریابی است که هدف آن برقراری ارتباط با بازار هدف سازمانهای مختلف است. در ارتباطات بازاریابی، اطلاعات برای آگاهی، ترغیب، برانگیختن و جلب نظر مشتریان بالقوه به محصولات و خدمات سازمان منتشر میشود. ارتباطات بازاریابی میتواند به عنوان نمایندهای از آوازه یک نشان تجاری و یا مفهوم گفتگوی میان سازمان و مصرفکنندگان توصیف شود. ارتباطات بازاریابی یا همان ترفیع شامل مجموعه فعالیتهای همگنی است که هدفش برقراری ارتباط با مصرفکنندگان محصولات است. دلایل ارتباط میان سازمانها با بازارهایشان، با یکدیگر متفاوت است. اما مقصود همهی سازمانها از برقراری ارتباط با بازارها و مصرفکنندگان تهییج آنها برای آگاهی یافتن از محصولات یا خدمات جدید سازمان میباشد. فعالیتهای ارتباطی سازمانها علاوه بر مطالب بیانشده یک تبادل اطلاعات میان سازمان و مصرفکنندگان به جهت اصلاح و بهبود روابط مشتریان نیز میباشد. صرف نظر از اهداف ذکرشده برای ارتباطات بازاریابی، این عنصر جزء کارکردهای لاینفک بازاریابی است و به وسیله کارکنان پشتیبانی سازمان در درون و حمایت و هم فکری متخصصین خارج از سازمان اداره میشود. (حنفیزاده، ۱۳۸۸، ص ۲۰)
بازاریابی
حوزههای دیگر بازاریابی
ارتباطات بازاریابی
تبلیغات
فروش شخصی
پیشبرد فروش
روابط عمومی
تبلیغات اینترنتی
شکل ۲-۲: تبلیغات اینترنتی، تبلیغات و ارتباطات بازاریابی (حنفیزاده، ۱۳۸۸)
۲-۲- تبلیغات
انسان امروز، زیر بمباران شدیدی از تبلیغات زندگی میکند. تعداد آگهیهای تلویزیونی که فرد در زندگی میبیند به حدی است که باور آن برای خودمان که زیر فشار چنین حجم غریبی هستیم مشکل است. امروزه یک فرد آمریکایی به طور متوسط تا ست ۶۵ سالگی حدود دو میلیون آگهی تلویزیونی میبیند. این مقدار بجز آگهیهایی است که در روزنامهها، مجلات، رادیو، تابلوهای شهری، دیوارهای شهر و غیره انسان را هدف پیام خود قرار میدهد. (محمدیان، ۱۳۷۹)
هر فردی در دنیای مدرن امروز تحت تاثیر درجات مختلفی از تبلیغات و دیگر روشهای ارتقاء فروش است. سازمانهای دولتی و خصوصی فهمیدهاند که برای موفقیت باید توانایی ارتباط موثر و مفید را بیاموزند (Belch & Belch, 2002).
۲-۲-۱- اهمیت تبلیغات[۲]
تبلیغات یکی از پر کاربردترین ابزار ارتباطات بازاریابی در گردشگری میباشد، عمدتا بدین دلیل که محصول یا خدمت گردشگری ناملموس میباشد. این محصول و خدمت [تبلیغات] اغلب بر پایهی تصاویر واقعی یا ادراکی گردشگری و مقصد استوار میباشد. آن چه در گردشگری قابل توجه است، اندازهی کلان تبلیغاتی است که هزینه میشود. به گفتهی میدلتون و کلارک (۲۰۰۱)، هزینهی تبلیغاتی در تبلیغات با حروف بزرگ برای گردشگری در انگلستان در اواخر دههی ۱۹۹۰، ۴۲۵ میلیون پوند بوده است (Middleton, 2001).
