وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پایان نامه با فرمت word : دانلود پایان نامه در رابطه با : شناسایی و تبیین ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

الف- نسبت به واقع دارای کشف و حکایت ناقصی است ، که به خاطر همین نقص نمی تواند معتبر باشد.
ب- این کشف ناقص ، به وسیله قانونگذار ، معتبر شناخته شود ، و به وسیله دلیل قطعی ، پیروی از آن را دستور داده باشد ، و همان کشف ناقص را تکمیل و طریقیت آن را امضاء و تأیید کرده باشد. ولی اماره ، با ظن معتبر ، مرادف نیستند. واگر گروهی از اصولیین ، هر یک از این دو را ، به جای دیگری ، به کار برده اند به مسامحه و مجاز است.و حقیقت ندارد ، اماره سبب است و ظن مسبب.
منشا این مسامحه آن است که علت حجیت اماره به خاطر ظنی است که از آن به دست می آید ، چه ظن شخصی ، یا ظن نوعی ، و این ، باعث شده که علما ، سبب را ، در مسبب، یا مسبب را ، در سبب ، به کار گیرند.
گفته شد که اماره با دلیل اجتهادی نیز مترادف است ، به اماره ، دلیل اجتهادی گفتن ، به خاطر مناسبتی است که بین اجتهاد ، و اماره وجود دارد ، زیرا اجتهاد کوششی است برای تحصیل احکام واقعی از ادله تفصیلی آنها و اماره نیز دارای این ویژگی است یعنی نظر به احکام واقعی دارد ، و می خواهد احکام واقعی را به دست بدهد .اماره معتبر در مورد احکام بسیار کم است ، و می توان آن را بنابر عقیده اکثریت فقهاء اصولیین در خبر عادل، یا ثقه، و احیانا حکم عقلی خلاصه کرد، اگر حکم عقل وجود داشته باشد.و باید توجه داشت که از نظر اکثر فقهاء اجماع منقول، و بیشتر مصادیق اجماع محصل، و شهرت فتوایی، و ظن مستند به دلیل انسداد ، هیچ یک حجیت و اعتبار ندارد . و فقیه برای آنها ارزشی در استنباط احکام قایل نیست .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

امارات معتبر، در مورد موضوعات، نسبتا فراوان هستند، که مهمترین آنها بینه است .و این هم چند نمونه از امارات معتبر در موضوعات:
خبر دادن زن از امور ویژه خود او از قبیل طهر، حیض، عده و غیره.
خبر عادل از موضوعی پیوسته با سوگند او.
خبر دادن و شهادت کودکان، درباره قتل، و جرحی که اتفاق افتاده و آنان دیده اند .
ید که نشانه مالکیت صاحب آن است و…۱ .
(فقه)هر چیزی که: اولا- جنبه کاشفیت و حکایت از چیز دیگری را داشته باشد مانند تصرف که ظاهراَ حکایت از مالکیت در شیئی مورد تصرف میکند(قاعده ید) ثانیا-کاشفیت مزبور قطعی نبوده بلکه ظنّی باشد (مانند تصرف) ثالثا-قانونگذار کاشف مزبور را مورد توجه قرار داده و آنرا وسیله اثبات قرار دهد(مانند ماده ۳۵ق.م)چنین چیزی را اصطلاحا أماره گویند(نسبت به موضوعات أحکام)۲ .
مبحث دوم: تعریف قرعه:
در باب قرعه تعاریف بسیار زیادی وجود دارد. بدین معنا که قرعه هم دارای تعاریف فقهی است و هم دارای تعاریف حقوقی . در گفتار اول به تعریف فقهی قرعه، و در گفتار دوم به بحث قرعه در ادبیات حقوق خواهیم پرداخت:
________________________________________________________________
۱- فیض ، علیرضا ، مبادی فقه و اصول ، صص۱۹۱-۱۹۲
۲- جعفری لنگرودی ، محمدجعفر ، ترمینولوژی حقوق ، صفحه ۷۷
گفتار اول: تعریف فقهی :
به استهامی که با آن نصیب هر کس معلوم و تعیین می شود،قرعه می گویند.
قرعه عمل معهود و متعارفی است که موجب تمیز حقوق و کشف از واقع یا یقین یکی از امور می شود۱ .
قرعه واژه ای عربی است حاصل مصدراز ریشه قرع به ضم قاف وبه معنای سهم-نصیب-قسمت-انتخاب کردن-برگزیدن-برگزیده شیء-بهره-وآنچه به فال زنند آمده است.۲
گاهی این واژه را در معنای وسیله ای به کار می برند که قرعه کشی با آن انجام می شود.۳
قراع به معنای اقتراع نیز به کار رفته است که علاوه بر معنای مصدری که همان قرعه کشیدن می باشد در معنای اسم مصدری (قریع) هم استعمال گردیده است که به معنای بهترین مال می باشد.۴ .
قرعه بر گرفته از عبارت القرعه ماخوذه من قارعه القلوب است که قارعه القلوب به معنای ((ما یخوفها)) یعنی آنچه که قلبها را می ترساند قلب کسانی که برای آنها قرعه انداخته می شود زیرا طرفین در ترس و اضطراب به سر می برند تا نتیجه قرعه معلوم شود در خوف و شدت است که آیا قرعه به نام آنها در می آید یا نه؟۵
انتقال این کلمه از زبان تازی به فارسی –تغییری را به خود ندیده و شکل و مفهوم خود را همچنان حفظ کرده است۶ .
فقها قرعه را عملی متعارف و معهود دانسته که در عرف متشرعه دارای معنای خاص است.۷
در نتیجه حقیقت شرعیه ای در این زمینه وجود ندارد و معنای اصطلاحی که از معنای لغوی آن نیز دور نمانده است و تدبیری است که در هنگام شبهه وابهام برای تعیین مطلوب به کار می رود-بلکه هرچند دانشمندان این رشته –آن را دلیلی برای اثبات هر امر مشکل قرار داده اند-البته با این شرط که نتوان واقعیت را از راه دیگری به دست آورد.۸
________________________________________________________________
۱- جعفری لنگرودی ، محمد جعفر ، دایره المعارف علوم اسلامی ، ج۲ ، ص۹۶۶
۲- بندریگی ، محمد ، منجد الطلاب ، چاپ چهارم ، تهران ، نشر انتشارات اسلامی ، ۱۳۶۲ ، ذیل واژه قرعه
۳- طباطبائی الحکیم ، سید محسن ، حقایق الاصول ، چاپ دوم ، قم ، نشر مکتبه البصیره ، بی تا ، ص۵۳۷
۴- ابن منظور، لسان العرب، جلد۱۱، ص۱۲۲
۵- طریحی ، فخرالدین ، مجمع البحرین ، تهران ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، ۱۳۶۷ ه . ش ، ج۴، ص۳۷۷
۶- معین ، محمد ، فرهنگ فارسی ، ج ۲ ، چاپ هشتم ، تهران ، نشر انتشارات امیر کبیر ، ۱۳۷۱، ص۲۶۵۸
۷- نراقی ، مولی احمد بن مهدی ، عواید الأیام ، چاپ اول ، قم ، نشر دفتر تبلیغات اسلامی ، ۱۴۱۷ ه . ق ، ص۲۳۲
۸- مشکینی ، میرزاعلی ، اصطلاحات الاصول و معظم ابحاثها ، چاپ ششم ، نشر الهادی ، قم ، ۱۴۱۶ ه . ق ، ذیل اصطلاح قرعه
مراد از قرعه در اینجا عمل به قرعه برای تعیین مطلوب در امور مشتبه شرعی است و قرعه در زمانی به آن عمل می شود که موردی مشتبه شود و راهی برای توسل به کشف آن نباشد.۱
قرعه را به انداختن تیر غیر تیر در اطراف مشتبه برای استخراج حق از بین آنها معنا کرده اند(( وهی احاله السهام او غیرها بین اطراف مشتبه لاستخراج الحق من بینها۲ .
قرعه را طریقی برای مشخص شدن آنچه واقعا یا در حدود علم ما مشخص نیست می باشد۳ .
گفتار دوم: قرعه در ادبیات حقوق:
در این گفتار که به تعریف قرعه از زبان حقوقدانان می پردازیم مشاهده خواهیم کرد که حقوقدانان نیز به مانند فقها تعاریف بسیاری از قرعه در علم حقوق ارائه داده اند:
تمایز حقوق از طریق به کار بردن قرعه را گویند.
در اصطلاح حقوق و در عرف عام معنای قرعه روشن است و عبارت است از روشی که برای رفع تردید وتحیر و امکان تصمیم در جائی که ترجیحی در بین نباشد به کار برده می شود .قرعه شکل و صورت خاصی ندارد بلکه به صور گوناگون انجام گرفته و می گیرد. قرعه در اصطلاح حقوق نیز به معنای قرعه کشیدن آمده است واز آن در موارد انتخاب کارشناس یا هیئت کارشناسان از بین کارشناسان موجود و نیز تعیین مسئول پرداخت دیه در قتل های وارد در شبه محصوره استعمال می شود۴
________________________________________________________________
۱ مصطفوی ، سید محمد کاظم ، مأه قاعده الفقهیه ، چاپ چهارم ، قم ، نشر دفتر تبلیغات اسلامی ، ۱۴۲۱ ه . ق ، ص۱۹۱
۲- حکیم ، سید محمد تقی ، القرعه و الإجتهاد و التقلید ( الاصول العامد ) ، چاپ دوم ، نشر مجمع جهانی اهل بیت (ع) ، قم ، ۱۴۱۸ ه . ق ، ص۵۳۳۰
۳- صدر ، شهید سید محمد ، ماوراء الفقه ، چاپ اول ، ج ۸ ، نثر دار الأضواء للطباعه و النشر و التوزیع ، بیروت ، ۱۴۱۷ ه . ق ، ص۵۱۲
۴- شاملو احمدی ، محمد حسین ، فرهنگ اصطلاحات و عناوین جزایی، ص۲۴۱
قرعه در لغت: به ضم قاف سکون راء و فتح عین از ریشه ((قرع)) به معنای سهم نصیب و فال زدن آمده است.
در فقه: به استهامی که با آن نصیب هر کس معلوم و تعیین می شود ((قرعه)) می گویند.
فقیهان معتقدند که قرعه بر سه نوع است که یک نوع از آن نامشروع و دو نوع دیگر آن مشروع است قرعه مشروع از قرار زیر است :
۱) قرعه برای اثبات حق یکی از طرفین در مقابل حق طرف دیگر فقیهان چنین قرعه ای را مشروع می دانند چنانکه دو کس خانه ای داشته باشند که سهم یکی از آنان یک سوم و سهم دیگری دو سوم باشد و خانه به طور کلی سه اتاق داشته باشد آنگاه گویند که اگر توافق در تقسیم حاصل نشد برای تعیین سهم کسی که یک سوم خانه از آن اوست قرعه انداخته می شود. چنانکه به طور مشخص در بیان مصادیق بیان خواهدشد.
۲) قرعه برای تطییب نفوس مانند آن که مردی در میان زنان خود قرعه می اندازد تا معلوم بدارد که کدام یک از آنان در سفر همراه وی باشند. اما قرعه از نوع سوم که نامشروع است عبارت از قرعه ای است که در مقام احقاق حق برای یک طرف و ابطال حق طرف دیگر انداخته می شود قریب به اتفاق فقیهان معتقدند که این نوع از قرعه مشروع نیست و البته فقیهان حنفیه به طور کلی قرعه و خرص و معتقدند که قرعه و جم بالغیب و مبتنی بر ظن و تخمین را نامشروع می دانند. و نمی تواند مبنای حکمی الزام آور قرار گیرد.

