وبلاگ

توضیح وبلاگ من

منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه رابطه بین کیفیت خدمات ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

تعریف و مثال

ابعاد

اولین ویژگی یک محصول: مثلاً درخشانی یک نقاشی
ویژگی ثانوی و اضافی؛ مثلاً کنترل از راه دور تلویزیون
برآوردن مشخصات و استانداردهای صنعتی
ثبات عملکرد در طول زمان؛ میانگین زمان برای رسیدن به اولین اشکال

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

دوره. زمان استفاده از محصول که شامل تعمیرات نیز می شود
تجزیه و تحلیل مشکلات و شکایات؛ سادگی تعمیر
تعاملات انسانی؛ مثلاً مهربانی فرشنده محصول ویژگی های حسی
عملکرد گذشته و سایر دستاوردها؛ مثلاً کسب رتبه اول در گذشته

عملکرد
خصوصیت تطابق
قابلیت اطمینان
دوام
خدمت
پاسخگویی
زیبایی شناسی
شهرت و آوازه

به طور کلی موارد زیادی از جمله قیمت، عملکرد، اقتصادی بودن، خدمات پس از فروش، اعتبار و مناسب بودن در انتخاب کالا نقش دارند. تمامی اینها تصویری از کیفیت را ترسیم می کند. کیفیت به طور متفاوت و از دیدگاه های مختلفی تعریف می شود. در بحث TQM، کیفیت به معنی برآوردن خواسته های صریح یا ضمنی مشتریان به صورت کامل بیان شده است. تعاریف دیگری از این تعریف استنتاج شده است، از قبیل: مجموعه ای از ویژگی­ها و مشخصات محصول یا خدمت که قادر به برآوردن نیازهای صریح یا ضمنی است(ISO, 1998). انطباق با خواسته ها (Corsby, 1979). تناسب برای استفاده (Juran, 1988). باید در نظر داشت که در تمامی این تعاریف، جلب رضایت مشتریان و برآوردن خواسته های آنان مهمترین عامل است. در سال ۱۹۹۲ کرازبی تعریف خود را از کیفیت گسترش داد و مفهوم یکپارچه ای به آن بخشید. او معتقد بود: «کیفیت به این معنی است که هرکس، آنچه را که موافقت کرده است به درستی انجام دهد، انجام ددن هر کار درست از ابتدا به منزله استخان بندی ساختار یک سازمان و منابع مالی به منزله غذا و روابط به مثابه روح آن است» (سلطانی، ۱۳۸۰، ص ۲۴).
۲-۱-۱۶- ابعاد کیفیت در بخش دولتی/ اطلاع رسانی :
مراجعه کنندگان به بخش دولتی، معمولاً نمی دانند نخستین گام از کجا آغاز می شود و پایان کار کجاست؟ چه مدارک و اسنادی را لازم دارند؟ تا اخذ نتیجه نهایی چقدر زمان نیاز دارند؟ به کدام مرجع یا مراجع باید رجوع کنند؟ تمام این سوالات را باید با آزمون و خطا بیابند. مراجعه کننده به نخستن کسی که در اداره برخورد کند یا به نخستین اتاقی که برسد موضوع را مطرح و از آنجا کار را اتاق به اتاق دنبال می کند. معمولاً حق بخش اطلاعات نیز برای راهنمایی مراجعه کنندگان وجود ندارد و آنان به ناچار با نگهبان جلوی در ورودی (اگر وجود داشته باشد) موضوع را مطرح می سازند.
روی در بسیاری از اتاق ها نیز این جمله به چشم می خورد: «اینجا اطلاعات نیست. لطفاً سوال نکنید!» پاسخگویی تلفنی تقریباً در اکثر ادارات وجود ندارد و این راه اصلاً نتیجه ای بدست نمی دهد. کسانی که با تلفن در صدد کسب اطلاعات بر می آیند معمولاً این جمله را می شنوند: «باید حضوراً مراجعه کنید». در مراجعه حضوری نیز در بیشتر موارد پس از پرس و جوی زیاد، مراجعه کننده باید گام به گام مراحل را طی کند وقتی اولین مرحله سپری می شود بدون آنکه تعداد مراحل یا زمان انجام یافتن کار معلوم باشد، بارها اتاق می افتد که به دلیل نداشتن مدرک مورد نیاز در یکی از مراحل، مرحله بعدی متوقف می شود. مشتریان بخش دولتی خواهان اطلاعات سریع، دقیق و در دسترس هستند. اگر بتوان تلفنی اطلاعات را از اداره مورد نظر بدست آورد. این بعد از کیفیت برآورده شده است. اگر با تماس تلفنی مقدور نباشد، در مراجعه حضوری از طریق تابلوهای اعلانات یا از طریق رایانه مستقر در محل ورود به اداره می توان اطلاعات لازم را در اختیار مراجعه کنندگان قرارداد. اگر دو راه پیش گرفته نشود، گماردن راهنما در بخش اطلاعات که در محل ورودی است کارگشا خواهد بود. همچنین وجود آیین نامه ها، دستورالعمل های جاع و واضح بسیار مهم است. (حسین زاده و صائمیان، ۱۳۸۱، ص ۳۲).
سرعت : مشتریان بخش دولتی خواهان تسریع در انجام امور مورد نظر خود هستند. انتظارات طولانی بدون حاصل یا اقدامات تکراری در بخش های مختلف، رنج آور است. اگر در جایی مدرکی را ارائه می دهند و در جای دیگر برای اثبات صحت همان مدرک، سند مشابهی را تحویل مرجع دیگر می دهند، حاصلی جز رنجش خاصر آنان ندارد. کندی ناشی از افعالیت های دولتی به خاطر اصلاح نشدان فرایند هایی است که روزگاری تدوین شده است و اکنون بدون تغییرات اصلاحی همچنان اجرا می شوند. مراجعه کنندگان به بخش دولتی می خواهند بدانند که انجام خواسته آنان چه مدت زمانی طول می کشد. همچنین بحق انتظار دارند که خواسته هایشان در زمان مقرر به نتیجه برسد. زمان تقریبی انجام یافتن فعالیت مولد نظر مشتریان از نظر طریق تدوین گردش کار و زمان سنجی آن به دست می آید.
صحت : درستی نتایج کارهای انجام شده، بُعد دیگر کیفیت در بخش دولتی است. مراجعات مکرر برای اصلاح ناشی از اشتباهات کاری کارکنان، هزینه بر و ملال آور است. از قبیل اشتباهاتی که در صدور گواهینامه، صدور شناسنامه، صدور کارت خودرو، قبض های آب و برق، تلفن و گاز، جابجایی پرونده ها و… اتفاق می افتد. آماری در دست نیست ولی هریک از این اشتباهات، علاوه بر اینکه دقت مراجعه کنندگان را تلف می کنند، هزینه های زیادی را نیز به باز می آورد. برای جلوگیری از این خطاها باید هر کدام از کارکنان کار انجام شده خود را بازبینی کنند. اگر فرم های ساده ای در اختیار هریک از کارکنان باشد که پس از انجام دادن هرکار متناسب با آن کار آن را تکمیل کنند. یا محل خاصی را بر روی آن علامت بزنند، این بازبینی به سادگی امکان پذیر می باشد. یعنی هر کارکند کاری را که انجام می دهد توأم با بازبینی و کنترل آن باشد و پس از اطمینان از صحت و درستی آن به بخش بعدی یا به مراجعه کننده تحویل دهند.
زیبایی: ظاهر اقدامات، مکاتبات، انتشارات، امکانات و فضای محل مراجعه باید تمیز و زیبا باشد. اگر مراجعه کننده تصور کند که دوباره به ناچار به اداره ای مراجعه کنند که نامرتب، نامنظم، کثیف، تاریک و بدون امکانات آسایشی است، خود به خود عصبی، پرخاشگر، پر ملال و مأیوس خواهد شد برعکس اگر محیطی که قبلاً مراجعه کرده است تمیز و دارای امکانات اولیه مناسب باشد هرچند بارها هم مجبور به مراجعه باشد آرامش روحی لازم را خواهد داشت. اسناد و مکاتبات نیز باید در شکل زیبا ارائه شود. انسان فطرتاً زیبایی را دوست دارد.
رفتار مناسب : همانطور که بیان شد، خدمت در لحظه ارائه به مشتری ایجاد می شود. مشتریان تمایل دارند با افراد آگاه و مطلع مواجه شوند. شاید مهمترین بُعد کیفیت در بخش دولتی، رفتار مناسب با مراجعه کنندگان باشد. از این رو باید در انتخاب کارمندانی که با تلفن یا حضوری با مراجعه کنندگان در تماس هستند دقت ویژه ای کرد و آنهایی را برگزینند که برخی از خصوصیات بارز اخلاقی را دارند. این افراد باید بدانند که حتی اگر برآورده نشدن نیازها۲۱ و انتظارات مشتری به دلیل مقررات و قوانین موجود میسر نباشد، برخورد آرامش بخش و توأم با توضیحات کافی، مراجعه کنندگان را راضی و خوشحال می کند. بدین منظور لازم است به کارمندان آموزش های دائمی داده شود.
قانونمندی: فعالیت های خدماتی دولتی باید قانونمندتر باشند و گیرندگان خدمات با عنایت به قوانین و مقررات، فعالیت های خود را به انجام برسانند. هرگونه تبعیض یا نابرابری یا لحاظ کردن روابط دوستانه در برآورده کردن بدون ضابطه خواسته های افراد، برای مراجعه کنندگان ناخوشایند است. خدمات دولتی هنگامی با کیفیت است که تابع مقررات و ضوابطی باشد که به همگان از قبل اعلام شده باشد و طبق همان قوانین و مقررات ارائه شود.
سادگی و سهولت : خدمات بخش دولتی هنگمی با کیفیت است که در قالبی ساده انجام پذیرد. اگر اداره امور و انجام خواسته ای در چهارچوب گردش کارهای پیچیده و کاغذ بازی های زیاد انجام پذیرد مشتری ناراضی و خدمات دولتی بی کیفیت خواهد بود. اگر در زنجیره مراجعه به مکان های مختلف برای برآورده کردن یک خواسته باید چند بار به یک مرجع مراجعه شود، به احتمال زیاد گردش کار آن خواسته با اشکال مواجه است و امکان ساده سازی وجود دارد. بنابراین هرچند گاه باید در گردش کارها تجدید نظر کرد و با مشارکت و همکاری مشتریان اصلاح لازم را صورت داد.
انعطاف پذیری : منظور از انعطاف پذیری آن است که فعالیت ها در عین حال که در قالب نظامی معین و با قانونمندی خاصی انجام می پذیرد. لیکن این نظام و ضابطه خود به عنوان هدف درنیاید. محیط کار در دنیای امروز و در سازمان های فعلی، بسیار پیچیده است. این پیچیدگی باعث می شود تا مدیران امروزی زندانی نظامی باشد که باید آن را اداره کنند. این پیچیدگی در بخش دولتی بیشتر است. اگر نتوان با انعطاف های لازم، نظام را با محیط های مختلف تطبیق داد، گرفتاری در این زندان بیشتر می شود. باید هم نظام به گونه ای طراحی شود که قابل انعطاف باشند و هم افرادی که مجری هستند، هدف اصلی را که انجام دادن کار است را فراموش نکنند. انعطاف پذیری به معنای نادیده گرفتن قوانین و مقررات نیست، بلکه به معنای نرمش و پویایی در نحوه اجرای این مقررات است. توجه بیش از حد به شکل ظاهری مدرک و فرم ها و نادیده گرفتن حالات استثنایی که آسیبی به اصل قوانین و مقررات وارد نمی سازد، به کیفیت خدمات دولتی آسیب می رساند.
هماهنگی ساختاری : ادارات و واحدهایی که مراجعه کننده باید به بدانها مراجعه کند هم به لحاظ فاصله مکانی و هم از جنبه سلسله مراتبی سازمانی، می بایست دارای هم نوایی و هماهنگی ساختاری باشند. به عنوان مثال فاصله مکانی بین ادارات و واحدها علاوه بر اتلاف وقت هزینه و نارضایتی را در مراجعه کننده تشدید می کند (حسینی،۱۳۸۸،ص۵۷-۶۱).
۲-۱-۱۷- ابعاد مدیریت کیفیت :
ابعاد مدیریت کیفیت در بخش عمومی با ابعاد مدیریت کیفیت در بخش خصوصی تفاوت های عمده ای دارد. در بخش خصوصی ابعاد کیفیت شامل: قیمت، دوام، قابلیت اطمینان، تحویل به موقع، کارکرد، خدمات پس از فروش، همسازی، شکل ظاهری، شهرت، ایمنی و تأثیر اجتماعی است که در ارتباط با ارائه یک محصول مورد ارزیابی مشتری قرار می گیرد. (ایشیکاوا ۱۹۹۰). اما باید توجه داشت که ابعاد مدیریت کیفیت در بخش عمومی بسیار فراتر از طرز نگرشی است که نسبت به یک کالا یا یک شیء دارد. ابعاد مدیریت کیفیت در بخش دولتی که با مطالعه ادبیات از تئوری های مربوط استخراج گردیده، نشان می دهد که دانشمندان مختلف ابعاد متفاوتی را برای استقرار مدیریت کیفیت نموده ان. دیوید گاروین ۱۹۹۳، الف کیت اسمیت ۱۹۹۴، زتهامل ۱۹۹۹، جیسون ۱۹۹۸، میوری و آتکینسون ۱۹۹۸، پیتر سنگه ۱۹۹۸، فرانک زوهارت و آنجل آرومارتینزلور و جی دیت ۱۹۹۹ و پاراسورامان در سال ۲۰۰۰ هر کدام ابعاد مختلفی را جهت استقرار مدیریت کیفیت در بخش عمومی بیان کرده اند(Yang & Fang,2004,p312).
جدول۲-۴- ابعاد مدیریت کیفیت در بخش عمومی

