وبلاگ

توضیح وبلاگ من

فایل های مقالات و پروژه ها | بند اول: تناسب شدت نظارت با وضعیت و میزان تحول حاصل شده در فرد – پایان نامه های کارشناسی ارشد

در فرانسه، در راستای اجرای تدبیر نظارت قضایی، فردی سازی نظارت به ویژه با تمرکز بر مشکلات افراد همچون اعتیاد، مشکلات روانی، مسکن و کار به اجرا گذاشته می‌شود[۱۶۴]. به نظر ضروری می‌رسد به مددکاران اجتماعی یا دیگر عوامل یا مأمورینی که وظیفه نظارت به آن‌ ها سپرده شده است، این اجازه داده شود تا اطلاعات به دست آورده درخصوص وضعیت کاری، خانوادگی و غیره متهم را مورد بررسی قرار دهند. در واقع، مزایای استفاده از تدابیر جایگزین، بیش از آنکه از لحاظ پیشگیری از تکرار جرم از طریق حمایت‌های اجتماعی – آموزشی و در نظر گرفتن منافع بزهدیدگان مهم شود از لحاظ فردی سازی نظارت ها اهمیت دارد[۱۶۵].

بند اول: تناسب شدت نظارت با وضعیت و میزان تحول حاصل شده در فرد

نظارت امر غیر پلیسی و در اختیار روانشناسان، جرم‌شناسان، جامعه‌شناسان و مددکاران است. یافته های طرح علمی روان درمانی در زمینه بازداشت، نشان می‌دهد که توجه به انگیزه های روانی و شیوه درمان جهت بهبود و اصلاح فرد تحت تدبیر در امر نظارت از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار می‌باشد. از مسائل ارثی و ژنتیکی گرفته تا مسائل هورمونی و جنسی و فشارهای بیرونی و عقده های روانی و کمبودهای دیگر و مشکلات بیرونی دیگرمانند فقر و نیازها[۱۶۶]همه و همه در ایجاد تناسب شدت نظارت مؤثرند. شرط سنی و شرایط دیگر در متهم باید در نظر گرفته شود. تدبیر نظارت قضایی جایگزین بازداشت موقت، در زیر مجموعه‌ گروه حقوقی «روش‌های شخصی سازی مجازات‌ها» طبقه‌بندی می‌شود. در فرانسه، نظارت بر اجرای تعهد، به خودداری از ارتکاب عملی که جرم است و محکوم ممکن است مرتکب آن شود، فقط ‌در مورد افرادی که محکوم به جنایت یا جنحه‌ی صدمه عمدی، تجاوز و سوء استفاده های جنسی شده‌اند، به اجرا گذاشته می‌شود. نوجوانانی (بین ۲۱-۱۸ ساله) که تحت تدابیر نظارتی قرار می‌گیرند، افرادی هستند که اغلب، در شرایط خانوادگی خاصی (به دلیل مرگ پدر و مادر، سر راهی بودن، خشونت‌های شدید یا جدایی و ناسازگاری والدین) زندگی کرده‌اند. در نهایت می‌توان گفت موقعیت اجتماعی–اقتصادی این افراد اغلب متزلزل می‌باشد، بیش از نیمی از آن‌ ها به فعالیت حرفه‌ای خاصی اشتغال ندارند و در خانه های شخصی خود زندگی نمی‌کنند[۱۶۷].

در نظام دادرسی فرانسه، قاضی از متهم می‌خواهد که ادله­ای مبنی بر عملکرد خوب خود در طول اجرای تدبیر از لحاظ پایبندی به تعهداتش ارائه دهد تا ضمانت اجرا بر مبنای آن صادر گردد البته، باید هدف مشخصی برای محکومیت متهم وجود داشته باشد چرا که دامنه اجرایی تدبیر نظارت قضایی بسیار گسترده است. تنظیم شدت نظارت اصولاً بر اساس میزان تحول حاصل شده در متهم صورت می‌گیرد.لازمه چنین امری این است که از وضعیت اجتماعی متهم مطلع باشیم. به عنوان مثال، اگر هدف جبران خسارت است، باید از سطح درآمد فرد به طور یقین اطلاع کسب کرد[۱۶۸]. در غیر این صورت، اجرای نظارت، محکوم به شکست است چرا که قاضی هیچ تمایلی ندارد مأموریتی غیرممکن را به متهم تحمیل کند. به نظر می‌رسد عدم موفقیت در امر نظارت در مرحله قبل از صدور حکم، نیز به دلیل همین مانع بزرگ بر سر راه تدبیر نظارت قضایی بوده باشد. شدت نظارت ممکن است در طول مدت اجرای تدبیر، متناسب با وضعیت و میزان تحول حاصل شده در محکوم متفاوت باشد. به عنوان مثال، دستور به انجام کاری عام المنفعه، به دنبال تغییر وضعیت محکوم غیر قابل اجار خواهد شد. این مقررات به موردی مربوط می‌شود که فردی بیکار در زمان محکومیت خود، با اجرای این تدبیر متعاقباً شغلی پیدا می‌کند و یا توانایی انجام کارعام المنفعه را به دلیل از دست دادن سلامتی اش ندارد. در واقع، وقتی شخصی شغلی پیدا می‌کند، دیگر زمان کافی برای انجام رضایت‌بخش الزامات و تعهداتش ندارد مگرساعاتی در روزهای آخرهفته، که بخش مراقبت‌های اجتماعی زندان‌های فرانسه بر این باور است که انجام کار عام المنفعه مورد نظر، آن هم در تعطیلات آخر هفته، به طور رضایت‌بخش اغلب بسیار مشکل می‌باشد[۱۶۹].

