وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۷-۱ شبه قاره هند و آسیای جنوب شرقی – 9

همچنین عملیات دوم این کشور در سپتامبر همان سال آزادی گروگان ها از دست دزدان دریایی، سبب شد تا اتحادیه اروپا و پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نیز در این رابطه فعال شوند. بر همین اساس، تصمیم گرفته شد تا ۶ کشتی جنگی و ۳ فروند هواپیما کاوشگر از ۸ کشور اروپایی از جمله انگلیس، فرانسه، اسپانیا، یونان، هلند و بلژیک در منطقه ای به مساحت بیش از یک میلیون کیلومتر مربع در عملیات مذکور فعالیت نمایند. (حسینی،۱۳۸۸،۱۵۴)

مأموریت‌ ناوهای اروپایی علیه دزدان دریایی سومالی ماموریتی است که از دسامبر ۲۰۰۸ میلادی با موفقیت شورای امنیت برای مدت یکسال و با هزینه ای بالغ بر ۸/۳ میلیون یورو آغاز شده است. مقر اصلی “عملیات آتلانتا”[۳۱] علیه دزدان دریایی سومالی در پایگاه نیروی دریایی “نوت وود” در شمال شرقی لندن است. (حسینی،۱۳۸۸،۱۵۴)

بدین ترتیب اولین مأموریت‌ نظامی اتحادیه در سطح دریا، در حمایت از قطعنامه های ۱۸۱۴، ۱۸۱۶، ۱۸۳۸، ۱۸۴۶ شورای امنیت ملل، متخذه در سال ۲۰۰۸ با اهداف ذیل به طور رسمی در تاریخ
۸ دسامبر ۲۰۰۸ آغاز شد: (نظافت ۲۶۳،۱۳۸۸)

الف) محافظت از کشتی های حامل کمک های غذایی سازمان ملل به افراد بی خانمان در سومالی؛

ب) محافظت از کشتی های آسیب پذیر و حامل کمک های داوطلبانه از خلیج عدن و سواحل سومالی به مردم؛

ج) پایان دادن به عملیات راهزنی دریایی و دزدی مسلحانه در این مناطق و کمک به بازداشت و منع و سرکوب آن ها در سواحل سومالی. (نظافت ۱۳۸۸،۲۶۳)

طبق توافقات به عمل آمده در درون اتحادیه، مأموریت‌ سومالی برای یک دوره یک ساله با بیش از ۱۵۰۰ پرسنل نظامی و با بودجه ۳/۸ میلیون یورو مورد برنامه ریزی قرار گرفت و گروه دریایی مورد نظر اتحادیه برای عملیات (آتالانتا ) از گروه دریایی ناتو، کشتی های جنگی همراه با نفراتی از روسیه، هند، ژاپن و چین تشکیل یافت. نیروهای ناوفور مطابق مجوز سازمان ملل مجاز هستند اقدامات لازم شامل استفاده از قدرت و زور و مداخله با هدف پایان دادن به فعالیت دزدان دریایی و دزدی مسلحانه را حیطه مأموریت‌ خود انجام دهند. (نظافت ۱۳۸۸،۲۶۳)

علاوه بر این، مقرر شد تا انگلیس و فرانسه پایگاه های خود را در اختیار نیروی مشترک اتحادیه اروپا قرار دهند تا امکان هماهنگ شدن با قدرت هایی آسیایی مهیا شود. البته کشورهای انگلیس و فرانسه نیز از این اقدام منتفع می‌شوند زیرا که هزینه های مربوط به تعمیر و نگهداری پایگاه های مذکور از دوش آن ها برداشته شده و بین کلیه اعضای اتحادیه اروپا تقسیم می شود. (حسینی،۱۳۸۸،۱۵۴)

پرسنل نظامی مشارکت کننده در عملیات مجاز هستند افراد مظنون در عملیات دزدی دریایی یا دزدی مسلحانه را دستگیر، بازداشت و یا منتقل کنند. آن ها می‌توانند کشتی های دزدان دریایی و یا کشتی هایی که به دنبال دزدان دریایی هستند و نیز دزدان مسلح را دستگیر نمایند. نیروهای دریایی اتحادیه در قلمرو دریای احمر، خلیج عدن و بخشی از اقیانوس هند عمل می‌کنند. کشتی های مستقر در این مناطق هم اکنون به ۸ کشتی و دو هلی کوپتر می‌رسد.(نظافت ۱۳۸۸،۲۶۴)

          1. نقش کشور روسیه

اعزام ناو جنگی به منطقه برای مقابله با دزدی دریایی مدخلی برای ورود آشکار روسیه به منطقه بدون ایجاد مزاحمت توسط آمریکا همراه بود. امضای قرار داد فروش یک میلیارد دلاری تسلیحات روسی به دولت یمن که شامل هواپیمای جنگنده (میگ۲۱)، بالگرد نظامی و تانک (تی ۷۲ و تی۸۰) به بهانه مبارزه با تروریسم و دزدی دریایی در منطقه بود، راه را برای تبدیل یمن به یکی از پایگاه های نظامی روسیه در اقیانوس هند و مدیترانه همواره نمود. (حسینی،۱۳۸۸،۱۵۶)

روسیه در ۲۳ سپتامبر ۲۰۰۸ اعلام کرد قصد دارد ناوهای جنگی خود را برای مقابله با دزدان دریایی سومالی به آب های این کشور اعزام نماید. پس از این کشور از طریق کانال سوئز وارد منطقه شد و در بیانیه صادره از سوی وزارت دفاع روسیه نسبت به اعزام نیروهای بیشتر در آینده اعلام آمادگی کرد.(نظافت،۱۳۸۸،۲۵۴)

    1. نقش سایر کشور ها و موافقت نامه های منطقه ای :

موافقت نامه منطقه ای مبارزه با دزدی دریایی و راهزنی مسلحانه علیه کشتی ها در آسیا، در سال ۲۰۰۵ به امضای کشورهای بنگلادش، برونئی، دارالسلام، کامبوج، چین، هند، اندونزی، ژاپن، کره، لائوس، مالزی، میانمار، فیلیپین، سنگاپور، سریلانکا، تایلند و ویتنام رسید ..(شجاعی اصل کلیبر ،۱۳۹۰،۶۰)