بررسی و تحلیل سبک شناسی آثار علیرضا قزوه- … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

نه مثل ساره­ای و مریم، نه مثل آسیه وحوا فقط شبیه خودت هستی، فقط خودت، زهرا!
(همان: ۳۹)
او را با پیکری شکسته به آسمان بردند شکسته تر از مسیح(ع) و موسی(ع)
(قزوه، ج، ۱۳۹۰: ۸۹)
ماه کنعان ندهد سلطنت مصر فریب تو را چرا مثل پدر نیستی ای یوسف ثلنی؟
(قزوه، ث، ۱۳۸۹: ۸۵)
نیست تقصیر عصا، معجزه موسوی­ات نیست کاش می­شد که شعیب بپذیرد به شبانی
(همان: ۸۵)

۳-۲-۲-۸-کاربرد فراوان واژگان می و عشق و مست

قزوه از کلمات می و عشق و مست نیز در میان آثار منظوم خود استفاده فراوان کرده است.
این ویژگی نیز توجه ایشان را به عرفان و عشق را نشان می­هد.
وی با آوردن کلمات مست و می، در اشعار خود، و عشق ناب و پاک الهی، خواسته همچون مولوی و حافظ شعری عرفانی بسراید و از این طریق دل و جان خواننده را به سوی دین و مذهب و حق بکشاند.
سلام ای ساقی مستان، سلام ای جمع بی‌دستان که می‌نوشید و می‌رقصید در غوغای بی‌دستی
(قزوه، ث، ۱۳۸۹: ۱۳۷)
نرفتید گامی به فرمان عشق نبردید راهی به میدان عشق
(قزوه، ج، ۱۳۹۰: ۴۲)
شهر ما آبادی عشق است، اما راز عشق عشق یعنی واژه­ های رمز قرآن کریم
(قزوه، ح، ۱۳۹۰: ۷۰)
عشق یعنی قاف لام «قل هو الله احد» عشق یعنی بای «بسم الله الرحمن الرحیم»
(همان: ۷۰)
می­گفت برو، عشق چنین گفت بشتاب می­گفت بمان، عقل چنین گفت که برگرد
(قزوه، ث، ۱۳۸۹: ۹۱)
باده به دست تو کیست؟ طفل شهید جنون پیر غلام تو کیست؟ عشق علیه­السلام!
(همان: ۱۰۶)
پشت این بازار ناموزون، ترازو دارها عقل را کم می­خرند و عشق را کم می­کشند
(همان: ۳۳)

۳-۲-۲-۹-آوردن نام­های فرنگی

از دیگر ویژگی زبانی قزوه آوردن نام­های فرنگی در میان متن و آثار منظوم خود است.
قزوه با اینکه از نام­های فرنگی در میان آثار خود بهره جسته­است ولی در مقوله­ی فکری اشاره خواهیم کرد که ایشان پایبند فرهنگ اسلامی و ملی خود است و از ایستادگی در مقابل تهاجم فرهنگی کشورهای غربی و غیر اسلامی سخن به میان آورده­است.
آوردن نام­های فرنگی در ضمن آثارش، بیشتر از روی انتقاد و اعتراض است نه از روی تقلید.
اما در کیف­های سامسونت / یک خروار مضمون ناب خفته است. (قزوه، ج، ۱۳۹۰: ۵۴)
و برای کشف زوزه صورتی/ هفت مرتبه الیوت واکتاویو پاز را ورق زد. (همان: ۵۵)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بعضی شعر هایشان را/ به مینا و آیدا و سوزی تقدیم می­کردند. (همان: ۵۵)
می­ترسم شلوارهای جین و چارلی کار دستمان بدهد/ و شکلات­های انگلیسی دهنمان را ببندد. (همان: ۵۶)
شاپور خان به مشتری­هایش سیگار وینستون تعارف می­کرد/ ومطمئن است که قیمت سکه وطلا پایین نمی­آید. (همان: ۵۸)
امسال به ساعت­های کاسیو اطمینان کردیم/ ونماز صبحمان قضا شد!(همان: ۵۹)/ در میتینگ­های ادبی. (همان: ۶۹)
حتی اگر به پارتی می­رفتم/ اگر پارتی بازی نمی­شد! (همان: ۷۰)
رپرتاژ تسلیت چاپ کرد / بیایید به دلارها / به چشم یک اجنبی نگاه کنیم/ بیایید به کراوات­ها محل نگذاریم. (همان: ۷۳)
یک عینک پنسی/ با پرستیژترین روشنفکر شوم. (همان: ۷۵)
مردی که به پاترول ها سواری نداده­است/ وکلکسیون پیکان ندارد! (همان: ۸۵)
به تسبیح شاه مقصودش بنازد/ و با تلفن زیمنس معامله کند. (همان: ۵۰)
و گاه مارکوس را محکوم می کند/ تا سیا­ستش عین دیانتش باشد! (همان: ۵۲)

۳-۲-۳-ویژگی­های ادبی آثار منظوم علیرضا قزوه

شاعران و نویسندگان برای آفرینش زیبایی در آثار خود و برای جلب خوانندگان از صناعات ادبی بهره می­برند تا هم موجب زیبایی و هم تاثیر­گذاری بیشتر آثار خود شوند.
قزوه نیز برای این منظور از آرایه­های ادبی در ضمن اشعار و مطالب خود استفاده کرده­است که به چند مورد از آن اشاره می­کنیم. این آرایه­های ادبی به نسبت استفاده بیشتر در مجموعه آثار منظوم قزوه دسته­بندی شده است.

۳-۲-۳-۱-تشبیه

یکی از آرایه های ادبی رایج در آثار منظوم قزوه، استفاده فراوان از تشبیه است.
اصطلاح تشبیه در علم بیان به معنی ماننده کردن چیزی است به چیز دیگری، مشروط بر این­که آن مانندگی مبتنی بر کذب یا حداقل دروغ­نما باشد، یعنی با اغراق همراه باشد. (شمیسا، ۱۳۸۳: ۳۳)
در آثار قزوه تشبیه­های به چشم می­خورد بیشتر طرفین تشبیه از ماه و خورشید و ابر و دیگر آفرینش­های الهی است که این نشان­گر توجه قزوه به عجایب خلقت و نیز دید الهی وی است.