بی‌گمان میزان تحول حاصل شده در فرد تحت تدبیر، به تنهایی به کیفیت این برنامه ها و نحوه اجرای آن ها بستگی ندارد بلکه کارایی مجریان امر نیز، با آموزش‌های تخصصی در اثرگذاری این برنامه ها مفید واقع شوند[۱۷۰]. اگر چه امروزه، صدها برنامه نظارت قضایی وجود دارد ولی شمار کمی از آن‌ ها به گونه قابل اطمینانی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. روش هایی که برای انتخاب بهره وران برنامه های نظارتی به کار گرفته می شود، اغلب این موضوع را تأیید می‌کند که هیچ مورد مقایسه پذیری در این برنامه ها یافت نمی شود. برای نمونه، برنامه های نظارت فشرده‌، که مجرمان خطرناک را آماج قرار می‌دهند و مجرمان کم خطر را نادیده می‌گیرند، اغلب ناکارآمد بوده‌اند[۱۷۱]. در واقع، برنامه های نظارتی، پاسخ گوی تفاوت‌های قابل مشاهده بر اساس تحول صورت گرفته در افراد تحت تدبیر نیست. در حالی که باید اطلاعات مفصلی در خصوص سابقه ی فردی متهم، خدمات دریافتی و پیامدهای یک ساله تدابیر (از جمله میزان تکرار جرم و بازسازگاری اجتماعی) برای هر یک از افراد تحت نظارت گردآوری شود.

به طور کلی، اگر حوزه های گوناگون بخواهند به اجرای برنامه های نظارت ادامه دهند، باید میزان موفقیت برنامه ها و پیامدهای قابل پیش‌بینی آن‌ ها را نیز در نظر بگیرند، اگر بر این باورند که این پیامدها، به دلیل کنترل جرم و امنیت عمومی است باید آن را روشن سازند. اگر کاهش تکرار جرم را پیش‌بینی می‌کنند باید آن را به روشنی بیان کنند و درمان نیز باید سرلوحه این برنامه ها قرار گیرد. چنین برنامه هایی بی‌گمان برای ایجاد نوعی ضمانت اجرای میانه مناسب‌اند تا از رهگذر آن، بتوان به گونه ای کامل نظارت را به اجرا گذاشت. گسترش چنین سیاست‌هایی برای پاکسازی جوامع از جرم‌هایی است که اغلب ناشناخته‌اند.

الف: نظارت بر اجرای تعهدات

قضات فرانسه، اغلب نسبت به جنبه تنبیه تدبیر نظارت قضایی مردد هستند. آن‌ ها بر این باورند که نظارت هرچقدر شدیدتر باشد، مؤثرتر خواهد بود. چرا که اگر نظارت گاه به گاه و با شدت کمتری اعمال شود، نمی‌توان آن را به عنوان تدبیر واقعی، جایگزین بازداشت به رسمیت شناخت. قضات، در صورتی که به یقین برسند، انتخاب چنین تدبیری، نظارت دقیق بر متهم را تضمین می‌کند اغلب ریسک صدور دستور بازداشت را ‌در مورد متهمی که پتانسیل تکرار جرم را دارد، می‌پذیرند[۱۷۲]. بر اساس تحقیقات انجام شده در فرانسه، «در صورتی که ضمانت اجرای عدم رعایت الزامات تعیین شده توسط متهم، اعمال نظارت شدید‌تر باشد، قضات تمایل بیشتری برای صدور تدابیر جایگزین بازداشت موقت خواهند داشت»[۱۷۳]. در واقع، هر چند که تشدید نظارت ‌در مورد متهمانی که به دلیل نبود جایگزین مناسب، در بازداشت به سر می‌برند، می‌تواند اثربخش باشد، اما میزان اثرگذاری آن (شدت نظارت) در فرایند بزهکاری یا حداقل در زمینه تکرار جرم قابل پیش‌بینی نمی باشد. قانون آیین دادرسی کیفری فرانسه در ماده ۵۷۴، به صراحت مسئولیت اجرای تدابیر نظارتی و همچنین حصول اطمینان از رعایت الزامات و تعهدات تحمیل شده به متهم در زمینه تدابیر جایگزین را به بخش مراقبت‌های اجتماعی زندان‌ها محول ‌کرده‌است. همچنین، طبق ماده ۵۷۵ قانون آیین دادرسی کیفری فرانسه، مددکاران اجتماعی باید از تبعیت فرد تحت تدبیر و رعایت الزاماتی که به وی تحمیل شده است اطمینان حاصل کنند[۱۷۴].

دانلود فایل های دانشگاهی – گفتار چهارم: انواع مصونیت های دیپلماتیک – 2

یعنی چنان که دولتی که به سفیر او توهین شود، شبیه همان توهین را درباره سفیر آن دولت بنماید و این همان عمل متقابل است[۱۵۰].

علی الاصول اصل عمل متقابل نه تنها در حقوق دیپلماتیک بلکه در تمامی بخش های حقوق بین الملل صادق است و در واقع ضمانت اجرای اغلب مقررات حقوق بین الملل محسوب می‌گردد.

در مقایسه تلافی و عمل متقابل باهم می توان گفت که تلافی تنها و موثرترین ضمانت اجرا در حقوق بین الملل سنتی در صورت تخلف از تعهد یا قواعد پذیرفته شده است ولی عمل متقابل یک تفاهم و قرار منفی برای تامین اجرای هر رویه است که تا حدودی معمول بین دو طرف بوده باشد.

هرچند عهدنامه وین۱۹۶۱ شرط رفتار متقابل را قبول نکرده و تکلیف دول را در رعایت مقررات آن جدا از عملی ‌کرده‌است که یک یا چند دولت استثنائا بنمایند با وجود این اصل رفتارمتقابل را به دلیل آنکه عملا غیرقابل احتراز است در ماده ۴۷ تا حدودی پذیرفته است.

گفتار چهارم: انواع مصونیت های دیپلماتیک

مصونیت دیپلماتیک دو نوع کلی دارد که به یکی مصونیت در مقابل تعرض[۱۵۱] و به دیگری مصونیت قضایی[۱۵۲] گفته می شود.

بند اول: مصونیت از تعرض

در اصطلاح بین‌المللی این مصونیت به معنی غیرقابل نقض بودن حرمت و حقوق یک محل یا یک شخص است. حرمت محل به معنی عدم دخول بی اجازه در آن و حرمت شخص عدم نقض آزادی و حقوق اوست. اما این حرمتها منحصر به محل سفارت یا شخص دیپلمات نیست بلکه در هر رژیم دموکراتیک هرکس و مسکن او اصولا از این حرمت به موجب قوانین اساسی برخوردار است که شامل:

الف- مصونیت محل کار مأموریت‌ دیپلماتیک

‌به این مصونیت می توان دو جنبه داد. یک جنبه که دولت پذیرنده را متعهد می‌کند مأموران خو.د را ممنوع از هر گونه تجاوز به محل سفارت و منزل سفیر کند و یک جنبه دیگر که دولت پذیرنده را مجبور می‌کند محل کار و سکونت و شخص دیپلمات را هم از نظر حقوقی و هم از نظر مادی از تجاوز افراد عادی حفظ کند[۱۵۳].

ب- مصونیت شخصی مامور دیپلماتیک

برخورداری مامور دیپلماتیک از ‌مصونیت‌ها و مزایای مقرر منوط به وجود این وصف در اوست. ‌بنابرین‏ با از دست دادن این صفت به یک فرد عادی باز می‌گردد.

به شخصیت مامور دیپلماتیک در اسلام اهمیت بسیاری داده شد، زیرا احترام و لزوم تامین سلامت جسمانی آنان محل توجه مقامات دولت اسلامی است. اسلام ‌در پرتو همین اهمیت نقش مهمی در تبلور و تحکیم قواعد حقوق بین الملل در این زمینه ایفا ‌کرده‌است.

مامور دیپلماتیک شخصا مصون از تعرض (بازداشت) است و طبق ماده ۲۹ عهدنامه وین دولت پذیرنده مکلف به رعایت احترام او و اتخاذ تدابیر لازم برای جلوگیری از تجاوز به او و به آزادی و به حیثیت اوست[۱۵۴].

با وجود آنکه ماده مذبور کلی و بدون قید است این مصونیت نمی تواند غیرمحدود باشد زیرا امنیت کشور پذیرنده نیز در میان است مثلا زمانی که جرم مشهود توسط یک دیپلمات در حال وقوع باشد لذا تردید نیست که مأموران انتظامی نباید به سبب وجود مصونیت فقط تماشا کننده صحنه ارتکاب جرم یا جنایت از طرف یک دیپلمات باشند. حق و وظیفه مامور است که از جنایت و جرم جلوگیری کند و این عمل یقینا تا حدودی متوقف کردن دیپلمات را، ولو برای احراز هویت یا صرفا جلوگیری از ارتکاب جرم باشد ایجاب می‌کند. معمولا برای احتراز از هر گونه اشکال، مقامات پلیس و مأموران دیگر پس از اطمینان از هویت دیپلمات که خلاف قانون رفتار کرده او را رها می‌کنند و موضوع را به وزارت امورخارجه اطلاع می‌دهند. این اطلاع ممکن است در موردی موجب فقط تذکری از طرف وزارت امورخارجه به سفارت مربوطه شود و گاه در صورت اهمیت جرم منجر به اخراج مامور دیپلمات گردد [۱۵۵].