۲-۷-۱ شبه قاره هند و آسیای جنوب شرقی

آمریکا برای افزایش ظرفیت مانور ناوگان های خود در آب های بین‌المللی به بهانه حضور دزدان دریایی و نا امن شدن مجمع الجزایر اندونزی، فیلیپین و مالزی حضوردریایی خود را افزایش داد و معابر مهم این مناطق را به ویژه خلیج مالاکا، خلیج بنگال و جزایر جنوب شرقی را تحت کنترل خود درآورد. (حسینی،۱۳۸۸،۱۳۹)

۲-۷-۱-۱ اندونزی :

تائجونگ پروک – جاکارتا – دومایی – بلاوان – بلیک پاپان – تابوئنو – موآراجاوا – ساماریندا – آب های لنگرگاهی نیپا مناطق در معرض دزدی دریایی هستند در این مناطق دزدان دریایی معمولاً مسلح به تفنگ یا چاقو یا قمه (کارد بزرگ آمریکایی) هستند وآماده باش برای حمله به سایر مناطق نیز هستند .(ICCIMB ,2013,21)

دولت اندونزی به دلیل احتمال سوء استفاده آمریکا و کشورهای غربی از قطعنامه شماره ۱۸۵۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد برای گسترش حوزه تاثیر پذیری آن به “تنگه مالاکا” که سالانه ۷۰۰۰ کشتی عبور می‌کند و در واقع ۲۵ درصد مبادلات انرژی و کالای کل جهان از این تنگه صورت می پذیرد، به شدت با آن مخالفت کرد. (حسینی،۱۳۸۸،۱۴۹)

۲-۷-۱-۲ تنگه مالاکا :

هر چند تعداد حملات دزدان دریایی به دلیل تهاجم گشت ساحلی بر اساس اختیارات قانون ناحیه ساحلی از جولای ۲۰۰۵ به شدت کاهش یافته است لیکن به کشتی ها همچنان توصیه می شود تا هنگامی که از تنگه مالاکا عبور می‌کنند به اقدامات احتیاطی ضد دزدی دریایی توجه و رعایت نمایند .ICCIMB ,2013,21)

الف ) توافق همکاری برای گشت زدنی توسط سه کشور ساحلی مالزی، اندونزی و سنگاپور

سه کشور ساحلی مالزی، اندونزی و سنگاپور به توافق همکاری برای انجام طرح گشت زدنی در تنگه (مالاکا) رسیدند برای اجرای این طرح روی دو مورد توافق شد اولین مورد آبراهه ای است که یک سوم تجارت جهان و نصف نفت جهان از آن منتقل می شود و در معرض خطر تروریسم و حملات دزدی دریایی نیست و دومی مورد نیز تصمیم کشورهای ساحلی و تکیه بر توان خود در حراست از تنگه می‌باشد و وجود نیروهای نظامی خارجی را نیز غیر ضروری دانستند با این حال چهار دزد دریایی پس از این تصمیم گیری در تنگه مالاکا دست به دزدی دریایی زدند مشاهده شده که ۳۵ دزد دریایی مسلح کشتی تانکری حمل گاز را ربودند و چندین حمله و گروگان گیری نیز بوقوع پیوست به دنبال این گستاخی دزدان دریایی و با توجه به اینکه دزدان دریایی این منطقه کاملاً مسلح هستند دولت مالزی در یکم آوریل ۲۰۰۵ اعلام نمود که افسرهای پلیس مسلح روی یدک کش های و بارج های از پیش تعیین شده و مشخص مسیر حرکت در تنگه مالاکا را پوشش می‌دهند (Ioannis, On Line Asia Times 2005 1&2)

فایل های دانشگاهی| جدول۴-۱- شاخص های کمترین، بیشترین، میانگین و انحراف معیار داده ­ها – پایان نامه های کارشناسی ارشد

برای آزمون معنادار بودن رگرسیون از آماره فیشر استفاده می­ شود. لذا به منظور انجام آزمون معنادار بودن رگرسیون، فرضیات آزمون به صورت روبرو تنظیم می­گردد:

معادله رگرسیون معنادار نیست.

معادله رگرسیون معنادار است

به منظور تحلیل آزمون فوق الذکر به روش زیر عمل می­کنیم.

چنانچه در سطح اطمینان مورد نظر به طور مثال ۹۵ درصد، آمار F محاسبه شده از معادله رگرسیون، کوچکتر از مقدار F به دست آمده از جدول باشد، فرض را نمی­ توان رد کرد و در غیر اینصورت رد می­ شود. واضح است که در صورت رد شدن معادله رگرسیون معنادار خواهد بود.

روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS )

در صورت مشاهده خود همبستگی یا ناهمسانی واریانس، ‌می‌توان از روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) برای برآورد ضرایب استفاده نمود. البته استفاده از این روش نیازمند حدسهایی درباره ماتریس واریانس– کواریانس جملات اخلال است که استفاده از ماتریس واریانس – کواریانس باقیمانده­های مدل OLS برآورد شده به عنوان نقطه شروع و استفاده از روش‌های تکرار شونده می ­تواند در این زمینه راهگشا باشد.

با بررسی مدل‌های رگرسیون به سهولت مشاهده می­ شود که هر گونه پیشرفت در تحلیل­های رگرسیونی منوط به شناخت بیشتر از جمله اخلال مدل است. در واقع در یک مدل رگرسیون، جمله اخلال با اینکه نقش مهمی ایفا می­ کند اما بنا به تعریف ناشناخته است. هرگاه کوشش شود اجزایی از جمله اخلال شناسایی و اندازه‌گیری شود، این اجزای شناخته شده در قسمت معین مدل قرار ‌می‌گیرد و مجموعه عوامل مجهولی که باقی می­مانند جمله اخلال را تشکیل می­ دهند. ‌بنابرین‏ جمله اخلال هیچگاه قابل مشاهده و اندازه ­گیری نیست. در نتیجه تنها راه خروج از این تنگنای نظری این است که یک سری فرض­های منطقی ‌در مورد جمله اخلال مطرح شود تا بر آن اساس بتوان به تحلیل­های رگرسیونی ادامه داد. این فرض­ها با یک فرض ‌در مورد متغیرهای برونزا با عنوان فرض‌های کلاسیک مدل­های رگرسیون مطرح می­ شود.

