خواندن یک فرایند پیچیده است. خوانندگان ماهر، فراشناختی هستند یعنی از خواندن خود آگاهی دارند و میتوانند بر آن کنترل کامل داشته باشند. خواننده ماهر به دنبال درک معنای متن است نه انجام و اتمام یک تکلیف. برای دانش آموزان فراشناختی، آگاهی از راهبردها و نشانه های راهنما برای کمک به درک متن، یک احساس استقلال در او ایجاد میکند.
دانش کنترل فراشناختی بر یادگیری، دانش آموزان را قادر میسازد تا متون خواندنی را درک و به صورت شخصی و انتقادی به آن پاسخ دهند. آن ها در صورت مواجهه با مشکل، مطالب را با آگاهی از
آنچه میتوانند برای درک متن انجام دهند، می خوانند(هرمان[۱۷]،۱۹۹۰).
۲-۲-۱-۳ دانش و کنترل خود
نیازآذری (۱۳۸۲) در بحث راهبردهای فراشناختی دو جنبه دانش و کنترل خود و دانش و کنترل فرایند را مطرح میکند:
دانش و کنترل خود:
هر فردی که درگیر یک تکلیف یادگیری می شود باید نسبت به خود شناخت داشته باشد یعنی از توانایی ها و محدودیت هایش آگاه باشد و رفتار خود را بر اساس این دانش و آگاهی کنترل نماید. دانش آموزان موفق، دانش آموزانی هستند که از یادگیری خود آگاه هستند و بر آن نظارت دارند.
۲-۲-۱-۴ کسب دانش و کنترل خود
زمینه هایی که فرد دانش و کنترل خود را به دست می آورد عبارت اند از:
الف- تعهد: تعهد الزاماًً به این معنا نیست که فرد از کاری که انجام میدهد لذت ببرد. بلکه گاهی اوقات ممکن است نسبت به کاری که میخواهد انجام دهد علاقه نداشته باشد و یا حتی از آن متنفر باشد اما تعهد نسبت به انجام آن، در رسیدن به هدف های والا به فرد کمک میکند. دانش آموزان باید به این نکته توجه داشته باشند که برای موفقیت باید نسبت به کاری که می خواهند انجام دهند و نسبت به مطالب مورد یادگیری تعهد داشته باشند.
ب- نگرش: دانش آموزان باید از نگرش خود نسبت به یادگیری آگاهی داشته باشند و موفقیت در انجام کار را به تلاش خودشان نسبت دهند. اگر دانش آموز اعتقاد داشته باشد که بر موقعیت یادگیری کنترل دارد با انگیزۀ بیشتری با آن مواجه خواهد شد.
ج- توجه: جنبه دیگری از دانش و کنترل خود که در فراشناخت اهمیت فراوانی دارد سطح توجه فرد است. توجه آگاهانه به کاری که انجام می شود امر بسیار مهم و اساسی است. دانش آموزان باید به این نکته توجه داشته باشند که برخی از وظایف یادگیری نسبت به وظایف دیگر به توجه بیشتری نیاز دارند. بنابرین میزان توجهی که صرف یک وظیفه یادگیری می شود به ماهیت آن وظیفه بستگی دارد.
۲-۲- ۱-۵-۱دانش و کنترل فرایند:
پاریس و همکاران (۱۹۸۴) در جریان بحث های خود در مورد دانش و کنترل فرایند، دو عنصر مهم را مورد تأکید قرار دادهاند: الف- انواع دانش مؤثر در فراشناخت ب- کنترل اجرایی رفتار.
۲-۲-۱ -۵-۲دانش مؤثر در فراشناخت
الف- انواع دانش مؤثر در فراشناخت:
۱- دانش بیانی: دانش بیانی به دانش و اطلاعات مربوط به حقایق که فرد میداند و میتواند آن را به صورت گفتاری یا نوشتاری بیان کند دلالت دارد. دانش بیانی، دانستن مفاهیم یک تکلیف یادگیری را در بر میگیرد. این دانش با چه چیزی، چه هنگام، چه کسانی، کجا و داده های ذخیره شده در حافظه درازمدت سروکار دارد. برای مثال وقتی یک دانش آموز با خواندن یک داستان، به معرفی افراد، اشیاء، رویدادهای داستان و زمان و مکان آن ها می پردازد از دانش بیانی استفاده کردهاست.
۲- دانش رویه ای: دانش رویه ای، دانش نحوۀ انجام دادن تکالیف، و نحوۀ اجرای مراحل یک فرایند است و مشتمل بر اطلاعاتی در خصوص اقدامات مختلفی است که باید برای انجام یک وظیفه خاص یا یک تکلیف صورت پذیرد و ناظر بر نحوۀ انجام دادن آن است.