ج- مصونیت خانواده مأموران دیپلماتیک

در عرف سابق منظور از خانواده زن و فرزندان و کسانی بودند که باهم در یک خانه زندگی می‌کردند. ولی بعدها مفهوم خانواده دیپلمات ‌به‌تدریج‌ وسعت یافت و حتی بعضی دول قید زندگی در یک خانه را نیز لازم نمی دانستند زیرا عملا بسیار اتفاق می افتد که فرزند یک دیپلمات در شهر دیگری از کشور پذیرنده در حال تحصیل باشد و یا همسر دیپلمات به مسافرت داخلی رفته باشد. ماده ۳۷ عهدنامه وین برای احتراز از برخورد نظرات مختلف و نیز برای تطبیق با شرایط زمان، خانواده را نه مربوط به درجه قرابت و نه مشروط به زندگی در یک خانه کرده بلکه به عبارت “Faire partie de menage” اکتفا کرده که می توان آن را به عضویت در زندگی مشترک تعبیر کرد.

ولی کمیسیون حقوقی برای اینکه ضابطه ای در دست باشد تکفل دیپلمات بر زندگی بعضی از خانواده مانند همسر و فرزندان را کافی دانسته اما نسبت به سایر خویشان که ممکن است به طور دائم همراه دیپلمات باشند زندگی در یک خانه را لازم شمرده مانند خواهر یا بعضی بستگان دیگر که نه برای دیدار و به عنوان مسلمان، بلکه به علت تحت تکفل بودن یا کمک به زندگی دیپلمات با او زندگی می‌کنند.

بند دوم: مصونیت کیفری

چنانچه مأموران دیپلماتیک در کشور پذیرنده مرتکب اعمالی گردند یا از انجام اعمالی خودداری ورزند که طبق قوانین داخلی آن کشور، جرم محسوب شود، آنان از هر گونه تعقیب، بازداشت، بازجویی، بازپرسی و بالاخره محاکمه معافند.

درمورد جرایم خلافی رانندگی مأموران دیپلماتیک، بین کشورها اتفاق نظر وجود ندارد وهر یک به نوعی عهدنامه ۱۹۶۱ را تعبیر و تفسیر کرده‌اند. برای مثال، وزارت امورخارجه امریکا معتقد است که مصونیت کیفری مندرج در عهدنامه ۱۹۶۱، جرایم خلافی رانندگی را در برنمی گیرد و مأموران پلیس ایالات متحده امریکا می‌توانند با ارسال «برگ جریمه» مامور دیپلماتیک را به دادگاه خلاف احضار نمایند. ضمنا وزارت امورخارجه امریکا این حق را نیز برای خود محفوظ می‌دارد که پلاک دیپلماتیک اتوموبیل ماموری را که «عنصر نامطلوب» شناخته شده است، بردارد[۱۵۶].

گفتار پنجم: انواع مصونیت

ادامه بحث ‌در مورد مصونیت ها نیازمند بررسی آن از دو نقطه نظر دامنه شمول و نوع مصونیت است. در این مبحث ابتدا مصونیت مطلق و نسبی را مورد بحث قرار داده و سپس جنبه‌های دیگر مصونیت یعنی مصونیت سیاسی و شغلی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

بند اول: مصونیت مطلق و نسبی

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – قسمت 24 – پایان نامه های کارشناسی ارشد


، بلکه طبق قرارداد موظف است آنچه را که به او واگذار می شود در صورتی که از شرایط مقرر تخلف نشود بپذیرد.[۱۰۷]


از این نوع قراردادهای اتکائی معمولاً در موارد زیر استفاده می‌گردد:

ـ زمانی که شرکت در رشته بیمه ای برای اولین بار شروع به فعالیت می‌کند و در آن رشته هیچ نوع اطلاعات آماری موجود نیست. لذا بیمه گر اتکائی در کلیه بیمه نامه های صادره شرکت بیمه اعم از بیمه نامه های بزرگ و کوچک به نسبت معینی مشارکت کرده به همان میزان حق بیمه دریافت و خسارت مربوط را می پردازد.


ـ به منظو کاهش در هزینه های اداری و ساده کردن عملیات، در یک رشته مهم بیمه ای که سرمایه و مبالغ بیمه شده هم شکل بوده، با قرارداد اتکائی مازاد سرمایه همگون و هماهنگ و تکمیل می‌گردد.

ـ زمانی که شرکت نیامند حمایت مالی برای افزایش حجم فعالیت خود است (در زمینه هزینه ها و ذخیره برای ریسکهای در جریان).

ـ اگر میزان ضریب خسارت از کنترل واگذارنده خارج شده و خیلی سریع و فوری نتواند آن را بدون ارتباط و ایجاد سازمان و شبکه فروش اصلاح نماید، در این موقعیت واگذاری اتکایی به صورت مشارکت برای مدت محدود مناسب می‌باشد.

