وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه -تحقیق-مقاله – قسمت 14 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

ج-پرورش نیروی متخصص در عرصه های مختلف

د-ارائه خدمات علمی و پژوهشی به جامعه(مدرس هاشمی،۱۳۹۱).

در زمینه اهداف آموزش عالی ،نظرهای متعددی مطرح شده که همه آن ها بیانگر نوعی تفکر و بینش ‌در مورد آموزش عالی به طور عام، و دانشگاه به طور خاص است(فروغی ابری،یارمحمدیان،طرقی، ۱۳۸۳،صص:۸۶-۸۵).

تقی پور ظهیر(۱۳۷۰)پنج نقش عمده را برای آموزش عالی قائل شده است:

    • تربیت دانشمندان،پژوهشگران و مدیران به منظور نوسازی جامعه در حال تحول.

    • تربیت نیروی انسانی متخصص برای دنیای کار در بخش های گوناگون.

    • ارائه خدمات علمی و فنی از طریق آموزش های ضمن خدمت متناسب با نیاز بزرگسالان و جامعه.

    • فراهم نمودن امکان آموزش مستمر برای دانش آموختگان از طریق ارائه دوره های آموزش تکمیلی.

  • انتقال میراث فرهنگی به نسل جوان که موجب ایجاد مهارت ها و عادات تفکرانتقادی در آن ها شد.

پازارگادی(۱۳۸۱)‌در مورد اهداف و رسالتهای آموزش عالی نوین می‌گوید:مأموریت‌ دانشگاه همان وظیفه ای است که دانشگاه در جهان معاصر به عهده دارد اما اهداف دانشگاه آن هدفهایی است که دانشگاه در جهان معاصر به عهده دارد اما اهداف دانشگاه آن هدف هایی است که دانشگاه می‌خواهد به آن برسد.این اهداف با توجه به نقش نوین آن ها عبارتند از:

۱٫پاسخ گویی به نیازهای جامعه.

۲٫کمک به پیشبرد و سرعت بخشیدن به فرایند توسعه فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی کشور.

۳٫تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز جامعه.

۴٫برقراری ارتباطات علمی،فرهنگ سیاسی،اقتصادی در سطح جهان و منطقه با سایر مراکز علمی و دانشگاه ها.

۵٫تولید و توسعه و نشر دانش و فرهنگ کشور.

از آنجایی که دانشگاه ها مجریان آموزش عالی محسوب می‌شوند،دیدگاه های بیان شده در باره اهداف و نقش و وظایف دانشگاه،ما را ‌به این نکته واقف می‌سازد که رسالت های اساسی دانشگاه که عمدتاً شامل آموزش ،پژوهش،انتشارات و ایجاد فرهنگ مکتوب،ارائه خدمات علمی و مشاوره ای به جامعه و تولید دانش و رشد حرفه ای است و عوامل مؤثر در پویایی دانشگاه ها،شامل دانشجو،هیئت علمی،‌گروه‌های آموزش،و منابع و امکانات خواهد بود.(فروغی ابری،احمد علی ،یار محمدیان،محمد حسین طرقی،جعفر،۱۳۸۳،صص:۸۶-۸۵).

رسالت آموزش عالی،بنیاد همه فعالیت ها و جهت گیری های این نهاد عظیم اجتماعی است. آغاز هزاره جدید دستخوش تحولی بنیادین در مسیر اخلاق گرایی و تعالی انسان و جامعه است. مطالعه و تحقیق درباره آموزش عالی، یا شاخه ای مستقل در مطالعات اجتماعی و یا تنها مبحثی در میان جریان ها و شاخه های علوم اجتماعی است.(فولتون[۳۸]،۱۳۷۶).در یک طبقه بندی،رسالت های کلاسیک آموزش عالی در شش مقوله زیر طبقه بندی شده است.(پازارگادی،۱۳۷۸،ص ۱۶)

    • رسالت آموزش عالی در ارتباط با آرمان ها و نظام ارزشی جامعه

    • رسالت آموزش عالی در امر تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز کشور

    • رسالت آموزش در امر تولید و غنابخشی به دانش و فرهنگ کشور

    • رسالت آموزش عالی در جهت تسریع و تسهیل فرایند توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور

    • رسالت آموزش عالی در خصوص برقراری و گسترش ارتباط متقابل بین دانشگاه و مؤسسات آموزش عالی و دیگر بخش های فرهنگی،علمی، صنعتی،اقتصادی و خدماتی کشور

  • رسالت آموزش عالی در ایجاد و تسهیل در برقراری روابط علمی،فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در سطح منطقه و جهان

کمتر از دو دهه است که دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به تدوین رسالت خود تمایلی فزاینده نشان داده‌اند،به گونه ای که اکنون بخشی از اغلب پایگاه های اطلاع رسانی مؤسسات آموزش عالی به بیان رسالت اختصاص یافته است.(نوروز زاده، فتحی واجارگاه،۱۳۸۷ ،صص۸-۷).

با وجود این، هنوز رسالت آموزش عالی جایگاه بایسته خود را در مدیریت و برنامه ریزی های مربوط به آموزش عالی پیدا نکرده است؛ به عنوان نمونه، شاخص های ارزیابی و اعتباربخشی آموزش عالی،در اغلب مقالات و کتاب هایی که در سال های اخیر در این زمینه نوشته شده،از رسالت ریشه نگرفته اند.(پازارگادی،۱۳۷۸؛ بازرگان،۱۳۷۷؛ خلیجی،۱۳۷۶؛حسینی نسب،۱۳۷۲)

صاحب نظران زیادی (بازرگان ،۱۳۷۴ ؛عارفی ،۱۳۸۴؛جاودانی ،۱۳۷۹؛ شریعتمداری،۱۳۷۷،۱۳۸۱،۱۳۸۲ ) درباره اهداف آموزش عالی اظهار نظر کرده‌اند که در ذیل خلاصه ای از آن ها فهرست وار آمده است:

    • کمک به تحقق هدف های اجتماعی و فراهم آوردن فرصت های برابر دسترسی به آموزش عالی.

