بند دوم:مقتول
مدت های زیادی از تاریخ به بررسی جرم سپری شد. پس از آن بررسی شخصی مجرم وعوامل ارتکاب جرم توسط وی در بررسی های مو شکافانه جرم شناسان قرار گرفت. در ادامه این روند، از اوایل دهه ۷۰ میلادی، جرم شناسان مطالعات وتحقیقات خود را برروی بزه دیدگان انجام دادند چرا که بر این اعتقادبودند، بزه دیده نقش مؤثری در وقوع جرم ایفا میکند. بزه دیده هم مانند سایر افراد در جامعه دارای یک سری محاسن ویک سری معایب است وهمین امر موجب می شود که شخص دیگر به ارزیابی وی بپردازد وسرانجام به ارتکاب جرم روی آورد. به عبارت دیگر بزه دیده با داشتن ویژگی های ظاهری، جنسیتی، سنی، خانوادگی، مالی، شغلی، تیپ شخصیتی ورفتاری و… نظر برخی از مجرمان را به خود جلب کرده وآنان را به طمع می اندازند و در نهایت موجب بزه دیده شدنشان میشوند.
نخستین کسانی که به نقش بزه دیده در وقوع جرم توجه کردند فلاسفه وادبا بودند. آنان معتقد بودند که هیچ تفاوتی میان بزهکار وبزه دیده وجود ندارد وبزه دیده نیز درست به اندازه بزهکار در پدید آمدن جرم سهیم است.
شناسایی شخصیت مقتول در بررسی صحنه قتل که یکی از اجزاء و ارکان مهم آن است نقش مهم وبسزایی دارد چرا که با کشف نقاط قوت وی که موجب طمع شخص قاتل شده وکشف نقاط ضعف وی که موجب بزه دیدنش گشته، میتوانیم تا حدودی انگیزه قتل، چگونگی رخداد آن و در نهایت به شناسایی شخص قاتل از بین مظنونین دست بیابیم.اندکی توجه به نوع وکیفیت جرائم مختلف، این فرضیه را اثبات می کند که هر بزهی قربانی خاص خود را دارد وبه عبارت دیگر شرایط مجنی علیه عمدتاًً باعث جلب مجرم ووقوع جرم میگردد.(نجفی توانا،۱۳۸۴،ص۲۸).
بند سوم:ادله وآثار
رکن سوم درارکان تشکیل دهنده صحنه قتل، ادله و آثار است. برخی از آن به مدارک وآثار یاد کردهاند و در تعریف آن آورده اند؛ مدارک وآثار عبارت اند از«هر مادنه محسوس، کوچک یا بزرگ که منجر به ردیا اثبات نکته مشکوکی شود و فهرست اشیاءووسایلی که ممکن است به صورت آثار مادی و قرائن قرار گیرد، بر اساس تعداد، نوع وعلل وقوع قتل ها بسیار وسیع وگسترده میباشد. آثارباقیمانده درصحنه جرم میتواند به سه صورت اشیاء (اسلحه، وسایل نقلیه، سیگار وفتیله آن). بقایای انسانی(خون،منی، بو، بافت، ادرار، مدفوع، مواد استفراغ)، آثار بجامانده(آثارانگشتان، پا، کف دست، وسایل، تایر، سوراخ های گلوله، مناطق آسیب دیده جدید، ترک و پارگی) باشد.»
برخی دیگر رکن سوم را تنها به عنوان مدرک فیزیکی این چنین تعریف کردهاند:«هر مدرکی که بتواند اطلاعات سودمندی را برای بازپرس ها در حل پرونده ها فراهم کند را مدرک فیزیکی گویند. ومدارکی که از صحنه قتل قابلیت ثبت دارند چند گونه اند:
۱٫مدرک ناپایدار که نوعی مدرک است، بنا به طبیعت متفاوتی که دارد، موقتی است و میتواند به راحتی تغییر کند ویا از دست برود همانند بو، دما و صدا.
۲٫مدرک مشروط هم مدرکی است که به خودی خود به وجود نمی آید بلکه توسط یک عمل یا حادثه واقع میگردد همانند دود، آتش، شرایط جسد قربانی.
۳٫مدرک طرحی هم گونه هایی از طرح ها میباشند. که در صحنه یافت میشوند. مثل خط ترمز، ردپا، نحوه پاشش خون.
۴٫مدرک انتقالی هم به مدرکی اطلاق می شود که بین اشیاء واشخاص در اثر تماس رد وبدل می شود. مثل زخمی شدن دست قاتل در اثر شکستن لیوان وخون آلود شدن آن.