ـ در رشته هائی با سرمایه و مبالغ بیمه شده متوسط و ضریب خسارت متغیر که از یکسال نسبت به سال دیگر دچار نوسان فاحش است «مانند تگرگ» در این قرارداد نیازی به ارسال لیست (بردرو) حق بیمه و خسارت نیست، و در صورت لزوم خلاصه عملیات سه ماهه برای بیمه گران اتکائی ارسال می شود که در آن برای خسارت‌ها ‌بر اساس سال وقوع لیست تهیه و ارسال می‌گردد«بجز رشته باربری که ‌بر اساس سال صدور لیست تهیه می شود». عقد بیمه اتکائی به طریق مشارکت همیشه مورد انتقاد کسانی بود که به عملیات اتکائی از دید سیاسی نگاه می‌کنند. آن ها شکایت از این دارند که واگذارنده در این نوع قرارداد بخش اعظم حق بیمه مورد توافق خود را به خارج صادر می‌کند و در نتیجه آن ارز به خارج از کشور منتقل می‌گردد در صورتی که حقیقت چیز دیگری است.

ـ در عملیات اتکائی حق بیمه منتقل نمی شود بلکه مانده حساب‌ها به نفع بیمه گر اتکائی است که منتقل می شود . ستون بستانکار حساب بیمه گر اتکائی را عواملی تشکیل می‌دهند که کاهش دهنده حق بیمه سهم بیمه گر اتکائی هستند، کارمزدها، خسارات، کارمزد منافع، ذخایر و هزینه های دیگر مانند مالیاتها از جمله این عواملند. در اقتصادهای تورمی بار مالی ذخایر فنی در اثر کاهش ارزش پول در درازمدت نتیجه قرارداد را منفی می‌کند.

ـ سپرده ذخایر فنی بیمه گر اتکائی نزد بیمه گر واگذارنده است و این ذخایر در قراردادهای مشارکت حائز اهمیت هستند. زیرا بیمه گر واگذارنده از مابه التفاوت بازدهی حقیقی این ذخایر با بهره ای که به بیمه گر اتکائی می پردازد سودی را نصیب خود می گرداند. این کمک مالی از آنجایی که باعث ثبات نرخ بیمه شده و از افزایش آن جلوگیری می کند در مجموع به نفع بیمه گذار نیز تمام می شود قرارداد اتکائی مشارکت امروزه در اکثر رشته ای بیمه به ویژه در واگذاریهای مجدد قراردادهای نسبی مورد استفاده قرار می‌گردد.[۱۰۸]

ـ از قراردادهای مشارکت، بیشتر در بیمه های اموال و مسئولیت (به استثنای بیمه اتومبیل) استفاده می شود، زیرا اداره و اجرای این نوع از بیمه های اتکائی آسان است و هیچ انتخاب نامساعدی نیز برای بیمه گر اتکایی به وجود نمی آید. از آنجا که عموماً این نوع قرارداد برای بیمه گر اتکائی سودآور است لذا کارمزد بیشتر و شرایط بهتر، امری کاملاً دست یافتنی است.

ـ قرارداد مشارکت، مؤثرترین عقد بیمه اتکائی برای شرکت‌های کوچک است که تمایل دارند وارد یک طبقه جدید فعالیت بیمه­ای شوند و یا ذخیره حق بیمه های عاید نشده خود را کاهش دهند. این نوع قرارداد برای معامله متقابل بین دو شرکت بیمه اصلی نیز مناسب است.[۱۰۹]

مزیت این نوع قرارداد از نظر واگذارنده تنها سهولت اجرای آن است زیرا هر معامله بیمه ای که انجام می‌دهد در صورتی که مشمول قرارداد واقع شود خود به خود چند درصد آن به حساب بیمه گر اتکائی منظور می شود. ‌بنابرین‏ طرز محاسبه حق بیمه اتکائی و سهم خسارت و غیره به سهولت انجام می پذیرد. ولی عیب بزرگ آن این است که جوابگوی احتیاجات بیمه گر واگذارنده نیست و نمی تواند او را در مقابل ریسکهای خطیر حمایت کند. در صورتی که ‌در مورد خطرهای کم اهمیت که واگذارنده خود قادر به نگهداری آن ها می‌باشد بی فایده است. ‌بنابرین‏ می توان نتیجه گرفت که بیمه اتکایی به وسیله قرارداد مشارکت نمی تواند کاملاً مفید باشد مگر ‌در مورد بیمه هائی که هم از نظر کیفیت و هم از لحاظ سرمایه بیمه شده کاملاً متحدالشکل باشند.[۱۱۰]

بند سوم- اتکایی اختیاری–اجباری

این نوع پوشش خارج از چهارچوب واگذاری ‌بر اساس مازاد سرمایه است. در این سیستم واگذارنده اجبار ندارد که طبق سهم نگهداری خاصی عمل کند و بسته به نظر خود هرچه بخواهد برمی دارد و هرچه از میزان بیمه را نخواست یا نتوانست، به بیمه گر اتکایی می سپارد و بیمه گر اتکایی موظف است که آن را بپذیرد . البته این پوشش بیمه ای برای واگذارنده اختیاری است و برای بیمه گر اتکایی اجباری است مثل بیمه ی عمر .[۱۱۱]

بند چهارم- اتکایی پوشش باز

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۱۷چالش های ارگونومی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

توانایی انسان در اثر کهولت و ناراحتی های جسمی و روحی کاهش می‌یابد ، ‌بنابرین‏ بایستی به نوع کار، زمان انجام کار و ترکیب کار، توانایی و ماکزیمم توانایی بدنی و فکری مشخص شده و در صورت هماهنگ بودن شخص با شرایط کار مورد استفاده قرار می‌گیرد .