    • برآوردن تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی متناسب با ویژگی ها،انگیزه ها ،انتظارات و تحصیلات افراد ،پرورش توانایی‌های بالقوه شهروندان و تسهیل فرایند یادگیری مستمر.

    • پرورش نیروی انسانی متخصص مورد نیاز توسعه کشور و کمک به حل مسائل جامعه.

    • پیشبرد مرزهای دانش و تولید دانش نو

    • محافظت و انتقال میراث فرهنگی.

    • تربیت معلم و محققان آینده.

    • تلاش در جهت پاسخ به نیازهای جامعه.

    • ارائه آموزشی که افراد را قادر می‌سازد در دنیای امروز متخصصان شایسته ای باشند.

    • مساعدت و یاری به دانشجو برای سازمان دادن به تجربیاتش و کسب ادراک و مهارت ها و نگرش ها یی که او را برای دست یابی به یک زندگی رضایت بخش یاری می‌دهند.

    • ایجاد هوشیاری در افراد نسبت به همه جنبه‌های محیط زندگی انسان.

    • ایجاد نگرش و آمادگی در افراد برای کسب آموزش مداوم.

    • پرورش مهارت در استدلال و کنجکاوی افراد.

    • پرورش توانایی برقراری ارتباط اجتماعی در افراد.

    • جستجوی حقیقت و گسترش دانش.

    • ایفای نقش حیاتی و اصلی در حل معضلات جامعه از جمله مسائل فقر،گرسنگی و بیماری.

    • پرورش نیروی انسانی متخصص.

    • تدریس یا آموزش ،پژوهش و خدمات.

    • فراهم آوردن فرصت ها برای یادگیری مادام العمر.

    • کمک به فهم و تفسیر ،حفظ و ترویج فرهنگ های ملی و منطقه ای،بین‌المللی در چارچوب توجه به کثرت گرایی و تنوع فرهنگی.

    • کمک به حفظ ارزش های انسانی و اخلاقی،صلح،عدالت،آزادی و …..

    • مشارکت در توسعه و بهبود آموزش در تمامی سطوح.

  • تقویت نگرش نقادانه،خلاق و دور اندیشانه،و تحلیل مداوم گرایش ها ی جدید اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی،سیاسی و ایجاد جو پیش‌بینی،آینده نگری و پیشگیری (نوروز زاده ، فتحی واجارگاه ،۱۳۸۷: ۱۰-۸).

۲-۱۷- رسالت ها و نقش های آموزش عالی

دانلود پایان نامه های آماده | ب)مناطق داخل و خارج از جبهه جنگ در جنگ های هوایی – 3

برخی از سرزمین ها ممکن است طبق مقررات قرارداد صریحی که ناشی از استقرار نظام بی طرفی باشد از منطقه جنگی به دور مانند از جمله دهانه رود دانوب، کانال‌های سوئز و پاناما، تنگه ماژلان، جزایر آلاند شهرهای طنجه و دانتزیگ[۳۳]

۲)جبهه جنگ:

در عصر حاضر منطقه مؤثر نبرد از فضای سرزمین متخاصمین همیشه فراتر رفته است و به دفعات اتفاق افتاده است که درگیری ها در فضای سرزمین کشورهای بی طرف واقع شده است برای مثال جنگ روسیه و ژاپن در سال‌های ۱۹۰۵-۱۹۰۴ کاملاً در سرزمین منجوری (که از نظر حقوقی در سرزمین چین) و کره جریان داشت.[۳۴]

در ۲۰ ژوئن ۱۹۴۵ دادگاه استیناف شهر مون پلیه فرانسه در رأی‌ خود چنین اظهار نظر کرد «برای تسلیحات هوایی، بعید است بتوان ناحیه نبرد را ‌به این یا آن منطقه سرزمینی محدود کرد، زیرا ناحیه نبرد سراسر پهنه آسمان را در برمی گیرد».[۳۵]

ب)مناطق داخل و خارج از جبهه جنگ در جنگ های هوایی

با این حال و با توجه به مطالب فوق می توان عرصه مخاصمات در جنگ هوایی را نیز مانند جنگ زمینی و دریایی به دو منطقه داخل و خارج از جبهه جنگ تفکیک نمود بین عرصه جنگ هوایی افقی و جنگ هوایی عمودی تفاوت قائل شد.

۱)مناطق داخل در جبهه جنگ: با توجه به تعاریفی که از جنگ هوایی ارائه شد برای تعیین عرصه جنگ هوایی باید بین جنگ هوایی افقی و عمودی تفکیک قایل شد عرصه مخاصمات در جنگ هوایی افقی، پهنای آسمان است و هدف، انهدام هواناوهای دشمن،‌بنابرین‏ در این رابطه هیچگونه محدودیتی برای کشورهای متخاصم وجود ندارد از این رو است که به محض آغاز مخاصمه، ترافیک هوایی غیرنظامی کشورها بر فراز قلمرو زمینی و آبهای سرزمینی متخاصمان قطع می شود زیرا در غیر این صورت هواناوهای غیرنظامی نیز ممکن است هدف حملات هوایی قرار گیرند.