ابعاد مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی دیوید گاروین ۱۹۹۳

اطلاع رسانی

در بخش دولتی اطلاعات باید سریع و دقیق بوده و در دسترس همگان قرا رداشته باشد.

سرعت در ارائه خدمات

مشتریان بخش دولتی، خواهان تسریع در کار مورد نظر خود هستند.

صحت خدمات

مشتریان بخش دولتی، درستی نتایج کارهای انجام شده را طالب اند.

فایل های پایان نامه درباره :شناسایی و دسته‌بندی عوامل ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

جهت افزایش دقت و کیفیت برازش نمونه‌ای با حجم بیشتر یعنی ۷۸ نفر انتخاب گردید.
روش‌ها و ابزار تجزیه و تحلیل داده‏ها
در این پژوهش برای انجام مصاحبه، پرسشنامه دلفی از نظر متخصصان دانشگاهی که همگی دارای دکتری تخصصی در حوزه منابع‌انسانی یا رفتارسازمانی و دارای مرتبه علمی استادیار و استاد بودند استفاده شد که ۳ نفر ار اعضای خبرگان عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد و ۲ نفر دیگر عضو هیات علمی دانشگاه آزاد مشهد بودند. در نهایت ۳ دسته از عوامل موثر بر خودپنداره و ۱۵مولفه شناسایی گردید که بر اساس آنها پرسشنامه خودپنداره با ۴۹ گویه طراحی شد و پس از تایید روایی و پایایی آن در سازمان مورد سنجش قرار گرفت. همچنین در این پژوهش برای اندازه‌گیری متغیر انضباط کارکنان از پرسشنامه انضباط کارکنان (امیرنژاد،۱۳۹۲) استفاده گردید. سوالات تحقیق در آن براساس شاخص‌های انضباط در سازمان (نظم و ترتیب، قواعد، مقررات، رویه‌ها، هماهنگی، سازماندهی و برنامه) مورد سنجش و اندازه‌گیری قرار گرفت و جهت تجزیه تحلیل داده‌های گردآوری شده از روش‌های مختلف آمار توصیفی و استنباطی بهره‌گیری شد. دربخش آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، نمودارهای آماری و شاخص‌های توصیفی و در بخش آمار استنباطی از آزمونt (استیودنت) و ضریب همبستگی، رگرسیون و آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. البته از نرم‌افزار SPSS نیز جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده ‌گردید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی این تحقیق با توجه به عنوان”شناسایی عوامل مؤثر بر خودپنداره و رابطه آن با انضباط کارکنان اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی” ، در حوزه رفتارسازمانی می‌باشد.
قلمرو مکانی
این تحقیق در اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی انجام گرفته است.
قلمرو زمانی
این تحقیق از خردادماه ۹۳ لغایت دی ماه۹۳ انجام شده است.
تعریف نظری واژه‏ ها و اصطلاحات
تعاریف نظری خودپنداره
مید(۱۹۳۴)[۱۱] و کولی(۱۹۰۲)۲از اولین کسانی هستند که به تعریف خود اقدام کرده‌اند. برحسب مید، خود هر فرد از خلال اخذ دیدگاه دیگری شکل می‌گیرد و کولی اصطلاح خود در آینه را به کار برده است، از نظر او خود بازتابی از بازخورد دیگران درباره خویشتن است. به باور اندیشمندان؛ قسمت عمده ویژگیهای شخصیتی، منش و خصوصیات رفتاری هر فرد به تصویری که از خود در ذهن دارد یعنی به انگاره وی بستگی دارد (ستوده،۱۳۸۱،۲۵۳). خودپنداره ممکن است مثبت یا منفی باشد (تقی زاده،۱۳۷۹،۲۱).
تعاریف نظری عوامل موثر بر خودپنداره
عوامل‌فردی موثر بر خودپنداره بر مقایسه شرایط و توانایی‌های فرد با دیگران مبتنی است، بر پیشرفت‌گرایی شخصی متمرکز است و نفع فردی را دنبال می‌کند. عوامل‌گروهی یا سازمانی موثر بر خودپنداره بر عضویت گروهی مبتنی است در این سطح افراد به جای نفع شخصی یا احیانا نوع روابط خود با دیگران به سرنوشت و عملکرد گروه می‌اندیشند عوامل‌اجتماعی موثر بر خودپنداره مبتنی بر توجه به روابط دوطرفه و بهزیستی و رفاه افراد طرف ارتباط است (مارکوس و کیتایاما[۱۲]،۱۹۹۱،۲۲۵؛برورو گاردنر[۱۳]،۱۹۹۶،۸۳).
تعاریف نظری انضباط در سازمان
انضباط یا دیسیپلین درسازمان عبارت است از ایجاد موقعیتی که کارکنان یک سازمان خود را با قوانین، مقررات و استانداردهای سازمانی هماهنگ کرده، برابر آن رفتار کنند(دیسنزوواستیفن[۱۴] ،۱۹۸۸، ۴۷۸).
انضباط به زعم برخی دیگر از نویسندگان، نوعی آموزش است که هدفش اصلاح رفتار و طرز برخورد کارکنان بوده، به طریقی تمایل آنان را به رعایت قوانین و مقررات و استانداردهای سازمان و مدیریت برانگیزد(وردر و دیویس[۱۵]،۴۸۰،۱۹۸۹).
نظم و انضباط فرد به معنای انتظام و اطاعت منطقی ودر چاچوب قانون قرارگرفتن است (موحد،۳۰۱،۱۳۷۷).
رویه: رویه‌ها یک سلسله گامهای متوالی مرتبط به هم هستند که کارکنان به منظور تحقق وظایف شغلی خود از آنها تبعیت می‌کنند (اسکات ،۱۳۸۴).
مقررات: کاهش مقررات خشک و انعطاف‌ناپذیر و توجه به روابط‌انسانی و به وجودآوردن محیطی
صمیمانه یکی از اصول اساسی هر سازمان می‌باشد اگر در یک سازمان به این موضوع توجه شود کارکنان بین خود و مدیران فاصله‌ای احساس نکنند با دلگرمی بیشتری وظایف خود را انجام می‌دهند چون انسان ذاتا از فشار و کنترل شدید گریزان است (انصاری زمانی ،۱۳۸۴).
هماهنگی در کارها: هماهنگی در امور باعث می‌شود که از دوباره‌کاری جلوگیری و نظم بین امور و فعالیت‌های سازمانی ایجاد و از ضایع شدن منابع و امکانات سازمانی جلوگیری به عمل آمده و در نهایت سازمان آسان‌تر به اهداف از پیش‌تعیین شده خود دسترسی پیدا کند (هیوز ،۱۳۸۰).
نظم و ترتیب در انجام کارها: نظم و ترتیب در کارها باعث می‌شود که کلیه فعالیت‌ها در سازمان براساس روشی مشخص و منظم انجام گیرد و از بی‌نظمی و هرج و مرج در سازمان جلوگیری شود. هیچ سازمانی بدون داشتن نظم و ترتیب در کارها نمی‌تواند دوام داشته باشد (آقا داوود ،۱۳۸۱).
برنامه: داشتن برنامه برای وظایف افرا
د باعث می‌شود که افراد در هر روز بدانند که چه وظایف و کارهایی راباید در همان روز انجام دهند که این امر از سردرگمی آنها جلوگیری می‌کند و تاثیر به‌سزایی در انضباط کارکنان دارد (رضائیان ،۱۳۸۳).
قواعد: داشتن قواعد مشخص در سازمان این اطمینان را در کارکنان ایجاد می‌کند که در انجام کارها از آن اصول مشخص و مدون پیروی کنند و این قواعد مشخص و روشن خود‌ زمینه‌ای برای ایجاد انضباط در کارکنان است (الوانی ،۱۳۸۵).
سازماندهی: سازماندهی فرآیندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروه‌های کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت می‌گیرد (رضائیان، ۱۳۸۳).
تعریف عملیاتی واژه‏ ها و اصطلاحات
تعریف عملیاتی خودپنداره
در این تحقیق برای سنجش مفهوم خودپنداره گویه‌های زیر در کمی نمودن مفهوم، استفاده شده است. لیست این گویه‌ها در جدول ۱-۱ تهیه شده است که گزارش آن در صفحا‌ت پیش‌رو آمده است.
جدول ‏۱‑۱ گویه‌های مرتبط با مولفه‌های تحقیق(خودپنداره)

سوالات مولفه ردیف

عوامل فردی

احساس می کنم قدرت تاثیرگذاری خوبی بر دیگران دارم

قدرت و نفوذ دردیگران

دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد کلیدزنی بهینۀ انتقال ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

۸۰

۱۵۰

۲۰

۲۰

۲۰

۲۰

۱۰

۵

۳۰۵۰

۱۹۵۰

با در نظر گرفتن کلیدزنی بهینه

حساسیت تعادل بازار به پارامتر در تعادل یک روز
در قسمت قبل برای یک مقدار دلخواه در نظر گرفته شد و با توجه به آن تعادل بازار محاسبه شد. با توجه به حساسیت تعادل در بازار به پارامتر ، در این بخش مقدار آن در بازه‌های مشخصی با توجه به وجود یا عدم وجود کلیدزنی تغییر داده شده و تعادل بازار محاسبه می‌شود. در زمان عدم وجود کلیدزنی، [۳- , ۴-] به عنوان بازه تغییرات این پارامتر و در زمان وجود کلیدزنی بهینه، [۰ , ۵/۱-] بازه تغییرات آن در نظر گرفته شده است. مقدار متغیرهای مسأله نسبت به تغییرات این پارامتر قبل و بعد از کلیدزنی ارزیابی و در شکل‌های ۳-۵ تا ۳-۱۲ آمده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل ۳-۵ سطوح مختلف هزینه بهره‌برداری کل شبکه را در به ازای های مختلف برای مالک‌های در روز قبل از کلیدزنی نشان داده است. مشاهده می‌شود که سه سطح برای هزینه کل شبکه با توجه به مقادیر مختلف قابل مشاهده است. ناحیه ۱ که هزینه بهره‌برداری کل شبکه $/h 2750 است و زمانی که و در محدوده ۳- و ۴/۳- قرار داشته باشد پدید می‌آید. در ناحیه ۲، هزینه بهره‌برداری کل شبکه برابر با مقدار $/h 4200 است. در این ناحیه و بین ۴/۳- و ۶/۳- قرار دارند. با کاهش و به سمت ۴- ناحیه ۳ حاصل می‌شود. در این ناحیه هزینه کل شبکه برابر با $/h 4400 است. ناحیه‌های ذکر شده برای هزینه بهره‌برداری کل به ازای مجموعه ذکر شده برای ، حاصل شده است. سطوح دیگر از هزینه‌ها ممکن است به ازای مقادیر دیگری برای این پارامتر حاصل شود.
در شکل ۳-۶ تغییرات سود کل نسبت به مقادیر مختلف پارامتر برای مالک‌های در روز قبل از کلیدزنی مشاهده می‌شود. اگر مقادیر پارامتر برای هر دو مالک بین ۳- و ۴/۳- قرار داشته باشد، مجموع سود مالکین در بازار در سطح $/h 2250 قرار دارد و اگر این پارامترها بین مقادیر ۴/۳- و ۵/۳- قرار داشته باشد سطح سود کل در بازار $/h 2000 است. سطح سود کل بازیگران در بازار زمانی که یکی یا هر دو پارامترهای و از میزان ۵/۳- به سمت ۴- کاهش پیدا کند شکل دیگری به خود می‌گیرد. به طوری که اگر از ۵/۳- کمتر شود ( در یک سطح ثابت و بین ۳- و ۵/۳-) سطح جدیدی برای مجموع سود بازیگران پدید می‌آید. حال اگر به سمت ۴- کاهش پیدا کند، این مجموع نیز کاهش پیدا می‌کند؛ به طوری که برای مقادیر کمتر از ۵/۳- تغییرات هیچ اثری بر سود کل بازیگران نخواهد داشت و تعیین‌کننده مجموع سود مالکین خواهد بود و با کاهش آن به سمت ۴- از مجموع سود مالکین کاسته می‌شود.
شکل ۳-۷ رفتار ژنراتور را در بازار با توجه به تغییرات پارامترهای و نشان می‌دهد. این شکل نشان‌گر وجود سه استراتژی مختلف برای ژنراتور در ارائه پیشنهاد قیمت با توجه به مقدار پارامترهای و است. در سه استراتژی پیشنهاد قیمت، استراتژی اول، قیمت $/MWh 5 می‌باشد که اگر دو پارامتر و هر دو در بازه ۳- تا ۴/۳- قرار داشته باشند، اتخاذ می‌شود. قیمت $/MWh 15 زمانی انتخاب می‌شود که پارامترهای و در بازه ۴/۳- تا ۵/۳- باشند. اگر و از مقدار ۵/۳- کمتر باشند، استراتژی سوم برای پیشنهاد قیمت استفاده می‌شود که در آن قیمت پیشنهادی $/MWh 20 خواهد بود.
شکل ۳-۸ حساسیت قیمت پیشنهادی ژنراتور را در بازار با توجه به تغییرات پارامترهای و نشان می‌دهد. در این شکل مشاهده می‌شود که اگر مقادیر و بین ۳- و ۴/۳- قرار داشته باشند، ژنراتور با توجه به مقدار آن‌ ها قیمتی بالاتر از $/MWh 20 به بازار پیشنهاد می‌دهد ولی با حرکت این پارامتر از مقدار ۴/۳- به سمت ۴- قیمت پیشنهادی ژنراتور در قیمت $/MWh 10 ثابت می‌ماند.
در شکل ۳-۹ قیمت پیشنهادی ژنراتور در بازار مشاهده می‌شود. قیمت پیشنهادی توسط این ژنراتور به مقدار پارامترهای و وابسته نیست و همواره در سطح $/MWh 20 ثابت است.
تغییرات قیمت در شین‌های مختلف با توجه به مقدار پارامترهای و در شکل ۳-۱۰ نشان داده شده است. در هر سه شین شبکه رفتار مشابهی به تغییرات این پارامترها مشاهده می‌شود. برای مقادیر و بین ۳- و ۵/۳-، قیمت در تمام شین‌ها $/MWh 20 خواهد بود. با کاهش پارامتر به سمت ۴- سطح جدیدی پدید می‌آید ( بین -۳ و ۵/۳- و در یک مقدار ثابت) که حساسیتی به تغییرات در بازه ۵/۳- تا ۴- نشان نمی‌دهد. از طرفی کاهش ، قیمت در شین‌ها را (به شرط اینکه بین ۳- تا ۵/۳- باشد) کاهش می‌دهد. اگر مقادیر بین ۵/۳- و ۴- باشد، کاهش بر مقدار قیمت بازار اثرگذار نیست. به طور کلی بیشترین قیمت در شین‌ها زمانی اتفاق می‌افتد که نزدیک به ۴- و نزدیک به ۳- باشد و کمترین قیمت زمانی است که هر دو این پارامترها بین ۳- و ۵/۳- باشند.
شکل ‏۳-۵ حساسیت تعادل در بازار به تغییرات پارامتر بدون کلیدزنی
شکل ‏۳-۶ حساسیت مجموع سود بازیگران در بازار به تغییرات پارامتر بدون کلیدزنی
شکل ‏۳-۷ حساسیت قیمت پیشنهادی ژنراتور A در بازار به تغییرات پارامتر بدون کلیدزنی
شکل ‏۳-۸ حساسیت قیمت پیشنهادی ژنراتور B در بازار به تغییرات پارامتر بدون کلیدزنی
شکل ‏۳-۹ حساسیت قیمت پیشنهادی ژنراتور C در بازار به تغییرات پارامتر بدون کلیدزنی
شکل ‏۳-۱۰ حساسیت قیمت در شین‌ها به تغییرات پارامتر بدون کلیدزنی
پس از کلیدزنی در شبکه و خروج یک خط، هزینه بهره‌برداری شبکه و قیمت در شین‌ها به صورت شکل‌های ۳-۱۱ و ۳-۱۲ خواهد بود. این شکل‌ها نشان می‌دهند که هزینه بهره‌برداری از شبکه بعد از کلیدزنی بهینه انتقال در سطح $/h 1950 ثابت خواهد بود و با تغییرات پارامتر تغییر نخواهد کرد. قیمت در شین‌ها نیز وضعیت مشابهی خواهد داشت و در سطح $/MWh 20 (کمترین مقدار قیمت با توجه به های مختلف قبل از کلیدزنی) ثابت خواهد ماند. توجه شود که کلیدزنی بهینه انتقال، بازه تغییرات را تغییر می‌دهد، لذا بازه انتخاب شده برای شرایط پس از کلیدزنی متفاوت خواهد بود.
شکل ‏۳-۱۱ حساسیت هزینه بهره‌برداری کل به تغییرات پارامتر با کلیدزنی
شکل ‏۳-۱۲ حساسیت قیمت در شین‌ها به تغییرات پارامتر با کلیدزنی

MESOTS برای شبکه سه شین
پس از بررسی اثرات تغییر پارامتر بر متغیرهای مختلف بازار و همچنین اثرات کلیدزنی بهینه انتقال بر روی هزینه و قیمت در شین‌ها در یک روز، در این قسمت به ازای دلخواه برای هر یک از روزهای یک دوره و بار مختلف در هر روز، متغیرهای مختلف شبکه را بررسی خواهیم نمود. فرض می‌شود که پروفیل بار در هر روز ثابت است. برای تولید ضرایب بار در روزهای مختلف، از اطلاعات بار ماه ژانویه سال ۲۰۱۵ از منطقه PJM استفاده می‌کنیم [۶۵]. ماکزیمم بار ساعتی هر روز را به عنوان بار آن روز فرض می‌کنیم و سپس نسبت بار هر روز به ماکزیمم بار کل دوره، را محاسبه می‌کنیم. به این ترتیب بار هر روز، به صورت مضربی از بار پیک یک ماه مشخص است. این ضرایب را برای ده روز اول در ۲۵/۱، ده روز دوم در ۱ و برای مابقی دوره در ۱/۱ ضرب می‌کنیم تا ضرایب جدید بار به دست آید. به کمک این ضرایب، بار روزانه در طول یک ماه را برای شبکه سه شین مفروض، تولید می‌کنیم. شکل ۳-۱۳ ضرایب بار در طول دوره را نشان می‌دهد. برای تمام روزها و تمام مالکین برابر با ۱- در نظر گرفته شده است. شبکه را با اطلاعات جدید در نظر گرفته و تعادل را در شرایط رقابت کامل و ناقص، همچنین بدون و با کلیدزنی دوره‌ای بهینه انتقال آنالیز می‌کنیم.
شکل ‏۳-۱۳ ضرایب بار در طول دوره
جدول ‏۳–۶ نتایج شبکه سه شین تحت رقابت کامل در یک دوره

بیشینه توان تولیدی ژنراتورها(MWh/h-Day)

بیشینه قیمت در شین‌ها (/MWh$)

بیشینه سود کل ($/h-Day)

هزینه کل ($/h)

حالت

مطالعه ی کیفی ابعاد سیطره ی جنسیت بر زندگی ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

مشارکت­کننده­ ی شماره­ ۳:
«در خانواده کسی متوجه متفاوت بودن من نبود. شاید هم بود ولی اهمیتی نمی­دادند و این را به حساب بچه­گی من می­گذاشتند. به کارهای خانه علاقمند بودم».
کد ۱۲۲: تجربه­ ایفای نقش پدری در دوران کودکی
مشارکت­کننده­ ی شماره­ ۷:
«تو خاله­بازی همیشه نقش پدر خانواده رو بازی می­کردم. یعنی هیچ­وقت یادم نمی­یاد که نقش خاله یا مادرو بازی کرده باشم. عشق موتور بودم. شوهرخالم موتور داشت،‌ همش بهش می­گفتم که موتورسواری رو یادم بده. داییم خیلی تو کار ماشین و لوازم یدکی وارد بود. از همون بچه­گی همش ازش می­خواستم که قسمت­ های مختلف ماشین رو بهم یاد بده».
مشارکت­کننده­ ی شماره­ ۱۲:
«اون حس پسر بودن چیزی نبود که من بخوام بگم که علاقه داشتم که این­جوری باشم. من این­جوری بودم. همیشه خواهرهام رو کتک میزدم که بیاید با هم فوتبال بازی کنیم. اونا هم که بدشون می­اومد فوتبال. یه موقع­هایی هم که مجبورمی­شدم باهاشون خاله­بازی کنم، من می­شدم پدر خانواده و می­رفتم سر کار و خرید. از وقتی یادم میاد همینم که بودم».
مشارکت­کننده­ ی شماره­ ۹:
«من از همون بچه­گی احساس می­کردم که پسرم. از بچه­گی همه همبازی­هام پسرخاله­هام بودند. بازی­های پسرونه­رو خیلی دوست داشتم. چون بازیِ دخترها که خاله­بازی بود و من هم خیلی بدم می­اومد. اگر تو جمع دخترها قرار می­گرفتم و مجبور بودم باهاشون بازی کنم،‌ نقش پدر خانواده­رو بازی می­کردم. مثل بابام نقش می­گرفتم. در صورتی­که تو همه خاله­بازی­ها اگه پسر باشی نقش پدر خانواده رو به عهده می­گیری اگه دختر باشی نقش مادر خانواده­رو به عهده می­گیری. ولی من نقش پدر خانواده­رو داشتم که مثلا دو ساعتی برم بیرون خونه کار کنم و اینا بازیاشون تموم شه. تو جمع دخترها که این­جوری بازی می­کرد».

    • بررسی و تحلیل تم و مقایسه­ دو گروه مبتنی بر سیطره­ی جنسیت ( ۱۱۲ و ۱۲۲)

بررسی عبارت­های معنایی این تم نشان می­دهد، تفاوت جنسیتی آشکاری میان تجربه­ این دو گروه از تبدیل­خواهان وجود دارد: نکته­ی در خور توجهی که در این تفاوت مشهود است، تاکیدی است که این دو گروه از تبدیل­خواهان بر ایفای نقش در درون خانواده دارند. اینان ایفای نقش درون خانواده را با والد ناهمجنس (از نظر فیزیکی)، مطابقت می­ دهند. جالب آنکه در مصاحبه های تبدیل­خواهان زن به مرد، آنها با برشمردن و نقش­هایی همچون خرید خانه و نقش­های پدرگونه تاکید دارند که این نقش­ها، نقش­های پدری است اما در مقابل ترنس­های مرد به زن، از واژه­­ی مادری استفاده نکرده ­اند و با معادل­سازی کارهای خانگی با نقش­های زنانه، فاقد هم­ذات­پنداریِ مبتنی بر نقش زایش به مثابه­ی مهمترین تصویر مادری هستند. به بیان دیگر در ذهن این کنشگران نقش پدر محدود به کارهای بیرون از خانه و درآمدزایی و نقش زن کارهای خانگی است، اما از تحلیل نتایج تبدیل­خواهان مرد به زن، تقلیل مادریت به نقش­های خانگی صورت نگرفته است. بنابراین در تجربه­ دوران کودکی اینان، معادل­سازی مفهوم یا تصویر مرد با پدر صورت گرفته اما مادر با زن یکی پنداشته نشده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کد ۱۱۳: تجربه­ کودکی متمایز: ناهمانندی جنسیت و جنس تجربه شده
مشارکت­کننده­ ی شماره­ ۴:
«از همان دوران کودکیم رفتارهام کاملا دخترانه بود. یعنی این مشکل از بچه­گی در من وجود داشت ولی من نمی­دونستم که این یک بیماریه و من مشکل دارم».
مشارکت­کننده­ ی شماره­ ۵:
«واقعیتش اینه که من از وقتی یادم میاد،‌ یعنی از همون دوران کودکی ۵ یا ۶ سالگی اصلا شبیه پسرها نبودم و کارهام همگی دخترونه بود».
مشارکت­کننده­ ی شماره­ ۲:
«هنگامی ­که به مدرسه می­رفتم کاملا این حس را داشتم که مثل بقیه نیستند. همه بچه­ها در مدرسه شیطنت می­کردند، دنبال هم می­دویدند. بازی می­کردند ولی من بسیار گوشه­گیر و منزوی بودم. اصلا حس خوبی نسبت به محیط مدرسه نداشتم. رفتن به مدرسه برای من مانند کابوس بود. اصلا دوست نداشتم در محیط مدرسه باشم. همیشه زنگ­های تفریح در گوشه­ای می­ایستادم و به بچه­ها نگاه می­کردم. بسیار آرام بودم و شیطنت­های آنها را نمی­کردم. احساس خاص بودن می­کردم. بچه­ها هم متوجه این متفاوت بودن من شده بودند».
کد ۱۲۳: تجربه­ کودکی متمایز: ناهمانندی جنسیت و جنس تجربه شده
مشارکت­کننده­ ی شماره­ ۱۰:
«از زمانی که من تونستم که دست چپ و راستم را تشخیص بدم و خودم رو بشناسم همش می­گفتم که من یه پسرم. حس نمی­کردم که اختلالی دارم. واقعا فکر می­کردم که پسر هستم چون به سن بلوغم نرسیده بودم که جسمم بخواد تغییر کنه».
مشارکت­کننده­ ی شماره­ ۱۱:
«من ۷،۸ ساله بودم که تازه فهمیدم دختر یعنی چی، پسر یعنی چی همیشه با خودم می­دونستم که من دختر نیستم. من همیشه به این موضوع فکر می­کردم. از خیلی قبل­تر هم من همیشه می­دونستم که دوست ندارم با دخترها باشم».
مشارکت­کننده­ ی شماره­ ۸:
«من از همون بچگی همین­جوری بودم. همیشه فکر می­کردم که پسرم. اول کوچیکتر بودم که کلا قاطی دخترها نمی­شدم. همش با پسرها بودم».