۵٫مدرک ارتباطی هم جهت ربط دادن قربانی یا مظنون به یک صحنه خاص یا به یکدیگر استفاده می شود مثل یافتن کیف پول جانی در صحنه قتل.(هنری لی،۱۳۸۳،ص۳۷).
اما هم چنان که در عنوان این بند آمد ما از ادله و آثار یاد کرده ایم و در این خصوص بایستی به دو نکته دقت داشته باشیم.
نکته اول اینکه ادله وآثار رکن مستقلی از قاتل ومقتول است. به عبارت دیگر قاتل با تمام ویژگی های روانی، اجتماعی وزیستی خود یک رکن است و آثار وادله ای که در صحنه قتل بجای میگذارد ویا به همراه خود میبرد یک رکن دیگر است.
نکته دوم آنکه هدف از ارزیابی ادله وآثار، کسب اطلاعات است واین اطلاعات میتواند از طریق مدارک فیزیکی موجود در صحنه قتل کسب شود ویا از طریق اشخاص مطلع ویا به هر طریق مقتضی دیگر. به عبارت دیگر از آثار انگشت، خون، گلوله و… موجود در صحنه قتل تا تحقیقات محلی به عمل آمده و در نهایت بازجویی ها واقرار متهم و وجود اسناد که در صحنه قتل به دست میآیند میتواند در این رکن قرار گیرند.
۲-۶-۱۵-۷- بازسازی صحنه قتل:
بازسازی صحنه قتل یعنی اینکه قاتلی که در بازجویی به ارتکاب قتل اقرار نموده و به انجام آن معترف گشته به همان محلی که در آنجا قتل به وقوع پیوسته از او بخواهند یک بار دیگر چگونگی انجام قتل وآنچه را در محل حادثه رخ داده با حضور مقتول فرضی در حضور مأموران برای ثبت آن تکرار کند.که در واقع آخرین مرحله از مراحل پی جویی یک پرونده قتل بازسازی صحنه آن است وهدف از آن تطبیق صحت اظهارات قاتل با واقعیت رخ داده با بهره گرفتن از فیلمبرداری ها وعکسبرداری ها و یادداشت های قبلی که از صحنه قتل قبلاً برداشته شده است.عدم تطبیق صحت اظهارات کسانی که ارتکاب قتل را قبول نموده اند با آنچه که در صحنه قتل رخ داده است وبه دلیل انگیزه های مختلف ارتکاب قتل را گردن گرفته اند. روشن شدن جزئیات بیشتر از چگونگی ارتکاب قتل توسط قاتل که آن را فراموش نموده وبا حضور در صحنه قتل و بازسازی آن به خاطر او خواهد آمد.به دست آوردن مدارک بیشتری از جرم که هنگام بررسی صحنه قتل توسط مأموران پنهان مانده و در بازسازی صحنه توسط قاتل کشف می شود.
تعیین نقش ودخالت هریک از متهمان در ارتکاب قتل وتعیین توانمندی ویا عدم توانمندی متهم در ارتکاب قتل به تنهایی یا شرکت فردی دیگر برای بازسازی صحنه قتل رعایت نکاتی از سوی مأموران لازم میباشد ازجمله:
-
- در تمام مراحل بازسازی صحنه قتل لازم است از آن فیلمبرداری، عکسبرداری، یاداشت برداری وتنظیم صورت جلسه به عمل آورند. این اقدامات به منظور مستند نمودن بازسازی صورت میگیرد.
- در صورتی که محل صحنه قتل ویا صحنه های مکمل به دلیل نا شناخته بودن برای مأموران مورد بررسی فنی قرار نگرفته قبل از بازسازی لازم است نسبت به بررسی های فنی از جمله جمع آوری دلایل مادی وعینی اقدام سپس مبادرت به به بازسازی صحنه نمایند.منظور از صحنه های مکمل محل های است که در ادامه تکمیل عملیات اقدامات قاتل در ارتکاب قتل مورد استفاده قرارگرفته است.
برای مثال قتل در پذیرایی صورت گرفته سپس قاتل، مقتول را در حمام مثله میکند و قطعات بدن را با اتومبیل در بیابان رها میکند در اینجا محل کشف جسد بیابان بوده که مورد بررسی توسط مأموران قرار گرفته وبعد از دستگیری قاتل واعترافات او پذیرایی، حمام، واتومبیل را به عنوان صحنه مکمل مورد بررسی قرار گیرد شاید که بتوان دلایل و مدارک چون آثار خون، تارهای مومتعلق به مقتول در آن به دست آید که به عنوان مدرک علیه متهم در دادگاه مورد استناد قرار گیرد(گیبرث،۱۳۷۷،ص۷۰-۷۵).
۲-۶-۱۵-۸- ارزیابی اهمیت برخی از مدارک فیزیکی در صحنه قتل: