وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقالات و پایان نامه ها درباره : بررسی رابطه بین هوش معنوی، رضایت شغلی و تعهد … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین هوش معنوی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان بانک ملی استان مازندران است. مطالعات پیشین به بررسی رابطه‌ی بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی پرداخته‌اند، اما خلاء مطالعاتی مربوط به چگونگی رابطه‌ی هوش معنوی با این متغیرها، دلیل اصلی انجام این تحقیق گردید. از آن جا که برخورداری از نیرو‌های متعهد، فواید متعددی از قبیل افزایش کارایی و اثربخشی، کاهش غیبت‌ها و جابجایی‌ها و در نهایت بهبود عملکرد و تعالی را برای سازمان‌ها به ارمغان می‌آورد، همواره مطالعه موارد و موضوعاتی که باعث افزایش سطح تعهد سازمانی در سازمان‌های مختلف-خصوصا سازمان‌های خدماتی که عنصر اصلی آنان کارکنان هستند- می‌شوند، مورد توجه محققین و دانشمندان رشته‌های مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی بوده است و این دلیل نیز خود موید مستحکم‌تری برای انجام این تحقیق بود.

در محیط کنونی، سازمان‌ها و محیط‌های کاری اهمیت ویژه‌ای یافته‌اند و بهره‌وری سازمان‌ها برای بهبود شرایط اجتماعی ضرورت ویژه‌ای یافته ‌است[۳]. کارمندانی که دارای سطح بالایی از تعهد هستند، مشتاق به فداکاری برای سازمان هستند و به مراتب بیش از حفظ کارشان به سهیم شدن و حتی فداکاری برای پیشرفت سازمان علاقه نشان می‌دهند. لذا، مدیران می‌توانند با فراگیری اصول و راهکار‌های افزایش تعهد سازمانی در کارکنان و پرورش نیروهایی متعهد، از آنان به عنوان باارزش‌ترین سرمایه‌های یک سازمان در مقابله با مشکلات و موانع سازمانی بهره برده و پیشرفت و تعالی سازمان خود را تضمین نمایند. از سوی دیگر، فقدان احساس تعلق و وفاداری سازمانی موجب می‌شود که کارکنان پس از اندوختن تجربه، به مجرد یافتن کار دیگری که مزایای بیشتری داشته باشد، سازمان را ترک نمایند. عوارض و زیان‌های ناشی از ترک خدمت کارکنان برای سازمان بسیار گران تمام می‌شود.
به‌منظور تقویت تعهد سازمانی، محققان به ارائه فعالیت‌هایی پرداخته‌اند که منجر به تقویت تعهد سازمانی می‌شود. در همین راستا، ابراهیمی[۱] به فعالیت‌هایی همچون تضمین عدالت سازمانی، وجود تعامل میان مدیران و کارکنان، دریافت شکایات، وجود امنیت شغلی و … اشاره کرد و اله‌دادی[۲] از فعالیت‌هایی مانند؛ ایجاد حس سهیم بودن کارکنان در دارایی‌های سازمان، سوق دادن کارکنان در جهت ارزش‌ها و فرهنگ سازمانی، ایجاد سیستم مناسب تشویق و تنبیه و … نام برد. در این تحقیق تلاش شده است تا علاوه بر بررسی رابطه‌ی بین هوش معنوی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان بانک ملی استان مازندران، راهکارهایی برای افزایش تعهد ارائه گردد.
یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که هوش معنوی رابطه‌ای با تعهد سازمانی کارکنان مورد بررسی جامعه ندارد. از نتایج فرضیه‌های فرعی نهفته در مدل هوش معنوی چنین استنباط می‌شود که معنویت دوران کودکی، قوه عقلانی، الهیات و توجه و آگاهی، ادراک فراحسی، اجتماع و ضربه روحی، به ترتیب بیشترین و کمترین رابطه را با هوش معنوی دارند. برای بیان بهتر وضعیت شاخص‌های مرتبط با این متغیر، جدولی همانند جداول زیر مفروض است که دارای دو بعد اهمیت(عمودی) و اندازه(افقی) می باشد؛ که بعد اهمیت در حقیقت بار عاملی یا ضریب استاندارد[۳۳] را نشان می‌دهد و بیانگر میزان حساسیت شاخص است و بعد اندازه، همان میانگین شاخص مورد نظر است.
شکل ۵-۱- ماتریس اهمیت-عملکرد
همان‌طور که در جدول بالا آمده است، بعد اهمیت شامل سه طیف است که بار عاملی یا همان ضریب استاندارد در تحلیل عاملی تأییدی را نشان می‌دهد. این بعد بیانگر این موضوع است که کارکنان بانک مورد بررسی نسبت به هر یک از مولفه‌های تحقیق چقدر حساس هستند و به آن اهمیت می‌دهند. اهمیت و انتظارات کارکنان بانک در سه طیف حساس با نمره (۶%-۱)، نیمه حساس با نمره (۳% تا ۶%) و غیر حساس با نمره (۰تا ۳%) تعریف شده است. اما بعد عملکرد مربوط به شرایط موجود مولفه‌ها در بانک می‌باشد.
این بعد نشان می‌دهد که وضعیت موجود بانک چگونه است. عملکرد بانک در سه طیف ضعیف (۰تا ۵/۲)، متوسط (۵/۲ تا ۵/۳) و قوی (۵/۳ تا ۵) مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین، می‌توان از این ماتریس به دو نتیجه مهم دست یافت:
اینکه کارکنان این بانک نسبت به چه شاخص‌هایی حساس هستند؟ و دیگر اینکه، کارکنان بانک در وضع موجود در زمینه شاخص‌ها چگونه هستند و چه نوع عملکردی دارند؟
شکل ۵-۲- وضعیت‌ شاخص‌های هوش معنوی
شکل شماره ۵-۲ وضعیت شاخص‌های هوش معنوی را در ماتریس اهمیت-عملکرد نشان می‌دهد. همان‌طور که مشاهده می‌شود، تمام شاخص‌ها از اهمیت زیادی برخوردار هستند و نیز تمام آن‌ها در قسمت قوی قرار گرفته‌اند. این ماتریس این واقعیت را می‌رساند که اندازه شاخص‌های هوش معنوی در نمونه مورد نظر بالا بوده یا به عبارتی افراد نمونه دارای سطح بالایی از هوش معنوی بوده‌اند. همچنین، تمام شاخص‌های هوش معنوی از نظر افراد نمونه دارای اهمیت بالایی است و کوچکترین تغییری در هریک از شاخص‌ها، ممکن است نتایج تحقیق را دستخوش تغییر قرار دهد.

منابع پایان نامه در مورد بررسی رابطه بین سبک های … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

۸-سبک های تفکر دارای ویژگی “جامعه پذیری”می باشد.
۹-سبک های تفکر در طول زندگی تغییر می کنند.
۱۰-سبک های تفکر قابل ” اندازه گیری ” هستند.
۱۱-سبک های تفکر “قابل آموزش”هستند.
۱۲- ارزش گذاری سبک های تفکر در بعد زمان، نسبی است.
۱۳- ارزش گذاری سبک ها از نظر بعد مکانی امری نسبی است
۱۴- درستی و نادرستی سبک های تفکر امری نسبی است .
۱۵- تناسب بین سبک تفکر و سطوح مختلف توانایی ،امری پیچیده است (میرزایی،۱۳۸۷،ص۳۹).
۲-۹- عوامل موثر تحول در سبک تفکر
۲-۹-۱- فرهنگ
اولین عاملی که در تحول سبک های تفکر و یادگیری, فرهنگ است(هیز و مور[۱۲],۱۹۹۷). بعضی فرهنگ ها به بعضی از سبک های تفکر بیشتر اهمیت می دهند. برای مثال در در آمریکای شمالی بیشتر تاکید روی نوآوری و ایجاد فرصتهای مناسب باعث می گردد که سبک های قانونگذار و آزاداندیش حداقل در میان بزرگسالان اهمیت بیشتری داشته باشد. جوامع دیگر مانند ژاپن با توجه به تاکید شان بر حفظ سنتها و همنوایی و همرنگی جامعه, احتمالا بیشتر روی سبک های تفکر اجرایی و محافظه کارانه تاکید دارند. جامعه ای که بر همنوایی و آداب و رسوم و سنن تاکید دارد, دچار ایستایی می شود. زیرا اعضاء خود را به این نوع سبک های تفکر وادار می کند و در برخی از فرهنگ ها به کودکان از سالهای اولیه آموزش می دهند که در مورد اعتقادات مذهبی و حکومت سوال نکنند. برای مثال در کشور کره جنوبی و چین نتیجعه سوال کردم درباره حاکمیت, حبس و زندان است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

