وبلاگ

توضیح وبلاگ من

فایل های دانشگاهی- ۱-۶-۱- لزوم وجود قصد برهم زدن امنیت عمومی – 4

۵٫ از راه اختلاف در آنان، دفع آنان ممکن نباشد. این شرط می‌تواند تحت الشعاع همان شرط چهارم قرار گیرد. پس با توجه به موارد گفته شده، شرایطی که در جنگ با بغات باید در نظر گرفته شود، متفات از آن چیزی است که فقها به آن استناد کرده‌اند. تنها شرط چهارم است که نص شرعی بر آن دلالت دارد و دیگر احکام مترتب بر این جرم، از باب این است که غالب فقها به آن فتوا داده‌اند.

۱-۴- شرایط بغی از دیدگاه فقها

برای اثبات وصف بغی به سه شرط نیاز است:

اول: اهل بغی فراوان و کثیر باشند به گونه ای که جز با تجهیز سپاه و جنگ نتوان آنان را متوقف ساخت و جمع‌شان را پراکنده ساخت. اما اگر گروهی اندک مانند یک نفر و دو نفر و ده نفر بودند که کید آنان ضعیف بود اینان اهل بغی نیستند.

دوم: این که از دسترس امام خارج باشند و در شهر یا صحرایی منفرد از امام باشند. اما اگر با امام باشند و در دسترس وی اهل بغی نیستند.

سوم: به شبهه ای گرفتار شده باشند که به خاطر آن بر امام خروج کنند. اما اگر بدون شبهه به مخالفت برخیزند حکم محارب را دارند.

توضیح: نمونه واضح و روشن بغات اهل نهروان و اصحاب جمل اند. که هر سه شرط بالا را دارا بودند. البته برخی از فقها در شرط نخست تردید دارند و کثرت را شرط اهل بغی نمی دانند. پس می توان این گونه بغی را معنا کرد که گروهی به خاطر شبهه ای که نسبت به امام عادل دارند در مکانی مستقل و منفرد از امام که از دسترس وی بیرون است مسلحانه علیه وی قیام می‌کنند.

برخورد با اهل بغی در فقه همان رفتار امیر المومنین با خوارج است. ابتدا باید ارشاد و موعظه و رفع شبهه کرد، اگر بازنگردند با بغات به جنگ پرداخته می شود. این رفتاری است که هر حکومتی با قیام مسلحانه علیه خود انجام می‌دهد. (علامه حلی ، بی تا :۴۰۷)

۱-۵- فرق باغی با محارب

در این جا ممکن است سؤالی برای شما مطرح شود و آن این است که فرق « محارب » با « باغی » چیست ؟ و آیا این دو یک چیزند ؟

پاسخ این است که نه. محارب غیر از باغی است و این دو تفاوت هایی با هم دارند که اکنون ملاحظه می فرمایید:

۱- محاربه عبارت است از: تجهیز یا حمل اسلحه و یا کشیدن و تجرید آن به منظور ایجاد رعب و وحشت در مردم خواه مسلمان باشند و خواه کافر. این کار یا شرارت محض و یا به منظور دزدی است.

اما بغی عبارت است از قیام مسلحانه عده ای در برابر امام عادل جامعه ی اسلامی به منظور برانداختن حکومت اسلام.

۲- محاربه ممکن است به صورت فردی و یا جمعی صورت بگیرد. اما بغی خروج و یک قیام جمعی است.

۳- محارب، اعم از کافر و مسلمان است، یعنی هم ممکن است کافر باشد و هم مسلمان.

اما باغی کسی است که تظاهر به اسلام می‌کند و شهادتین ( لا اِلهَ اَلاّ الله وَ مُحَمّدٌ رَسُولُ الله ) می‌گوید، اما در برابر امام عادل مسلمانان قیام مسلحانه می‌کند.

۴- توبه ی محارب بعد از اسارت و دستگیری قبول نیست. اما توبه ی باغی در صورت ذینفع نبودن بعد از اسارت نیز قبول است.

۵- برای محارب چهار نوع کیفر ( حد شرعی ) پیش‌بینی شده اما برای « باغی » این حدود پیش‌بینی نشده است. فقط دستور قتال و جهاد داده شده که در آن یا تسلیم امام عادل مسلمانان می‌شوند و یا کشته می‌گردند.

این ها عمده ی فرق میان اهل بغی و محاربین است.

اما فرق این دو (محارب و اهل بغی ) با مرتد چیست ؟

ارتداد برگشت صریح به کفر است و لذا احکام مربوط به کافر درباره ی آن صدق می‌کند. یعنی علاوه بر باطن، در ظاهر نیز احکام مربوط به یک مسلمان درباره ی او صدق و تطابق نمی کند.

اما ‌در مورد محارب و باغی ظاهراًً حکم بر اسلام می شود. یعنی از نظر قبول شدن عبادات، طهارت بدن و شمول قانون توارث اسلامی و … عین یک مسلمان واقعی با آن ها رفتار می شود.

آنان نیز ارث می‌برند و بدنشان مثل کفار و مرتدان نجس نیست و حکم به جدایی زنانشان داده نمی شود. واژه‌ « بغی » در لغت « زنا »کردن، از حد خارج شدن و تعدی نمودن است و اسم فاعل آن « باغی » است.