تبلیغات به عنوان ابزاری کلیدی در صنایع گردشگری و اوقات فراغت میباشد، جایی که مصرفکنندگان بالقوه باید تصمیمات خریدشان را بر مبنای تصاویر ذهنی خویش از محصولات اتخاذ کنند زیرا به طور فیزیکی قادر به تجربهی آنها قبل از مصرف نیستند. در نتیجه، تبلیغات متغیری حیاتی در آمیختهی بازاریابی گردشگری و اوقات فراغت میباشد و دامنهی وسیعی از فعالیتها و عوامل را در بر میگیرد. نقش تبلیغات بازتابکنندهی نقش ترفیع به طور کلی است که قصد دارد به سه شیوه بر نگرش و رفتار مخاطبین تاثیر گذارد: تایید و تقویت؛ خلق الگوهای جدیدی از رفتار و نگرش؛ و یا تغییر نگرش یا رفتار. بنابراین، متصدیان گردشگری و اوقات فراغت از تصاویر برای به تصویر کشیدن محصولات خود در بروشورها، پوسترها و تبلیغات رسانهای استفاده میکنند؛ خطوط هوایی، هتلها، پارکهای موضوعی و تفریحگاههای گردشگری نیز مانند مقاصد عمل میکنند، سعی دارند تصویری از یک مقصد شکل دهند و آن را در مجموعهی بر انگیخته شدهی گردشگر بالقوه، یا فهرست کوتاه مقصد، جای دهند تا در نهایت منجر به تصمیم خرید شود. هویت محصول گردشگری و اوقات فراغت، صرف نظر از نوع محصول، سیمای عمومی آن است که ناشی از نحوهی بازاریابی محصولات است؛ از این رو، از اهمیت تبلیغات در بازاریابی گردشگری و اوقات فراغت نباید غافل شد. (Morgan & Pritchard, 2000)
رویکردی که درایجاد آگاهی و تصویر مقصد اتخاذ میشود، در رقابت و جذابیت نهایی مقصد سرنوشتساز میباشد. برندسازی مقصد مانند محرکی برای ایجاد و تجلی یک مقصد به عنوان محصولی مهم برای مسافرین عمل میکند. و هنگامی که با رسانهی مناسب درآمیخته شود، میتواند پیامهای تبلیغاتی مقصد را از طریق پیامرسانان ماهر در دستیابی به مخاطبین مناسب در محیطهای مناسب و در زمان مناسب، انتقال دهد.
بنابراین یکی از مسایل بسیار مهم در قلمرو تبلیغات، ارزیابی تبلیغات است. ارزیابی تبلیغات، یکی از مراحل اصلی در چرخهی تبلیغات میباشد و اثربخشی تبلیغات انجامشده را اندازهگیری میکند. ارزیابی در تبلیغات بسیار حایز اهمیت است، نه تنها بدین دلیل که آن چه را یک فعالیت تبلیغاتی به دست آورده، تعیین میکند بلکه به خاطر این که ارزیابی تبلیغات، رهنمودهایی را نیز در مورد چگونگی بهبود و توسعهی فعالیتهای تبلیغاتی آتی فراهم میکند. (Morgan & Pritchard, 2000)
تبلیغات موجودیتی از مفاهیم است که میتوان از آن برای عرضه محصولات در بازار، البته بر مبنای برقراری ارتباط با مشتریان، استفاده نمود. این مفهوم در اصل دارای دو حوزه است. حوزه اول، بازاریابی است که هدفش ایجاد، برقراری ارتباط و رساندن ارزش به مشتری است. حوزه دوم، ارتباطات است که فرایند ایجاد یک عقیده و نظر واحد بین یک فرستنده و یک گیرنده است و یا به تعبیری دیگر، فرایند تسهیم مفاهیم بین افراد است. تئوریهای بازاریابی و ارتباطات از یک ریشه هستند و یکدیگر را تقویت میکنند. در هم آمیختن بازاریابی و ارتباطات باعث به وجود آمدن حوزه ارتباطات بازاریابی شدهاست که توضیح آن میآید. (سلیمانی، ۱۳۹۰)