مهمترین نکته ‌در مورد جمله اخلال تصادفی بودن آن است. با توجه به تعریف جمله اخلال بدیهی است که این فرض قابل قبول است و خلاف آن را نمی­ توان تصور نمود. جمله اخلال یک متغیر تصادفی است و مثل همه متغیرهای تصادفی دارای یک تابع توزیع احتمال و در نتیجه میانگین و واریانس و بقیه گشتاورها است.

آزمون معنادار بودن ضرایب

بعد از آزمون معنادار بودن رگرسیون، باید معنادار بودن هر کدام از ضرایب آزمون گردد. هدف از انجام این آزمون آن است که مشخص شود آیا در سطح اطمینان مورد نظر ضریب محاسبه گردیده مساوی صفر است یا خیر. فرضهای این آزمون به شرح زیر می­باشند.

ضریب متغیر مستقل در جامعه مساوی صفر است.

ضریب متغیر مستقل در جامعه مخالف صفر است.

برای آزمون این فرضیات از آماره تی استفاده می­ شود. برای مثال اگر در سطح اطمینان مورد نظر برای مثال ۹۵ درصد، آماره تی به دست آمده از آزمون، کوچکتر از تی جدول با همان درجه آزادی باشد، فرض را نمی توان رد کرد. در غیر اینصورت رد می­ شود. در این آزمون تأیید به مفهوم بی‌معنا بودن ضریب مورد نظر و رد به مفهوم معنادار بودن ضریب مورد نظر است.

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل یافته ­های پژوهش

۴-۱- مقدمه

در فصل سوم موارد مرتبط با جامعه و نمونه آماری و همچنین روش آزمون فرضیه ­ها ارائه گردید. در این فصل ابتدا آمار توصیفی مربوط به متغیرهای مورد نظر ارائه می­ شود و موارد مطرح شده در فصل قبل با بهره گرفتن از اطلاعات گردآوری شده مورد آزمون تجربی قرار ‌می‌گیرد و با بهره گرفتن از نرم­افزار Eviews به بررسی فرضیه ­ها پرداخته می­ شود. با توجه به آنچه در فصل قبل مطرح شد، ابتدا مدل رگرسیون ترکیبی مورد برازش قرار ‌می‌گیرد. سپس با انجام آزمون‌های نرمال، فیشر و هاسمن صحت مدل رگرسیونی را مورد بررسی قرار داده و همچنین به کمک آزمون­های آماری فرضیات پژوهش مورد ارزیابی قرار می­ گیرند.

۴-۲- آمار توصیفی

با در نظر گرفتن نتایج مربوط به جدول ۴-۱، کمترین سود خالص مربوط به شرکت ایران خودرو دیزل با سود ۱۰۹۸۷۰۲- و بیشترین سود مربوط به شرکت سایپا با ۸۰۴۰۱۰۸ واحد ‌می‌باشد. همچنین میانگین و انحراف معیار سود خالص برای ۱۱۲ شرکت‌های در نظر گرفته شده به ترتیب برابر با ۰۷/۴۵۹۹۷۶۰ و ۰۷/۱۲۷۶۹۶۱ ‌می‌باشد. از طرفی کمترین میزان جریان نقدی عملیاتی در میان شرکت‌ها متعلق به شرکت سالمین با ۹۴۴۲۸۸۴- واحد و بیشترین جریان نقدی مربوط به شرکت ایران خودرو با ۲۰۹۳۲۵۴۱ واحد ‌می‌باشد. میانگین جریانات نقدی برای شرکت‌های در نظر گرفته شده برابر ۹۱/۵۱۵۹۱۷ و انحراف معیار آن‌ ها برابر با ۹۷/۲۰۸۸۱۴۱ ‌می‌باشد. کمترین میزان اقلام تعهدی با ۱۹۹۹۸۴۵۲- واحد متعلق به شرکت ایران خودرو و بیشترین میزان متعلق به شرکت سالمین به دست آمده است. میانگین و انحراف معیار به دست آمده برای شرکت‌های بورس به ترتیب برابر با ۴۰/۳۸۰۹۳ و ۸۰/۱۴۹۰۵۹۵ واحد به دست آمده است. کمترین میزان دارایی مربوط به شرکت آلو مراد و بیشترین میزان به شرکت ایران خودرو متعلق است. همچنین میانگین و انحراف معیار به دست آمده برای کلیه شرکت‌ها به ترتیب برابر با ۶۹/۴۲۳۲۴۷۰ و ۱۳۳۹۷۹۲۳ واحد ‌می‌باشد. در میان شرکت‌ها کمترین میزان رشد فروش به میزان ۲۸/۰- متعلق به شرکت جوش و اکسیژن و بیشترین میزان فروش متعلق به شرکت پتروشیمی خارک به میزان ۶۶/۰ درصد می‌باشد. از نظر میزان اقلام غیر تعهدی شرکت ایران خودرو به میزان ۱۲۲۹۳۷۰۵۱- کمترین و شرکت سالمین بیشترین میزان اقلام غیر تعهدی را داشته اند.