سایت دانلود پایان نامه: دانلود مطالب پایان نامه ها با موضوع بررسی غلو در … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

طوسی نیز بصائر را از طریق حسین بن عبیدالله از احمد بن محمد بن یحیی از محمّد بن یحیی العطّار از صفّار روایت کرده است[۳۳]. صاحب وسائل الشیعه که بصائر الدرجات را در زمرۀ مصادر معتبر و قابل اعتمادِ کتاب خود قرار داده، طریقِ خود را در خاتمه کتاب به شیخ طوسی بیان کرده و صفّار را از جمله افرادی شمرده است که از این طریق کتب و روایات آنها را نقل میکند. با این بیان معلوم میشود که کتاب از طرق معتبری روایت شده است.
۸ـ نسخه های کتاب
بصائر الدرجات از جمله کتابهای پر نسخه است، بیش از ۳۰ نسخه خطی از بصائر در کشور وجود دارد؛ البته اکثر آنها ناقصتر از کتاب مطبوع است. به اعتقاد برخی از محققان کتاب بصائر الدرجات در ابتدا کتاب کوچکی بوده که از نظر ترتیب با کتاب حاضر متفاوت بوده است. سپس مؤلف به تدریج بر ابواب آن افزوده تا آنکه به شکل کنونی درآمده است و آنچه در طول قرون بعد در دست علمای شیعه متداول بوده، دو کتاب بصائر منسوب به صفّار بوده است، یکی بصائر الدرجات صغری و دیگری بصائر الدرجات کبری[۳۴]. چنانچه صاحب وسائل الشیعه به هنگام برشماری مدارک کتاب خود به این امر تصریح کرده است: «و هی نسختان: کبری و صغری»[۳۵] ظاهر کلام صاحب وسائل آن است که بصائر الدرجات صغری در دست او بوده است. مؤید دیگر قول شیخ طوسی در فهرست است آنجا که مینویسد: «وزیاده کتاب بصائر الدرجات».[۳۶]
مرحوم آقا بزرگ تهرانی نیز وجود نسخه های متعدد برای بصائر الدرجات را تأیید کرده و خود وی نیز موفق به رؤیت برخی از آنها شده است و مطابقت آنها با نسخهای که در ایران به همراه کتاب نفس الرحمن در سال ۱۲۸۵ ق چاپ شده است را احراز کرده است. وی در عین حال اشاره دارد که نسخهای دیگر از بصائر را روایت کرده که از نظر ترتیب ابواب و اجزاء با نسخه چاپ شده در ایران مطابقت نداشته که ظاهراً همان نسخه «بصائر الدرجات صغری» بوده است.[۳۷]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