از تبلیغات تعاریف زیادی وجود دارد. تعاریف تبلیغات بر اساس دیدگاه مطالعاتی محققان صورت گرفته است و از این روی نمیتوان بهترین تعریف را از میان تعاریف موجود انتخاب نمود. برای شناسایی تعاریفی که مورد نظر بیشتر محققان است یک تحلیل محتوا صورت گرفت و به نظر میرسد این دو تعریف ارائهشده بیشترین انطباق را با تبلیغات اینترنتی داشته باشد. تعریف اول توسط ریچاردز و کارون در سال ۲۰۰۲ ارائه شدهاست که تبلیغات را به این صورت معرفی مینماید: “تبلیغات، ارتباطات غیر شخصی صورت گرفته از یک ادارهکننده معلوم با بهره گرفتن از رسانههای جمعی به جهت ترغیب یا متاثر نمود یک مشتری است”. اما تعریف دوم از تبلیغات به وسیله تیزون در سال ۲۰۰۷ به این شرح بیان شدهاست که: “تبلیغات، روشی از بازاریابی است که درباره محصولات، خدمات، و کسب و کار اطلاع دهی مینماید. هدف از تبلیغ را میتوان در اصل ساخت یک تصویر از محصول و تهییج مشتریان بالقوه برای خرید خلاصه نمود”. بدین ترتیب، تبلیغات جزئی از یک خط مشی ارتباطی سازمان در درون آمیخته بازاریابیاش میباشد. و تصمیم گیری درباره این که چه نوع روش تبلیغی برای معرفی محصول اتخاذ شود در این حوزه صورت میپذیرد. (حنفیزاده، ۱۳۸۸، ص ۱۳)
اوگیلوی نیز تبلیغات را این گونه تعریف میکند: تبلیغات: پرداخت برای ارتباطات غیر شخصی با یک اسپانسر مشخص که از ابزار ارتباط جمعی برای قانع کردن و تاثیر گذاری استفاده میکند. (Ogilvy, 2002)
تبلیغات، عملکردهای هدفمند و منظمی است که افراد ار راه تلقین، برای نظارت بر نگرش فرد یا افرادی دیگر انجام میدهند (آتش پور و جنتیان، ۱۳۸۲). عمل تبلیغ، فعالیتی استراتژیک است که میتواند یک بنگاه اقتصادی را به بعضی از اهداف بازاریابی خود از جمله سود، افزایش فروش، جلب آگاهی، توجه و علاقه مشتری برساند. تبلیغ از نظر رقابتی، هشداری به تولیدکننده برای بهبود و حفظ مداوم مرغوبیت کالا وخدمات او میباشد. با تبلیغ در دراز مدت ثروتی نامرئی برای تولیدکننده به وجود میآید. این ثروت، پشتوانهای مهم برای فعالیت او قلمداد میشود. تکرار نام محصول و شرکت و علامت تجاری آن، سبب شناسایی، شهرت و پذیرش عمومی وسیع تری میگردد. در کتب و متون مختلف تعاریف متعددی از تبلیغات آمده است. برخی از این تعاریف عبارتند از: هر نوع ارتباطی که در آن فرد با شرکتی با پرداخت هزینه برای معرفی پیام، از طریق رسانههای مختلف ارائه اطلاعات و اقناع مخاطبینی خاص صورت میگیرد و هر نوع مطلب اعلامیه یا اطلاعیه تجاری برای جلب توجه مردم یا افکار عمومی که از طریق رسانهها منتشر و در آن، کالا، خدمات و یا مراجعه به موسسهای توصیه میشود، یا گاه نیاز به کالا یا خدمات اعلام میشود، محصول تبلیغات است. تبلیغ در مفهوم عام آن به معنای رساندن پیام به دیگران از طریق برقراری ارتباط به منظور ایجاد تغییر و دگرگونی در دانش، نگرش و رفتار مخاطبان است که بر سه عنصر گیرنده پیام (مخاطب)، پیامدهنده (رسانه) و محتوای پیام مبتنی است. در تبلیغات، صرف رساندن یک ایده پایان کار نیست، بلکه اقناع یا ترغیب در جهت دستیابی به هدف خاصی نیز مد نظر قرار دارد (پورکریمی، ۱۳۸۱).