به اعتقاد استرنبرگ سبکهای تفکر همان مواردی است که به آن اهمیت داده می شود. بعضی گروه ها تفکر ابداعی آزاداندیشانه را تشویق می کنند که باعث خلق تفکر خلاق و منجر به اخذ جایزه در زمینه دستاوردهای خلاق می شود.
فرد گرایی- جمع گرایی متغییر دیگری است که در بین فرهنگ ها مختلف متفاوت است این متغییر به عنوان عامل اصلی در درک تفاوتهای مهم در ارزشهای بین فرهنگ ها کاربرد وسیعی دارد. اعضاء فرهنگهای فردگرا خود را دارای وجودی مستقل و مجزا از دیگران فرض می کنند اعضاء فرهنگهای جمع گرا خود را در مقابل با دیگران می بینند, در این فرهنگ ها افراد اهمیت زیادی برای تقشهای کنش اجتماعی که فرد را به گروه بزرگتر مرتبط می سازد, قائلند. افراد جمع گرا معتقدند که باید نیازهایشان با آنچه برای دیگران اهمیت دارد, همسو باشد, فرد جمع گرا برای رسیدن به خود کنترلی به سوی دیگران سوق می یابد و در قبال موفقیتهای دیگران مسب اعتبار می کند و از شکست آنان احساس گناه می کنند, افرادی که در فرهنگهای فردگرا زندگی می کنند, این ویژگی ها را کمتر بروز می دهند( استرنبرگ, ,۱۳۸۰, ص۱۴۷و۱۴۸).
۲-۹-۲- جنسیت
دومین متغییری که به صورت بالقوه در سبک های تفکر نقش دارد, جنسیت است. افراد طوری که تصور می شوند باید باشند تربیت می شوند و براساس تصورات خودمان با آن ها رابطه برقرار می کنیم نه براساس واقعیت.
صفات نشانگر تفاوت در سبک هایی است که ما آن را در مردها بیشتر از زنان تقویت می کنیم, به طور خاص مردها بیشتر برای سبک تفکر قانونگذار, درون گرا و آزاداندیش تشویق می شوند. آنچه که به عنوان رفتار مطلوب یا حداقل رفتار قابل قبول می تواند در نظر گرفته شود, در زنان و مردان متفاوت است.این دلیل غیر رسمی و خوب برای این حقیقت است. از لحاظ تفکر اجرایی زنان و مردان خود را با انتظارات متفاوتی روبرو می بینند.
در برخی از سازمانها, زنانی که شایستگی بالایی داشته باشند برای ارتفاء مرتبه نادیده گرفته می شوند. تفاوت های موجود بین سبک تفکر زنان و مردان به ترتیب اجتماعی آنان در فرهنگی که در آن متولد شده اند بر می گردد. بدین ترتیب که افراد کمتر از آن آگاه هستند, به عنوان مثال از هنگام کودکی رفتار با پسران و دختران متفاوت است. چنین مواردی نشان دهنده سیستم ارزشی متفاوت در مورد تشویق دو جنس است (استرنبرگ,۱۳۸۰ ,صص۱۴۹-۱۵۱).
یافته های پژوهش امیدوار و چاری (۲۰۰۸)به منظور بررسی سبک های تفکر در دانشجویان نشان داد که در بین سبک های تفکر, تنها در سبک قانونی بر حسب جنسیت تفاوت معنی داری وجود دارد اما یافته های پژوهش جهانشاهی و ابراهیمی قوام (۲۰۰۶) که به بررسی رابطه بین سبک تفکر با متغییرهایی چون جنسیت و میزان تحصیلات پرداخته بودند, نشان داد که بین جنسیت و سبک های تفکر احرایی, قضایی, جزیی,کلی, محافظه کارانه و همچنین بین سطح تحصیلات با سبک تفکر قانونی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج پورکیانی و شاهیلو (۲۰۱۰) هم که به بررسی سبک تفکر مدیران مدارس پرداخته بودند نشان داد که بین سبک های تفکر مدیران بر حسب سطح تحصیلات تفاوت معناداری وجود دارد.اما بین سبک های تفکر بر حسب جنسیت و سابقه ی خدمت تفاوت معنی داری مشاهده نشد(جلایر,۱۳۹۱,ص۴۸).
۲-۹-۳- سن
سومین متغییر سن است. قانونگذارانه معمولا از سنین نوباوگی و پیش دبستانی پرورش می یابد. این ویژگی جهت پرورش خلاقیت به طور نسبتا آزاد و سازمان نایافته در مراحل پیش دبستانی و در محیط خانه انجام می شود. زمانی که کودکان مدرسه را آغاز میکنند, دوره پرورش قانونگذارای به شدت محدود می شود. از کودکان انتظار می رود که خود را با ارزشهای شکل گرفته در مدرسه هماهنگ کنند. دوران انتخاب موقعیت پیش دبستانی که در آن کودک انتخاب می کرد که چه کاری را چطور انجام دهد, به سر می آید. بعضی وقت ها میگوییم که کودکان در مدارس خلاقیت خود را از دست می دهند. در واقع آنچه آنها از دست می دهند سبک تفکری است که عملکرد خلاق را به وجود می آورد برای مثال مقالات ارائه شده و طرح های پیشنهادی از سوی محققان سالهای آخر مانند طرح های افرادی که در سال اول هستند به یک شیوه بررسی نمی شوند.
در واقع تفاوتها مربوط به شایستگی افراد نیست بلکه مستقیما به موارد مختلفی مربوط می شود که در شغل مورد نظر مورد توجه قرار می گیرد.ولی رفته رفته ممکن است در کوتاه مدت, متفاوت باشد برای مثال کاری که دارای قانونمندی و آزادی زیادی است, در بدو امر ممکن است مورد پذیرش افراد قرار نگیرد. ولی رفته رفته ممکن است تبدیل به شغلی شود که ماهیت آن تغییر کرده و بیشترین پاداشها را دریافت می کند (استرنبرگ,۱۳۸۰, ص۱۵۲-۱۵۴).
۲-۹-۴- سبک های تفکر والدین
چهارمین متغییر سبک های تفکر والدین است آنچه مورد توجه و تشویق والدین قرار می گیرد, احتمالا در سبک های تفکر فرزندان منعکس می شود. آموزشهای مذهبی بیشتر از طریق والدین به فرزندان ارائه می شود و کمتر خود بچه ها آن را دنبال می کنند والدین می توانند بر رشد شیوه تفکر کودکان موثر باشند. برخی مذاهب با توجه به تجربه جهان امروز سوال کردن و مواجه شدن با مسائل را نسبت به سایر مذاهب تشویق می کنند ( استرنبرگ,۱۳۸۰,صص ۱۵۴و۱۵۵).
خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را به وجود می آورد.کودک در خانواده پندارهای اولیه را فرا می گیرد و از لحاظ ذهنی رشد می یابد, شیوه های سخن گفتن را می آموزد, و سرانجام نگرش هایش شکل میگیرد. بر سبک های تفکر فرزندان اثر گذار باشد(جلایر,۱۳۹۱,ص۳۸).
۲-۹-۵- مدرسه و شغل
آخرین متغییر موثر در رشد سبکهای تفکر, دوران مدرسه و نهایتا شغل است. مدارس و مشاغل مختلف مشوق سبک های متفاوتی در انسان هستند موسس یک کمپانی به طور متفاوتی نسبت به یک کارگر خط تولید تشویق می شود. همانطور که افراد برای دنبال کردن زندگی ممکن است با توجه به نظام پاداش خود جنبه هایی از سبک های تفکر را تشویق یا محدود کنند.
به طور متوسط مدارس در اکثر نقاط جهان احتمالا سبک تفکر اجرایی, جزئی نگر و محافظه کارانه را تشویق می کنند. دانش آموزانی با هوش تلقی می شود که هر چه به آنان گفته می شود به درستی انجام می دهند. مدارس خود را عامل اجتماعی کننده تلقی می کنند. ولی کودکان چگونگی تفکر درباره امور و انجام آن را از طریق فرهنگ می آموزند.
این امر نسبتا نادر است که استقلال عقلایی تشویق شود مگر اینکه در بالاترین سطح تحصیلی مانند فارغ التحصیل در درجه دکتری. هر چند حتی در این سطح نیز تفکر قانونگذار به طور خاص تشویق نمی شود( استرنبرگ,۱۳۸۰,ص۱۵۵).
۲-۱۰- تعریف نوآوری
وقتی تحولات شتاب می گیرند، بر پدیده ها پیچیدگی و ابهام حاکم می شود و سیستم ها از حالت تعادل خارج می شوند وضعیت بحرانی شده و دیگر قانونمندی مرسوم بر پدیده ها حاکم نیست (فقیهی فرهمند،۱۳۸۲،ص۱۱).
با چنین شتاب روزافزون تحولات و دگرگونی ها در دنیای کنونی، فرایند تغییر و تحول مستمر از عمده ترین جریان های حاکم بر حیات بشری شده است. از این رو شرکت های و سازمان هایی که خواهان ایجاد یا حفظ مزیت رقابتی هستند، مجبورند که انعطاف پذیر و پذیرای تغییرات باشند. در چنین دوره ای نوآوری، تکیه گاه اصلی سازمان ها است ( میر کمالی و چوپانی، ۱۳۹۰،ص۱۶۱).
