الف) بین مهارت های بعد فردی(خود آگاهی و خود مدیریتی) هوش عاطفی و مهارت های بعد فردی رهبری تحول آفرین(رهبری کاریزماتیک و انگیزش الهامی) ارتباط وجود داشته است.
ب) بین مهارت های بعد فردی(هوش فرهنگی انگیزشی) هوش فرهنگی و مهارت های بعد فردی رهبری تحول آفرین(رهبری کاریزماتیک و انگیزش و توانایی نفوذ) ارتباط وجود داشته است.
ج) بین مهارت های بعد فردی(هوش فرهنگی رفتاری) هوش فرهنگی و مهارت های بعد فردی رهبری تحول آفرین(الهام) ارتباط وجود داشته است.
- در تحقیقی که در قالب رساله دکتری توسط کری انی کرون(۲۰۰۷) تحت عنوان” روابط بین هوش اجتماعی عاطفی و هوش فرهنگی و افشا فرهنگی” انجام گرفته است، محقق سه نوع هوش فرهنگی، هوش اجتماعی و هوش عاطفی را بررسی کرده و به تعیین رابطه بین هوش فرهنگی و هوش عاطفی پرداخته و این مسئله را بررسی کردهاست که چگونه آن ها ساختارها و زیر مجموعه هایی مجزا و مرتبط از هوش اجتماعی هستند. به علاوه ، تاثیر افشای فرهنگی را بر هوش فرهنگی و هوش عاطفی مورد بررسی قرار داده است و به نتایج ذیل دست یافته است:
الف) هوش فرهنگی، هوش اجتماعی و هوش عاطفی ساختارهایی متفاوت و مجزا هستند.
ب) ساختار هوش عاطفی یک زیر مجموعه از هوش اجتماعی را در بر میگیرد.
کج) ساختار هوش فرهنگی یک زیر مجموعه از هوش اجتماعی را در بر میگیرد.
د) ساختار هوش فرهنگی، مؤلفه هایی دارد که متفاوت از ساختار هوش عاطفی است.
ه) ساختار هوش فرهنگی، مؤلفه هایی دارد که با ساختار هوش عاطفی همپوشانی دارد.
و) میزان و سطوح بیشتر افشا فرهنگی به گونه ای مثبت هوش فرهنگی و هوش عاطفی را تحت تاثیر قرار میدهد.
۵٫ در تحقیقی که توسط تای و تمپلر و چندراسکر(۲۰۰۶) با عنوان “هوش فرهنگی انگیزشی، پیش نمایش واقع بینانه شغلی، پیش نمایش واقع بینانه شرایط زندگی و تطبیق پذیری بین فرهنگی” انجام پذیرفت، محققان به بررسی رابطه عامل انگیزشی هوش فرهنگی و پیش نمایش واقع بینانه در جهت تطبیق پذیری بین فرهنگی(تطبیق پذیری کاری، عمومی، تعاملی) کارشناسان و متخصصان جهانی پرداختند. تجزیه و تحلیل رگرسیون رابطه مثبت بین هوش فرهنگی انگیزشی و هر سه نوع تطبیق پذیری را نشان داد. پیش نمایش واقع بینانه شغلی با تطبیق پذیری شغلی و پیش نمایش واقع بینانه شرایط زندگی با تطبیق پذیری عمومی در ارتباط میباشد. هوش فرهنگی انگیزشی با تطبیق پذیری شغلی و تطبیق پذیری عمومی علاوه بر پیش نمایش واقع بینانه شرایط زندگی ارتباط دارد. در کل این تحقیق بر اهمیت و کاربرد هوش فرهنگی انگیزشی در درک و شناخت تطبیق پذیر بین فرهنگی تأکید می کند.
۶٫ توماس و اینکسون(۲۰۰۳) به پژوهشی با عنوان”هوش فرهنگی: مهارت های افراد برای تجارت جهانی” پرداختند که نتایج در این رابطه نشان داد ضمن ایجاد مهارتهای سازگاری، رفتارهایی موجب می شود، که این رفتارها میتواند افراد را در موقعیت های بین فرهنگی یا چند فرهنگی اثربخش دانست.
۲-۱۴ سند برنامه درسی ملی ایران
برنامه درسی ملی سندی است که نقشه کلان برنامه درسی و چارچوب نظام برنامهریزی درسی کشور را به منظور تحقق اهداف آموزش و پرورش نظام جمهوری اسلامی ایران تعیین و تبیین می کند.
