وضعیت سیستم های موجود کسب و کار و فناوری اطلاعات سازمان در رتبه هفتم قرار دارد. این سیستم ها دربرگیرنده فرآیندهای کسبوکار، ساختار و فرهنگ سازمانی، واحدهای کاری، تعاریف شغلی، فناوری اطلاعات و سایر ویژگیها می باشند. عدم بهرهمندی ﺳﺎزﻣﺎن از وﺟﻮد ﺳﻴﺴﺘﻤﻬﺎی ﻣﺪرن ﻛﺴﺐ و ﻛﺎری، ﻣﺪﻳﺮﻳﺘﻲ، ﻗﺪﻳﻤﻲ ﺑﻮدن آﻧﻬﺎ، ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ وﺟﻮد ﻓﻨاوری های ﻗﺪﻳﻤﻲ و از رده ﺧﺎرج، ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮ را در ﺑﺎﻓﺖ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺸﺪﻳﺪ ﻣـﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ. طی انجام مطالعات ارزیابی آمادگی، پیشنیازهای لازم برای اجرای موفق پروژه تعیین شده و آمادگی سازمان برای پیادهسازی سیستم سنجیده میشود. آمادگی سازمان از ابعاد مدیریتی و سازمانی، فنی، نیروی انسانی و زیرساختاری قابل بررسی و سنجش است. در صورتیکه سازمان از جهاتی آمادگی لازم را برای پذیرش سیستم نداشته باشد، باید راهکارهایی برای ایجاد آمادگی در حوزههای مذکور تعیین و تبیین گردد. در مرحله قبل از پیاده سازی ERP، شناسایی و اجرای تغییرات لازم در سیستم های موجود در سازمان مهم است. کامل بودن، سازگاری، قابلیت ها و درستی سیستم های فعلی باید در سطح رضایت بخشی به دست آید. بنابراین، مشخصات مناسب ترین سیستم ERP برای سازمان می تواند با دقت بیشتری در مرحله مشخص نمودن الزامات، شناسایی و تعیین گردد. فرآیندهای نیازمند بهبود باید شناسایی شده و اصلاحات ضروری باید قبل از مرحله پیاده سازی ERP صورت گیرد. این امر در طراحی ساختار سیستم مهم است و اطمینان خواهد داد که سیستم ERP انتخاب شده به طور کامل منعکس کننده فرآیندهای کسب و کار سازمان است. مدون و مناسب بودن فرآیندها، آمادگی کارکنان واحد مذکور، حداقل بودن چالشها و مشکلات در واحد مذکور برای پیادهسازی سیستم و اولویتهای سازمانی و مدیریتی از جمله عوامل تعیینکننده ماژول و یا ماژولهای آغازین برای پیادهسازی میباشند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
انتخاب دقیق و سیستماتیک بسته نرم افزاری ERP در رتبه هشتم قرار دارد. در فرایند پیاده سازی ERP در سازمان عوامل محیطی، مدیریتی، فرهنگی، اجتماعی، قوانین و مقررات داخلی بسیار تاثیرگذار است، بنابراین بایستی در انتخاب بسته ERP خارجی دقت و توجه کافی را داشت تا امکان بومی سازی آن انجام گیرد. بسته های ERP مختلفی در بازار وجود دارد و هر محصول نقاط قوت و ضعف خود را داشته و ویژگیها و قابلیت های خاصی را ارائه می کند. حضور یک مشاور قوی و خوب داخلی که با مطالعه و بررسی فرآیندهای سازمان، نیازمندی های متناسب با انتخاب ERP را سرپرستی و هدایت کند، می تواند کمک موثری به سازمان در انتخاب مناسب خود باشد. بسته نرمافزاری ERP بایستی حداکثر انطباق با فرآیندهای کسب و کار و نیازمندیهای سازمان را داشته و از انعطاف پذیری، امنیت، کاربرپسندی و هزینه مناسبی برخوردار باشد. همچنین بایستی تجربیات و پشتیبانی مناسب فروشنده نرم افزار نیز لحاظ شود. در نهایت اینکه انتخاب یک سیستم ERP مناسب برای رفع نیازمندیهای سازمان در بهترین شکل ممکن این است که حداقل ویرایش و سفارشیسازی سیستم را داشته باشیم. در شرکت پلیمر آریاساسول، بسته نرمافزاری ERP محصول شرکت IFS سوئدی به دلایلی همچون انطباق با نیازمندیهای سازمان، کاربرپسندی و انعطافپذیری بالا و پشتیبانی مناسب تولیدکننده نرمافزار و نبود تحریم از جانب دولت شرکت سازنده علیه ایران انتخاب شده است.
توسعه دانش ERP در مراکز علمی جهت پرورش نیرو همزمان با پروژه در رتبه نهم قرار دارد. به علت کمبود منابع و متخصصان داخلی در حوزه ERP، لزوم توسعه دانش در این زمینه امری ضروری و حیاتی است. این مهم از طریق توسعه مراکز علمی و تربیت و آموزش نیروهای متخصص و خبره در حوزه ERP میسر می شود و می توان از این منابع انسانی به عنوان اعضای تیم پروژه در طی فرایند پیادهسازی بهره جست.