جدول۴-۱- شاخص های کمترین، بیشترین، میانگین و انحراف معیار داده ­ها

متغیر

کمترین

بیشترین

میانگین

انحراف معیار

سود خالص

۲۰۱۴۸۰۳-

۷۲۱۰۵۷۹

۱۲/۱۲۰۴۷۹۱

۲۵/۴۰۳۵۸۷۰

جریانات نقدی عملیاتی

۶۳۰۱۵۷۸-

۶۰۰۴۲۱۵

۰۸/۴۲۸۷۹۱۲

۸۱/۸۰۰۵۵۴۶

اقلام تعهدی

۵۶۴۱۹۸۲-

۸۱۹۷۶۲۳

۲۸/۴۷۶۸۱۶۲

۴۰۲/۴۱۲۵۶۸۷

جمع داراییها

۶۳۲۴۰۴

۱۳۰۴۵۹۰۷۱

۲۴/۶۲۱۸۳۰۲

۲۴۵/۲۱۰۵۴۸۰

رشد فروش

۳۱/۰-

۷۲/۰

۴۰/۰

۱۱/۰

اقلام غیر تعهدی

۴۲۱۰۵۸-

۸۶۲۰۱۵۴۷

۲۴/۶۲۰۱۴۷

۵۲۰۱۲۴۸۶

۴-۳- مدل رگرسیونی

با عنایت به مدل مفهمومی ارائه شده در فصل دوم، از مدل رگرسیون ترکیبی[۵۳] استفاده گردیده است. داده ­های ترکیبی به دلیل آنکه هم تغییرات زمانی و هم تغییرات درون مقطعی را منعکس می­ کند، می ­تواند اطلاعات بیشتری را منعکس نماید. مدل رگرسیونی ترکیبی مورد نظر به صورت زیر مطرح می­گردد:

: اقلام تعهدی غیر عادی شرکت iام در سال t ام

: اندازه مؤسسه حسابرسی کننده شرکت iام در سال t ام

: رقابت میان مؤسسات حسابرسی شرکت iام در سال t ام

: خدمات غیر حسابرسی مؤسسه حسابرسی کننده شرکت iام در سال t ام

: تقسیم کار مؤسسه حسابرسی کننده شرکت iام در سال t ام

: نظارت مؤسسه حسابرسی کننده شرکت iام در سال t ام

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۱-۱-۵-۳-۴- عدم احساس گناه در صورت داشتن هدف راهبردی – 10

۲-۱-۱-۵-۳-۳- کمک به دیگران برای پذیرش احساسات فرد

شایستگی عاطفی گرچه ابزاری کارآمد برای مدیریت ابراز خود است اما به منابعی نیاز دارد (فلدمن برت و گراس[۱۰۵]، ۲۰۰۱) و ‌بنابرین‏ کار عاطفی نیز نامیده می‌شود (مامبی و پاتنم، ۱۹۹۲؛ موریس و فلدمن[۱۰۶]، ۱۹۹۶). در حالی که نشان دادن عواطف واقعی به تلاش اندکی نیاز دارد (لیری و کاوالسکی[۱۰۷]، ۱۹۹۰) کنترل شدیدی برای نشان دادن عواطفی که متفاوت هستند از آن چه که فرد در موقعیت فعلی واقعاً احساس می‌کند مورد نیاز است. موریس و فلدمن (۱۹۹۶) در این خصوص می‌گویند آن چه که تنظیم ابراز عاطفه را دشوارتر، و ‌بنابرین‏ کاربرتر می‌کند، دقیقاً آن مواقعی هستند که تعارضاتی بین عواطف اصیل و واقعی و عواطف مطلوب از نظر سازمانی وجود دارد. گاهی اوقات راهبرد بهتر آن است که فرد به دیگران کمک کند تا عواطف و احساساتش را بپذیرند به جای این که در هر موردی تلاش کند عواطف و احساساتش را تغییر دهد یا مخفی نماید. افراد مؤثر نه تنها توانایی تلبیس یا پنهان نمودن عواطف و احساساتشان را به شیوه‌ای راهبردی دارند بلکه همچنین قادرند عواطف واقعی و اصیل‌شان را به دیگران بقبولانند و باعث شوند که دیگران با آن‌ ها احساس راحتی کنند. در این خصوص برخی روان شناسان درباره سرایت عاطفی صحبت می‌کنند (هتفیلد[۱۰۸] و دیگران، ۱۹۹۴). نتیجه ابراز عواطف اصیل و واقعی این می‌شود که فرد می‌تواند بر اسنادهای دیگران اثر بگذارد مبنی بر این که فرد قابل اعتماد و موثقی است، چنین اسناد‌هایی کلید عملکرد شغلی اثربخش است (گلمن، ۲۰۰۱).

۲-۱-۱-۵-۳-۴- عدم احساس گناه در صورت داشتن هدف راهبردی

مهارت‌های مدیریت استراتژیک عواطف چنان چه ارتباط برقرار کننده در به کارگیری آن‌ ها برخلاف واقع انتظار داشته باشد که دچار عذاب وجدان خواهد شد بی‌ارزش خواهد بود (وربیکی و دیگران، ۲۰۰۴). در این خصوص رفییلی و ساتن[۱۰۹] (۱۹۸۷) به صورت ضمنی به احساس گناه به عنوان یکی از پیامدهای تنظیم عواطف هنگامی که ‌در مورد تعارض شخصیت ـ نقش و یا برخورد میان ارزش‌های شخصی و الزامات نقشی صحبت می‌کنند، اشاره می‌نمایند. مفهوم از خود بیگانگی کارکنان، به عنوان یکی از نتایج کار عاطفی، نیز می‌تواند راهی برای سازگاری با احساس گناه دائمی باشد که از کار عاطفی (یعنی تلبیس عاطفی) ناشی شده است (هاچسچیلد[۱۱۰]، ۱۹۸۳). این گونه عواطف منفی ست که تهدیدی را برای رفاه عاطفی ایجاد می‌کند ـ در واقع تحقیقات انجام شده تعارض شخصیت ـ نقش را به عنوان تهدیدی مهم برای رفاه کارکنان شناسایی ‌کرده‌است (کاپلانف کوپ و فرنچ[۱۱۱]، ۱۹۷۵). به همین نحو کینگ و ایمانز (۱۹۹۰) استدلال می‌کنند که دو سوگرایی ابراز عاطفه با احساس گناه که با صرف منابع افراد دیگر ممکن است منجر به استرس و فرسودگی شغلی شود ارتباط دارد (کوردز و دوهرتی[۱۱۲]، ۱۹۹۳). به طور خلاصه افرادی که در زمینه ابراز عواطفشان قادرند احساس گناه نکنند یا کمتر احساس گناه می‌کنند یا توانسته‌اند بر عواطف منفی‌شان غلبه کنند نسبت به کسانی که هنگام استفاده از عواطفشان به مثابه ابرازی استراتژیک احساس گناه می‌کنند، احساس رضایت و راحتی بیشتری کرده و در نتیجه اثر بخش‌تر خواهند بود (وربیکی و دیگران، ۲۰۰۴).