و چنانچه گفته شد بصائر الدرجات مشتمل بر ۱۰ جزء است در حالیکه به گفته شیخ آقا بزرگ تهرانی برخی نسخ مشتمل بر ۴ جزء هستند. در اینجا به تعدادی از نسخ بصائر الدرجات اشارهای میشود:
۱ـ قدیمیترین نسخهای که از بصائر موجود است، نسخهای است که در کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی وجود دارد به شماره ۴/۳۸۲، زمان کتابت این نسخه ۵۹۱ هجری قمری است.
۲ـ نسخه دیگری در کتابخانه حضرت آیت الله مرعشی نجفی به شماره ۲۰/۲۱۹ وجود دارد که تاریخ کتابت آن محرم سال ۹۷۵ هجری قمری است.
۳ـ نسخهای در کتابخانه فاضل خوانساری است و تاریخ کتابت آن ۱۰۵۰ هجری قمری است.
۴ـ نسخهای، مربوط به کتابخانه سید حسن صدرالدینی است به خط محمّد زکیّ بن ابراهیم الجروقانی و روز جمعه ۱۸ ذیالحجه سال ۱۰۵۹ از کتابت آن فارغ گشته است.
۵ـ نسخهای در کتابخانه حسینیّه در نجف اشرف موجود است و با نسخه چاپ شده در سال ۱۲۸۵ قمری در ایران مطابقت دارد و تنها ۱۷۰ حدیث از نسخه چاپ شده کمتر دارد.
۹ـ ترجمه و شرحهای کتاب
با توجه به جستجوی فراوان متأسفانه به وجود ترجمه یا شرحی چاپ شده یا نسخهای چاپ نشده دست نیافتم. البته بنا بر نقل مرحوم آقا بزرگ، این کتاب دو ترجمه داشته است:
۱ـ ترجمه بصائر الدرجات از ایاز بن عبد الله الکتابی که در سال ۵۷۹ نوشته است.
۲ـ ترجمه بصائر الدرجات از محمّد باقر بن عبد الرزاق لاهیجی که در سال ۱۰۸۳ نوشته شده است.[۳۸]
فصل اول:
علم اهل بیت در بصائر الدرجات
یکی از موضوعات مهم اعتقادی بحث علم پیشوایان الهی است که از مباحث کهن و بحثانگیز در حوزه دانش کلام و حدیث است. نحوه اعتقاد در این مسأله تأثیر سرنوشتسازی در مسیر زندگی انسان دارد و در نوع برقراری ارتباط با رهبران الهی و پیشوایان دینی تأثیرگذار میباشد. انکار خصوصیات بارز معصومین از جمله علم ویژه و آگاهیهای مخصوص آنها، دلسردی و عدم تبعیت از آنها را به دنبال دارد، و لازمه تبعیت کامل و صحیح، شناخت بهتر و آگاهی دقیق از مقامات و مراتب حیرتانگیز علمی آن بزرگواران میباشد. اگرچه میتوان این بحث را به طور عامتری مطرح کرد که شامل علم معصومین‰ باشد، اما دایره بحث ما در این نوشتار علم اهل بیت‰ است، آن هم از دریچه کتاب بصائر الدرجات؛ همچنانکه اشاره شد، بخش مهمی از حجم کتاب بصائر الدرجات را روایات مربوط به علم آل محمّد‰ دربر گرفته است و شاید همین امر باعث شده تا برخی این کتاب را تحت عنوان «بصائر الدرجات فی علوم آل محمّد‰ وما خصهم الله به» بنامند.[۳۹] قبل از آنکه تفصیلاً به بررسی دیدگاه کتاب در مورد علم اهل بیت‰ بپردازیم، تذکر دو نکته لازم به نظر میرسد:
۱ـ مراد از اهل بیت‰ وجود مقدس پیامبر اکرم…، امیرالمؤمنین†، فاطمۀ زهراƒ و ۱۱ امام معصوم از فرزندان آن بزرگواران میباشد. نبی مکرم اسلام عنایت ویژهای به معرفی اهل بیت داشتند که نظیر آن در کمتر موردی دیده میشود، خصوصاً پس از نزول آیه شریفه } †WÙPVßXM… SŸÿX£STÿ JðS/@… ðˆYå<¡S~YÖ SØS|ÞWÆ ð¨`–QX£Ö@… WÔTT`åVK… gŒ`~TW‰<Ö@… `yS{W£TPXäV¹STÿWè …_¤kXäp¹WTŽ {[۴۰]، که روشن شدن مصادیق اهل بیت برای برخی، مورد سؤال بود، به ویژه در مورد همسران آن حضرت، که داخل بودن آنان در اهل بیت برای خودشان و دیگران مورد ابهام بوده است، حضرت رسول… در مواقع متعدد و از راه های گوناگون اهل بیت را معرفی نمودهاند. در مواقعی با تصریح به نام کسانی که آیه در مورد آنان نازل شده است و یا کسانی را که آیه در مورد آنها نازل شده، زیر کساء وارد کرده و دیگران را منع فرموده و به صراحت مصادیق اهل بیت را معرفی نمود و یا چندین ماه، هر گاه برای نماز بیرون میآمد، از خانۀ فاطمهƒ می‌گذشت و میفرمود: «السلام علیکم اهل البیت. الصلاه الصلاه، انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا»[۴۱] و موارد بسیار دیگر که در منابع متعدد شیعه و سنی و به طرق مختلف روایت شده و به طور قطع میتوان در مورد آنها ادعای تواتر کرد؛[۴۲] در نتیجه دائره بحث، علاوه بر ائمه هدی‰، پیامبر اکرم… و صدیقه کبریƒ را نیز شامل میشود و هر آنچه در طول بحث برای ائمه‰ اثبات شود به طریق اولی برای پیامبر اکرم ثابت خواهد بود و در مورد حضرت زهراƒ نیز با استناد به آیات و روایاتی که در مناقب و فضائل آن حضرت وارد شده و آن حضرت را صاحب ولایت کبری و در فضائل همردیف ائمه‰ قرار میدهد[۴۳]، از جمله روایات متعددی که در همین کتاب بصائر الدرجات روایت شده است و اشاره به محدث بودن آن حضرت دارد و یا مراجعه ائمه هدی به مصحف آن حضرت به عنوان یکی از منابع علوم ائمه هدی، همگی بیانگر آن است که آنچه برای ائمه اثبات شود در حق ایشان نیز ثابت خواهد بود.
۲ـ اهل بیت‰ دارای دو گونه علم هستند:
الف) علم عادی و اکتسابی که از طریق حواس ظاهری و راه های اکتسابی برایشان حاصل میشود. پیامبر و امام بشری است مانند سایر افراد بشر و اعمالی که در مسیر زندگی انجام میدهد، مانند سایر افراد بشر در مجرای اختیار و بر اساس علم عادی میباشد؛ بنابراین سیره اهل بیت‰ در گفتار و رفتار معمولاً مبتنی بر علم عادی ایشان بوده است؛ البته این سخن به این معنا نیست که آنان همیشه به علم عادی رفتار و یا سخن می‌گفتند، موارد بسیاری بوده که آنان براساس علم لدنّی و غیبی خود رفتار نمودهاند، مانند اخبار غیبی چون، خبردادن از وقایع آینده و از رازها و اسرار پنهانی افراد، یا خبردادن از زمان مرگ برخی و بلایایی که برایشان پیش خواهد آمد و بسیاری امور دیگر.
با وجود این، میتوان گفت که اهل بیت‰ معمولاً و در اکثر موارد براساس همین نوع علم خود رفتار می‌کردند، در اموری مثل قضاوت از علوم ویژه خود استفاده نمیکردند[۴۴]، و یا مشکلات زندگی خود را با بهره گرفتن از علوم غیبی خود برطرف نمینمودند، یا وقتی همانند دیگران بیمار میشدند به دوا و داروهای زمان خود متوسل میشدند، و در مسائل اجتماعی یا در جنگها و نبردها از ابزار طبیعی و عادی استفاده میکردند، مثلاً گروهی را مأمور میکردند تا اخبار دشمن را گزارش دهند و… در اینکه چرا اهل بیت‰ در زندگی عادی خود از علوم ویژه و غیبی استفاده نمی‌کردند دلایلی متعددی وجود دارد که به برخی از آنها در مباحث آینده اشاره خواهد شد. حضرت آیت الله سبحانی سخنی در این مورد دارند که تذکر آن در اینجا خالی از فایده نیست:
«شاید یکی از علل (البته نه همه) اینکه پیامبر… و یا امام† در رفع مشکلات و گرفتاریها نباید از این ابزار (علم غیب) و مواهب استفاده کند، این باشد که بهرهگیری آنان از این وسائل سبب میشود، تبلیغ عملی آنان از بین برود. شکی نیست که زندگی پیشوایان، صبر و بردباری آنان در مصائب و استقامت و جانبازی آنان در میدان جهاد، سرمشق پیروان آنان میباشد، و اگر بنا باشد که امام یا پیامبر در پیشآمدها و حوادث، خود را از راه اعجاز و یا دعای مستجاب و یا آگاهی ماوراء طبیعی، از قلمرو مصائب و گرفتاریها و حوزۀ بلاها و بیماریها خارج سازد، مثلاً به فرزند خود از طریقِ اعجاز شفا بخشد و یا در بهبود او از دعای مستجاب و یا آگاهی از غیب استفاده کند، دیگر نمیتواند به دیگران توصیه کند که در مصائب و گرفتاریها، صابر و بردبار، تسلیم و شکیبا باشند، و اگر در میدان جهاد، یا در طریق شهادت در راه خدا، از این اسباب بهره گیرد و هر نوع تیر بلا را از اصابت به هدف بازدارد، دیگر نمیتواند مردم را به تحمل بلا و ناراحتی دعوت کند… شخصیتهای الهی در مشکلات و گرفتاریها، بسان افراد دیگر تلاش و کوشش میکنند و از اسباب و ابزار عادی برای رفع آنها استفاده میکنند و چه بسا به خاطر نارسائی اسباب، تلاش و کوشش آنان به جائی نمیرسد. اگر مشاهده میکنیم که راه و رسم زندگی عادی معصومان، با افراد دیگر چندان تفاوتی نداشته است، همه به خاطر این است که استفاده از این اسباب غیبی جز در موارد خاصی، صلاح و مجاز نبوده است، هنگامیکه امام† «ابوموسی اشعری» را برای حکمیت در داستان جنگ صفین به «دومه الجندل» فرستاد به او چنین گفت: «احکم بکتاب الله ولا تجاوزه، فلما ادبر قال علی†: وکانّی به و قد خدع».
