وبلاگ

توضیح وبلاگ من

فایل های دانشگاهی- ۱-۶-۱- لزوم وجود قصد برهم زدن امنیت عمومی – 4

 
تاریخ: 25-09-01
نویسنده: نویسنده محمدی

۵٫ از راه اختلاف در آنان، دفع آنان ممکن نباشد. این شرط می‌تواند تحت الشعاع همان شرط چهارم قرار گیرد. پس با توجه به موارد گفته شده، شرایطی که در جنگ با بغات باید در نظر گرفته شود، متفات از آن چیزی است که فقها به آن استناد کرده‌اند. تنها شرط چهارم است که نص شرعی بر آن دلالت دارد و دیگر احکام مترتب بر این جرم، از باب این است که غالب فقها به آن فتوا داده‌اند.

۱-۴- شرایط بغی از دیدگاه فقها

برای اثبات وصف بغی به سه شرط نیاز است:

اول: اهل بغی فراوان و کثیر باشند به گونه ای که جز با تجهیز سپاه و جنگ نتوان آنان را متوقف ساخت و جمع‌شان را پراکنده ساخت. اما اگر گروهی اندک مانند یک نفر و دو نفر و ده نفر بودند که کید آنان ضعیف بود اینان اهل بغی نیستند.

دوم: این که از دسترس امام خارج باشند و در شهر یا صحرایی منفرد از امام باشند. اما اگر با امام باشند و در دسترس وی اهل بغی نیستند.

سوم: به شبهه ای گرفتار شده باشند که به خاطر آن بر امام خروج کنند. اما اگر بدون شبهه به مخالفت برخیزند حکم محارب را دارند.

توضیح: نمونه واضح و روشن بغات اهل نهروان و اصحاب جمل اند. که هر سه شرط بالا را دارا بودند. البته برخی از فقها در شرط نخست تردید دارند و کثرت را شرط اهل بغی نمی دانند. پس می توان این گونه بغی را معنا کرد که گروهی به خاطر شبهه ای که نسبت به امام عادل دارند در مکانی مستقل و منفرد از امام که از دسترس وی بیرون است مسلحانه علیه وی قیام می‌کنند.

برخورد با اهل بغی در فقه همان رفتار امیر المومنین با خوارج است. ابتدا باید ارشاد و موعظه و رفع شبهه کرد، اگر بازنگردند با بغات به جنگ پرداخته می شود. این رفتاری است که هر حکومتی با قیام مسلحانه علیه خود انجام می‌دهد. (علامه حلی ، بی تا :۴۰۷)

۱-۵- فرق باغی با محارب

در این جا ممکن است سؤالی برای شما مطرح شود و آن این است که فرق « محارب » با « باغی » چیست ؟ و آیا این دو یک چیزند ؟

پاسخ این است که نه. محارب غیر از باغی است و این دو تفاوت هایی با هم دارند که اکنون ملاحظه می فرمایید:

۱- محاربه عبارت است از: تجهیز یا حمل اسلحه و یا کشیدن و تجرید آن به منظور ایجاد رعب و وحشت در مردم خواه مسلمان باشند و خواه کافر. این کار یا شرارت محض و یا به منظور دزدی است.

اما بغی عبارت است از قیام مسلحانه عده ای در برابر امام عادل جامعه ی اسلامی به منظور برانداختن حکومت اسلام.

۲- محاربه ممکن است به صورت فردی و یا جمعی صورت بگیرد. اما بغی خروج و یک قیام جمعی است.

۳- محارب، اعم از کافر و مسلمان است، یعنی هم ممکن است کافر باشد و هم مسلمان.

اما باغی کسی است که تظاهر به اسلام می‌کند و شهادتین ( لا اِلهَ اَلاّ الله وَ مُحَمّدٌ رَسُولُ الله ) می‌گوید، اما در برابر امام عادل مسلمانان قیام مسلحانه می‌کند.

۴- توبه ی محارب بعد از اسارت و دستگیری قبول نیست. اما توبه ی باغی در صورت ذینفع نبودن بعد از اسارت نیز قبول است.

۵- برای محارب چهار نوع کیفر ( حد شرعی ) پیش‌بینی شده اما برای « باغی » این حدود پیش‌بینی نشده است. فقط دستور قتال و جهاد داده شده که در آن یا تسلیم امام عادل مسلمانان می‌شوند و یا کشته می‌گردند.

این ها عمده ی فرق میان اهل بغی و محاربین است.