۲-۱-۱-۵-۳-۵- احساس اصالت

اریکسون[۱۱۳] (۱۹۹۷) اشاره می‌کند که ما در یک فرهنگ عاطفی درمانی که در آن فرایند مدیریت عواطف عادی فرض می‌شود زندگی می‌کنیم؛ مفروضه‌ای که حداقل برای مشاغل حوزه خدماتی، که به طور گسترده‌ای به وسیله قواعد عاطفی سازمان یا تاکتیک‌های ارتباطی‌ای که برای تسهیل اقناع سازی ایجاد شده‌اند تسخیر شده، مناسب به نظر می‌رسد. چنین دیدگاهی به افراد اجازه می‌دهد که در امر مدیریت عواطف به گونه‌ای که با رفاه و اصالت سازگار است مشارکت کنند: چنین مفهوم سازی مجددی دیدن مدیریت عواطف را به عنوان یک بخش عادی از تجربه عواطف میسر می‌کند. اگر چنین باشد آنگاه ممکن است که عواطف و احساسات مدیریت شده به طور بالقوه بخشی واقعی یا معتبر از تجربه عاطفی به مثابه عواطف خود به خود تجربه شده باشد (اریکسون، ۱۹۹۷). چنین استدلالی توسط تحقیقات انجام شده بر روی اثرات مدیریت عواطف در بافت‌های کاری تأیید شده است (بالان و دیگران[۱۱۴]، ۱۹۹۷). در نتیجه افرادی که قادرند چنین دیدگاهی را ‌در مورد مدیریت عواطف بپذیرند می‌توانند هدف استراتژیک و به کارگیری عواطف ابراز شده را با عواطف و احساساتی از اعتبار و اصالت، ولو آن که به صورت استراتژیک عمل شود ترکیب نمایند. اشفورت و تامیاک (۲۰۰۰) اشاره می‌کنند که تقریباً نیمی از افراد در مطالعه شان در خصوص مشاغل خدماتی دامنه وسیعی از عواطف را نشان داده و وانمود می‌کردند و در عین حال در نقش‌شان همچنان احساس اصالت می‌کردند. یعنی چنین افرادی قادر بودند وجهه‌ای از توجه را برای ایفای نقش‌هایشان اتخاذ نمایند و در عین حال اصالت خودشان را حفظ کنند.

۲-۱-۱-۵-۳-۶- دیدگاه کنایه‌ای

هچ[۱۱۵] (۱۹۹۷) بیان می‌کند که کنایه بواسطه تمایل به رها کردن شیوه های مرسوم نگریستن به تجربه و امتحان کردن واژگان تازه و جریان‌های قابل تفسیر به دست می‌آید. به زعم سیتینگ رورتی (۱۹۸۹) و هچ (۱۹۹۷) کنایه گو‌ها افرادی هستند که در می‌یابند که هر چیزی با شرح و توضیح مجدد می‌تواند به گونه‌ای ساخته و پرداخته شود که خوب یا بد به نظر برسد و عدم تلاش شان برای شکل‌دهی معیارهای انتخاب آن‌ ها را در موقعیتی قرار می‌دهد که سارتری آن را فوق پایدار می‌نامد: هرگز کاملاً قادر نیستند که خودشان را جدی بگیرند به خاطر این که همیشه از این مسئله آگاه هستند که شرایطی را که در آن خودشان را توصیف می‌کنند در معرض تغییر است. به همین نحو کنایه به عنوان مکانیزمی که باید به افراد اجازه دهد وضعیت‌های عاطفی مبهم را تحمل کنند و گه گاهی راهبردهای سازگاری متناقضی را به کار گیرند عمل می‌کند (هچ، ۱۹۹۷). از آن جایی که کنایه وضعیت‌های عاطفی و ذهنی متناقض را در بر می‌گیرد می‌تواند واقعیت‌های متناقض دیگری را نیز تقویت کند، برای مثال به طور همزمان مدعی و مراقب بودن. به علاوه برخی از راهبردهای سازگاری عاطفی ممکن است در افراد اضطراب ایجاد کند، اما کنایه ممکن است به افراد کمک کند تا این گونه عواطف منفی را به صورت یک چشم ‌انداز درآورند (وایلنت، ۱۹۹۸) زیرا مثل مزاح و شوخی فاصله‌ای را با عواطف منفی ایجاد می‌کند (کلتنر، ۱۹۹۵). توانایی نشان دادن حس شوخ طبعی و سعه نظر نسبت به یک فرد همچنین جزئی از مفهوم خود ارزیابی صحیح گلمن (۱۹۹۸) است که به شدت با هوش عاطفی پیوند یافته است. به طور خلاصه دیدگاه کنایه‌ای افراد را قادر می‌سازد تا بهتر بتوانند به مدیریت نیازهای متناقض شغل‌شان بپردازند (وربیکی و دیگران، ۲۰۰۴).

۲-۱-۱-۵-۳-۷- نقش هنجارهای فردی

دانلود پایان نامه و مقاله – ۲-۱-۲-۱-دیدگاه های نظری درباره ی سازگاری – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۱-۱-۴-۴- سن سازمان

هر یک از مراحل زندگی سازمان دارای ویژگی های خاص است که ساختار خاصی را می طلبد.

۲-۱-۱-۴-۵- تکنولوژی

تکنولوژی عبارت است از دانش، ماشین آلات، رویه های کاری و مواد اولیه ای که داده ها را به ستاده تبدیل می‌کند.