عرصه مخاصمات در جنگ هوایی عمودی کاملاً متفاوت است و علی‌رغم پذیرش چنین جنگی طبق مقررات لاهه (۱۹۰۷) پس از جنگ جهانی اول بیهوده سعی گردیده تا این نوع جنگ را ممنوع سازند مناطق داخل در عرصه جنگ هوایی عمودی را می توان محدود به هدف های نظامی کرد.[۳۶]

برای درک بهتر عرصه نبردهای هوایی به بررسی هدف نظامی می پردازیم در تعریف هدف نظامی آمده است: هدف های نظامی هدف هایی است که تخریب و انهدام کامل یا قسمتی از آن ها یک برتری نظامی مشخص را تشکیل می‌دهد و ماهیتاً متضمن یک نفع نظامی است. بمباران چنین هدف هایی از دید حقوق بین الملل کاملاً مشروع و قانونی است.

بند ۳ ماده ۴۲ پروتکل اول الحاقی اهداف نظامی را نیروهای مسلح و یگان های خط حمله معرفی می‌کند.[۳۷]

در خصوص نیروهای هوایی که تحت اضطرار با چتر نجات فرود می‌آیند و ‌در مورد اینکه در چه شرایطی باید بر روی اعضای یک هواپیما آتش گشود اختلاف وجود دارد شکی نیست که یگان‌های چترباز و واحدهای جنگی هوابرد اهداف نظامی قانونی به شمار می‌آیند. به دلیل اینکه فرود آمدن با چتر از هواپیما مشخصه یک عملیات متجاوزانه است (یک حمله) لذا حتی اگر آن ها در حال چتربازی مشاهده شدند به عنوان اهداف نظامی مشروع می‌توانند مورد حمله قرار گیرند.[۳۸] اما از سوی گزارشگر کنفرانس دیپلماتیک یک استثنا هم مطرح شده است که در هنگام شلیک به هواپیما به طور مثال ‌در مورد شرایط اضطراری خارج از حوزه هدف حمله حتی یگان های هوابرد هم نباید نظامی تلقی شوند.[۳۹]

اما این استثنا درعمل هیچ نمودی پیدا نکرده است. یگان هوایی طرف مخالف معمولاً هنگامی که در حال فرود با چتر و شرایط اضطراری اند قابل شناسایی نیستند. فرض خواهد شد که یگان های چترباز در حال انجام یک عملیات هوایی هستند همین طور یگان‌های هوابرد هدف نظامی تلقی می‌شوند مگر اینکه آشکار شود آن ها با جنگ مخالفند خواه به دلیل علائمی شناسایی شوند که بر اساس آن ها قصد نظامی ندارند یا قصد تسلیم شدن دارند. (که می توان آن ها را تحت حمایت پروتکل الحاقی آن قراردارد).[۴۰]

خلاف این موضوع ‌در مورد افراد یک هواپیما در وضعیت اضطراری مطابق بند اول و دوم ماده۴۲ پروتکل الحاقی اول اعمال می شود. تا مدت‌ها روشن نبود که آیا چتربازهای حاضر در وضعیت اضطراری باید هدف نظامی تلقی شوند یا خیر بند اول ماده ۴۲ هم اکنون مسئله را با این که فرود از یک هواپیما در وضعیت اضطراری اقدام نظامی افراد آن تلقی نشده و نمی توانند مورد حمله قرار گیرند حل ‌کرده‌است.[۴۱]

فرض می شود این افراد با فرود آمدن مخالف جنگ هستند و هیچ قصد نظامی ندارند. طرف مخالف باید به آن ها فرصت تسلیم شدن بدهد دولت وقتی می‌تواند به عنوان یک هدف نظامی به آن ها حمله کند که قصد اقدام نظامی آن ها و یا قصد ادامه دادن نبرد آشکار شود.[۴۲]

با این حال تعریف مرز میان اهداف نظامی و غیرنظامی همچنان دشوار است در بند دوم ماده ۵۲ در فصل اول الحاقی جامعه بین‌المللی تلاش کرده تا توضیح دهد چطور بین این دسته ها تفکیک صورت گیرد.[۴۳]

هدف های نظامی بدون قید حصر عبارتند از حمله و بمباران نیروهای نظامی، استحکامات، تأسیسات، آمادگاههای ارتش، کارخانه های نظامی، خطوط مواصلاتی یا حمل و نقل در جهت استفاده نظامی. [۴۴]

هدف های نظامی دامنه بسیار گسترده ای دارند، زیرا متضمن بمباران شهرها و اماکنی که در مجاورت بسیار نزدیک عملیات نیروهای زمینی قرار دارند و همچنین بمباران شهرها و اماکنی که جهت مجتمع های نظامی هم مورد بهره برداری قرار می گیرند، است. به علاوه شهرهای مقاوم یعنی شهرهایی که آمادگی کامل جهت پدافند هوایی دارند جز هدف های نظامی محسوب می‌شوند. تفکیک شهرها از حیث مقاوم بودن و بلا دفاع بودن الهام گرفته از رویه قضایی دادگاه های داوری مختلط است. یکی رأی‌ دادگاه مختلط ژرمنی – آلمانی مورخ اول دسامبر ۱۹۲۷ در قضیه برادران «کوتنکا»[۴۵]و دیگری رأی‌ همان دادگاه در قضیه کریادولا[۴۶] مورخ ۱۰ مه ۱۹۳۰ دادگاه داوری است در این آرا آلمان را به خاطر بمباران هوایی که منجر به مرگ اتباع یونانی (که در آن هنگام یونان بی طرف بود) و نیز نقض حقوق بین الملل و مقررات ۱۹۰۷ لاهه (مواد ۲۵ و ۲۶) در زمینه بمباران زمینی که بیانگر یک اصل کلی است و باید از راه قیاس به بمباران هوایی تعمیم داد مسئول شناخت.[۴۷]

همان‌ طور که بیان شد جنگ هوایی نیز علیه اهداف نظامی اتخاذ می شود و جمعیت غیرنظامی و اموال غیرنظامیان مستثنی هستند.

