وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها | قسمت 3 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

 
تاریخ: 25-09-01
نویسنده: نویسنده محمدی

پژوهشگران مختلف ابراز ‌داشته‌اند که هوش هیجانی بر سلامت حافظه و نیروی عقل، ادراک، معنابخشی تجربه ها، داوری صحیح، تصمیم‌گیری مناسب و رشد روانی- اجتماعی فرد تاثیر چشمگیر می‌گذارد و افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی‌اند، قدرت بیشتر برای سازگاری با مسائل جدید روزانه دارند.

همچنین هوش هیجانی بالا با برونگرایی، انعطاف‌پذیری، دلپذیر و باتوان بودن، هماهنگ ‌کردن احساسات مختلف، شناسایی این احساسات و تاثیر آن ها بر مغز و رفتار همبستگی دارد.

در مقابل، هوش هیجانی پایین با رفتارهای مسئله ‌ساز درونی، سطوح پایین همدلی، ناتوانی در تنظیم خلق و خو، افسرده‌خویی، اعتیاد به الکل و موادمخدر، انحرافات جنسی، دزدی و پرخاشگری همراه است با توجه به مسائل مختلفی که درباره هوش هیجانی ارائه شد، می‌توان گفت که عوامل متعددی بر روند رشد یا تنزل هوش هیجانی تاثیرگذار است. مدرسه، محیط بیرونی و از همه مهمتر، خانواده نقش تعیین‌کننده‌ای در این زمینه دارند (خسروجاوید ۱۳۸۱، ۱۹).

با ارزیابی هوش هیجانی می‌توان میزان موفقیت‌های فرد را در زندگی فردی و اجتماعی پیش‌بینی کرد. برای ارزیابی، پنج بُعد در نظر گرفته می‌شود که عبارتند از: رسش(پختگی)، دلسوزی، رعایت اصول اخلاقی، اجتماعی‌بودن و احساس آرامش.

در بررسی‌ها روشن شده است که عوامل کامیابی افراد برجسته، ناشی از احساسات مثبتی است که آنان در خود ایجاد می‌کنند و برعکس افراد ناموفق، کسانی‌اند که احساسات منفی را در خود پرورش می‌دهند.

این عوامل احساسی مثبت عبارتند از: احساس عزت نفس، دوست‌داشتن و عزیزداشتن خویش، خویشتن‌پذیری، خوش‌مشربی، ماجراجویی، بردباری و… و از جمله احساسات منفی می‌توان از بدبینی، ترس از شکست، اضطراب، احساس‌ناتوانی، احساس حقارت، ترس از تنبیه، احساس عدم امنیت، فرار از پذیرش مسئولیت، احساس گناه و… نام برد.

دکتر «جیم نیومن[۱۳]» در کتاب خود به نام «ترمزهای خود را رها کنید»، احساسات منفی را به نوعی ترمز در زندگی و احساسات مثبت را به نوعی گاز در زندگی تشبیه می‌کند که سرعت کامیابی را افزایش می‌دهد(منصوری ۱۳۸۰، ۶۵).

از دیرباز، هوش به عنوان یکى از عواملى که باعث موفّقیت فرد در زندگى مى‏شود، مطرح بوده است؛ ولى مسئله مهم این است که بهره هوشى، تعیین کننده موفّقیت فرد در دراز مدّت نیست. به عبارت دیگر، همیشه این‏طور نیست که هر کس که هوش منطقى بالاترى داشته باشد، موفّق‏تر است. در بعضى از موارد، افراد بسیار باهوشى را مى‏بینیم که در زندگى موفّق نیستند و بالعکس، افرادى با بهره هوشى کم‏ترى را مى‏بینیم که موفّقیت‏هاى فراوانى را کسب مى‏کنند. براى مثال، همگى داوطلبان کنکورى را دیده‏ایم که در دوران مدرسه همیشه نمرات عالى داشته‏اند و جزو شاگردان باهوش به حساب مى‏آمده ‏اند، ولى در کنکور، شکست خورده‏اند. حتى در مدرسه نیز هنگامى که تست هوش از افراد به عمل مى‏آید، ارتباط مستقیم با وضعیت تحصیلى ندارد و این‏گونه نیست که هرکس بهره هوشى بالاترى داشته باشند لزوماًً در تحصیل موفّق است. به علاوه، موفّقیت، ابعاد متفاوتى دارد و لزوماًً موفقیت فرد در یک زمینه و یک بعد زندگى، پیشگویى کننده موفّقیت در دیگر ابعاد زندگى نیست (د‌هشیری ۱۳۸۲، ۱۱۶).

برای اثبات این قضیه تحقیقاتی که از دانشجویان فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد به عمل آمده ذکر می شود هنگامی که نود و پنج نفر از کسانی را که در دهه ی ۱۹۴۰ دانشجوی دانشگاه هاروارد بوده و اکنون به میان سالی رسیده بودند مورد بررسی قرار دادند، معلوم شد که تیزهوش ترین دانشجویان آن سال ها، در مقایسه با دانشجویان متوسط موفق نبودند و به ویژه از لحاظ درآمد، پرکاری و ثمربخشی در وضعیت پایین تری قرار داشتند. آن ها هم چنین از لحاظ رضایت داشتن از زندگی بهترین افراد نبودند و در ارتباط با دوستان، خانواده و روابط عاطفی و زناشویی شادترین افراد محسوب نمی شدند.