شناخت و تجربه مدیریت سازمان از سیستم ERP در رتبه دهم قرار دارد. در واقع چنانچه مدیریت سازمان از قبل با سیستم ERP آشنایی کافی را داشته باشد و مزایا و منافع پیاده سازی آن را درک نموده باشد و تجربه موفقی از پروژه ERP در سازمانهای قبلی داشته باشد، در این صورت حمایت، مشارکت و تعهد بیشتری در فرایند پیاده سازی پروژه خواهد داشت.
تغییر ساختار و فرهنگ سازمان متناسب با راهکارهای برتر در رتبه یازدهم قرار دارد. پیاده سازی ERP به عنوان یک تغییر اساسی در سازمان بر مبنای تغییرات بازار و پیشرفت فناوری است. موفقیت پیاده سازی ERP مستقیما متناسب با تصمیم سازمان به تغییرات است. این تغییرات در برگیرنده تغییر افراد، ساختار و فرهنگ می باشد. فرهنگ سازمانی می تواند یک تسهیل کننده و یا مانع عمده در راه تغییر محسوب شود. یک فرهنگ با ارزش ها و اهداف مشترک منجر به موفقیت می شود. مدیریت تغییر، تلاشی است برای اطمینان از این که پذیرش سیستم جدید به سازمان منافع ناشی از آن را می دهد و تغییرات پیچیده سازمان در ارتباط با سیستم اطلاعاتی جدید باعث دستیابی به نتایج مناسب در زمان مناسب و با هزینه مناسب می شود. رویکرد تغییر سازمانی موفق، متکی بر یکپارچگی مناسب افراد، فرآیندها و فناوری است. تغییر نگرش کاربران و مطلع ساختن آنان از مزایا و منافع سیستم ERP و آماده سازی آنان برای پذیرش مسئولیت ها و فعالیت های جدید از فرآیندهای مدیریت تغییر است. ساختار سازمانی بایستی براساس ماموریت و فرآیندهای جدید شکل گیرد و نحوه انسجام منابع انسانی و ارتباطات آنها، توسعه مشاغل و مسئولی
ت ها و مسیر رسمی شدن این مشاغل و مسئولیت ها بایستی با توجه به تغییرات داده شده در فرآیندها صورت پذیرد. ابزارهای مدیریت تغییر را میتوان رهبری، ارتباطات، آموزش، برنامه ریزی واستفاده از سیستمهای مشوق برشمرد. مدیریت تغییر در فاز اولیه پروژه شروع می شود و در سراسر کل چرخه حیات پروژه ادامه دارد. طبق تحقیقات صورت گرفته تقریبا نیمی از پروژههای ناکام مانده ERP به این دلیل شکست خورده اند که مدیران آنها تلاش لازم برای اعمال مدیریت تغییر صحیح و مناسب را در نظرنگرفته اند.
تخصیص وظایف و مسؤولیتها در رتبه دوازدهم قرار دارد. بایستی تخمین دقیقی از تلاش های مورد نیاز صورت گیرد و مسئولیت ها متناسب با اختیارات به افراد تخصیص داده شود. لازم است حدود وظایف همه افراد که یا خود منابع پروژه هستند و یا منابع را کنترل می کنند به وضوح مشخص شده و به آنها ابلاغ شود. همچنین زمان شروع و ختم کار آنها نیز بایستی مشخص گردد تا موجب احساس تعهد در قبال تحویل کار در زمان مقرر گردد. تعیین و تخصیص مسئولیت ها یکی از بخشهای اصلی برنامه مدیریت پروژه است که برای موفقیت پیاده سازی ERP، بسیار اهمیت دارد.
تبادل اطلاعات، ارتباطات و همکاری مناسب بین اعضای تیم پروژه و اعضای سازمان در رتبه سیزدهم قرار دارد. از آنجا که هدف اصلی و اولیه پروژه های ERP ، ایجاد انسجام و یکپارچگی بین حوزه های مختلف سازمان میباشد، وجود یک همکاری نزدیک بین این بخشها به عنوان یک پیش نیاز طبیعی شناخته می شود. مدیریت ارتباطات موثر و انتظارات موجود در سطوح مختلف سازمان بسیار ضروری بنظر میرسد بطوریکه اعضای سازمان بطور کامل از میزان پیشرفت پروژه، اهداف، فعالیتها، حوزه عمل و تغییراتی که در سازمان ایجاد خواهد شد اطلاع کامل پیدا کنند. ارتباطات و همکاری بین بخشهای مختلف، هسته مرکزی فرایند پیادهسازی سیستمهای ERP هستند. اگر ارتباطات مناسب باشد، روحیه همکاری بین بخشهای مختلف شکل خواهد گرفت و همین امر به موفقیت پروژه کمک خواهد کرد. یکپارچگی و هماهنگی مشاوران خارجی با اعضای تیم پروژه و وجود روحیه همکاری و اعتماد بین اعضای تیم پروژه و اعضای سازمان از اهمیت زیادی برخوردار است. مشاوران بایستی تجربیات خود را با سایر اعضای پروژه به اشتراک بگذارند. همکاری و مشارکت کاربران نیز در فاز طراحی، تعریف نیازمندیها، توسعه و پیاده سازی سیستم نقش موثری در موفقیت پروژه دارد و باعث دستیابی به کیفیت، استفاده و پذیرش بهتر سیستم می شود. مشارکت کارکنان در دو حوزه طراحی و پیادهسازی فرایندهای جدید کسب و کار و همچنین فرایند پیاده سازی ERP و توسعه سیستم تاکید شده است. مشارکت ها و همکاری ها با جلسات برنامه ریزی شده مدیریت گردد. ارتباطات و همکاری نزدیک بین اعضای تیم پروژه و سازمان نه تنها یک عامل موفقیت پروژه ERP است بلکه یکی از مزیت های ارائه شده توسط سیستم است.