    • بررسی و تحلیل تم و مقایسه­ دو گروه مبتنی بر سیطره­ی جنسیت (۱۱۳ و ۱۲۳)

در این تم نیز، عبارت معنایی برای هر دو گروه از تبدیل­خواهان یکسان است. اینان تاکید دارند که ازهمان دوران کودکی، هم خودشان و هم اطرافیان بر جنبه­ های ناهماهنگی میان حرکات، رفتارها و حالات تاکید داشته اند. به بیان دیگر، این ناهمانندی میان آنچه از کودک انتظار می­رود با آنچه در عمل هست، از همان دوران دیده می­ شود؛ پسرهایی که همه می­گویند مانند دخترها رفتار می­ کنند و دخترهایی که شیطنت­ها و رفتارهایِ عادتا پسرانه دارند. علت استفاده از واژه­ی «متمایز» به جای متفاوت، تاکیدی است که بر ابعاد تمایزگونه­ی تجربه­ کودکی مشارکت­کنندگان، وجود داشته­است. در واقع میان «تجربه­ متفاوت» و «تجربه­ متمایز» این فرق وجود دارد که در تجربه­ متفاوت یک فرد، تنها بر غیرمعمول بودن تجربه تاکید می­ شود، حال آنکه واژه­ی متمایز، ناظر بر وجه های­لایت ­کننده­ تجربه­ یک شخص است. بنابراین محقق تاکید دارد که تجربه­ اینان متمایز کننده است؛ درست همانگونه که تولد یک پیرمرد در فیلم «سرگذشت غریب بنجامبن باتن[۱۵۸]» اثر دیوید فینچر[۱۵۹] (۲۰۰۸)، او را از دیگر کودکان متمایز می­سازد. در واقع همان­گونه که تماشاگران و کاراکترهای فرعی این فیلم از دیدن کودکی با این ظاهر متعجب می­شوند، اطرافیان تبدیل­خواه نیز تعجب می­ کنند وقتی این حد از تمایز را، با کودک مورد انتظار ادراک می­ کنند.
کد ۱۱۴: بازنمایی جنسیت متفاوت با جنس در بروز جنبه­ های بیرونی زنانگی: لباس و لوازم آرایشی
مشارکت­کننده­ ی شماره­ ۵:
«گاهی لباس­های مادرم رو تنم می­کردم. کفش پاشنه­دار خیلی دوست داشتم».
مشارکت­کننده­ ی شماره­ ۱:
«من از بچه­گی این حس رو داشتم حتی مدرسه نمی­رفتم، کاملا یادمه که بچه بودم و خواهر داشتم لباس­های خواهرم که کهنه می­شد را می­پوشیدم. در آن زمان والدینم نمی­دانستند که همچین چیزی وجود دارد می­گفتند بچه­ست دیگه دوست داره لباس­های دخترونه بپوشه. یا مثلا کفش­های پاشنه بلند مادرم را که تو عروسیش پوشیده بود پام می­کردم و مثلا خیلی علاقه داشتم وقتی بابام می­گفت برو آب بیار من با همون کفش­ها تق­تق برم واسش آب بیارم».
مشارکت­کننده­ ی شماره­ ۳:
«به مدرسه که رفتم مدرسه ما دخترها و پسرها با هم در یک کلاس درس می­خواندیم. من اصلا دوست نداشتم کنار پسرها بنشینم و درونم احساس می­کردم که نباید در ردیف پسرها باشم. از بودن در کنار پسرها خجالت می­کشیدم. وقتی می­دیدم دخترها مقنعه سرشان کردند من هم دوست داشتم مقنعه سرم کنم. این حس از همان دوران ابتدایی با من بود».
کد ۱۲۴: بازنمایی جنسیت متفاوت با جنس در بروز جنبه­ های بیرونی مردانگی: لباس و عدم استفاده از لوازم آرایشی
مشارکت­کننده­ شماره­ ۸:
« همه لباس­هام پسرونه بود. اصلا از لباس­های دخترونه چندشم می­شد».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۹:
«تو بچه­گی تیپم همیشه پسرونه بود، بلوز آستین کوتاه و شلوارک. همیشه تیپم اسپرت بود. البته مهمونی­ها که می­رفتیم مامان پیرهن تنم می­کرد ولی اگه قرار بود به انتخاب خودم باشه یه بلوز شلوارک داشتم که عکس بانی خرگوشه روش بود. چون نه دخترونه بود و نه پسرونه. البته اون موقع عقلم نمی­رسید که نه دخترونه­س و نه پسرونه. اون موقع می­دیدم که ازون لباسه بیشتر از همه خوشم میاد. می­رفتم بیرون با اون لباسه دیگه اطرافیان به چشم یه دختر نگاهم نمی­کردن یا حتی یه پسر. به چشم یه بچه نگاهم می­کردن که داره بازی می­کنه. این­جوری برام بهتر بود تا بخوان بهم لقب یه دخترو بدن».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۷:
«من از همون بچه­گی کلا همه چیزم فرق می­کرد با بقیه دخترها. اولین دست لباسی که به سلیقه­ی خودم خریدم یه جلیقه شلوار کاملا پسرونه­س، عکسش هم دارم،‌ با یک جفت کفش کت که البته یکی دو سایز از پام بزرگتر بود ولی چون پسرونه بود خوشم اومد. چقدرم بابام­اینا دعوام کردند که نخر ولی من کار خودم رو کردم».

    • بررسی و تحلیل تم و مقایسه­ دو گروه مبتنی بر سیطره­ی جنسیت (۱۱۴ و ۱۲۴)

اگر تم قبلی بر ابعاد متمایز کننده تاکید دارد، این تم دقیقا بر تفاوت­ها انگشت می­ گذارد: تفاوت­های ظاهری مانند پوشیدن لباس­های دخترانه/ زنانه و علاقه به لوازم آرایش در پسران دخترسرشت و بی­علاقگی دختران پسرسرشت به انجام آرایش و علاقه به پوشیدن لباس­هایی که معمولا بر تن پسربچه­ها دیده می­ شود، در دختران پسرسرشت. به همان میزان که گروه اول به پوشیدن دامن علاقه دارند، گروه دوم از آن اعلام انزجار می­ کنند.

نگارش پایان نامه درباره ضوابط رسیدگی، صدور و اجرای آرای ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