نوآوری ایده یا تولید نوآوری از دیدگاه راجرز(به نقل از منطقی ۱۳۸۰)، ناظر به روش یا موضوعی است که ازنظر فرد، جدید تلقی می شود. جدید بودن ایده به اولین کاربر و یا کشف آن بستگی چندانی ندارد. پس جنبه تازگی یک نوآوری را می توان با توجه به دانش ،گرایش یا تصمیم در کاربرد آن توجیه کرد. منطقی(۱۳۸۴) در یک جمع بندی معتقد است: نوآوری نتیجه ابتکار و بهره برداری از آن است. امروزه ، محققان اجرای نوآوری را فرایند پیچیده ای می دانند که افراد، سازمان ها و جوامع و همچنین عوامل سیاسی ، اقتصادی- اجتماعی، روشن شناختی و دیگر سازمان ها را شامل می شود. منطقی روند به کارگیری دانش را ، حرکت از یک دیدگاه ساده و فعلی به سمت رویکردی تبادلی و پویاتر معرفی کرده است. از این رو نوآوری عبارت است از فراهم آوری چیزی که در مقایسه با ساخت های ذهنی حاصل از عادات متفاوت باشد(تورانی و همکاران،۱۳۹۱،ص۱۰).
«هالت »اصطلاح نوآوری را دریک مفهوم وسیع به عنوان فرایندی برای استفاده از دانش یا اطلاعت مربوط به منظور ایجاد یا معرفی، چیزهایی تازه و مفید به کار برده است .«وارکینگ»نیز توضیح میدهد که نوآوری هر چیزه تجدید نظر شده است که طراحی و به حقیقت در آمده باشد وموقعیت سازمان را در مقابل رقبا مستحکم کند و نیز یک برتری رقابتی بلند مدت را میسر سازد؛ به عبارتی نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال وبه اجرا رساند. «الوانی »می گوید: نوآوری یا ابداع،کار بردی وعملی کردن افکار واندیشه های نو وبدیع ناشی از خلاقیت است. «البر شیت »بیان می کند : نوآوری، تبدیل خلاقیت (ایده ی نو ) به عمل ویا نتیجه (سود) است. «رابینز»می گوید نوآوری، فرایند فزآینده ی خلاق وتبدیل آن به محصول، خدمات وروشهای جدید عملیات است( شایق ،۱۳۹۰،ص۷۹).
در خصوص نوآوری امام صادق(ع)می فرمایند «من دوست دارم که آدمی دارای حرفه وفنی(نو)را ببینیم که به دنبال کار وکسب روزی باشد . پیامبر اکرم(ص)نیز درجه فرد نوآور را بالاتر برده و خداوند را نیز علاقه مند به او می داند و می فرمایند: «خداوند بنده مومنی را دوست دارد که در حرفه و پیشه جدیدی باشد(نهج البلاغه،ص۷۵۰به نقل شاه حسینی،۱۳۸۸ ،ص۵۵و۵۶).
۲-۱۱- تفاوت خلاقیت و نوآوری
مفاهیم خلاقیت و نوآوری مشابه هم به نظر می رسند حقیقت نیز چنین است هر دو مفهوم ارتباط نزدیکی به هم دارند چرا که هر دو به ایجاد ایده و پدیده جدید معطوف هستند با این تفاوت که خلاقیت به عنوان عامل فردی، ذهنی و درونی، ریشه نوآوری محسوب می شود(رمضانی، ۱۳۸۸،ص۲۰).
اندیشمندان در تعریف هایی از خلاقیت و نوآوری بدست می دهند بر تمایز بین این دو مفهوم تاکید می کنند. «اسلیکوف»تفاوت خلاقیت و نوآوری را این چنین بیان می کند: خلاقیت دانه و نوآوری گیاه و ثمره ی آن است«البر شیت» خلاقیت را فعالیت ذهنی وعقلایی برای وجود آوردن ایده ای جدید و بدیع میداند، حال آنکه نوآوری را معنای تبدیل خلاقیت به عمل یا نتیجه قلمداد می کند. او نوآوری را عملیات و مراحل مورد نیاز برای نتیجه گیری یک فکر بکر و واقعیت جدید میداند. ولی توانایی تبدیل آنها را به نوآوری نداشته باشد؛ ازاین رو فرد نوآور غالبأ خلاق است ولی افراد خلاق الزاما نوآور نیستند. همچنین «رزتعلد وسروو» ماهیت خلاقیت با اختراع را نوآوری به وسیله ی معادله ی زیر تفکیک کردند:
انتفاع+اختراع+مفهوم=نوآوری( شایق،۱۳۹۰،ص۸۰).
در حقیقت، نوآوری بیشتر جنبه عملی دارد. در حقیقت، نوآوری محصول نهایی عمل خلاقیت است. خلاقیت پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو است در حالیکه نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است. به عبارت دیگر ، خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه های نو، ذهنیت های جدید و فکر تازه است ولی نوآوری به معنای کاربردی ساختن و به محصول و تولید رساندن آن افکار نو و ذهنیت جدید است. خلاقیت حاصل بدیعیت و تازگی است و نوآوری به کارگیری این تازگی در جامعه است به ساده ترین زبان خلاقیت تازگی ایجاد شده و نوآوری تازگی منتقل شده است(الینیک, ۱۳۸۵,ص۱۱۸).
بنابراین، خلاقیت لازمه و زیرساخت نوآوری است و تحقق چیزی نو وابسته به خلاقیت می باشد. در واقع خلاقیت بستر رشد و پیدایی نوآوری است. در این باره کونتر(۱۹۸۸)معتقد است که نوآوری بکارگیری ایده های نوین ناشی از خلاقیت است و میگوید: نوآوری می تواند محصولی جدید یا راهی برای انجام کاری باشد؛در حالی که خلاقیت توانایی و قدرت ایجاد فکر یا ایده جدید است.
خلاقیت=استعداد+تخیل+تجسم+ تفکر
نوآوری= اقدام و ایجاد محصول+ تفکر+ توجه+ استعداد( امیر حسینی،۱۳۸۹،ص۱۲و۱۳).
از خلاقیت تا نوآوری غالبا راهی طولانی در پیش است و تا اندیشه ای نو به صورت محصولی یا خدمتی جدید در آید زمانی طولانی می گذرد و تلاشها و کوشش ها و کوشش های بسیار به عمل می آید.گاهی ایده و اندیشه ای نو از ذهن فرد می تراود و در سالهای بعد آن اندیشه ی نو به وسیله ی فرد دیگری به صورت نوآوری در محصول یا خدمت متجلی می گردد.
خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه های نو دارد و نوآوری به معنای کاربردی ساختن آن افکار نو و تازه است، به طور خلاصه با در نظر گرفتن نظریات فوق می توان چنین گرفت که خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله ی وجود داشته و یا عبارتی به معنای دلالت بر «پیدا کردن» چیزهای جدید است هر چند که ممکن است به مرحله ی استفاده در نیاید. نوآوری به عنوان هر ایده ای جدیدی است که در بر گیرنده ی توسعه ی یک محصول، خدمات یا فرایند می گردد که ممکن است نسبت به یک سازمان، یک صنعت، یا ملت و یا جهان جدید باشد. این نوآوری ها به تغییر و انطباق بهتر سازمان با ایده های جدید منجر می شود (شایق،۱۳۹۰،ص۸۱).
۲-۱۲- نوآوری سازمانی
در عصر حاضر تقریبا جایی که فاقد سازمانی باشد نمی توان یافت. اما جالب آنکه فرایند ایجاد و تکاثر آنها طی قرن گذشته به قدری آرام اتفاق افتاد که توجه خاصی را به خود معطوف نساخت. غلبه سازمانها بر همه شئون زندگی ما یکی از دلایل اهمیت آنهاست اما دلایل دیگری نیز برای اهمیت سازمان ها وجود دارد. اخیرا سازمان ها به مراتب بیش از گذشته منشا مصائبی که دامن جامعه معاصر ما را گرفته است قلمداد می شوند( رحمان سرشت ،۱۳۸۶،ص۱۸).
به همین دلیل نوآوری به عنوان مسئله ای مهم برای افراد، نهاد ها و روی هم رفته ، برای همه ی جوامع دلیل ارتباط آن با انعطافپذیری و تولید بسیار مهم و اساسی است(رانکو[۱۳]،۲۰۰۴).
نوآوری سازمانی،اختراع تازه ای از دانش یا توسعه ی اطلاعات تازه نظیر مفهوم ، تئوری یا فرضیه است. به عبارت دیگر نوآوری سازمانی به معنای چیزی جدید برای استفاده می باشد. نوآوری سازمانی مستلزم تبدیل ایده ها به اشکال قابل استفاده ی سازمانی است و این ایده برای پیشبرد عملکرد سازمانی مورد استفاده قرار میگیرد( دامن پور و گوپالا کریشنان,۲۰۰۱,ص۶۵).[۱۴]
در جهان پیچیده و پر شتاب امروز، عوامل بی شماری بر تغییر و تحولات سازمان اثر می گذارد. چهار عامل عمده،که حداکثر اثر را بر سازمان ها وارد می آورند عبارتند:

