«باید تأثیر و کارایی تلویزیون را به هنگامی که برای مبارزه مستقیم علیه دردهای اجتماعی نظیر بیسوادی به کار رفته فراموش نکنیم. مثلاً ایتالیا در سال ۱۹۵۱ متجاوز از پنج میلیون بیسواد داشته، این رقم در سال ۱۹۶۰ به کمک برنامه های ویژه تلویزیونی و علیرغم افزایش جمعیت تعداد بیسوادان به دو میلیون کاهش پیدا کرد. اگر به شیوه های کلاسیک توسل جسته میشد، چه سالهای درازی برای وصول به همین هدف لازم بود.»[۱۳۹]
برای پی بردن به اهمیت آموزش و تعلیم و تربیت که مدارس و دانشگاهها در درجه نخست و تلویزیون به عنوان رسانهای فراگیر نقش مکمل را ایفا میکند، ذکر سخن «ویکتور هوگو» خالی از لطف نیست و به زیبایی نقش فوقالعاده آموزش را یادآور میشود، «باز کردن یک مدرسه به معنی بستن یک زندان است» با دقت در این جمله میتوان دریافت که نقش آموزش علم و دانش و گسترش آن یکی از عوامل مؤثر در پیشگیری از وقوع جرم خواهد بود.
امروزه با سواد بودن یکی از عوامل پیشگیری کننده وقوع جرم به شمار میآید لذا در اینجا کمیت و هم کیفیت نقش دارند زیرا حتی اگر فردی سواد خواندن و نوشتن را هم آموخته باشد میتواند کمک مؤثری به فرد در اجتماع نموده و از اوضاع و احوال آنچه پیرامون وی میگذرد اطلاع یابد و در مرحله بالاتر اگر در کنار کمیت افراد با سواد در اجتماع به کیفیت هم توجه شود به مراتب میتوان در جهانبینی و چگونگی روابط اجتماعی افراد در اجتماع تأثیر مثبت بر جای بگذارد و در اینجا همان طور که اشاره شد تلویزیون میتواند به عنوان مکمل نهاد آموزشی و تعلیم و تربیت نقش اساسی ایفا نماید با توجه به اینکه مخاطبان زیادی را میتواند زیر چتر خویش درآورده و به امر آموزش علم و دانش کمک نماید و این ارتباطی تنگاتنگ دارد با کاهش پدیده جرم و جنایت در اجتماع.
نقش آموزش و سوادآموزی در داشتن جامعهای سالم و به هنجار را با نگاهی ژرفنگرانه در آمار برخی از بزهکاران بیسواد به خوبی میتوان استنباط کرد:
طبق یک آمار در فرانسه ۶۵٪ بزهکاران دارای نتایج تحصیلی نامتناسب و ۵۰٪ آنان از تحصیل متنفر بودهاند.
در ایران طبق آمار در بین ۱۹۱ طفل بزهکار مورد بررسی که در دارالتأدیب نگهداری میشدهاند، حدود ۵۶٪ بیسواد بودهاند. آمار دیگر از کانون اصلاح و تربیت اطفال حکایت دارد که از ۶۴۲ طفل بزهکار در سال ۱۳۵۲، ۲۰۲ نفر بیسواد و ۲۳۱ نفر قبل از سال ششم ابتدایی ترک تحصیل کردهاند.
با این وضعیت هرچند بیسوادی نمیتواند عاملی تعیینکننده برای وقوع جرم باشد، اما با نگاهی به آمار بزهکاران و بررسیهای انجام شده میتوان دریافت که در جمعیت کیفری یک جامعه تعداد افراد بیسواد یا کم سواد بیشتر از دارندگان مدارک عالی تحصیلی میباشند.