توانایی انسان در طول ساعات روز و شب نیز متغیر بوده و ثابت نیست، به صورتی که با توجه به بررسی های انجام شده میزان توانایی افراد در در حدود ساعت ۹ صبح ۹شب به حداکثر رسیده و در حدود ساعت ۳ صبح و ۳ بعد از ظهر به حداقل می‌رسد و با عنایت به اینکه انسان ذاتاً روز نگر می‌باشد وعادت به کار کردن در طول روز را دارد در ساعت ۳ بعدازظهر کاهش میزان توانایی به اندازه حداقل نبوده و می‌تواند به انجام کار محوله بپردازد، ولی در حدود ساعت ۳ صبح هم به دلیل عادت همیشگی برای استراحت و خواب و هم کاهش توانایی به دلیل عوامل فیزیولوژی مشکلات انجام کار، کاهش کیفیت انجام کار و مخاطرات ناشی از کار دوچندان می شود که بایستی با تدابیر منطقی موانع و مشکلات را به حداقل رساند.

– عوامل اجتماعی

از انجا که به اعتقاد اندیشمندان اجتماعی ، انسان مدنی بالطبع آفریده شده است ‌بنابرین‏ باید در طول حیات بشریت هم تاثیر گذار در جامعه و مدنیت بوده و هم جامعه و مدنیت در وی تاثیر گذاشته است. از آنجایی که انسان در محیط کار از نظر راندمان، سرعت، کیفیت، دقت و … در صورتی به حد طبیعی آن می‌تواند کارایی داشته باشد که همه شرایط لازم که در تحقیق به آن پرداخته شده است برای وی فراهم باشد. ‌بنابرین‏ ازآنجایی که مسائل روحی و روانی اثرات مستقیمی در حالات فیزیولوژیکی بدن انسان دارد، بدون شک مسائل اجتماعی نیز که تاثیرگذار مستقیم بر روی مسائل روانی است می‌تواند اثرات مثبت و یا منفی در حالت مساعد بودن شرایط اجتماعی و یا مساعد نبودن آن به دلیل بحران های اجتماعی خانواده، جمعیت … داشته باشد (غنیان، ۱۳۸۱، ۵۲-۴۹)

۲-۱۷چالش های ارگونومی

پیاده سازی ارگونومی در جهان با چالش های فراوانی روبروست. این چالش ها مختص کش.رهای در حال توسعه مانند ایران نیست، بلکه در تمام دنیا به علت اثر بخشی دیر هنگام پروژه های بهبود ارگونومی، همچنین عدم آشنایی با مزایای کاربرد این دانش در سازمان مقاومت در برابر تغییرات ارگونومیکی مشاهده می شود. چالش های موجود، ناشی از عدم توجه به وجود تفکر انسان گرایانه در طراحی سیستم های کار است زیرا هنوز ارگونومی به عنوان یک نیاز در حیات جاری سازمان ها مطرح نیست. در اولین گام باید جامعه صنعنی را نسبت به ضرورت پیاده سازی ارگونومی توجیه کرد، سپس نیاز به ارگونومی در سازمان ایجاد می شود پس از آن در سطح تخصصی می توان وارد مرحله تدوین روش های پیاده سازی، تدوین استانداردهای ارگونومی و بومی کردن آن ها در جهت رفع نیاز های سازمان باشد.

با وجود اینکه عوامل متعددی در عدم اجرای ارگونومی در سطح کلان محتمل اند ولی سه عامل اصلی در نظر است که به بررسی آن ها می پردازیم :

  • توانمند سازی

پاسه توانمند سازی بر اساس آموزش است. آموزش از مهمترین مسایلی است که در اگر درست عمل نشود سبب حرکت معکوس می شود. ‌بنابرین‏ در امر آموزش باید به نکات زیر توجه نمود :

الف- بستر سازی فرهنگی برای آماده سازی اذهان

در این مرحله استفاده از تبلیغات خاصی که ذهن را روی ارگونومی متمرکز می‌کند، بیشتر مورد توجه است.

ب- نگاه جامع به مسئله آموزش

باید نگاه جامع و مثبتی در زمینه آموزش وجود داشته باشد. این موضوع باید در یک سازمان از مدیریت به سمت پایین هرم جاری شود . اگر مدیریت، آموزش را مترادف با وقت تلف کردن بداند و از مقدار آموزش بکاهد رفته رفته لایه‌های پایین تر اصلاً اعتقادی به آموزش نخواهند داشت.