۹- عدم انتقال: یکی از مسائلی که در مالیاتها قابل توجه است انتقال و عدم انتقال مالیات از مؤدی به دیگران است؛ انتقال مالیات عدالت اجتماعی را مخدوش می کند و پرداخت کننده اصلی مالیات مصرف کننده نهایی کالا می شود. با توجه به اینکه در اسلام همه مالیاتهای وضع شده از نوع مالیاتهای مستقیم هستند امکان انتقال آنها نزدیک به صفر است؛ علاوه براینکه در اسلام با توجه به مبنای اعتقادی پرداخت کننده مالیات، انگیزه انتقال آن به دیگران نیز وجود نخواهد داشت.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بند ب- ویژگی های یک نظام مالیاتی مطلوب
یک نظام مالیاتی مطلوب نظامی است که دارای آثار اقتصادی مساعد باشد؛ بعبارت دیگر یک نظام مالیاتی مطلوب نظامی است که دارای ویژگیهای زیر باشد:
۱- عدالت و برابری (عدالت مالیاتی): «براساس این ویژگی بایستی بار مالیات بصورت عادلانه بین مردم تقسیم شود و به توانایی پرداخت افراد جامعه نیز توجه شود؛ البته نمی توان تعریف خاصی از عدالت مالیاتی ارائه نمود و آن را به شرط معینی محدود کرد با این حال اصل قدرت و توانایی اقشار مختلف جامعه در پرداخت مالیات که دارای دو قسمت جداگانه که شامل افراد غنی باید بیشتر از فقرا مالیات بپردازند و افرادی که از تمکن مالی در یک سطح هستند به یک میزان مالیات بپردازند را باید در شناسایی عدالت مالیاتی مورد توجه قرار داد.»[۴]
۲- معین بودن : «مالیات وضع شده بر اشخاص و غیره باید دقیقا از نظر زمان و نحوه پرداخت و میزان مالیات معین و مشخص باشد؛ بعبارت دیگر مالیات دهندگان نباید در خصوص مالیات پرداختی خود با سردرگمی مواجه شوند و نیز قانون مالیاتها باید روشن و مشخص باشد و اختیار تصمیم در کمتر موردی به اختیار مأمورین ارزیابی و وصول مالیات واگذار شود چون اگر قانون مالیاتی مبهم باشد و مأمورین به دلخواه خود و قضاوت شخصی بخواهند مواردی را تعیین کنند رعایت برابری و هماهنگی در امر مالیات و جلب اعتماد مردم نسبت به سیستم مالیاتی ممکن نخواهد بود»[۵].
۳- سهولت: یکی از اصول اجرایی مهم نظام مالیاتی، کسب رضایت نسبی افراد و تسهیلات مختلف برای پرداخت آن است؛ برای مثال زمان و نحوه پرداخت باید به گونه ای باشد که فشار و مشکلی بر مالیات دهندگان وارد نکند زیرا عدم تسهیلات پرداختی موجب فرار مالیاتی می شود. بنابراین برای کسب رضایت مالیات دهندگان گاهی مالیات بر درآمد هنگام وصول درآمد و زمانی به صورت اقساطی اخذ می شود تا رضایت مالیات دهندگان جلب شود بعبارت دیگر سهولت یعنی در مناسبترین موقع و مساعدترین شرایط و با ایجاد حداقل ناراحتی و مزاحمت برای مؤدیان مالیات گرفته شود.
۴- صرفه جویی: منظور از این اصل آن است که در جمع آوری مالیات باید حداکثر صرفه جویی بعمل آید و هزینه جمع آوری آن به حداقل ممکن تقلیل یابد. از آنجا که مخارج پرداخت مالیات از طرف مردم و هزینه دریافت از طرف دولت چیزی به محصول ملی اضافه نمی کند نباید منافع جامعه از لحاظ تحمل مخارج سنگین در این راه تلف شود. اگر مالیات داوطلبانه باشد دارای هزینه ناچیزی است ولی درصورتیکه اختلاف نظر بین پرداخت کننده و دریافت کننده مالیات وجود داشته باشد و یا مالیات با اعمال قدرت مالیاتی وصول گردد مؤدی و همچنین دولت مخارج بیشتری را تحمل خواهند نمود.
۵- اطمینان؛ این ویژگی به دو قسمت قابل تفکیک است:
الف) اطمینان به کارگزاران مالیاتی؛ زیرا از طریق آنها می توان حصول و وصول مالیات را پیش بینی نمود و به دریافت آن اطمینان داشت زیرا بر اساس درآمد ناشی از مالیات، برنامه ریزی هایی انجام می گیرد که اگر اطمینانی به استحصال مالیات نباشد برنامه ریزی ها بی فایده خواهد بود.
ب) اطمینان مؤدی برای توفیق بخش خصوصی؛ ثبات سیاسی و مطمئن بودن سیستم مالیاتی از مهمترین شرایط لازم برای سرمایه گذاری به شمار می آید زیرا سرمایه گذاری در شرایط عادی مستلزم قبول خطر است و اگر سرمایه گذار به سیستم مالیاتی اطمینان نداشته باشد و نداند که مالیات قانونی او چه قسمت از منافع حاصل از فعالیت مورد نظرش را تشکیل خواهد داد درجه ریسک بیشتر خواهد شد و سرمایه گذاری به میزان کمتری صورت خواهد گرفت؛ افراد باید از مالیاتهای غیر قابل پیش بینی که بر دستمزدها و درآمدهای آنان وضع می شود مصون باشند.
۶- بازدهی مالیاتی: براساس این اصل نظام مالیاتی باید بتواند مولد درآمد کافی برای دولت باشد تا دولت مجبور نشود با توسل به سیاست های دیگر کسری بودجه را برطرف کند.
۷- انعطاف پذیری : یک نظام مالیاتی مطلوب باید بتواند از نظر اصلاحات و تغییرات احتمالی در مالیاتها از انعطاف پذیری بالایی برخوردار باشد یعنی بتواند بدون ایجاد اشکالات و تأثیرات شدید اقتصادی، در نظام مالیاتی تجدید نظر و اصلاحاتی انجام دهد.
۸- تنوع منبع مالیاتی : در یک نظام مالیاتی مطلوب لازم است مالیاتها از منابع مختلف جمع آوری شود این امر باعث اطمینان و ثبات بیشتر درآمدهای مالیاتی می شود.
۹- ساده و قابل فهم بودن مالیاتها : یک نظام مالیاتی مطلوب نباید نظامی پیچیده و مبهم باشد یعنی کلیه قوانین و مقررات باید به زبان ساده و بدون ابهام بیان شود.
۱۰- حداقل بار اضافی : یک نظام مالیاتی مطلوب باید آثار زیان بخش اقتصادی را به حداقل برساند و از اعمال تبعیض های مختلف جلوگیری کرده و باعث کاهش رفاه عمومی و آثار سرمایه گذاری در جامعه نشود.
۱۱- ضمانت اجرایی : یک نظام مالیاتی مطلوب مالیاتی را که جمع آوری آن ممکن نیست وضع نمی کند. بنابراین در هنگام تهیه قوانین مالیاتی باید به ظرفیتهای مالیاتی، قابلیت اجرایی و شرایط پیش بینی شده توجه همه جانبه مبذول شود و حتی در مواردی خاص برای حصول اطمینان به قابل اجرا بودن مالیات موضوعه، اجرای آزمایشی آن نیز ضروری خواهد بود.
۱۲- مقبولیت عامه : سیستم مالیاتی مطلوب باید مورد قبول عامه مردم باشد و در مقایسه با تمکن مالی آنها سنگین جلوه نکند و بعبارتی باید حاوی عدالت مالیاتی باشد. بطور کلی یک نظام مالیاتی مطلوب نظامی است که از یک طرف منافع مالیات دهندگان و از طرف دیگر اهداف دولت را در نظر بگیرد.
مبحث دوم – فرار مالیاتی، علل پیدایش و راه های جلوگیری از آن
پس از بیان کلیاتی در باب مالیات و ویژگیهای آن و نیز اهداف وصول آن و تبیین رسیدگی های مالیاتی از اسلام تا دوره معاصرلازم است به مبحث فرار مالیاتی، علل پیدایش و راه های جلوگیری از آن بپردازیم.
در کشور ما با توجه به نقایص موجود در قوانین مالیاتی و نیز وجود نقایص اجرایی در ساختار مالیاتی و از سویی ناکافی بودن خدمات عمومی دولت میزان فرار مالیاتی بسیار زیاد است و از سویی عوامل روانی حاکم بر مؤدیان در حین پرداخت مالیات خود مزید این امر شده است.
در این مبحث که در ذیل سه گفتار بیان خواهد شد به بررسی این موضوع می پردازیم. در گفتار اول به تبیین فرار مالیاتی پرداخته و سپس در گفتار دوم عوامل مؤثر در پیدایش فرار مالیاتی بررسی خواهد شد و در ادامه در گفتار سوم راه های جلوگیری از وقوع پدیده فرار مالیاتی مورد تبیین واقع خواهد شد.
گفتار اول- تبیین و بررسی پدیده فرار مالیاتی و اقسام آن
فرار مالیاتی عبارت از تسهیلاتی است که مؤدیان برای فرار از نتایج و اثرات مالیات با بهره گرفتن از نقاط ضعف قانون مالیات،در تنظیم امور مالیاتی خود بکار می برند؛ بعبارت دیگر اجتناب از مالیات شامل اقداماتی است که با متن قانونی موافق ولی با روح قانون مغایراست. در قوانین مالیه دو نوع فرار از مالیات وجود دارد که عبارت است از:
الف) فرار قانونی: این نوع فرار از پرداخت مالیات از طریق قانون مالیات امکان پذیر است که ممکن است رخنه یا راهی در قوانین مالیاتی پیدا شود و دیگری از طریق عدم مشمولیت این مالیاتها بطور طبیعی است که در این حالت قانون او را متخلف به حساب نمی آورد زیرا وی بوسیله خود قانون مالیات از پرداخت مالیات رهایی یافته در حالیکه ظاهرا به قانون مالیاتها عمل نموده است.