طبق کتاب خدا داوری کن و از دستور آن پا فراتر مگذار! وقتی ابو موسی به راه افتاد، امام† فرمود: گویا میبینم که او فریب خواهد خورد، کاتب امام میگوید: به امام† عرض کردم: فلم توجهه وانت تعلم انه مخدوع. چرا او را اعزام میکنی در صورتی که میدانی او فریب خواهد خورد. امام در پاسخ او چنین فرمود: یا بنی لو عمل الله فی خلقه بعمله ما احتج علیهم بالرسل. امیرمؤمنان† در این پاسخ با یادآوری علم و آگاهی خطاناپذیر خدا، متذکر میگردد که من موظفم در زندگی عادی خود از اسباب و علل عادی بهره گیرم».[۴۵]
ب) علوم ویژه و آگاهیهایی که از طرق خاصی برای اهل بیت‰ حاصل میشود، اسباب عادی تعلیم در آنها دخالتی ندارد و در واقع این علوم موهبتی است الهی که باعث شده، اهل بیت‰ به حقائق عالم هستی واقف شوند و به آگاهیهای منحصر بهفردی دست یابند که در مباحث آینده به آنها اشاره خواهیم کرد. نکته مهمی که باید به آن توجه کرد، این است که، آن قسمتی از علوم اهل بیت‰ که آگاهی از قضای حتمی الهی است، اینگونه علم قابل تخلف نبوده و تغییر نمیپذیرد، لذا تأثیری در عمل نداشته و ارتباطی با تکلیف پیدا نمیکند. جناب علامه طباطبایی در اینباره مینویسد:
«هیچگونه تکلیفی به متعلق اینگونه علم (از آن جهت که متعلق اینگونه علم است و حتمی‌الوقوع میباشد) تعلق نمیگیرد و همچنین قصد و طلبی از انسان با او ارتباط پیدا نمی‌کند، زیرا تکلیف همواره از راه امکان به فعل تعلق میگیرد و از راه اینکه فعل و ترک هر دو در اختیار مکلفند، فعل یا ترک خواسته میشود، مثلاً صحیح است خدا به بندۀ خود بفرماید، فلان کاری که فعل و ترک آن برای تو ممکن است و در اختیار توست، بکن؛ ولی محال است بفرماید، فلان کاری که به موجب مشیت تکوینی و قضای حتمی من البته تحقق خواهد یافت و برو و برگرد ندارد، بکن، یا مکن، زیرا چنین امر و نهی لغو و بیاثر میباشد… و از این بیان روشن میشود که علم موهبتی امام‰ اثری در اعمال او و ارتباطی با تکالیف خاصۀ او ندارد و اصولاً هر امر مفروضی از آن جهت که متعلق قضاء حتمی و حتمیالوقوع است، متعلق امر و یا نهی یا اراده و قصد انسانی نمیشود».[۴۶]
جای بسی تأسف است که برخی با تمسک به سیره و رفتار اهل بیت‰ در امور عادی زندگی و با به فراموشی سپردن دهها مورد از اموری که در آنها اهل بیت‰ آگاهیهای غیبی خود را آشکار نمودهاند، سعی میکنند آگاهی‌های ویژه و غیبی اهل بیت‰ را انکار کنند و یا دائره علوم آنان را به احکام دین و امور کلی محدود سازند، غافل از آنکه ظواهر اعمال امام† که قابل تطبیق به علل و اسباب ظاهری است، نمیتواند دلیلی بر نداشتن این علوم موهبتی الهی و شاهدی بر جهل آنان به واقع باشد.
کتاب بصائر الدرجات آنگونه که از محتوای آن پیداست، سعی دارد تا جایگاه وجودی اهل بیت‰ در عالم هستی را تبیین کند و مقامات و فضائل الهی و معنوی آنان از جمله علوم و آگاهیهای خاص و منحصر بهفرد اهل بیت‰ را معرفی نماید. کتاب ضمن متذکر شدن خصائص و ویژگیهای علمی اهل بیت‰ از جمله اینکه، اهل بیت خزائن علم الهی، وارث علوم انبیاء، عالمترین مردم، راسخان در علم، معدن علم و… هستند، درصدد بیان این مطلب است که ائمه‰ دارای علوم خاص و استثنائی هستند و بسیاری از این علوم از طرق ویژه و اعجازآمیزی به آنان رسیده است، ملکوت آسمانها و زمین و علمالسماء والارض به آنان اعطاء شده است، علم به ما کان و مایکون، علم الکتاب، تمامی علوم داده شده به انبیاء و ملائکه، اسم اعظم، علم به اسرار الهی و… بخشی از علوم اهل بیت‰ است. در بررسی مبادی این علوم در کتاب، آنچه بیشتر به چشم میخورد این است که بیشتر این علوم از سوی خداوند متعال و به طرق مختلف به این بندهگان خاص اعطاء شده است، برخی بدون واسطه از طریق القاء در قلب و الهامات مستقیم و برخی با واسطه ملائکه و روحالقدس و… .
در واقع جایی از کتاب و روایتی را نمیتوان یافت که این سلسله وحلقه اتصال به عنایات الهی قطع شده باشد، روایات کتاب همواره سعی دارد تا این حقیقت در ذهن خواننده ثبت شود که تمامی این علوم با عنایات و افاضات ویژه الهی به اهل بیت‰ رسیده است. برای آشنایی تفصیلی با آنچه گفته شد، بررسی علم اهل بیت در بصائر الدرجات حول سه محور انجام میشود:
۱ـ ویژگیهای علمی اهل بیت‰ در بصائر
۲ـ مبادی و منشأ علوم اهل بیت‰ در بصائر
۳ـ گستره و ابواب علوم اهل بیت‰ در بصائر
گفتنی است در این بخش، آنچه مد نظر است، ارائه گزارشی توصیفی از علم اهل بیت‰ در کتاب بصائر الدرجات میباشد؛ گر چه در مواقع لزوم نکاتی در توضیح روایات یا مباحثی در حل تعارضات پیش آمده بین احادیث ارائه خواهد شد، اما بررسی تفصیلی روایات از نظر غلوآمیز بودن و پاسخ به اشکالات مطرح شده در مورد آنها، در فصل سوّم صورت خواهد گرفت (ان شاء الله).
۱ / ۱
ویژگیهای علمی اهل بیت‰ در بصائر الدرجات
۱ / ۱ / ۱٫ معدن علم و سرچشمۀ آن
در اولین باب از جزء دوم کتاب بصائر، جناب صفّار (۹) روایت از طرق مختلف نقل میکند که در آنها اهل بیت‰ به عنوان معدن علم معرفی شدهاند از جمله:
عن الضحاک بن مزاحم الخراسانی قال: قال رسول الله…:
«انّا اهل البیت، اهل بیت الرحمه وشجره النبوه وموضع الرساله ومختلف الملائکه ومعدن العلم».[۴۷]
بقیه روایات نیز با الفاظی مشابه از پیامبر و ائمه هدی‰ نقل شده است.
در جزء اول نیز ایشان بابی دارد تحت عنوان «باب ما امرالناس بان یطلبوا العلم من معدنه و معدنه آل محمّد‰» که شش حدیث ذیل باب روایت شده است. در این روایات ائمه‰ اشاره میکنند که اولاً: علم نزد اهل بیت است و آنان کان دانش هستند و ثانیاً: تنها، علمی که نزد آنان است، علم صحیح و غیرقابل خدشه است، علمی که امکان خطا و اشتباه در آن راه ندارد، علمی که کنه حقیقت را نشان میدهد؛ چرا که صاحبان این علم آن را از منبع فیض الهی گرفتهاند، به روایت زیبایی از این باب اشاره میشود:
عن أبی مریم قال: قال ابو جعفر† لسلمه بن کهیل والحکم بن عتیبه:
«شرّقا، غرّبا لن تجدا علماً صحیحا الاّ شیئا خرج من عندنا اهل البیت».[۴۸]
در بابی دیگر از جزء اول، از آل محمّد‰ به عنوان سرچشمه علم یاد شده است:
«باب فی ائمه آل محمّد… مستقی[۴۹] العلم عندهم»[۵۰] اولین روایت از این باب چنین است:
الامام الحسین†: «یا اخا اهل الکوفه، مستقی العلم من عندنا، أفعلموا وجهلنا هذا ما لا یکون[۵۱]».
در این روایت علم به آب تشبیه شده است و اهل بیت به عنوان سرچشمه این آب معرفی میشوند. نکتهای که حضرت در انتهای حدیث میفرماید این است که، سرچشمهای که همه از آب آن سیراب میشوند امکان ندارد که خود خالی از آب باشد.
۱ / ۱ / ۲٫ خزانه داران علم الهی
در جزء دوم از کتاب، باب نوزدهم، عنوان باب چنین ذکر شده است: «باب فی الائمه انّهم خزّان الله فی السماء والارض علی علمه».
در این باب جناب صفّار ۱۶ روایت به طرق مختلف نقل میکند که در آنها اهل بیت به عنوان گنجوران و خزانهداران علم الهی بیان شدهاند:
عن سوره بن کلیب قال: قال لی ابو جعفر†:

