از سوی دیگر،دیدگاه دوم بیان میدارد که هیئت مدیره ی کوچک تر ،از مزیت ها و منافع نظرات و پیشنهاد های تخصصی و متنوع که در هیات مدیره ی بزرگتر وجود دارد ،محروم است .
بعلاوه هیئت مدیره بزرگتر در زمینه هایی از قبیل ،تجربه ،مهارت،جنسیت ،ملیت و غیره مزیت دارد (دالتون،۲۰۰۵).
ضمن آنکه هیئت مدیرهی کوچک تر در ترکیب خود از مدیران غیر موظف کمتری استفاده می نماید و زمان اندکی برای ایفای وظایف نظارتی تصمیم گیری خود دارد.
نتایج تحقیقات تجربی صورت گرفته در زمینه ی ارتباط اندازه هیئت مدیره و عملکرد شرکت،موید از
S(2003) Hermallin &V.
Dallton(2005)
حمایت از دیدگاه اول است .وینست و دیگران (۲۰۱۰)دریافته اند که بین اندازه هیئت مدیره با عملکرد
شرکت رابطه منفی معنا داری وجود دارد (اکنل و کرامر ،۲۰۱۰). ایسنبرگ و دیگران(۱۹۹۸)ارتباط بین اندازه ی هیئت مدیره و سود آوری شرکت را در شرکت های کوچک و متوسط فنلاندی مورد بررسی قرار دادند وبه نتایج مشابهی دست یافتند.وافیاس به این نتیجه رسید که شرکت ها با کوچک ترین هیئت مدیره (حداقل ۵ عضو)،آگاهی بیشتری نسبت به عایدت و سود آوری شرکت دارد و بنابرین از توانایی نظارتی بالاتری برخوردار هستند .(وافیاس،۲۰۰۰).نتایج تحقیق ماک و یوانتو(۲۰۰۳) نشان داد ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس سنگاپور و مالزی هنگامی که هیئت مدیره از پنج عضو تشکیل شده،بالاتر است. بندسون ودیگران (۲۰۰۴)به این نتیجه رسیدن که هیئت مدیره ی دارای کمتر از ۶ نفر عضو،تاثیر با اهمیتی بر عملکرد شرکت ندارد،اما هنگامی که تعداد اعضای هیئت مدیره به ۷ نفر یا بیشتر افزایش یابد ،ارتباط بین این دو گروه منفی میگردد . نتایج تحقیق وو (۲۰۰۰)نشان داد که به علت فشار سرمایه گذاران نهادی ،تعداد اعضای هیئت مدیره شرکت ها بین سال های۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ کاهش یافته است . از سوی دیگر نتایج تعدادی از تحقیقات موید وجود ارتباط مثبت بین تعداد اعضای هیئت مدیره و عملکرد شرکت (آدامز و مهران۲۰۰۵) و( دالتون ،۲۰۰۵)و( مک و لی،۲۰۰۱)و یا عدم ارتباط بین این دو متغیر است(بن و همکاران،۲۰۰۴).
۲-۲۰) اعضای غیرموظف هیئت مدیره و حاکمیت شرکتی
استقلال هیئت مدیره به دلیل وجود اعضای غیرموظف در هیئت مدیره نیز به عنوان یکی از عواملی است که در برخی تحقیقات به عنوان عامل مؤثر بر کیفیت کار هیئت مدیره بیان شده است(کوتر و همکاران،۱۹۹۷). مدیران غیرموظف، به عنوان نمایندگان سهامداران، دارای انگیزه های زیادی برای پیشگیری و کشف رفتار گزارشگری فرصت طلبانه مدیران موظف هستند(کوتر و همکاران،۱۹۹۷). این انگیزه ها از طریق سه عامل به وجود میآید: اول اینکه هیئت مدیره همیشه در تلاش برای حفظ اعتبار حرفه ای خود خواهد بود، زیرا در بازار مدیران، مدیران شرکتهایی که عملکرد ضعیفی دارند از صحنه رقابتی بازار مدیران خارج خواهند شد. دوم، از دید تعهدات قانونی موجود، مدیران شرکت هایی که از حرفهی خود به دلیل عملکرد ضعیف در وظایف و مسئولیت های محوله خویش کنار گذاشته میشوند،
Kotter (1997)
تحت قوانین سختگیرانهای قرار خواهند گرفت. سوم، با توجه به اینکه اغلب سهامداران شرکت ها از مشکلات و ابهامات موجود در امر گزارشگری رنج میبرند، مدیران در تلاش خواهند بود تا با انتخاب حسابرس مستقل مناسب و درخواست کیفیت بالای کار حسابرسی از آنان، تا حدودی زیادی رضایت سهامداران را به دست آورند.