اما فرق این دو (محارب و اهل بغی ) با مرتد چیست ؟

ارتداد برگشت صریح به کفر است و لذا احکام مربوط به کافر درباره ی آن صدق می‌کند. یعنی علاوه بر باطن، در ظاهر نیز احکام مربوط به یک مسلمان درباره ی او صدق و تطابق نمی کند.

اما ‌در مورد محارب و باغی ظاهراًً حکم بر اسلام می شود. یعنی از نظر قبول شدن عبادات، طهارت بدن و شمول قانون توارث اسلامی و … عین یک مسلمان واقعی با آن ها رفتار می شود.

آنان نیز ارث می‌برند و بدنشان مثل کفار و مرتدان نجس نیست و حکم به جدایی زنانشان داده نمی شود. واژه‌ « بغی » در لغت « زنا »کردن، از حد خارج شدن و تعدی نمودن است و اسم فاعل آن « باغی » است.

اما فقها تعریف ویژه ای برای آن دارند. فقیه عظیم الشأن و بزرگ تشیع حسن بن یوسف بن مطهر معروف به علامه ی حلی از فقهای قرن هفتم هجری، اهل بغی و بغات را چنین تعریف ‌کرده‌است:

« باغی و اهل بغی » هر کسی است که بر امام و پیشوای عادل خروج کند و مسلحانه بشورد. جهاد این فرقه با دعوت و درخواست آن امام و یا کسی که آن را امام تعیین و منصوب کرده باشد بر مسلمانان واجب است به طور کفایی، مگر آن که توبه نمایند و… .« ابوالقاسم، نجم الدین، جعفر بن حسن، معروف به محقق حلی نیز « بغات » را به همین تعریف ‌کرده‌است.پس تا این جا هم معنای لغوی و هم معنای اصطلاحی و فقهی بغی و باغی معلوم شد. فقها، جنگ جمل، نهروان و صفین را نمونه ی تاریخی جنگ با اهل بغی معرفی کرده‌اند. ( شکوری،۱۲:۱۳۷۷)

۱-۶- شرایط اصلی محاربه

با توجه به بیان قانون‌گذار در ماده ۲۷۹ ، معلوم می شود که دو شرط اصلی که بدون تردید تحقق جرم محاربه موکول به تحقق آن ها شده است، لزوم وجود و قصد برهم زدن امنیت عمومی از جهت تأمین رکن روانی و نیز ضرورت به کارگیری سلاح از جهت تأمین رکن مادی می‌باشد.

۱-۶-۱- لزوم وجود قصد برهم زدن امنیت عمومی

اگرچه برخی از فقها امامیه، قصد اخافه و ارعاب را برای تحقق جرم محاربه ضروری ندانسته اند لیکن قانون‌گذار در ماده ۲۷۹ ق.م.ا. به تبعیت از اکثریت فقهاء امامیه، لزوم تحقق سوء نیت خاص اخافه و ارعاب را در این زمینه لازم دانسته است این بیان قانون‌گذار ما را ملزم می‌سازد تا در مواردی که مرتکب اقدام به انجام عملی نموده، لیکن قصد وی ترساندن و بر هم زدن امنیت عمومی مردم نبوده است، در تحقق محاربه تردید نمائیم .

علاوه بر این، توجه و دقت به قصد مستقیم مرتکب در این زمینه بسیار مهم و تعیین کننده خواهد بود. در صورتی که عامل تعیین کننده در این زمینه تنها قصد مستقیم مرتکب دانسته شود، دایره تحقق محاربه محدودتر خواهد ماند و برعکس هرگاه علم مرتکب ‌به این که انجام عمل مذبور باعث ایجاد اخاف و ترس بشود، دایره تحقق جرم محاربه گسترده تر خواهد شد.

نکته مهم دیگری که مرتبط با تحقق قصد برهم زدن امنیت عمومی می‌باشد، عمومی بودن تهدید مرتکب است. محاربه زمانی محقق می شود که مرتکب دارای قصد خصومت نسبت به عده مخصوص نباشد، ‌بنابرین‏ هرگاه مرتکب ‌بر اساس عداوت شخصی و با اقدام مسلحانه فرد یا افراد خاصی را به قتل برساند، عمل وی تنها به جهت جرائم علیه اشخاص قابل تعقیب است نه محاربه.

۱-۶-۲- لزوم به کارگیری اسلحه


فرم در حال بارگذاری ...

« طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها | ب: پروتکل نوع ۲: پروتکل آرمیدگی – پایان نامه های کارشناسی ارشدمقالات و پایان نامه ها – قسمت 5 – پایان نامه های کارشناسی ارشد »
 
مداحی های محرم