اما فقها تعریف ویژه ای برای آن دارند. فقیه عظیم الشأن و بزرگ تشیع حسن بن یوسف بن مطهر معروف به علامه ی حلی از فقهای قرن هفتم هجری، اهل بغی و بغات را چنین تعریف ‌کرده‌است:

« باغی و اهل بغی » هر کسی است که بر امام و پیشوای عادل خروج کند و مسلحانه بشورد. جهاد این فرقه با دعوت و درخواست آن امام و یا کسی که آن را امام تعیین و منصوب کرده باشد بر مسلمانان واجب است به طور کفایی، مگر آن که توبه نمایند و… .« ابوالقاسم، نجم الدین، جعفر بن حسن، معروف به محقق حلی نیز « بغات » را به همین تعریف ‌کرده‌است.پس تا این جا هم معنای لغوی و هم معنای اصطلاحی و فقهی بغی و باغی معلوم شد. فقها، جنگ جمل، نهروان و صفین را نمونه ی تاریخی جنگ با اهل بغی معرفی کرده‌اند. ( شکوری،۱۲:۱۳۷۷)

۱-۶- شرایط اصلی محاربه

با توجه به بیان قانون‌گذار در ماده ۲۷۹ ، معلوم می شود که دو شرط اصلی که بدون تردید تحقق جرم محاربه موکول به تحقق آن ها شده است، لزوم وجود و قصد برهم زدن امنیت عمومی از جهت تأمین رکن روانی و نیز ضرورت به کارگیری سلاح از جهت تأمین رکن مادی می‌باشد.

۱-۶-۱- لزوم وجود قصد برهم زدن امنیت عمومی

اگرچه برخی از فقها امامیه، قصد اخافه و ارعاب را برای تحقق جرم محاربه ضروری ندانسته اند لیکن قانون‌گذار در ماده ۲۷۹ ق.م.ا. به تبعیت از اکثریت فقهاء امامیه، لزوم تحقق سوء نیت خاص اخافه و ارعاب را در این زمینه لازم دانسته است این بیان قانون‌گذار ما را ملزم می‌سازد تا در مواردی که مرتکب اقدام به انجام عملی نموده، لیکن قصد وی ترساندن و بر هم زدن امنیت عمومی مردم نبوده است، در تحقق محاربه تردید نمائیم .

علاوه بر این، توجه و دقت به قصد مستقیم مرتکب در این زمینه بسیار مهم و تعیین کننده خواهد بود. در صورتی که عامل تعیین کننده در این زمینه تنها قصد مستقیم مرتکب دانسته شود، دایره تحقق محاربه محدودتر خواهد ماند و برعکس هرگاه علم مرتکب ‌به این که انجام عمل مذبور باعث ایجاد اخاف و ترس بشود، دایره تحقق جرم محاربه گسترده تر خواهد شد.

نکته مهم دیگری که مرتبط با تحقق قصد برهم زدن امنیت عمومی می‌باشد، عمومی بودن تهدید مرتکب است. محاربه زمانی محقق می شود که مرتکب دارای قصد خصومت نسبت به عده مخصوص نباشد، ‌بنابرین‏ هرگاه مرتکب ‌بر اساس عداوت شخصی و با اقدام مسلحانه فرد یا افراد خاصی را به قتل برساند، عمل وی تنها به جهت جرائم علیه اشخاص قابل تعقیب است نه محاربه.

۱-۶-۲- لزوم به کارگیری اسلحه

مقالات و پایان نامه ها – قسمت 5 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

همان طورکه در فحوای مفاد ماده ۲۰ در هردو کنوانسیون آمده مشخص می‌گردد که قواعد مذکور فقط ‌در مورد وضعیت وحالت بازگشت اسیران جنگی آن هم بعد از خاتمه جنگ و انعقاد پیمان صلح بین متخاصمین را شامل می شد و مواد موصوف شامل حالت بینابین ناشی از برقراری آتش بس[۱۶]۱ یاترک مخاصمه فعال بین طرفین درگیر را شامل نمی شد و این موضوع مسکوت مانده بود در خلال جنگ جهانی اول عدم کفایت و دقت مواد اشاره شده کاملاً آشکار گردید لذا متفکرین و مسئولین کشور ها در صدد رفع این نواقص بودند که این مهم ‌و خواست با انعقاد موافقت نامه های جدید بین کشور های متخاصم در طول سال‌های ۱۹۱۷ و۱۹۱۸ تا حدود زیادی عیوب عنوان شده مرتفع گردید . در زمانی که ماده ۲۰ کنوانسیون ۱۹۰۷ لاهه تحت بررسی و اظهار نظر قرار داشت الزام کشور نگهدارنده و دارنده اسیر نسبت به باز گشت و عودت اسیران جنگی به اوطانشان بخشی از حقوق بین‌المللی عرفی محسوب می شد و حسب عرف آن روز جامعه جهانی ، کشورها با اسیران رفتار می‌کردند البته این ماده نمی توانست یک ماده وقاعده خوبی باشد زیرا در جنگ ها معمولا از زمان خاتمه نبرد فعالانه تا انعقاد پیمان صلح مدت زمان طولانی می‌گذشت و در برخی موارد مخاصمات فی مابین بدون معاهده صلح پایان می پذیرفت .

در نتیجه اسیران جنگی کشورهای درگیر در این حالت بلاتکلیف می ماندند و سال های سال بدون هیج امید و تکلیفی در زندان ها و اسارتگاههای طرف مقابل به سرمی بردند. «ترک فعالانه جنگ جهانی اول در نوامبر سال۱۹۱۸ صورت گرفت و معاهده صلح ورسای در۲۸ ژوئن ۱۹۱۹ بسته شد که وفق ماده ۲۱۴ پیمان و رسای مقرر شده بود( بازگشت اسیران جنگی و غیر نظامیان بازداشتی در کوتاه‌ترین زمان بعد از به اجرا در آمدن معاهده حاضر انجام می پذیرد درعمل معاهده منعقد در۱۵ ژانویه سال ۱۹۲۰ اجرا شد و به همین دلیل ملاحظه می شود که از زمان ترک مخاصمه بین کشورهای درگیر تا زمان اجرای معاهده صلح بیش از ۱۴ ماه به طول انجامید و اسیران جنگی و بازداشتی این مدت را نیز در بلاتکلیفی و اسارت سپری نمودند»[۱۷]۱

در این قسمت به طور مختصر به وضعیت اسیران جنگی از نظر تاریخی ، نحوه برخورد با آن ها و چگونگی حل شدن مسئله اسرا ازسوی دولت ها ‌تا پایان‌ جنگ جهانی دوم و اثرات آن می پردازیم ، درآخر هم به تغییر و تحولاتی که پس ‌از جنگ جهانی دوم در زمینه‌ی حقوق بین الملل پدید آمده و دربرخوردهای مسلحانه دررابطه با اسرای جنگی لازم الاجرا هستند اشاره خواهدشد.

