“
– آیت ا…العظمی سیستانی : چنانچه حفظ جنین برای مادر ضرری یا حرجی باشد سقط آن قبل از ولوج روح اشکال ندارد.[۶۳]
همان طور که دیدیم ابتلا مادر به HIV /بیماری ایدز از جمله بیماریهایی بود که در صورت ابتلا، با طی مراحل قانوین و قبل از ولوج روح، مادر میتوانست جنین خود را سقط کند و اکثر فقها هم به سقط جنین مبتلا به ایدز/HIV قبل از ولوج روح موافق بودند. اما ممکن است فرضی مطرح شود
که پاسخ گویی به آن مشکل به نظر میرسد و آن اینکه اگر مادر پس از ماه چهارم متوجه شود که مبتلا به ایدز/HIV شده است تکلیف چیست آیا میتواند نسبت به سقط جنین خود اقدام کند؟
با توجه به منابع فقهی و قانونی پاسخ منفی است و آیت ا… صانعی در این زمینه می فرمایند : «سقط جنین بعد از ماه چهارم شرعاً قتل نفس محسوب شده و نمی توان هیچ حرج و مشقتی را مجوز قتل قرار داد و اصولاً باز کردن باب جواز قتل نفس و انسان کشی به خاطر مشکلات ، قطع نظر از اینکه عواطف انسانی را جریحه دار میکند، موجب سلب حق حیات انسان ها شده و حق حیات از حقوق اولیه ای است که همه انسانها شرعاً، عقلاً داشته و دارند و نمی توان حقوق آن ها را مخصوصاً حق حیات را فدای رفاه و آسایش و نفی زحمت و مشقت کرد، و در یک کلمه جواز اینگونه قتلها سبب می شود که همه انسانهایی که حکومت ها یا افراد آن ها را مزاحم زندگی و رفاه خود می دانند آن ها را بکشند».
مطالعات نشان داده که حتی مادران مبتلا به HIV درصورتی که در مراحل خطرناک بیماری نباشند (در صورت تشخیص سریع بیماری در روزهای اولیه ابتلا)[۶۴] نیز میتوانند زیر نظر پزشک متخصص و یک رژیم درمانی مناسب و ورزش ، در صورت باردار بودن و مبتلا بودن به ایدز تحت شرایط خاص و مراقبتهای پزشکی و در صورت تمایل ، جنین خود را حفظ کنند و با مصرف داروهای ضد ویروسی (HIV/ایدز) خود طی دوران حاملگی تا حد خیلی زیادی از انتقال آن به جنین خودداری کنند.۲
از سوی دیگر، در ایران به دلیل غیر قانونی بودن سقط جنین ، به ویژه از ماه چهارم به بعد، اقدام به سقط جنین غیر قانونی در مراکز غیر بهداشتی ، علاوه بر عوارض شدید سقط جنین و احتمال بالای مرگ که برای مادر وجود دارد، باعث می شود که این مراکز خود تبدیل به سرایت بیماری
ایدز و سایر بیماریهای مسری به دیگران شوند. دکتر محمدمهدی آخوندی رییس پژوهشکده فن آوری های نوین علوم پزشکی جهاد دانشگاهی ابن سینا، سه سال پیش اعلام کرده بود سالانه۸۰ هزار سقط جنین غیر بهداشتی و به عبارت دیگر ۲۰۰ مورد در هر روز در ایران انجام می شود.
