وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | مورد پژوهی افراد مبتلا به جراحات مغزی و بیماری های آسیب شناختی دیگر: – 8

 
تاریخ: 25-09-01
نویسنده: نویسنده محمدی

۲-۲-۳٫ روش­های تحقیق درباره ی مغز:

پژوهشگران مغز، در تحقیق خود از چند روش استفاده می‌کنند:

تحقیقات با حیوانات: برخی پژوهشگران ‌در مورد حیوانات (مثل موش های آزمایشگاهی) برای خود حقی قایل هستند که هرگز نمی توانند آن را ‌در مورد انسان ها داشته باشند. برای مثال، امکان دارد آن ها قسمت خاصی از مغز حیوان را بردارند، سوزن ریزی را به محل خاصی فرو کرده و آن را تحریک برقی کنند، سطوح هورمون های خاصی را بالا ببرند، یا مواد شیمیایی تزریق کنند که برخی انتقال دهنده ها را مسدود می‌کنند. آن ها بعداً تغییرات در رفتار حیوان را مشاهده کرده و فرض می‌کنند که این تغییرات بیانگر کارکردهایی هستند که ساختارهای مغز، هورمون ها، یا انتقال دهنده های عصبی خاصی انجام می‌دهند.

تحقیقات پس از مرگ: ممکن است برخی افراد موافقت کنند که بعد از مرگشان، مغز خود را برای تحقیق علمی اهدا کنند. دیگران ممکن است مغز اعضای خانواده نزدیک خود را که اخیراًً فوت کرده‌اند، اهدا کنند. پژوهشگران با بررسی مغز کودکان و بزرگسالان سنین مختلف، می‌توانند ساختارهای مغز انسان و اینکه چگونه آناتومی مغز در اثر رشد، تغییر می‌کند را معلوم کنند.

مورد پژوهی افراد مبتلا به جراحات مغزی و بیماری های آسیب شناختی دیگر: پژوهشگران ‌در مورد کاری که افراد مبتلا به جراحات مغزی یا آسیب های خاص (مثل اسکیزوفرنی، خوانش پریشی) می‌توانند و نمی توانند انجام دهند، یادداشت مشروحی بر می دارند. بعد از مرگ، آن ها مغز این افراد را بررسی می‌کنند تا مناطق نابهنجاری را مشخص کنند (مثل محل های خاص جراحت، ساختارهای نابهنجار مغز). اگر فقدان توانایی‌های خاصی همواره با نابهنجاری های خاص مغز ارتباط داشته باشد، پژوهشگران نتیجه می گیرند که محل های مغزی که تحت تأثیر قرار گرفته اند، نقش مهمی را در این توانایی‌های از دست رفته، بازی می‌کنند.

ثبت برقی: پژوهشگران الکترودهایی را در مکان های راهبردی روی جمجمه فرد نصب کرده و الگوهای فعالیت برقی را در مغز ثبت می‌کنند. یادداشت حاصل، که برق نگاری مغز نامیده می شود، برای فعالیت های مختلف (مثلاً برای خواب در برابر بیداری) الگوهای امواج مغزی متفاوتی را نشان می دهدو معمولاً پژوهشگران در حالی که افراد تکالیف خاصی را انجام می‌دهند، داده های برق نگاری مغز را گردآوری می‌کنند که پتانسیل های مرتبط با رویداد را به بار می آورد که اشاراتی را ‌در مورد ماهیت فعالیت مغز هنگام این تکالیف، فراهم می آورد.

تصویربرداری عصبی: پژوهشگران با بهره گرفتن از انواع پیشرفت های تکنولوژیکی اخیر، در حالی که افراد تکلیف خاصی را انجام می‌دهند، تصاویری را از جریان خون یا میزان سوخت و ساز را در قسمت های مختلف مغز می گیرند. روش های رایج عبارتند از: توموگرافی با نشر پوزیترون[۲۷]، توموگرافی کامپیوتری با نشر تک فتو[۲۸]، تصویر برداری طنین مغناطیسی[۲۹]، و تصویر برداری مغناطیسی کارکردی[۳۰]. احتمالاً محل هایی که جریان خون یا میزان سوخت و ساز بیشتری دارند، مناطقی از مغز را نشان می‌دهند که در تکلیف در دست انجام، مشارکت چشمگیری دارند (اورمراد، ۱۳۹۲: ۲۷ و ۲۸).