۲) مناطق خارج از جبهه جنگ در جنگ های هوایی:

در جنگ هوایی افقی هیچ نقطه ای خارج از جبهه جنگ به حساب نمی آید اما در جنگ هوایی عمودی نواحی خاصی، چه داخل قلمرو متخاصمان و چه خارج از آن، خارج از جبهه جنگ هوایی است:[۴۸]

۱) کشورهای بی طرف با سرزمین های بی طرف

۲) شهرهای بی دفاع[۴۹]

۳) اموال و املاک خصوصی فاقد جنبه نظامی

۴) افراد غیرنظامی[۵۰]

۵) ساختمان های علمی آموزشی، اماکن خیریه و بیمارستان‌ها. این بناها باید دارای علایم مشخصه کاملاً قابل رویتی برای مهاجم باشد.[۵۱]

۶) بناهای تاریخی و هنری که واجد ارزش قابل توجهی بوده و مشخصات آن ها در زمان صلح به کشورهای دیگر رسماً اعلام شده باشد.[۵۲]

۷- مکانهایی که تخریب آن ها در کنار منفعت نظامی ممکن است باعث آزاد شدن نیروهای خطرناک شود. مکان حمله به سد یا آب گیرها، یا نیروگاهای برق هسته ای.[۵۳]

مبحث دوم: رزمندگان در نبردهای هوایی

مقاله های علمی- دانشگاهی | گفتار دوم: مقایسه شورای نگهبان با فقهاء جامع الشرایط در قانون اساسی مشروطیت – 1

بند۲: فقهای شورای نگهبان

بند۲-۱: شرایط فقها

در بخشی از اصل ۹۱ قانون اساسی آمده است:« شورایی به نام شورای نگهبان با ترکیب زیر تشکیل می­گردد:

شش نفر از فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسایل روز، انتخاب این عده با مقام رهبری است». با استناد ‌به این اصل، از مهم ترین شرایط عضویت در شورای نگهبان، فقاهت، عدالت و آگاهی به مقتضیات زمان و مسائل روز است.

با توجه به اسلامی بودن نظام جمهوری اسلامی و ضرورت انطباق کلیه مصوبات با احکام شرعی و نیز مرجعیت فقها در بیان احکام شرعی، شرط فقاهت، منطقی است. همچنین نوع وظایف شورای نگهبان و اهمیت آن ایجاب می‌کند که اعضای این نهاد دارای وارستگی اخلاقی باشند. لذا لحاظ نمودن شرط عدالت برای کسانی که قرار است پاسدار دین و نگهبان قانون اساسی باشند، یک ضرورت انکار ناپذیر است[۶].در خصوص شرط سوم نیز، لازمه مصون ماندن از کج اندیشی و انحراف در رأی‌ و نظر ،آگاه بودن از نیازهای زمان و مسایل روز است[۷]. وجود این شرط در فقهای شورای نگهبان باعث می­ شود که آن ها با آشنایی و تسلّط به شرایط زمان و مکان و نیازها و اقتضائات جاری جامعه کنونی، نسبت به بررسی مصوبات مجلس شورای اسلامی اقدام کنند.

بند۲-۲: نحوه تعیین،عزل و نصب فقها

با استناد به اصل ۹۱ قانون اساسی، انتخاب فقهای شورای نگهبان بر عهده مقام رهبری است. علاوه بر اصل ۹۱، در بند (۶) اصل ۱۱۰ نیز « «نصب، عزل و قبول استعفای فقهای شورای نگهبان» را جزء وظایف و اختیارات رهبری می‌داند. از این رو هر گاه یکی از اعضای فقیه شورای نگهبان نتواند وظایف خود را به درستی انجام دهد یا این که عضوی از فقها از سمت خود استعفا دهد، اختیارات آن با مقام رهبری است[۸] .

بند۳: مدت عضویت شورای نگهبان

‌بر اساس اصل ۹۲ قانون اساسی، اعضای شورای نگهبان برای مدت شش سال انتخاب می ‏شوند؛ در حالی که دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی چهارساله است. این تدبیر موجب شده است که در هر دوره جدید قانون­گذاری مجلس، شورایی با سابقه و با تجربه‏ای کافی در کنار آن، به انجام وظیفه مشغول باشد. علاوه بر آن، با توجه ‌به این‏که بعد از گذران یک دوره دوازده ساله که کشور سه مجلس قانون­گذاری و دو شورای نگهبان را تجربه خواهد کرد و دوران انجام وظیفه هر دو همزمان به پایان خواهد رسید، باز هم تمهیداتی در قانون اساسی اندیشیده شده تا تجربه و سابقه بر نوگرایی ترجیح داده شده است.

نخست آن­که نصف اعضای حقوق­دان و فقیه شورای نگهبان در اولین دوره، پس از سپری شدن سه سال، به قید قرعه تعویض خواهند شد. ‌به این ترتیب، اعضای جدید، از توان و تجربه شش عضو سابق شورا استفاده خواهند کرد. ذیل اصل ۹۲ قانون اساسی در این خصوص مقرر می‏دارد:

« … ولی در نخستین دوره پس از گذشتن سه سال، نیمی از اعضای هر گروه به قید قرعه تغییر می‏یابند و اعضای تازه‏ای به جای آن‏ها انتخاب می ‏شوند».

دوم آن که حضور اعضای سابق در شورای جدید مجاز است.

آیین‏نامه داخلی شورای نگهبان برای جلوگیری از فترت در کار شورای نگهبان در ماده ۶ مقرر می‏دارد:
«دبیر شورا ۴۰ روز قبل‌ از پایان‌ مدت‌ عضویت‌ اعضایی‌ که‌ عضویتشان‌ در شرف‌ انقضا است،‌ طی‌ نامه‌ای‌ مراتب‌ را ‌در مورد فقها به‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ و ‌در مورد حقوق­دانان‌ به‌ رئیس‌ قوه‌ قضاییه‌ اعلام‌ می‌کند».