بند اول : اسیران نظامی

اصولاً اگر انحرافات ، تجاوزات و تجردهای انسان های خودخواه و زورمدار نبود ، اساس زندگی نوع بشر برصلح، همزیستی مسالمت آمیز ، صفا ، صمیمیت و برادری بود زیرا که فطرت انسان‌ها ، آن ها را به سوی زندگی صلح آمیز و شرافتمندانه رهنمون می کند و کمتر نیاز به جنگ و به کارگیری ابزار و ادوات جنگی می‌باشد .

به شهادت تاریخ و اسناد و مدارک موجود تا اوایل قرن ۱۹ مهمترین راه حل و برخورد با اسیران جنگی ازطریق کشتن به روش های گوناگون حتی به فجیع ترین شکل یا خرید و فروش آن ها می شد. در کشورهای اسلامی ، بردگی اسیران مرسوم و جاری بود. «دراعلامیه ای از حاکم وقت تریپولی ، درآوریل ۱۸۱۶ آمده که درصورت جنگ با هرقدرت اروپایی ، هیچ یک از اسیران جنگی به بردگی نخواهند رفت و به صورت برده فروخته نمی شوند و باتمام زندانیان به‌ عنوان اسیر جنگی ، با انسانیت رفتارخواهد شد و مبادله آن ها طبق رویه اروپاییان درموارد مشابه انجام می‌شود و در پایان مخاصمات ، اسیران بدون گرفتن فدیه و جریمه به کشورهایشان عودت داده خواهند شد». سیاست های دولت های غربی ‌در مقابل‌ امپراطوری عثمانی تلاش برای تخفیف شرایط رفتار با اسیران و یا القای بردگی بود. البته رویه جدید چندان مورد رضایت سلطان عثمانی نبوده و به همین جهت «در ژانویه ۱۸۲۴ ازسوی حاکم تونس اعلامیه ای منتشر گردید که طی آن وی متعهد شد که (برخلاف دستورات سلطان عثمانی ) اگر درآینده هر برده مسیحی یا یونانی ‌به این‌جا آورده شود، نه آن‌ ها را بفروشد ونه به کسی اجازه خـریداری آن ها را بدهد ، بلکه تا برقراری صلح ، ازآن‌ ها به‌ عنوان اسیر جنگی نگهداری می‌کنیم ، وآن گاه آنان اسیران ماوما هم اسیران آنان را بدون فدیه بازگشت خواهیم داد»[۱۸]۱.

«حکومت های مسیحی ، درطول تاریخ نسبت به اسیران بسیار سبعانه وبا بی رحمی ویژه ای رفتار شده است[۱۹]۲» . مطالعه تاریخ جنگ های معاصر وهمچنین جنگ های صلیبی ولشکرکشی های اسکندرمقدونی نشان می‌دهد که دول غربی هم به هیچ وجه پرونده درخشانی ‌در رفتار با اسیران جنگی نداشته اند وآنچه درجنگ جهانی دوم ازسوی آلمان هیتلری در رفتار با اسرا و سوزاندن اسیران جنگی درکوره های سوزان واستفاده از اسیران به ‌عنوان نمونه های آزمایشگاهی و… که درتاریخ ثبت گردیده ، مایه ننگ ورسوایی تمدن اروپایی است . رفتار دول استعمارگر اروپا با سرزمین های تحت استعمار ، سیاست های تجاوز کارانه وحمله به کشورهای ضعیف به خصوص آفریقایی و اسیر نمودن مردان، زنان، بچه ها و همچنین به هنگام جنگ‌ها و انقلابات استقلال طلبانه کشورهای جهان سوم همه اسرا را باغل وزنجیر و در بدترین شرایط زیستی نگهداری نمودند یا باهمان غل و زنجیر مجبور به پارو زدن در کشتی ها و یا کار در مزارع را باید به فهرست مذکور اضافه نمود.

وضعیت حقوقی اسیران جنگی تا پایان قرن ۱۹ درهیچ معاهده یا توافق عمومی گسترده وفراگیر به طور تفصیلی گنجانده نشده بود .قبل از آن در مواد ۱۰۵ و ۱۰۶ مقررات ۱۸۶۳ درامریکا ‌در مورد مبادله اسیران اشاراتی مختصر شده بود . ‌در سال‌ ۱۸۶۶ در«پراگ» ‌کنوانسیونی بین اتریش وپروس شامل اصولی دررابطه با تخلیه سرزمین اتریش وعقب نشینی نیروهای پروس و هم چنین مقرراتی درمورد مبادله اسیران جنگی بین دو کشور منعقد گردید. اولین تلاش درتنظیم وضعیت حقوقی اسیران جنگی و رفتار با آن ها ، دریک معاهده چند جانبه ، ‌در کنفرانس ۱۸۷۶ «بروکسل» ‌بود که اگر چه جنبه الزام آور نداشت ، ولی حاوی اصولی بود که می توان آن ها راپیش درآمد تحولات بعدی دانست . دراعلامیه بروکسل ، طی ۱۲ ماده برقراری رژیم حاکم براسیران جنگی مطرح شد ولی این اعلامیه هرگز تصویب نشد و به مرحله اجرا در نیامد، اما اصول آن درموافقت نامه های بین‌المللی بعدی مد نظرگرفته وملاک اعتبار واقع گردید. قرن نوزدهم شاهد مفاهیم نوین در حقوق طبیعی حرکت جدید بشر دوستانه به ویژه در ایده های «هنری دونان»[۲۰]۱ بود .

پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی – ۵-۲۱-۲ راهبردهای اتخاذشده – پایان نامه های کارشناسی ارشد

تمایل به ایجاد دولت الکترونیکی در کشور

یکی از اقداماتی که در ایران در جهت الکترونیکی نمودن امور انجام‌شده است تمایل به ایجاد دولت الکترونیکی در کشور است. از سوی گروه‎های متفاوت اقداماتی در این زمینه انجام داده‎اند. ازجمله طرح تکفا که از سوی گروهی از کارشناسان متخصص در این امر در حال پیگیری است (نقدی فرد هاشمیان،۱۳۸۲) و پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات.

۴-۲۱-۲ تهدید‌آموزش‌ها

نبود آخرین فناوری‎های[۷۴] ICT در کشور

تازه‎ترین آماری که ‌در زمینه آمادگی دیجیتالی از سوی واحد اطلاعات اقتصادی اکونومیست منتشرشده نشان می‌دهد که در بین ۶۹ کشور جهان ایران در رده آخر آمادگی دیجیتالی قرارگرفته است. در سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ رتبه اول به ترتیب ۵۹ و ۶۵ بوده و در واقع رتبه‎بندی ایران
از دو سال قبل تاکنون ده پله سقوط داشته ‌کرده‌است.[۷۵]

پایین بودن سطح توسعه اقتصادی کشور

کشور در حال توسعه‌ای که نرخ رشد اقتصادی پایین داشته و دارای توسعه‌یافتگی پایینی باشد، با توجه به ارتباط تنگاتنگ و تعامل عوامل اقتصادی و رابطه مستقیم آن­ها به هم امید به دستیابی به فناوری‎های نوین ارتباطی و اطلاعاتی در آن کشور کم خواهد بود. (معاونت برنامه‎ ریزی و امور اقتصادی وزارت بازرگانی (۱۳۸۴)، ص ۱۹۸-۱۹۹)

نبود قوانین و مقررات موردنیاز ‌در مورد بانکداری الکترونیکی

با تغییر در مکانیسم (سازوکار) های پرداخت، نظام حقوقی و قانونی یک کشور در این زمینه باید اصلاح شود. هر نوع شیوه پرداختی، راهکارها و چارچوب حقوقی و قانونی خود را طلب می‌کند. تحولات نظام بانکداری، روابط باک با مشتری و شیوه انجام معاملات را دگرگون نموده است. در ایران قوانین و مقررات، به‌ خصوص قانون تجارت و قوانین بانکی و شیوه فضایی، باید مورد تجدیدنظر قرار گیرد و تکمیل شود.[۷۶]

جدول ۹-۲ ماتریس SWOT بانکداری الکترونیکی در ایران

نقاط قوت

نقاط ضعف

ماتریس‎های SWOT

بانکداری الکترونیکی در ایران

۱ ـ توجه به مدیران ارشد بانکداری و موضوع توسعه بانکداری الکترونیکی در ایران

۲ ـ سطح تحصیلات دانشگاهی اکثر کارکنان جدید بانکی

۳ ـ وجود تجربه چندساله ‌در زمینه خودپردازها و دستگاه‌های POS در ایران

۴ ـ وجود شبکه تبادل اطلاعات بین‌بانکی (شتاب)

۵ ـ وجود نیروهای متخصص در طراحی نرم‎افزارهای بانکی

۶ ـ وجود اعتبارات لازم برای سرمایه‎گذاری ‌در زمینه ایجاد زیرساخت‎های بانکداری الکترونیکی در بانک‎های کشور

۷ ـ وجود Base (پایه) فرم‎های دستی بانکی در سیستم بانکداری سنتی

۸ ـ وجود شعب بانکی در کشور

۹ ـ وجود نام بانک‎های معتبر در کشور

۱ ـ نبود نرم‎افزارهای مناسب در کشور

۲ ـ نبود سخت‎افزارهای مناسب در کشور

۳ ـ نبود مغز افزار مناسب در کشور

۴ ـ نبود سازمان افزار مناسب در کشور

۵ ـ امکان سوءاستفاده از حساب‌های بانکی

۶ ـ وجود کارمزد در برخی از مسائل پرداخت الکترونیکی

۷ ـ پایین بودن سرعت سیستم‎های اطلاع‌رسانی الکترونیکی

۸ ـ برگشت‌ناپذیر بودن تراکنش

۹ ـ عدم آشنایی برخی از مدیران با فناوری اطلاعات و کاربردهای آن در بانکداری

۱۰ ـ نبود تنوع در خدمات بانکداری الکترونیکی

۱۱ ـ مقاومت کارکنان و مدیران بانکی در به‌کارگیری بانکداری الکترونیکی

فرصت‌آموزش‌ها

۱ ـ اختصاص اعتبارات مختلف دولتی به فناوری اطلاعات برای بخش‌های دولتی و خصوصی

۲ ـ تمایل به عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی (WTO)