پژوهش های انجام شده در رابطه با چگونگی حل اختلاف بین ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

با اثبات اقاله‌ی اجاره، فسخ قرارداد نسبت به آینده انجام می‌شود و ممکن است وقوع اقاله قبل از انجام کار یا در اثناء کار و یا حتی بعد از پایان کار باشد. بنابراین، سه فرض مذکور را مورد مطالعه قرار می‌دهیم.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

الف) اقاله‌ی عقد، پیش از انجام کار: اقالهی اجاره پیش از انجام کار باعث سقوط تمام تعهدهایی می‌شود که طرفین در قبال یکدیگر کرده‌اند و به همین مناسبت قانون مدنی، اقاله را در زمرهی اسباب سقوط تعهد آورده‌است.[۳۰۷]
ب) اقاله‌ی عقد، پس از انجام کار: در این فرض، انجام کار باعث زوال تعهد می‌شود، چیزی باقی نمی‌ماند که اقاله‌ی آن را از بین ببرد، اما طرفین عقد اجاره با هدف التزام به دادن مثل یا قیمتِ تعهد (اجرت‌المثل) مبادرت به اقالهی آن مینمایند. برای مثال، اگر پیمانکاری تعهد کرده‌باشد که جاده‌ای را احداث و آسفالت کند، اقاله‌ی پیمان بعد از انجام دادن کار و تعهد به این معنا است که به جای دستمزد قراردادی، اجرت‌المثل آن کارکه بهای واقعی‌کار است پرداخته‌شود و یا به بیان دیگر عوض واقعی جانشین عوض قراردادی گردد.[۳۰۸] هر چندکه اقالهی پیمان اجرا شده در عرف شایع نیست.
ج) اقاله‌ی عقد، در اثناء کار: اقالهی قرارداد اجاره، بیش‌تر در موردی به کار می‌آید که بخشی از تعهدات انجام شده‌است و دو طرف تصمیم می‌گیرند که قرارداد را به صورت نیمه‌تمام پایان بخشند. در این صورت اقاله مخلوطی از سقوط تعهد باقی مانده و تبدیل عوض تعهد انجام شده می‌باشد یعنی اجیر در مقابل کارهای انجام شده مستحق دریافت اجرت‌المثل خواهد بود.[۳۰۹]
۴-۲- اختلاف در فسخ اجاره
اختیار فسخ قرارداد، امتیازی است که قانون به صاحب ‌آن می‌دهد تا به دلخواه از آن استفاده کند. مبنای اصلی این اختیار که بر پایهی غلبه، یکی از دو اصل «حکومت اراده» و «لا ضرر» است، در همه حال چهرهی حمایتی و خصوصی دارد و در زمره‌ی حقوق طرفین عقد قرار دارد[۳۱۰].
اِعمال حق فسخ از ناحیه‌ی یکی از متعاقدین و فسخ اجاره، متوقف بر ثبوت آن حق برای وی است.
۴-۲-۱- اختلاف در ثبوت خیار
هرگاه یکی از طرفین عقد اجاره به استناد حق خیار، اعمال خیار نماید و قرارداد را فسخ کند در حالی که طرف مقابل وی، چنین حقی را به رسمیت نمی‌شناسد تکلیف چیست؟
درست است که حق خیار با اعلام اراده و دلخواه صاحب آن صورت می‌پذیرد و دادگاه در وقوع فسخ نقشی ندارد،[۳۱۱] با وجود این نقش دادگاه را در تمیز حق و رفع اختلاف نباید فراموش کرد. قرارداد عمل حقوقی است که به یقین انجام شده‌است. این وجود یقینی نیاز به زوال یقینی نیز دارد. یقین زمانی حاصل می‌شود که یا دو طرف درباره‌ی آن توافق داشته باشند یا مقام رسمی شرایط ایجاد حق خیار و اجرای به هنگام و درست آن را احراز و اعلام نماید. چرا که طرف قرارداد به سادگی از پیمان دست نمی‌کشد و تسلیم ارادهی صاحب خیار نمیشود.[۳۱۲] پس صاحب خیار در عمل ناچار است ادعای خود را از آن جهت که مخالف اصل لزوم قراردادهاست اثبات نماید و در صورت اثبات ادعا و احراز شرایط درستی اجرای آن، اجرای آثار فسخ عقد را از دادگاه بخواهد و گرنه قول منکر به ضمیمهی سوگندش مقدم می‌شود.
بی‌گمان حکمی که به نفع مدعی خیار صادر می‌شود چهرهی اعلامی دارد و چیزی بر اعتبار فسخ انجام شده نمی‌افزاید. ولی در مرحلهی اثبات، به اختلافی که دربارهی وجود حق و زمان و شیوه‌ی اجرای آن بروز کرده پایان می‌بخشد. اما آثاری که بر اِعمال خیار مترتب است از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
اثر مهم اجرای خیار، انحلال عقد اجاره است ولی این اثر به انحلال قرارداد محدود نمی‌شود، آثار به جا مانده از عقد را تا جایی که به حقوق دیگران صدمه نزند باز می‌گرداند. بررسی بیش‌تر این آثار در دو مرحله، مورد بحث قرار می‌گیرد.
۴-۲-۱-۱- اثر فسخ قبل از انجام کار و در اثناء کار
هرگاه قبل از انجام کار، قرارداد فسخ شود اجیر مستحق اجرت نخواهد بود. اما زمانی که قرارداد در اثناء کار فسخ گردد، بین فقها[۳۱۳]مشهور است که اجرت‌المسمی به نسبت کاری که انجام گرفته، به اجیر تعلق می‌گیرد و عقد نسبت به بقیهی قرارداد که انجام نشده است منفسخ می‌گردد و در واقع، فسخ اجاره با تبعیض صورت می‌گیرد.
در این‌که چرا عقد نسبت به گذشته منفسخ نمی‌گردد چنین استدلال شده است:
اولاً: فسخ همچنان که از نامش نیز پیداست از زمان حدوثش می‌تواند موثر باشد نه از زمان حدوث عقد.[۳۱۴]
ثانیاً: منفعتی‌که متعلق به عقد اجاره است از آن جهت‌که تدریجی‌الحصول است با تکثر زمان متکثر می‌گردد و همین امر منجر به انحلال عقد به اجزاء بی‌شمار شده و پیوستگی لحظه‌ها را به عنوان یک مجموعه از بین می‌برد به گونه‌ای که فسخ عقد نسبت به باقیمانده، مستلزم فسخ آن نسبت به گذشته نیست.[۳۱۵]
ثالثاً: ارتکاز عرفی، فسخ اجاره را ناظر به آینده می‌بیند بدون این که به گذشته اثر کند.[۳۱۶]
لیکن غیر از نظر مشهور، نظر دیگری نیز هست و آن این‌که هنگام فسخ، مستأجر به تمام اجرت‌المسمی رجوع می‌کند و اجرت‌المثل را نسبت به آنچه گذشته است پرداخت می کند. زیرا عقد امر واحد و غیر قابل تبعیض با فسخ است.[۳۱۷]
حکم فسخ قرارداد در اثناء عمل، بنابر هر دو وجه (ثبوت اجرت‌المسمی یا اجرت المثل به مقدارآنچه‌که عمل کرده‌است) مربوط به حالتی است‌که متعلق اجاره، نتیجه‌ی عمل یا مجموع من‌حیث‌المجموع نباشد.[۳۱۸] اما اگر متعلق اجاره، نتیجهی عمل (مانند رساندن مسافر به مقصد) یا مجموع عمل من‌حیث‌المجموع (مانند نماز خواندن) باشد و در اثناء عمل، قرارداد فسخ شود، بعضی از فقها بین فسخ اجیر در اثناء عمل و فسخ مستأجر تفصیل قائل شده‌اند:
۱) هرگاه اجیر خیار فسخ داشته باشد و در اثناء کار قرارداد را فسخ کند مستحق اجرت نخواهد بود زیرا او خودش بر هدر دادن عملش اقدام کرده‌است و به حسب فرض کار وی متعلق اجاره نمی‌باشد. بنابراین دلیلی بر ضمان مستأجر وجود ندارد. اما اگر مستأجر خیار فسخ داشته‌باشد و قرارداد را فسخ کند، اجیر به جهت احترام کار مسلم، مستحق اجرت‌المثل مقدار کاری است که انجام داده‌است مخصوصاً زمانی که خیار مستأجر از باب شرط نباشد. برخلاف فرض اول که اجیر آگاهانه با فسخ عقد عملش را تباه کرده می‌باشد، در این فرض مستأجر موظف به پرداخت اجرت مجموع من‌حیث‌المجموع خواهد بود.[۳۱۹]
بیش‌تر فقهاء[۳۲۰] بدون این که فرقی بین اجیر و مستأجر در فسخ بگذارند با تفصیل مذکور مخالفت کرده و گفته‌اند که اجیر نمی‌تواند به اجرت‌المثل رجوع کند و تمسک به قاعده‌ی‌ احترام هم در اینجا معنا ندارد. زیرا مستأجر کاری را که باعث ایجاد سبب ضمان شود مانند اتلاف یا امر یا . . . انجام نداده‌ است. الا این که فرض ما این است که متعلق اجاره مجموع بما هو المجموع بوده و دستور مستأجر به کاری که انجام گرفته است تعلق نگرفته و نهایت امر این که مستأجر با اعمال حق فسخ، فرصت اتمام عمل را از دست اجیر گرفته‌است و درواقع موضوع استحقاق اجرت اجیر را از بین برده‌است نه این که مال اجیر را تلف کرده ‌باشد تا قاعده‌ی احترام جاری گردد.[۳۲۱]
اما نباید فراموش کرد که شروع به کار کردن اجیر و از بین رفتن فرصت انجام کار به دستور مستأجر و به مقتضای اجاره بوده است، پس مستأجر ضامن قیمت کار انجام شده‌است حتی اگر به وسیله‌ی عقد ضمانت نشده‌ باشد و از بین رفتن فرصت اجیر در سیرهی عقلا و متشرعه هدر کردن است.[۳۲۲]
همچنین اگر متعلق اجاره، چیزی باشد که اتمام آن بعد از شروع واجب است مانند حج، بنابر وجوب اتمامش یا نماز بنابر حرمت قطع آن، و در اثناء عمل فسخ گردد، دو قول در مسأله هست.
۱) فسخ در اثناء عمل مانند فسخ بعد از عمل است و فرقی نمی‌کند که دستور مستأجر به تمام عمل تعلق گرفته باشد یا به شروع عمل، چراکه طبق فرض، اجیر با شروع عمل شرعاً ناگزیر است آن را به اتمـام برساند. بنابراین طبق سیرهی عقلا دستور مستـأجر از موجبات ضمان محسوب می‌شود.[۳۲۳]
۲) اجاره، وجوب اتمام عمل را اقتضا نمی‌کند بلکه وجوب اتمام آن تکلیف مستقلی است بنابراین دلیلی بر ضمان مستأجر در مابقی عمل وجود ندارد مخصوصاً اگر فاسخ، اجیر باشد[۳۲۴].
۴-۲-۱-۲- اثر فسخ بعد از انجام کار
هرگاه عقد اجاره بعد از تمام شدن کار اجیر فسخ گردد، اجیر اجرت‌المسمی را مطالبه می‌کند، و مستأجر وظیفه دارد اجرت‌المثل آن چه را که استیفاء کرده است پرداخت نماید[۳۲۵]زیرا استیفاء منفعت یا کار به نحو ضمان واقع شده است. پس زمانی که ضمان مستأجر نسبت به پرداخت اجرت‌المسمی به وسیله‌ی فسخ عقد از بین برود، پرداخت اجرت‌المثل تعیّن پیدا می‌کند.[۳۲۶]
۴-۳- اختلاف در انفساخ اجاره
انحلال قهری عقد که از آن به انفساخ یاد میشود یکی از راه های خاتمهی قرارداد است.[۳۲۷] قهری بودن انحلال بدین معنی است که عقد بدون این که نیاز به عمل حقوقی اضافی باشد خود به خود از بین می‌رود و حق انتخاب برای یکی از دو طرف یا دادگاه باقی نمی‌ماند. قهری بودن انحلال در انفساخ وصفی است که آن را از اقاله و فسخ متمایز می‌سازد.
عواملی که سبب انفساخ عقد اجاره پس از انعقاد صحیح آن می‌گردد می‌تواند ناشی از ارادهی طرفین یا حکم قانون‌گذار باشد. ناگفته نماندکه قهری بودن انحلال منافاتی با ارادی بودن سبب آن ندارد زیرا طرفین می‌توانند توافق‌کنند که در صورت جمع آمدن شرایطی در آینده عقد منحل شود که ازآن به شرط فاسخ یاد می‌شود.[۳۲۸] در جایی نیز که وضعیت و شرایط خاصی در خارج بروز می‌کند و مانع انجام قرارداد میشود و انفساخ از حکم قانون‌گذار نشأت می‌گیرد، در این حالت نیز از تحلیل حکم چنین برمی‌آید که قانون‌گذار ارادهی مفروض و ضمنی دو طرف را اجرا می‌کند.
در این‌جا از بیان شرط فاسخ صرف نظر می‌کنیم چرا که اختلاف در شرط فاسخ به اختلاف در وجود شرط که سابقاً مورد بحث واقع شده‌است برمی‌گردد. بنابراین موارد دیگری که انفساخ در آنها تحقق مییابد مورد بررسی قرار می‌گیرد. از جمله این موارد می‌توان به موت اجیر، تعذر عمل اجیر، تلف محل اجاره و ترک عمل اشاره کرد.
البته عده‌ای از حقوق‌دانان موارد مذکور را در ذیل بطلان اجاره مورد بحث قرار داده‌اند. به نظر آنان به کار بردن اصطلاح بطلان با طبیعت اجاره و اثر آن سازگارتر است زیرا اثر اجاره، تملیک تدریجی منفعت است و هرگاه پس از انعقاد عقد به طور صحیح، برخی از شرایط صحت عقد مانند قدرت بر تسلیم، مفقود شود و معلوم می‌شود که تملیک از آغاز نسبت به بقیهی مدت باطل بوده است[۳۲۹].
قانون مدنی در ماده‌ی ۴۹۶ مقرر می‌دارد: «عقد اجاره به واسطه‌ی تلف شدن عین مستأجره از تاریخ تلف باطل می‌شود» و در ماده‌ی ۴۸۳ مقرر می‌دارد: «اگر در مدت اجاره عین مستأجره به واسطه‌ی حادثه کلاً یا بعضاً تلف شود اجاره منفسخ می‌شود و . . . » قانون‌گذار در بیان مقصود خود از هر دو اصطلاح بطلان و انفساخ استفاده کرده‌است در حالی که اثر انحلال در هر دو ناظر به آینده است.
گفته شده است: بطلان ناظر به شرایط اساسی صحت عقد و فقدان اثر حقوقی از ابتدا است. بنابراین بطلانِ قرارداد، مشمول فقدان آن دسته از شرایطی که نظارت بر بعد عقد دارند نمی‌شود‌، هر چند قانون‌گذار در مواردی مانند ماده‌ی ۴۹۶ و ۴۹۷ به تسامح از لفظ بطلان در غیر ماوضع‌له استفاده کرده ‌است.[۳۳۰] چرا که انحلال عقد طبق مادتین فوق، منصرف به وقوع امر یا حدوث مانع، پس از انعقاد عقد به نحو صحیح است و حکم دادگاه در خصوص بطلان، بر خلاف انفساخ اثر کشفی دارد یعنی دادگاه بررسی می‌کند که آیا ارکان و عناصر متشکله به طور صحیح تحقق یافته است یا خیر.
با توجه به نکات بالا، به نظر می‌رسد بیان اصطلاح انفساخ با توجه به مفهوم و اثر آن، منطقی باشد یا لااقل بگوییم مراد ما از انفساخ در این بحث اعم از انفساخ و انکشاف بطلان است همچنان که عده‌ای بر این راه رفته‌اند[۳۳۱].
۴-۳-۱- اختلاف در انفساخ عقد به جهت مرگ اجیر
هرگاه بعد از انعقاد قرارداد اجاره و قبل از انجام عمل یا در اثناء عمل، اجیر از دنیا برود و مستأجر انجام تعهد اجیر را از وراث وی مطالبه نماید و وراث متوفی به انفساخ عقد استناد نمایند، بیان حل این اختلاف چگونه است؟
در اصل قرارداد و همچنین انجام نشدن تعهد، بین مستأجر و وراث اجیر اختلافی وجود ندارد، اختلاف آن‌ها مربوط به این است که آیا وراث به عنوان قائم مقام اجیر وظیفه دارندکه از ترکه‌ی وی موجبات انجام تعهد را فراهم‌آورند یا این که عقد منفسخ شده و ورثه در قبال انجام عقد تعهدی ندارند و فقط باید به آثار مترتب بر انفساخ ترتیب اثر دهند؟
بنابراین مستأجر مدعی استحقاق مطالبه‌ی عمل است و وراث اجیر هم مدعی وجود شرایط انفساخ در عقد هستند. بنابراین‌که استحقاق مستأجر نسبت به عمل، مورد قبول طرف مقابل نیز هست بنابراین وراث اجیر باید وجود شرایط انفساخ را اثبات نمایند تا دادگاه انفساخ عقد را اعلام نماید. برای اثبات انفساخ لازم است اثبات گردد که متعلق اجاره، عملِ خاصِ‌ اجیر و به شرط مباشرت وی بوده‌است همچنان که بعضی از فقها[۳۳۲] در