بند۴: تشکیلات اداری شورای نگهبان

به موجب ماده واحده قانون تأسيس دبیرخانه شورای نگهبان مصوب ۱۳۶۰، این نهاد اقدام به تأسيس دبیرخانه نموده است.در ماده ۲۳ آیین نامه داخلی شورای نگهبان آمده است:

«شورای‌ نگهبان‌ دارای‌ یک‌ دبیر و یک‌ قائم‌مقام‌ از اعضای شورای‌ نگهبان‌ و یک‌ سخنگو (از اعضا و یا خارج‌ از اعضای شورای‌ نگهبان‌) خواهد بود که‌ برای‌ مدت‌ یکسال‌ انتخاب‌ می‌گردند».

گفتار دوم: مقایسه شورای نگهبان با فقهاء جامع الشرایط در قانون اساسی مشروطیت

از آنجا که جامعه ما اسلامی بوده و می­بایست احکام دینی در آن به اجرا نهاده شود لذا ضرورت دارد تا در تمام نظامات سیاسی،قانونی خلاف شرع وضع و اجرا نشود. بدین جهت در قانون اساسی فعلی شورایی به نام شورای نگهبان پیش‌بینی شده است که یکی از مسئولیت های آن بررسی قوانین مجلس در راستای انطباق یا عدم انطباق با دستورات دین می‌باشد.

در اصل ۹۴ در این رابطه آمده است:« کلیه مصوبات مجلس شورای اسلامی باید به شورای نگهبان فرستاده شود.شورای نگهبان موظف است آن را … از نظر انطباق بر موازین اسلام و قانون اساسی مورد بررسی قرار دهد».
اهمیت این شورا تا بدانجا است که همان گونه که در اصل ۹۳ آمده است اساسا مجلس شورای اسلامی بدون وجود این شورا اعتبار قانونی ندارد مگر در موراد جزیی.

اما باید گفت در قانون مشروطه چنین شورایی با این همه اعتبار طراحی نشده است هر چند در اصل دوم متمم این قانون(که به اصل تراز مشهور است) هیاتی پنج نفره از مجتهدین تراز اول جهت بررسی مصوبات مجلس پیش‌بینی شده است اما این اصل بدرستی اجرا نشد[۹] .

امکان تفسیر قانون اساسی، یکی از مباحث مهم در نظام های سیاسی است. چنین امکانی در هر دو نظام سیاسی مشروطیت و جمهوری اسلامی مهیا بود با این تفاوت که در جمهوری اسلامی، تفسیر قانون اساسی؛ متولی معتبرتر و سازوکار حقوقی مناسب تری دارد. تاریخ معاصر ایران طی سده اخیر در دو نظام سیاسی «مشروطیت» و «جمهوری اسلامی» دو قانون اساسی را تجربه ‌کرده‌است. البته در نظام مشروطیت که از سال ۱۲۸۵ ه.ش تأسیس گردید، سلطنت طی یک تشریفات غیر قانونی از سلسله قاجار به دودمان پهلوی منتقل گردید. پس از آن هم همواره قانون اساسی دستخوش تغییرات مکرر قرار گرفت این هیئت در تاریخ مشروطه ایران هیچگاه تشکیل نشد و حکومت مشروطه سلطنتی در عرصه قانونگذاری و اجرا بدون هیچگونه نظارتی از سوی علمای دین به حیات خود ادامه داده و با دست اندازی رضا خان پهلوی به قانون اساسی عملاً سلطنتی استبدادی بر کشور مسلط شد. از آن مهم‌تر برخی از اصول قانون اساسی مشروطیت، از جمله اصل دوم متمم آن که ناظر بر «نظارت فقهای تراز اول بر امر قانونگذاری بود» متروک گردید. اصل دوم متمم قانون اساسی (اصل پیشنهادی شیخ فضل الله نوری) چنین است: « … رسماً مقرر است که در هر عصری از اعصار، هیئتی که کمتر از ۵ نفر نباشد از مجتهدین و فقهای متدینین که مطلع از مقتضیات زمان هم باشند، ‌به این طریق که علمای اعلام و حجج الاسلام تقلید شیعه، اسامی ۲۰ نفر از علما که دارای صفات مذکوره باشند، معرف به مجلس شورای ملی نمایند، ۵ نفر از آن ها را یا بیشتر به مقتضای هر عصر، اعضای مجلس شواری ملی بالاتفاق یا به حکم قرعه تعیین نموده، به سمت عضویت بشناسند…..[۱۰]

مقاله-پروژه و پایان نامه – ۲-۱-۱۶ روند تغییر سبک‏های مدیریت از نظر تاریخی در رابطه با تکنولوژی – 7

این تأثیر و تأثر از سده نوزدهم و در خلال نیمه نخست سده بیستم خیلی بیش از پیش ادامه پیدا کرد. انقلاب صنعتی در اروپا و نیز در ایالات متحده واحدهای ملی ایجاد کرد و برای آن ها امتیازهای تکنولوژیک و نظامی وسیعی بر عالم اسلام تحت استعمار به بار آورد. در نتیجه به قول ایلگن:

«غرب اساساً آنچه خود می‏خواست به خاورمیانه داد و خاورمیانه چاره‏ای نداشت جز آن که چیزهایی را بگیرد که در دسترس بود، اما با شرایطی که به انتخاب خودش نبود.»

در سده بیستم استقلال ملی کشورهای خاورمیانه سیاستی را به دنبال آورد که معطوف به صنعتی شدن منطقه بود. با این حال تأسیس اوپک در سال ۱۹۶۰ و افزایش بهای نفت در سال ۱۹۷۳ بود که برای کشورهای نفت‏خیز خاورمیانه و همسایگانش نفوذ سیاسی و اقتصادی جدید ایجاد کرد. همین واقعه وابستگی قبلی اقتصادی کشورهای صنعتی را به خاورمیانه افزایش داد.