ب ) فرار غیرقانونی : عبارت است از اینکه فرد از طریق معینی با بکار گرفتن روش های غیرقانونی با قانون مخالفت نموده و بدین ترتیب از پرداخت مالیات فرار نماید مثل خدعه و نیرنگ ، تقلب در ارسال یا ارائه گزارشات نادرست و غیرواقع از اموال و درآمد واقعی خویش؛ این فرار گاهی بصورت کامل می باشد یعنی شخص وضع مالی خویش را طوری نشان می دهد که گویی به حد نصاب نرسیده است که مشمول مالیات گردد در این صورت مالیات نمی پردازد یا گاهی فرار جزئی است یعنی مؤدی قسمتی از درآمد واقعی خویش را نشان می دهد و جزء دیگر را کتمان می کند به طوریکه غیر قابل کشف باشد. بروز فرار مالیاتی و گسترش آن در اجتماع موجب ورود خسارات زیادی می شود بطوریکه درآمد عمومی دولت کاهش می یابد و بدین ترتیب دولت نرخ مالیات را بالا می برد و دیگران متحمل بار سنگین مالیاتی می شوند و در نتیجه فراریان مالیاتی از آن شانه خالی می کنند و از طرف دیگر عدالت مالیاتی از بین می رود؛ لذا دولتها برآنند که اصول مالیاتی را به گونه ای وضع کنند که از فرار مالیاتی جلوگیری بعمل آورده یا حداقل تا آنجا که امکان دارد از میزان آن بکاهند.
فرار مالیاتی در اسلام نیز سابقه دارد بطوریکه التهرب به معنای عمومی یعنی خلاصی و التهرب من الضریب عبارت است از رهایی و فرار از مالیات و واژه التهرب الضربی یا فرار مالیاتی نامی است برای حالتی که مؤدی عمدا قصد رهایی از مالیات و فرار از قوانین مالیاتی دارد و مالیاتی که به او تعلق گرفته است را نمی پردازد. در دولت اسلامی و قوانین مالی اسلام نیز دو نوع از فرار از مالیات وجود دارد یکی فرار قانونی و آن فراری است که افراد از راه های نفوذ خلاف در قانون مالیاتی بدان توسل می جویند بطوریکه هیچ خلاف قانونی بر علیه آنها ثبت نمی گردد. نوع دیگر که فرار غیر قانونی نامیده می شود فراری است که مؤدی با قوانین مالی مخالفت می کند و یا بصورت عدم تمکین به اصول اساسی ظاهر می شود .
در قوانین مالی اسلامی راه های نفوذ خلاف وجود ندارد که در آن نفوذ کنند ثانیا نمی توانند آن را پنهان نمایند زیرا امتناع یا تأخیر در پرداخت مالیات فرار یا خلاف شرعی به شمار می آید و قوانین اسلامی با آن به مقابله بر می خیزد و این شامل هر نوع فرار است چه فرار قانونی و شرعی باشد یا غیر قانونی
گفتار دوم- عوامل مؤثر در پیدایش پدیده فرار مالیاتی
پس از بررسی مفهوم فرار مالیاتی و شناخت اقسام آن لازم است به بررسی علل پیدایش آن بپردازیم .
عوامل زیادی در پیدایش این پدیده نقش ایفاء می کنند؛ سیستمهای مالیاتی مختلف انگیزه های فرار مالیاتی را به چند عامل مرتبط می دانند که مهمترین آنها عبارت است از :
الف) عوامل روانی: «در کشور ما که اکثریت قریب به اتفاق اهل تشیع می باشند بر این عقیده اند که چون بعد از حکومت علی همه حکومتها حکومت ظلم و جور بوده است و پرداخت مالیات کمک به تحکیم آن حکومتها تلقی می شده و مراجع عظام و علمای دین سابقا مردم را از دادن مالیات به حکومت طاغوت نهی می کردند لذا انگیزه فرار از مالیات بصورت یک امر دینی درآمده و با سایر امور شرعی گره خورده و به شکل نوعی طبیعت ثانوی یا عادت درآمده است»[۶]
از سوی دیگر چون پرداخت مالیات در اکثر مواقع بالاجبار دریافت می شود و به صورت یک تکلیف قانونی در آمده است که بر دوش مؤدیان سنگینی می کند لذا مؤدیان سعی می کنند از پرداخت آن شانه خالی کنند به طوریکه اگر در چگونگی پرداخت مالیات و نیز مقدار آن وضعیت معیشتی مؤدیان در نظر گرفته شود انگیزه های فرار از پرداخت مالیات به طور چشمگیری کاهش خواهد یافت.
ب) نقایص قوانین مالیاتی : عامل دیگر در فرار مالیاتی وجود عیوب و نقایص فراوان در قانونگذاری به خاطر کثرت قوانین مالیاتی و تغییر مداوم این قانون بصورت مکرر می باشد. بخش زیادی از قوانین مالیاتی از ثبات لازم برخوردار نیستند و ملحقات، اضافات و اصلاحات زیادی به آن وارد شده است بطوریکه این قوانین را پیچیده گردانیده است؛ علاوه بر آن تعدد اقسام گوناگون مالیاتها به مؤدی کمک می کند که زیر بار آن نرود و از روش های تقلب آمیز برای فرار از پرداخت استفاده کند بطوریکه دولت یا ادارات مالیات بنا بر اینکه مالیات بطور صحیح تحقق نیافته است تکیه بر ارائه تشویقهای مالیاتی می نمایند مانند اعطای برخی معافیتهای مالیاتی و این راه حل بر پیچیدگی شرایط می افزاید زیرا فردی که ملزم به پرداخت مالیات بوده است احساس می کند که مغبون شده است در صورتیکه متخلفین از این نوع معافیتها استفاده کرده و به دسیسه ای جدید می پردازند و یا مقامات دولتی ممکن است نرخ مالیاتی را افزایش داده یا مالیات تصاعدی وضع کنند و این امر خود موجب فرار از پرداخت مالیات یا کتمان کلی یا جزئی بخشی از حقایق مالی نزد مؤدیان می شود؛ بعبارت دیگر وضع مالیات با نرخ بالاتر یا مالیات تصاعدی انگیزه فرار از مالیات را سبب شده و از طرفی وجود نقایص در سیستم مالیاتی و عدم ثبات آن علت فرار از پرداخت مالیات را فراهم می آورد.
ج) وجود نقایص اجرایی در ادارات مالیات: «علت دیگر در فرار از پرداخت مالیات خود اداره مالیات است؛ بحث در باره این مسیله ما را به بدبینی نسبت به اداره مالیات می کشاند بعبارت دیگر هر قدر فرار مالیاتی بیشتر باشد نشانه بی کفایتی اداره مالیات و بی احترامی مردم نسبت به سیستم مالیاتی است. آنچه که قانون مقرر داشته است و سعی در برقراری عدالت مالیاتی دارد به تحقیق در هنگام دریافت و یا اجرای آن تحقق نمی یابد لذا این امر اشکالات جدیدی ایجاد می کند و به مؤدی کمک می کند تا آن را بعنوان عذری برای فرار از مالیات به حساب آورد بنابراین کارمند یا ممیزی که شایستگی و لیاقت کافی و قدرت تشخیص مقادیر معین مالیاتی را نداشته باشد نمی تواند عدالت مالیاتی را برقرار کرده و دیگران را به پرداخت مالیات تشویق و ترغیب کند بلکه آنها را در جهت فرار از پرداخت مالیات سوق خواهد داد.
د)عدم شناخت ضرورت وجود مالیات بین مردم : برخی بر این باورند که علت فرار از پرداخت مالیات را باید در عدم شناخت و اهمیت و ضرورت مالیات و نقش آن بر اقتصاد جستجو نمود. حضرت علی ( ع) می فرمایند مردم دشمن چیزی هستند که به آن جهل دارند؛ مفهوم مخالف این سخن بزرگ آن است که مردم دوست و مدافع شناخت خود هستند بنابراین اگر شناخت کافی و وافی از مالیات و فوائد آن بین مردم وجود داشته باشد بالتبع عکس العمل بهتری نسبت به آن خواهند داشت.
ه) عدم وجود مکانیزم های اطلاعاتی و شناسایی : چون هنوز مکانیزم های بایسته و درستی از مقادیر درآمد در کشور تعبیه نشده است امکان ردیابی و شناسایی و ثبت درآمدها در مقاطع مختلف وجود ندارد لذا کتمان درآمد واقعی و به تبع آن فرار از پرداخت مالیات برای افراد پردرآمد براحتی میسر است.
و) عدم وجود تفاهم و اعتماد فی مابین مأمورین تشخیص و مؤدیان مالیاتی : تقابل و عدم وجود اعتماد فی مابین مأمورین مالیاتی و مؤدیان علت اصلی فرار از مالیات محسوب می شود. چون مؤدیان مالیاتی بر این باورند که حتی اگر درآمدهای واقعی خود را در دفاتر ثبت و اسناد و مدارک مربوط به آن را مطابق واقع تنظیم و تحریر نمایند و درآمد مشمول مالیات واقعی را در اظهارنامه مالیاتی ابراز دارند باز هم مورد قبول مأمورین تشخیص مالیات قرار نخواهند گرفت و آنان اصل را بر عدم صحت این اظهارات خواهند گذاشت لذا سعی می کنند که دفاتر قانونی و اظهارنامه متکی به آن را طوری تنظیم نمایند که مأمورین تشخیص قادر به دستیابی به واقعیت این امر نباشند و میزان مالیات واقعی را تشخیص ندهند از سوی دیگر مأمورین تشخیص نیز عقیده دارند که مؤدیان مالیاتی اعتقادی به پرداخت مالیات نداشته و سعی در کتمان درآمد واقعی خود داشته و برای این کار دست به حیله ای می زنند و حتی گاهی برخی از آنان دفاتر مخصوصی برای ارائه به وزارت امور اقتصادی و دارایی تنظیم می کنند. بدین ترتیب درآمد مشمول مالیات در هاله ای از ابهام قرار گرفته و تشخیص صحیح آن به سختی امکان پذیر است به همین دلیل بسیار اتفاق می افتد که مالیاتهای تشخیص داده شده توسط حوزه های مالیاتی بیش از میزان واقعی باشد و فرایند به قطعیت رسیدن آن مدتها به طول انجامد و چه بسا زیادی مالیات قطعی شده در بلند مدت موجب رکود در کسب و کار مردم شده و زیان جبران ناپذیری به رشد و توسعه اقتصادی وارد آورد.
و) ناکافی بودن خدمات عمومی دولت : نارضایتی مردم از انجام بخشی از هزینه های دولت و عدم اطلاع از چگونگی اعمال آن نیز می تواند یکی از علتهای فرار از پرداخت مالیات شمرده شود.»[۷]بطوریکه اگر مردم نتیجه پرداخت مالیات را به صورت دریافت خدمات عمومی مناسب درک کنند و ببینند که آنچه را که آنها از حاصل دسترنج خود بعنوان مالیات می پردازند در قالب خدمات رفاهی به خودشان باز می گردد بالتبع انگیزه فرار از پرداخت مالیات بسیار کاهش خواهد یافت.