تبلیغات فرایند روشمند ارائه اطلاعات مناسب در مورد کالاها و خدمات به مشتریان و ترغیب و متقاعد کردن موثر مصرفکنندگان به خرید کالاها و خدمات میباشد. در تعریفی دیگر تبلیغات را ارائه فکری سازنده در مورد کالا یا خدمات دانستهاند که این کارها از طریق و به سرپرستی یا نظارت سازمانهای دیگر انجام میشود. بدیهی است که باید در این راه پولی پرداخت نمود و ارائه این آگهیهای بازرگانی جنبه غیر شخصی دارد (کاتلر و آرم استرانگ، ۱۳۸۳).
تبلیغات به عنوان یک حوزه علمی در مطالعات دانشگاهی سهمی شبیه به بازاریابی دارد و از زیرمجموعههای این رشته به حساب میآید. علم و رویکرد تبلیغات بیشتر یک حوزه مصرفی است که از ایدهها و تئوریهای دیگر رشتههای علمی مانند زبان شناسی، ادبیات، روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد و رشتههایی مانند این، برای رسیدن به هدفش استفاده مینماید. در تبلیغات، روشهایی همچون انسان شناسی، مدل سازیهای کمی و پژوهشهای زمینه یاب شکل میگیرد تا اطمینان حاصل شود درک همه جانبهای از پدیده تبلیغات صورت گرفته است. بنا به تغییر زیبای آقای مکینس ، از طریق رویکردهای چند روشه و نظریههای چندگانه، انسانها (به عنوان یک نابینا در تاریکی) درباره فیل مشهور به تبلیغات آگاهی کسب کنند. (حنفیزاده، ۱۳۸۸)
۲-۲-۲- تاریخچه شکل گیری تبلیغات
سابقه تبلیغات به زمانهای بسیار دور باز میگردد. باستان شناسان در سرزمینهای اطراف مدیترانه آثاری یافتهاند که نشاندهنده تبلیغات برای تماشای جنگ گلادیاتورها بوده است. اولین ردپاهای واژه تبلیغ را میتوان در فرهنگ لغت آکسفورد منتشرشده در سال ۱۵۸۲م. جستجو کرد. این واژه مفهوم اعلامیه درجشده در روزنامه را میرساند که برای درج آن میبایست هزینهای پرداخت میشد. با اختراع صنعت چاپ در سال ۱۴۵۴م.، انقلاب عظیمی در تبلیغات چاپی ایجاد شد و زمینه توسعه تبلیغات فراهم آمد. نخستین استفاده ثبتشده تبلیغات یا پروپاگاندا[۳] به سال ۱۶۲۲م. هنگامی که پاپ گرگوری پانزدهم مجمع مقدس تبلیغات ایمان را تاسیس کرد، باز میگردد. معنای کلمه پروپاگاندا امروزه تلقین یا نفوذ جمعی از راه دستکاری نمادها و روان شناسی فرد تکامل یافته است. پروپاگاندا انتقال نظریهای با هدف نهایی پذیرش داوطلبانه دریافتکننده است، به گونهای که شخص آن را نظر خویش تلقی کند. (محمدیان، ۱۳۸۸)
مهمترین رویدادهای صنعت تبلیغات که پیش از قرن بیستم میلادی رخ دادهاند عبارتند از:
۱۴۴۰؛ اختراع ماشین چاپ با حروف متحرک توسط یوهان گوتنبرگ
۱۶۶۵؛ معرفی واژه تبلیغات
۱۷۰۴؛ انتشار اولین آگهی روزنامهای در روزنامه بوستون نیوزلتر
۱۷۲۹؛ انتشار نشریه پنسیلوانیا توسط بنیامین فرانکلین در فیلادلفیا که حاوی صفحاتی تبلیغاتی بود
۱۷۴۲؛ انتشار اولین مجله تبلیغاتی توسط بنیامین فرانکلین
۱۸۴۳؛ تاسیس اولین شرکت تبلیغاتی در فیلادلفیا توسط والنی پالمر
۱۸۶۸؛ تاسیس شرکت ان. دبلیو. آیر با سرمایه ۲۵۰ دلار توسط فرانسیس وایلند آیر با اجرای اولین سیستم کارمزدی
فرم در حال بارگذاری ...