دانلود پایان نامه در رابطه با : رابطه بازاریابی اینترنتی ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

۴۰

۰٫۷۴۴

۳-۴-۲ تعیین اعتبار (روایی) پرسشنامه

مفهوم اعتبار به این پرسش پاسخ می‌دهد که ابزار اندازه‌گیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را می‌سنجد بدون آگاهی از اعتبار ابزار اندازه‌گیری نمی‌توان به دقت داده‌های حاصل از آن اطمینان داشت. در این تحقیق روایی تحقیق با روش تحلیل عاملی سنجیده می شود.
تحلیل عاملی تاییدی
تحلیل عاملی
تحلیل عاملی نامی است عمومی برای برخی از روش های چند متغیره که هدف اصلی آن خلاصه کردن داده هاست. این روش به بررسی همبستگی درونی تعداد زیادی از متغیرها می پردازد و در نهایت آنها را در قالب عاملهای عمومی محدودی دسته بندی کرده تبیین می کند. در این تکنیک تمام متغیرها به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تحلیل عاملی روشی هم وابسته بوده که در آن کلیه متغیرها بطور همزمان مد نظر قرار می گیرد. در این تکنیک، هریک از متغیرها به عنوان یک متغیر وابسته لحاظ می گردد. در ذیل برخی از مفاهیم کلیدی این روش معرفی می گردند.

  • اشتراک: میزان واریانس مشترک بین یک متغیر با سایر متغیرهای بکار گرفته شده در تحلیل.
  • مقدار خاص: میزان وارایانس تبیین شده بوسیله هر عامل را بیان می کند. یکی از ضوابط پرکاربرد در تعیین تعداد عاملها، مقدار ویژه است که آن را معیار راکد نیز می گویند در تحلیل عاملی مقدار ویژه برابر است ۱ می باشد ولی ما می توا نیم در بسته آماری این مقدار زیاد کنیم. در تحلیل عاملی مولفه های اصلی ان است که مقدار ویژه آنان بیشتر از ۱ باشد ولی این مقدار کمتر از ۱ باشد به عنوان عاملهایی است که از نظر آماری معنی دار نیست و باید از تحلیل کنار گذاشته شود.
  • عامل: عبارتست ترکیب خطی متغیرهای اصلی،که نشان دهنده خلاصه شده از متغیرهای مشاهده شده است.

بار عاملی: همبستگی بین متغیرهای اصلی و عوامل. اگر مقادیر بار عاملی مجذور شوند، نشان می دهند که چند درصد از واریانس در یک متغیر توسط آن عامل تبیین می شود.

  • ماتریس عاملی: جدولی است که بارهای عاملی کلیه متغیرها را در هر عامل نشان می دهد.
  • چرخش عاملی: فرآیندی است برای تعدیل محور عامل به منظود دستیابی به عاملهای معنی دار وساده. یکی از مفاهیم مهم در تحلیل عاملی ‏‏‏‏ چرخش عاملهاست. که این مفهوم دقیقا به همان معنا دلالت دارد که در فرایند چرخش عاملی، محورهای مختصات عاملها به دور مبدا چرخش داده است تا اینکه موقعبیت جدیدی را بدست بیاورد ما در اینجا دونوع چرخش داریم:
  • چرخش متعامد: عاملها مستقل از یکدیگر هستند.
  • متمایل: عاملها با یکدیگر همبستگی دارند. (کلانتری،۱۳۸۷: ۲۸۳)

