به دست آوردن دانش ضمنی که نمی تواند به طور مستقیم پردازش شود، یک قسمت اساسی از این مرحله است که موجب توسعه بهبود ها و خلاقیت ها، محصولات یا پردازش ها و همچنین ایجاد ارزش می شود و در نهایت، به قسمتی از دانش جدید در سیستم تبدیل می شود. (محمد موسیخانی و همکاران،۱۳۸۷)
تعامل سازمان با محیط دانش خود، شکافهای دانش درونی و کمبود مهارتها را آشکار میسازد. زمانی که یک سازمان، شکافهای موجود در دانش و مهارتهای خود را تشخیص میدهد، دیگر میداند که از کجا اکتساب و توسعه دانش را آغاز کند. در این جا این سوال مطرح می شود که آیا سازمان باید به دانش درونی[۳۴] خود تکیه کند، یا باید از دیگرمنابع بیرونی[۳۵] بهره بگیرد؟
سازمانها به خاطر رشد سریع دانش و پراکندگی آن، اغلب خود قادر به توسعه دانستههایی نیستند که به آن نیاز دارند . بنابرین دانش مورد نیاز باید به طریقی کسب شود. سازمانها ممکن است از بازارهای دانش بیرونی، دانش کارشناسان بیرونی، دانش سازمانهای دیگر یا دانش ذینفعان مانند مشتریان را تهیه کنند(پروست و دیگران،۱۳۸۵)
- روشهایی که سازمانها از طریق آن ها میتوانند به کسب دانش بپردازند عبارتند از:
-
- برون سپاری[۳۶] : برون سپاری، شیوه ای است که سازمانها از طریق آن ها سعی دارند تا اتصالات برگزیده در زنجیره های ارزش ساز خود را به حداکثر برسانند. ایده اصلی، واگذار کردن فعالیتهای ارزش ساز به شرکا است که میتوانند نتایج با کیفیتتری به دست آورند، یا کار را ارزان تر و سریع تر انجام دهند. برونسپاری از دیدگاه مدیریت دانش به معنی جانشینسازی دانستهی بیرونی با دانستهی درونی است.
-
- استخدام کارشناسان : سازمانها معمولا افراد را استخدام میکنند تا از مهارت آن ها در تهیه تولیدات و ارائه خدمات استفاده کنند. افراد دارای مهارت و افراد نیازمند به آن مهارتها، همدیگر را در بازارهای متعدد کار مییابند. فرایند استخدام کارشناسان، بخش مهم و حیاتی یک سیاست مدیریت دانش یکپارچه است، زیرااستخدام افرادی با تخصصهای مشخص، نیاز به اتخاذ این تصمیم دارد که سازمان به چه نوع مهارتهایی نیاز دارد.
-
- انعقاد قراردادهای کار محدود: بعضی از مهارتها سریعاً ارزش خود را از دست میدهند. یا اهمیت مسلمی برای آینده سازمان ندارند، در این مواقع قراردادهای محدود، شیوه جالبی برای کسب دانش در میان مدت هستند. سازمانها بدون اجبار به عقد قراردادهای استخدامی بلند مدت، میتواند از این بازارها در پر کردن شکافهای دانش خود به طور انتخابی استفاده کنند.
-
- استفاده از مشاوره: رشد سریع بازار مشاوره در مدیریت دانش و دیگر حوزه ها اشاره به این دارد که مشاوره در حال تبدیل به یک شیوه مهم واردسازی دانش در سازمانها می شود. برخی از کارشناسان ارشد صنایع متعدد، دیگر به شیوه سنتی کار نمیکنند، بلکه با کار کردن به عنوان مشاوره، تجارب و دانش خود را میفروشند.
-
- استفاده از پایگاه های دانش بیرون سازمان: سازمانها به جای استخدام کارشناسان یا اجاره تخصص آن ها برای مدتی، میتوانند از طریق ایجاد روش های متعدد مشارکت به پایگاه های دانش دیگر سازمانها دسترسی پیدا کنند.