علاوه بر موارد مذکور بر اساس الگوی MIT90 (2005) نیز عواملی مانند تکنولوژی، استراتژی، شخصیت و نقش ها، فرهنگ سازمانی و محیط درونی و بیرونی سازمان ضمن این که از ساختار اثر می‌پذیرند بر آن نیز اثر می‌گذارند (معینی،‌۱۳۹۰).

۲-۱-۲- سازگاری

کلمه ی سازگاری[۴۳] در فرهنگ لغت آکسفورد به معنای “قرار گرفتن در موقعیت بسته” است و در فرهنگ لغت وبستر به معنای “مرتب قرار گرفتن” است. این واژه، در فرهنگ علوم رفتاری، (شعاری نژاد، ۱۳۸۴) این گونه تعریف شده است: «عمل سازگارانه با اوضاع محیط حاکم بر انسان با مقتضیات خود محیط». سازگاری عبارت است از یک فرایند روانشناختی که بر اساس آن فرد با خواسته ها (تمایلات) و چالش های زندگی روزمره مقابله می‌کند یا آن ها را در کنترل خود در می آورد (وتین و لوید[۴۴]، ۱۹۹۷). سازگاری به عنوان یک فرایند روانی در افراد انسانی متاثر از عوامل مختلفی است. مجموعه ی محرک ها، امکانات و کنش های محیطی و هم چنین، مجموعه توانایی ها و استعدادهای درونی که در نحوه ی این سازگاری دخالت دارند، مورد تأکید دیدگاه های مختلف روانشناسی قرار گرفته است (میلر، ۱۹۸۳).

سازگاری روانی نشانگر منظومه ای از پدیده ها و فرایندهای روانی در فرد است که همگی حکایت از نوعی رابطه ی متعادل میان فرد با خود و محیط پیرامون او دارد و علت ناسازگاری انسان ها در رویدادهای محیطی نیست، بلکه برداشت ها و تصورات آنان از این رویدادها است (گاز[۴۵]، ۱۹۹۰). ‌بر اساس این دیدگاه، به کسی سازگار گفته می شود که توانایی و قدرت پردازش صحیح اطلاعات را دارا است، این فرایند به او کمک می‌کند تا به اساس مناسب تری نسبت به زندگی دست یابد (بک[۴۶]، ۱۹۹۶). سازگاری شامل توانمندی های حل مسئله، ارزیابی واقعیت، انعطاف و پذیرش است (بار – آن[۴۷]، ۲۰۰۶).

از مجموعه تعاریف فوق می توان استنباط نمود که ساگازی به شکل های زیر صورت می‌گیرد:

۱- برقراری یک رابطه ی روان شناختی رضایت بخش میان خود و محیط؛

۲- پذیرش رفتار و کردار مناسب و موافق محیط و تغییرات محیطی؛

۳- سازگاری موجود زنده با تغییرات بیرونی و درونی (شعاری نژاد، ۱۳۶۸).

‌بر اساس مطالب بالا، سازگاری عبارت است از عمل ارتباط فرد و محیط به نحوی که فرد در خود و محیط تغییراتی به وجود آورد.

۲-۱-۲-۱-دیدگاه های نظری درباره ی سازگاری

۱- دیدگاه روان پویشی[۴۸]: فروید در نظریه ی خود، شخصیت را دارای سه مؤلفه‌ می‌داند که برای ایجاد مجموعه ی وسیعی از رفتارهای انسان باهم تعامل می‌کنند (نهاد، من، فرا من) (فروم، ۱۳۶۱). در بخث از سازگاری اجتماعی سومین مؤلفه‌ ی شخصیت یعنی فرا من که همان تجسم ارزش های والدینی و اجتماعی است، تعیین کننده است که چیزی درست و چیزی نادرست و بیشتر در پی تکامل است تا کسب لذت، الگوی دقیق در فرا من از نظام پاداش ها و تنبیه هایی که والدین به کار می‌برند سرچشمه می‌گیرد. کودک برای جلب محبت و علاقه ی والدینش می کوشد از آن چه والدینش آن را نادرست می دانند، تبعیت کند به طور کلی پیروان این دیدگاه روان آزردگی را نتیجه ی سازگاری ناکافی و نامناسب غرایز، با واقعیت های اجتماعی می دانند. در هر حال، تشخیص و تفاوت بین شخصیت بهنجار و روان آزرده کاملا متغیر است و در درجه ی اول بستگی به میزان کمبود سازگاری اجتماعی دارد (فروم، ۱۳۶۱).

آدلر یکی از طرفدارای روان پویشی، بر این باور است که زندگی در اجتماع از یک سو مستلزم محدودیت های متقابل و هدف های برتر فوری است و انسان را مجبور به هم یاری و همکاری می کند. از سوی دیگر، این چنین زندگی تنها شکلی است که «ایمنی» وی را فراهم می‌سازد. به نظر آدلر این یک پارچگی با گروه در هر فرد سالم، براثر تمایل عمیقی است که ناشی از انگیزه های اجتماعی زیستن است و انسان را به راه دوست داشتن و پذیرفتن دیگری و هم کاری و تعاون می کشاند (ریکمن، ۱۹۹۹).اریکسون، عدم وجو هویت من قوی را یکی از عوامل تعیین کننده ی آسیب روانی و ناسازگاری می‌داند. اگر افراد احساس روشن و مطمئن از اینکه چه کسانی هستند نداشته باشند. برای آن ها غیرممکن است که بتوانند به طریقی صمیمانه با دیگران ارتباط برقرار کنند (اریکسون، ۱۹۷۵).

