۲-۱۷ منابع باورها
باورها از کجا شکل می گیرند؟ منابع شناختی، عاطفی و بینشی شکل گیری باورها چیست ؟ برخی از روانشناسان اجتماعی به این نتیجه رسیده اند که « باورها سه ریشه اصلی دارند : تجربه شخصی، اطلاعات حاصل از دیگران و استنتاج، حتی ممکن است باورها محصول همزمان این سه منبع باشند»(بدار[۱۰۹]، دزیل[۱۱۰] و لاماش[۱۱۱]، به نقل از حمزه گنجی، ۱۳۸۹).
۲-۱۸ مفاهیم مرتبط با باور
نگرش، دید قالبی، عقیده، باور، تعصب و پیش داوری از مفاهیم نزدیک به هم اما در واقع جدا هستند که اگربرخی از آن ها در عرف عامه به جای هم به کار روند، خیلی دور از انتظار نیست اما در برخی متون علمی و ترجمه ای هم گاهی اوقات به جایگاه استعمال این مفاهیم توجه نمی شود و بدون ضابطه معینی به جای هم استعمال میشوند، خصوصاًً عقیده و باور « که غالباً مترادف با نگرش تلقی شده اند» (کریمی، ۱۳۸۹). به عنوان مثال در عبارت زیر که به فرق باور به عنوان جزئی از نگرش پرداخته است، باور و عقیده را به یک معنی به کار برده است : « عقیده و نگرش دو جنبه مکمل یک فرایند هستند . اولی از پویایی و زمینههای عاطفی بیشتری برخوردار است و دومی، بیشتر جنبه عقلانی و گفت و شنود و ارتباط شفاهی دارد. این امر نشانگر آن است که نگرش و عقیده، آن چنان در هم آمیخته اند که سنجش افکار(عقاید) عمومی اغلب از طریق “سنجش نگرش”انجام میگیرد و نگرش های فرعی، گویای این واقعیت است که چرا و چگونه یک گفت و شنود یا یک بحث منطقی قادر به تغییر عقاید نیست و تنها میتواند (گاهی) عقاید موجود را تقویت کند» (سید محمد دادگران، ۱۳۷۱).
۲- ۱۸-۱ عقیده[۱۱۲]
در ساده ترین سطح، عقیده چیزی است که شخص بر مبنای واقعیات، درست می پندارد. این قبیل عقاید اساساً شناختی هستند،و درذهن رخ میدهند نه در اندرون بدن.همچنین ناپایدارند، یعنی می توان آن ها را با شواهد مخالف خوب و روشن، دگرگون کرد.در تفاوت عقیده و باور گفته اند : « باورها جنبه کلی تری نسبت به عقاید دارند. آن ها دنیای فرد را میسازند و به او ثبات نظر و عقیده میدهند. مجموعه مطالبی که ما درباره یک موضوع خاص میدانیم و همه قضایایی که برای ما معنایی ندارند و همچنین همه موضوعاتی که ما فکر میکنیم واقعیت دارند، باور ما را تشکیل میدهند» ( سید محمد دادگران، ۱۳۷۱).
۲-۱۸-۲ نگرش[۱۱۳]
برای درک بهتر مفهوم نگرش و ارتباط آن با باور و عقیده، « فرض کنید شخصی معتقد باشد که شرقی ها آدم های موذی و آب زیره کاه اند، یا این که شهر نیویورک همچون یک جنگل است و … این ها، هم هیجان آور و هم ارزیابی کننده اند، یعنی بر دوست داشتن و دوست نداشتن دلالت دارند. اعتقاد به این که شرقی ها موذی و آب زیر کاه اند، قویاً بر این دلالت دارد که فرد علاقه ای به آن ها ندارد. عقیده به این که شهر نیویورک همچون یک جنگل است، صرفاً شناختی نیست، بلکه با ارزیابی کم منفی و قدری هیجان و اضطراب همراه است. عقیده ای که شامل یک جزء ارزیابی کننده و یک جزء هیجانی باشد، نگرش نامیده می شود. در مقایسه با عقاید، نگرش ها خیلی به دشواری تغییر مییابند.» (شکرکن، ۱۳۸۹).پس وجود مؤلفه عاطفی، نگرش ها را از دانش یا اعتقاد متمایز میکند(بشیری و دیگران، ۱۳۸۵).
همچنین نگرش دارای بعد سومی به نام رفتار است. برخی محققان، نگرش را حلقه واسط بین باورها و رفتار دانسته اند، یعنی باورها وقتی به نگرش تبدیل شوند، میتوانند در رفتار متجلی گردند. ایشان معتقدند هر نگرشی دارای یک بعد شناختی است که نگرش (که ماهیت عاطفی دارد) ، از آن تغذیه میگردد(حمزه گنجی، ۱۳۸۹). جنبه رفتاری نگرش به هدف ها مربوط می شود، یعنی اعمالی که دربرابریک موضوع که باوروحالت عاطفی مثبت یا منفی به آن پیدا شده است، نشان داده می ـ شود(گنجی، ۱۳۸۹).