تولید برنامه درسی ملّی جمهوری اسلامی ایران بر اساس مبانی، ارزشها و اهداف تربیت اسلامی و با استفاده از توانمندیهای بومی و ملّی و بهرهبرداری از تجربه های معتبر و موفق جهانی، در پاسخ به نیازها و مطالبات جامعه پویای ایران اسلامی، الگوی تازهای از برنامه های درسی و تربیتی را ارائه میدهد و گامی مهم در راستای مستندسازی و کیفیت بخشی نظام تعلیم و تربیت کشور است. اهدافی که در تولید و تدوین برنامه درسی ملی کشور مدّ نظر بوده است شامل:
– توجه به اهداف متعالی تربیتی و نیازهای متنوع فراگیران و جامعه برای پرورش انسانِ طراز جمهوری اسلامی ایران؛
– ترسیم نقشه جامع و کلان محتوایی دستگاه رسمی و عمومی تعلیم و تربیت، به عنوان بخش مهمی از مهندسی فرهنگی کشور؛
– نوسازی و بازسازی قالبها، راهبردها و رویکردهای درسی و تربیتی؛
– و ارائه الگویی منسجم، کارآمد و اثربخش برای تولید برنامه ها، مواد، رسانه ها و منابع آموزشی و پرورشی.
کار تولید و تدوین این سند از اسفند ماه ۱۳۸۴ با تشکیل دبیرخانه طرح آغاز شد و پس از تحقیقات و مطالعات اولیه و ابلاغ مصوبه هفتصد و چهل و پنجمین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش در اردیبهشت ماه ۸۶، با پشتوانه نیرومند حقوقی ادامه یافت. پس از بررسیهای لازم و دستیابی به اهداف، تعریف و حدود طرح و خروجی مورد انتظار، کمیتههای هفتگانه تخصصی به شرح ذیل تشکیل شد:
۱٫کمیته کلیات، اصول و مبانی؛ ۲٫ کمیته محتوای آموزشی، پرورشی و حوزه های یادگیری؛ ۳٫ کمیته ساختار، مقاطع، رشتهها و زمان؛ ۴٫ کمیته میزان اختیارات و کاهش تمرکز؛ ۵٫ کمیته ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی و راهبردهای یاددهی – یادگیری؛ ۶٫ کمیته مواد، رسانه ها و محیطهای یادگیری؛
۷٫ کمیته ارزشیابی از برنامه درسی ملی و اقتضائات اجرایی.
همزمان با سایر فعالیتها، برای تبیین ابعاد طرح و استفاده از یافته های علمی و پژوهشی در بخشهای مختلف برنامه درسی ملّی، شش عنوان پژوهشی: ۱٫ مطالعات نظری، تطبیقی در حوزه آموزش و پرورش؛
۲٫ بررسی مبانی جامعه شناختی برنامه درسی؛ ۳٫ بررسی مبانی روانشناختی برنامه درسی؛ ۴٫ بررسی تحقیقات انجام شده در حوزه برنامه درسی؛ ۵٫ بررسی اسناد، مصوبات و دیدگاههای مسئولان عالی نظام در حوزه برنامه های درسی؛ و۶٫ بررسی تاریخچه و وضعیت موجود برنامه درسی در جهان و ایران، تعریف و نسبت به اجرای آن توسط محققان محترم اقدام شد. علاوه بر این، هر یک از کمیتههای تخصصی نیز برحسب موضوع کار، مطالعات گستردهای را در زمینه آسیبشناسی وضع موجود، بررسی تجربه سایر کشورها و تبیین ابعاد علمی موضوع با بهره گرفتن از تحقیقات موجود انجام دادند.
به منظور بهرهگیری از نظرات کارشناسان و متخصصان و نیز کمیتههای ستادی و استانی در ارتباط با ابعاد و جهتگیریهای برنامه درسی ملی، جلسات کارشناسی، نشستهای منطقهای و سراسری و همایشها و هماندیشیهای متعددی در طی سالهای ۸۵ تا ۸۷ برگزار گردید و یافته های آن در جهت تدوین سند در اختیار کمیتههای تخصصی قرار گرفت.
بالاخره نخستین نگاشت برنامه درسی ملی در بهمن ماه ۸۷ تدوین و برای اظهارنظر در اختیار صاحب نظران وکارشناسان حوزه های ستادی و استانی قرار داده شد. پس از جمعبندی و بررسی کلیه یافته ها در جلسات کارگروه تلفیق، دومین نگاشت سند در ۲۵ اسفند ماه ۸۷ برای استفاده از نظرات فرهنگیان و صاحبنظران به همراه پرسشنامه ارزیابی، بر روی سایت دفتر تألیف و برنامهریزی کتب درسی قرار گرفت؛ همزمان برای نقد و اصلاح، طی جلسات متعدد و طولانی در کمیسیون راهبری طرح با ریاست وزیر محترم وقت آموزش و پرورش و حضور اعضای شورای مشورتی ستاد تحول بنیادین و نیز در چندین نشست کارشناسی و تخصصی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
فرم در حال بارگذاری ...