زمینه
دانش فنی متعارف و فناوری روز
نوآوری فناوری، نظریه های تازه
نیازهای علمی
سرمایه گذاری کم ولی تلاش زیاد برای حفظ آن
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
سرمایه گذاری زیاد ولی تلاش اندک برای حفظ آن
جهت گیری تلاش
مردم
فناوری
معیارهای ارزیابی
فرایند و تلاش برای کسب نتایج بهتر
نتیجه در خدمت سودآوری
مزیت
مناسب برای اقتصاد کم رشد
مناسب برای اقتصاد دارای رشد سریع
جدول ۲-۴ مقایسه بین نوآوری و کایزن ( کوپر[۴۴]، ۲۰۰۹)
۴.نظام آراستگی ( ۵ اس ): در این مورد پیشتر اندک توضیحی داده شده است، ۵ اس یا ۵ ت، در واقع ابتدایی ترین اصل بهبود بهره وری است که با اجرای آن تغییرات شگرفی در سازمان ایجاد خواهد شد:
تشخیص: به معنای شناسایی و تفکیک کلیه اقلام ضروری و غیر ضروری در محوطه کاری
ترتیب: به معنی مرتب سازی اقلام ضروری با هدف دسترسی آسان به آن ها
تمیز: به معنای تمیز کردن محیط کاری
تنظیم: به معنای تدوین استانداردهای پاکیزگی و تلاش برای حفظ گام های اولیه
تنظیف: به معنی آموزش افراد برای رعایت نظافت و انضباط محیط
۵.اجرای مناسب
۶.گروه های کیفیت
در پایان می توان گفت بهبود مستمر به یک شرکت کمک می کند تا پیشگام باشد و باید گفت همان طور که فرایند در کایزن بهبود می یابد، هدف در شاخص های کلیدی عملکرد نیز بهبود پیدا می کند که این موجب یک چرخه روزمره از بهبود خواهد شد.
۲-۳-۴ ارزیابی عملکرد متوازن[۴۵]
در زندگی، موفق ترین شخص کسی است که دارای بهترین اطلاعات باشد ( بنیامین دیزرائیلی ).
محققان علم مدیریت معتقدند هر چه که اندازه گیری نشود قابل مدیریت کردن نیست. امروزه برای مدیریت به سازمان ها در رویارویی با تغییرات مداوم و تحولات پی در پی نیازمند آنیم که بدانیم عملکرد سازمان چگونه است و ما تا چه اندازه توانسته ایم به اهداف و برنامه ها دست یابیم، یعنی می بایست عملکرد خود را ارزیابی کنیم.
ارزیابی عملکرد به مجموعه اقدامات و اصطلاحاتی اطلاق می گردد که به منظور افزایش سطح استفاده بهینه از امکانات و منابع در جهت دستیابی به هدف ها به شیوه ای اقتصادی توام با کارایی و اثربخشی صورت می گیرد. این مهم با استقرار نظام ارزیابی جامعی که بتواند سازمان را در تمامی ابعاد آن ارزیابی و تجزیه و تحلیل کند امکان پذیر است.
در عصر اقتصاد صنعتی، معیارهای مالی، شاخص های خوبی برای سنجش موفقیت شرکت ها بودند، چرا که مزیت های رقابتی آن عصر عمدتا مبتنی بر کاهش بهای تمام شده ناشی از صرفه مقیاس و تولید انبوه بود. پیچیده تر شدن مناسبات اقتصادی و مسائل کسب و کار در آستانه قرن بیست و یکم، اتکای شرکت ها به سنجه های مالی برای ارزیابی عملکرد و نشان دادن قوت و ضعف آن ها، کم رنگ شد و نارسایی سنجش های مالی صرف بیش از پیش نمایان گردید (کاپلان و نورتون[۴۶]،۲۰۰۱: ۱۲ ). از طرف دیگر سنجه های مالی، در زمینه هایی که قادر به ارزیابی آن ها هستند، نشان دهنده رویدادهای تاریخی و گذشته اند و همچنین ارزیابی عملکرد مبتنی بر سنجه های مالی، وزن بیش از حدی به سود و زیان کوتاه مدت شرکت داده و عوامل موثر بر ارقام سود را عمده می کنند.
با توجه به محدودیت هایی که به برخی از آن ها اشاره شد، روش های سنتی ارزیابی عملکرد که عمدتا بر سنجه های مالی استوار بودند، نه تنها در انعکاس کامل دلایل توفیق و یا عدم توفیق شرکت ها، کفایت لازم را نداشتند بلکه ارتباطی منطقی و علت معلولی بین عوامل محرکه توفیق و دستاوردهای حاصله نیز برقرار نمی کردند و از این رو در حمایت برنامه های مدیریت بالاخص برنامه های استراتژیک سازمان ناتوان بودند ( همان منبع: ۱۴ ). تکنیک ارزیابی عملکرد متوازن یا کارت امتیازی متوازن رویکردی است در جهت توسعه و استقرار راهبرد، که با معرفی کاپلان و نورتون[۴۷] پا به عرصه مدیریت گذاشته است.
در دهه ۱۹۹۰ میلادی، مدل ارزیابی عملکرد متوازن ابتدا به عنوان یک روش نوین ارزیابی عملکرد و سپس به عنوان ابزاری برای کمک به تحقق استراتژی مطرح شد و از سوی صاحبنظران مدیریت و مدیران سازمان ها به شدت مورد استقبال قرار گرفت. هدف این مدل، تهیه عوامل کلیدی موفقیت کسب و کار برای مدیران و ایجاد همسویی بین عملکرد و استراتژی کلی سازمان است. نورتون و کاپلان ادعا کردند که BSC برای مدیران، ابزار هدایت سازمان برای رقابت پذیری را فراهم می کند، سیستم مدیریتی این مدل، ترکیبی است از معیارهای ارزیابی عملکرد که شاخص های عملکرد گذشته، جاری و آینده را شامل شده، معیارهای غیرمالی را در کنار معیارهای مالی قرار می دهد؛ ضمن این که از آن چه در داخل و خارج سازمان اتفاق می افتد، بینش و دید همه جانبه ای را به مدیران سازمان ارائه می کند ( آکرمانس[۴۸]، ۲۰۰۰؛ به نقل از لیالستانی و همکاران، ۱۳۹۲: ۳ ).
۲-۳-۴-۱ تعریف و مفاهیم ارزیابی عملکرد متوازن
ارزیابی عملکرد متوازن، سیستم مدیریت استراتژیکی است که شامل رسالت، چشم انداز، اهداف راهبردی، اندازه گیری عملکرد و چهار وجه مالی، فرآیندهای داخلی کسب و کار، مشتری و یادگیری و رشد می باشد و اهداف متناسب با هر چهار وجه از طریق مجموعه ای از روابط علی و معلولی به یکدیگر و راهبردهای شرکت مرتبط هستند ( کاپلان و نورتون، ۱۹۹۶؛ به نقل از صادقی، ۱۳۸۸: ۲۰ ).
ارزیابی عملکرد متوازن به مدیران این امکان را می دهد که به تجارت از چهار منظر نگاه کنند. این روش، امکان پاسخ به چهار سوال اساسی را برای آن ها فراهم می آورد ( کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲ : ۷۲ ) :
۱.مشتریان، ما را چگونه می بینند ( منظر مشتری).
۲.ما در چه چیز باید برتر باشیم ( منظر فرآیندهای داخلی ).
۳.آیا ما می توانیم ارزشی را ایجاد و آن را بهبود بخشیم ( منظر نوآوری و رشد).