    1. فشار شدید رقابت جهانی ۲- محو شدن مرز و بوم بازار تجارت ۳- شتاب تکنولوژی ۴- دگرگونی سریع در ارزش و نحوه زندگی مصرف کنندگان کالا

دانلود پایان نامه با موضوع بررسی تاثیر بازاریابی اجتماعی در وفاداری مشتریان مطالعه موردی بانک قرض الحسنه مهر … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

۲-۲-۶-۱۰- بازاریابی اجتماعی راهبردی
راه های زیادی برای اجرای بازاریابی اجتماعی راهبردی وجود دارد. یک رویکرد را که در محیط غیر انتفاعی موفقیت چشمگیری به دست آورده است، در نمودار ۲-۵ توصیف شده است. این فرایند از کار قبلی برا ی مؤسسه راه متحد آمریکا و برای انجمن سرطان آمریکا اقتباس شده است. این فرایند از بسیاری جهات نیز بازتاب اندیشه های ویلیام اسمیت از آکادمی توسعه آموزشی است. در این فرایند، کار بازاریابی راهبردی به شش مرحله تقسیم شده است (اندریسین، ۱۹۹۵).

۱- گوش دادن: تحلیل گسترده سوابق، شامل گوش دادن دقیق به مشتریان هدف؛
۲- برنامه ریزی: تعیین مأ موریت، اهداف کلی و جزئی بازاریابی و تعریف راهبرد بازاریابی اصلی؛
۳- سازمان دادن: ایجاد یک سازمان بازاریابی، روش ها، معیارها و مکانیزم های بازخورد برای اجرای راهبرد اصلی؛
۴- پیش آزمایی: امتحان کردن عناصر کلیدی برنامه مانند راهبرد بازاریابی اصلی؛
۵- اجرا: به اجرا گذاشتن راهبرد ها؛
۶- پایش : پیگیری پیشرفت برنامه ( شامل گوش دادن بیشتر به مشتریان) و در صورت لزوم تعدیل و اصلاح راهبرد و تاکتیک ها.
شکل ۲-۵- بازاریابی اجتماعی راهبردی( نیازی و منتظری، ۱۳۹۱)
به دو ویژگی این فرایند باید اشاره کرد:
۱- این فرایند واقعا مستمر است، نه یک فعالیت یک طرفه با یک آغاز و پایانی عالی. این بیشتر یک مارپیچ صعودی است( اسمیت، ۱۹۹۳)[۲۲] که در آن طراحان گوش می دهند، برنامه ریزی می کنند، سازمان می هند، پیش آزمایی می کنند، اجرا می کنند، … و بی وقفه به این کار ادامه می دهند. این فرایند تکراری است، و در هر گردش، یک دنده به بالاتر می رود. با راهبرد خوب، این مارپیچ یا باز گردش یک فرایند بی وقفه است.
در واقع تمایل به آزمودن و تجربه کردن مداوم و اصلاح مستمر، یک ویژگی کلیدی رویکرد بازاریابان بخش تجاری به بازاریابی است.به قول دست اندر کاران جنرال موتورز، این مسابقه خط پایان ندارد.
۲- مشتریان، اصل هستند. مشتریان همواره بخشی از این فرایند هستند. این فرایند با مطالعه مشتریان و نیازها، خواسته ها و برداشت های آنان آغاز می شود. راهبرد هایی پدید می آورد که به شدت تحت تأ ثیر آموخته های قبلی است. عناصر کلیدی برنامه را با مشتریان هدف می آزماید و سپس وارد مرحله اجرای تمام عیار می شود و سر انجام، اجرا همواره تلاش هایی را برای پایش نحوه تأثیر گذاری واقعی راهبردها و تاکتیک ها در مخاطبان هدف در پی دارد.
هفت مشخصه وجود دارد که راهبرد های اصلی بازاریابی اجتماعی اثر بخش و بی اثر را از هم متمایز می کند( کاتلر و اندر یسن، ۱۹۹۱).
۱-مشتری محور است. کانون اصلی توجه در آن، تأمین نیازها و خواسته های مخاطبان هدف آن است. برای آن طراحی نشده است که برنامه ای را تبلیغ کند که بازاریاب اجتماعی فکر می کند باید تبلیغ شود.
۲- آینده نگراست. یعنی آینده ای را برای برنامه تعیین می کند که به مخاطب احساس روشنی در مورد هدف و دستاوردهای مورد نظر برنامه پس از دستیابی به موفقیت منتقل می کند.
۳- موجب متمایز شدن برنامه از رقبای کلیدی آن می شود. بازاریاب اجتماعی خود را شاخص می کند و به بازارهای هدف خود دلایل منحصر به فرد برای پذیرفتن انجام اقدام های مورد نظر خود ارائه خواهد کرد.
۴ – در دراز مدت و در مواجهه با تغییرات بازار و شرایط رقابت پایدار می ماند.راهبردها در خلأ اجرا نمی شوند. اگر قرار است موفق شوند باید انتظار تغیی را داشته باشند و آماده پاسخ دادن به آن شوند.
۵- به سادگی منتقل می شود. عناصر محوری راهبردها، ساده و واضح خواهند بود، به نحوی که هم مخاطبان هدف و هم کارکنان برنامه درک بدون ابهامی از ماهیت راهبرد و ضرورت پشتیبانی از آن شوند.
۶- ایجاد انگیزه می کند. یک راهبرد اصلی موفق، مشارکت مشتاقانه کسانی را نیاز دارد که باید آن را اجرا کنند. اگر یک راهبرد « کاری مثل همه کارهای دیگر»( یک برنامه شبیه برنامه های متعدد دیگر ) باشد یا آرمان ها و اهداف آن غیره واقع گرایانه باشد، نخواهد توانست ایجاد انگیزه کند.
۷- انعطاف پذیر است. راهبرد اصلی باید با اندازه کافی گسترده باشد تا امکان تنوع در راه های اجرای آن توسط افراد و در برنامه های مختلف وجود داشته باشد. نباید چندان سخت و آشتی ناپذیر باشد که نتوان آن را در مواقع ضروری پیش بینی نشده با وضعیت تطبیق داد.
۲-۲-۶-۱۱- آمیزه بازاریابی اجتماعی
آمیزه بازاریابی نشان می دهنده عناصر مدیریت بازار یابی است که قابل کنترل و دستکاری توسط مدیران بازاریابی به منظور دستیابی به حداکثر منفعت است. مشکل بازاریابی اجتماعی نامشهود بودن محصولات آن در مقایسه با محصولات بازاریابی تجاری است. بنابراین به راحتی نمی توان آمیزه بازاریابی تجاری را به بازاریابی اجتماعی، بدون ایجاد تغییرات مفهومی استراتژی و تغییرات عملی تاکتیک های ترکیبی انتقال داد. در زیر عناصر بازاریابی اجتماعی را بررسی می کنیم:
محصول محصول در مفهوم بازاریابی به طور کسترده تر به معنی مجموعه ای از مزایا که بازاریاب برای مبادله به بازار عرضه می دارد می باشد. بنابراین محصول می تواند اشیاء، خدمات، ایده ها ویا رفتار ها باشد. محصول در بازاریابی اجتماعی می تواند ایده ها، شیوه ها و در برخی موارد، اشیاء ملموس، ویا ترکیب از هرسه باشد. نمودار زیر عناصر اصلی محصول بازاریابی اجتماعی را نشان می دهد:
محصول اجتماعی
ایده
شیوه
هدف ملموس
باور و اعتقادات
عمل
نگرش
رفتار
ارزش
شکل ۲-۶- عنا صر محصول اجتماعی مأخذ ( کاتلر و روبرتو،۱۹۸۹)
قیمت: آنچه که مشتری می پردازد تا محصول مورد نظرش را بدست آورد، قیمت نام دارد. قیمت یک محصول ممکن است پول باشد و یا ممکن است عوامل دیگری مانند صرف زمان، انجام سعی و تلاش و یا حتی بروز اضطراب و نگرانی درخریدار باشد.
برای این که استقبال از یک محصول یا خدمت افزایش یابد باید قیمت محصول از منافع حاصل از آن کمتر باشد. البته باید توجه داشت که پایین بودن قیمت (مانند ارائه رایگان بعضی از خدمات و محصولات) ممکن است در ذهن مشتری کیفیت پایین محصول را تداعی کند و برعکس قیمت خیلی بالا هم تمایل مشتری را برای استفاده از آن کاهش دهد.
مکان(توزیع): مسیری که با کمک آن محصول یا خدمت به دست مشتری می رسد، به عبارت دیگر فعالیت هایی که انجام می شود تا محصول یا خدمت مورد نظردر دسترس مشتریان قرار گیرد، قسمت سوم آمیزه بازاریابی است.در مورد یک محصول قابل لمس، مصداق مکان سیستم توزیع است در حالی که در یک محصول یا خدمت غیرقابل لمس، کانال هایی که از طریق آنها اطلاعات و آموزش به مشتریان می رسد، مکان را شامل می شود.
ترویج: این بخش از آمیزه بازاریابی را گاه به اشتباه معادل کل بازاریابی اجتماعی می دانند. در حالی که چنین برداشتی درست نیست. ترویج تنها بخشی از آمیزه بازاریابی است و شامل استفاده از مجموعه تبلیغات، روابط عمومی، حمایت های رسانه ای، ارتباط فردی وفعالیت هایی از این قبیل است که محورآن خلق نیاز و تداوم آن برای مصرف محصول یا خدمت توسط مشتری است.
برای ترویج یک محصول باید کانال های اطلاع رسانی مناسب انتخاب شوند و عناصرمهمی چون تازگی و شگفت انگیزی مدنظر قرار گیرد تا تاثیر آن بیشتر شود.
ترویج شامل فعالیت هایی است که ارائه دهنده خدمت یا تولیدکننده محصول انجام می دهدتا بتواند در مورد ارزش محصول یا خدمت خود اطلاعات مفیدی به مشتری بدهدو مشتریان را تشویق کند تا آن محصول را بخرند.
اخیراً علاوه بر چهار عنصر کلیدی فوق، مفاهیم دیگری را هم به مجموعه “آمیزه بازاریابی” به ویژه در عرصه بازاریابی اجتماعی اضافه کرده اند:
عمومیت:[۲۳] در بازاریابی اجتماعی که مخاطبین متفاوتی مد نظر هستند و توجه به آنها برای کسب موفقت ضروری است، شناسایی و توجه به گروه های داخلی(شامل آنهایی که در مراحل اجرا یا تصویب برنامه درگیرهستند) و گروه های خارجی(شامل گروه مخاطب، مخاطبین ثانوی، سیاستگذاران و دروازه بانان) درگیر در برنامه بازاریابی اهمیت بسیاری دارد.
شراکت:[۲۴] برای موثر واقع شدن برنامه نیاز است تا تیمی متشکل از کلیه سازمان های جامعه که اهدا مشابه (نه الزاما اهداف یکسان) دارند، در کنار هم قرار گیرند.
سلسله منابع:[۲۵] دلیل هزینه بالای برنامه های بازاریابی اجتماعی، این هزینه ها را باید از محل های مناسب از جمله کمک های دولتی، بنیادها، هدایا واز این قبیل تامین کرد .در این میان باید دقت کرد که تامین این منابع به اصول کلی و جامعه محور این دیدگاه لطمه نزند.
سیاست گذاری:[۲۶] تداوم تغییر رفتار اجتماعی تنها با تغییر در سیاست های جامعه امکان پذیر است و در این عرصه حمایت رسانه ای مکملی موثر برای بازاریابی اجتماعی محسوب می گردد. توجه به این عناصرتشکیل دهنده آمیزه بازاریابی، که امروزه از شکل سنتی پیشین خود خارج شده وگسترش پیدا کرده است، موفقیت یک برنامه بازاریابی اجتماعی را تضمین خواهد کرد( نیازی و منتظری، ۱۳۹۱).