برتری تکنولوژیک از آن غرب بود، اما بسیاری از کشورهای اسلامی دلارهای نفتی خود را صرف این کردند که محصولات و تکنولوژی‏های مورد نیاز را بر اساس برنامه های توسعه و نوسازیشان تأمین کنند.

بیشتر تکنولوژی صنعتی که به کشورهای منطقه وارد شد با آن دسته از طرح‏های سرمایه‏گذاری ارتباط داشت که هدف آن ها ایجاد واحدهای بزرگ برای افزایش ظرفیت تولید صنعتی بود.

با وجود انتقال‏های وسیع به خاورمیانه، روندهای توسعه تکنولوژی بومی[۱۲] و دانش فنی همین اهمیت را نداشته است. در نتیجه کشورهای اسلامی خاورمیانه از مزایای کامل سرمایه‏گذاری کلان مالی که در مدت دو دهه گذشته انجام داده ‏اند، بهره‏مند شده‏اند. با وجود این، انتقال مکرر کالاها و یا محصولات سرمایه‏ای مشابه جذب تکنولوژی محدود بوده است. بهای این گونه انتقال کالاهای سرمایه‏ای به ویژه هنگامی که با روند جذب تکنولوژی[۱۳] همراه نبود، سنگین بوده است (محنک، ۱۳۷۳).

۲-۱-۱۵ موانع توسعه علم و تکنولوژی در منطقه خاورمیانه

علم و تکنولوژی فقط جایی عمل و رشد می ‏کند که این عوامل موجود باشد:

-انبوه محققان – تسهیلات

– جریان اطلاعات – بودجه تأمین شده

از این رو علم و تکنولوژی در بیشتر کشورهای خاورمیانه جایگاه امن ندارد و نمی‏تواند به وظیفه‏اش کاملاً عمل کند. نبود سیاست و تسهیلات کارآمد بیشتر، پژوهشگران توانا را به مهاجرت واداشته و مانع ترغیب پژوهشگران آینده در محل شده است.

پس نایابی نیروی انسانی واجد شرایط و دانشمندان سبب شده و خواهد شد که کشورهای خاورمیانه از لحاظ صنعتی، علمی و تکنولوژیکی تقریباً به طور کامل به کشورهای پیشرفته وابسته بمانند. به همین دلیل برای استراتژی با معنای هر گونه برنامه‏ ریزی علمی و تکنولوژیک ضرورت دارد که از پیامدهای وابستگی تکنولوژیک با توجه به هدف‏های توسعه اجتماعی- اقتصادی تصویری روشن داشته باشند (محنک، ۱۳۷۳).

۲-۱-۱۶ روند تغییر سبک‏های مدیریت از نظر تاریخی در رابطه با تکنولوژی

از نظر تاریخی، دوره های مختلف انقلاب صنعتی متأثر از سبک‏های جداگانه مدیریت و کنترل می‏ باشد.

۱-دوران قبل از تبلور یا دوران انتقال: در این دوره عادت‏های کاری، مقررات و انگیزه های جدیدی ایجاد شدند. همچنین وظیفه مدیریت از حالت خانوادگی و فامیلی خارج شده و مدیریت جدید مسئولیت تعیین کارگران، نظم و انضباط در محیط کار و تنبیه و تشویق کارکنان را به عهده گرفت.

۲-دوران تولید انبوه: دورانی که آن را فقط نقطه پایان محدودیت‏های تکنولوژی می‏نامند. در این دوران طراحی کارخانه و سیستم‏های اقتصادی به عهده مدیریت و اداره نیروی کار نیز به سرپرستان قوی تفویض می‏ گردد. این دوران که مدیون تبلور و پیروان او می‏ باشد، موجب به وجود آمدن حرفه جدید مهندسی صنایع گردید. این دوران شاهد تکامل شیوه های مدیریت علمی در سطح وسیع بود و روش‏هایی مانند (EOQ [۱۴], MRP[15] , CPM[16] , PERT[17]) برای تخصیص منابع و زمان‏بندی اجرای کار و همچنین اندازه ‏گیری آن مدیون این دوران است.

۳-دوران تولید انعطاف‏پذیر[۱۸]

این دوران، دوران قبول اهمیت استراتژیک تکنولوژی و وارد نمودن اصل انعطاف‏پذیری در سیستم تولید است. وظیفه مدیریت نیز تغییر ‌کرده‌است و وظیفه اصلی آن تصمیم‏ گیری تکنولوژی (به جای این که زیردستان او این کار را انجام بدهند) و ایجاد سازمان‏های مسطح و ترکیب انعطاف‏پذیر می‏ باشد (جعفرنژاد، ۱۳۷۸).

۲-۱-۱۷ مشکلات معاصر تکنولوژی

از مشکلاتی که در اثر تکنولوژی پیش می ‏آید، اولین چیزی که به ذهن می‏رسد، محیط طبیعی می‏ باشد. اثرات تکنولوژی بر محیط زیست عبارتند از:

۱-آلودگی هوا

-اثر گلخانه‏ای

– از بین رفتن لایه اوزون

– تأثیر انتشار گازهای نیتروژن ، اوزون، اکسید سولفور

۲-آلودگی آب

-فاضلاب و مواد شیمیایی

-کودهای شیمیایی که در مزارع استفاده می‏ شود

۳-سایر آلودگی‏ها (براون، ۱۳۷۹)

۲-۱-۱۸ شرایط ورود تکنولوژی

ورود تکنولوژی و سرمایه‏گذاری خارجی فقط باید بر اساس شرایط زیر و از طریق انتخاب مجاز باشد:

۱-نیاز اثبات شده؛

۲-تکنولوژی در کشور موجود نباشد؛

۳-زمانی که برای ایجاد تکنولوژی بومی صرف می‏ شود، قابل توجه باشد؛

تکنولوژی وارداتی باید وابستگی کلی یا جزیی به واردات را از بین ببرد و کارایی تولید موجود را افزایش دهد. جایگزین تأسیسات قدیمی بشود. موافق قوانین و مقررات مربوط به محیط زیست باشد. و به طور کلی روی بخش‏های دیگر تأثیر بگذارد و صادرات را افزایش دهد (محنک، ۱۳۷۳).