تصمیم گیری در تحلیل عاملی
هدف اصلی تحلیل عاملی تلخیص تعداد زیادی از متغیرها در تعداد محدودی از عاملها می باشد، بطوریکه در این فرایند کمترین میزان گم شدن اطلاعات وجود داشته باشد. با توجه به هدف تحلیل عاملی محقق سوالاتی از خود می پرسد چه نوع متغیرهای باید در تحلیل به کار گرفته شود. در پاسخ به این سوال باید گفت که هر متغیری مرتبط با مسئله تحقیق را می توان در تحلیل به کار گرفت.
معنی داری ماتریس همبستگی
یکی از روش های انتخاب متغیرهای مناسب برای تحلیل عاملی استفاده از ماتریس همبستگی است که اساس روش تحلیل عاملی برای انتخاب متغیرها به عاملهای متفاوت استفاده از همبستگی بین متغیرها اما از نوع غیر علی استوار است. البته آمارهای دیگری وجود دارد که محقق از طریق انها نیز قادر به تعیین و تشخیص مناسب بودن داده ها برای تحلیل عاملی می باشد از جمله این روشها آزمون KMO می باشد که مقدار آن همواره بین ۰و۱ می باشد و در صورتی که این مقدار کمتر از ۵۰/. باشد داده ها برای تحلیل عاملی مناسب نخواهد بود و اگر مقدار آن بین ۵۰/. تا۶۹/. درصد باشد می توان با احتیاط بیشتر می توان به تحلیل عاملی پرداخت. اما در صورتی که این مقدار بیشتر از ۷۰/.درصد باشد همبستگی موجود میان داده ها برای تحلیل داده ها مناسب خواهد بود (کلانتری،۱۳۸۷: ۲۹۱)
و از سوی دیگر برای اطمینان از داده ها برای تحلیل عاملی مبنی بر اینکه ماتریس همبستگی که پایه تحلیل عامل قرار می گیرد در جامعه برابر صفر است یا خیر باید از آزمون بارتلت استفاده کنیم. این آزمون معناداری تحلیل عاملی داده ها را می سنجد و اگر این مقدار کمتر از۰۵/. باشد داده ها با جامعه مورد معنی دار است.
حجم نمونه
در رابطه با حجم نمونه نیز باید تاکید کرد که تعداد حجم نمونه نباید کمتر از ۵۰ مورد باشد و ترجیحا حجم نمونه را به بیش از ۱۰۰ مورد افزایش داد. به عنوان قاعده کلی تعداد نمونه باید حدود چهار یا پنج برابر تعداد متغیرهای مورد استفاده باشد. که در این تحقیق حجم نمونه ۲۶۰ مورد است (سرمد و دیگران،۱۳۸۵: ۲۵۸).
انتخاب نوع ماتریس همبستگی
بعد از اطمینان داشتن به داده ها برای تحلیل عاملی، اولین تصمیم در بکارگیری تحلیل عاملی، محاسبه ماتریس همبستگی است. برای اینکار باید مشخص شود که آیا هدف،محاسبه همبستگی بین متغیرهاست یا بین پاسخگویان. اگر هدف تحقیق تلخیص متغیرها باشد در این صورت از همبستگی بین متغیرهامحاسبه شود که این روش یکی از تکنیک های عمومی و پرکاربرد در مطالعات می باشد که به تحلیل عاملی نوع R معرو ف است. اما تحلیل عاملی ممکن است برای ماتریس همبستگی بین پاسخگویان نیز بکار گرفته شود این نوع تحلیل را تحلیل نوع Q می نامند. این نوع تحلیل عاملی شاید بدلیل مشکل بودن کمتر مورد استفاده قرار گیرد و بجای آن از روش های نظیر تحلیل خوشه ای یا گروهبندی سلسله مراتبی برای طبقه بندی پاسخگویان یا موارد استفاده می شود.(کلانتری،۱۳۸۷: ۲۸۷) که در این تحقیق با توجه به هدف اصلی تحقیق، ماتریس همبستگی از نوع R استفاده گردیده است.
انتخاب مدل عاملی
در تحلیل عاملی مدلهای مختلفی وجود دارد که از میان آنها دو روش تحلیل مولفه های اصلی و تحلیل عاملی مشترک از پر کاربرد ترین این روشهاست. انتخاب هریک از مدلها به هدف محقق بستگی دارد.مدل تحلیل مولفه های اصلی زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که هدف محقق تلخیص متغیرها و دستیابی به تعداد محدودی عامل برای اهداف پیش بینی شده باشد و در مقابل تحلیل عاملی مشترک زمانی بکار می رود که هدف شناسایی عاملها یا ابعادی باشد که به سادگی قابل شناسایی نیستند(کلانتری،۱۳۸۰: ۱۵۲).
روش استخراج عامل ها
علاوه بر انتخاب مدل تحلیل، محقق باید مشخص کند که عاملها چگونه باید استخراج شوند. برای استخراج عاملها دو روش وجود دارد. عاملهای متعامد و عاملهلای متمایل. در روش متعامد، عاملها به شیوه انتخاب می گردند که محورهای عاملی در حالت ۹۰ درجه قرار می گیرند و این بدین معناست که هر عامل، مستقل از سایر عاملها می باشد. بنابراین،همبستگی بین عاملها، بطورقراردادی صفر تعیین می گردد. مدل عاملی متمایل پیچیده تر از مدل عاملی متعامد می باشد. در واقع در این روش فرایند تحلیلی کاملا رضایت بخش بدست نمی آید. در این روش عاملهای استخراج شده دارای همبستگی می باشند.انتخاب اینکه چرخش عاملها بر اساس متعامد و یا متمایل باشدباید بر اساس نیازهای محقق و مسئله تحقیق وجود دارد انجام گیرد.
انتخاب نهایی عامل ها
زمانیکه در خصوص ماتریس همبستگی، مدل عاملی و روش استخراج، تصمیم مناسب اتخاذ گردید، زمینه برای استخراج عاملهای اولیه چرخش نیافته فراهم می گردد. با بررسی ماتریس چرخش نیافته محقق می تواند به جستجوی روش های تلخیص داده ها و تعیین عاملهای استخراجی بپردازد، اما تعیین نهایی تعداد عاملها پس از دستیابی به ماتریس عاملی چرخش یافته امکان پذیر می باشد.
در تحلیل عاملی به بررسی معنی داری شاخص ها پرداخته می شود. بدین جهت در این بخش ابتدا به صورت کلی مراحلی را که تا پایان فصل طی خواهیم نمود، بیان می نماییم.
در این فصل در شش بخش به بررسی رابطه هر یک از شاخص ها با متغیرهای مستقل تحقیق در مدل های تحلیل عاملی مجزا پرداخته می شود. در هر بخش یکی از این عوامل به همراه متغیرهای تشکیل دهنده آنها و نیز شاخص های مربوطه بررسی می شوند.
برای هر مدل تحلیل عاملی، یک نمودار با بارهای عاملی برازش یافته استاندارد شده (ضرایب رگرسیون استاندارد شده)، و یک نمودار با مقادیر آماره t-استیودنت رسم شده است.
در نمودار بارهای عاملی استاندارد شده، میزان ارتباط متغیرهای مستقل با متغیر وابسته نشان داده می شود. با توجه به اینکه مقادیر تخمین ها به صورت استانداردشده هستند به راحتی قابل قیاس با یکدیگرند. بنابراین به راحتی می توان بیان نمود که کدام متغیرهای مستقل تأثیر بیشتری بر متغیر وابسته دارند. لازم به ذکر است که علاوه بر بارهای عاملی مقادیر خطای هر بار عاملی نیز در این نمودار نشان داده می شود که قاعدتاً هر چه مقدار این خطاها کمتر باشد، مدل برازش یافته مناسب تر است.
برای تعیین معنی داری هر یک از روابط رگرسیون مذکور، از مقدار آماره t-استیودنت استفاده می شود. بدین صورت که اگر مقدار آماره t-استیودنت بین ۱٫۹۶- و ۱٫۹۶+ نباشد، نشان می دهد که پارامتر مربوطه در سطح ۵% تفاوت معناداری با صفر دارد یعنی فرض صفر رد می شود و درنتیجه وجود رابطه مزبور رد نمی شود. در واقع این آماره فرض برابری پارامتر با صفر را مورد آزمون قرار می دهد.
در مدل تحلیل عاملی مطلوب است که فرض برابری روابط رگرسیون با صفر رد شود، بنابراین آزمون فرض عبارت است از:

با توجه به مقدار آماره t-استیودنت برای هر یک از شاخص ها که در نمودار دوم موسوم به نمودار t-استیودنت نشان داده می شود، اگر مقدار آماره بیش از ۱٫۹۶ باشد، درنتیجه فرض صفر رد می شود. یعنی روابط رگرسیون معنادار هستند. اما اگر مقدار آماره کمتر از ۱٫۹۶ باشد، فرض صفر رد نمی شود. یعنی روابط رگرسیون معنادار نیستند.
اما علاوه بر بررسی معناداری روابط رگرسیون، باید به بررسی مقادیر خطاها نیز بپردازیم. برای خطاهای نشان داده شده در نمودار بارهای عاملی، مطلوب آن است که این خطاها برابر صفر باشند. بنابراین انتظار داریم که فرض صفر زیر رد نشود:

 
مداحی های محرم