۳ ـ وجود شرکت¬هایی با زمینه کاری فناوری اطلاعات در کشور

۴ ـ تمایل قانون‌گذاران در تصویب قوانین مرتبط بانکداری الکترونیکی

۵ ـ امکان استفاده از شرکت¬های IT در سطح دنیا

۶ ـ افزایش رشد استفاده از اینترنت در کشور

۷ ـ تغییر انتظارات مردم و بالا رفتن سطح توقعاتشان ‌در زمینه ارائه خدمات بانکی

۸ ـ وجود رشته‎های دانشگاهی مرتبط با بانکداری الکترونیکی در کشور

۹ ـ توسعه شبکه فیبر نوری در کشور و ایجاد زیرساخت‌آموزش‌ها و شاهراه‎های اطلاعاتی پرظرفیت در کشور

۱۰ ـ تمایل به ایجاد دولت الکترونیکی در کشور

۱۱ ـ پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات

راهبردهای SO

(بهره جستن از نقاط قوت جهت بهره‎برداری از فرصت‌آموزش‌ها)

راهبردهای WO

(بهره جستن از فرصت‌آموزش‌ها برای از بین بردن یا کاهش نقاط ضعف)

۱ ـ اختصاص اعتبارات مختلف دولتی به فناوری اطلاعات برای بخش‌های دولتی و خصوصی

۲ ـ تمایل به عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی (WTO)

۳ ـ وجود شرکت¬هایی با زمینه کاری فناوری اطلاعات در کشور

۴ ـ تمایل قانون‌گذاران در تصویب قوانین مرتبط بانکداری الکترونیکی

۵ ـ امکان استفاده از شرکت¬های IT در سطح دنیا

۶ ـ افزایش رشد استفاده از اینترنت در کشور

۷ ـ تغییر انتظارات مردم و بالا رفتن سطح توقعاتشان ‌در زمینه ارائه خدمات بانکی

۸ ـ وجود رشته‎های دانشگاهی مرتبط با بانکداری الکترونیکی در کشور

۹ ـ توسعه شبکه فیبر نوری در کشور و ایجاد زیرساخت‌آموزش‌ها و شاهراه‎های اطلاعاتی پرظرفیت در کشور

۱۰ ـ تمایل به ایجاد دولت الکترونیکی در کشور

۱۱ ـ پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات

راهبردهای SO

(بهره جستن از نقاط قوت جهت بهره‎برداری از فرصت‌آموزش‌ها)

راهبردهای WO

(بهره جستن از فرصت‌آموزش‌ها برای از بین بردن یا کاهش نقاط ضعف)

تهدیدها

۱ ـ ضعف در تعامل، هماهنگی و همکاری سازمان‌ها و وزارتخانه‌آموزش‌ها

۲ ـ نبود زیرساخت‎های مناسب فرهنگی، اجتماعی در کشور

۳ ـ نبود آخرین فناوری‎های ICT در کشور

۴ ـ پایین بودن سطح توسعه اقتصادی

۵ ـ نبود قوانین و مقررات موردنیاز ‌در مورد بانکداری الکترونیکی

۶ ـ کمبود نیروی انسانی باتجربه در کشور

۷ ـ امکان تأسیس شعب بانک­های خارجی در ایران

۸ ـ نگرانی مسئولان کشور ‌در مورد بیکار شدن کارمندان بانک‌آموزش‌ها

۹ ـ عدم تسلط کافی مردم در استفاده از فناوری‎های مرتبط با بانکداری الکترونیکی

۱۰ ـ عدم آشنایی و آموزش مردم

راهبردهای ST

(احتراز از تهدیدها با بهره گرفتن از نقاط قوت)

راهبردهای WT

(کاهش نقاط ضعف و پرهیز از تهدیدها)

۵-۲۱-۲ راهبردهای اتخاذشده

در این قسمت، راهبردهایی که با بهره گرفتن از ماتریس SWOT تدوین‌شده‌اند، بیان می‎گردند.

منابع پایان نامه ها | ۲-۱۰-تحقیقات انجام شده در مورد اجتناب مالیاتی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۸- رابطه اجتناب مالیاتی با شفافیت گزارشگری

شفافیت گزارشگری فعالیت های اجتناب مالیاتی و انگیزه کسب منافع افراد درون سازمانی را روشن و آشکار می‌سازد. مدیریت ممکن است جهت کاهش هزینه های ناشی از مالیات بر درآمد شرکت انواع گوناگونی از فعالیت های اجتناب مالیاتی و پوشش مالیاتی را به کار گیرد، که آن فعالیت ها و برنامه ها توام با ریسک و عدم قطعیت بالایی همراه می‌باشد. در سایه برنامه های اجتناب مالیاتی نباید هیچ اهداف دیگری وجود داشته باشد. اما ماهیت مبهم و غیر شفاف فعالیت های اجتناب مالیاتی می‌تواند فرصت های مناسبی برای مدیریت فرصت طلبانه در جهت کسب منافع شخصی و سوء استفاده از منابع مالکان فراهم نماید. اما یک سیستم اقشای بهینه و کارآمد می‌تواند رفتار مدیریت واحد اقتصادی را به مالکان برون سازمانی انعکاس دهد تا مدیریت نتواند در سایه فعالیت های اجتناب مالیاتی منافع شخصی خود را دنبال کند و جهت گیری آن فعالیت ها در جهت افزایش ثروت سهام‌داران انجام گیرد. همچنین به علت اینکه برنامه های اجتناب مالیاتی پیچیده است، اگر رویدادها و مبادلات شرکت به صورت دقیق تر و به موقع به اطلاع سهام‌داران برسد، دغدغه های آن ها از هزینه های پنهان مرتبط با فعالیت های اجتناب مالیاتی اعم از مستقیم و غیر مستقیم کاهش می‌یابد و استقبال آنان از این عملکرد با علم به اینکه فعالیت های اجتناب مالیاتی، مدیریت انتقال منافع آنان به سوی دولت را کاهش می‌دهد، باعث افزایش تقاضای سرمایه گذاری و در نتیجه افزایش قیمت سهام واحد اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.