افراد بى شمارى را مى‏بینیم که موفّقیت شغلى دارند، ولى در زندگى خانوادگى موفّق نیستند؛ موفقیت تحصیلى دارند، ولى در روابط اجتماعى بسیار ضعیف عمل مى‏کنند؛ ورزشکار موفّقى هستند، ولى در برنامه‏ریزى روزانه خود، دچار مشکل مى‏شوند؛ افراد تحصیلکرده‏اى هستند، ولى مواد مخدّر مصرف مى‏کنند… اگر هوش یک فرد، تضمین کننده موفّقیت او در زندگى است چرا همیشه بدین‏گونه نیست؟ چگونه مى‏شود که هوش باعث موفّقیت در یک بعد زندگى مى‏شود، ولى در ابعاد دیگر، موجب شکست و یا حتى فاجعه مى‏شود؟ چگونه ممکن است که فردى باهوش، شکست خورده این زندگى باشد و چرا افراد موفّق، همیشه با هوش‏ترین افراد جامعه نیستند؟ اگر مصرف مواد مخدّر کارى هوشمندانه نیست، چرا بسیارى از افراد با بهره هوشى بالا، مواد مخدّر مصرف مى‏کنند؟

سؤالات فوق، براى مدت‏ها ذهن روان‏شناسان را به خود مشغول نموده بود و موجب پدید آمدن فریضه‏هاى مختلفى شده بود. اکنون پاسخ ‌به این سؤالات را تفاوت در «هوش هیجانى» مى‏دانند. ارسطو، هوش هیجانى را «عصبانیت به شخص صحیح، به درجه صحیح، در زمان صحیح، به منظور صحیح و به شیوه صحیح» مى‏دانست (حد‌اد‌ی کوهسار ۱۳۸۳، ۲۲).

توصیه های داده شده از هوش هیجانی به همان قدمت رفتار انسانی است از انجیل عهد قدیم و عهد جدید و فلاسفه یونانی گرفته تا شکسپیر توماس مطرح شده است کسانی که هوش هیجانی خود را تقویت می‌کنند و آن را به حد کمال می رسانند یک توانایی منحصر به فرد به دست می آورند تا در شرایط و موقعیت هایی که دیگران در آن ها گیر می‌کنند و رنج می کشند به خوبی شکوفا شوند. هوش هیجانی چیزی در درون ماست که تا حدی نامحسوس است. هوش هیجانی است که تعیین می‌کند چگونه رفتار خود را اداره کنیم چگونه با مشکلات اجتماعی کنار بیایم و چگونه تصمیماتی بگیریم که نتایج مثبت ختم شوند(منصوری ۱۳۸۰، ۶۶).

در سال‌های ۱۹۰۰ تا ۱۹۲۰ جنبش جدیدی پدید آمد که می خواست برای اندازه گیری هوش شناختی را پیدا کند. دانشمندان آن زمان آی کیو(هوش بهره )را که روش سریع برای جدا کردن افراد متوسط از افراد باهوش بوده مورد مطالعه قرار داده‌اند. آن ها خیلی زود متوجه محدودیت های این روش شدند. بسیاری از مردم خیلی باهوش بودند اما توانایی آن ها در اداره کردن رفتارشان و کنار آمدن با دیگران آن ها را محدود کرده بود. همچنین آن ها متوجه شدند افرادی وجود دارند که هوش متوسط دارند ولی در زندگی بسیار موفق هستند.

ثرندایک استاد دانشگاه کلمبیا اولین کسی بود که مهارت‌های هوش هیجانی را نام گذاری کرد. اصطلاحی که او اختراع کرد، هوش هیجانی، نشانگر توانایی افرادی است که در خوب کنار آمدن با مردم مهارت­ های کافی دارند.

در سال‌های دهه ۱۹۸۰بود که هوش هیجانی (هوش بهره) نام فعلی خودرا به دست آورد. بلافاصله بعد از آن پژوهش ها و مطالعات بسیار قدرتمندی انجام شد. از جمله سری پژوهش ها در دانشگاه ییل که هوش هیجانی را به موفقیت های شخصی ‌و شادی وموفقیت های حرفه ای ربط داد. مفهوم هوش هیجانی نشان می‌دهد که چرا دو نفر با(هوش بهره) یکسان ممکن است به درجات بسیار متفاوتی از موفقیت ها در زندگی دست یابند (حسینی ۱۳۸۳، ۳۳).


فرم در حال بارگذاری ...

« فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – نمونه گیری در این تحقیق روش تصادفی ساده است. – پایان نامه های کارشناسی ارشدپایان نامه -تحقیق-مقاله | ۲-۲۰) اعضای غیرموظف هیأت مدیره و حاکمیت شرکتی – 9 »
 
مداحی های محرم