ج- صنعتی کردن آموزش

هرگاه آموزش به صورت یک صنعت تلقی شود، برخورد حرفه ای با آن انجام خواهد شد. این عمل، شالوده یک نظام جدید در سازمان به نام نظام آموزشی پایه ریزی می شود. با رسیدن ‌به این نقطه از تدوین مفاد آموزشی آفاز می شود. در واقع می توان دریافت شاخص های ارگونومی چیستند ؟

    • در سازمان ما چه مشکلاتی نمود دارند؟

    • چگونه می توان آن ها را به یکدیگرنزدیک یا متصل کرد ؟

  • چگونه می توان شاخص ها را بومی کرد؟

در واقع می توان مراحل آموزش را به شرح زیر بررسی کرد :

نمودار ۲-۱مراحل توانمند سازی در ارگونومی

(معتمد زاده، ۱۳۸۴،۵)

آموزش را می توان درسه مرحله دنبال کرد :

    • آموزش همگانی : تمام کارکنان یک سازمان باید نکات ارگونومیک مشترکی را در نظر داشته باشند. مانند: اصول نشستن، فاصله ها تا سطح کار و …

    • آموزش تخصصی : کارکنان هر قسمت باید بسته به حرفه خود تخصص ارگونومیک خاص را هم کسب کنند. مثلا کاربران کامپیوتر باید استفاده از واحد های نمایشگر را کاملا بیاموزند. یا همینطور مدیران باید ماکرو ارگونومی را تقویت کنند.

  • بازآموزی: با توجه به فرار بودن آموحته ها، هر از چندی دوره های طی شده بازآموزی و مورد مطالعه مجدد قرار بگیرد. در طی این دوره های می توان مطالب جدید را نیز فرا گرفت. فاصله بین هر دوره بازآموزی بستگی به شاحص های مختافی دارد.

اما نکته مهم در آموزش، فاصله بین آموزش تا عمل است. بسیاری از کارگران به اهمیت استفاده از ابزار ایمنی در محل کار واقفند ولی از آن ها استفاده نمی کنند. به طور مثال می توان به استفاده از کمربند ایمنی در بین مردم اشاره کرد

عامه مردم عدم اجرای آموخته های خود را عدم رعایت، محیط نامساعد، ترس و.. می دانند اما برای رسیدن ‌به این مطلوب چه باید کرد؟

    • شدت نیاز را در جامعه افزایش داد.

    • با بهره گرفتن از الزامات قانونی، اخلاقی، مذهبی … جامعه مورد نظر را به ارگونومی عادت داد.

  • مدل سازی و ایجاد دانش کرده و دانش را بومی کرد.

در صورت توانمند شدن دو نظام زیر، به طور خاص بهبود پیدا می‌کند :

الف- نظام پیشنهادات: نظامی است که توسط خود مدیریت ایجاد می شود و در صورت توانمند شدن مناسب نظام پیشنهادات به خوبی پیشرفت می‌کند و اثرات چشم گیری دارد.

در اجرای نظام پیشنهادات با مشکلاتی مواجه می‌شویم که به طور خلاصه می توان به آن ها اشاره کرد :

    • احساس عدم تعهد و تعلق به سازمان

    • مغایرت اهداف فردی و سازمانی

    • احساس نگرانی از مشارکت از سوی کارکنان و مدیران

    • استفاده از سبک های مدیریتی غیر مشارکتی

    • عدم وجود خصلت های کار گروهی

    • عدم وجود بستر های مناسب برای مشارکت

    • عدم تفویض اختیار مدیران و عدم اعتقداتشان به مشارکت

    • کمبود آموزش

    • ضعف مدیریت

    • عدم انعکاس آثار مشارکت کارکنان به آموزش

  • دخالت سلیقه های فردی در بررسی نظرات کارکنان

با پیاده سازی ماکروارگونومی بیشتر، این مسایل راحت تر حل می شود.

مقالات تحقیقاتی و پایان نامه – ۲-۱-۴-۲٫ قوانین جزایی و آیین دادرسی کیفری – 1

بعد از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ اصل ۳۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قاعده کلی ‌در مورد اصل برائت سخن گفته است. این اصل مقرر می‌دارد:« اصل برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد». بر مبنای همین اصل، اصل ۱۶۶ قانون اساسی اشعار می‌دارد:« دادگاه‌ها موظف به صدور احکام مستدل و مستند به مواد قانون و اصولی که بر اساس آن حکم صادر شده گردیده‌اند».

این اصل به نفع هر متهمی اعم از این که برای اولین بار مرتکب جرم گردیده یا مشمول حکم تکرار جرم باشد جاری است، به طوری که در تمامی طول دادرسی تا زمانی که یک تصمیم قانونی و قطعی، مجرمیت بزهکار را به رسمیت نشناخته باشد اصل برائت حاکمیت دارد از اصل برائت به نفع متهم می‌توان ‌به این نتیجه رسید که متهم تکلیفی در اثبات بی گناهی خود ندارد و این به عهده شاکی و یا مدعی خصوصی و مرجع قضایی بر حسب مورد است که تحقق جرم و مجرمیت مرتکب را ثابت نماید. با توجه ‌به این اصل اساسی یعنی اصل برائت ضرورت تامین آزادی افراد و عدم تعرض به آن جز در موراد استثنایی به خوبی قابل درک است و برای آن تضمینات لازم باید تدارک دیده شود(هاشمی، ۱۳۸۴: ۳۰۰).