۲-۱-۱۹ انواع تکنولوژی

۲-۱-۱۹-۱ تقسیم‏بندی تکنولوژی از نظر ترکیب

۱-سخت‏افزار که عبارتند از مواد، ماشین‏آلات، نقشه‏های کار و امثال آن ها

۲-نرم‏افزار که عبارتند از مدیریت، استعدادها، مهارت‏ها، بازاریابی و امثال آن ها

۲-۱-۱۹-۲ تقسیم‏بندی تکنولوژی بر اساس سرمایه و نیروی کار

۱-تکنولوژی سرمایه‏بر: در هر فعالیت صنعتی و عرضه خدمات نسبت معین از سرمایه‏گذاری و نیروی انسانی وجود دارد. چنانچه نسبت سرمایه‏گذاری به نیروی انسانی در صنعتی از مقدار معین تجاوز کند، آن صنعت و در نتیجه تکنولوژی وابسته به آن صنعت را سرمایه‏بر می‏نامند.

۲-تکنولوژی کاربر: صنایعی که در آن ها نسبت نیروی انسانی به سرمایه‏گذاری از حد معینی بیشتر باشد، به صنایع کاربر معروفند و در نتیجه تکنولوژی وابسته به آن را نیز ‌تکنولوژی کاربر می‏گویند.

۲-۱-۱۹-۳ تقسیم‏بندی تکنولوژی از نظر کاربرد

۱-تکنولوژی مصرفی: تکنولوژی‏هایی هستند که می‏توان آن ها را به شکل موجود در جهت ارضاء نیازهای مردم مورد استفاده قرار دهد.

۲-تکنولوژی تولید: عبارتند از تکنولوژی‏هایی که برای ایجاد تکنولوژی‏های دیگر اعم از مصرفی یا تولیدی مورد استفاده قرار می‏ گیرند.

۲-۱-۱۹-۴ تقسیم‏بندی تکنولوژی از دیدگاه سیر تاریخی

۱-تکنولوژی سنتی یا بومی: تکنولوژی‏هایی که طی سال‏های متمادی در یک کشور به وجود آمده و صنعت مربوط به آن نیازی به ماشین‏آلات و یا نیروی انسانی و یا دانش خارج از کشور ندارد.

۲-تکنولوژی صنایع اساسی یا به عبارت دیگر ‌تکنولوژی پایه ‏ای یا زیربنایی که منظور از آن ها تکنولوژی‏هایی هستند که برای کارهای زیربنایی و خدمت‏دهی مورد نیاز جامعه هستند.

دانلود پایان نامه و مقاله | قسمت 12 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

به عنوان مثال پس از پنج سال استفاده از روش به هنگام در شرکت OCS که سازنده تجهیزات و ماشین­آلات بوش و اتصالات است نتایج زیر، حاصل شده است:

    • کاهش فضای مورد نیاز به میزان ۴۰%

    • کاهش زمان­های تأخیر از ۲۱ روز به ۳ روز

    • کاهش موجودی­ها به میزان ۵۰%

    • کاهش ۸۰% در تولید محصولات معیوب، بدون آنکه هزینه کیفیت افزایش داشته باشد.

    • ۵۰% کاهش در کارهای تکراری و ضایعات

    • ۸۰% کاهش در حجم کالای در جریان ساخت

    • ۳۵% کاهش در هزینه­ های ساخت

  • ۷۵% کاهش در حجم انباشته­ها (فاضل و کسائی، ۱۳۷۷).

۲-۱۱-۳-۶- مراحل پیاده ­سازی روش به هنگام

پنج مرحله پیاده ­سازی موفق روش به هنگام عبارتند از تحول آگاهی، اتخاذ تدابیری در خصوص فضای کاری، جریان ساخت، عملیات استاندارد و روند مدیریت چندگانه. در زیر به تشریح موارد فوق پرداخته می­ شود.

  1. تحول آگاهی: این مرحله شامل از بین بردن تمامی مفاهیم قدیمی مدیریت و پذیرش یک تکنیک جدید است.

این مرحله خود شامل موارد زیر است:

    • خلاص شدن از مفاهیم سنتی؛

    • پذیرش این فرض که روش جدید، کار خواهد کرد؛

    • تصحیح سریع تمامی اشتباهات قابل ملاحظه؛

    • پذیرش ذهنی این مطلب که پیشرفت هیچ سقفی ندارد؛ و

  • بررسی مشکلات با بهره گرفتن از نظرات تمامی کارگران.

  1. اتخاذ تدابیری در خصوص فضای کاری:

این مرحله شامل موارد زیر است:

    • فراهم آوردن مقدمات مناسب، مشخص کردن نیازها و حذف نیازهای غیرضروری؛

    • نظم و ترتیب: قرار دادن هر چیزی در جای خودش؛

    • پاکیزگی: داشتن یک محیط کاری تمیز و پاکیزه؛

    • نگهداری مناسب ابزار، تجهیزات و…؛ و

  • انضباط: رعایت مقررات و تبدیل آن به یک عادت.

  1. جریان ساخت: جریان ساخت عبارت است از تولید یک قطعه خاص از محصول در زمان مشخص.

این مرحله شامل موارد زیر است:

    • قرار دادن ماشین­آلات به صورت متوالی؛

    • استفاده از کارگران آموزش دیده و دارای مهارت­ های متعدد؛

    • دنبال کردن چرخه زمانی؛

    • استفاده از ماشین­آلات به­هم پیوسته؛ و

  • خط تولید باید به شکل حرف U انگلیسی باشد.