۲-۲-۴٫ تئوری یادگیری مبتنی بر مغز:

مغز انسان دستگاه پیچیده ای است که هنوز هم در مدارس از آن مانند یک ابزار ساده برای ذخیره و بازیابی اطلاعات استفاده می شود. دیدگاه های مختلفی در سال های اخیر در ارتباط با تئوری های آموزشی مطرح شده است که هر کدام با نگاه خاص خود، تئوری آموزش را مورد بررسی قرار داده‌اند. یکی از پراهمیت ترین این دیدگاه ها که به آموزش های هنری نیز تأکید بسیار دارد، تئوری یادگیری مبتنی بر مغز است. در این دیدگاه، یادگیری عبارت است از بازشناسی مبنای دانش شهودی افراد که به صورت خودتنظیمی کنترل می شود. فرایند ادراک و شناخت، یکی از مباحث اساسی در بحث های آموزش است. ادراک و شناخت دو مفهوم متمایزند. ادراک مکانیزم برونی فرآیندی است که مربوط به چگونگی تحریکات اعضای حسی و جمع‌ آوری اطلاعات است، اما شناخت به مکانیزم درونی فرایند و نحوه ی تأثیر تجارب پیشین، عوامل روان شناختی و شخصیتی افراد در تعبیر و تفسیر اطلاعات حسی است (مرتضوی، ۱۳۸۰: ۶۶).

یادگیری مغز محور یک نوع آموزش تعریف شده است که در آن دستگاه مغز وارد مقوله ی یادگیری
می شود. این نوع آموزش که بر چگونگی کارکرد مغز (پردازش، تفسیر و ذخیره و رمزگردانی اطلاعات و …) متمرکز است، دانش آموز محور است و برای یادگیری از کل دستگاه مغز استفاده می‌کند. به عبارتی، یادگیری مغزمحور که بر چگونگی یادگیری مغز تأکید دارد، شامل پذیرش قوانین مربوط به پردازش های مغز و سازماندهی تدریس برای یادگیری معنادار است (دومان، ۲۰۰۶، به نقل از سیفی و همکاران، ۱۳۸۹: ۴۸).

یکی از مهم ترین تأکیدات این دیدگاه تطبیق اهداف برنامه درسی با زندگی است. از دیدگاه فرایند یادگیری مبتنی بر مغز، یادگیری از سه طریق زیر می‌تواند صورت بگیرد:

    • تجربه ی عینی: مواجهه مستقیم با پدیده ها و ایجاد شبکه ای که از طریق ارتباط فیزیولوژیک واقعی میان نورون ها ذخیره می شود.

    • یادگیری نمادین: استفاده از نمادها یا سمبل های اشیاء واقعی، سطح دوم یادگیری است. این شیوه، مفهوم پرباری را که در یک تجربه ی عینی وجود دارد، به مغز دانش آموز نمی آورد و در نتیجه معنای کمتری دارد.

  • یادگیری نظری: در این سطح، یادگیری صرفاً از طریق اطلاعات نظری و عمدتاًً به وسیله ی کلمات و اعداد شکل می‌گیرد.

در دیدگاه یادگیری مبتنی بر مغز، یادگیری در اثربخش ترین شکل خود از طریق تجربه ی عینی حاصل
می­ شود. این تئوری بر یادگیری به شیوه ی عینی و عملی در محیط تأکید دارد. نظریه پردازان این دیدگاه، روش های جاری آموزش را به دلیل استفاده از سطح یادگیری نمادین و نظری به جای تجربه عینی مورد انتقاد قرار می‌دهند. در این برنامه، درگیر ساختن تمام قسمت های مغز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ضمن اینکه بر نقش هنر و موسیقی تأکید می شود. این نگرش، ارزشیابی را به فرایند یادگیری معطوف می‌سازد و خودارزیابی دانش آموزان را ارج می نهد. این نوع برنامه به غنی سازی محیط یادگیری تمایل دارد و بر فضای عاطفی مناسب تأکید می‌کند؛ همچنین از زندگی اجتماعی در محیط یادگیری پشتیبانی می‌کند (پاتریشیا[۳۱]، ۱۳۸۲، ص ۱۵۴ تا ۱۵۷).

۲-۲-۵٫ اصول یادگیری مبتنی بر مغز


فرم در حال بارگذاری ...

« مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها | قسمت 32 – پایان نامه های کارشناسی ارشددانلود پایان نامه و مقاله | الف: در صورتی که مجموع نمرات بین ۱۶تا ۲۰ باشد، در مرحله رشد قرار دارد. – پایان نامه های کارشناسی ارشد »
 
مداحی های محرم