دانش رویه ای، مجموعه ای از دانش سازمان یافته موجود در رفتار است که به عنوان یک عامل انتخاب کننده برای تحقق اهداف مختلف در نظر گرفته می شود. به نظر کلو[۱۸] فرآیندهایی که به انتخاب و کاربرد یک روش یا شیوه حل مسأله نظارت دارند و جریان فعالیت حل مسأله را تنظیم میکنند بیانگر دانش رویه ای فراشناختی است.
۳- دانش زمینه ای: دانش مربوط به زمان مناسب برای استفاده یا عدم استفاده از یک راهبرد، مهارت، یا روش؛ و اینکه چرا و تحت چه شرایطی یک روش مؤثر است؛ چرا یک روش بهتر از روش دیگر است. دانش زمینه ای با چراها سروکار دارد و مشتمل بر اطلاعاتی است که نشان میدهد چرا یک تکنیک خاص هنگام انجام یک کار، مفید یا غیر مفید است، چه موقع یک تکنیک مفیدتر و مناسب تر از تکنیک دیگری است، چرا یک راهبرد مفید در یک موقعیت خاص مؤثر و در موقعیت دیگر بی اثر است.
این سه نوع دانش، سه جنبه اساسی فراشناخت هستند. برای مثال، دانستن این موضوع که عنوان یک متن، سرنخ هایی را دربارۀ موضوع آن ارائه میدهد دانش بیانی، و دانستن این که چگونه یک متن را خلاصه کنیم دانش رویه ای، و دانستن این که چه موقع دنبال جزئیات باشیم بیانگر دانش زمینه ای است.
۲-۲-۱-۵-۳-کنترل اجرایی رفتار
ب- کنترل اجرایی رفتار
کنترل اجرایی رفتار شامل ارزش سنجی، طرح ریزی و نظم بخشی است.
۱- ارزش سنجی: شامل ارزیابی وضع موجود دانش، یعنی سنجیدن وضع روحی و ذهنی ماست. آیا آنچه تاکنون خوانده ام، درک کرده ام؟ آیا شرح و نوشته های این نقشه را فهمیده ام؟ ارزش سنجی در تمام طول یک فرایند رخ میدهد و هم نکته آغازین و هم نکته پایانی یک تکلیف است.
۲- طرح ریزی: شامل برگزیدن آگاهانه راهبردها به منظور تحقق بخشیدن اهداف خاص میباشد. در این جا نقش دانش بیانی و زمینه ای آغاز می شود. دانش آموزان باید مجموعه یا گروهی از روش های مربوط به کار را بدانند و در هر نکته معین مناسب ترین را برگزینند.
۳- نظم بخشی: شامل کنترل پیشرفت در جهت اهداف فرعی شناسایی شده است. نظم بخشی، فرایند دائمی از میزان نزدیک بودن به اهداف یا هدف های فرعی است. آیا به هدفم از آنچه آخرین بار کنترل کردم، نزدیک تر شده ام یا دارم از آن منحرف می شوم؟
۲-۲-۱-۶ -راهبردهای یادگیری
راهبردهای یادگیری، دلالت بر روش هایی دارند که دانش آموزان برای یادگیری استفاده میکنند و ثابت شده است روش های مؤثری برای افزایش یادگیری فراگیران باشند. راهبردهای یادگیری دامنه گسترده ای دارند و از تکنیک های بهبود حافظه گرفته تا راهبردهای امتحان دادن و مطالعه کردن را در بر می گیرند(نیاز آذری، ۱۳۸۲).
فلاول (۱۹۷۶) راهبردهای یادگیری را به راهبردهای شناختی و فراشناختی تقسیم میکند و معتقد است که راهبردهای شناختی برای تسهیل یادگیری و تکمیل تکلیف به کار می رود، در حالی که راهبردهای فراشناختی به منظور بازبینی این پیشرفت مورد استفاده قرار می گیرند. به عبارت دیگر راهبردهای شناختی برای پیشرفت و دست یابی به اهداف شناختی استفاده میشوند و راهبردهای فراشناختی جهت نظارت بر این فرآیندها به کار گرفته میشوند.
در نظریۀ خبرپردازی اطلاعات، یادگیری به عنوان فرایند دریافت محرک های طبیعی به وسیلۀ گیرنده های حسی، گذر این محرک ها از حافظۀ حسی و حافظۀ کوتاه مدت، به رمز درآوردن و معنی دار شدن، و نهایتاًً قرار گرفتن در حافظۀ دراز مدت تعریف شده است. هر تدبیری که به این منظور توسط روان شناسان کشف و ابداع شده اند، با نام مهارت های یادگیری و مطالعه، یا به اصطلاح فنی تر راهبردهای شناختی و فراشناختی نام گذاری شده اند (سیف، ۱۳۸۰).