۲-۱-۴-۲٫ قوانین جزایی و آیین دادرسی کیفری

در امور کیفری وفق اصل ۳۷ قانون اساسی «اصل بر برائت متهم است» مگر این که دلیل قاطع بر مجرمیت وی موجود باشد. لذا برای مجرم قلمداد نمودن فرد باید دلیل قاطع وجود داشته باشد. این الزام به قطعیت داشتن دلایل در حقوق مدنی و تجارت ‌به این شدت وجود ندارد. زیرا در امور کیفری با حیثیت، آزادی و چه بسا جان افراد بازی می‌شود. یک دلیل غیر موجه می‌تواند فرد را به چوبه دار بفرستد و یا مجرم خطرناکی را از مجازات برهاند(دیانی، ۱۳۸۶: ۲۷۹).

قانون آیین دادرسی کیفری فعلی به صراحت اصل برائت را بیان نکرده اما آثار این اصل را در موارد مختلفی مورد قبول قرار داده است. اما قانون آیین دادرسی کیفری فعلی به صراحت ‌به این اصل پرداخته و بیان می‌دارد: اصل، برائت است. هر گونه اقدام ‌محدود کننده، سالب آزادی و ورود به حریم خصوصی اشخاص جز به حکم قانون و با رعایت مقررات و تحت نظارت مقام قضائی مجاز نیست و در هر صورت این اقدامات نباید به گونه‌ای اعمال شود که به کرامت و حیثیت اشخاص آسیب وارد کند.

ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی این اصل را مورد تصریح قرار داده است: «اصل برائت است، ‌بنابرین‏ اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشد، باید آن را اثبات کند، در غیر این صورت با سوگند خوانده حکم برائت صادر خواهد شد».

به نظر می‌رسد، لزوم سوگند منکر در دعوای کیفری نیز باید رعایت شود زیرا چنان چه قاعده مذبور مبنای اصل برائت باشد باید در هر دو زمینه رعایت شود و چنین تفکیکی در میان اصل برائت در دعاوی حقوقی و کیفری نارواست.

۲-۱-۵٫ استثنائات اصل برائت

در صورت عدول‌ از‌ اصل‌ بـرائت، دادرس بـه روش‌های‌ استثنایی متوسل می‌گردد. در این روش‌ها بار دلیل جابه‌جا شده و با تقدیم امـاره‌ مجرمیت‌ بـر اصـل برائت، اثبات برائت بر عهده متهم گذارده می‌شود. موارد عدول از اصل برائت کم‌وبیش‌ در حقوق کشورهای مختلف، حتی‌ کـشورهایی‌ کـه ایـن اصل را به‌ عنوان اصل اساسی حاکم بر حقوق جزا می‌دانند، وجود دارد. این موار عـمدتاً در جاهایی بـیش‌تر‌ مطرح می‌شود، که اولاً ارتکاب جرم موجب صدمه‌ای شدید به جامعه‌ شده و یا تهدیدی جدیی علیه آن تلقی گـردد، ثانیاًً اثبات جـرم از سوی دادستان و مقام‌ تعقیب به سبب پیچیدگی‌های خاص جرم ارتکابی‌ امکان‌پذیر‌ نباشد. در چـنین مـواردی‌ برای این‌که مجرمین واقعی از اعمال عدالت نگریزند، اماره مـجرمیت بـر اصـل برائت‌ مقدم می‌گردد(شمس ناتری، ۱۳۸۱: ۷۶). باید خاطرنشان کرد که این مسئله کاملا استثنایی بوده و در نظام های حقوقی امری معمولی نبوده و به ندرت اجرا می شود.

۲-۱-۵-۱٫ جرایم امنیتی

به سبب اهمیت امنیت داخـلی و خـارجی کشورها، در جـرایم خـاص عـلیه امنیت، در برخی کشورها در صورت وجود ظن بـه ارتـکاب‌ جرم‌ از سوی متهم که ناشی از وجود برخی قراین و امارت است،اصل برائت مخدوش شـده و امـاره مجرمیت مقدم بر این‌ اصل می‌گردد.

به عنوان مثال در کانادا به‌رغم حاکمیت کلی اصل برائت، قانون‌گذار کانادا‌ دو‌ فرض‌ قانونی را مطرح نموده اسـت: اولاً صـرف این‌که متهم با مأمور یک دولت‌ خـارجی‌ در کـانادا یـا خـارج‌ از آن در تماس بوده یـا بـه خانه او می‌رفته و یا حتی‌ نام،نشانی‌ یا‌ اطلاعات دیگری ‌در مورد او داشته است،به معنی آن است که به او‌ اطـلاعات‌ مـی‌داده‌ اسـت و صرف تماس‌ داشتن با مأمور مذکور دلیل بـر آن اسـت کـه مـتهم عـلیه‌ دولت کانادا‌ و به نفع دولت خارجی‌ اقدام ‌کرده‌است.ثانیاًً صرف ارائه اطلاعات‌ به‌ فردی که مجاز به دریافت آن‌ ها نیست به‌ معنی عمل کردن به شیوه‌ای مغایر‌ با‌ امنیت‌ دولت است(میرمحمد صادقی، ۱۳۸۷: ۳۰).

۲-۱-۵-۲٫ جرایم جنگی

 
مداحی های محرم