۲-۱۸-۳ دید قالبی[۱۱۴]
دید قالبی را حاصل تعمیم به جا یا نا به جای نگرش ها می دانند. نگرش، از مواد مقدماتی و پیش نیازهای تحقق دید قالبی است که خود برآیندی از عقاید و باورهاست. البته نه این که هر نگرشی به شکل گیری دید قالبی منتهی شود.«نگرش، نخست تعمیم مییابد سپس دید قالبی شکل میگیرد»( پارسا،۱۳۸۳).
روانشناسان، دید قالبی را یک رشته باورها و عقایدی درباره جنبه هایی از رفتار دانسته اند که تصور می شود، اکثر افراد گروه خاصی دارا میباشند. نگرش ها، عقاید و باورها ارتباط تنگاتنگی دارند و می توان گفت که زیر بنای عقلی و منطقی عقاید و باورها را تشکیل میدهد. اگر نگرش تمایلی است به انجام کارهای مناسب یا نامناسب نسبت به موضوعی خارجی، عقیده نمود بیرونی آن است . عقیده اندیشیدن نسبت به واقعی بودن یک موضوع است، قضاوتی است که ما نسبت به موضوعی داریم(پارسا، ۱۳۸۳).
۲-۱۸-۴ تعصب و پیش داوری[۱۱۵]
پیش داوری یا تعصب، نگرش و عقیده مساعد یا نا مساعدی است که بدون نسبت به شخصی، شئ یا امری اعمال می شود و حتی با دلایل و مدارک مسلمی که خلاف آن را ثابت میکنند تغییر نمی یابد. کسی که پیش داوری میکند بی رحمانه به زیان مخالفان خود نظر میدهد و از اظهار مخالفت و نفرت احساس رضایت میکند. بنابرین، از دلیل آوردن رو گردان است و حتی کارهای معقول آنان را نادیده میگیرد یا وارونه نشان میدهد(پارسا،۱۳۸۳).
۲-۱۹ دین
تاریخ بشریت نشان داده است که انسان « دین ورز[۱۱۶]» قدمتی دیرینه دارد. آن چنان که از مطالعات باستان شناسی و انسان شناسی از اعصار دور بر میآید «مذهب» به عنوان جزء لاینفک زندگی بشری در تمامی اعصار بوده است. ویل دورانت معتقد است دین به اندازه ای غنی و فراگیر و پیچیده است که جنبههای مختلف و متفاوت آن برای دید گاه ها و نگرش های مختلف به گونه ای متفاوت جلوه میکند، اما آنچه مهم میباشد این است که هیچ دوره ای از تاریخ بشر خالی از اعتقادات مذهبی نبوده است( صادقی جانبهان و نجم عراقی، ۱۳۸۷).
این که حتی یک انسان بی اعتقاد به دین در شرایط نامطمئن و بحران روحی و در زندگی به صورت ناهشیار به خدا و ماوراء الطبیعه می اندیشد و از آن ها استمداد می طلبد، یک پدیده شناخته شده است. مذهب یک متغییر مهم در زندگی افراد است، می توان گفت نفوذ باورها، نگرش ها، رفتارها و ویژگی های ارزشی میتواند تأثیر بسیار زیاد در سبک زندگی افراد داشته و در واقع سبک زندگی افراد را تعریف نماید. مطابق جدید ترین پژوهش های جامعه شناختی، چه در قاره آفریقا و مکزیک که تقریباً توسعه نیافته اند و چه در آمریکا که از پیشرفته ترین جوامع بشری از نظر فرهنگ مادی محسوب می شود، بیش از ۹۵% انسان ها به وجود خدا ایمان دارند(فرانکل، به نقل از پناهی،۱۳۸۴).
۲-۲۰ روانشناسی دین[۱۱۷]
یکی از رشته هایی که در سال های اخیر در آمریکا افت و خیزهای زیادی داشته روانشناسی مذهب بوده است(بیت هالاهامی، ۱۹۷۴، به نقل از نیلسون[۱۱۸]، ۲۰۰۱). این افت و خیزها و فراز و نشیب ها، هر کدام چالش هایی را در سال های اخیر در دیدگاه های مربوط به روانشناسی دین ایجاد نموده اند، و این باعث رشد دین و پیشرفت آن در جریان این مسیر گردیده است.
فرم در حال بارگذاری ...