- وارد کردن دانش ذینفعان به سازمان: با مدیریت دقیق و گزینشی تماس با ذینفعان سازمان، میتوان دانش بیرونی را کسب کرد. ذینفعان، گروههای محیطی هستند که در فعالیتهای سازمان، منافع ویژهای دارند، یا تقاضاهای ویژهای از سازمان دارند. پتانسیل دانش و دارایی دانش این گروه ها برای سازمان حائز اهمیت بسیار است. مهمترین ذینفعان عبارتند از: مشتریان، تأمینکنندگان[۳۷]، مالکان[۳۸]، کارکنان، مدیران، و عامه ی مردم.
یکی دیگر از روش های کسب دانش، اکتساب تولیدات دانش از بیرون سازمان است . برخی از روش های اکتساب تولیدات دانش عبارتند از:
-
- دانش ثبت شده: سازمانها ممکن است که دانش را، مثلاً از طریق خرید نرمافزار یا سیدیرامها وارد کنند. اما خریدن دانش ثبت شده به این شکل، سازمان را خود به خود به قابلیتهای سازمانی نمیرساند. پتانسیل دانش خریداری شده از بیرون، معمولا تنها از طریق فعالیت بشری و ادغام معنیدار در پایگاه دانش موجود، میتواند تحقق یابد. خرید تولیدات مناسب دانش، ابزار ارزشمندی در مدیریت دانش است.
-
- کسب اموال فکری : از کسب اموال فکری، اغلب به عنوان شیوهای برای کسب تولیدات دانش نام برده می شود. نتایج تحقیق و توسعه اکثر سازمانها ثبت می شود؛ و سپس میتوانند تحت انواع متعدد توافقهای مجاز، مورد استفاده قرار گیرند. به هنگام محدود بودن ظرفیت، زمان و سرمایه، راه مناسب برای پر کردن شکافهای موجود در پایگاه دانش یک شرکت، کسب اموال فکری سایر سازمانها است.
-
- کسب طرحها: گروهی دیگر از تولیدات دانش، طرحها، برنامه ها، نقشهها و دیگر پیشنویسهای طراحی شده هستند. این نوع بستههای دانش به شکلی ثبت میشوند که مستقیماً قابل استفادهاند، این استفاده فوری و ساده آن ها را به نمونه های ایدهآل برای اکتساب دانش تبدیل میسازد.
مهندسی معکوس [۳۹] : امروز میتوان اکثر تولیدات را به طور قانونی به دست آورد. آن ها در بردارنده دانش منجمد هستند، که رقبا میتوانند با قطعه قطعه کردن و تحلیل این تولیدات، به این دانش دست بیابند. این شیوه کسب دانش را مهندسی معکوس مینامند.
-
-
- ذخیره سازی دانش:
-
-
این مرحله به ذخیره، ثبت، ضبط و نگهداری دانش در شکل و یا چارچوبی اشاره دارد که پیوستگی اجزای آن را حفظ کند، و قابلیت بازیابی و استفاده توسط کارکنان سازمان را داشته باشد. در حقیقت این مرحله پیش زمینه لازم برای انتقال و تبادل دانش است (Roding, 2003).
دانشهایی را که سازمان در گذشته فرا گرفته است، به طور خودکار و در تمام مدت در دسترس نیستند. نگهداری گزینشی اطلاعات، مدارک و تجارب به مدیریت نیاز دارد. فرایندهای ذخیره سازی و نگهداری منظم دانش بایستی به دقت انجام شوند. اگر این کار صورت نگیرد، ممکن است که تخصصهای ارزشمند به سادگی دورانداخته شوند. بحث ذخیره دانش با مفهومی به نام حافظه سازمانی در ارتباط است. حافظه سازمانی به عنوان سیستمی توصیف می شود که تجربیات و دانشها را در مدت حیات سازمان، نگهداری و ذخیره میکنند، بنابرین در آینده قابل بازیابی می شود. حافظه سازمانی، مکان مراجعت به تجارب جدی است: بدون حافظه، یادگیری غیر ممکن است(J. Barney and W. Hesterly, 2010 ).
زمانی که دانش ارزشمند برای ذخیره سازی از بقیه دانشها جدا می شود، باید به یک شکل مناسب در پایگاه دانش سازمان ذخیره شود. در سازمان، دو نوع ابزار ذخیرهسازی داریم: ذخیرهسازی فردی و ذخیرهسازی دیجیتالی.
فرم در حال بارگذاری ...