دانلود پایان نامه با فرمت word : دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع بررسی رویکردهای نوین ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

از این روند برخی به عنوان “خودگردانی مخاطب” نام می برند که در آن، متن با بستر قابل تغییر به بستری تکنولوژیک تبدیل می شود و در تمام مراحل مصرف رسانه ای، مخاطب روی متن تسلط دارد. البته برخی دیگر معتقدند این خود گردانی مخاطب به نوعی به هم ریختن همه چیز است که مسلما منظورشان همان جریان دروازه بانی و ساختار سنتی ارتباط دارد.
« وینتون سرف[۱۸۴] » که از او در محافل جهانی با عنوان « پدر وب» یاد می کنند، تحول وب از نسل ۱ به ۲ را نتیجه ی مستقیم تغییر رفتار کاربران وب دانسته است. امروزه دنیای وب و خدمات مبتنی بر آن در مسیر هویت بخشی به مخاطب و نزدیکی هر چه بیشتر فضای مجازی با زندگی انسان ها در فضای واقعی یا فیزیکی است.
با پیدایش رسانه های نوین و رسانه های تعاملی، فرایند ارتباطی مانند ارتباطات جمعی ( فرد به توده ) نیست، بلکه رسانه ها اکنون ارتباطات میان فعالان را ( هم به صورت « یک به یک » و هم « چند به چند») آسان ساخته اند و زمینه ی چنین ارتباطاتی را فراهم کرده اند.
آنچه در مجموع باید عنوان کرد این است که با پیدایش رسانه های جدید و مطرح شدن مفهومی با نام کاربر، نظم سابق رسانه های کلاسیک و مفهوم مخاطب کاملا برهم خورده است. کاربران رسانه های اجتماعی، عناصری بسیار فعال در فرایند ارتباطی هستند که در آن واحد که محتوایی را تولید می کنند، درهمان لحظه مصرف کننده ی محتوایی نیز هستند.
به عبارتی ما در رسانه های اجتماعی و بالاخص شبکه های اجتماعی مجازی، با کاربرانی مواجه ایم که در آن واحد هم تولید کننده و هم مصرف کننده ی محتوای ارتباطی هستند. این شبکه ها به کاربران خود این امکان را می دهند که خودشان وارد عرصه اطلاع رسانی شوند و خبرهای تازه بدهند و یا از خبرهای موجود، روایت دیگری را عرضه کنند. در این شبکه ها ما دیگر مانند ساختار رسانه های کلاسیک شاهد سلسله مراتب عمودی در روند تولید پیام ها نیستیم. تمرکز تولید محتوا از دست عده ای از افراد خاص، خارج و سرعت و پیوستگی در فرایند ارتباطات ایجاد شده است. اگر در رسانه های کلاسیک در مراحل سلسله های مختلف، دروازه بان های متعددی وجود داشت، اکنون هیچ دروازه بانی جر کاربر در تولید محتوا وجود ندارد و می توان گفت مفهوم دروازه بانی جز کاربرد در تولید محتوا وجود ندارد و می توان گفت مفهوم دروازه بانی خبری که کورت لوین برای نخستین بار مطرح و وایت از آن استفاده کرد ، در رسانه های اجتماعی از بین رفته است. کاربر خود هم تولید کننده است هم دروازه بان خبر و هم مصرف کننده.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بازخورد در این رسانه ها آنی است. به محض تولید محتوایی توسط کاربر، دوستان و افراد حاضر در لیست با ارائه ی نظرات خود در قالب کامنت های مختلف، بازخورد سریعی به پیام تولید شده شان می دهند. الگوی ارتباطی در رسانه های جدید، افقی است و دولت و مقررات حقوقی نمی توانند مانند رسانه های کلاسیک آن را کنترل و مقررات گذاری کند. در مقایسه با رسانه های قدیم، کاربران در مقایسه با مخاطبان، فرصت های برابری برای دسترسی به رسانه های جدید به عنوان فرستنده، دریافت کنند، تماشاگر یا مشارکت کننده در فرایند ارتباطات دارند.
پیدایش این حوزه ی جدید، چالشی به نام « مخاطبان متغیر » را ایجاد می کند و این سوال اساسی در حقیقت مطرح می شود که با ورود عنصری تا این حد فعال که همزمان فرستنده و گیرنده ی پیام است، آیا مدل های ارتباطی گذشته را دستخوش تغییر می کند؟ آیا پژوهشگران مخاطبان در رسانه های تعاملی باید سنت ها و شیوه های جدیدی را برای شناخت کاربران اتخاذ کنند؟ آیا پیدایش و رشد سریع این مفهوم، سبب مهجور شدن مفهوم مخاطب می شود و باید چرخ پژوهش ارتباطات و رسانه ها را مجددا اختراع کنند؟
۲-۷ پیشینه تحقیق
همانطور که از عنوان تحقیق بر می آید، رویکرد های نوین رسانه ای در زمان معاصر مورد بررسی است، لذا به علت معاصریت این امر منابع مکتوب در این زمینه در دسترس نبوده و یا در محدوده ی مقالاتی پراکنده و نقد هایی کوتاه می باشد. بنابراین مطالب ارائه شده ای که از منابع مکتوب و کتب مرجع استخراج شده اند، بسیار محدود و با جستجوی بسیار صورت گرفته اند. بدیهی است که اینگونه تحقیقات با این دسته عناوین که حاکی از رویکرد های معاصر هستند، فاقد پیشینه ی وسیع بوده و همانطور که از واژه ی معاصر بر می آید ریشه ای در تاریخ و یا مطالعاتی با گستره ی وسیع نداشته و انجام تحقیقاتی همچون رساله ی پیش رو، در جهت پر کردن فضاهای خالی در رابطه با این موضوعات می باشد. باشد که توسط این تحقیق، برگی به این تاریخچه ی در دست تدوین، افزوده شود.
فصل سوم : روش شناسی تحقیق
مقدمه
از نیمه دوم قرن بیستم که استفاده های غیر تجاری از رسانه های تصویری روبه افزایش گذاشت، هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی به کشف امکانات جدیدی رسیدند. از ابزار هایی برای بیان ایده های خود استفاده کردند که تا آن زمان مرسوم نبود اما به رغم گسترش تکنولوژی در حال فراگیر شدن و جایگزینی بود. این ابزارهای جدید که همان رسانه های نوین امروزی هستند و ابزاری کاملا مناسب بودند برای هنر های مفهومی که به تازگی در حال پا گرفتن بود عبارتند از: هنر ویدئو[۱۸۵]، هنر اجرا یا پرفرمنس[۱۸۶]، هنر چیدمان یا اینستالیشن[۱۸۷]، هنر زمینی یا لند آرت[۱۸۸] ، هنر اینترنتی[۱۸۹] و… و گاه تلفیقی از این رسانه ها.
کم نیستند زنانی که در این عرصه درخشیدند و جایگاهی غنی تر برای این عرصه به وجود آوردند. در سرزمین ما ایران نیز شاهد هنرمندان زن معاصری هستیم که چه در زمینه ی ملی و چه بین المللی جای خود را یافته اند. شمار این عزیزان کم نیست اما در حجم این رساله تنها می توان به بررسی تنی چند از این هنرمندان پرداخت. سرکار خانم ها، رزیتا شرف جهان، ندا رضوی پور، بیتا فیاضی.
بررسی آثار این عزیزان مقایسه ای نبوده و به دنبال یافتن شخصی ارجح بر دیگران نیست. تنها با بررسی نوع برخورد این عزیزان با آفرینش آثارشان میتوان به نتایجی مفید و ارزنده دست یافت. این اطلاعات، چگونگی موضع گیری هنرمند زن ایرانی را در روند خلق اثر و همچنین ارتباطی که با رسانه های نوین برقرار کرده اند را مو شکافی می کند.
۳-۱ روش تحقیق
بنابر عنوان و موضوع انتخاب شده که مبنی بر رویکرد های نوین رسانه ای تنی چند از هنرمندان معاصر زن ایرانی است، لذا لازم دیده می شود که علاوه بر مطالعه ی مکتوبات، نقد ها و شرح و توصیفاتی که در رابطه با این هنرمندان، در گذشته صورت گرفته است، به انجام مصاحبه هایی حضوری و مستقیم با این هنرمندان نیز پرداخته شود. این مصاحبه ها و گفتگو ها با همکاری این هنرمندان صورت گرفته و در ارائه ی مطالبی هر چه موثق تر و نزدیکتر به واقعیت به این رساله یاری رسانده اند.
۳-۲ زندگینامه ها
رزیتا شرف جهان
کارشناسی ارشد پژوهش هنر از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران ۱۳۷۴، کارشناسی نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران۱۳۷۰، دیپلم مجسمه سازی از هنرستان هنرهای زیبا دختران تهران۱۳۶۰، عضو انجمن نقاشان ایران، مدرس دانشگاه، موسس و مدیر نگارخانه طراحان آزاد
