مدیریت منابع انسانی مبتنی بر موقعیت (مانند پال پیگورز و چارلز مایرز), برنامه ریزی مبتنی بر اقتضاء (مانند سناریوسازی) مدل های رهبری مبنی بر اقتضاء (مانند فرد فیدلر) : طرح سازمانی مبتنی بر اقتضاء مانند (پل لارنس و جی لورنش) مدل رفتاری مبتنی بر اقتضاء (مانند ب.اف.اسکینر). (لوتانز,ترجمه منوریان,۱۳۶۶: ۱۲۲-۱۲۱)
نگرش استراتژیک به مدیریت
دیدیم که در نگرش های قبلی, دو نگرش سیستمی و اقتضائی موضوع جدیدی را علاوه بر سه نگرش اولیه (یعنی فرآیندی, کمی و رفتاری) مطرح نکردند. بلکه نگرش سیستمی به تعامل بین عناصر سازمان در سه نگرش اولیه می پردازد و نگرش اقتضائی نیز نظریه های سه نگرش اولیه را بر اساس شرایط به عمل تبدیل میکند. در واقع سه نگرش اولیه در حوزه “علم بودن مدیریت” و دو نگرش بعدی در حوزه “هنر بودن مدیریت” قرار می گیرند.سوال اصلی در مورد نگرش استراتژیک نیز همین است. یعنی آیا نگرش استراتژیک موضوع جدیدی را مطرح میکند با به نگرش های قبلی از دیدگاه دیگری نگاه میکند و چیزی به آن ها اضافه میکند؟
بررسی دیدگاه صاحبنظران مدیریت استراتژیک نشان میدهد که هر کدام از آن ها از زاویه یکی از سه نگرش اولیه به مدیریت استراتژیک می پردازد. عده ای چارچوب مدیریت استراتژیک را بر اساس الگوی “تصمیم گیری محدود” که در حوزه “نگرش علمی” قرار می گیرند بیان میکنند (مانند هانکر و ویلن ۲۰۰۱) عده ای چارچوب مدیریت استراتژیک را از زاویه “مدل های کمی” بیان کردهاند (مانند روبیسون و دیکل, ۱۹۹۴) , عده ای به مدیریت استراتژیک از زاویه “نگرش فرآیندی” نگاه کردند (مانند دیوید, ۲۰۰۱, هریسون و جان, ترجمه قاسمی, ۱۳۸۰, جانسون و شولز ۲۰۰۲, هیل و جونز ۱۹۹۲) . ضمن اینکه در عمده الگوهای مدیریت استراتژیک, بررسی شرایط محیط خارجی و داخلی (نگرش اقتضایی) و تعامل بین عناصر سازمانی در جهت تطابق با محیط (نگرش سیستمی) بیان شده اند. این مطالب نشان میدهند که نگرش استراتژیک موضوع جدیدی علاوه بر سه نگرش اولیه بیان نمی کند. بنابرین ضابطه جدا کردن نگرش استراتژیک به عنوان نگرش دیگر چیست؟ آیا این ضابطه بلندمدت یا کوتاه مدت بودن, توجه به محیط خارجی داشتن, کلان یا خرد بودن, کلی و جزئی بودن, یا اجمالی و تفضیلی بودن است؟ بررسی نگرش های قبلی نشان میدهد که این ضوابط, ضابطه مناسبی را برای جدا کردن نگرش استراتژیک ارائه نمی کند بلکه ضابطه اصلی این است که “نگرش استراتژیک کلیه مباحث مطرح شده در مدیریت و یا هر علمی را در دو سطح استراتژیک و عملیاتی مطرح میکند, یعنی ضابطه اصلی “سطح بندی کردن” موضوعات توسط نگرش استراتژیک است. در سطح استراتژیک مسائل به صورت ذهنی, مفهومی, نظری (تئوریک) و کیفی بیان میشوند ولی در سطح عملیاتی مسایل به صورت عینی, عملیاتی, عملی و کمی عنوان میشوند. مسائل ذهنی یک ذهنیت روشن قبل از عمل میدهند. و یک نتیجه نظری یا مفهومی ارائه میکنند که مبنای عملی (عملیاتی شدن) قرار میگیرد. (اعرابی, ۱۳۸۵)
جدول ۲ مقایسه نگرش مختلف به مدیریت
نوع نگرش
موضوع محوری
محصول ناشی از نگرش
فرآیندی
ارائه موضوع مدیریت به عنوان فرایندی از وظائف مشخص
وظایف مدیر
کمی
ارائه الگوهای کمی و ریاضی به عنوان مبنای اجرای مدیریت
روش انجام کار(تکنولوژی کار)
رفتاری
ارائه شیوه ای برای مدیریت انسانی
تنظیم روابط بین انسان ها
سیستمی
نشان دادن رابطه تعاملی بین عناصر و زیرسیستم ها
محصولی ندارد بلکه تکمیل کننده ۳ نگرش اولیه است
اقتضایی
تشخیص مصلحت، ضرورت و تبدیل تئوری به عمل بر اساس شرایط
محصولی ندارد بلکه تکمیل کننده ۳ نگرش اولیه است
استراتژیک
سطح بندی تمام موضوعات در دو سطح استراتژیک و عملیاتی
محصولی ندارد بلکه تکمیل کننده ۳ نگرش اولیه است
جدول ۲-۱) مقایسه نگرش های مختلف به مدیریت
مفهوم استراتژی: یک استراتژی عبارت است از برنامه جامع و همه جانبه که نشان میدهد شرکت چگونه به مأموریت و هدف های خود دست یابد (هانگر و ویلن, ترجمه اعرابی و ایزدی, ۱۳۸۱: ۲۴). آندره بوفر در “مقدمه ای بر استراتژی” , استراتژی را اساس و اصول راهنما, فلسفه و اندیشه عملی و تجربی تعریف کردهاست. (بوفر, ترجمه فروزنده دهکردی, ۱۳۸۵: ۳)
دفت میگوید استراتژی عبارت است از یک برنامه برای ایجاد رابطه متقابل با عوامل محیطی که معمولا ضد و نقیض هستند جهت تامین هدف های سازمان. برخی از مدیران هدف را مترادف استراتژی می دانند, ولی از دید وی هدف مشخص میکند که سازمان به کجا میخواهد برود و استراتژی تعیین کننده شیوه رسیدن به آنجاست. (دفت, ترجمه پارساییان و اعرابی, ۱۳۷۷: ۵۴)
پیش تر بیان شد نگرش استراتژیک مسائل و موضاعات را در سطح ذهنی, مفهومی یا نظری در نظر میگیرد. بنابرین استراتژی نیز به صورت ذهنی و مفهومی بیان می شود و هیچ گاه نمی تواند به صورت عینی و عملیاتی مطرح شود. به عبارتی دیگر, استراتژی “جهت گیری کلی حرکت سازمان جهت نیل به طرف وضعیت مطلوب در سطح ذهنی و مفهومی” میباشد. این تعریف به خوبی توسط اعرابی (۱۳۷۰) در نمایش شماره ۲-۱ نشان داده شده است.
کیفیت انتقال مسیر
ورای زمان و مکان
– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –
دارای زمان و مکان
شکل ۲ مفهوم استراتژی در سطح ذهنی و مفهومی
فرم در حال بارگذاری ...