  1. عملیات استاندارد: این گام یک سری قوانین و روش­ها را وضع می­ کند تا از این طریق، کیفیت تولید را افزایش و هزینه را کاهش دهد. این مرحله شامل چهار مبحث اساسی است که عبارتند از:

    • چرخه زمانی: مدت زمانی که طول می­کشد تا یک محصول تکمیل شده به بیرون حمل شود؛

    • موجودی در دسترس استاندارد؛

    • استفاده از نمودارهای عملیاتی؛ و

  • سلسله مراتب کار.

  1. روند مدیریت چندگانه: این مرحله بدین معنی است که یک کارگر مسئول چندین روند است.

بخش­هایی از این گام که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از:

    • استفاده از کارگران دارای مهارت­ های متعدد؛

    • ایجاد یک محیط کاری خوب؛

    • عملیات باید قادر به کار کردن با ماشین­های چندگانه باشد؛ و

    • به کارگیری کارگران مناسب برای ماشین­آلات مختلف (فاضل و کسائی، ۱۳۷۷).

۲-۱۱-۳-۷- محدودیت­های روش به هنگام

به طور کلی روش به هنگام با پنج محدودیت اساسی مواجه است که عبارتند از:

۲-۱۱-۳-۷-۱- مشکلات مربوط به محیط­های اقتصادی

روش به هنگام سیستم خوبی است اما اگر به صورت اتفاقی یک نوسان شدید در تقاضا به وجود آید؛ این سیستم قابلیت انعطاف لازم برای تطابق با سطح جدید تقاضا را ندارد. به عنوان مثال، بعد از طوفان کاترینا و ریتا و واقعه یازده سپتامبر، بسیاری از شرکت­ها به علت تغییر در تقاضا، با مشکل مواجه شدند.

روش به هنگام، در شرایطی که قیمت مواد خام دچار نوسان است با موفقیت انجام نمی­گیرد و با مشکل مواجه می­ شود. نوریس[۷۵] در سال ۱۹۹۴ اشاره کرد که میزان ذخیره­های موجودی روش به هنگام بر اساس این فرض تلویحی هستند که همیشه موجودی اضافی برای دریافت سریع با قیمتی مشابه قیمت­ های قدیمی در دسترس است. نوریس با بررسی که در تابستان ۱۹۹۴ روی چند شرکت متمرکز بر روش به هنگام انجام داد، متوجه شد که این شرکت­ها عاقبت به کمیابی و بالا بودن قیمت مواد خام واکنش دادند. این کمیابی و بالا بودن قیمت مواد اولیه، باعث انبار کردن کالاهای ساخته شده و در نتیجه بالا رفتن قیمت کالاهای ساخته شده و متعاقباٌ باعث افزایش تورم گردید و واکنش بازار اوراق قرضه را در برداشت.

علاوه بر نوسانات قیمت مواد اولیه، توانایی روش به هنگام ممکن است به علت برخی دیگر از فاکتورهای اقتصادی از جمله دوره تجاری هزینه­ ها و در دسترس بودن سرمایه نیز تحت تأثیر قرار گیرد.

۲-۱۱-۳-۷-۲- محدودیت­های لجستیکی

لجستیک عبارت است از هنر و علم تعیین نیازمندی­ها، گردآوری و کسب آن­ها، توزیع آن­ها و در نهایت حفظ آن­ها در شرایط عملیاتی آماده برای تمام طول دوره عمرشان. به عبارت دیگر، لجستیک هنر مدیریت جریان مواد و محصولات از مبدأ تا مصرف ­کننده است.

محدودیت­های لجستیکی نیز ممکن است موفقیت در روش به هنگام را محدود نمایند. هنگامی که موجودی مواد اولیه ذخیره شده در انبار کافی نیست، وقفه در دریافت مواد خام در زنجیره عرضه می ­تواند به سرعت باعث تعطیلی کارخانه یا کمبود کالای ساخته شده شود. به عنوان مثالی از این محدودیت، جنرال موتورز[۷۶] در اولین روز اعتصاب کارگران خط مونتاژ مجبور به تعطیلی کارخانه­ هایی شامل ۰۰۰/۷۵ کارگر شد که این تعطیلی در نتیجه تصمیم سریع کارگران برای اعتصاب بود. همچنین در مارس ۱۹۹۶ اعتصاب ۱۷ روزه­ای در دو کارخانه جنرال موتورز در دیتون و اهیو باعث متحمل شدن هزینه­ای بالغ بر ۴۷ میلیون دلار در هر روز برای شرکت جنرال موتورز شد (برادشر[۷۷]، ۱۹۹۶).

به­عنوان مثالی دیگر، در ابتدای استفاده از روش به هنگام، مدیران تویوتا با هیچ محدودیت لجستیکی مواجه نشدند؛ زیرا امکانات ساخت آن­ها از نظر جغرافیایی به هم نزدیک بودند، با این وجود مدیران نیسان که کارخانه­هایش پراکنده­تر از تویوتا بودند؛ متوجه شدند که باید سطح بیشتری از ذخیره مواد اولیه را نسبت به تویوتا نگهداری کنند تا با این کار از افزایش ترافیک و رفت و آمد در مناطق شهری جلوگیری کنند.

نکته­ای که باید در این مبحث مورد توجه قرار گیرد این است که استفاده از منابع جهانی با فاصله­های تحویل زیاد، به سطوح بالاتری از ذخیره موجودی مواد اولیه نیاز دارد. همچنین روش به هنگام به منظور اجتناب از وقفه­های کاری، به مواد اولیه باکیفیت بالا و ثابت نیاز دارد (سونگینی[۷۸]، ۲۰۰۰؛ وایس[۷۹]، ۱۹۹۰).

 
مداحی های محرم