۲ -۹-گزارشگری مالی و گزارشگری مالیاتی

مقوله شفافیت گزارشگری مالی و اهمیتی که در سال های اخیر نمود بیشتری پیدا ‌کرده‌است، به دنبال وقایع ناگوار و بحران های به وجود آمده در بورس های جهان، افشای ماجرای ورلد کام، انرون، زیراکس و سقوط شاخص های بورس تهران در سال ۱۳۸۳ باعث گردید موضوع صورت های مالی به عنوان یک پدیده مورد لزوم و ضرورت بازار سهام اهمیت بیشتری را به خود اختصاص دهد.

اطلاعات حسابداری از مهم ترین اطلاعاتی است که به عنوان محصول اصلی سیستم حسابداری نقش اساسی در تصمیم گیری های ‌گروه‌های مختلف بازار سرمایه ایفا کند. این اطلاعات طی یک فرایند محاسباتی و بر اساس اصول و استانداردهای مراجع ذی صلاح اندازه گیری و ارائه می‌شوند و اگر از شفافیات لازم برخوردار نباشند احتمال اتخاذ تصمیمات نادرست توسط گیرنده اطلاعات افزایش می‎یابد.

یکی از استانداردهای بین‌المللی حسابداری که تاثیر بسزایی در کیفیت گزارشگری مالی دارد استاندارد حسابداری مالیات بر درآمد می‌باشد (شمس زاده و همکاران۱۳۸۷ ).

چرا که این استاندارد ابزاری برای تفکیک اندازه های حسابداری مالی از اندازه های قوانین مالیاتی و تخصیص تفاوت این اندازه ها به ادوار مالی دوره ی عمر مبادلاتی که باعث ایجاد این تفاوت شده اند فراهم می‌کند. در خصوص گزارشگری مالی، علایق و نیاز استفاده کنندگان برون سازمانی شامل سرمایه گذاران، مدیران، حسابرسان و مجامع علمی اساس کار قرار می‌گیرد در حالی که به نقش پراهمیت دولت به عنوان یکی از ‌گروه‌های ذینفع همیشگی گزارشگری مالی توجه کمتری می شود که جهت افزایش توجه به نیاز اطلاعاتی دولت از طریق گزارشگری مالیاتی امکان پذیر است. در گزارشگری مالیاتی سهم دولت از منافع بنگاه از طریق سود حسابداری قابل قبول ممیزین مالیاتی به همراه برخی تعدیلات محاسبه می شود. در واقع این فرایند به طور غیر مستقیم می‌تواند مهر تائیدی بر سود حسابداری گزارشگری مالی باشد.

ماری مارگارات و فرانک ۲۰۰۹ در خصوص گزارشگری مالیاتی و ارتباط آن با گزارشگری مالی به یک رابطه قوی و مثبت بین این دو نوع گزارشگری دست یافته اند.

عرب مازار و همکاران (۱۳۹۰) به بررسی تبیین ارتباط بین شفافیت گزارشگری مالی با گزارشگری مالیاتی در ایران پرداختند. یافته های آن ها بیانگر وجود رابطه مثبت بین گزارشگری مالیاتی و شفافیت گزارشگری مالی بود. به طوری که گزارشگری مالیاتی به ضمیمه گزارشگری مالی، شفافیت گزارشگری مالی را تا حدود زیادی تامین خواهد کرد.

صمدی لرگانی و همکاران (۱۳۸۹) به بررسی تاثیر گزارشگری مالیاتی بر شفافیت گزارشگری مالی پرداختند. در آن مطالعه با تأکید بر موضوع شفافیت گزارشگری مالی، به بررسی ارتباط آن با گزارشگری مالیاتی پرداخته شد. نتایج بیانگر وجود رابطه مثبت بین گزارشگری مالیاتی و شفافیت گزارشگری مالی بود، به طوری که با گزارشگری مالیاتی به ضمیمه گزارشگری مالی، شفافیت گزارشگری مالی تا حدود زیادی تامین خواهد شد.

فانگ جاوو (۲۰۰۶) در پژوهشی تحت عنوان عوامل مؤثر بر رویه های تصمیم گیری شرکت، وقتی حسابداری مالی در مقابل حسابداری مالیاتی قرار می‌گیرد ‌به این نتیجه رسید که قوانین مالیاتی ناگزیر بر عملکرد حسابداری تاثیر می‌گذارد و حسابداری به عنوان یک فن دارای اصول و ضوابط خاص خویش است که تحت تاثیر قوانین مالیاتی قرار گرفته است.

شهنوازی (۱۳۸۵) در پژوهش خود با عنوان “بررسی ضرورت افشای وجود افتراق بین اطلاعات مالی تهیه شده بر مبنای استانداردهای حسابداری و اطلاعات مالی تهیه شده بر مبنای قانون مالیات های مستقیم ایران”، اطلاعات مالی تهیه شده بر مبنای قوانین مالیاتی را هدف قرار داده و ‌به این نتیجه رسید که گزارشگری مربوط به افشای وجه افتراق بین اطلاعات مالی بر مبنای استانداردهای حسابداری و بر مبنای قوانین قوانین مالیاتی با تصمیم گیری های اقتصادی مرتبط است.