پیکربندی مناسب نرمافزار ERP در رتبه چهاردهم قرار دارد. اولین بخش این پیکربندی بستر ارتباطی مناسب در سازمان است. این بستر مسیر عبور داده ها و اطلاعات می باشد که بصورت یکپارچه کلیه سیستمهای سازمان را به یکدیگر متصل مینماید. دومین بخش این پیکربندی تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مناسب از جمله سرویس دهنده مرکزی، ایستگاههای کاری، تجهیزات شبکه و واسط برنامه های کاربردی که متناسب با طرح ERP سازمان انتخاب، خریداری و نصب میگردند. سومین مرحله در پیکربندی نصب سیستم مدیریت پایگاه داده ها[۱۰۵] می باشد که بر مبنای بستر سخت افزاری و نرم افزاری طراحی و ایجاد می گردد و وظیفه ذخیره، کنترل، امنیت و ارتباط بین داده های مختلف را به عهده خواهد گرفت. مراحل بعدی پیکربندی مربوط به نصب سیستم های اطلاعاتی سطوح مختلف از قبیل سیستم های پردازش تراکنش، سیستم اطلاعات مدیریت، یکپارچهسازی سیستم ERP با سایر سیستم های نرمافزاری خاص سازمان، تبدیل و انتقال داده ها و انطباق عملکرد بسته نرمافزاری با نیازمندیهای سازمان می باشد.
نظارت، ارزیابی و کنترل پروژه در رتبه پانزدهم قرار دارد. فرایند نظارت در طول پروژه صورت می گیرد. به منظور اطمینان از اتمام پروژه مطابق با زمان بندی و بودجه تعیین شده بایستی از نزدیک نظارت، ارزیابی و کنترل زمان و هزینه انجام شود و هر زمان لازم باشد بازبینی محدوده پروژه و زمان بندی انجام شود. همچنین نظارت بر کیفیت پروژه، تجزیه و تحلیل بازخور کاربر و تعیین اینکه آیا نیازهای کسب و کار رفع شده است بایستی صورت گیرد. نقاط عطف و اهداف برای پیگیری پیشرفت پروژه مهم است. دستاوردها در مقابل اهداف پروژه باید اندازه گیری شود. ارزیابی پروژه بر مبنای نقاط عطف و اهداف اهمیت ویژه ای دارد. بایستی یک اثبات اولیه از موفقیت پروژه وجود داشته باشد تا بر شک و تردید موجود غلبه کند. مدیریت سازمان نیاز به اطلاعاتی از اثرات ERP بر عملکرد کسب و کار دارد. بدین منظور بایستی گزارشات و فرآیندهای ارزیابی داده ها طراحی شود. تمرکز بر روی نتایج و پی گیری مداوم برنامه زمان بندی و بودجه در برابر اهداف و ارزیابی پروژه در نقاط بحرانی اهمیت ویژه ای دارد.
طراحی تفصیلی زمانبندی، هزینه و برنامه ریزی منابع پروژه در رتبه شانزدهم قرار دارد. در این مرحله شناسایی و تعیین توالی فعالیت های لازم برای تحویل اقلام پروژه و تعیین بسته های کاری صورت می گیرد. مدت زمان انجام هر ف
عالیت، منابع مورد نیاز و هزینه آن تعیین گردد. پیاده سازی ERP نیازمند منابع با ارزش سازمان از قبیل زمان، منابع انسانی، منابع مالی، منابع فنی و فناوری، منابع اطلاعاتی است. برنامه ریزی تسطیح و تخصیص منابع بایستی به دقت انجام شود. منابع باید تامین شوند و با توجه به برنامه ریزی منابع اختصاص داده شوند که بخش مهمی از مدیریت پروژه است.
برقراری نظام جبران خدمات و حفظ اعضای تیم پروژه در رتبه هفدهم قرار دارد. برخورداری تیم پروژه از پاداش و
فرم در حال بارگذاری ...