د) این نسبت از طریق مشارکت دادن معیار اندازهگیری بازار سرمایه برای بازده شرکت، به طور ضمنی، از نرخ تنزیل تعدیل شده بر مبنای ریسک صحیحی استفاده می کند.
ه) تأثیر تغییرات در قوانین مالیاتی و استانداردهای حسابداری را به حداقل می رساند.
و) این نسبت، معیاری است که بیشتر مبتنی بر اطلاعات بازار است، بنابرین نقاط ضعف معیارهای مبتنی بر اطلاعات تاریخی (مربوط بودن و مطلوبیت) را ندارد.
ز) Q توبین به دلیل اینکه برآوردی از ارزش دارایی های نامشهود شرکت مانند سرقفلی، قدرت انحصاری و فرصت های رشد را ارائه میدهد و انعکاس دهنده نتایج واقعی عملکرد شرکت میباشد (به یک روش متداول تبدیل شده است). (لانگ و لیت زن برگر[۷۳]، ۱۹۸۹)
ح) از آنجا که ویژگی کیفی «مربوط بودن» را می توان میزان تأثیرگذاری اطلاعات حسابداری بر تصمیمات استفاده کنندگان در مورد نتایج رویدادهای گذشته و پیشبینی اثرات روی داده های قبلی و آتی با تأیید یا تعدیل انتظارات قبلی تعریف نمود. (عالی ور، ۱۳۷۷)
نسبت Q توبین به عنوان یک معیار تلفیقی (ترکیبی) به دلیل استفاده از ارزشهای بازار در محاسبات آن، از ویژگی مربوط بودن جهت اخذ تصمیمگیری سرمایه گذاران در مقایسه با معیارهای حسابداری که از ارزشهای تاریخی استفاده می نمایند، برخوردار است. (صالحی، ۱۳۸۰)
۲-۴-۵-عوامل تعیین کننده ارزش شرکت
مدیریت مالی در واحدهای تجاری بر شیوه ایجاد و حفظ ارزش در واحد تأکید دارد. به طور خلاصه یک شرکت باید قادر باشد که جریان نقد مورد نیاز خود را برای زمان کنونی و آینده به نحو مطلوب تأمین نماید و این توانایی تامین نقدینگی، ارزش شرکت را تعیین میکند. ارزش شرکت بستگی به اندازه جریان نقد آزاد[۷۴]، زمان بندی جریانات نقد و ریسکهای مربوط به آن ها و ارزش ذاتی جریان سرمایهگذاری دارد که در نمایشگر شماره ۲-۱ نشان داده شده است.
جریان نقد آزاد(FCF) عبارت از جریان نقد در دسترس میباشد که پس از اینکه همه هزینه ها(شامل مالیاتها) و سرمایهگذاری عملیاتی برای حمایت از رشد جریان نقد آزاد از طریق سه عامل تعیین میشود:
درآمد فروش
هزینه های عملیاتی و مالیات ها
سرمایهگذاری عملیاتی
میانگین موزون هزینه سرمایه[۷۵](WACC): عبارت است از میانگین نرخ بازده مورد انتظار همه سرمایهگذاران شرکت. این نرخ از طریق ساختار سرمایه شرکت( مبالغ تامین شده از طریق بدهی یا سهام)، نرخهای بهره، ریسک شرکت و ریسک مربوط به بازار تعیین میشود. که این رابطه در نمودار شماره ۲-۱ نشان داده شده است.
نمودار۲-۱: عوامل تعیین کننده ارزش شرکت
درآمد فروش
جریان نقد آزاد
FCF
هزینه های عملیاتی و مالیات ها
ارزش شرکت
میانگین موزون
هزینه سرمایه
WACC
ریسک بازار
ریسک شرکت
نرخ های بهره
تصمیمات مالی
سرمایه گذاری عملیاتی
متغیرهای ریسک شرکت از اطلاعات حسابداری قابل استخراج میباشند. زیرا اطلاعات حسابداری منعکس کننده تصمیمات مالی و عملیاتی شرکت میباشند. بنابرین ممکن است نسبتهای مالی، اطلاعاتی درباره ریسک سیستماتیک عادی بیان کنند. معیارهای ریسک حسابداری میتوانند جنبههای مختلف از عدم اطمینان مرتبط با جریان سوددهی شرکت را بیان کنند. (بلکویی[۷۶] ۱۹۷۷)
بر مبنای مفاهیم مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای ریسک سیستماتیک سهام عادی به طور مستقیم با اهرم مالی و به طور معکوس با نقدینگی، سوددهی و فعالیت در ارتباط میباشند. (بلکویی ۱۹۷۸)
از این رو نسبتهای مالی میتوانند به عنوان معیارهای ریسک سیستماتیک مفید باشند. در این پژوهش بر اساس نظریه بلکویی تاثیر نسبت های مالی بر ریسک سیستماتیک مطالعه شده است.