۲-۱۰-تحقیقات انجام شده ‌در مورد اجتناب مالیاتی

۱- بررسی رابطه اجتناب مالیاتی و ارزش شرکت:

این تحقیق توسط دسای و دارماپالا از اساتید دانشگاه هاروارد و میشیگان در سال ۲۰۰۹ به روش OLS انجام شد. برای اندازه گیری متغیر اجتناب مالیاتی از تفاوت سود گزارش شده به سهام‌داران و سود سود مشمول مالیات ابرازی به حسابرسان مالیاتی استفاده شد. میزان شکاف بین دو گزارش یاد شده به پوشش های مالیاتی به کار رفته نسبت داده شده است.

نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که میانگین تاثیر اجتناب مالیاتی بر ارزش شرکت قابل توجه و معنادارنیست. اما در شرکت هایی که دارای مکانیزم حاکمیت شرکتی کارآمد و قوی هستند، تاثیر اجتناب مالیاتی بر ارزش شرکت معنادار و مثبت می‌باشد. شفاف سازی و روان سازی در قوانین مالیاتی بر توانایی شرکت ها جهت استفاده ی بیشتر از معافیت ها و کاهش مالیات پرداختی خواهد افزود. همچنین نتایج تحقیق بیانگر این مطلب بود که انتقال منابع از دولت به مالکان از طریق اجتناب مالیاتی با تضاد نمایندگی میان مالکان و مدیران مرتبط می‌باشد.

۲-بررسی رابطه شکاف بین سود حسابداری و سود مشمول مالیات با مدیریت سود

این پژوهش توسط دریک و هانلون در سال ۲۰۰۵ در آمریکا انجام گرفت.

نتایج تحقیق بیان می‌دارد که اختلاف کمتر بین سود حسابداری و سود مشمول مالیات نشان دهنده مدیریت سود بالا و کیفیت پایین گزارشات مالی می‌باشد. شکاف بیشتر بین سود گزارش شده به مالکان و سود مشمول مالیات گزارش شده توسط حسابرسان مالیاتی نشانگر این است که مدیریت سود کمتر و شفافیت گزارشات مالی بالا می‌باشد.

۳- بررسی رابطه شکاف بین سود حسابداری و سود مشمول مالیات

مقالات و پایان نامه ها | ۲-۱-۳-۱- ابعاد همدلی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

مبحث همدلی در روان‌شناسی به دلیل نگرش منفی نادیده گرفته شده بود. اما روان‌شناسان در اوایل این قرن تحت تاثیر دیدگاه مثبت برخی از فیلسوفان (وجودگرایان) در زمینه همدلی قرار گرفتند و همدلی را در کل به عنوان ایفاگر نقش مهمی در فهم و درک بین فردی و از عوامل برانگیزاننده انسان‌ها در جهت انجام رفتارهای جامعه‌پسندانه شناخته‌اند. در واقع زمانی که فلاسفه آماده کنار گذاشتن مفهوم همدلی بودند، روان‌شناسان سعی کردند همدلی را با روشی موشکافانه و به گونه‌ای آزمایشی مورد تحقیق قرار دهند (دایره‌المعارف فلسفه استانفورد، ۲۰۰۸).

۲-۱-۳-۱- ابعاد همدلی

تا دهه های اخیر ماهیت پاسخ‌های درونی در فرایند همدلی و این که پاسخ‌ها شناختی هستند یا عاطفی محور اصلی منازعات نظری و تفاوت‌ها در نظریه‌پردازی بوده است. اما کم کم مشاجرات رو به خاموشی گذارد و در این مورد این توافق به وجود آمد که همدلی مستلزم وجود هر دو عنصر شناختی و عاطفی است و اینکه، نسبت نقش هر کدام از این دو عنصر بسته به موقعیت، سن و شخصیت فرد تفاوت می‌کند (درویزه، ۱۳۸۲).

به لحاظ تاریخی، نظریه‌پردازانی همانند مک‌دوگال[۵۸]، فروید[۵۹] و سالیوان [۶۰] همدلی را به عنوان یک واکنش عاطفی اولیه که به وسیله درک حالات دیگران صورت می‌گیرد، تعریف می‌کنند. جکوبسن[۶۱] (۱۹۶۴؛ به نقل از درویزه، ۱۳۸۲) همدلی را به عنوان آگاهی هیجانی که به صورت همانند‌سازی زودگذر با دیگری کسب می‌شود تعریف می‌کند. به طور همانندی فشباخ (۱۹۷۸)، هافمن(۱۹۷۷) و مهرابیان و اپستین[۶۲] (۱۹۷۲؛ به نقل از درویزه، ۱۳۸۲) همدلی را به عنوان یک واکنش عاطفی جانشین و همانند‌سازی و درک تجارب هیجانی دیگران تعریف می‌کنند. اینان همگی بر بعد عاطفی تکیه دارند و بعد شناختی را نادیده می‌گیرند.

در مقابل نظریه‌پردازان شناختی همانند مید[۶۳] (۱۹۴۳) بیان می‌کنند که همدلی از طریق رفتار نقش‌گیری کسب می‌شود. به نظر این افراد، در طی رشد، افراد به نوعی توانایی برای اقتباس دیدگاه‌های دیگران دست می‌یابند، بدین گونه که خود را به جای شخص مشاهده شده قرار می‌دهند. همسو با این دیدگاه، پیاژه[۶۴] (۱۹۳۲) ‌به این نتیجه رسید که در طی فرایند رشد، مهارت‌های بین شخصی رفتارهای اخلاقی و نوع دوستانه که در شکل گیری ساختار شناختی (همانند نقش‌گیری) اهمیت دارد تشویق می‌شود. به صورتی که خود محوری کمتر می‌شود و توانایی برای پیش‌بینی، همانندسازی و درک احساسات و هیجانات دیگران افزایش می‌یابد.

