چون هر گاه تو به شخصی در چیزی خیانت کنی در واقع به او نقصان وارد نمودهای و خَون عاریه گرفته شده در کلام عربها که میگویند: خانَ الدلوالکرب.
و کرب یعنی ریسمانی که بالای دلو میبندند. یعنی ریسمان برای دلو ناقص بود.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
و خان المُشتار السبب، که مشتار یعنی محل جمعآوری عسل و سبب یعنی ریسمان یعنی ریسمان برای مشتار ناقص بود و استعاره این جا تصریحیهی تبعیه است. (الدرویش ،۲۰۰۹،ج ۳ : ۱۲۵)
آیه ی۲۷ سوره ی انفال :
درآیه شریفه استعاره مصرحّه در فعل « لاتخونوا » وجود دارد.
اکنون به شرح استعاره می پردازیم:
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
– مستعار: لفظ « لاتخونوا » است.
– مستعارٌله : « لاتنقصوا » یعنی کم گذاشتن ، کوتاهی کردن است.
– مستعارٌمنه : « لاتخونوا ».
– جامع یا وجه شبه : کوتاهی نکردن.
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ – ۴ – ۱ . به اعتبار ذکر طرفین( مصرّحه ، مکنیّه ) :
درآیه شریفه مستعارٌله « لاتنقصوا » یعنی کوتاهی نکنید به مستعارٌمنه « لاتخونوا » یعنی خیانت نکنید تشبیه شده ومستعارٌله در آیه ذکرنشده بلکه مستعارٌمنه به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مصرحّه یا تصریحیّه گویند .
۳ – ۴- ۲ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین ( تحقیقیّه ، تخییلیّه ):
دراین آیه مستعارٌله « لاتنقصوا » یعنی موضوعی خیالی و وهمی نیست بلکه امری معقول می باشد به همین بدان استعاره ی تحقیقیّه یا محقّقه گویند.
۳ – ۴ – ۳ . به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعیّه ) :
لفظ مستعار در این آیه « لاتخونوا » است پس به اعتبار فعل بودن ، بدان استعاره ی تبعیّه گویند.
۳ – ۴- ۴ . به اعتبار جامع یا وجه شبه ( عامیّه ، خاصیّه ) :
مستعارٌله « لاتنقصوا » یعنی کوتاهی نکنید و مستعارٌمنه « لاتخونوا » یعنی خیانت نکنید و جامع آن دو ( کوتاهی نکردن ) ، موضوعی است که می توان به راحتی آن را تشخیص داد و نیاز به تفکر و اندیشیدن ندارد ، به همین خاطر بدان استعاره عامیّه گویند.
۳ – ۴ – ۵ . استعاره ی مصرّحه به اعتبار طرفین ( عنادیّه و وفاقیّه ) :
مستعارٌله « لاتنقصوا » یک امر معنوی است و هم چنین مستعارٌمنه « لاتخونوا » موضوعی است معنوی است که با هم در یک جا جمع می شوند به همین خاطر بدان ، استعاره ی وفاقیّه گویند.
۳ – ۴- ۶ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرشّحه ، مجرّده ) :
از آنجایی که هیچ یک از ملائمات مستعارٌله ومستعارٌمنه ذکر نگردیده به همین خاطر بدان استعاره ی مطلقه گویند.
* پس نتیجه می گیریم که در آیه سوره استعاره ی مصرّحه ، محقّقه ، تبعیّه ، عامیّه ، وفاقیّه و مطلقه وجود دارد.
۳-۵ – سوره انفال آیه ۳۰
وَإِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَیَمْکُرُونَ وَیَمْکُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ
و [یاد کن] هنگامى را که کافران در باره تو نیرنگ مىکردند تا تو را به بند کشند یا بکشند یا [از مکه] اخراج کنند ، و نیرنگ مىزدند ، و خدا تدبیر مىکرد ، و خدا بهترین تدبیرکنندگان است.
احتمال دارد که این کلام خدا و یمکرُالله (خدا مکر میکند و نیرنگ میکند) استعاره تبعیه باشد چون مکر بر رد اطلاق شده است یعنی به جای این که گفته شود خدا مکر آنها را رد میکند گفته شده خدا به آنها مکر میکند. چون معنای مکر حیلهای است که ضرر به دیگران وارد میکند و آن چیزی است که در حق خدا جایز نیست در نتیجه مراد از مکر خدا یعنی ردّ خدا ، مکر آنها را، یعنی عاقبت دخالت و شّر مکر را از آنها دفع میکند. (الدرویش ،۲۰۰۹،ج ۳ : ۱۳۳)
درآیه ی شریفه ۳۰ سوره ی انفال استعاره ی تصریحیّه یا مصرّحه در فعل « یمکر » وجود دارد .
اکنون به شرح استعاره می پردازیم:
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
– مستعار : « یمکر ( الله ) ».
– مستعارٌله : « ردمکر » یعنی ردکردن مکر ( به خودشان ).
– مستعارٌمنه : « یمکر ( الله ) ».
– جامع یا وجه شبه : رد کردن مکر ( به حیله گران ).
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ -۵ – ۱ . به اعتبار ذکر طرفین( مصرّحه ، مکنیّه ) :
درآیه شریفه مستعارٌله « ردمکر » به مستعارٌمنه « یمکر ( الله ) » یعنی رد کردن مکر ( به خودشان ) تشبیه شده ومستعارٌله در آیه ذکرنشده بلکه مستعارٌمنه به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مصرحّه یا تصریحیّه گویند .
۳ – ۵ – ۲ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین ( تحقیقیّه ، تخییلیّه ):
دراین آیه مستعارٌله « ردمکر » یعنی ردکردن مکر ( به خودشان ) موضوعی خیالی و وهمی نیست بلکه امری معقول می باشد به همین بدان استعاره ی تحقیقیّه یا محقّقه گویند.
۳ – ۵ – ۳ . به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعیّه ) :
لفظ مستعار در این آیه « یمکر ( الله ) » است پس به اعتبار فعل بودن ، بدان استعاره ی تبعیّه گویند.
۳ – ۵ – ۴ . به اعتبار جامع یا وجه شبه ( عامیّه ، خاصیّه ) :
مستعارٌله « ردمکر » یعنی رد کردن حیله و مستعارٌمنه « یمکر ( الله ) » و جامع آن دو ( رد کردن حیله به خود حیله گران) ، موضوعی است که نمی توان به راحتی آن را تشخیص داد و نیاز به تفکر و اندیشیدن دارد ، زیرا خداوند برای کسی حیله نمی کند ، به همین خاطر بدان استعاره خاصیّه گویند.
۳ – ۵ – ۵ . استعاره ی مصرّحه به اعتبار طرفین ( عنادیّه و وفاقیّه ) :
مستعارٌله « ردمکر » یعنی رد کردن حیله و مستعارٌمنه « یمکر ( الله ) » هردواز امورمعنوی هستند ، به همین خاطر بدان ، استعاره ی وفاقیّه گویند.
۳ – ۵ – ۶ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرشّحه ، مجرّده ) :
« خیرالماکرین » از ملائمات مستعارٌله « ردمکر » یعنی ردکردن حیله است به همین خاطر بدان استعاره ی مجرّده گویند.
* پس نتیجه می گیریم که در آیه سوره استعاره ی مصرّحه ، محقّقه ، تبعیّه ، خاصیّه ، وفاقیّه و مجرّده وجود دارد.
۳-۶- سوره توبه آیه ۳۴
فرم در حال بارگذاری ...