گفتار سوم- راه های جلوگیری از بروز پدیده فرار مالیاتی
پس از تعریف فرار مالیاتی و عوامل پیدایش آن لازم است به راه های جلوگیری از آن بپردازیم؛ بعبارت دیگر اگر در جهت برطرف نمودن عوامل پیدایش فرار مالیاتی برآئیم و سعی در تقویت نمودن وسعت شناخت و آگاهی افراد جامعه در ضرورت و اهمیت اخذ مالیات و فواید آن در سطوح مختلف کشور بپردازیم گام مهمی در جلوگیری از بروز پدیده فرار مالیاتی برداشته ایم. بطور کلی سیستم مالیاتی شبیه صندلی یا سه پایه است و این پایه ها عبارتند از سیاست مالیاتی ، قانون مالیاتی و اداره مالیات؛ البته این پایه ها از نظر طول با یکدیگر مساوی نیستند ولی از نظر قدرت و نیرو یکسان هستند. دولت می تواند با انجام تبلیغات درست و شایسته ضرورت و اهمیت اخذ مالیات را به مردم بشناساند و با اطلاع رسانی به مردم و اینکه راه اندازی برخی پروژه های عمرانی و صنعتی و تولیدی از محل درآمدهای مالیاتی تامین شده است اعتماد مردم را به اهمیت اخذ مالیات جلب نماید ؛ اگر مردم بدانند که آنچه را که بعنوان مالیات می پردازند در قالب خدمات عمومی به خودشان برگشت داده می شود با فراغ بال از دادن مالیات استقبال کرده و احتمال فرار مالیاتی کاهش می یابد؛ از طرف دیگر بر طرف نمودن نواقص قوانین مالیاتی و نیز ادارات و دستگاه های اجرایی می تواند بسیار مؤثر باشد بطوریکه اگر روزنه های فرار که در قانون و دستگاه های اجرایی وجود دارد پر شود آمار فرار از پرداخت مالیات بسیار کم خواهد شد و از سوی دیگر در صورتیکه بین مأمورین تشخیص و مؤدیان مالیاتی اعتماد در میزان واقعی درآمد باشد آمار خود اظهاری های مالیاتی گسترش یافته و تفاهم متقابلی که بین دستگاه مالیاتی و مؤدی بوجود می آید موجب می شود که پرداخت مالیات با سرعت و سهولت بیشتری صورت بگیرد؛ از طرف دیگر مکانیزه کردن و یکپارچه نمودن اطلاعات و دسته بندی آنان و نیز شناسایی و امکان کد گذاری و ردیابی آن موجب می شود تا سازمان مالیاتی با سرعت و سهولت بیشتری به اطلاعات اقتصادی مؤدیان خود دسترسی داشته باشد و همین امر به خودی خود احتمال فرار مالیاتی را بصورت چشمگیری کاهش می دهد از سوی دیگر اعمال قوانین سختگیرانه در جهت به کیفر رساندن فراریان مالیاتی و نیز وضع جریمه های سنگین برای آنان می تواند در جلوگیری از این پدیده مفید فایده باشد.
به طور خلاصه استفاده از روش های ذیل می تواند در جلوگیری از بروز پدیده فرار مالیاتی مؤثر باشد:
۱- مالیاتها به مالیات یکسان و واحدی تبدیل شود خصوصا در مورد مالیاتهای متنوع
۲- برای مبارزه با فرار مالیاتی نص صریحی برای انجام اقدامات اجرایی تنظیم شود تا از طریق وضع کیفر و زندان از گسترش این امر جلوگیری بعمل آید.
۳- قوانین آسان و قابل اجرا باشد و به کیفر رساندن از طریق اجرای قانون مالیاتی مشکلی بوجود نیاورد از این جهت که اختلافات و دعاوی حقوقی بین ادارات مالیاتی و مکلفین و یا مؤدیان برپا نگردد.
۴- پیشرفت امور مالیاتی همراه با پیشرفت ساختار مالیاتی کشور صورت بگیرد و راه های فنی و تکنیکی برای دریافت مالیات وجود داشته باشد.
۵- تبلیغات گسترده ای بر عدالت مالیاتی و اینکه هدف دولت خدمت رسانی به مردم از طریق وضع مالیات است تاکید شود تا همه مردم در تحمل بار مالیاتی مشارکت داشته باشند.
۶- ضررهای ناشی از مالیاتهای تصاعدی با روی آوردن به تخفیفات مالیاتی کاهش یابد بطوریکه ممکن است درآمد دولت از طریق اعمال تخفیف مالیاتی بیشتر از برقراری مالیاتهای تصاعدی باشد زیرا وضع مالیاتهای تصاعدی منجر به بروز فرار مالیاتی می شود.
فصل دوم – پیشینه تاریخی رسیدگی مالیاتی در ایران و تبیین منابع مالیاتی
مالیات ستانی در ایران دارای سابقه طولانی است. در دوران تشکیل حکومت های مختلف در ایران چه قبل از ظهور اسلام و چه بعد از آن مالیات از اقشار مختلف مردم به اشکال و اقسام گوناگون اخذ می شده است. نوع مالیات اسامی و نیز مقدار آن و همچنین نحوه تعیین اخذ آن در هر حکومتی متفاوت از سایر حکومتها بوده است. بنابراین در دوران حکومت هر یک از دولتها در ایران افرادی با عناوین خاص و متفاوت متصدی رسیدگی به امور مالیاتی و دریافت آن از مردم بوده اند؛ از سوی دیگر چگونگی رسیدگی به حسابهای مالیاتی در هر دوره ای با دوره سلطه حکومتهای دیگر تفاوت داشته است.
جهت بررسی دقیق سابقه تاریخی رسیدگی مالیاتی در دو مبحث جداگانه که شامل پیشینه تاریخی رسیدگی مالیاتی در ایران قبل و بعد از اسلام می باشد به مطالعه موضوع می پردازیم.
مبحث اول- پیشینه تاریخی رسیدگی مالیاتی در ایران قبل از اسلام
انسان اولیه چون ساده می زیست احتیاجی به مؤسسات عمومی مانند پلیس، سپاه ، دادگستری و… نداشته که سبب هزینه بوده باشد و در نتیجه وضع مالیات صورت نمی گرفته است. در زندگی قبیله ای اگر خانواده یا طایفه ای مورد تعرض قبایل دیگر قرار می گرفت هر یک از افراد قبیله یا خانواده به خرج خویش به مقابله با دشمن می پرداخت و یا وسایل امنیت و دفاع را تامین می کرد و رسیدگی به شکایات و قضاوت بین یکدیگر نیز بعهده رئیس قبیله بوده که بدون هیچ گونه هزینه و یا لزوما با هزینه طرفین به دعوا رسیدگی می نمود.«احتیاجات بشر پس از روی آوردن به شهرنشینی افزایش می یابد و وظایف اجتماعی از قبیل قضاوت، حفظ انتظامات و امنیت بعهده هیئت حاکم یا دولت محول می گردد و در نتیجه مردم مکلف می گردند مخارج دولت را تامین کنند و سهمی که هر فرد برای تامین آن مخارج می پردازد پدیده ای به نام مالیات را بوجود آورده است»[۸]
در مهمترین اسنادی که درباره پیشینه رسیدگی مالیاتی تا به امروز شناخته شده است مطالبی درباره مالیات ستانی در الواح سومری یافت شده و در بخشی از خوزستان و بین النهرین نیز اسنادی پیدا شده است که نشان می دهد در گذشته به این سرزمین در کتب کهن ایرانشهر گفته اند؛ از نوشته های سومری چنان برمی آید که میزان مالیات در انجمنی از شیوخ تعیین و برقرار می شده و نیز مالیات از مردان آزاد که بر جان و مال خویش تسلط داشته اند دریافت می شده است؛ در آن زمان علاوه بر مالیات اراضی و مزروعی، از فروش کالا و پیشه وران و دامداران نیز مالیات گرفته می شده است و این مالیات بیشتر جنسی بوده و گاه بصورت نیروی انسانی چون بیگاری و سربازگیری نیز اعمال می شده است.درباره مالیات ستانی در دوره کیانیان نیز نوشته اند «در زمان کیقباد نخستین بار مالیات وضع شد و میزان خراج گیری در زمان کیقباد یک دهم از در آمدها بوده و مصرف آن برای گردآوری سپاه بوده است»[۹]
با ورود آریائی ها به ایران نخستین دولت آریائی در غرب کشور توسط دیااکو تاسیس گردید؛ از درآمدهای این دولت علاوه بر خراج می توان به غنایم جنگی ، هدایا، مالیات بر احشام و بیگاری اشاره نمود.پیروزی کوروش در قرن پنجم قبل از میلاد منجر به تاسیس سلسله هخامنشی گردید در این زمان امپراطوری هخامنشی به بیست شهرستان تقسیم شد و رسیدگی مالیاتی به شرح زیر انجام می شد:
«ابتدائی ترین شکل مالیات ستانی تحت عنوان بیگاری گرفته می شد و نام آنهایی که بعنوان بیگار به کار گرفته می شدند و نیز آنهایی که می مردند و یا می گریختند و همچنین جو و خرمائی که برای خوراک فراهم می گشت با دقت ثبت می شد ولی روش های نوین تبدیل آنها را به نقد برای توانگرانی که می توانستند بپردازند اجازه می داد. در زمان داریوش تمام امپراطوری ایران به استثنای پارس مشمول پرداخت مالیات بودند و خراج ها و مالیات هایی که از طرف ملل شکست خورده وارد خزانه می شد البته متعادل بود»[۱۰]
باج ها و مالیات های حکومت هخامنشی بسیار فراوان بود. داریوش اول در تعرفه مالیاتی اصلاحاتی انجام داد که رسوم قبلی را شکست و در سراسر ایران مالیات یکسان برقرار نمود. در گذشته مالیات هر مکان با جاهای دیگر تفاوتی عظیم داشت و از این رو داریوش درصدد برآمد تا آن را ثبت و یکسان کند. ظاهرا گویا پیش از داریوش مالیات با برآورد مقدار محصول پیش از برداشت آن تعیین می گردید و این کار برای کشاورزان بس دشوار بود بنابراین داریوش میزان مالیات ثابت سالانه زمین را بر پایه میانگین محصول زمین برای هر یک از شهربانی ها و نیز معدل میزان محصول تعیین نمود.
«واژه مالیات در اصل baji در زبان فارسی باستان بوده و به گردآورنده مالیات bajikar می گفتند؛ در تقسیم بندی مالیاتی هترو hatruبه سازمانی گفته می شد که باج ها را گردآوری می کرد و مامور بلند

 
مداحی های محرم