۲- دیدگاه رفتاری[۴۹]: از دیدگاه رفتاری آسیب شناسی رفتاری یک بیماری نیست، بلکه پاسخی است که بر اساس همان اصول رفتاری یاد گرفته شده است. یادگیری، نگهداری و تغییر رفتار بهنجار، درست مانند یادگیری عادی است و رفتار عادی را می توان یک سازگاری به حساب آورد که از یک گذشته ی پر از تقویت ناشی شده است. بر اثر نظریه ی پاسخ، هر یادگیری، مستلزم برقراری ارتباط است. این ارتباط، در نتیجه ی تقویتی که بعدا صورت می‌گیرد محکم می شود (دلارد و میلر[۵۰]، ۱۹۶۳).

۳- دیدگاه رفتاری – شناختی[۵۱]: از نظر بندورا (۱۹۷۷) رفتار، در نتیجه ی واکنش متقابل بین شناخت و عوامل محیطی به وجود می‌آید یعنی مفهومی که تاثیر متقابل نامیده می شود. شخص می‌تواند با مشاهده ی دیگران، چه تصادفی، چه آگاهانه یاد بگیرد. انتخاب الگو توسط شخص، تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله سن، جنس، موقعیت و جنبه‌های مشترک با الگو صورت می‌گیرد. الگو اگر خوب انتخاب شده و بازتاب ارزش ها و هنجارهای سالم باشد، شخص توانایی تطابق با زندی روزمره ی طبیعی و موقعیت های تهدیدآمیز را پیدا می‌کند.

نظریه ی بندورا و والتز (۱۹۶۳) نشان می‌دهد که رفتارهای قابل قبول و یادگرفته شده، چگونه از طریق تشویق، تقویت می‌شوند و چنان چه رفتارهای ناپسندی به صورت ملایم وجود داشته باشند، می توان از آن ها صرف نظر کرد، اما اگر این رفتارهای به صورت دائمی و شدید درآیند، می توان از طریق تنبیه یا خاموشی آن ها را تعدیل نمود و جلوی ناسازگاری را گرفت (سهرابیان، ۱۳۸۰).

۴- دیدگاه پندار شناسی[۵۲]: این دیدگاه، یک نظام فکری است که در آن تمایلات و
ارزش های انسان در درجه ی اول اهمیت قرار دارند. این رویکرد تصویری دلنشین و خوش بینانه از ماهیت انسان ارائه می‌دهد و مار ا به صورت موجوداتی فعال و خلاق که به رشد خودشکوفایی علاقه مند هستند، توصیف می‌کند. زیربنای نگرش راجرز (۱۹۶۱)، نسبت به شخصیت آدمی آن است که هر فردی سرانجام به تجربه های خود تکیه کند. او معتقد است که افراد توانایی این را دارند که استعدادهایشان را شکوفا سازند و به جای داشتن صفات متداول نامطلوب، صفات ایده آل را جایگزین نمایند (سهرابیان، ۱۳۸۰).وقتی ادراک فرد از تجربه هایش تحریف و انکار شود، نوعی ناهماهنگی بین خود و تجربه اش به وجود می‌آید و همین ناهمخوانی، به درجات کم و زیاد موجبات ناسازگاری و آسیب پذیری را فراهم می آورد (بنکداری، ۱۳۸۴).

مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها | ۸-۲ هم سویی هوش و تجربه ی معنوی در توانایی حل مسئله – پایان نامه های کارشناسی ارشد


۳٫ مدیریت تغییرات و از میان برداشتن موانع برای اغلب افراد، تغییر رنج آور است. نمی توان تصور کرد زمانی که افراد ‌در مورد چالش های محتمل و نامحتمل آینده صحبت می‌کنند، کاملا آرام باشند و بخندند. مقاومت در برابر تغییر با ایجاد رفتارهایی از جمله کنترل کردن، شکایت کردن، انتقاد کردن، کنار کشیدن، انکار کردن و خودداری کردن بروز می‌کند. احساسات نهفته در این رفتارها، ترس، آشفتگی و عصبانیت است. حتی زمانی که فرد الزام به تغییر را به لحاظ عقلانی درک می‌کند، احساس ترس ممکن است وجود داشته باشد، که دلیل این امر، راحت طلبی و وابستگی به راه های قبلی است. زمانی که افراد، اشتباهات درونی خودرا عمیقا باورکنند از ترس و آشفتگی در برابر تغییر رها خواهند شد و این عمیق‌ترین سطح هوش معنوی است (جورج، ۲۰۰۶).


۸-۲ هم سویی هوش و تجربه ی معنوی در توانایی حل مسئله


با وجود کوشش هایی که برای بررسی پدیده ی هوش انجام شده است، به لحاظ پیچیدگی و چندساحتی بودن و نیز عوامل متعدد دخیل در آن، هنوز صاحب نظران به هم سویی کلی ‌در مورد ابعاد گوناگون هوش و حتی تعریفی دقیق از آن دست نیافته اند. کولومبو و فریک[۸۷] (۱۹۹۹) علت این امر را در تفاوت بودن معنای هوش در زمینه‌های تخصصی و نظام های گوناگون روان شناسی می دانند. گذشته از این پیچیدگی، اندرسون[۸۸] (۲۰۰۰) نیز تأکید دارد که ممکن است آنچه که در فرهنگی هوش شمرده می شود در فرهنگ دیگر پدیده ای غیر هوشی دانسته شود. به هر رو، با همه ی معناهای گوناگون ماهیت هوش، یک هم سویی کلی و زیر بنایی برای مفهوم هوش در توانایی حل مسئله وجود دارد (هاید[۸۹]، ۲۰۰۴). به سخن دیگر، یکی از شناسه های بنیادی هوش، توانایی حل کردن مسائل به گونه ای واقع بینانه و عملی است. گاردنر (۱۹۹۷) نیز بر آن است که هوش مجموعه ای است از توانایی ها که فرد در حل مسائل اش راه و روش فرهنگی ویژه ی خود را به کار می‌برد. به سخن دیگر، هوش اصطلاحی است برای سامان دهی و توصیف ظرفیت های انسانی که با توجه به گوناگونی های فرهنگی، توانایی گسترش و معنادار شدن می‌یابد. زوهار و مارشال (۲۰۰۰) نیز اعتبار هوش را در نشان دادن و حل کردن مسائلی دانسته اند که ماهیتی منطقی، احساسی، معنایی و ارزشی دارد.