کل بدهی به حقوق صاحبان سهام
خالص سرمایه در گردش به کل داراییها
سود عملیاتی به کل داراییها
بهای تمام شده کالای فروش رفته به کل داراییها
سود سهام نقدی به سود هر سهم
دارایی جاری به بدهی جاری
کل بدهی به کل داراییها
بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سهام
خالص سرمایه در گردش به فروش
بهای تمام شده کالای فروش رفته به موجودی کالا
ریسک سیستماتیک
۲-۵-تعریف ریسک
اقتصاد دانان متعددی ریسک سرمایهگذاری را پراکندگی بازده تعریف کردهاند. برای مثال کینز ریسک سرمایهگذاری را احتمال انحراف از میانگین بازده تعریف کردهاست. مطابق نظر کینز، شخصی که در یک دارایی سرمایهگذاری می کند که بازده آن به میزان زیادی از پراکندگی برخودار است بایستی بابت ریسکی که تحمل می کند ما به ازایی دریافت کند (لوی وسارنات[۷۷] ۱۹۸۴)
مشابه نظر کینز، هیکس نیز ریسک را واریانس بازده تعریف میکند. هیکس تأکید میکند یک سرمایهگذاری که بازده آن پراکندگی بیشتر داشته باشد. ( با فرض داشتن بازده مورد انتظار مشخص) از جذابیت کمتری برخوردار است. بدین ترتیب هیکس نیز تأکید میکند که وقتی بازده نا مطمئن است عامل پراکندگی نیز عامل با اهمیتی است که بر تصمیمات سرمایهگذاران مؤثر است. اگر چه مارس چاک میگوید که برای تصمیمگیری در شرایط ریسک باید تمام شرایط توزیع بازده را در نظر گرفت با این حال در بسیاری از موارد مخلوط کردن دو مؤلفه کافی است. « امید ریاضی و ضریب تغییرات» به عبارت دیگر مارس چاک نیز ریسک سرمایهگذاری را واریانس یا ضریب تغییرات معرفی میکند (لوی و سارنات ۱۹۸۴)
دومار ریسک سرمایهگذاری در شرایط عدم اطمینان را احتمال تحمل زیان تعریف کردهاست و بنابرین پیشنهاد میکند که سرمایهگذاران باید ریسک را فقط بر مبنای احتمال زیان اندازهگیری کنند. این نویسنده شاخصی کمی از ریسک ارائه کرده که تحت تاثیر احتمال تحمل زیان و مقدار زیان احتمالی است. بدین ترتیب او بر بخش منفی توزیع احتمال تأکید کرد و مطابق مدل او پراکندگی بیشتر ضرورتا به معنی ریسک بیشتر نیست. (لوی وسارنات ۱۹۸۴)
اگر چه تفاوتهایی بین تعاریف مشخص از ریسک و عدم اطمینان وجود دارد، اما در اغلب نوشته های مالی دو تعریف که مترادف هم میباشند به کار گرفته شده است. یک تعریف ریسک عبارت از عدم اطمینان نسبت به وقوع رخدادهای آینده و تعریف دیگر عبارت از احتمال رخداد وقایع نا مطلوب میباشد. متعاقبا در بحث تئوری پرتقوی چندیـن روش را برای اندازهگیری ریسک، در هنگـامیکه تئـوری را بیان میکنیم، مورد بررسی قرارخواهیم داد.
۲-۶-پیشینه تحقیقات:
۲-۶-۱-پژوهشهای داخلی:
فرم در حال بارگذاری ...