یک مکانیزم کنترلی برای کاهش احتمال وقوع رفتار گزارشگری مالی فرصت طلبانه، انتظار خرید سطح بالایی از کیفیت حسابرسی است. بنابرین ، وجود تعداد بیشتری از اعضای غیرموظف در ترکیب هیئت مدیره در مقابل اعضای موظف که ممکن است در تعارض با این موضوع قرار داشته باشند، باعث درخواست کیفیت بالاتر حسابرسی خواهد شد که متعاقبا از انتخاب یک حسابرس مستقل مناسب منتج می شود.
بر اساس تئوری نمایندگی ، مدیران (نمایندگان)شرکت ممکن است تابع مطلوبیت خود را به قیمت زیر پا گذاری منافع سهام داران حداکثر نمایند .از این رو سهام داران کنترل و نظارت بر مدیریت شرکت را به هیئت مدیره واگذار نموده اند(فاما و جنسن،۱۹۸۳). یکی از مباحث مطرح شده در زمینه هیئت مدیره و حاکمیت شرکتی ، بر مسئله ترکیب هیئت مدیره تمرکز دارد . ترکیب هیئتمدیره به عنوان نسبت اعضای غیر موظف هیئت مدیره به کل تعداد اعضای هیئت مدیره نگریسته می شود. هر چه ترکیب هیئت مدیره از اعضای مسستقل تر تشکیل شده باشد ، مشکلات نمایندگی کمتر میگردد (هرمالین و ویسبچ،۱۹۹۱). معمولا هیئت مدیرهی موظف هم تراز مدیر عامل قرار دارد . مدیر عامل بالاترین مقام اجرایی شرکت است و در انتخاب مدیران اجرایی (موظف)، قدرت کامل دارد . از این رو با توجه به ارتباط تلویحی اعضای موظف هیئت مدیره با مدیر عامل ، مدیران موظف شاید نتوانند وظایف نظارتی خود را به نحو اثر بخش انجام دهند . ضمن آنکه مدیران موظف ممکن است از موقعیت خود از طریق کنترل بر طرح های حقوق و مزایا و امنیت شغلی سوءاستفاده نمایند . بر خلاف مدیران موظف ،مدیران غیر موظف از مدیریت شرکت مستقل هستند و به همین دلیل در ایفای نقش نظارتی خود مؤثر تر عمل مینمایند . از این رو از دیدگاه نظری ،هنگامی که هیئت مدیره مستقل و نسبت بالایی از اعضای غیر موظف تشکیل شده باشد ،حاکمیت شرکتی قویتر شده و در نتیجه عملکرد شرکت ارتقا مییابد (مد و دونالد سون،۱۹۹۸). در کشور انگلستان و استرالیا ،حضور حداقل سه عضو غیر موظف در ترکیب هیئت مدیره الزامی است. همچنین قوانین موجود در امریکا، شرکتها را ملزم نموده اند حداقل دو سوم ترکیب هیئت مدیره، متشکل از اعضای غیر موظف باشد (باگات و برنارد،۲۰۰۰). گزارشهای کادبری و هیگز نیز تأکید زیادی بر هیئت مدیره مستقل و دارای حداقل سه عضو غیر موظف داشته اند.
نتایج تحقیق کاپلان و مینتون(۱۹۹۴) نشان میدهد که انتخاب هیئت مدیره مستقل بلافاصله پس از عملکرد ضعیف و زیاندهی عملیاتی شرکت، منجر به واکنش مثبت قیمت به هیأتازار در شرکتهای ژاپنی می شود. بسیاری از مطالعات انجام شده نیز موید وجود ارتباط بین نسبت اعضای غیر موظف هیئت مدیره و عملکرد شرکت است(مهران، ۱۹۹۵؛پینتریس، ۲۰۰۲).
از سوی دیگر ویر و لینیک (۲۰۰۱) نقش ترکیب هیئت مدیره را در عملکرد شرکت بی اهمیت قلمداد کردهاند. آنگ و دیگران(۲۰۰۰) مشکلات نمایندگی را در شرکتهای کوچک، مورد بررسی قرار دادند و در یافتند هیئت مدیره مستقل باعث افزایش هزینه های نمایندگی می شود. نتایج تحقیق فوسبرگ(۱۹۸۹) ، بیهاجات و بلک(۲۰۰۲) نیز موید عدم رابطه بین وجود اعضای غیر موظف در ترکیب هیئتمدیره و شاخص های مختلف عملکرد از قبیل Q توبین، دوره بازگشت سرمایه و دوره بازگشت دارایی ها بوده است(فوسبرگ،۱۹۸۹؛ باگات و بلک، ۲۰۰۲).
فرم در حال بارگذاری ...