۲-۱-۳-۲- نظریه های همدلی

۲-۱-۳-۲ -۱- نظریه کردارشناسی بالبی

جان بالبی (۱۹۵۱) روانکاو انگلیسی عقیده دارد که رفتار همدلی از رفتار غریزی دلبستگی ناشی می‌شود. به عبارت دیگر، شالوده‌ی رفتار همدلی، در دوران نوزادی از طریق فرایند رابطه‌ نوزاد و مراقب او (معمولا مادر) شکل می‌گیرد و کیفیت روابط دلبستگی اولیه کودک با مراقب اصلی در دو سال اولیه زندگی ممکن است تعیین کننده مهم واکنش‌های جامعه پسندانه و همدلانه، در زندگی کنونی و جریان بعدی زندگی فرد باشد (بالبی، ۱۹۵۱، به نقل از درویزه، ۱۳۸۲).

یک کودک با دلبستگی ایمن به دلیل وجود مراقبت‌های همدلانه و پاسخ‌گر که نیازهای آن ها را ارضاء می‌کند منابع هیجانی کافی برای پاسخ به نیازهای دیگران را دارا می‌باشد و همچنین یک مدل کارکرد درونی که به هماهنگی انتظارات و نیازهای فردی می‌‌انجامد را توسعه می‌دهد. همچنین سالیوان (۱۹۵۳) معتقد است که شخصیت از طریق ارتباط بین کودک و مراقب شکل می‌گیرد و همدلی یک مجرای اصلی است که ارتباط کلامی ‌‌و غیر کلامی بین کودک و مراقب را تسهیل می‌کند.

۲-۱-۳-۲ -۲- نظریه روانکاوی

روانکاوی از طریق نظریه سائق سعی نموده پدیده رفتار دلبستگی و همدلی ناشی از آن را از طریق نیروهای جنسی یا لیبیدو تشریح کند، مادر به ‌عنوان منبع تغذیه، تامین کننده‌ علاقه‌ کودک است و هر گونه جدایی طولانی از مادر، تهدیدی است که منجر به اضطراب در کودک می‌شود. به علت فقدان ارتباطات عینی اولیه نوزاد، عاطفه مادر به طور ناخودآگاه به نوزاد منتقل می‌شود در ابتدای دومین سال زندگی، با ارتباط عینی و توانایی نوزاد برای همسویی عاطفی با مادر آغاز می‌‌شود. ‌بنابرین‏ رشد همدلی نوزاد به تعاملات اولیه ی مادر _ نوزاد نسبت داده شده است.

۲-۱-۳-۲-۳- نظریه یادگیری

بندروا (۱۹۶۹)، معتقد است که همدلی از طریق اصول یادگیری اجتماعی (مشاهده، الگوبرداری، تقلید و تقویت) آموخته می‌‌شود. مشاهده‌گر ابتدا به نشانه های شنیداری، چهره‌ای و وضعیتی که توسط شخص دیگر نشان داده می‌شود، توجه می‌کند و این اطلاعات، برداشتی ‌در مورد آنچه شخص دیگر احساس می‌کند به مشاهده‌گر می‌دهد.

به اعتقاد نظریه پردازان یادگیری، عوامل محیطی و تجارب اجتماعی در ایجاد همدلی و تفاوت‌های فردی در آمادگی کودکان برای نشان دادن همدلی تاثیر گذار هست. فرض بر این است که دلبستگی همراه با احساس ایمنی با مراقبت کننده سبب می‌‌شود در کودکی احساس همدلی رشد کند و همچینی واکنش مراقبت کننده و روش‌های انضباطی او بخصوص واکنش به آزار رساندن یا ناراحت کردن کودک دیگر نیز در ایجاد حس همدلی مؤثر است (ماسن و همکاران، ترجمه یاسایی، ۱۳۸۰٫(

ارونفرید (۱۹۷۰) معتقد است که رشد همدلی و نقش آن در رفتار جامعه پسند از طریق اصول شرطی‌سازی است، کودک از طریق مشاهده‌ رفتار دیگران، اطلاعاتی ‌در مورد حالت عاطفی آن‌ ها کسب می‌کند و از این راه همدلی را رشد می‌دهد، همچنین کودک یاد می‌گیرد که رفتارهای خاصی که از او بروز می‌کند حالت عاطفی شخص دیگر را تحت تاثیر قرار می‌دهد. ‌بنابرین‏ ممکن است در پاسخ به حالت عاطفی شخص دیگر رفتار خاصی را انجام دهد.

البته برخی عقیده دارند که همدلی از طریق شرطی شدن اولیه آموخته می‌‌شود و تجارب مربوط به آن همگانی است. برای مثال، کودکی انگشت خود را زخم می‌کند و احساس درد می‌کند حال اگر همین کودک، فردی را در وضیعت مشابه ببیند به یاد خودش می‌‌افتد. اما برخی از محققین از جمله باتسون (۱۹۸۹، به نقل از درویزه، ۱۳۸۲) به ذاتی بودن خصوصیت همدلی اشاره دارند. به اعتقاد آن‌ ها وقتی نوزادان در مهد کودک با صدای گریه‌ی یک نوزاد دیگر به گریه می‌‌افتند، مطمئنا ناشادی دیگری را درک نمی‌کنند، بلکه به یک برگه‌ی ذاتی پاسخ می‌‌دهند اما برخی دیگر از محققین (از جمله سمینر، ۱۹۷۱، به نقل از عارفی، ۱۳۸۶) مطرح می‌کنند که نوزادان دو روزه به گریه نوزادان دیگر با گریه پاسخ می‌دهند، ‌به این ترتیب آن ها پدیده گریه‌ی مسری، که نوعی همدلی در نوزادان است را مطرح می‌نمایند.

۲-۱-۳-۲-۴- مدل فشباخ

 
مداحی های محرم