«مطالعات و بررسیها نشان میدهد که آمار سقط جنین و به دنبال آن مرگ و میر زنان، در کشورهایی که سقط جنین در آن قانونی شده کاهش یافته است. در سال ۱۹۵۴ سقط فقط در ایسلند، دانمارک ، سوئد و ژاپن قانونی بود، ولی از آن سال به بعد قانون در کشورهای دیگر شروع به تغییر کرد. قانونی شدن سقط ، میزان مرگ و میر ناشی از آن را تغییر داد به طوری که در آمریکا طی ۵ سال بعد از قانونی شدن به ۸۵ درصد کاهش پیدا کرد و در غنا طی ۶ ماه بعد از قانونی شدن سقط در سال ۱۹۹۵ ، پذیرش بیمارستانی بیماران به علت سقط ناقص و عفونی حدود ۴۱ درصد کاهش یافت. بنابرین لازم است در قوانین کشور ما هم برای رفع چنین مشکلاتی ، تدابیر قانونی خاصی در نظر گرفته شود و این در حالی است که آمار سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد که هر ساله از ۴۵ میلیون بارداری ناخواسته ، حدود ۱۹ میلیون آن ها از طریق روش های غیر بهداشتی پایان داده میشوند و حدود ۴۰ درصد این روشها توسط زنان جوان ۱۵ تا ۲۴ ساله ، برای از بین بردن جنین ناخواسته استفاده می شود. بر اساس همین آمار، سالانه ، حدود ۶۸ هزار زن در سراسر جهان جان خود را به دلیل سقط جنین غیر بهداشتی و یا توسط افراد ناوارد از دست میدهند. میزان مرگ و میر زنان باردار همیشه به عنوان یکی از شاخص های اصلی توسعه کشورها در نظر گرفته می شود. اهمیت این شاخص به حدی است که به عنوان یکی از هفت هدف اصلی سند توسعه هزاره سازمان ملل تا سال ۲۰۱۵ اعلام شده است. بر اساس این سند، میزان مرگ و میر زنان باردار باید تا سال ۲۰۱۵ ، به سه چهارم میزان مرگ و میر در سال ۱۹۹۰ که برابر بود با مرگ ۹۰۰ نفر از بین هر ۱۰۰ هزار ، کاهش یابد این در حالیست که در حال حاضر سالانه نزدیک به ۵۰۰ هزار زنجان خود را به دلیل عوارض بارداری و زایمان در جهان از دست میدهند»[۶۵]. بر اساس آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد، که در ژانویه سال گذشته منتشر شد ، ایران درمیان ۱۲۸ کشور جهان در مکان ۷۶ در زمینه میزان مرگ و میر زنان قرار دارد. گزارشات سازمان ملل نیز در
خصوص میزان دستیابی کشورها به اهداف سند توسعه هزاره ، میزان مرگ و میر زنان باردار در ایران را حدود ۷۶ نفر در میان هر ۱۰۰ هزار نفر اعلام کردهاست. این سازمن گزارش میدهد که میزان مرگ و میز زنان باردار در ایران به دلیل وجود یک برنامه بهداشتی گسترده طی دو دهه گذشته ، کاهش قابل توجهی داشته است. دولت نیز میزان کاهش این مرگ و میر را در مقایسه با قبل از انقلاب حدود ۹۰ درصد دانسته است.
– حال میخواهیم به بررسی حکم فرضی بپردازیم که در آن مادری باردار میباشد و در اثر رابطه جنسی با فرد آلوده مبتلا به HIV میگردد و متعاقب آن جنین مبتلا گردیده و پس از به دنیا آمدن می میرد.
جواب به این سوال شامل چند فرض است :
الف) چنانچه شخص مبتلا ، عالماً و عامداً و با علم برنحوه عملکرد و انتقال بیماری خویش و با علم به باردار بودن زن (بدون اطلاع زن از بیماری شخص) به قصد مبتلا کردن زن و سقط جنین ، اقدام به نزدیکی کند و از این رابطه ، مادر و جنین مبتلا و در نتیجه جنین بمیرد، متهم نسبت به زن از جهت قتل عمد مشمول بند (الف) ماده ۲۹۰ ق.م.ا و نسبت به جنین هم مشمول مجازات ماده ۶۲۲ ق.م.ا یعنی سقط عمدی می شود که علاوه بر دیه جنین طبق ماده ۷۱۶ ق.م.ا به حبس ۱ تا ۳ سال ماده ۶۲۲ ق.م.ا محکوم خواهد شد و شخص پس از پرداخت دیه و گذراندن حبس، از جهت مرگ مادر به دلیل ابتلا به ایدز هم بر حسب درخواست قصاص، قصاص خواهد شد.
ب) چنانچه شخص مبتلا به بیماری ایدز، عالم به بیماری خود باشد ولی از نحوه عملکرد آن (مرگ در اثر بیماری) بی خبر باشد و با علم بر باردار بودن زن (بدون اطلاع زن از بیماری شخص) با او نزدیکی کند، در اینجا به دلیل مرگ زن و سقط جنین او در اثر بیماری ایدز ، مشمول قتل غیر عمد میباشد و پرداخت دیه زن و جنین بر مرد واجب میگردد.
ج)شخص مبتلا قبل از نزدیکی زن را از بیماری خود و نحوه عملکرد و انتقال آن باخبرمی کند ولی زن اقدام به نزدیکی با رضایت ، با او میکند . در این جا اگر زن و مرد از باردار بودن زنی بی خبر باشند و در نتیجه سقط در اثر بیماری ایدز صورت گیرد رضایت زن اباحه ایجاد نمی کند و همچنان
مرد در قبال زن مسئوول است ولی رضایت زن ممکن است از جهات تخفیف مجازات محسوب شود. از جهت مرگ جنین ، سقط جنین غیر عمدی محسوب ، و مرد مسئوول است.
“
فرم در حال بارگذاری ...