روی هم رفته، می توان چنین برداشت کرد که هوش پیوندی تنگاتنگ با رفتارهای حل مسئله دارد. مهارت های حل مسئله دارای سازه‌های دست یابی به اهداف عملی، دست یابی به نتایج مثبت، و توجه به اهداف جهت دار است. به سخن دیگر، شناسایی و سازمان دهی اهداف و دنبال کردن راه هایی ویژه برای رسیدن به آن هدفها در زندگی، مهارت های حل مسئله است که انسان برای یک گفتگوی مناسب با پیرامون خود به آن ها نیاز دارد. بدین سان، اگر معنویت شکلی از هوش شمرده شود، باید فرد را در حل مشکلاتش، با توجه به شرایط ویژه ی فرهنگی توانا سازد. آیا معنویت می‌تواند چنین کارکردی برای فرد داشته باشد؟ در پاسخ ‌به این پرسش، برخی از نویسندگان به شماری از تجربه های مذهبی افراد اشاره کرده‌اند که کارکردی همچون ساز و کار حل مسئله داشته است. پیشینه ی این زمینه از دوران جیمز(۱۹۷۷) و نگارش کتاب گوناگونی تجربه های معنوی آغاز می شود که در آن وی به دین شخصی اشاره داشته است که نشان دهنده ی به کارگیری معنویت در حل مشکلات ارزشی و معنادار زندگی شخص است. جیمز بر آن است که مذهب پذیرفته شده ی شخص (مذهب رسمی) پدیده ای پسینی و معنویت پدیده ای پیشینی از تجربه های مذهبی فرد است. جیمز استدلال های منطقی را به تنهایی نشان دهنده ی مذهب یا تجربه های مذهبی فرد نمی داند. وی برای مفهومی کردن این دیدگاه چنین می‌گوید که تجربه ی معنوی و مذهبی نیز همچون مهر، خشم، امیدواری، بلندپروازی، رشک، و هر خواهش و تنش غریزی دیگر، معناهایی را به زندگی انسان ها می آورد که به گونه ای عقلانی یا منطقی قابل قیاس با پدیده ای دیگر نیست. اگر چه شاید بتوان استدلال هایی عقلانی برای این گونه تجربه های معنوی یافت، ولی نمی توان شالوده و پایه های بنیادی چنین تجربه های معنوی را مشخص کرد (تسی[۹۰]، ۲۰۰۳). بدین سان، احساس های معنوی تکمیل کننده و معنادهنده ی بخش های گوناگون زندگی انسان است (پریستلی[۹۱]، ۲۰۰۱) و این حوزه ی نوین قدرت، انسان را توانمند می‌سازد که تجربه های معنوی خود را چونان ساز و کاری برای برخورد و یافتن راه حل برای مشکلات و سختی های زندگی به کار گیرد.

جیمز[۹۲](۱۹۷۷) از این معنا به کیفیت درونی تعبیر ‌کرده‌است. افرادی که وضعیت های معنوی و عرفانی را تجربه می‌کنند، وضعیت های معرفتی و شناختی را نیز درک می‌کنند. کیفیت درونی، بینش و آگاهی به ژرفای حقایقی است که به وسیله ی استدلال های عقلانی درک نشده است. کیفیت های درونی دارای روشن گری، شهود، و پر از معنا و راز اند که در سراسر زندگی به انسان توانایی و نیروی رویارویی با مسائل و مشکلات می‌دهد. کسانی که به چنین تجربه هایی دست می‌یابند چنین بازگو می‌کنند که در حالی که سرشار از احساس اند واقعیت های عقلانی را نیز به روشنی و به گونه ای مسلم در زندگی می بینند و زندگی خود را دارای تحول و تغییر می‌یابند. بدین سان، تجربه های معنوی همچون ساز و کاری برای پویایی بخشیدن به زندگی در شیوه ای خاص عمل می‌کند. به سخن دیگر، تجربه های معنوی به گونه ای یگانه و فردی عمل می‌کند و علی رغم هدایت انسان ها برای عمل، راه حلی برای مسائل به شیوه ی خاص و در سبک های مختلف و موقعیت زندگی آن ها پدید می آورد. زوهار و مارشال (۲۰۰۰) نیز بر آن اند که تجربه های معنوی ، بینشی ژرف پدید میاورد که چشم اندازهایی نو و تازه به زندگی باز می‌کند. این بینش و چشم انداز تازه شخص را قادر می‌سازد که از عهده ی کارها به خوبی برآید و به گونه ای خلاق راه حل هایی تازه برای مسائل زندگی خود برگزنید.

۹-۲- اندازه گیری هوش معنوی


زهر، و مارشال و مک هاوک در مقابل کمّی کردن هوش معنوی جانب احتیاط را در پیش گرفته اند. امونزف نیز ‌در مورد تلاش هایی که برای اندازه گیری هوش معنوی انجام می گرفت، هشدار می‌دهد(فتاحی،۱۳۸۷ :۱۳ )

وضعیت هوش معنوی فرد را می توان بر اساس انعکاس توانایی ها و رفتار های گوناگون شخصی مثل سیستم اعتقادی معنوی / دینی فرد مورد توجه قرار داد. در همین راستا ، تعریف الگوهای منحصر به فرد برای بیان وضعیت هوش معنوی ، می‌تواند بسیار مفید تر از تلاش برای به دست آوردن یک ارزیابی کمّی ( که در آن مقدار هوش معنوی که افراد دارا می‌باشند را نشان می‌دهد) باشد. یک راه برای اندازه گیری هوش معنوی افراد بررسی توضیحات ذهنی ‌در مورد معنویت، افراد، سیستم اعتقادی افراد، ارزش های افراد، اهداف افراد، تجارب معنوی افراد ( و تعبیر و تفسیر آن ها ) و راهی که در آن معنویت، سیستم اعتقادی، ارزش ها، اهداف ها و تجارب معنوی به کار گرفته، می‌باشند .

 
مداحی های محرم