” نقاشی برای من از چهارده پانزده سالگی و از زمانی آغاز شد که در کلاس های آزاد هنرستان هنرهای تجسمی به مرور خیلی جدی تر شد . انگیزه اصلی ام برای ثبت نام و تحصیل در هنرستان بیش از هر چیز دیگری فرار از نظام خیلی خشک و قاعده مند مدرسه بود . یعنی از زمان کودکی و از همان اولین سال های تحصیلی نفرت عجیبی از درس و کلاس و مدرسه داشتم و به هنرستان به عنوان یک مقر نگاه می کردم. مقری که خیلی سخت نیز فراهم شد. جامعه پذیرا نبود، همه فکر می کردند برای فرار از درس و به خاطر تنبلی به هنرستان رفته ای و تلاش برای آن که ثابت کنی این طور نیست . نه به خاطر تنبلی بلکه به دلیل تنفر از نظام بسته مدرسه ترجیحاً به هنرستان رفته ام و برای من این گونه شروع شد و بعد نیز همین طور ادامه پیدا کرده است. حالا برای خودم موضوع را این گونه جمع بندی می کنم که عکس العمل من در برابر مدرسه یک احساس نیاز به اعتراض و شکستن قوانین حاکمی است که می خواهد تو را تحت سلطه بگیرد. این میل برای من تاکنون قوی تر از چیزهای دیگر بوده و هست . در هنر نیز هر چیزی که به این میل نزدیک تر باشد بیشتر جذبم می کند. اگر قرار باشد که بین چنین گرایش هایی در هنر با هنر صرف و یا هر آنچه به زعم من در آن به جنبه دکوراتیو و یا صرفاً زیبایی توجه شده باشد ارزش گذاری کنم من برای هنر معترض ارزش بیشتری قائل هستم .”
رزیتا سال ۱۳۵۶ در رشته مجسمه سازی هنرستان دختران پذیرفته می شود. تفاوت هایی میان فضای هنرستان با دبیرستان هست. حداقل این که در هنرستان فراگیری نه از طریق حفظ کردن مفاهیم و به خاطر سپردن اطلاعات، بلکه در فضای نسبتاً آزاد تری و غالباً به شکل عملی و با کمک دست و ذهن اتفاق می افتد. بعد به مرور تو یاد می گیری در این عمل هر چه بیشتر ذهنیت خود را حضور دهی، ابداع کنی و به تولید اثری بپردازی که تعلق مادی و معنوی اش از آن تو هست و شرط اول چنین رویدادی نیز آزادی است. آزادی اندیشیدن و جست و جو کردن برای یافتن به جای دیکته، راه حل ابهام پیچیدگی و رمز و راز به جای آشکاری و صراحت چیزی که به طور خودآگاه و یا ناخودآگاه وی در پی آن بود و خواسته یا ناخواسته آن را در هنر یافت .
به این شکل ایام تحصیلی در هنرستان آغاز شد و این هم زمان بود با دورانی که جامعه از پی سال ها تحمل فشار اختناق و سرکوب مانند آتشی زیر خاکستر کم کم داشت زبانه می کشید و لاجرم آزادی مهم ترین خواسته شد. خواسته ای که رژیم ناتوان در سرکوب آن عاقبت در مقابلش عقب نشست و به زودی فضای آزادی شکل گرفت و فرصتی پیش آمد تا اقشار گوناگون خود را در برابر یا در درون آن محک بزنند .
در طی چهار سال تحصیلی در هنرستان منوچهر معتبر موثرترین معلم شرف جهان می شود. ” کسی که خیلی مدیون و تحت تأثیر او هستم و هنوز این تأثیر ادامه دارد . او که تازه از امریکا به ایران آمده بود روحیه بسیار صلح جویی داشت و همه اش سعی می کرد توجه ما را به اصل هنر جلب کند اما من که معتقد به هنر متعهد بودم همیشه با او مخالفت کرده و با او چالش داشتم . اما او به من محبت داشت و مرا جزو شاگردان خوب خود می دانست. اکنون هر چه بیشتر از آن سال ها دور می شوم ارزش او را بهتر فهمیده و بیشتر مدیونش می شوم.” شیلا صفوی در کلاس طراحی دستیار معتبر بود و در آن شرایط بحرانی به لحاط سنی که رزیتا در آن قرار داشت او نیز راهنمای خوبی برای وی شد.
در سال ۱۳۶۰ دوران تحصیلی شرف جهان در هنرستان به پایان می رسد. چهار سالی که به تحصیل در هنرستان گذشت سال های پرتلاطم بحرانی و بسیار تأثیرگذاری است و بیشترین انرژی و توان وی نیز صرف گذراندن این تلاطم و بحران شد. با اوج گیری انقلاب در سال ۱۳۵۷ و آشکار شدن فعالیت گروهای سیاسی این گروه آزادانه به تبلیغ و ترویج شعارها و آرمان های خود پرداختند.
سال ۱۳۵۷ برای او فرصت حضور در فعالیتهای انقلابی و هم گام شدن برای از میان برداشتن موانع آزادی است. انقلاب که پیروز شد نیز تلاش او در حفظ این دستاوردهاست. بعد از انقلاب یکپارچگی و وحدت شکل گرفته در روزهای انقلاب خیلی زود با گسترش چند دستگی ها از میان رفت رزیتا در همه این سال ها بسیار نزدیک و درگیر با همه این تلاطم ها و تحولات زندگی می کرد.
“دوران هنرستان و ترس ها و آن روزهای طولانی که گذشت فکر می کنم در کار همه ما بسیار تعیین کننده بود. یعنی آن قدر که نسل ما هر چه تلاش کند از تبعات انقلاب و بعد از آن خلاصی ندارد این که چگونه خودمان را حفظ کنیم با ارزش های جامعه خودمان را تطبیق دهیم و بتوانیم بقای خود را ادامه دهیم. “
با فروکش کردن تحولات موجود در جامعه و تب انقلابی گری در بعد از سال ۱۳۶۰ سمت و سوی آرمان خواهی وی نیز بیشتر متوجه هنر شد و تلاش کرد از این طریق آنها را دنبال کند .
” زمانی که در هنرستان بودم، تصورم این بود که روش تدریس و نحوه تفکر آقای معتبر، آمریکایی است، در حالی که من به هنر سوسیال رئالیستی شوروی (روسیه) خیلی علاقه داشتم. به همین دلیل، بعد از این که دیپلم گرفتم، برای دنبال کردن نقاشی ابتدا به سراغ شهاب موسوی زاده و سپس پرویز حبیب پور رفتم و سعی کردم تا چهار سال آموزش منوچهر معتبر را (به تصور خودم)، تصحیح کنم. این کارم خیلی اشتباه بود و حداقل تا چهار سال مرا عقب انداخت.”
وی در سال ۱۳۶۴ موفق به ورود در دانشکده هنرهای زیبا می شود. در نبود رشته مجسمه سازی، او رشته نقاشی را انتخاب می کند.” این سال ها اصلاً سال های خوبی نبود و غیر از رویین پاکباز، استاد دیگری که بتوان از او چیزی فرا گرفت، وجود نداشت. فضای خیلی بدی در دانشکده حاکم بود. در این فضا روحیه ما بسیار افسرده می شد. نمی توانستیم حرفی بزنیم و اصلاً آن سال ها با هنرهای زیبای فعلی قابل قیاس نیست… .”
در عین حال در دانشکده، کتاب خانه خوبی وجود داشت و علاوه بر آن، حضور دانشجویان مشتاقی بود که از هم بسیار فرا می گرفتند. از جمله هم کلاسی های او در این زمان جمشید حقیقت شناس، خسرو خسروی، رضا لواسانی، مریم شکوایی، افشین سبوکی، حمیدرضا نوری سرشت و… را می توان نام برد. به علاوه، دانشجویان سال بالایی که حضور مؤثری داشتند.
” در دوران دانشجویی بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که، هنر سوسیال رئالیسم و کلاً تعهدی که در آن برای هنر قائل می باشد، تا حد عجیب و غریبی دست و پاگیر است. بنابراین، از آن به بعد تلاش زیادی کردم تا ارزش ها و قواعد هنر مدرن را بفهمم. برای این منظور می بایست آن تمایلی را که به طور ذاتی در وجودم بود، تغییر می دادم. این تلاش تا چند سال بعد از دانشجویی نیز ادامه یافت، و این برای من در نهایت اصلاً خوب نشد. برای من چیزی اجباری و از بیرون بود و عاقبت هم ناچار شدم به همان گرایش و علاقه گذشته خود، یعنی توجه و تأکید به معنا و مفهوم در اثر، باز گردم.”
رویین پاکباز مؤثرترین معلم برای بسیاری از هم کلاسی ها و هم دوره ای های شرف جهان بود، با وجود این، حضورش در دانشکده چندان نپایید (۱۳۶۷) و بعد از آن برخی از این دانشجویان، تلاش کردند حتی المقدور در خارج از دانشکده ارتباط خود را با او حفظ کنند. پس از چندی کلاسی شکل گرفت (ابتدا در آموزشگاهی متعلق به جلال متولی و سپس در محل سابق تالار ایران در میدان آرژانتین) و پاکباز در آن تدریس و برخی دانشجویان (از جمله معصومه بختیاری، فرح سید ابوالقاسم، افشین سیوکی،…) تحصیل خود را دنبال کردند.
شرف جهان در سال ۱۳۶۹ تحصیل خود را در دانشکده هنرهای زیبا به پایان رساند. او که در سال های قبل از دانشجویی ازدواج کرده بود (با محسن نبی زاده در ۱۳۶۲) در آخرین سال دانشجویی نیز نخستین فرزندش (رزمین) متولد می شود.
” بعد از پایان دوران دانشجویی، قدم به دوران سخت نقاشی گذاشتم. از این پس باید که خودم ادامه می دادم. در حالی که هنوز تناقض هایی از قبل برای من حل نشده بود. از یک سو، سعی می کردم مدرنیسم را فهمیده و به آن پای بند باشم و آن دید منفی را، که در نوجوانی به دلیل گرایش های انقلابی، نسبت به مدرنیسم داشتم، در خود تصفیه کنم. از طرفی، هم باید که مسیر کار و گرایش اصلی ام را یافته و محور و موضوع کارهایم را مشخص می کردم.”
رزیتا شرف جهان در سال ۱۳۷۱ به ادامه تحصیل در رشته پژوهش هنر می پردازد. در همین ایام نیز دومین فرزند وی (رویین) در سال ۱۳۷۱ متولد می شود.
شرایط جدیدی که به واسطه ازدواج برای وی به وجود آمد و بعد تولد فرزندان و درگیری های مربوط به آن و همچنین تحصیل در دانکشده، سبب دوری او از نقاشی و کم رنگی آن در زندگی اش شد.