«ناهنجاری در زمینه آموزشی و محیط درس همیشه موجب سقوط فوری طفل به بزهکاری نمیشود فقط ممکن است باعث ترک تحصیل، ناسازگاری، لاابالیگری، فرار از مدرسه و ولگردی شود. اما در درازمدت ممکن است باعث بروز اختلال فراوان مادی و معنوی در زندگی شخص گردد.[۱۴۰]
لذا در این زمینه با توجه به اینکه تلویزیون نقش مکمل را میتواند در امر آموزش علم و دانش داشته باشد میتواند با بهرهگیری از برنامهریزی صحیح و استفاده از کارشناسان خبره در امر آموزش و پرورش باعث ایجاد علاقه در بین اقشار جامعه نسبت به علمآموزی گردد و اگر به این امر نایل گردد میتوان اظهارنظر کرد که جامعه هم به سوی پیشرفت و تعالی گام بردارد زیرا یک فردی که دارای تحصیلات دانشگاهی گردد در حوزه مربوط به تحصیلاتش کارشناس خبرهای میگردد که مسلماًً میتواند در زمینههای مختلف هم به خودش و هم به جامعه خدمت کند و ارتکاب رفتارهای نابهنجار اجتماعی در افکار وی محو خواهد شد، لذا در نتیجه علمآموزی باعث گسترش ارزشهای مقبول جامعه خواهد شد بنابرین تلویزیون همانطوری که عنوان شد نقش معلمی را خواهد داشت که به راحتی در خانه های اقشار مختلف اجتماعی وارد شده و هم به صورت آموزشی و هم پخش برنامه های علمی و اکتشافات علمی در سراسر جهان باعث ایجاد علاقه و روی آوردن افراد به سمت علم و دانش خواهد بود که در نتیجه میتواند در جمعیت کیفری یک جامعه نقش تعیینکننده داشته باشد.
۴ـ۳ـ۲ـ۲ـ نقش تلویزیون و آموزش قوانین در پیشگیری از جرم
قوانین به طور کلی یکی از اهرمهای بازدارنده افراد جامعه در ارتکاب جرم یا تکرار جرم به شمار میروند چه بسا اشخاصی که مرتکب جرم میشوند حتی نمیدانند عملی را که مرتکب میشوند طبق قوانین جرم محسوب شده و برای آن مجازاتی در نظر گرفته شده است به اصطلاح نمیدانند که این عمل در قانون جرم انگاری شده است یا اینکه بعضی افراد سواد خواندن ندارند تا از قوانین آگاهی یابند و اگر سواد خواندن را داشته باشند لیکن علاقهای به فراگرفتن قوانین کیفری از خود نشان نداده و وقت برای آگاهی از این اینگونه موارد از خود نشان نمیدهند. از طرفی بیشتر قوانین در کتابها نوشته شده و جز عدهای که با توجه به رشته تحصیلی خود به سمت و سوی مطالعه کتابهای قانون و اطلاع از جرمانگاریهای اخیر میروند بقیه آحاد جامعه زمانی سراغ اطلاعیابی از قوانین و دفاع از حق خود میروند که به نوعی یا بزهکار شدند یا بزهدیده که در هر دو مورد نیازمند عدالت کیفری میباشند تا در پناه قانون اگر بزهدیده شدند بتوانند از حق خود دفاع نمایند و اگر بزهکار شدند از اجرای مجازات شدیدتر نسبت به جرم ارتکابی جلوگیری نمایند بنابرین در این حیطه آموزش قوانین از طریق تلویزیون میتواند بسیار راهگشا باشد برای فرد و اجتماع.
«یکی از عوامل عمده قانونشکنی، عدم اطلاع و آگاهی افراد از قوانین موجود است. برای اینکه قانون در جامعه حاکم شود باید اعضای جامعه نسبت به آن شناخت و آگاهی داشته باشند اینکه چه فعل و یا ترک فعل جرم است و چه ضمانت اجرایی را درپی دارد، بیتردید میتواند در تصمیم افراد نسبت به ارتکاب جرم مؤثر باشد»[۱۴۱] به خصوص اینکه همه جرایم از ماهیت خشونتآمیز برخوردار نیستند و افراد ممکن است بدون سوءنیت مرتکب آن ها شوند، نظیر جرایم مربوط به چک، در این رابطه رسانه ها از جمله تلویزیون میتواند در کنار اخبار مربوط به جرایم، ماده قانونی مربوطه و ضمانت اجرای آن را نیز ذکر کند.
این باعث میشود که افراد در روابط خود با یکدیگر محطاطانه عمل کرده و از ارتکاب جرم یا بزهدیده واقع شدن خویش جلوگیری کنند.
«از حیث قوانین دادرسی کیفری نیز آگاهی شهرونان از این قوانین میتواند راه سوءاستفاده بعضی از مأمورین و مقامات قضایی را سد نماید، به نحوی که آن ها نتوانند حقوق و آزادیهای افرادی را که درگیر سیستم عدالت کیفری میشوند سلب نمایند. به عنوان مثال عدم آگاهی از ممنوعیت شکنجه در قوانین و در نتیجه، عدم برخورد قانونی با آن میتواند موجب استمرار این اقدام، ایجاد عقده در افراد قربانی و متعاقباً ارتکاب جرم و یا تکرار جرم از سوی این افراد گردد.»[۱۴۲]
فرم در حال بارگذاری ...