” نقاشی برای من با یک بالا و پایین خیلی عجیبی پیش رفت؛ یعنی تقریباً با یک توقف در آن مواجه شدم. خود ماجرا سخت بود و به یک بن بست خورده بودم؛ مثلاً می خواستم خودم را از قید طراحی رها کنم و نمی توانستم. این یکی از مشکلات من بود. شاید به این دلیل که چهار سال با معتبر کارکرده بودم و شاید هم گرایش فردی خودم این بود. در هر حال، این برای من معضلی بود. از طرفی نیز در زندگی شخصی ام مسائل جدیدی مطرح شده بود. دو فرزند کوچک داشتم و بعد از تولد فرزند دوم، خودم نیز سرطان گرفتم. سعی می کردم با همه این مسائل به گونه ای مواجه شوم تا بقیه از آن لطمه ای نخورند. بیماری من سه یا چهار سالی طول کشید و بعد بلافاصله مادرم به این بیماری مبتلا شد و از بیماری نیز متأسفانه در گذشت. این ماجراها تا سال ۱۳۷۷ ادامه یافت. زمانی که نقاشی را شروع کردم، دیدم همه آنچه تا کنون بر من گذشته، در کارهایم می آید. آن فاصله سختی که تا آن زمان طی کرده بودم، مانند خلأ یا ذره ای گشوده، میان اکنون، با تجربه های پیشین فاصله می انداخت. دیگر نمی توانستم از جایی که قبلاً بودم، استارت بزنم. در این شرایط تنها کسی که به من بسیار روحیه می داد جمشید حقیقت شناس بود.”” در آن سال ها ما خیلی هنر کردیم تا خودمان را حفظ کنیم. خیلی از هم دوره ای ها و هم کلاسی های من به سراغ کارهای دیگری رفتند. خیلی از دخترها بعد از ازدواج اصلاً نقاشی را به فراموشی سپردند. بسیاری از پسرها برای امرار معاش به کارهای گرافیکی یا به شغل های دیگری پرداختند. دوستان زیادی، که اغلب بچه های توانایی هم بودند، ماندن در اینجا را تاب نیاورده و ترجیح دادند پناهنده کشورهای دیگری شوند. انگار که در این روزهای طولانی ما فقط وظیفه داشتیم تنها خودمان را حفظ کنیم. حداقل ده سال از عمر ما بدین گونه گذشت . بعد هم به ما خرده می گیرند که شما چرا این قدر دیر شروع کردید؟ چرا تعداد فعالیت نمایشگاهی شما کم است؟ …. البته، مجموع اینها تجربه است. هر چند نمی توانم بگویم تجربه های بدی نبودند بلکه خیلی هم بد بودند. تفاوت هایی که نسل ما با بچه های الان و با هنرمندان موفق قبل از انقلاب دارند، نتیجه همین تجربه هاست که به خوبی در نقاشی های ما نیز ظاهر می شوند. چیزهایی که خصیصه مهم آثار نقاشان هم نسل من هست، یک جور سنگینی و یک فشار خیلی زیاد که واقعاً برای مخاطب امروز نه تنها جالب نیست، بلکه اصلاً تحمل ناپذیر است. در حالی که شاید برای خود ما ارزش باشد.”
رزیتا از سال ۱۳۷۷ به بعد جدی و پیگیر فعالیت هنری خود را دنبال می کند. این سال و تا مدتی شاهد گشایش نسبتاً مساعدی در فضای فرهنگی و هنری کشور هستیم. گسترش کمی و کیفی گالری ها و فعالیت آنها، فعال شدن موزه هنرهای معاصر تهران و برپایی نمایشگاه از آثار هنرمندان خارجی و نمایشگاه هنرهای مفهومی (هنر جدید) در آن، تشکیل انجمن های هنری متعدد و ارتباطی که به واسطه این انجمن ها میان هنرمندان شکل گرفت، حضور فعال هنرمندان ایرانی در عرصه های بین المللی و برپایی نمایشگاه های متعدد در خارج از کشور، تعداد روز افزون هنرمندان جوان و …. مجموع این شرایط، نوعی تحرک فرهنگی و هنری را در جامعه به دنبال داشت. در چنین شرایطی نیز وی به اتفاق همسر خود اقدام به تأسیس گالری طراحان آزاد می کنند (۱۳۷۸).
” در زمان آقای خاتمی، خیلی راحت مجوز تأسیس گالری داده می شد. ایده اولیه برای من این بود که جمع شویم، کار ببینیم، حرف بزنیم و ارتباط ها برقرار شود. به محض ایجاد این فضا، نمایشگاه گذاشتیم. خیلی خوب پاسخ گرفتیم و از آن پس رفت و آمدها شروع شد. این سال ها ایام پر جنب و جوشی بود و به خصوص هنرمندان جوان و نوجوی زیادی فعالیت خودشان را تازه آغاز کرده بودند. ما هم ترجیح دادیم انرژی خود را بیشتر روی جوان ترها، تجربه های جدیدتر و کارهایی که ممکن بود توسط گالری های دیگر به دلیل ملاحظات اقتصادی نمایش داده نشود متمرکز کنیم.” این روند همچنان ادامه داشته و فعالیت های او را شکل می دهد.
ندا رضوی پور
ندا رضوی پور متولد ۱۳۴۷ در تهران، در مقطع کارشناسی در رشته‎ی هنر از دانشکده هنرهای تجسمی دانشگاه سربن پاریس و در مقطع کارشناسی ارشد در رشته فضاسازی صحنه از مدرسه عالی هنرهای تزئینی پاریس (ENSAD) فارغ التحصیل شده است. این هنرمند در زمینه‎های مختلف هنری از جمله هنرهای محیطی، پرفورمنس، عکاسی، طراحی صحنه و لباس، ویدئو آرت و چیدمان فعالیت می‎کند. وی از آغاز دهه ۸۰ نمایشگاه‎های موفقی در داخل و خارج ایران برپا کرده است.
رضوی‎پور از بنیان‎گذاران «گروه تئاتر لیو»، «گروه هنرمحیطی موازی» و «آتلیه جمعی ژاله» نیز بوده است. در اینجا به یکی از نمایشگاه های او با عنوان ” اختلالات ” می پردازیم که به صورت مصاحبه ای با شخص ایشان صورت گرفته است[۱۹۰].
اختلالات ندا رضوی پور چیست؟
” اختلالات ندا رضوی پور زیاد است، در یک مصاحبه جا نمی‎شود و ممکن است کل زمان را پر کند.”
خب شما تا یک حدی را بگویید؟
” هر روزی یک جوری می‎شود و درحال حاضر اختلالات من آلودگی هوای تهران است و دقیقا” به شکلی به این نقاشی‎ها هم ربط پیدا می‎کند. مثل جبری که بر ما تحمیل می‎شود. جبری که نه لزوما” فیزیولوژیک است و ما در مقابلش هیچ کاری نمی‎توانیم انجام بدهیم و یا حیطه کاری که توانش را داریم تا در برابرش انجام دهیم کم است و تنها باید تحملش کنیم و زندگیمان را ادامه دهیم. به شکلی در نهایت این فشارها در زندگی زیاد است و تمامی ندارند.”
دلیل علاقه و جذب شدن شما به این شخصیت‎ها چه بود؟ این نقاشی ها از کجا می‎آیند؟
” فکر می‎کنم اینکه من احساس نزدیکی به این طرح ها کردم این است که من و این آدمها به نوعی شبیه هم هستیم. این افراد همه دچار اختلالات نورولوژیک هستند. اعصابشان دچار اختلال و بخشی از مغزشان شاید در حد چند سلول مشکل دارد و این باعث می‎شود کنترل برخی از اجزای بدنشان یا ماهیچه‎هایشان را از دست بدهند و تیک‎های عصبی بگیرند. اینکه من چرا این‎ها برایم جالب شدند بی‎دلیل نیست، واقعا” بخاطر اینکه من احساس می‎کنم شاید هنوز ما تیک عصبی نداریم یا مشکلی در مثلا” دست‎های خود حس نمی‎کنیم ولی بر ما هم چیزهای زیادی تحمیل می‎شود و شاید ما هم روزی به این مسئله دچار شدیم و نمود بیرونی پیدا کردیم مثل این افراد.”
شما در زمینه‎های مختلف هنری فعالیت کردید، مانند پرفورمنس، ویدئو آرت، چیدمان و..، حال چرا ترجیح دادید برای نشان دادن این اختلالات که شما می‎گویید تمامی ندارند و نمود عینی دارند نقاشی را به عنوان اولین گزینه برگزیدید؟
” شاید بعدا” این کار را بکنم. من هنر عمومی خواندم و تئوری در دانشگاه و به طور تخصصی طراحی صحنه و فضا. خیلی اوقات در کارهای من چندتا اِلمان متفاوت در کنار هم هستند و در جایی به هم نزدیک می‎شوند. من خیلی وقت بود که دلم می‎خواست نقاشی بکنم و دغدغه این کار را داشتم. از اینکه پشت مانیتور بنشینم برای مونتاژ خسته بودم و نقاشی را انتخاب کردم چون خیلی وقت بود به دنبال چیزی بودم که قضیه آبستره نشود. تا اینکه به یک کتاب نورولوژیک رسیدم و طرح‎ها برایم جذاب بودند و حس کردم که اگر شکل و فرم درستی داشته باشد طرح مخصوصی است و رو آوردم به بوم و رنگ و طرح تا به نوعی به آدم‎های کتاب، زندگی بدهم. کارهای من همیشه به این شکل بوده است. مثل طرح‎هایی که از روی روزنامه‎ها جمع کردم. من چهار سال است که در بعضی از روزها نه هر روز، یک تیتر یا عکسی که برایم جذابیت داشته باشد، طرحشان را در تقویمم یادداشت می‎کنم به همان فرمی که هست و هر روزه همه می‎بینند، این نمایشگاه و آثار هم چیزی است که هست و می‎بینیم.”
نکته‎ی مهم این است که شما بیشتر از اینکه دغدغه‎ی خلق را داشته باشین، دغدغه نمایش این آثار را دارید به همان صورتی که هستند.
” بله، من فقط می‎خواستم آدم‎ها دوباره ببینندشان. مگر چند نفراین کتاب را می‎خوانند، در مورد دختری که در حرکت دست‎هایش با مشکل مواجه هست. اینکه فکر کنند این آدم چه ربطی به من دارد، ولی این آدم به من ارتباط دارد. من لذت زیادی از کشیدن این نقاشی‎ها بردم و خیلی تجربه‎ی خوبی برایم بود.”
شما هم معتقد هستید که نقاشی برون ریزترین هنر است؟

منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود فایل ها در رابطه با : مطالعه‌ی اداره آموزش ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

مدیریت

شاخه‌ی اداری

٨۵

١٢

١٢

۴۶

١۵

حجم جامعه

٧۶

١١

١١

۴١

١٣

حجم نمونه

روش نمونه‌گیری این پژوهش نیز تصادفی طبقه‌ای انتخاب شده است. این روش نمونه‌گیری بیشترین کارایی را دارد ودرمواقعی که اطلاعات مختلف درباره‌ی طبقه‌های متفاوت جامعه‌ی آماری، که پارامترهای مختلف دارند، لازم باشد انتخاب خوبی است. (سکاران، ١٣٨۵، ص ٣١۵)
روش و ابزار جمع آوری اطلاعات
روش و ابزارجمع‌آوری اطلاعات در این کار پژوهشی کتابخانه‌ای و میدانی است. به این صورت که برای دستیابی به پیشینه‌ تحقیق و مبانی نظری آن با مراجعه به کتابخانه‌ها و مطالعه‌ی کتب و مقالات مرتبط اطلاعاتی گردآوری شد. در مرحله‌ی میدانی با بهره گرفتن از پرسشنامه‌ی محقق‌ساخته (که از پرسشنامه‌ی به کاربرده شده درسازمان هوا فضا توسط آقای ناصر کلاته اقتباس شده و طبق نظر اساتید راهنما و مشاور در آن تغییراتی اساسی ایجاد شده است) برای جمع‌ آوری اطلاعات اقدام به

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

عمل آمد. این پرسشنامه شامل ٢٧ گویه می‌باشد که گویه‌های شماره‌ی ٢،١١،١٢،٢٢ بعد فرهنگ
قوی، گویه‌های شماره‌ی ٢۴،٢٣،١۴،١٣،٩،٨،٣بعد قابلیت فردی، گویه‌های شماره‌ی ٢۶،٢٠،١۵،٧،۶،۵،١ بعد مبادله‌ی اطلاعات، گویه‌های شماره‌ی ٢٧،٢۵، ٢١،١٧،۴ بعد آرمان مشترک وگویه‌های شماره ی١٩،١٨،١۶،١٠بعد رهبرمتفکررا مورد پرسش قرار می‌دهند. گویه‌های پرسشنامه به صورت بسته پاسخ و براساس مقیاس پنج درجه‌ای لیکرت ازخیلی کم تا خیلی زیاد تنظیم شده است. نحوه‌ی امتیازبندی گویه‌ها از یک تا پنج می‌باشد. امتیازبندی بدین شکل است که به پاسخ خیلی کم ١نمره، به پاسخ کم ٢نمره، به پاسخ تاحدودی ٣نمره، به پاسخ زیاد ۴نمره و به پاسخ خیلی زیاد ۵ نمره اختصاص داده شده است.
ضمناً با توصیه‌ی اساتید راهنما و مشاور، اطلاعاتی از قبیل میزان تحصیلات، سابقه‌ی شغلی، شاخه
اداری، سن و جنسیت توسط پرسشنامه اخد شده است. درجدول ٣-٢ تعداد و شماره‌ی گویه‌های مربوط
به هربعد ازابعاد سازمان یادگیرنده را نشان می‌دهد.
جدول ٣-٢: تعداد و شماره‌ی گویه‌های مربوط به ابعاد سازمان یادگیرنده

تعداد گویه

گویه‌های مربوطه

ابعاد

ردیف

۴

٢٢،١٢،١١،٢

فرهنگ قوی

١

٧

٢۶،٢٠،١۵،٧،۶،۵،١

مبادله‌ی اطلاعات

٢

٧

٣،٨،٩، ٢۴،٢٣،١۴،١٣

 
مداحی های محرم